۶ بازدید
آخرین بهروزرسانی: ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
زمان مطالعه: ۱۱ دقیقه
هر کدام از ما در زندگی اهداف خاصی داریم و اگر بدانیم راه رسیدن به هدف چیست، میتوانیم آینده روشن خود را تضمین کنیم. بهطور کلی، راه رسیدن به هدف دارای سه مرحله بسیار مهم است که شامل «شناسایی نیازها و ضرورتهای زندگی»، «تعیین دقیق و عینی اهداف و اولویتبندی آنها» و «حرکت در مسیر رسیدن به اهداف» میشود. اما این مراحل، میتوانند بهصورت جزئیتر نیز مطرح شوند تا فرایند رسیدن به هدف آسانتر شود. در این مطلب از مجله فرادرس، مراحل رسیدن به هدف را بهصورت عملیاتی توضیح میدهیم. در ادامه، یاد میگیریم که بهترین راه رسیدن به هدف چیست و با مقدمات زندگی هدفمند آشنا میشویم. با مطالعه این مطلب، بهطور کامل خواهیم دانست که چگونه به زندگی خود معنا و هدف ببخشیم.
مراحل رسیدن به هدف چیست؟
مراحل رسیدن به هدف از نوشتن اهداف و تعیین بازه زمانی شروع میشود و با نوشتن موفقیتهای گذشته و چیدن هدف بعدی به پایان میرسد. در ادامه، مراحل رسیدن به هدف را بیان میکنیم.
- نوشتن اهداف واولویتبندی آنها
- تعیین بازههای زمانی مناسب
- کار کردن بر روی طرز فکر
- توسعه مهارتها
- برداشتن قدم اول
- ادامه دادن تا رسیدن به نتیجه
- پاداش دادن به خود
- نوشتن موفقیتهای گذشته
- چیدن هدف بعدی
حال که بهطور کلی میدانیم مراحل رسیدن به هدف چیست، میتوانیم هر کدام از این مراحل را توضیح دهیم.
۱. نوشتن اهداف و اولویتبندی آنها
ابتدا با توجه به نیازها و ضرورتهای زندگی، اهداف خود را از تصورات ذهنی به کلمات عینی تبدیل و بر روی کاغذ پیاده کنیم. در ادامه، دلایل رسیدن به هر کدام از اهداف را مشخص کنیم. فرایند نوشتن اهداف بر روی کاغذ بهصورت نیمههوشیار، افراد را متعهد میکند تا برای رسیدن به اهداف تلاش کنند. در نتیجه، هر چقدر در دفعات بیشتری اهداف خود را بنویسیم، انگیزه و تعهد ما برای انجام این اهداف افزایش پیدا میکند. همچنین، بعد از نوشتن فهرست اهداف، باید بتوانیم آنها را بر اساس میزان اهمیت و فوری بودن اولویتبندی کنیم. اولویتبندی اهداف در هنگام هدفگذاری، میتواند از احساس ابهام و تردید جلوگیری کند. در ادامه، مسیری گامبهگام از فرایند اجرای این مرحله را بیان میکنیم.
- نوشتن فهرست تمام نیازها، کارهای عقب افتاده و ضرورتهای زندگی
- نوشتن فهرست اهداف مبتنی بر این نیازها و ضرورتها
- اولویتبندی اهداف و تعیین اهداف بلندمدت و کوتاهمدت
- مشخص کردن اولویت اول برای ورود به مرحله بعد
افرادی که میدانند راه رسیدن به هدف چیست، در این مرحله بهخوبی متوجه شدهاند که آمادگی ذهنی اولیه برای شروع مسیر رسیدن به اهداف تا چه اندازه مهم است. نوشتن اهداف، نیاز به انرژی فراوانی دارد و ادامه مسیر را آسان میکند.
