در زبان انگلیسی اسامی غیرقابلشمارش نقشهای متفاوتی دارند، بهویژه اگر بخواهیم آنها را به اسامی قابلشمارش تبدیل کنیم. در حالت کلی اسامی غیرقابلشمارش را نمیتوانیم شمارش کنیم، اما به کمک واحدهای شمارش میتوانیم آنها را از اسم غیرقابلشمارش به قابلشمارش تبدیل کنیم. در این آموزش قصد داریم با واحدهای شمارش در انگلیسی آشنا شویم و یاد بگیریم که کدامیک را با چه اسمی به کار ببریم.

در ابتدای مطلب به این نکته اشاره میکنیم که واحدهای شمارش در انگلیسی چیست و چه کاربردی دارد. سپس کاربرد هر یک را در قالب مثال توضیح میدهیم. همچنین جدولی از واحدهای شمارش در انگلیسی ارائه کردهایم که به شما کمک میکند تا بتوانید تشخیص دهید که هر یک از آنها با کدامیک از اسامی غیرقابلشمارش همراه میشوند. در انتهای مطلب هم تمرینهایی را همراه با پاسخ در اختیار شما قرار میدهیم تا به کمک آنها بتوانید عملکرد خود را از این مطلب ارزیابی کنید.
واحدهای شمارش در انگلیسی
«واحدهای شمارش در انگلیسی» (Units of Measurement) شامل عبارتهایی میشود که از آنها برای مشخص کردن کمیت و مقدار مشخص و دقیقی از چیزی استفاده میکنیم. مهمترین کاربردهای واحدهای شمارش در انگلیسی عبارتند از:
- برای تبدیل اسامی غیرقابلشمارش به قابلشمارش
- برای مشخص کردن مقادیر دقیق
- برای بیان نوع بستهبندی
- برای اندازهگیری مایعات
- برای صحبت کردن درباره مقدار پول رایج
- برای قابلشمارش کردن مفاهیم انتزاعی
- برای بیان پدیدههای طبیعی
- برای قابلشمارش کردن اسامی جمع یا گروهی
در این آموزش با تکتک این کاربردها آشنا میشویم. اما برای درک بهتر مثالهایی را ارائه کردهایم که در ادامه مشاهده میکنید.
She drank a glass of milk before bed.
او قبل از خواب یک لیوان شیر نوشید.
I bought a kilogram of rice from the store.
من یک کیلوگرم برنج از فروشگاه خریدم.
He ate a slice of bread with butter.
او یک تکه نان با کره خورد.
She opened a packet of biscuits for the kids.
او یک جعبه بیسکویت را برای بچهها باز کرد.
I need a cup of tea to wake up in the morning.
من صبح به یک فنجان چای برای بیدار شدن نیاز دارم.
He gave me a dollar for the vending machine.
او به من یک دلار برای دستگاه خودبردار داد.
She gave me a piece of advice before my interview.
او قبل از مصاحبهام مرا نصیحت کرد.
I felt a drop of rain on my face.
یک قطره باران روی صورتم حس کردم.
اسامی قابل شمارش در انگلیسی
«اسامی قابلشمارش در انگلیسی» (Countable Nouns) که در آموزشهای قبلی مجله فرادرس با آنها آشنا شدیم، به آن دسته از اسمهایی گفته میشود که میتوانیم آنها را شمارش کنیم. برای مثال، «book» یک اسم قابلشمارش است که اگر بخواهیم به تعداد بیشتری اشاره کنیم، به آن s جمع اضافه میکنیم و به حالت جمع تبدیل میکنیم. بنابراین خواهیم داشت «a book» که به معنی «یک کتاب» است و اگر بخواهیم بگوییم «دو کتاب» آن را به شکل «two books» مینویسیم. فعل جمله هم با توجه به مفرد یا جمع بودن اسم تغییر میکند. هر دو حالت را در مثالهای زیر نشان دادهایم.
I have a book in my bag.
من در کیفم یک کتاب دارم.
I have two books in my bag.
من در کیفم دو کتاب دارم.
