آشنایی مردم با مفاهیم روانشناسی و آگاهی روزافزون جامعه باعث شد تا روانشناسی به یکی از محبوب‌ترین رشته‌های دنیا تبدیل شود. به‌طوری که بین سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۴، تعداد دانشجویان روانشناسی در دنیا ۱۹ درصد افزایش یافت. در این مطلب از مجله فرادرس، به‌صورت جامع یاد می‌گیریم که روانشناسی چیست و شاخه‌ها، رویکردها و مدل‌های درمانی آن کدام است. به‌عبارت دیگر، مهم‌ترین شاخه‌های روانشناسی از جمله روان‌‌شناسی بالینی، روان‌شناسی زیستی، روانشناسی شناختی و روانشناسی تجربی توضیح داده شده است. در ادامه، رویکردهای روانشناسی مانند رویکرد رفتاری، رویکرد روان‌کاوی، رویکرد زیستی و رویکرد انسان‌گرا توضیح داده شده و همچنین مهم‌ترین مدل‌های درمانی از جمله درمان‌های روانکاوی، شناختی‌رفتاری، گشتالت و یکپارچه‌نگر نیز معرفی شده‌اند. در نتیجه، به‌صورت عمیق و گسترده یاد می‌گیریم روانشناسی چیست و همین‌طور انواع گرایش‌های روانشناسی در مقاطع مختلف، ويژگی‌های روان‌درمانگر خوب، تاریخچه روانشناسی و فلسفه آن نیز توضیح داده می‌شود.

فهرست مطالب این نوشته

روانشناسی چیست؟

روانشناسی به‌معنای مطالعه علمی رفتار و فرایندهای ذهنی انسان و حیوانات است. متخصصان روانشناسی، «تأثیرات زیستی‌» (Biological)، «فشارهای اجتماعی» (Socially Forces) و «عوامل محیطی» (Environmental Factors) را بر روی شیوه تفکر، احساس و رفتار افراد مورد بررسی قرار می‌دهند. علم روانشناسی ارتباط عمیقی با علوم پزشکی، علوم اجتماعی و آموزشی دارد. همچنین بر مبنای نظر «انجمن روانشناسی آمریکا» (American Psychological Association |APA)، روانشناسی به معنای مطالعه فرایندهای ذهنی و شیوه‌ تأثیرگذاری آن بر رفتار است.

در گفتگوی روانشناسی، از سه مفهوم بسیار مهم «شاخه روانشناسی»، «رویکرد روانشناسی» و «مدل درمانی» استفاده می‌شود. در ادامه این مفاهیم را توضیح می‌دهیم.

  • «شاخه روانشناسی» (Branch’s of Psychology): همان‌طور که گفته شد، روانشناسی مفهومی گسترده و چندوجهی است. در نتیجه، شاخه‌هایی از علم روانشناسی به‌وجود آمده‌اند که هر کدام از آن‌ها، روانشناسی را به‌صورت متمرکز و در حوزه‌ مشخص بررسی می‌کنند.
  • «رویکرد روانشناسی» (Approach of Psychology): نظریه‌پردازان مختلف، عوامل متفاوت و متنوعی را برای شکل‌گیری افکار و رفتار در انسان در نظر می‌گیرند. این اختلاف‌نظرهای موجود در نظریه‌پردازان، باعث شکل‌گیری رویکردهای مختلف روانشناسی شده است.
  • «مدل درمانی» (Therapeutic Model): به‌طور معمول، بیشتر رویکردهای روان‌شناسی، مدل درمانی خاصی دارند که مبتنی بر عوامل تشکیل‌دهنده رفتار و فرایندهای شناختی مدنظرشان است. تعدادی از مدل‌های درمانی هم به صورت یکپارچه‌نگر بوده و از رویکردهای مختلف استفاده کرده‌اند. به «مدل درمانی»، «رویکرد درمانی» نیز گفته می‌شود.
فردی که پشت کامپیوتر در حال مطالعه رفتار و فرایندهای ذهنی است و روبروی او نقشه ذهن انسان است.

