تحقیقات علمی سال‌هاست نشان داده‌اند که در شرایط خاص، ادراک ما از زمان دستخوش تغییر می‌شود. یکی از شگفت‌انگیزترین نمونه‌های این موضوع زمانی است که افراد در حال انجام فعالیت‌های دشوار و پرزحمت هستند. به‌تازگی، گروهی از پژوهشگران کشف کرده‌اند که چرا در چنین لحظاتی زمان کندتر می‌گذرد و مغز ما چگونه با این پدیده برخورد می‌کند.

چرا زمان در حین ورزش تغییر می‌کند؟

نظریه‌های اصلی در درک زمان

ادراک زمان در مغز بر اساس چندین مدل نظری توضیح داده می‌شود:

  • نظریه کلاسیک انتظار مقیاسی (Scalar Expectancy Theory): این نظریه وجود یک ساعت درونی را مطرح می‌کند که پالس‌هایی را تولید می‌کند؛ هر چه تعداد این پالس‌ها بیشتر شود، یک لحظه طولانی‌تر احساس می‌شود و برعکس.
  • مدل مکمل فرکانس ضرب‌آهنگ استریاتال (Striatal Beat Frequency Model): این مدل نوسانات در گره‌های قاعده‌ای مغز (Basal Ganglia) را مسئول درک زمان می‌داند. این بخش از مغز وظیفه هماهنگی حرکت و پاداش را هم بر عهده دارد و در قالب یک مترونوم عصبی عمل می‌کند.

ورزش چگونه این فرآیند را مختل می‌کند؟

در طول تلاش شدید بدنی:

  • ورودی‌های حسی و سیگنال‌های بدنی، توجه را به خود جلب می‌کنند.
  • در نتیجه دروازه توجه (Attentional Gate) بازتر می‌شود و پالس‌های بیشتری از ساعت درونی عبور می‌کند.
  • این موضوع باعث می‌شود که زمان طولانی‌تر به نظر برسد.

از سوی دیگر، تصویربرداری‌های عصبی نیز نشان می‌دهند که مدارهای درگیر در درک زمان و پیش‌بینی پاداش در مغز، همپوشانی دارند. این یعنی همان لوپ‌های حاوی دوپامین هم سرعت و هم لذت را علامت‌گذاری می‌کنند.

بررسی عملی: آزمایش رکاب‌زنی ۴ کیلومتری

روش آزمایش

  • شرکت‌کنندگان: ۳۳ فرد علاقه‌مند به دوچرخه‌سواری (غیر حرفه‌ای)
  • ابزار: دستگاه ارگومتر دقیق
  • مراحل:
    • هر نفر ۳ آزمایش چهار کیلومتری را انجام داد.
    • در بین رکاب‌زنی‌ها، ۵ بار تخمین زمان ۳۰ ثانیه‌ای را ثبت کردند.
    • شرایط: رکاب‌زدن تنها، تعقیب آواتار مجازی، رقابت با حریف فعال

نتایج

  • عدم تفاوت در شرایط مختلف: رقابت و وجود رقیب هیچ تغییری در میزان خطای زمانی ایجاد نکرد.
  • پس از پایان رکاب‌زنی، در عرض ۲ دقیقه ادراک زمان به حالت طبیعی بازمی‌گشت.
  • این نتایج نشان می‌دهد که این خطای زمانی کاملاً وابسته به شدت فعالیت است و نه رقابت.

مغز در حین ورزش چه می‌کند؟

در حین تلاش بدنی:

  • ضربان قلب افزایش می‌یابد
  • سطح لاکتات بالا می‌رود
  • درد عضلانی، توجه فرد را محدود می‌کند

در چنین حالتی افراد به سمت ذهنیت وابسته (Associative Mindset) سوق پیدا می‌کنند و هر حرکت را زیر نظر می‌گیرند.

نتیجه:

  • با افزایش سختی از حالت «نسبتاً سخت» به «خیلی سخت»، ثانیه‌ها کش‌دارتر حس می‌شوند.
  • سیل سیگنال‌های حسی، شبکه‌های قشری را اشباع می‌کند و مغز رویدادهای بیشتری را در هر واحد زمان واقعی ثبت می‌کند.