از ویژگیهای اسامی قابلشمارش این است که در حالت جمع هم میتوانیم قبل از آنها عدد بیاوریم و به مقدار دقیق اشاره کنیم و هم از کمیتسنجهایی استفاده کنیم که تعداد دقیقی را نشان نمیدهد، اما میتوانیم برای اشاره به مقدار تقریبی از آنها استفاده کنیم.
به دو مثال زیر دقت کنید. در حالت اول به تعداد دقیق اشاره شده است، اما در حالت دوم به کمک «some» به تعداد نامشخصی از آن اشاره کردهایم.
There are five students in my class.
پنج دانشآموز در کلاسم هستند.
There are some students in my class.
تعدادی دانشآموز در کلاسم هستند.
به چند مثال بیشتر دقت کنید که با اسامی قابلشمارش نوشته شده است. ترجمه فارسی هر یک را نیز به همراه تلفظ صوتی میتوانید مرور کنید.
Apples are my favorite fruit to eat in the morning.
سیب میوه محبوب من برای خوردن هنگام صبح است.
She bought three books from the bookstore.
او سه کتاب از کتابخانه خرید.
The cars on the road were moving very fast.
ماشینها در جاده خیلی سریع میرفتند.
We saw many birds flying in the sky.
ما پرندگان زیادی را دیدیم که در آسمان پرواز میکردند.
He adopted two dogs from the animal shelter.
او دو سگ از پناهگاه حیوانات به حضانت گرفت.
The students in the classroom were paying attention to the lessons.
دانشآموزان در کلاس به درسها توجه میکردند.
My friend owns several houses in different cities.
دوستم صاحب چند خانه در شهرهای مختلف است.
The children were playing in the park.
بچهها در پارک مشغول بازی کردن بودند.
I have two brothers and one sister.
من دو برادر و یک خواهر دارم.
The chairs in the office were very comfortable.
صندلیهای اداره خیلی راحت بودند.

اسامی غیر قابل شمارش در انگلیسی
«اسامی غیرقابلشمارش» (Uncountable Nouns) به آن دسته از اسمهایی گفته میشود که نمیتوانیم آنها را شمارش کنیم. برای مثال، هیچوقت نمیگوییم یک برنج یا دو برنج. بلکه همیشه از یک واحد شمارش مانند کیلو استفاده میکنیم و میگوییم یک کیلو برنج.
این اسامی فقط یک حالت مفرد دارند، اما در این حالت نمیتوانیم حروف تعریف «a» یا «an» را برای آنها به کار ببریم. بهجای آن اگر لازم باشد از «the» میتوانیم استفاده کنیم، مانند مثالهای زیر:
The water in the lake was crystal clear and refreshing.
آبی که در دریاچه بود رنگ خیلی شفافی داشت و نشاطآور بود.
The information you provided was very helpful for my research.
اطلاعاتی که شما فراهم کردید برای پژوهش من خیلی مفید بود.
The furniture in their house is elegant and modern.
وسایل خانهشان شیک و مدرن است.
همچنین میتوانیم از کمیتسنجهای انگلیسی کمک بگیریم که پیشتر در مجله فرادرس به آنها اشاره کردیم و مختص اسامی غیرقابلشمارش است، مانند «some» یا «a lot of».
به مثالهای زیر دقت کنید.
Some information about the new policy was shared in the meeting.
اطلاعاتی درباره سیاست جدید در جلسه به اشتراک گذاشته شد.
She added a little sugar to her coffee to make it less bitter.
او کمی شکر به قهوهاش اضافه کرد تا تلخی آن را کمتر کند.
There isn’t much water left in the bottle, so we need to buy more.
آب زیادی در بطری نیست، به همین دلیل باید مقدار بیشتری تهیه کنیم.
اما حالت سومی هم وجود دارد و آن استفاده از واحدهای شمارش در انگلیسی است. این حالت زمانی به کار میرود که بخواهیم اسم غیرقابلشمارش را به قابلشمارش تبدیل کنیم. به مثالهای زیر دقت کنید. ترجمه فارسی هر یک را نیز به همراه تلفظ صوتی میتوانید مرور کنید.