۲. تعیین بازههای زمانی مناسب
برای هر کدام از اهداف و مراحل رسیدن به آن، بازههای زمانی مشخصی را تعیین کنیم. اگر اهداف بزرگتری داریم، با چالشهای پیچیدهتری مواجه هستیم. در نتیجه، برای اینکه بتوانیم از پس اهداف بزرگتر بر بیاییم، باید آن اهداف را به بخشهای کوچکتری تقسیم کنیم و برای انجام دادن هر کدام از بخشها، زمان خاصی را مشخص کنیم. این تاریخها بسیار مهم هستند و نباید نقض شوند. در نتیجه، زمانهای مورد نظر برای تمام کردن هر هدف را در کامپیوتر یا دفتری ثبت کنیم. البته باید توجه داشت که افکار کمالگرایانه در این مرحله بیشترین فشار ممکن را میآورند تا برنامهریزی سختگیرانه و بلندپروازانهای داشته باشیم. اگر از این افکار تبعیت کنیم، از ابتدا شکست ما در مسیر رسیدن به هدف قطعی است. بهویژه اگر برای اولین بار این تمرین را انجام میدهیم، سعی کنیم بازههای زمانی خود را واقعنگرانه و سهلگیرانه انتخاب کنیم. همچنین، تمام نقائص، بیماریها، دورههای بیانگیزگی، خستگی یا اتفاقات غیرقابل پیشبینی را در برنامهریزی در نظر بگیریم. با در نظر گرفتن این عوامل، بازههای زمانی خود را منطقیتر انتخاب میکنیم.
۳. کار کردن بر روی طرز فکر
اگر از نظر ذهنی آمادگی رسیدن به هدف را نداشته باشیم، نمیتوانیم مسیر دستیابی به هدف را به انتها برسانیم. به همین دلیل، تا قبل از رسیدن به اولین هدف، نیاز داریم تا بر روی شکل دادن ذهنیت خود کار کنیم. بهعبارت دقیقتر، نیاز داریم تا بخشهای امیدوارکننده را ببینیم. همچنین، با نگاهی واقعبینانه چالشهای پیشرو را در نظر بگیریم و شیوههای مختلف رسیدن به هدف را ارزیابی کنیم. برای این کار، میتوانیم از کتابهای الهامبخش و امیدوارکننده استفاده کنیم و با افراد مثبتاندیش یا حمایتگر در ارتباط باشیم. به هر میزانی که در فرصت مورد نظر روی نگاه خود بیشتر کار کنیم، احتمال موفقیت بیشتری خواهیم داشت. البته، تقویت دیدگاه امیدوارکننده به زندگی و کسب تجربه، در تمام طول عمر ادامه دارد اما در این مرحله اهمیت بیشتری پیدا میکند.
۴. توسعه مهارتها
به احتمال زیاد، برای رسیدن به اهداف جدید، نیاز به یادگیری مهارتها، آموزشهای جدید یا کسب توسعه فردی داریم. در این مرحله، نیاز داریم تا دانش و مهارت مورد نیاز برای رسیدن به هدف را شناسایی کنیم. در ادامه، منابع مورد نیاز برای بهدست آوردن اطلاعات را پیدا کنیم. در این صورت، سرمایهگذاری هوشمندانهای انجام دادهایم تا داراییهای مورد نیاز خود را در مسیر موفقیت توسعه دهیم.
۵. برداشتن قدم اول
بسیاری افراد در هنگام شروع مسیر، دچار اهمالکاری میشوند. در این صورت، برداشتن قدم اول را بهتعویق میاندازند. در این مرحله، نیاز به اقدام عملی و واقعی داریم و بسیاری از اهداف، در همین مرحله باقی میمانند و شروع نمیشوند. برای شروع کردن حرکت، نیازی به آگاهی از تمام جوانب یا فراهم شدن همه مقدمات نداریم. برای فرار از این تله، بازه زمانی را تعیین کنیم و در هر شرایطی، وارد فاز اجرایی شویم. برای مثال، اگر قصد راه انداختن کسب و کار اینترنتی داریم، تاریخ مشخصی را تعیین کنیم و تا آن زمان، تمام اطلاعات مورد نیاز را بهدست بیاوریم. با رسیدن به تاریخ مورد نظر، در هر حالتی وارد فرایند پیگیریهای اولیه شویم و با برداشتن قدم اول، مراحلی که تعیین کردهایم را آغاز کنیم.
