«برند» (Brand) هویت و داستان یک کسب و کار است که آن را از شرکتهای مشابه متمایز میکند و «برندینگ» یا «برندسازی» به فرایند هویتسازی برای کسب و کار گفته میشود. برندینگ شامل اقداماتی مانند تعیین اهداف و ماموریتها، ساخت لوگو و تعیین پالت رنگ، نوشتن تگلاین و مشخص کردن لحن و زبان برند در ارتباط با مشتریان است. اگر قصد خرید کفش داشته باشید، احتمالا نایک، آدیداس و اسکیچرز اولین برندهایی هستند که به ذهن شما میرسند. این همان قدرت برندسازی است که کسب و کار خاصی را در ذهن مشتریان متمایز و آنها را به اولین گزینه برای خرید کردن تبدیل میکند. در این بلاگپست از مجله فرادرس به این موضوع میپردازیم که برندینگ چیست و مهمترین اصول و اقدامات آن کداماند. در گام بعدی، در مورد اهمیت برندسازی و نمونههای موفق آن بحث میکنیم و مفاهیم و اصطلاحات مختلف برندینگ مانند ری برندینگ و کو برندینگ را یاد میگیریم.
برندینگ چیست و اصول مهم آن کدامند؟
در تعریفی دقیقتر و در اصطلاح بازاریابی، برند به ایده، نام، نماد یا هر ویژگی دیگری گفته میشود که باعث مشخص شدن یک محصول یا خدمت و تمایز آن در مقایسه با محصولات مشابه میشود. بر اساس همین تعریف، «برندسازی» (Branding) به فرایند مداوم ایجاد هویت منحصربهفرد برای کسب و کار در ذهن مخاطبان هدف و مردم گفته میشود.
در یک تعریف کاملتر، برندینگ عبارت است از فرایند تحقیق، توسعه و اعمال یک ویژگی متمایز یا مجموعهای از ویژگیها به شرکت تا مشتریان بتوانند بین برند و محصولات و برند آن ارتباط برقرار کنند. برای درک بهتر مفهوم برندینگ، به احساسی فکر کنید که موقع فکر کردن به یک کسب و کار خاص به شما دست میدهد. اینکه چطور یک کسب و کار را به یاد میآورید و تمایل دارید همیشه از آن خرید کنید.
فیلم آموزش رایگان اصول و فنهای برندسازی در فرادرس نکات جالبی را در مورد مفهوم برندینگ و جایگاهسازی محصول یا خدمت ارائه میکند که پیشنهاد میکنیم اگر در ابتدای مسیر هستید، حتما آن را ببینید. لینک این فیلم در زیر آورده شده است.
فرایند برندسازی برای یک کسب و کار اقدامات مختلفی را شامل میشود که برای درک بهتر، آنها را به دو دسته ساده و پیچیده تقسیم کردهایم:
کارهای ساده و ملموس برندینگ | کارهای پیچیده و ناملموس برندینگ |
انتخاب نام تجاری برند | تعریف چشماندازها، رسالت و ارزشهای برند |
طراحی لوگو | انجام تحقیقات بازار و آنالیز رقیبان |
انتخاب پالت رنگی برند و فونت متنها | طراحی و مدیریت تجربه مشتریان |
تدوین شعار یا پیام اصلی برند (Tagline) | تعیین جایگاه برند در بازار هدف |
ساخت کارتها و عناصر هویتی چاپی | ایجاد شخصیت متمایز برای برند |
حضور در کانالهای آنلاین مانند وبسایتها و شبکههای اجتماعی و تولید محتوا | توسعه ارزش پیشنهادی منحصربهفرد |
ارتباط با اینفلوئنسرها | توسعه برنامههای بازاریابی و تبلیغاتی |
البته اقدامات برندینگ تا حد زیادی به یکدیگر مرتبط و یکپارچه هستند و دستهبندی آنها به دو بخش ساده و پیچیده برای درک بهتر کارهایی است که میتوانید در شروع برندسازی کسب و کارتان را با آن آغاز کنید.
مهمترین اصول برندسازی
برای درک بهتر، اصول ساخت برند را در فهرست زیر خلاصه کردهایم تا همین ابتدای مطلب دید مناسبی نسبت به این فرایند پیدا کنید:
- شناخت مخاطب هدف
- پیدا کردن وجه تمایز نسبت به کسب و کارهای رقیب
- تعریف اهداف، ارزشها، شخصیت و جایگاه برند در بازار
- طراحی هویت بصری برند
- تدوین استراتژی برای برند
- آنالیز و بررسی دقیق برند
- تداوم و یکپارچگی در برندسازی
- رصد میزان رشد برند و بهبود فرایندها
در ادامه، بهطور کامل مراحل ساخت برند را بررسی میکنیم و در مورد همه آنها توضیح میدهیم. در ادامه بهطور کامل در مورد این اقدامات و ترتیب انجام آنها بحث میکنیم و اصطلاحات مهم در برندینگ را نیز یاد میگیریم. قبل از آن لازم است با دلایل اهمیت برندسازی برای کسب و کار و ویژگیهای مشترک برندهای موفق آشنا شوید.
چرا همه کسب و کارها به برندسازی نیاز دارند؟
تا به این حال به پاسخ این سوال که «مردم چرا محصولات و خدمات برندشده را خریداری میکنند» فکر کردهاید؟ علت اصلی این اتفاق این است که مردم به برندها اعتماد دارند و اغلب از کیفیت محصولات و خدمات برندهای مشهور مطمئن هستند. در عین حال، استفاده از محصولات برندشده نوعی حس ارزشمندی و عالی بودن به مشتریان القا میکند. به همین دلیل است که برندینگ بخش بزرگ و مهمی از کسب و کار است و نقش مهمی در میزان اعتماد مشتریان به محصولات و خدمات آن دارد.
در فهرست زیر به چند مورد از دلایل اهمیت برندینگ اشاره کردهایم:
- برندینگ هویت به یادماندنی برای کسب و کار ایجاد میکند.
- برندسازی اصولی با انگیزه دادن به کارکنان، فرهنگ سازمان را ارتقا میدهد.
- برندسازی به اجرای بهتر استراتژی بازاریابی و فروش بیشتر کمک میکند.
در ادامه بیشتر در مورد دلایل اهمیت برندینگ توضیح میدهیم تا ضرورت بهکارگیری آن را برای کسب و کار بهتر درک کنید.
ایجاد هویت به یاد ماندنی برای کسب و کار
به همه مخاطبان بلافاصله پس از دیدن لوگو یا هر عنصر دیگر متعلق به برند شما مثل پست شبکههای اجتماعی، بستهبندی محصول یا حتی ایمیل و تبلیغ ویدیویی، احساس خاصی دست میدهد. هدف ایدهآل برندینگ این است که این تداعی و احساس نسبت به برند را تا جای ممکن مثبت و بهیادماندنی کند.
مشتریان در نقاط تماس مختلفی با برند شما روبهرو میشوند و در هر تماس اطلاعاتی را در مورد برند جمعآوری میکنند. با گذشت زمان این اطلاعات در ذهن مشتری بهم میپیوندند و هویت مشخصی را از برند شما در ذهن مشتری شکل میدهند.
برداشتها، ایدهها و احساساتی که هر مشتری نسبت به برند شما پیدا میکند، از مرحله آگاهی شروع میشود. مشتری ابتدا متوجه میشود که شما در بازار حضور دارید، در مراحل بعدی شما را به کسب و کارهای رقیب ترجیح میدهد و سپس نوعی حس وفاداری و تعلقخاطر نسبت به برند شما پیدا میکند.
اهمیت برندینگ در انگیزه دادن به کارکنان و ارتقای فرهنگ سازمانی چیست؟
برندسازی اصولی علاوه بر ایجاد تصویر مثبت در برند در بازار، برای بهبود وضعیت داخلی کسب و کار هم مفید است. همانطور که هویت برند برای مشتریان مجذوبکننده و به یادماندنی میشود، در محیط داخلی کسب و کار و بین کارکنان نیز فرهنگ یکپارچه و مشخصی شکل میگیرد. کسب و کارهایی که برند و پایه و اساس قویتری دارند، کارکنان با انگیزهتر با احساسات صمیمانهتر و تعلقخاطر بیشتری نسبت به سازمان دارند.