He sprinkled a pinch of salt into the soup.
او کمی نمک به سوپ پاشید.
The chef added a spoonful of sugar to the tea.
سرآشپز یک قاشق غذاخوری شکر به چای اضافه کرد.
There was a layer of dust on the old books.
لایهای از گرد و خاک روی کتابهای قدیمی بود.
The storm brought a shower of rain in the evening.
غروب، توفان سیلی از باران را همراه خودش آورد.
He noticed a flake of snow landing on his jacket.
او متوجه دانههای برف روی کتش شد.
The scientist observed a spark of electricity in the experiment.
دانشمند جرقهای از الکتریسیته را در این آزمایش مشاهده کرد.
The artist spilled a patch of oil color on the canvas.
هنرمند مقداری رنگ روغن روی پارچه ریخت.
She heard a clap of thunder before the rain started.
قبل از اینکه باران شروع شود، صدای غرش تندر را شنید.
He counted a sum of money before making the payment.
او مقداری پول را قبل از پرداخت شمارش کرد.
The workers found a lump of coal in the mine.
کارگران یک تکه ذغال را در معدن پیدا کردند.
اکنون که با کاربردهای مختلف واحدهای شمارش در انگلیسی آشنا شدیم، میتوانیم بهتر درک کنیم که کدامیک از آنها را باید برای کدام اسمی به کار ببریم. در بخش بعدی، جدولی ارائه کردهایم که رایجترین واحدهای شمارش در انگلیسی را برای هر یک از اسمهای غیرقابلشمارش نشان میدهد. سپس برای هر یک، مثالهای بیشتری در قالب جمله ارائه کردهایم که با ترجمه فارسی و تلفظ صوتی در دسترس شماست.
جدول واحدهای شمارش در انگلیسی
اکنون که یاد گرفتیم اسم غیرقابل شمارش چیست و چطور میتوانیم آنها را به کمک واحدهای شمارش در انگلیسی به اسم قابلشمارش تبدیل کنیم، بهتر است با انواع آنها بیشتر آشنا شویم و بدانیم که هر یک برای چه اسمی به کار میرود. برای مطالعه بیشتر دستور زبان انگلیسی میتوانید فیلم آموزش کتاب Basic Grammar in Use فصل ۴ تا ۷ را از فرادرس مشاهده کنید که لینک آن در ادامه آورده شده است.
جدول زیر انواع واحدهای شمارش در انگلیسی را نشان میدهد که با مثال ارائه شده است.
واحدهای شمارش در انگلیسی (Units of Measurement) |
||
a bottle of milk | a bar of chocolate | a bag of sugar |
a box of matches | a box of cereal | a bottle of water |
a clap of thunder | a carton of milk | a bunch of grapes |
a flake of snow | a drop of rain | a cube of ice |
a gram of sugar | a glass of orange juice | a glass of milk |
a layer of dust | a jar of jam | a head of lettuce |
a packet of biscuits | a lump of coal | a loaf of bread |
a piece of cheese | a piece of bread | a patch of oil |
a ream of paper | a pot of tea | a pinch of salt |
a shower of rain | a sack of rice | a roll of tape |
a spoonful of sugar | a spark of electricity | a slice of bread |
a tube of toothpaste | a sum of money | a stick of butter |
یادگیری گرامر انگلیسی با فرادرس
یادگیری دستور زبان انگلیسی یکی از مباحث چالشبرانگیز است که شاید بیشتر از یادگیری سایر مهارتها زبانآموزان را درگیر کند. دلیل آن هم مباحث متنوعی است که از سطوح مقدماتی تا پیشرفته را پوشش میدهد و برای یادگیری در این مسیر باید مرحله به مرحله پیش رفت.
ازجمله مشکلاتی که بیشتر زبانآموزان با آن مواجه میشوند، زمانهای انگلیسی است. در زبان انگلیسی سه زمان اصلی گذشته، حال و آینده داریم که هر یک از ۴ زیرمجموعه تشکیل شده است. یادگیری هر یک از این زمانها به تمرینهای فراوانی نیاز دارد و نمیتوان در بازه زمانی کوتاهی بر آن تسلط کامل پیدا کرد.
