لگو مجموعهای از آجرهای پلاستیکی رنگی، ماژولار و قابل اتصال است که با آنها میتوان اشیای مختلفی را از انواع ماشین و ربات گرفته تا آسمانخراش و سفینه فضایی ساخت. این قابلیت اتصال بیپایان و سادگی در طراحی، باعث شده لگو نهفقط یک اسباببازی، بلکه ابزاری برای تخیل، یادگیری و خلاقیت باشد. برند LEGO در سال ۱۹۳۲، در دل رکود بزرگ اقتصادی، توسط نجاری دانمارکی به نام «اوله کرک کریستیانسن» (Ole Kirk Christiansen) پایهگذاری شد و هنوز هم در مالکیت نسلهای بعدی این خانواده قرار دارد. در این مطلب از مجله فرادرس قصد داریم ببینیم داستان برند LEGO چه بوده است و گروه لگو چگونه از یک کارگاه ساده نجاری، به نماد جهانی خلاقیت و مهندسی تبدیل شد.
آنچه در این مطلب میآموزید:
-
با تاریخچه برند LEGO از یک کارگاه چوبی کوچک آشنا میشوید.
-
با مسیر انتخاب نام LEGO آشنا میشوید.
-
با شعارها و ارزشهای اصلی برند LEGO در طول زمان آشنا میشوید.
-
علت تغییر از چوب به پلاستیک برای ساخت قطعات LEGO را بررسی میکنید.
-
جرقه ایده سیستم در بازیها و نقش آن در موفقیت برند لگو را میفهمید.
-
درسهایی از برند LEGO در مهندسی و برندسازی دریافت میکنید.

داستان برند LEGO
داستان برند Lego از سال ۱۹۳۲ و در یک کارگاه نجاری کوچک در شهر «بیلوند» (Billund) دانمارک شروع شد. نقش اول این داستان و بنیانگذار اصلی برند لگو، نجاری به نام «اوله کرک کریستیانسن» بود که در زمان رکود اقتصادی در اروپا و برای نجات کسبوکار خود، تصمیم گرفت اسباببازیهای چوبی بسازد. نام لگو (Lego) هم از عبارت دانمارکی «Leg Godt» به معنی «خوب بازی کن» (Play Well) گرفته شده است. شعاری ساده ولی ریشهدار که از همان ابتدا فلسفه برند لگو را شکل داد.
در سال ۱۹۴۷، لگو با پذیرش یک ریسک بزرگ، از چوب به پلاستیک مهاجرت کرد و در سال ۱۹۵۸، با ثبت طراحی منحصربهفرد آجرهای اتصالپذیر، با سیستم «اتصال لولهای» (The Stud and Tube) و «سیستم در بازی» (System in Play)، سازوکار لگوی مدرن امروزی را بنا کرد.
در دهههای بعد، برند LEGO با معرفی سریهایی مانند Duplo، خلق مینیفیگورها و راهاندازی پارکهای لگولند، به یکی از شناختهشدهترین نامها در دنیای سرگرمی و آموزش تبدیل شد. در حال حاضر نام گروه LEGO که همچنان در مالکیت خانواده کریستیانسن قرار دارد، یادآور نوآوری، یادگیری از طریق بازی و خلاقیت است که نه فقط کودکان بلکه همه افراد را به بازی و ساختن دعوت میکند.
با پیشزمینه ذهنی که از داستان برند LEGO پیدا کردهایم، در ادامه، به تاریخچه ساخت این اسباببازیها سفر میکنیم تا راز جذابیت این آجرهای رنگارنگ را پیدا کنیم. اگر به برندسازی و بررسی داستان برندهای بیشتر، پیشنهاد میکنیم به صفحه فیلم آموزش مدیریت تبلیغات و برند در فرادرس مراجعه کنید.

از کارگاه نجاری تا شعار خوب بازی کن
در سال ۱۹۳۲، در میانه بحران اقتصادی بزرگ اروپا، اوله کرک کریستیانسن برای تأمین معاش خانوادهاش تصمیم گرفت با چوبهای باقیمانده از کارگاه، اسباببازیهایی ساده اما باکیفیت بسازد.