در حقیقت برندسازی با کمک به تعریف دقیق اهداف، ارزشهای اصلی و شخصیت برند، به ایجاد فرهنگ سازمانی قوی که مورد افتخار همه اعضای کسب و کار است کمک بسیار زیادی میکند. به همین دلیل است که جذب نیروی کار متخصص برای برندهای بزرگتر، آسانتر است.
اجرای بهتر استراتژی بازاریابی و فروش بیشتر
ساخت برند قوی برای کسب و کار پایه و اساس استراتژی بازاریابی را چه از نظر بصری و چه از نظر روایت قصه و داستان شکل میدهد. برندِ کسب و کار فرایند ایدهپردازی، تولید، انتشار و توزیع محتوا و مواد بازاریابی را در کانالهای ارتباطی با مشتریان آسانتر میکنند.
همسو شدن فرایندهای بازاریابی و برندسازی، باعث میشود پیامهای بازاریابی هدفمندتری برای مخاطبان هدف ارسال کنید که با نیاز آنها مرتبط است. در نتیجه این هدفمندی بالاتر، میزان تعاملها، ثبتنامها و فروش محصولات و خدمات بیشتر است و مشتریان بیشتر و وفادارتری هم خواهید داشت.
برندینگ خوب چه ویژگی هایی دارد؟
حالا به خوبی میدانیم تعریف برندینگ چیست و شامل چه اقداماتی میشود، نیاز است بتوانیم ویژگیهای برندسازی خوب را تشخیص دهیم. به این ترتیب میتوانیم بفهمیم استراتژیهای برندسازی کدام کسب و کار موفقآمیز بودهاند و کدام کسب و کارها نتوانستهاند ذهنیت مثبتی از خود در ذهن مشتریان به جا بگذارند. برای یادگیری اصولی برندینگ و اصول آن، پیشنهاد میکنیم فیلم آموزش کاربردی توسعه برند در فرادرس را ببینید که لینک آن را در ادامه قرار دادهایم:
برندسازی اصولی چند ویژگی مهم دارد که در فهرست زیر به آنها اشاره کردهایم:
- هماهنگی و ثبات عناصر مختلف برند
- تأثیرگذاری عاطفی
- تمایز آشکار در بازار هدف
- شناخت و درک مشتریان
- قابلیت سازگاری با تغییرات
- پیامرسانی اثربخش
در ادامه خیلی مختصر در مورد هرکدام از موارد بالا توضیح میدهیم تا بهراحتی بتوانید ویژگیهای یک برند خوب را از یک برند تشخیص دهید.
هماهنگی و ثبات عناصر برند
انسجام و هماهنگی عناصر مختلف برند یکی از نکات کلیدی و ضروری در برندسازی اصولی است. به بیان سادهتر، همه عناصر بصری و غیربصری برند شما از لوگوی برند، فونتها و پالت رنگ برند گرفته تا لحن برند و سبک و زبان پیامرسانی باید در تمام کانالهای ارتباطی با مشتریان با یکدیگر هماهنگی کامل داشته باشند.
این موضوع باعث ایجاد یک تصویر یکپارچه از برند شما در ذهن مشتریان میشود. تصویری که برای آنها آشنا است و به آن اعتماد میکنند. چهرهای که شناسایی و به یادآوردن آن برای مشتریان آسانتر است و این یعنی برندینگ به هدف ایدهآل خود رسیده است.
تاثیرگذاری عاطفی
برای درک بهتر اینکه نقش اثرگذاری عاطفی در موفقیت برندینگ چیست باید به این نکته اشاره کرد که برندینگ اصولی فقط در مورد ساخت عناصر جذاب بصری برای برند نیست و باید بتوانید تصویری از برند در ذهن مشتریان ایجاد کنید که آنها را از نظر احساسی تحتتأثیر قرار دهد. این تصویر مانند تصویر یک انسان، دارای چهره است، قصهای مشخص را برای مخاطبان تعریف میکند و ارزشها و شخصیت منحصربهفردی را دارد.
برندینگ اصولی باعث درگیری احساسی مشتریان میشود و نیاز ایجاد ارتباط واقعی با برند را در ذهن و قلب آنها ایجاد میکند. فیلم آموزش برندسازی حسی در فرادرس، بهطور کامل و جامع به موضوع ایجاد درگیری احساسی برای مشتریان میپردازد که پیشنهاد میکنیم حتما آن را ببینید. لینک این فیلم در زیر آورده شده است:
تا اینجا میدانید دو عنصر مهم در موفقیت فرایند برندینگ چیست. در ادامه در مورد چند عنصر تأثیرگذار دیگر میخوانید.
تمایز آشکار در بازار هدف
برندسازی موفق باید کاری کند در بازار پررقابت امروزی بدرخشید و توجه و وفاداری مشتریان را به دست بیاورید. در واقع برندسازی با برجسته کردن ارزش پیشنهادی منحصربهفرد یا محصولات و خدمات نوآورانه کسب و کار، موجب تمایز واضح شما نسبت به کسب و کارهای رقیب میشود.
شناخت و درک مشتریان
برندینگ اصولی روی مشتریان تمرکز میکند و به کمک اقدامات مختلف آن میتوانید مزیت و سودی را که مشتریان با استفاده کردن از محصولات و خدمات شما به دست میآورند، پررنگ کنید و در معرض دید آنها قرار دهید. برندها زمانی که واقعا نیازها و خواستههای مشتریان را درک میکنند، از نظر آنها جذابتر و باورپذیرتر میشوند.
قابلیت سازگاری با تغییرات
یکی از دیگر از ویژگیهای برندینگ اصولی، قابلیت سازگاری و رشد آنها در عین حفظ هویت اصلی و پایه برند است. موضوعات روز بازار (Market Trends)، علاقهمندیها و ترجیحات مشتریان و تکنولوژی بهطور دائم در حال تغییر است و برندینگ شما باید بازتابدهنده این پویایی باشد.
پیام رسانی اثربخش
برندسازی موفق یک برند را میتوان از شفافیت، دقیق بودن و قانعکننده بودن پیامهای ارسالی آن برای مشتریان تشخیص داد. هر کلمه یا جملهای که در کانالهای ارتباطی با مشتریان به کار میبرید باید نشاندهنده شخصیت برند باشد، وعده برند را تقویت کند و مشتری را به پاسخ دادن تشویق کند.
تا این بخش از مطلب، میدانید برندینگ چیست و شامل چه اقداماتی است. در ادامه در مورد انواع برندسازی نکات و مثالهای مهمی را مطالعه میکنید.
انواع برندسازی چیست؟
بعد از آشنایی با مفهوم برندینگ و عناصر مهم آن، نوبت به آن میرسد که با انواع برندینگ هم آشنا شوید. در فهرست زیر به اصلیترین انواع برندسازی اشاره کردهایم:
- «برندینگ شرکتی» (Corporate Branding)
- «برندسازی شخصی» (Personal Branding)
- «برندسازی مشترک» (Co-Branding)
- «برندینگ محصول» (Product Branding)
- «برندینگ خردهفروشی» (Retail Branding)
- «برندسازی جغرافیایی» (Geographical Branding)
- «برندسازی خدمات» (Service Branding)
در ادامه در مورد هریک از موارد فهرست بالا بحث و مثالهای موفقی را در هر مورد ارائه میکنیم.
برندسازی شرکتی
برندینگ شرکتی که به آن برندسازی سازمانی هم گفته میشود، فرایندی استراتژیک برای شکلدهی به هویت و شخصیت یک برند است که تمام جنبههای کسب و کار مانند محصولات و خدمات و کارکنان را شامل میشود. برندینگ شرکتی بهجای تمرکز صرف روی محصولات، همه عناصر کسب و کار را بهعنوان یک کل منسجم در نظر میگیرد. به همین دلیل نقش بسیار مهمی در میزان اعتبار کسب و کار ایفا میکند.