برای اینکه بتوانیم این مسیر را برای خود هموارتر کنیم، لازم است از منابعی کمک بگیریم که به مرور زمان نیاز ما را به انواع مباحث گرامری رفع کند. این منابع میتواند کتاب یا اپلیکیشن یادگیری گرامر انگلیسی باشد. همچنین دیدن فیلم و سریال هم میتواند ساختارهای مختلف زبانی را در قالب مکالمه و گفتوگوهای روزمره آموزش دهد.
اما در این میان، فیلمهای آموزشی نیز برای یادگیری و تقویت زبان انگلیسی در نظر گرفته شده است که زبانآموزان هر زمان که بخواهند و هر جایی که باشند میتواند از آنها استفاده کنند. اگر قصد دارید دستور زبان خود را تقویت کنید و با انواع ساختارهای جمله، جملات شرطی، گرامر Subjunctive، نقلقول، جایگاه اسم، صفت، قید و… آشنا شوید، فرادرس فیلمهای آموزشی متنوعی را در دسترس کاربران خود قرار داده است که انواع مباحث گرامری را از مقدماتی تا پیشرفته در بر میگیرد. برای مشاهده فیلمهای آموزش گرامر زبان انگلیسی در فرادرس روی لینک زیر کلیک کنید.

واحدهای شمارش در انگلیسی با مثال
در این بخش از مطلب قصد داریم مثالهای جدول فوق را در قالب جمله ارائه دهیم تا با ساختار و کاربرد واحدهای شمارش در انگلیسی بیشتر آشنا شوید. در هر یک از این مثالها Bold شده است.
I bought a bag of sugar to bake a cake.
من یک بسته شکر خریدم تا با آن کیک بپزم.
She drank a bottle of water after her workout.
او بعد از ورزش کردن یک بطری آب نوشید.
There was a bunch of grapes on the dining table.
یک شاخه انگور روی میز ناهارخوری بود.
He added a cube of ice to his lemonade.
او یک تکه یخ به لیمونادش اضافه کرد.
She poured a glass of milk for her child.
او یک لیوان شیر برای فرزندش ریخت.
We used a head of lettuce for the salad.
ما از یک عدد کاهو برای سالاد استفاده کردیم.
They bought a loaf of bread from the bakery.
آنها یک قرص نان از نانوایی تهیه کردند.
There was a pinch of salt missing from the recipe.
دستور غذا کمنمک بود.
He wrapped the gift using a roll of tape.
او هدیه را با استفاده از یک نوارچسب کادو کرد.
She ate a slice of bread with butter.
او یک تکه نان با کره خورد.
He opened a jar of jam for breakfast.
او در مربا را برای صبحانه باز کرد.
The boy held a piece of bread in his hand.
پسر تکهای نان در دستش نگه داشت.

She made a pot of tea for her guests.
او یک قوری چای برای مهمانهایش دم کرد.
He bought a bar of chocolate as a treat.
او یک تکه شکلات به عنوان تشکر خرید.
There was a packet of biscuits in the cupboard.
یک بسته بیسکویت در کابینت بود.
A journalist found a ream of paper in the office.
ژورنالیست یک بسته کاغذ روزنامه در دفتر پیدا کرد.
She used a spoonful of sugar in her coffee.
او یک قاشق غذاخوری شکر در قهوهاش ریخت.
The thunderstorm brought a shower of rain.
توفان باران سیلآسایی را با خودش آورد.
He found a lump of coal in the fireplace.
او یک تکه ذغال در شومینه پیدا کرد.
The car was covered in a layer of dust after the road trip.
بعد از یک سفر کوتاه جادهای، ماشین با لایههایی از گرد و خاک پوشانده شد.
