مارک زاکربرگ از برنامههای متا برای توسعه “فراهوش مصنوعی” خبر داده که هدف آن ایجاد دستیارهای هوشمند شخصی برای توانمندسازی افراد است. با وجود تردیدهای کارشناسی درباره محدودیتهای هوش مصنوعی فعلی، متا با گردآوری تیمی از متخصصان برجسته و سرمایهگذاری سنگین به دنبال تحقق این چشمانداز بلندپروازانه است.
مدیرعامل متا، «مارک زاکربرگ»، دیدگاه خود را درباره توسعه «فراهوش مصنوعی» (Superintelligence) مطرح کرده؛ مفهومی که او معتقد است اکنون در دسترس قرار دارد، با توجه به شتاب روزافزون پیشرفت در سامانههای نوین هوش مصنوعی.
البته از منظر فنی، ابزارهای فعلی تولیدی هوش مصنوعی اصلاً هوشمند نیستند. این سیستمها در واقع صرفاً قادرند الگوهای داده را با هم تطبیق داده و بر اساس ورودیهای دریافتی، پاسخهایی شبیه به انسان ارائه دهند — اما این فرایند معادل “تفکر” نیست و آنها نمیتوانند ایدهای اصیل یا تفکری مشابه انسان داشته باشند.
در واقع، رئیس بخش هوش مصنوعی متا، «یان لِکون» (Yann Lecun)، بارها به محدودیتهای مدلهای زبانی بزرگ (LLMs) اشاره کرده و تأکید داشته که این ابزارها در بسیاری از کاربردها مفید خواهند بود، اما احتمالاً به هوش عمومی مصنوعی (AGI) — که هدف نهایی در توسعه هوش مصنوعی است — منتهی نخواهند شد. چرا که این سیستمها درک واقعی از دنیای فیزیکی ندارند و نمیدانند خروجیهایشان در عمل به چه معناست.
از این نظر، مدلهای کنونی بیشتر به ماشینحساب شبیهاند تا بازآفرینی ذهن انسان. اما زاکربرگ با تیم جدید توسعه فراهوش مصنوعی خود، قصد دارد به مرحلهای وارد شود که در آن سیستمها بتوانند واقعاً «بیندیشند».
هرچند این موضوع کمی نگرانکننده است، اما زاکربرگ منابع مالی و زمانی کافی برای دنبال کردن این مسیر را دارد — چه ما بخواهیم چه نخواهیم، این اتفاق در حال وقوع است.
زاکربرگ در اینباره گفته:
«من بسیار خوشبین هستم که فراهوش مصنوعی میتواند باعث شتاب بیشتر پیشرفت بشریت شود. اما شاید حتی مهمتر از آن، این است که فراهوش میتواند آغازگر عصری تازه از توانمندسازی فردی باشد؛ عصری که در آن، مردم اختیار بیشتری برای بهبود جهان در مسیر دلخواه خود خواهند داشت.»
او میگوید هدف پروژه جدید فراهوش او این است که «فراهوش شخصی» را در اختیار همه قرار دهد — به این معنا که قدرت یادگیری ماشینی پیشرفته به ابزارهای روزمره وارد شود:
«شاید فراوانی منابعی که روزی توسط هوش مصنوعی ایجاد خواهد شد، قابلتوجه باشد، اما تأثیر واقعیتر آن بر زندگی ما، زمانی خواهد بود که هر فرد یک فراهوش شخصی داشته باشد که به او در رسیدن به اهدافش کمک کند، آنچه را میخواهد خلق کند، هر ماجراجوییای را تجربه کند، دوست بهتری برای اطرافیانش باشد، و در مسیر تبدیل شدن به کسی که آرزو دارد، رشد کند.»