به زبان سادهتر، کسب و کارها از طریق برندسازی شرکتی به همه نشان میدهند که شرکت دقیقا چه کار میکند، چه ارزشهایی دارد و چه انتظاراتی از او وجود دارد. برندسازی شرکتی با ارتقای کسب و کار بهعنوان یک واحد منسجم، به شرکت کمک میکند به اهداف زیر دست پیدا کند:
- آشنایی مشتری با برند و جلب اعتماد او
- جذب نیروهای متخصص و ماندگاری آنها در سازمان
- متمایز شدن از کسب و کارهای رقیب در بازار هدف
- جذب شرکای تجاری و سرمایهگذاران ارزشمند
مثال برندسازی شرکتی
«شرکت اپل» بهعنوان یکی از نمونههای بسیار موفق برندینگ شرکتی شناخته میشود که روی کیفیت بالای محصولات و استفاده آسان آنها تمرکز کرده است. برندینگ اصولی اپل باعث شده محصولات آن لوکس به نظر برسند و به همین دلیل مشتریان حاضر باشند محصولات اپل را با قیمت بالاتری در مقایسه با مصحولات مشابه برندهای رقیب خریداری کنند.
حتی اگر کاربر اپل هم نباشد، اثر برندینگ شرکتی قوی آن را حتما احساس کردهاید.
پرسونال برندینگ چیست؟
برای درک بهتر برندسازی شخصی، یک فرد را به عنوان یک کسب و کار در نظر بگیرید. در فرایند برندسازی شخصی یک فرد برای معرفی و عرضه خود به دیگران بهعنوان برند تلاش میکند. به بیان سادهتر، افراد به کمک پرسونال برندینگ تلاش میکنند به تصویر و ادراکی که دیگران از آنها در ذهن دارند، شکل بدهند. اگر تمایل دارید برند شخصی خودتان را بهبود دهید، پیشنهاد میکنیم فیلم آموزش اصول و مبانی برندسازی شخصی در فرادرس را مشاهده کنید. لینک این فیلم در زیر آورده شده است:
پرسونال برندینگ بیشتر برای افراد متخصص و اینفلوئنسرهای هر حوزه کاربرد دارد و به این افراد کمک میکند از دیگران متمایز شوند. در واقع افراد از طریق برندسازی شخصی، توجه دیگران را به شایستگیها و مهارتهای خود جلب میکنند. برندسازی شخصی معمولا با اهداف زیر انجام میشود:
- متمایز شدن از دیگران
- بهبود و تقویت روابط با افراد مرتبط حوزه کاری
- پیدا کردن فرصتهای شغلی بهتر
- افزایش اعتبار و احترام بین مخاطبان
شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و بهطور ویژه لینکدین بهترین فضا برای اثرگذاری روی گروههای بزرگ مخاطبان و کسب و کارها هستند.
مثال برندسازی شخصی
اگر اشخاص شناختهشده در حوزه دیجیتال مارکتینگ را دنبال کرده باشید، حتما با اسم «Neil Patel» برخورد داشتهاید. متخصص سئویی که با تولید محتوای تخصصی و حرفهای در وبسایت، وبلاگ و یوتیوب اعتماد و توجه علاقهمندان این حوزه را جلب کرده است. Neil Patel همچنین یک شرکت ارائهدهنده خدمت بازاریابی دیجیتال دارد و به کسب و کارها در انجام هرچه بهتر استراتژیهای بازاریابی دیجیتال کمک میکند.
کو برندینگ چیست؟
کو برندینگ یا برندسازی مشترک، یکی از جدیدترین شیوههای برندسازی در جهان است که در آن دو یا چند برند معتبر برای توسعه و معرفی یک محصول، خدمت یا کمپین تبلیغاتی مشترک به مخاطبان با هم همکاری میکنند. برندهای همکار در کو برندینگ از شهرت و اعتبار یکدیگر برای تقویت برند خود و جذب مشتریان جدید استفاده میکنند.
در فهرست زیر به چند مورد از اهداف و مزایای این شیوه برندسازی اشاره کردهایم:
- معرفی برند به مخاطبان جدید و افزایش آگاهی از برند
- افزایش اعتبار و باورپذیری برند
- صرفهجویی در هزینههای بازاریابی
- فروش بیشتر محصولات و خدمات
مثال برندسازی مشترک
برند خودروساز BMW و برند سازنده کالاهای لوکس لویی ویتون شاید در نگاه اول زوج مناسبی برای برندسازی مشترک به نظر نرسند اما با کمی دقت میتوان چند وجه اشتراک بین آنها پیدا کرد. هردو برند لوکس و قدیمی هستند و به تجملات اهمیت میدهند. در یک همکاری مشترک، BMW یک مدل خودروی اسپرت به نام «BMW i8» طراحی کرده و لویی ویتون نیز بهطور همزمان یک سری چهار عددی از چمدانهای لوکس ساخت که بهطور کامل در صندوق عقب این خودرو جا میشدند.
تا اینجا میدانید مهمترین انواع برندینگ چیست و هرکدام چه نمونههای موفقی دارند. در ادامه در مورد چند نوع دیگر میخوانید.
برندینگ محصول چیست؟
اگر برندسازی را برای ایجاد هویت و شخصیت برای محصولات یک کسب و کار انجام دهید، از برندینگ محصول استفاده کردهاید. به کمک برندسازی محصول میتوان هویت و شخصیت یک محصول یا خط تولید گروه خاصی از محصولات را در بین محصولات مشابه در بازار متمایز کرد.
برندسازی محصول با استفاده از عناصری مانند نام محصول و توضیحات آن، لوگو و بستهبندی انجام میشود. برندینگ موفقیتآمیز محصول به شناسایی دقیق هدف کاربر از خرید، مرحله سفر مشتری و شناخت دقیق شیوههای بازاریابی کسب و کارهای رقیب برای محصول مشابه نیاز دارد. برندینگ محصول معمولا اهداف زیر را دنبال میکند:
- معرفی محصول جدید به بازار
- بهبود تمایز رقابتی
- افزایش قیمت محصول و حاشیه سود
مثال برندینگ محصول
برند مشهور نایک، یکی از برندهایی است که در استراتژی برندینگ خود روی محصولات تمرکز زیادی دارد و توانست با شعار «فقط انجامش بده!» (Just Do It) از محصولات رقیب در بازار هدف متمایز شود.
برندینگ خرده فروشی
برندینگ خردهفروشی، شکلی از برندسازی است که در طی آن شخصیت و هویت منحصربهفرد و متمایزی برای یک فروشگاه خردهفروشی ایجاد میشود تا به این ترتیب از دیگر خردهفروشان متمایز شود. ازجمله اهداف برندینگ خردهفروشی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- متمایز شدن از رقیبان
- برقراری ارتباط با مشتریان و ایجاد جامعه مخاطبان
- تقویت حضور و هویت آنلاین و آفلاین فروشگاه
یکی از نمونههای بسیار خوب برندینگ خردهفروشی، فروشگاه اینترنتی آمازون است که البته نمونه مشابه آن را در ایران به نام دیجیکالا میشناسیم. از وبسایت تا اپلیکیشنها، این کسب و کارها در تلاشاند حضور آنلاین بینقص و روانی را برای مخاطبان فراهم کنند.
مثال برندینگ خردهفروشی
اغلب ما برند «ایکیا» (IKEA) را بهدلیل تولید لوازم خانه مینیمال و در عین حال کاملا مدرنی میشناسیم که قیمت بسیار مقرونبهصرفهتری در مقایسه با برندهای مشابه خود ارائه میکند. به همین دلیل است که بخش زیادی از شهرت ایکیا بهدلیل قیمتهای بسیار مناسب و تنوع بالای محصولات است که کمک میکند مشتریان با یک با حضور در فروشگاه، تمام محصولات و خدمات خود را خریداری کنند.
برندسازی جغرافیایی
برندسازی جغرافیایی روی ایجاد هویت برند در ذهن مشتریانی تمرکز میکند که در یک موقعیت مکانی خاص مشغول به زندگی هستند و از ویژگیهای جغرافیای هدف برای اثرگذاری بیشتر پیام بازاریابی استفاده میکند. برندینگ جغرافیایی بهترین گزینه برای کسب و کارهایی است که در صنعت گردشگری مشغول به فعالیت هستند.
به بیان سادهتر، در این شیوه برندسازی، تیم بازاریابی روی معرفی و نمایش ویژگیهای منحصربهفرد یک جاذبه یا منطقه توریستی خاص بهعنوان یک عامل جذب مشتری و چرایی سفر به آن مکان تمرکز میکنند.
مثال برندینگ جغرافیایی
شهر لندن در تبلیغات خود همیشه از Big Ben بهعنوان یک جاذبه توریستی استفاده میکند تا گردشگران را به سفر، اقامت در شهر و رزرو هتل در آن ترغیب کند.
