۳۰ ضرب المثل فرانسوی پرکاربرد |
À force de forger on devient forgeron. |
با تمرین مداوم میتوان ماهر شد. |
کار نیکو کردن از پر کردن است. |
À grands seigneurs peu de paroles. |
با بزرگان باید مختصر و واضح صحبت کرد. |
سخن کوتاه باید و معنا دراز. |
A l’impossible nul n’est tenu. |
هیچکس نمیتواند بیش از توان خود انتظار داشته باشد. |
از کوزه همان برون تراود که در اوست. |
A l’œuvre on connaît l’artisan. |
از روی کارهای شخص میتوان به مهارت و شخصیت او پی برد. |
مشت نمونه خروار است. |
Après la pluie, le beau temps. |
بعد از هر سختی، آسانی است. |
پایان شب سیه سپید است. |
Chassez le naturel, il revient au galop. |
طبیعت واقعی انسان همیشه خود را نشان میدهد. |
خوی بد را تا گور نمیتوان ترک کرد. |
Il n’est pire sourd que celui qui ne veut pas entendre. |
کسی که نمیخواهد بشنود، هرگز قانع نمیشود. |
کسی که خواب است، میشود بیدارش کرد؛ ولی کسی که خود را به خواب زده، هرگز. |
L’appétit vient en mangeant. |
هرچه بیشتر داشته باشیم، بیشتر هم میخواهیم. |
هر که بامش بیش، برفش بیشتر. |
On ne fait pas d’omelette sans casser des œufs. |
برای رسیدن به هدف باید مقدمات را فراهم کرد. |
بیمایه فطیر است. |
La guerre nourrit la guerre. |
جنگ، جنگ را تغذیه میکند. |
گندم از گندم بروید، جو ز جو. |
L’habitude est une seconde nature. |
عادات بخشی از طبیعت انسان میشوند. |
عادت، طبیعت ثانویه است. |
Les paroles s’envolent, les écrits restent. |
حرفها فراموش میشوند یا ناپدید میشوند اما نوشتهها باقی میمانند. |
حرف باد هواست، نوشته سند است. |
Mieux vaut tard que jamais |
باید آهسته و پیوسته به سمت اهدافمان برویم تا به آنها برسیم، عجله ممکن است آنها را نابود کند. |
.دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است |
Quand on est deux sur un cheval, il y en a un qui doit être en croupe. |
در هر رابطهای باید یکی تسلیم دیگری شود. |
دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند. |
Si Dieu ne pardonnait pas, son paradis resterait vide. |
خداوند گناهان را میبخشد تا بهشت خالی نماند. |
خداوند الرحمالراحمین است. |
Si les palais sont très brillants, les greniers sont très vides. |
رفاه شاهانه به هزینه فقر مردم است. |
شکم سیر از گرسنه خبر ندارد. |
Chat échaudé craint l’eau froide. |
انسان آسیبدیده از همه نشانههای آن آسیب دوری میکند. |
مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد. |
Le monde est petit. |
دنیا کوچک است و آدمها مدام با هم روبهرو میشوند. |
کوه به کوه نمیرسد اما آدم به آدم میرسد. |
Quand on parle du loup, on en voit la queue. |
کسی که تا اسمش میآید پیدایش میشود. |
انگار مویش را آتش زدهاند. |
Le bien mal acquis mal finit. |
ثروت بهدستآمده از راه نادرست، ناپایدار است. |
بادآورده را باد میبرد. |
Les murs ont des oreilles. |
باید در حرف زدن مراقب بود آدم نادرست حرفهای مهم را نشنود. |
دیوار موش دارد، موش هم گوش دارد. |
Les chevaux courent les bénéfices, et les ânes les attrapent. |
کسانی که کمتر شایستهاند، اغلب بهره بیشتری میبرند. |
سیب سرخ سهم شغال است. |
Aide-toi, le ciel t’aidera. |
خداوند به کسانی که خودشان تلاش میکنند کمک میکند. |
.از تو حرکت، از خدا برکت |
Il vaut mieux prévenir que guérir. |
پیشگیری بهتر از درمان است. |
علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد. |
Chacun voit midi à sa porte. |
هرکس مسائل را از دیدگاه خود میبیند. |
هر کسی از ظن خود شد یار من. |
Petit à petit, l’oiseau fait son nid. |
هر چیز بزرگی را با کوشش و کمکم می توان انجام داد. |
قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود. |
A bon chat, bon rat. |
بین دو رقیب باید قدرت مساوی باشد. |
مشت آهنین در برابر مشت آهنین. |
Il ne faut pas vendre la peau de l’ours avant de l’avoir tué. |
تا وقتی نتیجه حاصل نشده است نباید عمل شتابزده کنیم. |
جوجه را آخر پاییز میشمارند. |
Quand le chat n’est pas là, les souris dansent. |
در غیاب فرد مسئول، دیگران رفتارهایی انجام میدهند که در حضور آن فرد نمیتوانستند. |
تا گربه در خانه نیست، موشها پایکوبی میکنند. |
Il n’y a pas de fumée sans feu. |
اگر حرفی بین مردم پخش میشود، حتماً مقداری حقیقت در آن نهفته است. |
تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها. |