کامیونهای کوچک و اردکهای چوبی رنگارنگ، نخستین محصولات او بودند. یکی از این اسباببازیها را در تصویر زیر مشاهده میکنید:

فروش اسباببازیها در آن برهه زمانی کار چندان آسانی نبود و آقای کریستیانسن مجبور شد با سر زدن به فروشگاههای مختلف آنها را با قیمتهای ارزانتر بفروشد.
انتخاب نام برند Lego
دو سال بعد و در سال ۱۹۳۶، اوله هنوز نتوانسته بود درآمد چندانی از فروش اسباببازیهای چوبی به دست بیاورد. با این حال، پس از نظرخواهی از کارکنان کارگاه، تصمیم گرفت نام «LEG GODT» را برای کسبوکار خود انتخاب کند که بعدها به صورت مخفف LEGO درآمد. جالب است بدانید در زمان انتخاب نام، اوله هنوز خبر نداشت که این عبارت در زبان لاتین، به معنی «من میسازم.» (I assemble) است که تصادف معنادار و جالبی با فلسفه برند لگو دارد.

رشد تدریجی برند و شعار «فقط بهترین به اندازه کافی خوب است.»
با گذشت زمان، اوله موفق شد اسباببازیهای چوبی بیشتری بفروشد و یک دستگاه فرزکاری برای کارگاه بخرد تا اسباببازیهای باکیفیتتری تولید کند. در همین زمان بود که گاتفرد بزرگترین پسر او که از ۱۷ سالگی طراحی اسباببازی را شروع کرده بود، مدعی شد توانسته هزینههای تولید را کمتر کند و به جای سه لاکر، از دو لاکر در ساخت اردکها استفاده کند.
اوله از این ایده اصلا استقبال نکرد و گاتفرد را مجبور کرد اسباببازیهای اردک را دوباره باز کند، از نو تکمیل کند و با گاری به ایستگاه قطار ببرد. پس از بازگشت گاتفرد، اوله به او توضیح داد که کیفیت بالا و فریب ندادن مشتریان، اصول مهم ساخت یک برند قوی هستند. آموزه مهمی که باعث شد گاتفرد توجه به جزییات و حفظ کیفیت را در ساخت اسباببازیها مهمتر از هرچیز دیگری بداند و «شعار برند» (Slogan) مشهور لگو یعنی «فقط بهترین، به اندازه کافی خوب است.» (.Only the best is good enough) شکل بگیرد.

از آتشسوزی تا شروع تولید اسباببازیهای پلاستیکی
تا اوایل دهه ۱۹۴۰، کسبوکار اسباببازیهای چوبی LEGO همچنان سودآور بود و اعضای خانواده کریستیانسن برای حفظ آن تلاش زیادی کردند. در سال ۱۹۴۲، آتشسوزی مهیبی کارگاه نجاری را نابود کرد که در نتیجه آن همه نقشهها و مدلها از بین رفتند. در همان برهه زمانی بود که اوله تصمیم گرفت به جای بازسازی کارگاه، کارخانهای مخصوص تولید اسباببازی راهاندازی کند.
نقطه عطف تاریخ لگو دقیقا در همین زمان بود که اتفاق افتاد. اوله در سفری به کپنهاگ از یک کارخانه ابزارآلات دیدن کرد و در این سفر یک دستگاه قالبگیری پلاستیک دید. با خانه تماس گرفت و پس از مشورت با گاتفرد تصمیم گرفت این دستگاه را برای کارگاه بخرد. به این ترتیب، اولین دستگاه قالبگیری پلاستیک وارد کارخانه کوچک لگو شد و اوله و گاتفرد تلاش کردند خرسهای عروسکی و جغجغههای پلاستیکی کوچک را با آن تولید کنند.

ساخت اولین آجرهای پلاستیکی در داستان برند LEGO
در اواخر دهه ۱۹۴۰، اوله کرک کریستیانسن و پسرش گاتفرد با نوعی آجر پلاستیکی با قابلیت اتصال به یکدیگر آشنا شدند که توسط شرکت بریتانیایی «کیدیکرافت» (Kiddikraft) طراحی شده بود.

