دانشمندان موفق شدند در یک کشف شگفت‌انگیز حالت سوم بین مرگ و زندگی را پیدا کنند. گویی مردن و ایست قلبی پایان نیست و بدن به چیز دیگری واکنش نشان می‌دهد.

همیشه این سوال برای انسان وجود داشته است که پس از مرگ چه خواهد شد. آیا جسم به پایان مسیر خود می‌رسد و وارد جهان دیگر می‌شیم؛ چگونه است که برخی افراد در لحظات پایانی موارد خاص و عجیبی را مشاهده می‌کنند؟ شاید کشف حالت سوم بین مرگ و زندگی بتواند به برخی از این سوال‌های حساس پاسخ دهد.

حالت سوم بین مرگ و زندگی؛ جهانی دیگر یا قدرت پنهان بدن انسان

مراکز مختلف چندان تمایل ندارند بودجه خود را به بررسی رخدادهای پس از مرگ اختصاص دهند. اول از همه اینکه مسئله رخدادهای پس از مرگ بسیار حساس است و با عقاید دینی افراد ارتباط دارد. دوم اینکه معماهای بی‌پاسخ زیادی باقی‌ مانده‌اند که حل آنها می‌تواند مستقیم در زندگی افراد تاثیر بگذارد. به همین خاطر دکتر پیتر نوبل و الکس پوزیتکوف مجبور شدند یک‌سال را صرف تلاش برای یافتن حامی مالی کنند.

این دو دارای مدرک دکتری زیست‌شناسی هستند و می‌خواستند ببینند پس از مرگ چه اتفاقی برای ژن‌ها رخ می‌دهد. آیا مرگ همچون یک کلید پنهان همه آنها را خاموش می‌کند یا خیر. آنها آزمایش‌های مختلفی را روی موش و ماهی انجام دادند. در نهایت نیز متوجه شدند که حدود ۱۰۰۰ ژن مختلف حتی پس از مرگ فعال‌تر می‌شوند. آنها در بازه‌های زمانی مختلف از ۳۰ دقیقه تا ۴۸ ساعت فعالیت خود را تکرار می‌کنند.

بسیاری از این ژن‌ها مسئولیت تنظیم فرآیندهای مرتبط با التهاب، دفاع ایمنی، رشد جنین و حتی سرطان را بر عهده داشتند. در واقع ما با مجموعه‌ای از ژن‌ها طرف هستیم که حالت سوم بین مرگ و زندگی را کلید می‌زنند. دقیقا نمی‌توان گفت که چرا این اتفاق رخ می‌دهد؛ اما گویی آنها می‌خواهند آخرین‌بار برای بازگرداندن فعالیت‌های زیستی تلاش کنند.

دو پژوهشگر به این نتیجه رسیدند که مرگ کلید قطع و وصل حیات نیست، بلکه بیشتر شبیه به یک دیمر عمل می‌کند. این کلید باعث می‌شود حالت سوم با نام گرگ‌ومیش بیولوژیک بین مرگ و زندگی شکل بگیرد.

فعال شدن و رشد بدن انسان پس از ایست قلبی

انتشار نتایج این پژوهش در سال ۲۰۱۷ باعث شود توجهات به اخبار علمی جلب شود. در نتیجه پژوهشگران مرکز تنظیم ژنوم بارسلونا آزمایش مشابهی را انجام دادند. آنها اینبار ۷۰۰۰ نمونه RNA خارج شده از بدن ۵۴۰ فرد فوت شده را بررسی کردند. داده‌ها نشان دادند که پس از مرگ فعالیت ژن‌ها در برخی بافت‌های بدن به‌شدت افزایش می‌یابد.

پس از بررسی چند نمونه دانشمندان حتی می‌توانستند با مشاهده میزان فعالیت ژن‌ها زمان مرگ را هم حدس بزنند. این مقاله وجود حالت سوم بین مرگ و زندگی را در انسان تایید کرد.

یافته‌های جدید باعث شد انسان در مسیری گام بگذارد که پیشتر ناشناخته بود. در سال ۲۰۱۹ پژوهشگران دانشگاه ییل توانستند با سیستمی به‌نام BrainEx معجزه کنند. آنها فعالیت‌های سلولی و ارتباطات سیناپسی را ۴ ساعت پس از مرگ یک خوک در مغز او بازگردانده بودند. البته اینکار بدون بازگرداندن هوشیاری انجام شد؛ اما نشان می‌داد که مرگ لحظه‌ای بی‌بازگشت و نهایی نیست.

پژوهشگران دانشگاه میشیگان نیز موفق شدند افزایش ناگهانی و عجیب فعالیت مغز انسان پس از ایست قلبی را ثبت کنند. همه این یافته‌ها به حالت سوم بین مرگ و زندگی اشاره داشت. قطعا اتفاقی در این لحظات رخ می‌دهد که ما از ماهیت آن آگاه نیستیم.

نوبل و پوزیتکوف که از نتایج جدید شگفت‌زده شده بودند به تلاش‌های خود ادامه دادند. آنها در سال ۲۰۲۴ مقاله جدیدی منتشر کرده و یک ایده خاص را مطرح کردند. به باور آنها برخی سلول‌ها نه‌تنها تلاش می‌کنند زنده بمانند، بلکه گویا می‌خواهند تغییر شکل داده و ساختارهای جدیدی را ایجاد کنند. این فرآيند را می‌توان حتی به رشد جنینی معکوس تشبیه کرد. گویا بدن می‌خواهد مراحل ابتدایی حیات را به‌صورت معکوس تکرار کند. چیزی که احتمالا در جهان آینه‌ای با زمان معکوس رخ می‌دهد.