ٰجامع ترین تعریف روانشناسی چیست؟

روانشناسی به‌معنی علم مطالعه رفتار، افکار، هیجانات و انگیزه‌های پشت آن است. این مطالعه از طریق «توصیف» (Describe)، «توضیح و تبیین» (Explain)، «اندازه‌گیری» (Measurement) و «امتحان کردن» (Testing) صورت می‌گیرد و به‌اهداف کاربردی آن یعنی «پیش‌بینی» (Predict) و «تغییر» (Change) رفتار و فرایندهای ذهنی می‌رسد.

انواع روانشناسی در یک نگاه

شاخه‌های بسیار متعدد و مختلف مطالعاتی در حوزه روانشناسی وجود دارد. شاخه‌های زیر، از مهم‌ترین انواع روانشناسی هستند.

انواع روانشناسی
روانشناسی فیزیولوژیک روانشناسی تجربی روانشناسی سلامت
عصب‌روانشناسی روانشناسی اجتماعی روانشناسی نظامی
روانشناسی ناهنجاری روانشناسی تطبیقی روانشناسی فرهنگی
روانشناسی بالینی روانشناسی تحولی روانشناسی محیط‌گرا
روانشناسی شناختی روانشناسی قانونی روانشناسی ورزشی
روانشناسی آموزشی (تربیتی) روانشناسی صنعتی‌وسازمانی روانشناسی سالمندی
روانشناسی مثبت‌گرا روانشناسی شخصیت ناتوانی‌های ذهنی و رشدی
روانشناسی تبلیغات روانشناسی تکاملی

انواع روانشناسی

حال که می‌دانیم روانشناسی چیست و روانشناس کیست، وقت آن رسیده که به‌صورت تفصیلی انواع روانشناسی را بررسی کنیم.

روانشناسی فیزیولوژیک

«روانشناسی زیستی یا فیزیولوژیک» (Biological or physiologic Psychology) تأثیر تمام عوامل زیستی بر روی فرایندهای ذهنی و افکار را مورد بررسی قرار می‌دهند. این عوامل زیستی می‌توانند «هورمون‌های درون‌زاد» (Endogenous Hormones)، «انتقال‌دهنده‌های عصبی» (Neurotransmitters) یا اعضای مختلف بدن باشند. این شاخه از روانشناسی ارتباط نزدیکی با «علوم عصب‌شناختی» (Neuroscience) دارد.

عصب‌روانشناسی

«عصب‌روانشناسی» (Neuropsychology) به‌صورت متمرکز، نقش و تأثیر ساختار مغز و عملکرد آن را بر رفتار و فرایندهای ذهنی مورد بررسی قرار می‌دهد. شاخه عصب‌روانشناسی انواع انتقال دهنده‌های عصبی و ساختارهای مغزی را شناسایی کرده و کارکرد هر کدام را تعیین می‌کند. همچنین این شاخه از روانشناسی، برای شناسایی دقیق موارد مختلفی از شیوه‌هایی ارزیابی مغزی مانند «MRI» و «Pet Scan» استفاده می‌کند. در ادامه، هر کدام از آن‌ها را نام می‌بریم.

  • فعالیت‌های مغزی
  • ساختار مغزی
  • ارتباط میان آسیب‌های مغزی و اختلالات روانی
تصویر انتزاعی نشان‌دهنده ذهنی که در حال انجام فعل و انفعالات ذهنی است.

روانشناسی ناهنجاری

«روانشناسی ناهنجاری» (Abnormal psychology) به مطالعه «آسیب‌شناسی روانی» (Psychopathology) می‌پردازد. این شاخه به‌صورت متمرکز در تلاش است تا با انجام تحقیقات علمی، علت انواع اختلال‌های روانی را تشخیص دهد. روانشناسی ناهنجاری اطلاعات لازم برای انواع رویکردهای روان‌درمانی و دارودرمانی را به‌دست می‌آورد.

روانشناسی بالینی

«روانشناسی بالینی» (Clinical Psychology) با استفاده از داده‌های روانشناسی ناهنجاری، به ابداع روش‌های درمانی برای اختلال‌های روانی می‌پردازد. در این رویکرد، روان‌درمان‌گر در سه مرحله، سعی دارد تا اختلال روانی مراجع را درمان کند. این سه مرحله را در ادامه بیان می‌کنیم.