هرچند برخی از این اظهارات از دیدگاه انسانی نگرانکننده به نظر میرسند — مثلاً اینکه دوستی واقعی به کمک هوش مصنوعی محقق شود — اما شاید برای کسانی مثل زاکربرگ، همین «ارتباط انسانی» چیزی باشد که هوش مصنوعی میتواند آن را تقویت کند؛ حال آنکه این موضوع، محل بحث است.
در هر حال، زاکربرگ تیمی شبیه به «انتقامجویان» دنیای فناوری گرد هم آورده است؛ تیمی از متخصصان برجسته هوش مصنوعی که از پروژههای دیگر جذب شدهاند. رهبری این تیم به عهدهی «شِنجیا ژائو» (Shengjia Zhao)، همبنیانگذار ChatGPT، و «الکساندر وانگ» (Alexandr Wang)، مدیرعامل پیشین Scale AI، گذاشته شده. وظیفه آنها، ساخت سیستمی است که بتواند سیناپسهای مغز انسان را بهصورت دیجیتالی شبیهسازی کند.
این کار، بسیار پیچیده است — اما به نظر میرسد که متا در خط مقدم این رقابت قرار دارد.
سالهاست که متا روی سیستمهایی کار میکند که بتوانند درک بهتری از محیط فیزیکی خود داشته باشند تا پاسخهای دقیقتری ارائه دهند.
به عنوان مثال، مدل «V-JEPA 2» متا، تلاش میکند درک انسان از جهان فیزیکی را بازسازی کند. همچنین پروژه «رمزگشایی مغز» (Brain Decoding) که نخستینبار در سال ۲۰۲۳ معرفی شد، سعی دارد فعالیت نورونها را شبیهسازی کرده و درک انسان را بفهمد.
متا حتی در زمینه کنترل مستقیم مغز نیز تجربه دارد؛ تلاشهای گذشته این شرکت برای ساخت رابط مغز-کامپیوتر انسان، پایهگذار پروژههایی شده که در آن از دستگاههای MEG برای ردیابی فعالیت مغزی استفاده میشود — رویکردی که به «ذهنخوانی» دیجیتالی شباهت دارد.
بنابراین متا در زمینه فهم عملکرد مغز انسان و نحوه انتقال فعالیت نورونها به تراشههای رایانهای، پیشرفتهای قابلتوجهی داشته است.
اکنون هدف، عبور از این مرحله و ساخت سیستمهایی است که از این دانش بهرهبرداری عملی کنند.
اما آیا این کار شدنی است؟
زاکربرگ بهشدت به آن ایمان دارد؛ آنقدر که میگوید «صدها میلیارد دلار» برای تحقق آن سرمایهگذاری خواهد کرد.
«فراهوش شخصی که ما را عمیقاً بشناسد، اهدافمان را درک کند و به تحقق آنها کمک کند، بهمراتب مفیدتر از هر چیز دیگری خواهد بود. ابزارهای شخصی مانند عینکهایی که میتوانند ببینند آنچه ما میبینیم، بشنوند آنچه ما میشنویم، و در طول روز با ما تعامل داشته باشند، به ابزار اصلی رایانشی ما تبدیل خواهند شد.»
جهانی با هوش مصنوعی توانمند، که در هر لحظه و با یک ابزار پوشیدنی بتوان آن را فراخواند — این آینده، میتواند یا آرمانشهر باشد یا فاجعه؛ و به نظر نمیرسد راه میانهای در کار باشد.
«بهنظر میرسد باقیمانده این دهه، بازهای سرنوشتساز برای تعیین مسیر این فناوری باشد؛ اینکه آیا فراهوش ابزاری برای توانمندسازی فردی خواهد بود، یا نیرویی که به حذف گسترده بخشهایی از جامعه منجر میشود.»
زاکربرگ آشکارا به گزینه نخست امید دارد. اما واقعیت این است که هیچکس نمیداند این مسیر به کجا خواهد انجامید — و نتیجه نهایی تلاش متا برای ساخت فراهوش چه خواهد بود.
source