اگر در دام کمالگرایی بیفتیم و به دنبال شرایط ایدهآل باشیم، هیچوقت مسیر اهداف را شروع نمیکنیم. برداشتن قدم اول، سختترین کار در فرایند شروع فعالیتها است. در نتیجه، سعی کنیم تا حد امکان قدم اول را بهصورت سادهتر در نظر بگیریم تا برداشتن آن سادهتر شود. اگر گام اول سادهتر باشد، تشویق میشویم تا جای امکان با سرعت زیادی آن را برداریم. اگر در جریان انجام کارها بیفتیم و مسیر مورد نظر را آغاز کنیم، هر کدام از گامها سادهتر از گام قبلی است.
۶. ادامه دادن تا رسیدن به نتیجه
در بسیاری از موارد، مسیر رسیدن به هدف فراز و نشیب فراوانی دارد. اگر آمادگی ذهنی قبلی داشته باشیم، در مواجهه با چالشهای مسیر یا موانع پیش رو انگیزه خود را از دست نمیدهیم. همواره بر روی نتیجه نهایی متمرکز باشیم. همچنین، اشتیاق و انگیزه خود را با شیوههای مختلف حفظ کنیم و همواره بهسمت جلو حرکت کنیم. بعلاوه، هر کدام از اشتباهات، شکستها و سختیهای پیش رو را بهعنوان فرصتی برای تجربه و یادگیری در نظر بگیریم.
در مسیر رسیدن به هدف، اگر متعهد باشیم که بهصورت روزانه قدم بسیار کوچکی حتی ۵ تا ۱۰ دقیقه برداریم، میتوانیم پویایی خود را برای رسیدن به موفقیت حفظ کنیم. در این مسیر، ایجاد روتین در زندگی و عادت به پیشرفت میتواند بسیار کارآمد باشد. مسیر رسیدن به موفقیت را به هیچعنوان متوقف نکنیم تا بهطور کامل هدف مورد نظر را بهدست بیاوریم.
۷. پاداش دادن به خود
هنگامی که بهطور کامل به هدف مورد نظر میرسیم، باید به خودمان پاداش بدهیم. پاداش دادن در هنگام موفقیت، میتواند انگیزه و انرژی مورد نظر برای رسیدن به اهداف بعدی را فراهم کند. همچنین، پاداشهای کوچک در هنگام پیمودن گامهای روزانه و هفتگی نیز انگیزه مورد نیاز برای حرکت در مسیر موفقیت را فراهم میکند. در این مسیر، باید بدانیم که از چه پاداشهایی لذت میبریم. بهترین پاداش، بیشترین انرژی را در کمترین زمان برای ما فراهم میکند. این پاداش میتواند برای هر فردی بسته به تیپ شخصیتی و علایق او میتواند متفاوت باشد. در ادامه، لذتبخشترین پاداشها را در سه سطح هیجانی برای پاداشهای روزانه، هفتگی و رسیدن به هدف کلی بیان میکنیم.
پاداش برای گامهای روزانه | پاداش برای گامهای هفتگی | پاداش برای رسیدن به هدف |
سفارش غذا از رستوران | رفتن به سینما یا تئاتر | رفتن به مسافرت چند روزه |
خوردن بستنی با دوستان | گرفتن مهمانی یا دورهمی | تورهای طبیعتگردی |
یک قسمت از سریال مورد علاقه | رفتن به کوه | خرید لباس یا وسیله مورد علاقه |
بازی کامپیوتری | تلهکابین | بالنسواری |
قدم زدن در پارک | رودگردی (رفتینگ) | کایتسواری |
مطالعه کتاب جذاب | پاساژگردی یا موزهگردی | قلهنوردی |
استفاده از شبکههای اجتماعی | رفتن به اسکی | مسابقه دو |
گوش دادن به موسیقی | باشگاه ورزشی | کارتینگ (ماشینسواری) |
آشپزی غذای مورد علاقه | رفتن به شهربازی | چتربازی و بانجیجامپینگ |
این پاداشها، کارآمدترین تفریحهایی است که میتوانیم انجام دهیم. اگر تفریحهای خود را بر اساس رسیدن به موفقیت بچینیم، خستگی کار را برطرف میکنیم و برای ادامه مسیر، انرژی خود را بازیابی میکنیم.