  • ارزیابی
  • تشخیص
  • درمان

مدل‌های درمانی مختلفی در روانشناسی بالینی وجود دارد که در ادامه این مطلب به‌تفصیل بیان خواهند شد.

دو فرد با قلب‌های مبهم به‌صورت انتزاعی که در حال صحبت کردن هستند.

روانشناسی شناختی

«روانشناسی شناختی» (Cognitive Psychology) به مطالعه فرایندهای ذهنی افراد می‌پردازد که در ادامه بیان می‌شود.

  • «شامل توجه» (Attention)
  • «حافظه» (Memory)
  • «ادراک» (Perception)
  • «تصمیم‌گیری» (Decision making)
  • «حل‌مسئله» (Problem Solving)
  • «به‌دست آوردن مهارت‌های زبانی» (language acquisition)
  • «خوابیدن» (Sleeping)
  • «بررسی خطاهای شناختی» (Illusions)

نتایج تحقیقات شناختی در حوزه‌های مختلفی کاربرد دارد که در ادامه، مثال‌هایی آورده می‌شود.

فرایندهای فکری موجود در ذهن که به‌صورت تصاویری از ذهن و افکار و هیجانات نشان داده شده‌است.

  • آموزش
  • «اختلالات خواب» (Insomnia Disorders)
  • «روان‌شناسی تبلیغات» (Advertising Psychology)
  • حوزه «فن‌بیان» (Oratory)

روانشناسی تربیتی

«روانشناسی تربیتی» (Educational psychology) به روانشناسی تربیتی نیز در ایران شهرت دارد. این شاخه از روانشناسی با استفاده از تکنیک‌های روانشناسی، فرایندهای آموزشی را برای افراد آسان‌تر می‌کند.

روانشناسی مثبت‌گرا

«روانشناسی مثبت‌گرا» (Positive Psychology) توسط «مارتین سلیگمن» (Martin E.P. Seligman) استاد دانشگاه «کالیفرنیا» (California) ابداع شد. سلیگمن معتقد بود که علم روانشناسی بیش از اندازه بر جنبه‌های ناسالم روان و اختلالات روانشناسی متمرکز شده است. در نتیجه، در تلاش بود با ایجاد شاخه‌ای جدید در روانشناسی، بر کشف و شکوفایی توانمندی‌ها، مثبت‌نگری و احساس شادکامی متمرکز شود. هدف نهایی روانشناسی مثبت‌گرا، افزایش «رفاه زندگی» (Well Being) در افراد است.

با توجه به عمر کوتاه روانشناسی مثبت‌گرا، تحقیقات در این حوزه بسیار کمتر از روانشناسی کلاسیک است.

مارتین سلیگمن پدر علم روانشناسی مثبت‌گرا
مارتین سلیگمن پدر علم روانشناسی مثبت‌گرا

ناتوانی‌های ذهنی و رشدی

«شاخه ناتوانی‌های ذهنی و رشدی» (Intellectual and Developmental Disabilities |IDD) بر ارزیابی عوامل ایجادکننده ناتوانی‌های ذهنی و رشدی در کودکان متمرکز می‌شود و در تلاش است تا با یافتن دلیل این اختلالات، شیوع آن را کمتر کند. همچنین با بازپروری و توانبخشی کودکان دارای ناتوانی ذهنی و رشدی، سعی دارد تا نقص عملکرد در افراد را کاهش دهد. تعدادی از مهم‌ترین این ناتوانی‌ها را در ادامه بیان می‌کنیم.

  • «اوتیسم» (Autism)
  • «اختلالات رفتاری» (Behavior Disorders)
  • «صدمه‌های مغزی» (Brain Injury)
  • «فلج مغزی» (Cerebral Palsy)
  • «سندرم داون» (Down Syndrome)
  • «ناهنجاری‌های جنینی ناشی از الکل» (Fetal Alcohol Syndrome)
  • «ناتوانی‌های ذهنی» (Intellectual Disability)
  • «بیرون‌زدگی ستون فقرات» (Spina Bifida)

شاخه ناتوانی‌های ذهنی و رشدی به گرایش «کودکان استثنایی با نیازهای ویژه» نیز در رشته روانشناسی معروف است.