برندسازی برای خدمات
برندسازی خدمت از این نظر که روی ایجاد هویت برای خدمات ارائهشده توسط کسب و کار نه کل آن بهعنوان یک واحد یکپارچه تمرکز دارد، مشابه برندسازی محصول است. البته برندینگ خدمت از برندینگ محصول دشوارتر است چون محصول فیزیکی در اختیار ندارید و باید چیزی را که برای مشتریان قابلدیدن نیست در ذهن آنها متمایز کنید تا به شما اعتماد کنند.
برندسازی خدمت با شناخت دقیق از نقاط ضعف مشتریان و تلاش برای ارائه راهحل برای حل مشکلات آنها انجام میشود.
مثال برندسازی برای خدمات
«شرکت هواپیمایی دلتا» (Delta Airlines) به دلیل ارائه خدمات قابلاعتماد و صندلیهای راحت به یکی از برندهای موفق بازار تبدیل شده است. البته که این راحتی با صرف هزینه بیشتری برای مسافران همراه است اما این افراد حاضرند برای فضای صندلی بزرگتر و خدمات بیشتر و راحتی در زمان سفر، پول بیشتری بپردازند.
تا این بخش بهخوبی میدانید برندینگ چیست و چه انواعی دارد. در ادامه با چند مورد از مهمترین اصطلاحات برندسازی آشنا میشوید.
یادگیری برندسازی با فرادرس
در بخشهای قبلی این مطلب به این موضوع پرداختیم که برندینگ چیست و چه انواع و اصولی دارد. همانطور که احتمالا میدانید برندینگ فرایندی زمانبر و پیچیده است و به صرف هزینه و آزمون و خطا نیاز دارد ولی این موضوع به این معنا نیست که کسب و کارهای کوچکتر و جدیدتر نمیتوانند از آن مزایای استفاده کنند.
در واقع، بخش بزرگی از برندسازی به ایجاد هویت بصری برای برند مرتبط است و با شناخت مخاطب هدف و تعیین کلی اهداف و ارزشها میتوانید لوگو، پالت رنگی و داستان مناسبی برای برندتان بسازید. در واقع نقطه شروع برندینگ انجام این چند فعالیت ساده است که با کمی دقت میتوانید بهترین نتیجه را از آنها بگیرید.
اگر به یادگیری اصولی مبحث برندسازی برای کسب و کار علاقهمند هستید، پیشنهاد میکنیم از فیلمهای آموزشی زیر در فرادرس استفاده کنید که چند مورد از آنها کاملا رایگان هستند:
این آموزشهای کلیدی با توضیح دقیق اصول برندسازی، شما را با انواع و مفاهیم آن بهطور کامل آشنا میکنند. فراموش نکنید که یادآوری هر مفهومی، بدون یادگیری مبانی آن امکانپذیر نیست. برای دسترسی به آموزشهای بیشتر نیز پیشنهاد میکنیم بهطور مستقیم به صفحه مجموعه آموزش برندسازی فرادرس بروید.
اصطلاحات مهم در برندسازی
حالا که به خوبی میدانید برندینگ چیست، لازم است با مهمترین اصطلاحات برندسازی هم آشنا شوید. در جدول زیر به مهمترین این اصطلاحات و معنای هرکدام خیلی خلاصه اشاره کردهایم.
«هدف برند» (Brand Purpose) | دلیل وجودی و رسالت برند |
«هویت برند» (Brand Identity) | مجموعهای از ويژگیهای منحصربهفرد برند در ظاهر، شخصیت و رفتار با مشتری |
«جایگاهیابی برند» (Brand Positioning) | فرایندی برای تعیین و تثبیت جایگاه متمایز برند در ذهن مخاطبان هدف |
«تجربه برند» (Brand Experience) | برداشت و احساس کلی مشتریان در زمان تعامل با برند |
«وعده برند» (Brand Promise) | تعهد برند به مشتریان یا ارزش و تجربه موردانتظار مشتریان از برند |
«آگاهی از برند» (Brand Awareness) | میزان آشنایی مشتریان با برند |
«وفاداری به برند» (Brand Loyalty) | تمایل و تعهد مشتریان برای خرید از یک خاص |
«ارزش ویژه برند» (Brand Equity) | ارزش غیرملموس و فراتر از ارزش محصولات و خدمات برند |
«ارتباط برند» (Brand Relevance) | فرایند تعامل برند با مخاطبان هدف خود |
مراحل ساخت برند در ۱۰ گام
تا اینجا بهخوبی میدانید برندینگ چیست، چه اهمیتی دارد و با اصلیترین اقدامات آن آشنا هستید. در این بخش قصد داریم در مورد اقدامات و مراحل انجام برندینگ با دقت و جزییات بیشتری بحث کنیم. این مراحل را میتوان در ۸ مرحله زیر خلاصه کرد:
- آنالیز و تحقیق
- ساخت پرسونای مشتری
- نوشتن بیانیه ماموریت، هدف و چشمانداز برند
- تعریف داستان برند، ارزشها و شخصیت برند
- مشخص کردن ارزش پیشنهادی منحصربهفرد
- تعیین نام و صدای برند
- تعیین پالت رنگ، ساخت لوگو و دیگر عناصر تصویری
- تصمیمگیری در مورد فونت و تایپوگرافی برند
- ساخت عناصر بصری و مواد بازاریابی
- پیادهسازی برند در نقاط تماس با مشتری
در ادامه در مورد هریک از موارد بالا توضیح میدهیم تا بهطور کامل با نحوه انجام هرکدام آشنا شوید.
۱. آنالیز و تحقیق
اولین گام در ساخت برند، این است که تا میتوانید در مورد بازار هدف، کسب و کارهای رقیب و مشتریان احتمالی کسب و کار اطلاعات جمعآوری کنید. این اطلاعات به شما کمک میکند برند کسب و کار را کاملا مرتبط و بر اساس نیاز بازار و مشتریان بسازید. در جمعآوری داده برای برند، تلاش کنید حتما به سوالات زیر پاسخ دهید:
- کسب و کار شما چه مشکلات و نقاط ضعفی را حل میکند؟
- چه مواردی باعث تمایز برند شما با کسب و کارهای رقیب در بازار هدف میشوند؟
- برای حل مشکلات و پاسخگویی به نقاط ضعف مشتریان چه برنامههایی در نظر دارید؟
- مشتری ایدهآل شما کیست و ویژگیهای دموگرافیک هدف کسب و کار شما چیست؟
- چه برنامههایی برای رشد و تکامل کسب و کار و برند آن دارید؟
- بخش عمده فعالیتهای بازاریابی و تبلیغات را برنامه دارید در چه کانالهایی انجام دهید؟
- علاقه دارید مردم در زمان روبهرو شدن با برند شما چه احساسی پیدا کنند؟
- علت وجودی برند شما چیست و چگونه شکل گرفته است؟
- قصد دارید برند شما چگونه روی مشتریان اثرگذار باشد؟
- علاقه دارید با برندتان چه تأثیری روی مشتریان بگذارید؟
اغلب کسب و کارها در این مرحله از روش تحلیلی SWOT یا همان ماتریس سوات استفاده میکنند. این ماتریس نمایی از نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدهای کسب و کارتان در اختیار شما قرار میدهد و به شما کمک میکند شناخت عمیقتری نسبت به آن و محیط آن پیدا کنید. برای یادگیری اصولی کار با این ماتریس، پیشنهاد میکنیم فیلم آموزش کار ماتریس سوات در فرادرس را ببینید.
۲. اهمیت ساخت پرسونای مشتری در برندینگ چیست؟
برند شما قرار است روی مشتریان اثرگذار باشد و توجه و اعتماد آنها را جلب کند بههمین دلیل لازم است تا جایی که میتوانید در مورد مخاطب هدف، نیازها و چالشهایی که دارند و حتی شخصیت و انگیزههایی که دارند، شناخت پیدا کنید. اگر این اطلاعات را در مرحله قبلی جمعآوری کردهاید، در این مرحله باید با ترکیب این دادهها، به یک شخصیت ایدهآل برای مخاطب هدف کسب و کار برسید.