۸. نوشتن موفقیتهای گذشته
به دستاوردهای گذشته خود نگاه کنیم و از موفقیتهایی که در گذشته کسب کردهایم انرژی بگیریم. نوشتن این موفقیتها، اعتمادبهنفس ما را نیز تقویت میکند و آماده میشویم تا اهداف بعدی را برای خود تنظیم کنیم. در نتیجه، دفترچهای داشته باشیم و موفقیتهایی که در طور زندگی داریم را در آن ثبت کنیم. این موفقیتها را بهطور کامل بنویسیم تا زمانی که به آنها مراجعه میکنیم، متوجه شویم که مربوط به چه زمانی بوده و بهطور دقیق چه اتفاقی افتاده است.
۹. چیدن هدف بعدی
همواره باید توجه داشته باشیم که چند هدف را بهصورت همزمان و موازی نچینیم. این کار، از کمالگرایی منشأ میگیرد و احتمال ابتلا به اهمالکاری و پیش نبردن فعالیتها را افزایش میدهد. در نتیجه، بعد از نوشتن تمام اهداف، اولویتبندی هدفها و انجام مهمترین هدف، میتوانیم هدف با اولویت دوم را انتخاب کنیم. حال که هدف با اولویت اول را بهدست آوردهایم، میتوانیم هدف دوم را با قدرت و کیفیت آغاز کنیم. توجه داشته باشیم که سبک زندگی هدفمند، میتواند تبدیل به روتین زندگی شود. در این صورت، حرکت در مسیر رسیدن به اهداف تبدیل به عادت میشود و انرژی بسیار کمتری میگیرد. بهعبارت دیگر، بهصورت خودکار همواره در مسیر پیشرفت خواهیم بود. در نتیجه، با رسیدن به یکی از اهداف و دادن پاداش به خویش، هدف بعدی را آغاز کنیم تا زندگی هدفمند تبدیل به عادت ذهنی شود.
بهترین راه رسیدن به هدف چیست؟
بهترین راه رسیدن به هدف، استفاده از تکنیک «هدفگذاری هوشمندانه» (Set SMART Goals) است. در این شیوه هدفگذاری، اهداف مورد نظر باید ویژه و مشخص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط با سایر اهداف و قابل زمانبندی باشند. در ادامه، هر کدام از این مؤلفهها را توضیح میدهیم.
- «ویژه و مشخص» (Specific | S): اهداف مورد نظر باید حد و مرزهای مشخصی داشته باشند. برای مثال، «پیدا کردن کار پر درآمد» مبهم است اما استخدام شدن بهعنوان «کارشناس تحلیل داده با درآمد ۱۰۰۰ دلار در شرکت استارتآپی» هدف ویژه و مشخصی است.
- «قابل اندازهگیری» (Measurable | M): اهداف مورد نظر باید قابل اندازهگیری باشند. برای مثال، گرفتن نمره ۷.۵ در آزمون آیلتس قابلیت اندازهگیری دارد. در حالیکه افزایش اعتمادبهنفس در روابط بینفردی امکان اندازهگیری کمی ندارد. در بسیاری از موارد، این اندازهگیری با تعداد مراحل رسیدن به هدف تعیین میشود. برای مثال، مرحله اول، یک امتیاز محسوب میشود و با دریافت ۶۳ امتیاز، هدف بهطور کامل محقق میشود.
- «قابل دستیابی» (Attainable | A): جایگاه مشخصی باید وجود داشته باشد که نشان دهنده رسیدن به هدف مورد نظر باشد. برای مثال، رسیدن به درآمد ماهی ۱۵۰۰ دلار را میتوانیم بهعنوان هدفی قابل دستیابی در نظر بگیریم.
- «مرتبط با سایر اهداف» (Relevant | R): هدف مورد نظر باید با سایر اهداف زندگی در ارتباط و سازگار باشد. برای مثال، اگر تخصص ما در حوزه خدمات گردشگری است، گذراندن دوره آموزشی در حوزه مهندسی عمران، کارکرد چندانی نخواهد داشت.
- «قابل زمانبندی» (Time-bound | T): هدفی که انتخاب میکنیم را باید بتوانیم در بازه زمانی خاصی بگنجانیم و با تلاش و پیگیری به آن برسیم. برای مثال، دستیابی به جایگاه اجتماعی بالا، قابل زمانبندی نیست اما اگر دانشجوی دکتری برای انجام مکاتبات اداری و رسیدن به جایگاه «استاد دانشگاه» در بازه زمانی سه ماهه برنامهریزی کند، هدف او قابلیت زمانبندی خواهد داشت.