روان‌درمانگر کودک در حال بازی درمانی کودکی است و خانواده کودک نیز پشت او نشسته‌اند.

روانشناسی تجربی

«روانشناسی تجربی» (Experimental Psychology) علمی‌ترین شاخه روانشناسی است. در این شاخه، با استفاده از مدل‌های تحقیقاتی علمی مانند روابط «علت‌ و معلول» (Causal) یا «همبستگی» (Correlational)، به ارزیابی دقیق و تبیین اطلاعات می‌پردازند. اگر بخواهید بدانید که معتبرترین داده‌های علم روانشناسی چیست و با چه‌ روشی گردآوری شده‌اند، باید به روانشناسی تجربی مراجعه کنید.

روانشناسی اجتماعی

«روانشناسی اجتماعی» (Social Psychology) با استفاده از روش‌های علمی، چگونگی تأثیر پدیده‌های اجتماعی و روابط بین‌فردی بر رفتار انسان را مورد بررسی قرار می‌دهد. این شاخه در تلاش است تا مشخص کند که حضور واقعی، خیالی یا ضمنی دیگران، چگونه بر احساسات، افکار و رفتار افراد تأثیر می‌گذارد. حوزه‌های مطالعاتی روانشناسی اجتماعی را در ادامه بیان می‌کنیم.

  • «فعالیت‌های گروهی» (Group Activity)
  • «درک اجتماعی» (Social Perception)
  • «رفتار غیرکلامی» (Non Verbal Behavior)
  • «سازگاری اجتماعی» (Conformity)
  • «پرخاشگری» (Aggression)
  • «پیش‌داوری» (Prejudice)
  • «افکار کلیشه‌ای» (Stereotypes)
  • «رهبری» (Leadership)

روانشناسی اجتماعی ارتباط زیادی با علوم «جامعه‌شناسی» (Sociology) و «مردم‌شناسی» (Anthropology) دارد. نتایج تحقیقات در این شاخه علمی نیز، در روان‌شناسی صنعتی‌وسازمانی و روان‌شناسی تربیتی کاربرد فراوانی دارد.

روانشناسی تطبیقی

«روانشناسی تطبیقی» (Comparative psychology) به تحقیق بر روی حیوانات متمرکز می‌شود. این شاخه از روانشناسی، نتایج حاصل از تحقیقات خود را تا جای ممکن به انسان تعمیم می‌دهد. او ابتدا بر روی میمون‌ها تحقیق کرد و نتایج تحقیقاتی خود را به انسان‌ها تعمیم داد.

در این زمینه، فعالیت‌های تحقیقاتی «جان بالبی» (John Bowlby) در مورد «دلبستگی» (Attachment) شهرت دارد.

جان بالبی نظریه‌پرداز در حوزه دلبستگی کودک به مادر
جان بالبی نظریه‌پرداز در حوزه دلبستگی کودک به مادر

روانشناسی تحولی

«روانشناسی رشد یا تحولی» (Developmental psychology)، ‌‌تغییرات شناختی، هیجانی و رفتاری انسان‌ها در طول عمر (از شکل‌گیری تخمک داخل رحم تا زمان مرگ) را مورد بررسی قرار می‌دهد. مواردی که روانشناسی رشد در طول دوران زندگی مورد بررسی قرار می‌دهد را در ادامه نام می‌بریم.

  • ظرفیت‌های شناختی
  • اخلاق
  • عملکرد اجتماعی
  • هویت

در این شاخه از روانشناسی، نظریه‌های مختلف مربوط به رشد انسان مورد بررسی قرار می‌گیرد. مهم‌ترین این نظریه‌ها را در ادامه نام می‌بریم.