این شخصیت ایدهآل ولی خیالی که به نام «پرسونای کاربر» (User Persona)، «پرسونای خریدار» (Buyer Persona) یا «پرسونای مخاطب» (Audience Persona) شناخته میشود، بهعنوان نمایندهای از مخاطبان هدف کسب و کار عمل میکند و میتوانید با توجه به جنسیت، سن، شغل، علاقهمندیها و نقاط ضعف و چالشهایی که دارد، پیامهای بازاریابی و استراتژیهای بازاریابی را تعیین کنید.
هر برند معمولا بین ۲ یا ۳ پرسونای متفاوت دارد که البته این عدد برای کسب و کارهای بسیار بزرگ به ۱۰ پرسونا هم میرسد. خوبی طراحی پرسونا در قالب اینفوگرافیک یا اسناد آنلاین این است که میتوانید آن را بهراحتی با دیگر اعضای تیم اشتراکگذاری کنید.
تا اینجا میدانید دو مرحله اصلی برندینگ چیست و انجام هرکدام چه اهمیتی دارد. در ادامه، در مورد اصول دیگر برندسازی میخوانید.
۳. نوشتن بیانیه ماموریت، هدف و چشمانداز برند
در گام بعدی برندسازی برای کسب و کار، لازم است سه متن مهم بیانیه ماموریت، بیانیه هدف و بیانیه چشمانداز را برای برند بنویسید. در فهرست زیر به تعریف هرکدام اشاره کردهایم:
- «بیانیه ماموریت» (Mission Statement): پاراگراف کوتاهی که ماموریت برند را توصیف میکند.
- «بیانیه هدف» (Purpose Statement): پاراگراف کوتاهی که اهداف برند را توصیف میکند.
- «بیانیه چشمانداز» (Vision Statement): پاراگراف کوتاهی که چشماندازها و آینده موردانتظار برند را توصیف میکند.
تفاوت بیانیه های برند
بعضی از کسب و کارها فقط یک یا دو مورد از این بیانیهها را تنظیم و استفاده میکنند و بعضی دیگر هر سه مورد را استفاده میکنند. در فهرست زیر به تفاوت این بیانیهها اشاره کردهایم:
- بیانیه ماموریت کاری را که برند انجام میدهد بهعلاوه کسانی که این کار برای آنها انجام میشود را توصیف میکند (What و Whom).
- بیانیه هدف دلیل انجام کار اصلی برند را توصیف میکند (Why).
- بیانیه چشمانداز در مورد آینده برند و جایگاهی که برند قرار است در آینده به آن برسد، توضیح میدهد (Where).
هر استراتژی برند باید شامل این بیانیهها باشد و توصیف واضحی از هرکدام ارائه کند. البته کسب و کارهای کوچک یا جدید ممکن دید کاملی نسبت به بیانیه چشمانداز خود نداشته باشند. به همین دلیل است که استراتژی برند با گذشت زمان اصلاح میشود.
۴. تعیین داستان برند، ارزشها و شخصیت برند
پس از مشخص کردن پرسونای مشتری برند و اهداف و چشماندازهای آن، باید به سراغ تعریف کردن قصه و داستان برند بروید، شخصیت برند را شکل دهید و ارزشهایی را که قرار است برای مشتریان هدف خلق کنید، بهطور دقیق مشخص کنید. در ادامه در مورد هرکدام از این موارد توضیح میدهیم.
شخصیت برند
اصطلاح «شخصیت برند» (Brand Personality) به مجموعهای از ویژگیها و خصوصیات اشاره میکند که به برند نسبت داده میشوند. این شخصیت همان عنصری است که یک برند را باورپذیر و بهیادماندنی میکند. در واقع نمایش این ویژگیها است به مشتریان است که باعث جلب اعتماد و وفاداری مشتریان هدف میشود. هر برند شخصیت منحصربهفرد خود را دارد ولی میتوان آن را در یکی از ۱۲ دسته «آرکیتایپ» (Archetype) شخصیتی کارل یونگ قرار داد.
این ۱۲ الگوی شخصیتی عبارتاند از:
- «عاشق» (The Lover)
- «خلقکننده» (The Creator)
- «نابودگر» (The Rebel)
- «حاکم» (The Ruler)
- «فرزانه» (The Sage)
- «جادوگر» (The Magician)
- «دلقک» (The Jester)
- «معصوم» (The Innocent)
- «یتیم» (The Regular Boy)
- «حامی» (The Caregiver)
- «جنگجو» (The Rebel)
- «جستجوگر» (The Explorer)
در تصویر زیر، شخصیتهای برندهای مشهور را بر اساس این آرکیتایپهای دوازدهگانه مشخص کردهایم تا با مثالهای دنیای واقعی بیشتر آشنا شوید.
اینکه دقیقا مشخص کنید برند شما قرار است در کدام یک از این دستهبندیها قرار بگیرد، یک گام کلیدی در تعیین درست هویت برند برای برقراری ارتباط عمیقتر با مشتریان است. این الگوهای کهن به خصوصیات اخلاقی غالب هر فرد اشاره دارند که در نتیجه آنها الگوهای رفتاری خاصی توسط افراد انجام میگیرد. در برندسازی نیز اغلب از این الگوها برای تعیین شخصیت برند استفاده میکنند تا به این ترتیب، از شیوه درست پیامرسانی برای برقراری ارتباط عمیقتر و شخصیتر با مشتریان اطمینان حاصل کنند.
داستان برند
«داستان یا قصه برند» (Brand Story) در بازاریابی، همان روایت و قصهای است که در مورد شکلگیری برند، تاریخچه و ارزشهای آن برای مشتریان تعریف میکنیم و به کمک آن شخصیت برند را برای آنها توصیف میکنیم. داستان و شخصیت برند دست در دست یکدیگر جلو میروند و به برند شما کمک میکند باورپذیرتر و صمیمیتر به نظر برسد.
داستان برند معمولا از زمان شکلگیری برند آغاز میشود، در مورد انگیزههای ایجاد برند توضیح میدهد، مسیر رشد آن را توصیف میکند و مهمتر از همه اینکه صاحبان و بنیانگزاران کسب و کار و افرادی که به هر نحوی در فرایند شکلگیری آن دخیل بودند، در آن معرفی میشوند.
در زمان داستانسرایی برای برند حتما به این نکته توجه کنید که استوری برند ارائه آسانسوری شما نیست و بیشتر قصه ابرقهرمانی پیدایش برند شما است. استوری برند را معمولا در صفحه درباره ما وبسایت و تایملاین شکلگیری و رشد کسب و کار به کار میبرند. فراموش نکنید که در سراییدن این قصه حتما از تکنیکهای داستانسرایی استفاده کنید.
در مطلب زیر از مجله فرادرس بهطور مفصل در مورد قصهسرایی برای کسب و کار توضیح دادهایم.
ارزشهای برند
«ارزشهای برند» (Brand Values) که با نام «Brand Core Values» هم شناخته میشوند، در حقیقت پایه و اساس فرهنگ سازمانی و نحوه انجام کارها توسط کسب و کار را نشان میدهند. در زمان نوشتن قصه برند، کمکم متوجه یک روند زیربنایی و اساسی در مورد ارزشهای برند میشوید. در بسیاری از موارد، ارزشهای برند ارزشهای شخصی بنیانگزار آن را بازتاب میدهند و از همانجا گسترش پیدا میکنند.
این ارزشها مانند خون در رگهای برند جریان دارند و درنهایت به رشد فرهنگ سازمانی و برندی که مورد اعتماد مردم است، رشد میکند. ارزشهای برند در حقیقت نماینده همه چیزهایی هستند که برند از آنها دفاع میکند یا ارائهدهنده آن است. برای درک بهتر این مفهوم، به فهرست زیر که ارزشهای برند آدیداس در آن آمده توجه کنید:
- عملکرد: ورزش پایه و اساس همه کارهایی است که انجام میدهیم.
- شور و اشتیاق: همیشه به سمت جلو حرکت میکنیم.
- اصول اخلاقی: مشتریان به ما اعتماد دارند چون صادق و پایبند به اصول اخلاقی هستیم.
- تنوع و گوناگونی: گروههای متنوعی از مردم در موفق شدن ما اثرگذار بودهاند.
تا این بخش میدانید ۴ مرحله مهم تحقیق، ساخت پرسونا، تعیین اهداف و ارزشها و نوشتن بیانیهها در برندینگ چیست. در ادامه در مورد چند مرحله مهم دیگر توضیح دادهایم.