اوله و گاتفرد با الهام از این طرح، نسخه خودشان را بازطراحی کردند و در سال ۱۹۴۹، نخستین آجرهای ساختنی لگو با نام «آجرهای اتصال خودکار» «Automatic Binding Bricks» وارد بازار شدند. اگرچه این محصول جدید بود، اما اتصال ضعیف بین قطعات آن باعث شد فروش آن محدود باقی بماند.

با این حال، موفقیت اصلی هنوز از راه نرسیده بود. اولین بار در پاییز سال ۱۹۵۴ و تراکتور اسباببازی پلاستیکی «فرگوسن» بود که لگو توانست با محصولات پلاستیکی خود توجه بازار را جلب کند. این تراکتور هم به عنوان یک ست ساختنی و هم مدل آماده به بازار عرضه میشد و موفقیت آن در بازار به حدی بود که باعث شد فروش محصولات پلاستیکی لگو اولین بار در سال ۱۹۵۲ از محصولات چوبی آن پیشی بگیرد.

این استقبال بالا در بازار، مسیر جدیدی در داستان برند LEGO ترسیم کرد و نشان داد آینده این برند با پلاستیک گره خورده است.
جرقه ایده اولیه سیستم در بازیها System in Play
در سال ۱۹۵۴، «گاتفرد کرک کریستیانسن» (Godtfred Kirk Christiansen)، مدیر نسل دوم برند لگو، در جریان سفر کاری به بریتانیا با جملهای مواجه شد که مسیر آینده لگو را تغییر داد: «هیچ نظم و سیستمی در صنعت اسباببازی وجود ندارد!». این جمله باعث شد گاتفرد به این فکر بیفتد که کودکان به چیزی بیش از اسباببازیهای آماده نیاز دارند. به نظر گاتفرد بچهها به یک سیستم در ساخت اسباببازیها نیاز داشتند که به کمک آن میتوانستند خلاقیت و تصور خود را تقویت کنند. چیزی متفاوت با اسباببازیهایی که پیش از این ساخته شده بودند. در همین راستا، واحد مستقلی برای طراحی محصول تاسیس شد که ایدهها را با کودکان آزمایش میکرد.

در سال ۱۹۵۵ اولین محصول رسمی بر اساس «ایده System in Play» با نام مجموعه «Town Plan» شکل گرفت. شهری کوچک با خانهها، خودروها و خیابانهایی که کودک خودش آن را میساخت. تصویری از این مجموعه را در زیر مشاهده میکنید:

در دانمارک به حدی از این اسباببازی جدید استقبال شد که گاتفرد تصمیم گرفت آنها را به خارج از دانمارک نیز صادر کند. ایده سیستم در بازی، همچنان اصل اساسی ساخت اسباببازیها در کارخانه LEGO است. برای آشنایی با اصول توسعه برند، پیشنهاد میکنیم فیلم آموزش توسعه برند به صورت جامع و با مفاهیم کلیدی از فرادرس را مشاهده کنید.
معرفی و اجرای سیستم اتصال لولهای در آجرهای پلاستیکی
در اواخر دهه ۱۹۵۰، گاتفرد به دنبال حل یکی از بزرگترین چالشهای شرکت لگو بود. اینکه چگونه قطعات لگو را طوری طراحی کنند که محکم به هم بچسبند و بارها قابل استفاده باشند. ایده نهایی، از طراحی داخلی قطعات و توسط خود گاتفرد آغاز شد. گاتفرد متوجه شد که اگر داخل آجرها مسیرهای لولهمانند قرار دهند، آجرها میتوانند بهطور ایمن و پایدار روی یکدیگر سوار شوند. این طراحی در سال ۱۹۵۸ با عنوان رسمی «Stud and Tube» ثبت اختراع شد و از همان زمان به پایه اصلی ساخت تمامی محصولات لگو تبدیل شد.

خداحافظی با چوب و تمرکز کامل روی پلاستیک
در سال ۱۹۶۰، شرکت درگیر یک بحران شد. درحالیکه لگو هنوز بخشی از محصولات خود را از جنس چوب تولید میکرد، کارخانه چوب بار دیگر دچار آتشسوزی شد. این حادثه درست زمانی اتفاق افتاد که اوله، بنیانگذار لگو، از دنیا رفته بود. گاتفرد که آموزههای پدرش را به خوبی آموخته بود، در یک تصمیم سرنوشتساز، تولید محصولات چوبی را برای همیشه متوقف کرد تا تمرکز برند Lego فقط روی تولید اسباببازیهای پلاستیکی معطوف باشد.