  • نظریه مراحل رشدی «اریک اریکسون» (Eric Erickson)
  • نظریه مراحل رشد روانی‌جنسی فروید
  • نظریه مراحل رشد شناختی «پیاژه» (Piaget)
  • نظریه مراحل رشد اخلاقی  «کلبرگ» (Kohlberg)

همچنین وضعیت فکری، هیجانی و جسمانی انسان در مراحل شش‌گانه مورد بررسی قرار می‌گیرد. این مراحل را در ادامه نام می‌بریم.

  • دوران بارداری و جنینی
  • کودکی اولیه
  • کودکی ثانویه
  • نوجوانی
  • بزرگ‌سالی اولیه
  • بزرگ‌سالی ثانویه
  • سالمندی

روانشناسی قانونی

«روانشناسی قانونی» (Forensic Psychology) به تحقیق و بررسی موضوعات پیرامون فعالیت‌های غیرقانونی، تحقیقات جنایی و قوانین می‌پردازد. در ادامه، این موضوعات را نام می‌بریم.

  • دلیل ارتکاب افراد به جرم
  • ویژگی‌های شخصیتی افراد مجرم
  • اختلالات روانی افراد مجرم
  • شیوه‌های جلوگیری از فعالیت‌های مجرمانه
  • مصاحبه با افراد مجرم
  • بازپروری کودکان مجرم
قاضی که در حال صحبت کردن با دو نفر در مقابل خود است که یکی از آن‌ها روانشناسی جنایی است.

همچنین این حوزه از روانشناسی بر ارزیابی قوانینی متمرکز می‌شود که از نظر اخلاقی، بیشترین بازداری را از فعالیت های ضدانسانی و غیراخلاقی ایجاد کند.

روانشناسی صنعتی‌سازمانی

«روانشناسی صنعتی‌سازمانی یا کار»، (Industrial Organizational Psychology یا Occupational Psychology)، از علم روانشناسی در حوزه فعالیت‌های حرفه‌ای استفاده می‌کند. در ادامه، به مهم‌ترین کارکردها اشاره می‌کنیم.

  • افزایش بازدهی: متخصصان در تلاش هستند تا با ایجاد محیطی راحت و ذهنی آرام، بیشترین بازدهی را در نیروها ایجاد کنند.
  • افزایش انگیزه: روانشناس صنعتی و سازمانی با توجه به علاقه‌ها، ویژگی‌های شخصیتی و خلق‌وخوی افراد، بهترین راه‌بردها را برای جذاب کردن کار و افزایش انگیزه آن‌ها به‌کار می‌برد.
  • حل تعارض سازمانی: همواره در تمام روابط از جمله روابط کاری و فعالیت‌های تیمی، تعارضات و اختلاف نظر‌هایی وجود دارد. روانشناس صنعتی و سازمانی با دوره‌های مناسب، شیوه‌های درک متقابل و همدلی را به نیرو‌ها آموزش می‌دهد. همچنین در صورت نیاز، به حل تعارضات درون‌سازمانی می‌پردازد.
  • تشخیص مشکلات روانی و ارجاع آن‌ها: در صورت وجود افسردگی، اضطراب، حمله پانیک، تروما، کمال‌گرایی آسیب‌زا یا احتمال ایجاد فرسودگی شغلی، نیروها را برای استراحت، گرفتن مرخصی یا استفاده از خدمات مشاوره و روان‌درمانی توجیح می‌کند.
  • همدلی با نیروها: در صورت نیاز، روان شناس صنعتی‌سازمانی در مورد مسائل شخصی و مشکلات زندگی با نیروها صحبت می‌کند، همدلی کرده و راه‌کارهای مناسب می‌دهد. در نتیجه، نیروها احساس تعلق بیشتری به سازمان داشته و متوجه می‌شوند که افراد مهمی برای شرکت هستند.
  • ارائه آموزش‌های سازمانی: تمام نیروها نیاز به آموزش‌هایی برای تاب‌آوری بیشتر، مدیریت هیجانی، کاهش استرس و روابط مؤثر دارند. روان شناس صنعتی و سازمانی بسته به نیاز سازمان، آموزش‌های مورد نیاز را برای سازمان تعیین می‌کند.
  • تیم‌سازی: روان شناس‌ صنعتی سازمانی با شناختی که از شخصیت و توانمندی‌های نیروها دارد، به‌خوبی می‌داند که چگونه می‌تواند افراد متفاوت را جوری در کنار هم قرار دهد تا با بیشترین بازدهی ممکن همراه باشد. همچنین از ارتباط‌های کاری تعارض‌ساز نیز جلوگیری کند.
  • رساندن اعتراضات نیروها به گوش مدیر: درصورت وجود نارضایتی، این متخصصان با جلسات بازخورد دوره‌ای، نارضایتی‌ها را متوجه شده و به مراجع بالاتر گزارش می‌دهند.