برای اینکه بدانیم بهترین راه رسیدن به هدف چیست، نیاز داریم تا از تکنیک علمی استفاده کنیم که ما را قادر میسازد تا هدفگذاریهای هوشمندانهای را داشته باشیم. تکنیک SMART، سیستمی جهانی برای رسیدن به اهداف است و بسیاری از افراد در سراسر دنیا، از این تکنیک برای رسیدن به موفقیت استفاده میکنند.
چگونه مسیر هدفگذاری تا رسیدن به آن با فرادرس طی کنیم؟
مسیر هدفگذاری بخشهای متعددی دارد و افراد با تجربه میتوانند جزئیات بسیار زیادی در مورد شیوه انتخاب و اولویتبندی اهداف، چالشهای پیشرو، حفظ انگیزه و رسیدن به موفقیت را بیان کنند. برای یادگیری عمیق مهارت هدفگذاری، میتوانیم از آموزشهای زیر استفاده کنیم.
اگر بدانیم راه رسیدن به هدف چیست و مهارت هدفگذاری را بهطور کامل یاد بگیریم، میتوانیم با بیشترین بازدهی و کمترین اتلاف زمان کار کنیم و در تمام جنبههای زندگی درخشان عمل کنیم.
مقدمات رسیدن به هدف و آرزوها چیست؟
برای رسیدن به هدف، بیش از هر چیزی نیاز به آمادگی ذهنی داریم. این آمادگی ذهنی بهمعنای توانای تمرکز بر مسیر رسیدن به هدف، اجتناب از کمالگرایی و اهمالکاری در پی آن، خودآگاهی بالا برای یافتن نیازها و هدفگذاری مناسب و کسب خودکنترلی برای تابآوری در مسیر رسیدن به اهداف است. در ادامه، هر کدام از این مؤلفهها را نام میبریم.
- تمرکز بر راه رسیدن به هدف
- درمان کمالگرایی
- درمان اهمالکاری
- افزایش خودآگاهی
- خودکنترلی
حال که میدانیم راه رسیدن به هدف چیست، راحتتر میتوانیم اهمیت مقدمات آن را متوجه شویم. در ادامه، هر کدام از این روشهای رسیدن به هدف را توضیح میدهیم.
۱. تمرکز بر راه رسیدن به هدف
تمرکز کردن بهمعنای معطوف کردن تمام انرژی ذهنی به موضوعی مشخص است. توانایی تمرکز به افراد کمک میکند تا در مسیر درست باقی بمانند، زمان کمتری را تلف کنند و بازدهی بسیار بیشتری در فرایند کاری داشته باشند. برای افزایش تمرکز در زندگی، میتوانیم از مطلب «راه های افزایش تمرکز» از مجله فرادرس استفاده کنیم.
۲. درمان کمالگرایی
کمالگرایی بهمعنای تمایل افراد برای بینقص بودن و کسب موفقیتهای پیاپی است. افراد کمالگرا، تنها در صورتی احساس ارزشمندی میکنند که موفقیتهای بیشتری کسب کنند. این سبک زندگی، میتواند به تجربه استرس بسیار زیاد و نارضایتی شدید از زندگی همراه شود. همچنین، انتخاب اهدافبلندپروازانه و برنامهریزیهای سختگیرانه، احتمال شکست را افزایش میدهد و با تجربه ناکامی و کاهش اعتمادبهنفس همراه است. در نتیجه، اگر فرد کمالگرایی هستیم و قصد داریم در زندگی پیشرفت کنیم، باید به درمان کمالگرایی خود بیاندیشیم. در این صورت، میتوانیم بهجای توجه وسواسی به بینقص بودن، بر روی افزایش بازدهی تمرکز کنیم.
۳. درمان اهمالکاری
اهمالکاری یکی از نتایج کمالگرایی است. افراد کمالگرا، از هر گونه شکست و اشتباهی میترسند. این ترس همیشگی منجر به عقبانداختن کارها و شروع نکردن مسیر رسیدن به هدف میشود. وجود اهمالکاری در بلندمدت با حجم زیادی از کارهای تلنبار شده مشخص میشود. برای جلوگیری از این امر، میتوانیم از فیلم آموزش آموزش غلبه بر تنبلی و اهمال کاری فرادرس استفاده کنیم.