ساخت فرودگاه اختصاصی لگو
از سال ۱۹۵۸ تا اوایل دهه ۱۹۶۰، لگو با سرعت چشگیری در حال رشد بود. در سال ۱۹۶۱، گاتفرد برای توسعهی صادرات و ارسال کالاها به سراسر جهان، یک فرودگاه اختصاصی برای کارخانه لگو ساخت. این فرودگاه به گسترش بینالمللی برند کمک بسیاری کرد و سرمایهگذاران خارجی را جذب کرد تا از نزدیک روند تولید قطعات لگو را ببینند. بازدیدهای فراوان از کارخانه باعث شد گاتفرد به فکر ایجاد فضایی گستردهتر برای نمایش دستاوردهای لگو بیفتد. در فیلم آموزش مقدماتی استراتژیهای پروداکت مارکتینگ از فرادرس، نکات بسیار مهمی برای رشد برند بیان شدهاند که پیشنهاد میکنیم آن را مشاهده کنید.

ساخت اولین لگولند
در همین زمان، لگو مجموعهای از قطارهای اسباببازی جدید خود را روانه بازار کرد که به سرعت بین مردم به محبوبیت رسیدند. گاتفرد با الهام از این محصولات و استقبال بینظیر مردم، تصمیم گرفت بازدید کارخانه را به یک تجربه سرگرمکننده و آموزشی تبدیل کند. نتیجه این تصمیم، در سال ۱۹۶۸ با افتتاح اولین پارک تفریحی «لگولند» (Legoland) در شهر بیلوند دانمارک به ثمر نشست. محلی که تمامی ساختمانها، خیابانها، قطارها و شخصیتها از آجرهای لگو ساخته شده بودند. در همان سال اول، بیش از ۶۰۰ هزار نفر از لگولند بازدید کردند.

تولید سری Duplo و ساخت اسباببازی برای کودکان
در سال ۱۹۶۹، برند لگو تصمیم گرفت کودکان کمسنتر را هم وارد دنیای ساخت اشکال مختلف کند. نتیجه این تصمیم، تولد مجموعههای «لگو دوپلو» (Duplo LEGO) بود. آجرهایی با ابعادی بزرگتر که به راحتی در دست کودکان نوپا قرار میگرفتند و در عین حال، بهصورت هوشمندانهای با آجرهای کلاسیک لگو هم سازگار بودند.

در سال ۲۰۰۲، لگو مجموعه Explore LEGO را با هدف معرفی بازیهای متناسب با مراحل رشد کودک، جایگزین DUPLO کرد. اما این تغییر باعث سردرگمی مشتریان و افت فروش شد. به همین دلیل، در سال ۲۰۰۴، لگو نام آشنای DUPLO را دوباره به روی جعبهها بازگرداند. این اتفاق یک درس مهم به برند و گروه LEGO آموخت: گاهی حفظ برندهای شناخته شده و مورد اعتماد، بهتر از معرفی برندهای جدید است.

این موارد فقط بخشی از استراتژیهای بازاریابی محصول بودند که برند LEGO از آنها برای رشد و توسعه محصولات خود و معرفی بهتر این محصولات به مردم استفاده کرد. در مطلب زیر از مجله فرادرس، به طور کامل در مورد این روش بازاریابی توضیح دادهایم.
انقلاب در کیفیت و دقت تولید قطعات
در سال ۱۹۶۱ «هانس شیس» (Hans Schiess)، متخصص قالبگیری پلاستیک، به برند لگو پیوست و با توسعه روش «قالبگیری دقیق» (PE method)، کیفیت تولید محصولات را متحول کرد. در سال ۱۹۶۳، لگو با هدایت شیس، پلاستیک سلولز استات را با ABS جایگزین کرد.

ABS مادهای پایدارتر برای قالبگیری قطعات بود که امکان قالبگیری با دقت ۰٫۰۰۵ میلیمتر را فراهم میکرد. نتیجه این اتفاق، تولید قطعاتی بود که به شکل بینقص در کنار هم قرار میگرفتند، نه آنقدر خشک و سفت که بچهها را خسته کند، نه آنقدر شل که بازی را خراب کند.

