شایانیوز– در هفتههای اخیر، دو جاسوس ایرانی که برای رژیم صهیونیستی و افسران موساد فعالیت میکردند، اعدام شدند. این خبر بار دیگر جدیت و حساسیت دستگاه قضا و نهادهای مربوطه را نسبت به امنیت و وفاق ملی نشان داد. اما در روزهای پر تنش کنونی و حمله ناجوانمردانه دژخیمان صهیونیست به مقر سپاه، مراکز نظامی و هستهای و مناطق مسکونی و غیرنظامی، موجب ایجاد ظن نزدیک به یقین، پیرامون حضور فعالانه یک یا چند عامل نفوذی در میان مقامات رده بالای سپاه شده است. با تحلیل بیشتر ابعاد حمله و نظر به عدم اطلاع نفرات چندانی از محل تشکیل جلسات فوق سری و نیز محل اقامت اضطراری فرماندهان سپاه، تشکیک نسبت به درز اطلاعات از مجرای خودی، قوت میگیرد.
عامل نفوذی در ساختارهای امنیتی: سناریو یا واقعیت؟
در هفتهای که گذشت، فضای رسانهای ایران و منطقه، آکنده از چنینی گمانهزنیهایی درباره احتمال نفوذ امنیتی در سطوح بالا بوده است؛ مسئلهای که با شدت گرفتن حملات هدفمند و لو رفتن اماکن نظامی کمتر شناخته شده، به موضوعی پرتنش و قابل تأمل بدل شده است. شهادت سرداران رشید سپاه همچون سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران، سرلشکر پاسدار غلامعلی رشید، فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا(ص)، سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، سردار سرلشکر پاسدار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و همچنین شهادت مظلومانه دانشمندان خدوم میهن اسلامی از جمله محمدمهدی طهرانچی استاد ممتاز دانشکده فیزیک و پژوهشکده لیزر و پلاسما دانشگاه شهید بهشتی و رئیس دانشگاه آزاد، فریدون عباسی، عبدالحمید مینوچهر، احمدرضا ذوالفقاری از اساتید دانشکده مهندسی هستهای دانشگاه شهید بهشتی، ضرورت بررسی چگونگی افشای اطلاعات امنیتی، برای جلوگیری از وقوع مجدد چنین حملاتی را آشکار میسازد.
سناریوی نفوذ
نفوذ اطلاعاتی به نهادهای امنیتی مانند سپاه، اگرچه بسیار دشوار و به شدت کنترل شده است، اما در دنیای امروز و با توسعه ابزارهای سایبری، هوش مصنوعی، جاسوسی انسانی و حتی جاسوسی تلفنی یا ماهوارهای، نمیتوان آن را به طور کامل غیرممکن دانست. سازمانهای اطلاعاتی رقیب از جمله موساد، سیا و MI6 سالهاست با روشهای پیچیده به دنبال دسترسی به اطلاعات داخلی کشورهای مخالف خود هستند.
نشانههای قطعی یا صرفاً حدس و گمان؟
در برخی رسانهها و شبکههای غیررسمی، به افشای دقیق مکان برخی نشستها یا حرکات نظامی اشاره شده که میتواند به معنای وجود یک عامل نفوذی باشد؛ هرچند هیچ سند رسمی یا تأیید حکومتی درباره این ادعاها ارائه نشده است و ممکن است چنین اطلاعاتی از طریق شنود، درز دادههای الکترونیکی، یا حتی عوامل داخلی فریبخورده رخ داده باشد؛ اما با رجوع به تجربههای گذشته بالاخص در مورد اشخاصی چون حسین رنجبران و عباس زریبافان که به فعالیتهای جاسوسی درون سپاه مشغول بودند، میتوان دریافت که نفوذ به ارکان نظام و استخراج اطلاعات محرمانه و ارائه آن به سرویسهای اطلاعاتی دشمن، امری محتمل و آزموده است. با توجه به محرمانه بودن اطلاعات جلسه اخیر فرماندهان سپاه و اختفای محل اقامت شبانه آنها پس از دریافت گزارشی از سمت یکی از شاخکهای اطلاعاتی سپاه در خصوص مشاهده تحرکات مشکوک در نیروی هوایی ارتش کودک کش اسرائیل، میتوان چنین استدلال کرد که حمله بزدلانه 23 خرداد 1404 ربطی به توان نظامی و اطلاعاتی ارتش صهیونیستی و سرویسهای جاسوسی-اطلاعاتی همچون موساد و شاباک ندارد؛ بلکه حاکی از نشت اطلاعات از طریق عوامل خودی و نفوذی است.
تجربه تاریخی و الگوهای مشابه
در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، مواردی از نفوذ عوامل اطلاعاتی در نهادهای امنیتی یا حتی ترور فرماندهان نظامی (مانند سردار تهرانیمقدم یا شهید فخریزاده) دیده شده است. با اینکه اغلب دلایل آنها به ردیابی سایبری، حمله پهپادی یا جاسوسی غیرانسانی نسبت داده میشود، اما هیچگاه سناریوی نفوذ داخلی به طور کامل رد نشده است.
پیامدهای محتمل نفوذ اطلاعاتی
از بین رفتن اعتماد درونی در سطوح فرماندهی
بازنگری در لایههای امنیتی و تغییر ساختار تشکیلاتی
افزایش نظارت و پالایش درونی (Clearing Processes)
بهرهبرداری دشمنان برای جنگ روانی و تضعیف روحیه داخلی
سایه سنگین وطن فروشی
در روزهای اخیر شناسایی و دستگیری جاسوسان و عوامل نفوذی در کشور، شدت گرفته است. از کشف خانههای تیمی و مواد منفجره گرفته تا تریلرهای حامل پهپادها و کوادکوپترهای اسرائیلی در سطح کشور. تمام اینها توان مقابلهای بازوهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی در برابر سرویسهای سرقت اطلاعات همچون موساد وشاباک (سازمان اطلاعات و امنیت داخلی اسرائیل) را نشان میدهد. اما در کنار تمام این اقدامات و هوشیاریهای ارزشمند، ضرورت دارد که شاخکهای اطلاعاتی را در درون نهادهای امنیتی نیز به شدت تقویت کنیم و از مقاصد شوم و فعالیتهای جاسوسی عوامل درونی خودباخته، غفلت نورزیم. فراموش نکنیم تیغ آشنا همواره برندهتر است.
ضرورت مراقبت اطلاعاتی یا اکتفا به ایده نخ نمای «توهم توطئه»؟
طرح چنین پرسشی از سوی رسانهها و کاربران فضای مجازی، نشان میدهد جامعه ایرانی در برابر امنیت ملی، حساس و مطالبهگر است. در شرایطی که جنگ اطلاعاتی به شدت گسترش یافته، لازم است دستگاههای امنیتی به میزان این گستردگی، نسبت به شفافیت، پاسخگویی و بازسازی اعتماد عمومی مبادرت ورزیده و موضوع را به توهم، سوءظن، شکاکیت بی اساس و استدلالهای شخصی، تنزل ندهند. لازم است هوشیار باشیم و از کوچکترین مورد مشکوک به سادگی عبور نکنیم.
source