۴. افزایش خودآگاهی
خودآگاهی بهمعنای آشنایی با تمام افکار، احساسات، نیازها و ویژگیهای شخصیتی خویش است. مسیر رسیدن به خودآگاهی انتهایی ندارد، اما اگر خودآگاهی خود را بهبود داده باشیم، نیازها و ضرورتهای زندگی خود را بهتر میشناسیم و هدفگذاریهای بسیار دقیقتری خواهیم داشت. همچنین، موانع درونی مانند استرس، بیانگیزگی یا تنوعطلبی که از مسیر رسیدن به اهداف جلوگیری میکند را قبل از شروع مسیر موفقیت تشخیص میدهیم و برای مقابله با آنها، بهترین راهکار را در نظر میگیریم. برای یادگیری شیوههای افزایش خودآگاهی، میتوانیم از مطلب «چگونه به خودآگاهی برسیم» از مجله فرادرس را مطالعه کنیم.
۵. خودکنترلی
مسیر رسیدن به اهداف با چالشهای بسیار زیادی همراه است. برای پیمودن فراز و نشیب مسیر و رسیدن به هدف، نیاز داریم تا در برابر سختیها تابآوری داشته باشیم و از برخی تمایلات خود صرف نظر کنیم تا در مسیر اهداف باقی بمانیم. مهمترین ملاک تقویت خودکنترلی، افزایش انگیزه در افراد است. برای یادگیری شیوههای تقویت تابآوری و افزایش خودکنترلی، میتوانیم از فیلم آموزش مدیریت مشکلات زندگی و تقویت مهارت تاب آوری فرادرس استفاده کنیم.
چگونه آمادگی مورد نیاز برای رسیدن به اهداف را با فرادرس کسب کنیم؟
بسیاری از افراد در طول زندگی خود، هدفگذاریهای بلندمدت و کوتاهمدتی دارند و برای اهداف خود، برنامهریزیهای دقیقی میکنند. اما با تمام این تلاشها، در مسیر رسیدن به هدف متوقف میشوند یا بعد از مدتی، انگیزه مورد نیاز برای رسیدن به اهداف را از دست میدهند. برای جلوگیری از این چالش، نیاز داریم تا از نظر ذهنی و روانی برای حرکت در مسیر اهداف آماده شویم. مهمترین این آموزشها، شامل یادگیری درمان کمالگرایی، درمان اهمالکاری و افزایش خودآگاهی است. در ادامه، هر کدام از آنها را توضیح میدهیم.
افرادی که میدانند راه رسیدن به هدف چیست و زندگی هدفمندی دارند، بهخوبی از اهمیت جنبههای روانشناسی برای باقیماندن در مسیر موفقیت آگاه هستند.
اهمیت تعیین اهداف در رسیدن به هدف چیست؟
تعیین اهداف در زندگی و رسیدن به آنها، به ما کمک میکند تا زندگی معنادار و هدفمندی داشته باشیم. هنگامی که ما اهداف مورد نظر خود را تعیین میکنیم، انگیزه مورد نظر را بهدست میآوریم و میدانیم که باید به چه مقصدی برسیم و از چه مسیری حرکت کنیم. هدفگذاری در تمام جنبههای زندگی از جمله زندگی کاری و شخصی ضرورت دارد و احساس داشتن کنترل و تسلط بر زندگی را القاء میکند. همچنین، افراد هدفمند، احساس ارزشمندی بیشتری دارند و در پی آن، تابآوری بیشتری در برابر چالشها و سختیهای زندگی پیدا میکنند. در ادامه، مهمترین مزایای زندگی هدفمند را معرفی میکنیم.
- ایجاد حس معناداری
- نگاه کلان به زندگی
- افزایش انگیزه و انرژی
- کنترل بیشتر به زندگی
- افزایش احساس اعتمادبهنفس
- افزایش احساس ارزشمندی و عزتنفس
- افزایش تابآوری و کاهش استرس
- افزایش خودآگاهی در زندگی
اگر بدانیم راه رسیدن به هدف چیست و در این مسیر حرکت کنیم، بهداشت روانی و جسمی بسیار بیشتری پیدا میکنیم و در نهایت، رضایت بیشتری از زندگی خواهیم داشت.
source