جهانی شدن لگو
در اوایل دهه ۱۹۶۰، برند LEGO گامهای جدی برای صادرات محصولات و جهانی شدن برداشت. نخستین حرکت مهم، همکاری با شرکت سامسونیت در آمریکای شمالی (بین سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۷۲) بود که مسئولیت توزیع محصولات در ایالات متحده و کانادا را بر عهده داشت. همزمان، کارخانهها و دفاتر طراحی در کشورهای متعددی مانند آلمان، ژاپن، بریتانیا و سوئیس راهاندازی شدند و عناصر جدیدی را به آجرهای ساده لگو اضافه کردند.

در حال حاضر، محصولات برند LEGO شامل بیش از ۱۸۰۰۰ محصول در انواع موضوعات، بازیهای دیجیتال، پارکهای لگولند، فیلمها و برنامههای آموزشی هستند. نکته قابل توجه اینکه حدود ۲۵٪ از سود نقدی شرکت به بنیاد خیریه «LEGO Foundation» اختصاص مییابد تا از طریق آموزش و بازی، به کودکان نیازمند در سراسر جهان کمک کند. LEGO امروز محصولات خود را در بیش از ۱۳۰ کشور عرضه میکند و ۶ کارخانه تولید قطعه در دانمارک، مجارستان، جمهوری چک، مکزیک و چین دارد و کارخانههای جدید آمریکا و ویتنام نیز در حال ساخت هستند.

داستان برند LEGO هنوز ادامه دارد…
از یک کارگاه کوچک نجاری در بیلوند تا یکی از بزرگترین برندهای فرهنگی و آموزشی دنیا، برند لگو ثابت کرده که خلاقیت هیچ محدودیتی ندارد. البته، مسیر و داستان برند LEGO همیشه هموار نبوده است. در اوایل دهه ۲۰۰۰، گسترش بیرویه خطوط تولید، شرکت را با بحران مالی جدی روبهرو کرد. در سال ۲۰۰۴، «یورگن ویگ نادستروپ» (Jørgen Vig Knudstorp) به عنوان اولین مدیرعامل غیرخانوادگی منصوب شد و با تمرکز روی بازگشت به ارزشهای اصلی برند، نوآوری هدفمند و کنترل هزینهها، لگو را در مسیر احیا قرار داد.
در حال حاضر، برند لگو تحت رهبری «نیلز بی. کریستیانسن» (Niels B. Christiansen) اداره میشود. او از سال ۲۰۱۷ مدیریت گروه لگو را برعهده گرفته و با نگاهی بلندمدت به نوآوری دیجیتال، پایداری محیطزیستی و رشد جهانی، آینده لگو را هدایت میکند. جالب است بدانید که خانواده کرک کریستیانسن همچنان مالک برند LEGO هستند و نقش نظارتی بر عملکرد کسبوکار خود دارند، اما مدیریت اجرایی شرکت از سال ۲۰۰۴ به مدیران حرفهای واگذار شده است.

آشنایی با اصول برندسازی با فیلمهای آموزشی فرادرس
برندسازی موفق چیزی فراتر از طراحی لوگو یا انتخاب رنگ است. ساخت و توسعه برند یعنی ساختن یک هویت پایدار، متمایز از رقیبان و دارای ارزش عاطفی برای مشتریان. شرکت لگو با بهرهگیری از قدرت داستانگویی، خلاقیت و تمرکز بر ارزشهای خانوادگی، توانست خود را از یک تولید کننده ساده اسباببازی به یک برند جهانی و فرهنگی تبدیل کند. حتی در دوران ورشکستگی، با بازنگری در ارزش برند و تمرکز دوباره بر هسته اصلی خلاقیت کودکان، توانست دوباره اوج بگیرد.
توسعه کسبوکار موفق زمانی اتفاق میافتد که یک برند بتواند نیاز بازار را بشناسد و با حفظ هویت خود، پاسخگو باشد. لگو با ورود هوشمندانه به حوزه فیلم، بازی، آموزش و حتی لوازم خانگی توانست اعتماد طیفهای مختلف مشتریان را به دست بیاورد و در جنبههای مختلف زندگی آنها حضور پیدا کند. اگر به آشنایی با درسهای برندسازی و توسعه کسب و کار علاقهمند هستید، پیشنهاد میکنیم با مشاهده فیلمهای آموزشی فرادرس وارد دنیای جذاب آن شوید. در فهرست زیر به نام چند فیلم آموزشی ارزشمند در حوزه توسعه و مدیریت برند اشاره کردهایم:

دسترسی به آموزشهای بیشتر نیز با مراجعه به صفحات زیر فراهم شده است:
۱۲ درس مهندسی جالب در داستان برند LEGO
در نگاه اول، LEGO فقط یک اسباببازی است. چند قطعه رنگی پلاستیکی که میتوان آنها را به هم وصل کرد و اشیای مختلفی ساخت. اما اگر با دید دقیقتری به آن نگاه کنیم، پشت این برند چیزی فراتر از بازی میبینیم. با ساخت مجموعههای مختلف لگو، با نکات مهمی آشنا میشوید که میتوان آنها را به همان اندازه در مهندسی ساخت و ساز واقعی به کار برد. در فهرست زیر، به چند مورد از این دروس اشاره کردهایم:
- «لایهچینی» (Lamination)
- «آجرهای L شکل» (L-Shaped Bricks)
- «چیدمان آجری با رجچینی» (Offset Bricklaying)
- «ماژولارسازی» (Modularization)
- ایجاد «چارچوب» (Frameworks)
- «دیوارهای پردهای» (Curtain Walls)
- استفاده از چرخدندهها (Gearing)
- «تلرانسها و فضاهای آزاد» (Tolerances / Clearances)
- «استفاده از سازههای باربر» (Load-bearing Structures)
- «استفاده بهینه از فضا» (Space Utilisation)
- «نورپردازی» (Lighting)
- «تزئینات و نمای بیرونی» (Ornamentation / Cladding)
در ادامه، در مورد هریک از این موارد توضیح میدهیم تا ارزش داستان برند LEGO را از جنبهای دیگر نیز بررسی کرده باشیم.
لایهچینی
با قرار دادن قطعات لگو روی یکدیگر، ابتدا حس میکنیم که ساختار شکل شکننده است. اما وقتی لایه بالایی یعنی «آجرهای تثبیت کننده» را روی شکل قرار میدهیم، قطعات به شکل محکمی به یکدیگر قفل میشوند و ساختار شکل مقاومتر به نظر میرسد. در بسیاری از صنایع مدرن نیز برای افزایش استحکام سازه از چندین لایه استفاده میکند. به این فرآیند در اصطلاح «Lamination» گفته میشود. برای مثال، اغلب میزهای باکیفیت از چندین لایه چوب نازک ساخته میشوند که با لمینیشن به هم متصل شدهاند و در نتیجه، محکمتر و بادوامتر هستند. این لایهها در لگوی «Death Star» به خوبی قابل مشاهده هستند:

افزایش استحکام به کمک «Lamination» در علوم مهندسی، کاربرد ویژهای دارد و خاصه در ساخت کامپوزیتهای پیشرفته برای صنایع هوافضا و مقاومسازی سازههای عمرانی نیز کاربرد دارد.
آجرهای L-شکل
در کمال تعجب، بسیاری از صنایع ساختمانسازی، هنوز از آجرهای L شکل با زاویه ۹۰ درجه استفاده نکردهاند. نکتهای که میتوانیم آن را در ساخت اکثر سازههای لگو ببینیم و تاثیر آن را در محکم کردن ساختار کلی لگو حس کنیم. یکی از بهترین نمونههای این مورد را میتوان در لگوی «Robie’s House» که تصویر آن را در زیر آوردهایم، مشاهده کرد:

اهمیت استحکام گوشههای سازه که در لگو با آجرهای L-شکل حل شده است، در دنیای واقعی، ازجمله چالشهای مهم در تحلیل و مهندسی سازه به شمار میآید. در حقیقت، بخشهای مختلف یک سازه بهویژه اتصالات و گوشههای ساختمان، از آسیبپذیرترین بخشهای سازه بهویژه در برابر زلزله هستند و آگاهی از نحوه تحلیل سازه، در نهایت بر پایداری کل بنا، تاثیرگذار است.
چیدمان آجری با رجچینی
یکی از اصول مهم دیوارچینی این است که نمیتوان یک دیوار را طوری ساخت که تمام آجرهای آن دقیقا روی هم و بدون جابهجایی قرار گرفته باشند. به عبارت بهتر، در آجرچینی یک دیوار، حتما لازم است هر آجر تقریبا نیمی از آجر زیر خود را بپوشاند. در ساخت لگو هم ردیفهای آجرها به صورت متناوب چیده میشوند تا استحکام بیشتری به ساختار بدهند.