معادل برخی از اسامی غیر قابل شمارش
علاوه بر واحدهای شمارش در انگلیسی بسیاری از اسامی غیرقابلشمارش معادلهای قابلشمارش هم دارند. پیشتر در مجله فرادرس به گرامر اسامی قابلشمارش و غیرقابلشمارش و تفاوتهای آنها اشاره کردهایم. برای مطالعه بیشتر میتوانید به لینک مربوطه مراجعه کنید. در ادامه این مطلب، به فهرستی از این اسامی اشاره خواهیم کرد.
معادل قابلشمارش (Countable Equivalent) |
اسم غیرقابلشمارش (Uncountable Noun) |
A fact | Knowledge |
A pound / a dollar / a Euro | money |
A table | Furniture |
A tip / A suggestion | Advice |
A trip / A journey | Travel |
A job | Work |
A view | Scenery |
برای درک بهتر به چند مثال زیر دقت کنید.
The teacher shared a fact about space that amazed the students.
معلم درباره فضا حقایقی را به اشتراک گذاشت که دانشآموزان را شگفتزده کرد.
I found a dollar on the street while walking home.
من در حال پیاده برگشتن به خانه یک دلار در خیابان پیدا کردم.
We reserved a table for two at the restaurant.
ما برای دو نفر در رستوران میز رزرو کردیم.
She gave me a tip on how to save money.
او به من درباره نحوه پسانداز کردن پول نکتهای گفت.
We are planning a trip to Italy next summer.
ما قصد داریم تابستان آینده به ایتالیا سفر کنیم.
He got a job at a famous tech company.
او در یک شرکت فناوریِ معروف مشغول به کار شد.
From the top of the mountain, we had a breathtaking view of the valley.
از بالای کوه، ما منظره بینظیری از دشت را داشتیم.

مکالمه با واحدهای شمارش در انگلیسی
برای اینکه بتوانید واحدهای شمارش در انگلیسی را به درستی یاد بگیرید و به شکل مناسبی در جمله به کار ببرید، لازم است آنها را در قالب جمله و مکالمه انگلیسی یاد بگیرید. به همین دلیل در این بخش از مطلب مکالمهای را آماده کردهایم که بین «Alex» و «Sam» است که دو هماتاقی هستند و قصد دارند برای مهمانی که ترتیب دادهاند خرید کنند. واحدهای شمارش در این مکالمه Bold شده است و در ادامه مکالمه میتوانید ترجمه فارسی آن را نیز ببینید. هنگام خواندن مکالمه به تلفظ صوتی آن هم توجه کنید تا فرق بین تلفظ شکل ضعیف و قوی «some» را بهتر متوجه شوید و مقایسه کنید.
Alex: Hey, Sam! We need to go shopping for tonight’s party. Do we have a list?
Sam: Yeah, I wrote down a few things. First, we need two liters of soda. Which flavors should we get?
Alex: Let’s get one liter of cola and one liter of orange soda. Oh, and we also need a dozen eggs for the cake.
Sam: Good idea! We’re also running low on snacks. Let’s grab three bags of chips and two packs of cookies.
Alex: Sounds good. What about drinks? Should we get a bottle of lemonade?
Sam: Yeah, and we should also buy a few cans of sparkling water.
Alex: Perfect! Do we need more vegetables for the salad?
Sam: Yes, we need half a kilogram of tomatoes, one head of lettuce, and a bunch of fresh parsley.
Alex: Got it! And let’s not forget about sauce. We should grab a jar of sauce.
Sam: Agreed! I think we’re all set. Let’s head to the store before it gets crowded.
Alex: Good plan! Let’s go.
ترجمه مکالمه
الکس: هی، سام! باید برای مهمونی امشب خرید کنیم. لیست [خرید] داریم؟
سام: بله، من چند قلم رو نوشتم. اول از همه دو لیتر نوشابه گازدار میخوایم. چه طعمی بگیریم؟
الکس: بیا یه لیتر کوکا کولا و یه لیتر آبپرتقال گازدار بگیریم. اوه، و ۱۲ تا تخممرغ برای کیک نیاز داریم.
سام: ایده خوبیه! تنقلاتمون هم تموم شده. بیا سه بسته چیپس بخریم و دو بسته کلوچه.