۵. مشخص کردن ارزش پیشنهادی
در مرحله بعدی و قبل از ساخت عناصر بصری برند لازم است «ارزش پیشنهادی منحصربهفرد» (Unique Value preposition) آن را نیز بهطور کامل مشخص کنیم. USP شباهت زیادی به بیانیههایی که در مراحل قبلی برای برند نوشتیم دارد با این تفاوت که باید در حد یک یا دو جمله بهطور دقیق مشکل یا چالشی را که برند برای مشتریان حل میکند، توصیف کنیم.
برای یادگیری نکات بیشتر در مورد ارزش پیشنهادی، پیشنهاد میکنیم فیلم آموزش طراحی ارزش پیشنهادی در مدل کسب و کار از فرادرس را ببینید.
برای مثال، ارزش پیشنهادی منحصربهفرد نرمافزار «اسلک» (Slack) برای مدیریت ارتباطات بین اعضای تیم است و USP آن بهصورت «همه ابزارهای شما در یکجا» تعریف شده است. ارزش پیشنهادی منحصربهفرد برند را لازم است در صفحات وبسایت، بیوی شبکههای اجتماعی و قسمت معرفی ویدیوهای برند در معرض دید مشتریان قرار دهید.
۶. تعیین نام و صدای برند و شعار تبلیغاتی
در این مرحله ممکن است برند شما از قبل نامگذاری شده باشد یا اینکه تازه بخواهید برای آن نام انتخاب کنید. در حالت دوم و قبل از انتخاب نام برای برند، سعی کنید صدای برند را مشخص کنید تا انتخاب نام برای شما راحتتر شود. برای انجام هرچه بهتر این مرحله مهم، پیشنهاد میکنیم حتما فیلم رایگان آموزش اصول و فنهای برندسازی در فرادرس را ببینید. لینک این فیلم در ادامه آورده شده است:
تعیین صدای برند
منظور از «صدای برند» (Brand Voice) نحوه برقرار ارتباط برند با مخاطبان هدف خود و چگونگی نشان دادن ارزشهای اصلی خود به آنها است. صدای برند را لازم است در همه محتواهایی که برای برند تولید میکنید ثابت و یکسان نگه دارید تا مخاطبان بدون نیاز به نام بردن از برند شما، به یاد آن بیافتند. شخصیتی که در مراحل قبلی برای برند در نظر گرفتهاید،َ در این مرحله به کمک شما میآید.
در تعیین صدای برند به نکات زیر توجه کنید:
- برند شما شخصیتی صمیمی دارد یا جدی است؟
- مخاطبان هدف را بهطور مستقیم خطاب قرار میدهید یا از زاویه دید سوم شخص با آنها صحبت میکنید؟
- آیا از کلماتی استفاده میکنید که مشتریان بهطور معمول از آنها استفاده میکنند یا ترجیح میدهید اصطلاحات خاصی را که برندهای دیگر خیلی به کار میبرند، استفاده نکنید؟
- لحن دلخواه شما قرار است حس ضرورت و ترس از دست دادن در مخاطان ایجاد کند یا انگیزهبخش است؟
تعیین نام برند
اسمی که برای برند انتخاب میکنید باید در ذهن مخاطبان بماند. در این مرحله به نکات زیر توجه کنید:
- نام برند باید با کسب و کار مرتبط باشد: برای مثال، مشتریان با شنیدن نام فستفود «Papa Ron’s Pizza»، بلافاصله به یاد پیتزا میافتند.
- اسامی دوبخشی را در یک بخش با هم ادغام کنید: برای مثال، نام «Netflix» ترکیبی از دو کلمه «Internet» و «Flicks» بهمعنی «فیلم (Movie)» است.
- نامهای طولانی را مخفف کنید تا کوتاهتر شوند: برای مثال، برند رستورانهای زنجیرهای KFC، در واقع مخفف «Kentucky Fried Chicken» بهمعنی «مرغ سوخاری کنتاکی» است.
- از منابع محلی، آثار ادبی و زبانهای خارجی برای خلاقیت بیشتر در انتخاب نام استفاده کنید: برای مثال، «Nike» در اسطورهشناسی یونان باستان به خدای پیروزی اشاره دارد.
در زمان انتخاب نام برند، حتما برنامههای آینده آن را در نظر بگیرید. برای مثال اگر قرار است به حوزههای دیگر وارد شوید یا محصولات جدیدی بفروشید، سعی کنید نام کلیتری برای برند انتخاب کنید چون گسترش اسامی خاصتر در آینده دشوارتر است.
نوشتن شعار برند
بعد از تعیین ارزشها، نام و صدای برند لازم است به سراغ نوشتن «شعار برند» (Tagline) برای آن بروید. این شعار در حقیقت مکمل نام برند شما است و به انسجام هرچه بیشتر هویت برند کمک میکند. این شعار باید با لحن و صدای برند هماهنگ باشد و ارزش پیشنهادی شما را بهطور دقیق به مشتریان ارائه کند.
شعار برند، عبارتی ساده، کوتاه و جذاب است که هویت و ارزشهای کلیدی برند را به مخاطبان نشان میدهد. برای نوشتن این شعار، به مهارتهای تبلیغنویسی نیاز دارید و باید درک بسیار بالایی از علاقهمندیهای مخاطب هدف داشته باشید تا شعار شما به یادماندنی شود و روی مشتری اثرگذار باشد.
۷. تعیین پالت رنگ، ساخت لوگو و دیگر عناصر تصویری
بعد از انتخاب نام برند و صدای آن، باید هویت بصری آن را نیز طراحی کنیم. هویت بصری در واقع چهره و تصویر برند در مقابل مشتریان است. این مرحله چند بخش اصلی دارد که در فهرست زیر به آنها اشاره کردیم.
- طراحی لوگو
- مشخص کردن پالت رنگ
- ساخت تصاویر برند و عکاسی
در ادامه در مورد هریک از موارد بالا توضیح میدهیم تا بهتر درک کنید اهمیت تعیین پالت رنگ و لوگو بهعنوان موارد تاثیرگذار در احساس مخاطب در برندینگ چیست.
طراحی لوگو
لوگوی برند بخش بزرگی از هویت بصری آن را تشکیل میدهد و در حقیقت سفیر کوچکی است که به نقاط تماس مختلف کسب و کار و مشتریان سفر میکند. برای طراحی لوگو باید ماموریت، هدف، چشماندازها، ارزش پیشنهادی منحصربهفرد، پرسونای مخاطبان، ارزشهای اصلی، شخصیت، داستان و حتی صدای برند را در نظر بگیرید.
در واقع لوگوی شما باید خلاصهای شامل همه این موارد باشد. برای طراحی و ساخت لوگو هم روشهای مختلفی وجود دارد. بعضی از کسب و کارها، از آژانسهای بازاریابی و برندینگ کمک میگیرند یا طراح گرافیک حرفهای استخدام میکنند. این کار پرهزینه است و اگر کسب و کار کوچک یا جدیدی داشته باشید، احتمالا از نظر مالی برای شما بهصرفه نباشد.
در چنین مواردی میتوانید از ابزارهای آنلاین ساخت لوگو مانند Adobe Express «+»، ابزار Looka «+» یا ابزار Canva «+» کمک بگیرید و نیازی نیست برای شروع حتما حرفهای باشید. در این فرایند سعی کنید کلمات کلیدی ارزشها و بیانیههای برند را در نظر بگیرید و از اشکال و رنگهایی که ایده یا احساس پشت برند شما را بهتر منتقل میکنند، استفاده کنید.
برای انجام اصولی این کار، پیشنهاد میکنیم از مجموعه فیلمهای آموزش طراحی لوگو در فرادرس استفاده کنید.
اهمیت مشخص کردن پالت رنگ در برندینگ چیست؟
در گام بعدی باید پالت رنگ مناسبی را برای برند انتخاب کنید. این رنگها قرار است در تمام عناصر بصری برند به کار بروند به همین دلیل است که برای انتخاب آنها باید همه مواردی را که در طراحی لوگو مد نظر قرار داده بودیم، دوباره بررسی کنیم.