ماژولارسازی
کشورهای اسکاندیناوی مهد ساخت وسایل ماژولار هستند و برندهای لگو و ایکیا دو نمونه بسیار خوب از این ساختارسازی را به ما نشان دادهاند. در لگو، منظور از ساختار ماژولار این است که هر سازه لگو از مراحل متعدد و جداگانه تشکیل شده که در آن ابتدا یک قطعه یا زیرساخت ساخته میشود و سپس به کل سازه متصل میشود. بسیاری از ساختمانهای مدرن نیز به همین روش طراحی و ساخته میشوند. به این صورت که ابتدا قطعات کوچکتر و اجزای مختلف در خارج از محل ساختمان آماده شده و سپس به ساختمان اصلی وصل میشوند.

البته در صنعت، این رویکرد و استفاده از سازههای «پیشساخته» (Prefabricated)، تحول بزرگی در ساختوساز و تکمیل پروژههای عمرانی ایجاد کرد. همچنین، مزایای بیشتری نیز مانند برنامهریزی، مدیریت زنجیره تامین و بهینهسازی فرایند تولید را هم در پی داشت.
ایجاد چارچوب
ساخت آسمانخراشها و برجهای بلند، اغلب با ایجاد سازههای فولادی شبکهای امکانپذیر میشود. ساخت بسیاری از سازههای لگو نیز ابتدا با یک چارچوب بیرونی انجام میشود. به این صورت که شما ابتدا چارچوب پیرامونی شکل را میسازید و سپس ماژولها و اجزای مختلف را به آن متصل میکنید تا ساختار کامل شود. البته، برخلاف ساختمانهای لگو که سطح به سطح کامل میشوند، در ساختمانهای واقعی ابتدا پوسته خالی ساخته میشود و سپس داخل ساختمان تکمیل میشود.
دیوارهای پردهای
معماری دیوار پردهای در دهه ۷۰ توسط معماران انگلیسی ابداع شد و راهکاری برای ساخت سریعتر و ارزانتر ساختمانها به حساب میآمد. در این روش، قطعات دیوار یا پنجره خارج از محل ساخت تولید میشوند و سپس به راحتی روی سازه نصب میشوند.

استفاده از چرخدندهها
شرکت لگو مجموعههای آموزشی متعددی را مانند «LEGO Technic» یا «Mindstorms» را هدف یادگیری عمیقتر کودکان و نوجوانان ارائه کرده است که میتوان از آنها مفاهیمی مثل چرخدنده، قدرت موتور و حتی برنامهنویسی ساده را به خوبی آموخت. در این مجموعه، آجرها و قطعات لولهای با چرخدندهها، قفلها و اتصالات چندطرفه ترکیب شدهاند تا عملکردهای مکانیکی پیچیدهتری را مانند حرکت یا چرخش ایجاد کنند.