الکس: فکر خوبیه. نظرت درباره نوشیدنی چیه؟
سام: فکر خوبیه. یه بطری لیموناد بگیریم؟
الکس: بله، باید چند تا قوطی آب معدنی هم بگیریم.
سام: عالیه! برای سالاد سبزیجات نیاز داریم؟
الکس: بله، یک کیلو گوجهفرنگی، یک عدد کاهو و یک دسته جعفری نیاز داریم.
سام: متوجه شدم! سس یادمون نره. باید یه شیشه سس هم بگیریم.
الکس: موافقم! خب فکر کنم آمادهایم. بیا تا قبل از اینکه شلوغ بشه به فروشگاه بریم.
سام: فکر خوبیه! بیا بریم.
فیلم آموزش کتاب Grammar in Use در فرادرس
یکی از راههای یادگیری دستور زبان انگلیسی تهیه کتاب و مطالعه آن است. اما برخی افراد به هر دلیل فرصت یادگیری ندارند و نمیتوانند در کلاسهای آموزشی شرکت کنند یا به صورت خودخوان مطالعه کنند. برای این دسته از زبانآموزان، فرادرس فیلم آموزش نکات گرامری کتابها را تهیه کرده و در دسترس آنها قرار داده است.
این فیلمهای آموزشی در دستهبندیهای مختلفی تهیه شده است و به صورت فصلهای مختلف ارائه شده است. با در نظر گرفتن سطح زبان انگلیسی خود (مقدماتی، متوسط و پیشرفته) میتوانید این فیلمهای آموزشی را تهیه کنید که به صورت کامل هر یک از مباحث گرامری را پوشش داده است و تمرینهای هر بخش از کتاب را نیز با پاسخ تشریحی در اختیار شما قرار داده است. برای مشاهده فیلمهای آموزش کتاب Grammar in Use از فرادرس روی لینک زیر کلیک کنید.

تمرین واحدهای شمارش در انگلیسی
برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «مطلب واحدهای شمارش در انگلیسی»، میتوانید از تمرینهایی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. آزمون اول شامل ۱۰ سؤال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسشها و ظاهر شدن دکمه «دریافت نتیجه آزمون»، میتوانید نمره عملکردتان را مشاهده کنید و جوابهای درست و نادرست را نیز ببینید. پاسخ سؤالات نیز بعد از هر آزمون آمده است.
تمرین اول
گزینه درست را انتخاب کنید.
1. Which unit is commonly used to measure liquids?
2. Which phrase correctly quantifies “rice”?
3. What is the correct way to count “bread”?
4. How do we quantify “advice” in English?
5. Which unit is used to measure sugar correctly?
6. Which is the correct way to quantify “money”?
7. Which unit is commonly used to measure “news”?
8. What is the correct unit for measuring “furniture”?
9. How can you quantify “milk” correctly?
10. Which phrase is correct for measuring “butter”?
تمرین دوم
جاهای خالی را با توجه به کلمات داخل کادر خاکستری پر کنید.
slices /packet / can / bag / bottle / spoonful / rolls / tube / grains / piece
Q1: Please get me a _______ of flour on your way home from work.
Answer: Please get me a bag of flour on your way home from work.
Q2: I had two thin ________ of toast for breakfast this morning.
Answer: I had two thin slices of toast for breakfast this morning.
Q3: There were a few spare _______ of toilet paper on the bathroom shelf.
Answer: There were a few spare rolls of toilet paper on the bathroom shelf.
Q4: A _______ of toothpaste usually lasts us two or three weeks.
Answer: A tube of toothpaste usually lasts us two or three weeks.
Q5: There’s nothing in my cupboard except a _______ of beans and some pasta.
Answer: There’s nothing in my cupboard except a can of beans and some pasta.
Q6: I took a ______ of cough medicine before breakfast this morning.
Answer: I took a spoonful of cough medicine before breakfast this morning.
Q7: There was nothing left on my plate except a few _______ of rice.
Answer: There was nothing left on my plate except a few grains of rice.
Q8: I bought a _______ of wine to take to the dinner party.
Answer: I bought a bottle of wine to take to the dinner party.