نقش بخش‌های مختلف مغز

مطالعات الکتروفیزیولوژیک نشان می‌دهند:

  • مناطق حرکتی مکمل
  • مخچه
  • استریاتوم شکمی

در این فرآیند بیش‌فعال می‌شوند. این بخش‌ها مسئول تنظیم حرکات هم هستند و احتمالاً همین موضوع باعث بروز اشتباهات در ریتم و سرعت به‌ویژه در ورزشکاران مبتدی می‌شود.

نقش رقابت در درک زمان

برخلاف باور بسیاری از مربیان که رقابت را عامل انحراف ذهن از خستگی و کوتاه شدن ادراک زمان می‌دانند:

  • داده‌های این تحقیق نشان داد که حتی هنگام رقابت و رکوردشکنی جزئی، خطاهای زمانی همانند حالت تنهایی باقی ماند.
  • این نتیجه نشان می‌دهد که محرک‌های خارجی به تنهایی نمی‌توانند اثر درونی تلاش بدنی را خنثی کنند.

آیا محرک‌های بصری مؤثرند؟

فناوری‌هایی مثل Wavelight (حلقه LED در پیست دوومیدانی) می‌توانند نشانه‌های بهتری فراهم کنند. رکورد ۱۰,۰۰۰ متر جاشوا چپتگی در تعقیب این چراغ‌ها ثبت شد که هر کیلومتر را در اختلافی کمتر از ۰.۸ ثانیه طی کرد.

اما باز هم این محرک‌ها نمی‌توانند نویز درونی بدن را کاملاً حذف کنند و ورزشکار باید همچنان یاد بگیرد عملکرد خود را با تایم‌های واقعی تنظیم کند.

پیامدهای عملی: چگونه از این یافته‌ها استفاده کنیم؟

راهکارهای پیشنهادی

  • آموزش استراتژی‌های بهتر در تعیین ریتم: مربیان استقامتی، شناگران را تشویق می‌کنند که مسافت‌های کلیدی را با مترونوم یا موسیقی تمرین کنند.
  • استفاده از نشانه‌های عینی: دوچرخه‌سوارها بهتر است به نشانگرهای مسافت نگاه کنند نه زمان، چون مسافت تغییری در ادراک ندارد.
  • تنظیم تایمرهای برنامه‌ریزی‌شده در تمرینات اینتروال برای جلوگیری از تخمین اشتباه در زمان استراحت.

سود روانی برای ورزشکاران عادی

برای ورزشکاران غیرحرفه‌ای، این توهم زمان کش‌دار ممکن است حس رضایت ایجاد کند؛ چراکه مثلاً نیم ساعت رکاب‌زنی که ۴۰ دقیقه به نظر برسد، تمرین را «باارزش‌تر» جلوه می‌دهد.

سوالات بی‌پاسخ و مسیرهای تحقیقاتی آینده

  • آیا این توهم با افزایش مدت تمرین بیشتر می‌شود یا به سقفی می‌رسد؟
  • آیا ورزشکاران حرفه‌ای که سال‌ها درک درونی از وضعیت بدنی خود را پرورش داده‌اند، این خطا را کمتر تجربه می‌کنند؟
  • آیا تحریک الکتریکی مغز می‌تواند این پدیده را مهار کند؟
  • تصویربرداری عصبی قابل‌حمل هم‌اکنون به حدی سبک شده که در حین دویدن روی تردمیل قابل استفاده است و می‌تواند تعامل هم‌زمان گام‌برداری، شمارش پالس‌ها و درک ذهنی از زمان را نقشه‌برداری کند.

جمع‌بندی

بهترین توصیه تا این لحظه:
در تایم‌گیری‌های مهم، به حس خود اعتماد نکنید.
به ساعت و کرنومتر بسپارید که ریتم را در آخرین دور یا سربالایی حفظ کند.

این پژوهش در مجله Brain and Behavior منتشر شده است.

source

توسط expressjs.ir