روانشناسی شخصیت

حوزه مطالعه «روانشناسی شخصیت» (Personality Psychology)، در تلاش است تا با تحقیقات خود، سؤالات پیرامون مفهوم شخصیت را پاسخ دهد. در ادامه، به مهم‌ترین ابعاد شناسایی و ارزیابی شخصیت اشاره می‌کنیم.

  • عوامل تأثیرگذار بر شکل‌گیری شخصیت
  • عناصر یا صفات شخصیتی
  • فرایند شکل‌گیری و رشد شخصیت
  • اصلی‌ترین عوامل تغییر دهنده شخصیت
  • انواع شخصیت و دسته‌بندی‌های مربوط به مفهوم شخصیت
  • اختلال‌های شخصیت
  • میزان تأثیر عوامل ژنتیکی در برابر محیطی بر شکل‌گیری شخصیت
  • میزان تغییرپذیری شخصیت
افرادی در چهره‌های متفاوت

روانشناسی سالمندی

«روانشناسی سالمندی» (Psychology of Aging) را شاید بتوان از زیرمجموعه‌های روانشناسی تحولی در نظر گرفت که به‌صورت متمرکز بر روی وضعیت روانی و جسمانی افراد سالمند متمرکز شده‌است. تحقیقات این شاخه از روانشناسی در حوزه‌های پیرامون مسئله سالمندی است که در ادامه به آن‌ها می‌پردازیم.

  • فرایند افزایش سن
  • نگرانی و ترس از مرگ
  • افسردگی دوران سالمندی
  • بیماری‌های دوره سالمندی به‌ویژه «آلزایمر» (Alzheimer’s)
  • «پدیده آشیانه خالی» (Empty Nest)
خانم سالمندی که با ناراحتی در برابر آینه ایستاده و چروک‌های پوست خود را نگاه می‌کند.

روانشناسی سلامت

«روانشناسی سلامت» (Health psychology) یا «روانشناسی پزشکی» (Medical Psychology)، شیوه تأثیر رفتار، فرایندهای زیستی و زمینه‌های اجتماعی را بر بیماری و سلامت افراد می‌سنجد. به‌عبارت دیگر، روانشناس سلامت، انسان را به‌عنوان یک کل در نظر می‌گیرند و عوامل روانی و عادت‌های مخرب تأثیرگذار بر بیماری‌‌ها را تشخیص می‌دهند. متخصصان روانشناسی سلامت در تیم‌های سلامت و در کنار متخصصان دیگری مانند پزشک‌ها و پرستاران قرار می‌گیرند.

پیرمردی که در حال درمان بیمار خود است که بر روی تخت دراز کشیده است.

روانشناسی تبلیغات

«روانشناسی تبلیغات» (Advertisement Psychology) نیز از جذاب‌ترین شاخه‌های روانشناسی است که به شیوه‌های متقاعدسازی، ایجاد جذابیت و ارائه کالا بر اساس شخصیت‌شناسی می‌پردازد. همچنین روانشناسی رنگ‌ها نیز از موضوعات بسیار جذاب در حوزه روانشناسی تبلیغات است. سرمایه‌گذاری‌های بزرگی در تحقیقات این حوزه می‌شود و با سودآوری‌های بزرگی برای کارفرمایان همراه است.

فردی که در حال دیدن بیلبوردهای تبلیغاتی است.