این رنگها را باید هوشمندانه انتخاب کنید و به روانشناسی رنگهای انتخابی و اثری که هرکدام روی ذهن مخاطب میگذارند، توجه داشته باشید چون بهکارگیری درست و اصولی رنگها اثر مستقیمی روی میزان آگاهی از برند کسب و کار دارد.
برای مثال، همه ما با دیدن رنگ قرمز به یاد برند کوکاکولا میافتیم یا طیف رنگهای آبی و سفید ما را به یاد پپسی میاندازد. در واقع رنگهای انتخابی باید با داستان برند، شخصیت و ارزشهای آن همخوانی کامل داشته باشند.
برای مثال، رنگ سبز برای انتقال حس نشاط و سلامتی گزینه بهتری است یا ترکیب رنگهای قرمز، زرد و نارنجی بیشتر توسط برندهای مرتبط با غذا به کار میرود چون اشتهای مشتریان را تحریک میکنند.
ساخت تصاویر برند و عکاسی
تصاویر و عکسهایی که در کانالهای مختلف ارتباط با مشتریان به کار میبرید نیز بخش مهمی از هویت بصری برند شما را تشکیل میدهند و باید استاندارد مشخصی را برای آنها تعیین کنید. البته این استانداردها با گذشت زمان قابلتغییر هستند چون تکنولوژی، ترندها و عادات مشتریان تغییر میکنند.
قبل از هر چیز مشخص کنید که قرار است بیشتر از عکاسی استفاده کنید یا ترجیح میدهید از سبک «تصویرسازی» (Illustration) استفاده کنید. در ادامه میتوانید روی هریک از این حوزهها عمیقتر شوید.
اگر میخواهید از تصویرسازی استفاده کنید، باید مشخص کنید کدام یک از انواع تصویرسازی با مخاطبان هدف و هویت برند شما بیشتر هماهنگی دارد. برای مثال، تصویرسازی سهبعدی بهتر است یا طراحی تخت و ایزومتریک گزینههای بهتری برای شما هستند.
اگر انتخاب شما عکاسی است، باید مشخص کنید تصاویر استوک موجود در اینترنت گزینه بهتری برای شما هستند یا ترجیح میدهید با عکاسی حرفهای از تصاویر اصلی و اورجینال برای برند استفاده کنید. واضح است که در حالت دوم، سبک عکاسی و ترکیببندی تصاویر اهمیت زیادی دارند.
تا این بخش نام و هویت بصری برند شما تا حد زیادی مشخص شده است. در ادامه یاد میگیرید اهمیت فونت و تایپوگرافی متنها در برندینگ چیست و چه منابع بصری دیگری وجود دارد که باید وضعیت آنها را مشخص کنید.
۸. تصمیمگیری در مورد فونت و تایپوگرافی برند
در گام بعدی، باید نوع فونت و تایپوگرافی متنهای برند را مشخص کنید. نوع فونتی که در این مرحله انتخاب میکنید قرار است در محتوای متنی و متنهای نوشتهشده روی محتوای بصری به کار برود و در سراسر وب اشتراکگذاری شود. برای انتخاب تایپوگرافی نیز بهتر است عناصری را که برای لوگو و رنگها در نظر گرفتید، بررسی کنید چون فونتها در واقع جنبه دیگری از هویت بصری برند را نشان میدهند و باید با شخصیت برند همخوانی داشته باشند. در این مرحله سه انتخاب دارید:
- استفاده از فونتهای رایگان Google Fonts
- خرید مجوز دائمی فونتهای کمتر استفاده شده توسط برندها
- پرداخت هزینه به طراح گرافیک برای طراحی فونت اختصاصی برای برند
بعضی از برندها به این نکته که فونت متنهای برند باید در تمام نقاط تماس با مشتری از وبسایت، شبکههای اجتماعی و حتی عناصر چاپی یکسان باشد توجه نمیکنند درحالیکه این موضوع نقش بسیار مهمی در جلب اعتماد مشتریان و ایجاد دیدگاه مثبت در ذهن آنها دارد.
۹. ایجاد منابع بصری و مواد بازاریابی
بعد از انحام مراحل قبلی، نوبت به آن میرسد که منابع بصری و مواد بازاریابی موردنیاز برند را چه در رسانههای چاپی و چه در فضای دیجیتال ایجاد کنید. بهجز لوگو که در مورد آن در مرحله قبلی توضیح دادیم، لازم است به ساخت موارد زیر هم توجه کنید که از اصلیترین موارد بازاریابی موردنیاز شما در این مرحله برندسازی هستند:
- «کارتهای ویزیت» (Business Cards): برای ملاقاتهای حضوری به این کارتها نیاز دارید. بهتر است لوگوی برند را روی آنها درج کنید، طراحی منحصربهفرد و بهیادماندنی برای آنها در نظر بگیرید و برای راحتتر پیدا شدن در فضای آنلاین، روی آنها QR کد درج کنید.
- آیکونها و تصاویر گرافیکی شبکههای اجتماعی: هدرها، تصاویر پروفایل و پستهای شبکههای اجتماعی باید طراحی یکسان و پیامرسانی قابلشناسایی داشته باشند. میتوانید برای هر شبکه اجتماعی، یک مجموعه واحد گرافیکی بسازید تا کارتان آسانتر شود.
- سربرگهای برند: سربرگها هم برای ارتباطات چاپی و هم دیجیتال ضروری کاربرد دارند. اطلاعاتی مانند لوگو، نام و اطلاعات تماس برند را روی آنها قرار دهید و از پالت رنگ برند برای طراحی آنها استفاده کنید.
برای ساخت این موارد هم میتوانید از طراحان گرافیک و آژانسهای بازاریابی و برندینگ کمک بگیرید و هم با ابزارهای هوش مصنوعی کار را پیش ببرید. ابزارهای Canva «+» و Visme «+» از بهترینها هستند.
۱۰. پیادهسازی برند در تمام نقاط تماس با مشتری
در گام آخر، باید از هماهنگی تمام اجزا و مواد برندسازی و بازاریابی با ارزشها و شخصیت برند مطمئن شوید و در نهایت این عناصر را در تمام نقاط تماس با مشتری مانند وبسایت، شبکههای اجتماعی، ایمیلهای ارسالی برای مشتری و حتی سیستم پشتیبانی مشتریان پیادهسازی کنید.
برندسازی فقط برای مشتریان نیست و علاوه بر توجه به صدای برند در تمام ارتباطات خارجی، باید آن را در ارتباطات داخلی کسب و کار هم به کار بگیرید. از سوی دیگر، به همان اندازه که متن تبلیغاتی استوری اینستاگرام شما باید با ارزشها و شخصیت برند هماهنگی داشته باشد، تیم فروش و اعضای پشتیبانی کسب و کار نیز باید در ارتباطات خود با مشتریان به آن پایبند باشند.
در کنار همه این موارد، روی برندسازی شخصی خودتان به عنوان صاحب کسب و کار کار کنید تا مردم علاقه بیشتری به برند شما نشان دهند.
تا این بخش بهخوبی میدانید برندینگ چیست و چگونه انجام میشود. در ادامه در مورد مفهوم ریبرندینگ یا برندسازی مجدد بحث میکنیم ولی قبل از آن چند مجموعه آموزش کاربردی در مورد برندسازی را معرفی میکنیم.
برندینگ با فیلمهای آموزشی فرادرس
در بخشهای قبلی این مطلب، بهطور کامل توضیح دادیم برندینگ چیست و مراحل انجام آن کداماند. از آنجا که اقدامات این فرایند در دو بخش ملموس و ناملموس انجام میشوند، مباحث مهمی هستند که برای پیادهسازی اصولی برندینگ باید بر آنها احاطه پیدا کنید. این موارد اگرچه در بهصورت مرحلهای تفکیک میشوند اما به هم مرتبط هستند و انجام اصولی آنها ضامن یکپارچگی و ثبات برند شما است.
اگر به یادگیری و اجرای اصولی برندینگ تمایل دارید، پیشنهاد ما استفاده از مجموعه فیلمهای آموزشی فرادرس است که دانش کاملی را هم در زمینه برندسازی و هم در زمینههای مرتبط با آن یعنی بازاریابی و تبلیغات در اختیار شما قرار میدهند. در فهرست زیر به چند مجموعه آموزش مهم این حوزه اشاره کردهایم که با کلیک روی هرکدام میتوانید به تنوع گستردهای از فیلمهای آموزشی دست پیدا کنید.