تلرانسها و فضاهای آزاد
در طراحی و ساخت هر سازهای، دقت در مونتاژ و نصب قطعات بسیار مهم است. حتی اشتباهات کوچک میتوانند باعث ضعف عملکرد، کاهش استحکام و مشکلات حرکتی شوند. علاوه بر این، طراحی هر سازه باید به نحوی صورت بگیرد که اشتباهات به سرعت تشخیص داده شده و امکان اصلاح آنها وجود داشته باشد. لگو از این اصل مهندسی نیز استفاده کرده است بهطوریکه به طوری که اختلاف اندازه بین آجرها فقط حدود ۱۰ میکرون است. این ویژگی باعث میشود همه قطعات به راحتی و با دقت بالا به هم وصل شوند، بدون اینکه لق یا سفت باشند.
استفاده از سازههای باربر
درس مهم بعدی در مهندسی که میتوان از حل لگو آموخت، به ساختارهای باربر مربوط است. سازههای باربر بخشی از ساختمان هستند که وزن و فشار سایر قطعات را تحمل میکنند. برای مثال، دیوارها و ستونها را میتوان نوعی سازه باربر دانست. این بخشها باید خیلی این بخشها باید خیلی محکم و دقیق ساخته شوند تا کل سازه پایدار بماند.
استفاده بهینه از فضا
در معماری، استفاده بهینه از فضا اهمیت بسیاری زیادی دارد و این موضوع را میتوان به خوبی از سازههای لگو یاد گرفت. نبوغ لگو در طراحی فضاهای کوچک با جزئیات بسیار زیاد است. در بسیاری از این سازهها، مانند «Simpson Family House» که تصویر آن را در زیر مشاهده میکنید، تمام جزییات به شکل مناسبی در بخشهای مختلف فضا قرار داده شدهاند. با این حال، چیدمان وسایل به شکلی است که ذهن به صورت ناخودآگاه درگیر این مسئله میشود که چطور میتوان وسایل اضافهتری را در این ساختار جا داد.

نورپردازی
ساختمانهای لگو مثل خانه سیمپسونها که تصویر آن را در بخش قبلی مشاهده کردید، اهمیت نور طبیعی و طراحی پنجرهها را به شما نشان میدهند. معماران و مهندسان هر منطقه به این قضیه بسیار توجه میکنند. برای مثال، در کشورهایی مانند ایسلند که طول شب بلندتر است، اغلب پنجره خانهها را بزرگتر میسازند تا نهایت استفاده را از نور روز ببرند.
تزئینات و نمای بیرونی
یکی از ویژگیهای جذاب لگو این است که به راحتی میتوان بخشهای تزئینی را به ساختار اصلی اضافه کرد. برای مثال، در لگوی «Heart Ornament» نمای بیرونی به صورت جداگانه ساخته و سپس به بدنه وصل میشود. در مثالهای دیگر نیز با استفاده از قطعات ساده میتوان نماهایی براق، بافتدار و خاص ساخت که در دنیای واقعی معماری بسیار پرهزینهاند.

یادگیری اصول معماری و مهندسی عمران با الهام از ساختارهای لگو
ساخت مدلهای لگو فقط چینش قطعات کنار هم نیست. بلکه نمایشی ملموس از اصول پایهای مهندسی و معماری است. هر قطعه باید به دقت در جای خود قرار بگیرد تا سازهای مستحکم، زیبا و کاربردی ساخته شود. در دنیای واقعی نیز، معماران و مهندسان باید طراحی فضا، کنترل نور و پایداری سازهها را به دقت یاد بگیرند.
اگر به این دنیای جذاب علاقهمندید و میخواهید درک عمیقتری از ساختار، فرم، فضا و اصول مهندسی سازهها پیدا کنید، مجموعه فیلمهای آموزشهای معماری و مهندسی عمران فرادرس نقطهی شروع بسیار خوبی است. در فهرست زیر، به چند عنوان آموزشی کاربردی اشاره کردهایم:

برای دسترسی به آموزشهای بیشتر، پیشنهاد میکنیم به صفحات زیر مراجعه کنید:
جمعبندی
در این مطلب از مجله فرادرس، با داستان برند LEGO آشنا شدیم و با دلایل محبوبیت این برند بزرگ آشنا شدیم. برند لگو در سال ۱۹۳۲ توسط اوله کرک کریستیانسن در یک کارگاه نجاری کوچک در دانمارک پایهگذاری شد و با تمرکز بر کیفیت، خلاقیت و بازی هدفمند، به یکی از بزرگترین نامهای جهانی در صنعت اسباببازی تبدیل شد.
این برند با نوآوریهایی مثل آجرهای دارای قابلیت اتصال، «سیستم در بازی» (System in Play) و سریهای متنوعی مانند Duplo و ساخت لگولند، مرز میان بازی، آموزش و تخیل را از میان برداشت. امروز لگو با محصولات متنوع و فعالیتهای جهانی، همچنان نمادی از نوآوری، آموزش و خلاقیت در دنیای کودکان و بزرگسالان است.
source