روانشناسی نظامی

«روانشناسی نظامی» (Military Psychology) مانند روان‌شناسی صنعتی‌وسازمانی و روانشناسی ورزشی، در تلاش است تا با استفاده از علوم روانشناسی، روحیه نیروهای نظامی را در شرایط بالا نگه دارد، استرس آن‌ها را کاهش دهد و در فرایندهای بازجویی، اطلاعات مورد نیاز را استخراج کند. حوزه روانشناسی نظامی جزو پیشرفته‌ترین انواع روانشناسی است.

فردی که در حال صحبت کردن با سربازان دیگر است.

روانشناسی فرهنگی

«روانشناسی فرهنگی» (Cross-Cultural)، تفاوت‌ها و شباهت‌های افراد را در گروه‌های فرهنگی متنوع بررسی می‌کند. به‌بیانی دیگر، ارزش‌ها، باورها و چارچوب‌های فرهنگی در جوامع مختلف، با یکدیگر متفاوت است. در نتیجه این شاخه از روانشناسی به روان‌درمانگر‌ها، روان‌شناسان صنعتی‌وسازمانی و دیگر متخصصانی که با مراجع در ارتباط هستند، کمک می‌کند تا با توجه به ویژگی‌های فرهنگی، ارتباط عمیق‌تر و کامل‌تری با مراجع خود داشته باشند.

روانشناسی محیط‌گرا

«روانشناسی محیط‌گرا» (Environmental Psychology)، شاخه جدیدی از روانشناسی است که ارتباط میان افکار، هیجانات و رفتار افراد را با محیطی طبیعی اطراف آن‌ها مورد سنجش قرار می‌دهد. به‌بیانی دیگر، این شاخه از روانشناسی تأثیرات اقلیم طبیعی و محیط جغرافیایی بر روان افراد را ارزیابی می‌کند.

فردی که در جنگل در حال پیماپش است.

روانشناسی تکاملی

«روانشناسی تکاملی» (Evolutionary psychology) بر مبنای نظریه تکاملی «چارلز داروین» (Charles Darwin) در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ شکل گرفته است. این شاخه از روانشناسی، معتقد است که بعضی از ویژگی‌های روانشناسی، باعث سازگاری انسان‌ها را در طول تکامل و باقی‌ماندن نسل بشر شده‌است. این شاخه، پدیده‌های مختلف روانشناسی مانند زبان، عواطف، افکار یا سبک‌های تصمیم‌گیری را در طول تاریخ مورد بررسی قرار می‌دهد. همچنین میزان تأثیر سازگاری‌های روانشناختی بر این مفاهیم را می‌سنجد.

چارلز داروین
چارلز داروین صاحب نظریه تکامل و از افراد تأثیرگذار در شکل‌گیری روانشناسی انطباقی

روانشناسی ورزشی

«روانشناسی ورزشی» (Sports Psychology) با استفاده از مفاهیم روانشناسی، به ورزشکاران، مربی‌ها و داوران کمک می‌کند تا تحت فشارهای مشخص، عملکرد بهتری داشته باشد.

روانشناس ورزشی که در حال کمک به ورزشکاری مضطرب است.

انواع رویکردهای روانشناسی چیست؟

رویکردهای روانشناسی، دیدگاه‌های مختلف نظریه‌پردازان برای تبیین رفتار و فرایندهای ذهنی است. تا اینجا یادگرفتیم که تعریف روانشناسی چیست و شاخه‌های مختلف آن را شناختیم. حال رویکردهای متخصصان روانشناسی را ارزیابی خواهیم کرد. در ادامه، این رویکردها را نام می‌بریم.

  • رویکرد رفتاری
  • رویکرد شناختی
  • رویکرد روان‌کاوی
  • رویکرد انسان‌گرا
  • رویکرد شناختی
  • رویکرد گشتالت
  • رویکرد زیستی
  • رویکرد تکاملی
  • رویکرد اجتماعی‌فرهنگی
  • رویکرد بوم‌شناختی

حال، هر کدام از رویکردها را توضیح خواهیم داد.