ری برندینگ چیست؟
«ریبرندینگ» (Rebranding) بهمعنی برندسازی مجدد است و به فرایندی گفته میشود که در آن هویت و شخصیات برند، ماموریت، ارزشها، لوگو، شعارهای تبلیغاتی خود را تغییر میدهد. برندسازی مجدد به جذب مخاطبان هدف جدید، مرتبط ماندن با بازار هدف و رقابت بهتر با کسب و کارهای دیگر و بهبود آگاهی از برند کمک میکند. برندسازی مجدد در بعضی از موارد ساده و بدون دردسر است و ممکن است توجه مشتریان را جلب نکند ولی در بعضی موارد هم میتواند گسترده باشد و کسب و کار در رسانهها در مورد آن اطلاعرسانی کند.
برای یادگیری مباحث بیشتر و پیشرفتهتر در این زمینه، پیشنهاد میکنیم فیلم آموزش مدیریت تبلیغات و برند در فرادرس را مشاهده کنید. لینک این فیلم در ادامه آورده شده است:
ریبرندینگ چه زمانی نیاز است؟
ریبرندینگ معمولا در سناریوها و مواقع زیر انجام میشود:
- ادغام شدن شرکت با شرکتهای دیگر
- خریده شدن شرکت توسط شرکتهای دیگر
- منصوب شدن مدیرعامل جدید
- اصلاح کردن تصویر اشتباه برند در ذهن مشتریان
- دسترسی به گروههای گستردهتر مخاطبان
- رشد بالای کسب و کار و نیاز به تعریف ماموریت و چشماندازهای جدید
- بهروزرسانی و تطبیق با تغییرات روز
حالا که بهخوبی میدانید مفهوم ری برندینگ چیست، در ادامه تفاوت برندینگ، بازاریابی و تبلیغات را توضیح میدهیم.
تفاوت بازاریابی و تبلیغات با برندینگ چیست؟
یکی از سوالاتی که پس از برندینگ چیست و چه انواعی دارد مطرح میشود این است که این فرایند چه تفاوتی با بازاریابی و تبلیغات محصولات و خدمات دارد و چگونه میتوان آنها را از هم تفکیک کرد. فیلم آموزش مدیریت تبلیغات و برند در فرادرس نکات جالبی را در این زمینه بیان میکند.
در پاسخ به این سوال باید گفت:
برندینگ هسته اصلی کسب و کار شما است و از طریق آن میتوانید عقاید، ماموریتها، اهداف و ارزشهای برند را شکل داد و دنبال کرد. بازاریابی از طریق کانالهای مختلف پیامهای برند شما را به گوش گروههای مختلف مخاطبان هدف میرساند و تبلیغات از سوی دیگر، با کمک گرفتن از رسانههای پولی، کمک میکند برند به مخاطبان گستردهای دسترسی پیدا کند.
بر همین اساس میتوانیم تفاوت این سه مفهوم را بهصورت زیر بیان کنیم:
- میزان اهمیت
- اهداف
- اثرگذاری
در ادامه خیلی مختصر در مورد هرکدام توضیح میدهیم.
تفاوت در میزان اهمیت
کسب و کار بدون برند، مانند شخصی بیهویت و سردرگم است. این کسب و کار نمیداند چرا وجود دارد، هویت واقعی او چیست و چطور میتواند به مشتریان خود خدمترسانی کرده و با آنها ارتباط برقرار کند. با در نظر گرفتن این موضوع، برندینگ بهتر است در مراحل ابتدایی پس از تاسیس کسب و کار و پیادهسازی استراتژیها مورد توجه قرار بگیرد.
با برندسازی قوی، میتوانید کمپینهای بازاریابی و تبلیغاتی موفقی را با اهداف مشخص، ابزارها و استراتژیهای موثر ایجاد کنید.
تفاوت در اهداف
هدف طولانیمدت برندسازی، ایجاد احساسات مثبت و ماندگار در ذهن مشتریان نسبت به کسب و کار است. بهعنوان مثال، فقط با دیدن تصویر یک نوشابه کوکاکولا، حس تمایل به نوشیدن این نوشیدنی خنک و گازدار در ذهن شما ایجاد میشود که تداعیکننده دورهمیهای شاد است. در جدول زیر چند هدف نمونه برای برندسازی، بازاریابی و تبلیغات آوردهایم تا درک کنید که تفاوت این اقدامات در بازاریابی و تبلیغات نسبت به برندینگ چیست:
مثال اهداف برندسازی | مثال اهداف بازاریابی | مثال اهداف تبلیغات |
ایجاد وفاداری به برند و پرورش حامیان برند | افزایش آگاهی از برند | برجسته کردن قابلیتهای کلیدی محصول |
اعتبار گرفتن در صنعت کاری | افزایش فروش محصولات و خدمات | تولید مخاطب راغب (لید) |
متمایز شدن از رقیبان | افزایش نرخ تعامل شبکههای اجتماعی | تاثیرگذاری یا تغییر برداشت مردم از برند |
تفاوت در اثرگذاری
برندسازی اثرات هم در محیط خارج از سازمان و هم در داخل آن، روی وضعیت کسب و کار اثرگذار است. به همین دلیل است که یکپارچگی برند از استخدام نیروها تا توسعه و تحویل محصول به مشتری، برای دوام کسب و کار ضروری است. بنابراین لازم است که کارکنان برند نیز باورهای مشترکی با برند داشته باشند و این باورها به مشتریان هم منتقل شوند.
به همین دلیل بسیار مهم است که برندینگ هسته اصلی بازاریابی و تبلیغات قرار بگیرد تا هم کسب و کار به اهداف خود برسد و هم ارزش برند افزایش پیدا کند.
سوالات متداول
در بخشهای قبلی این مطلب توضیح دادیم برندینگ چیست و چه اصول و اهمیتی دارد. در ادامه به چند سوال پرتکرار در مورد این مفهوم پاسخ میدهیم. برای یادگیری اصولی و کامل تمام مراحل برندسازی و روشهای انجام هرکدام، پیشنهاد میکنیم از مجموعه فیلمهای آموزشی برندسازی مقدماتی تا پیشرفته فرادرس استفاده کنید. لینک این فیلمهای در زیر قرار گرفته است:
عناصر مهم در برندینگ چیست؟
برندینگ فرایندی یکپارچه است و هر عنصری را که به هویت و شخصیت برند مرتبط باشد، در برمیگیرد. بعضی از این عناصر مانند لوگو، نام تجاری، پالت رنگ و تایپوگرافی، تصاویر گرافیکی، صدای برند و لحن محتوا ملموس هستند و بعضی دیگر مانند وعده برند، اهداف، ارزشها و ماموریت برند ناملموس هستند.
پرسونال برندینگ چیست؟
برندسازی شخصی عبارت است از فرایند تعریف و تبلیغ ارزشها و ویژگیهای شما به عنوان یک فرد است. در برندسازی شخصی، روی تجربیات، مهارتها و ارزشهای فرد تمرکز میشود تا دیگران شما را متمایز از بقیه افراد ببینند.
کو برندینگ چیست؟
برندسازی مشترک، یک استراتژی بازاریابی است که در آن دو یا چند برند در طی یک همکاری مشترک، محصول، خدمت یا پیام تبلیغاتی خاصی را به بازار هدف عرضه میکنند.
جمعبندی
در این نوشته از مجله فرادرس توضیح دادیم برندینگ چیست و عناصر مهم آن کدامند. در ادامه به سراغ مراحل ساخت برند و دلایل اهمیت آن رفتیم و گفتیم برندسازی به دلایل زیر برای هر کسب و کاری ضروری است:
- شناخت بیشتر برند
- کمک به جلب اعتماد بیشتر مشتریان
- اثربخشی بیشتر تبلیغات
- ارتقای فرهنگ سازمانی
- افزایش وفاداری مشتریان
برندسازی فرایند مداوم و پیچیدهای است و به صرف زمان و هزینههای زیادی نیاز دارد. به بیان بهتر، برای آنکه برند شما با گذشت زمان در دنیای رقابتی امروز زنده و پویا بماند باید بهطور دائم به آن رسیدگی کنید. برندسازی یک سرمایهگذاری بلندمدت است که نیاز به صبر و تعهد دارد.
source