در گجت‌نیوز بخوانید:

8 باور ترسناک درباره مرگ که مو به تن انسان سیخ می‌کند

این زن می‌گوید: «مرگ فقط یک توهم است» آنچه بعد از ایست قلبی دید، شما را شوکه می‌کند!

انسان هاله نوری دارد که با مرگ خاموش می‌شود

نوبل از سنگینی ادعای خود آگاهی دارد. آنها می‌گویند که در حالت سوم بین مرگ و زندگی ما به سمت زندگی دوباره حرکت می‌کنیم. او با اشاره به آزمایش‌های مایکل لوین، زیست‌شناس معروف می‌گوید که شاید این تغییرات بخشی از برنامه پنهان و اسرارآمیز حیات باشند.

امکان تبدیل انسان به موجودی دیگر

لوین نشان داده بود که سلول‌های جنینی قورباغه می‌توانند موجودات چندسلولی جدیدی به‌نام زنوبات را شکل دهند. رفتارهای این موجودات جدید هم هیچ ارتباطی با قورباغه ندارد. او در آزمایش جنجالی خود تعدادی تخم قورباغه را منفجر کرد. در حالت عادی انتظار می‌رود که اینکار باعث نابودی سلول‌ها شود. هرچند آنها همدیگر را پیدا کرده و موجود چندسلولی عجیبی را شکل دادند.

دانشمندان امیدوار هستند که بتوان این با تزریق دارو به این موجودات آنها را وارد بدن کرد. از آنجایی که سلول‌های جنینی از بدن خود فرد گرفته می‌شوند، سیستم ایمنی آنها را پس نخواهد زد.

یافته‌های جدید باعث شده جامعه علمی با شگفتی به موضوع نگاه کند. پیشتر تصور می‌شود توقف فعالیت مغز یا ایست قلبی به معنی مرگ مطلق است. هرچند اکنون مشخص شده برخی سلول‌ها همچنان زنده می‌مانند و دست به اقدامات عجیب می‌زنند. حتی رشد نیز در آنها مشاهده شده است. همین نیز باعث شده یک نتیجه‌گیری فوق‌العاده عجیب شکل بگیرد.

قورباغه از لحظه اول تا بالغ شدن تغییر شکل‌های زیادی را می‌بیند. کرم ابریشم در ابتدا ظاهری متفاوت دارد و سپس به جانور دیگری به‌نام پروانه تبدیل می‌شود. شاید در انسان نیز این حالت دوگانه وجود داشته باشد. فعالیت سلول‌ها در حالت سوم بین زندگی و مرگ به‌خوبی از آماده شدن برای کاری خاص حکایت دارد. شاید توانایی انسان در تبدیل شدن به موجودی دیگر در روند تکامل غیرفعال شده است.

شواهد جدید سبب شده‌اند کم‌کم دید انسان نسبت به مرگ تغییر کند. اگر حیات می‌تواند حتی پس از مرگ خود را بازسازی کند، پس معنی مرگ چیست؟ آیا می‌توان از احتمال بازیابی خاطرات انسان پس از مرگ صحبت کرد؟ شاید حالت سوم بین مرگ و زندگی بخشی پنهان از جهان باشد که ما به‌تازگی شروع به درک آن کرده‌ایم.

توهم رضایت‌بخش بین مرگ و زندگی

یافته‌های جدید دکتر جیمو بورجیگین، استاد نورولوژی دانشگاه میشیگان نیز وجود جهانی ناشناخته را تایید مي‌کند. او متوجه شد که موج گاما در لحظاتی پس از مرگ به‌شدت افزایش پیدا می‌کند. آن‌هم در حالیکه این موج فقط هنگام فعالیت‌هایی مثل تمرکز یا فکر کردن دیده می‌شود.

با وجود تمامی یافته‌ها و شواهد مربوط به وجود حالت سوم بین مرگ و زندگی، برخی افراد مثل جسیکا مک‌کارتی دید دیگری به موضوع دارند. جسیکا دارای دکتری روان‌شناسی است و به حالت سوم باور ندارد. او زندگی را به یک دو ماراتون و مرگ را به خط پایان تشبیه می‌کند. شما از خط پایان گذشته‌اید و زندگی تمام شده است. هرچند این به‌معنی عدم دویدن نیست. بلکه سرعت شما به‌آرامی کاهش پیدا می‌کند.

به‌باور وی در شواهد یافت‌شده بدن مشغول خاموش کردن تدریجی فعالیت‌های مرتبط با حیات است. در نتیجه نه حالت سومی وجود دارد و نه اتفاق شگفت‌انگیزی در حال رخ دادن است. او فکر می‌کند که چون انسان از پایان و مرگ وحشت دارد، کوچک‌ترین نشانه‌ای را به توهمی رضایت‌بخش تبدیل می‌کند.

به‌نظر شما آیا حالت سوم بین مرگ و زندگی وجود دارد یا صرفا بخش‌هایی از بدن واقعیت مرگ را نپذیرفته‌اند؟