Q9: Please save me a big _______ of cake to have with my tea this afternoon.
Answer: Please save me a big piece of cake to have with my tea this afternoon.
Q10: I bought a ________ of biscuits when I was at the shop.
Answer: I bought a packet of biscuits when I was at the shop.

تمرین سوم
جاهای خالی را با کلمات داخل کادر خاکستری کامل کنید.
advice / chocolate, jam / lemonade / meat / milk / oil / rice / tea / tennis
Q1: She gave me a piece of _______ before my job interview.
Answer: She gave me a piece of advice before my job interview.
Q2: I bought a bar of _______ from the store.
Answer: I bought a bar of chocolate from the store.
Q3: Would you like a glass of ________ with your meal?
Answer: Would you like a glass of lemonade with your meal?
Q4: We need a slice of _______ for the barbecue.
Answer: We need a slice of meat for the barbecue.
Q5: He drank a bottle of _______ before going to bed.
Answer: He drank a bottle of milk before going to bed.
Q6: The chef poured a barrel of _______ into the frying pan.
Answer: The chef poured a barrel of oil into the frying pan.
Q7: Can you buy a packet of ________ from the supermarket?
Answer: Can you buy a packet of rice from the supermarket?
Q8: I would love a cup of _______ this afternoon.
Answer: I would love a cup of tea this afternoon.
Q9: They played a game of ________ in the park.
Answer: They played a game of tennis in the park.
Q10: She spread a jar of _______ on her toast.
Answer: She spread a jar of jam on her toast.
جدول جمعبندی واحدهای شمارش در انگلیسی
در این آموزش با واحدهای شمارش در انگلیسی آشنا شدیم و کاربرد آنها را برای تبدیل اسامی غیرقابلشمارش به قابلشمارش یاد گرفتیم. همچنین به این نکته اشاره کردیم که میتوانیم از معادلهای قابلشمارش برای اسامی غیرقابلشمارش استفاده کنیم و آنها را شمارش کنیم. در انتهای مطلب نیز تمرینهایی را با پاسخ در اختیار شما قرار دادیم که به کمک آنها میتوانید عملکرد خود را از مطلب واحدهای شمارش در انگلیسی ارزیابی کنید.
در بخش جمعبندی میتوانید خلاصهای از این مطلب را با مثال مشاهده کنید.
واحدهای شمارش در انگلیسی | |
نوع اسم | واحد شمارش |
برای مایعات | a glass of water, a bottle of milk, a cup of tea |
برای مواد جامدی با ابعاد کوچک | a pinch of salt, a spoonful of sugar, a bag of rice |
برای مواد غذایی | a slice of bread, a loaf of bread, a piece of cheese |
برای مواد غذایی کنسروی | a box of cereal, a packet of biscuits, a jar of jam |
برای مفاهیم انتزاعی | a piece of advice, a piece of information, a bit of news |
برای پول رایج | a dollar, a euro, a pound, a gram of sugar |
برای آبوهوا و عناصر طبیعی | a drop of rain, a flake of snow, a gust of wind |
در ادامه چند مثال با واحدهای شمارش در انگلیسی را مشاهده میکنید که در جدول فوق ذکر شد.
She drank a glass of orange juice with breakfast.
او یک لیوان آب پرتقال برای صبحانه نوشید.
He added a pinch of salt to the soup.
او کمی نمک به سوپ اضافه کرد.
I ate a slice of bread with butter.
من تکهای تان با کره خوردم.
She opened a jar of jam and spread it on toast.
او [درِ] یک ظرف مربا را باز کرد و آن را روی تست مالید.
He gave me a piece of advice about saving money.
او درباره پسانداز به من نصیحتی کرد.
She found a dollar on the street.
او یک دلار در خیابان پیدا کرد.
I felt a drop of rain on my face before the storm started.
قبل از اینکه توفان شروع شود، من یک قطره باران روی صورتم حس کردم.
مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش گرامر زبان انگلیسی – به زبان ساده» است. در ادامه، میتوانید فهرست این مطالب را ببینید:
source