رویکرد رفتاری

«رویکرد رفتارگرایی» (Behavioral Perspective) در حدود دهه‌های ۱۹۱۰ تا ۱۹۲۰  و با فعالیت‌های «جان واتسون» (John Watson) شکل گرفت. در ادامه، با تلاش‌های «اسکینر» (B.F. Skinner)  در دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ شهرت یافت. این رویکرد بر نقش رفتار قابل مشاهده و نقش محیط بر تحول افراد تأکید داشت.

جان واتسون پدر مکتب رفتارگرایی
جان واتسون پدر مکتب رفتارگرایی

رویکرد روان‌کاوی

«رویکرد روان‌پویشی» (Psychodynamic Approach) در ابتدای صده ۱۹۰۰ و با فعالیت‌های «زیگموند فروید» (Sigmund Freud) شکل گرفت. فروید بر تأثیر «ذهن ناهشیار» (Unconscious Mind) و تجربیات اولیه کودکی بر تحول انسان تأکید داشت.در ادامه،  نظریه‌های روان‌پویشی دیگری نیز بر اساس مفاهیم فروید ایجاد شد که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به نظریات «یونگ» ( Jung)، «آدلر» (Adler) و «اریکسون» ( Erikson) اشاره کرد.

سیگوند فروید پدر علم روانشناسی و روانکاوی و اولین نظریه‌پرداز شخصیت
سیگوند فروید پدر علم روانشناسی و روانکاوی و اولین نظریه‌پرداز شخصیت

رویکرد انسان‌گرا

«رویکرد انسان‌گرا» (Humanistic Perspective) در واکنش به رویکرد‌های رفتارگرایی و روان‌پویشی و میان سال‌های ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ ساخته شد. متخصصان انسان‌گرا معتقدند که انسان به‌صورت ذاتی میل به پیشرفت و شکوفایی دارد و تنها باید راه او را باز گذاشت. «کارل راجرز» (Carl Rogers) و «آبراهام مازلو» ( Abraham Maslow) از بنیان‌گذاران این رویکرد بوده‌اند.

کارل راجرز بنیان‌گذار درمان مراجع‌محور
کارل راجرز از روان‌شناسان انسان‌گرا و بنیان‌گذار درمان مراجع‌محور

رویکرد شناختی

«رویکرد شناختی» (Cognitive Perspective) به تأثیر فرایندهای ذهنی و افکار بر واکنش افراد توجه داشت. رویکرد شناختی در پاسخ به رویکرد رفتاری و میان سال‌های ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ ساخته شد. زیرا نظریه‌پردازان رویکرد رفتاری تنها بر روی رفتارهای قابل مشاهده تأکید داشت  و تأثیر فرایندهای ذهنی بر عملکرد افکار را نادیده می‌گرفتند. «ژان پیاژه» (Jean Piaget) و «آرون بِک» (Aaron Beck) مهم‌ترین نظریه‌پردازان رویکرد شناختی هستند.

آرون بک متفکر در حوزه روانشناسی شناختی و شناختی‌رفتاری
آرون بک مهم‌ترین نظریه‌پردازی روان‌درمانی شناختی‌رفتاری و مکتب روانشناسی شناختی

رویکرد گشتالت

«رویکرد گشتالت» (Gestalt) توسط «فردریک فریتز پرز» (Frederick-Fritz-Perles) در اوایل دهه ۱۹۵۰ ابداع شد. این رویکرد آلمانی، سعی بر ایجاد «نگاه کل‌نگر» (Holistic) رفتار و فرایندهای ذهنی به‌صورت پیوسته در نظر گرفته شوند. همچنین بر اهمیت بسته شدن پرونده‌های ذهنی و منسجم شدن افکار اشاره دارد. شعار رویکرد گشتالت، این است که: «کل، چیزی بیش از مجموعه اجزاء تشکیل‌دهنده است». این رویکرد در تلاش است تا افراد، دنیا را به‌صورت یک کل منسجم و پیچیده ببینند و بر روی بخش‌های مختلف جهان به‌صورت صِرف متمرکز نشوند.

فردریک فریتز پرز پدر رویکرد گشتالت و روان‌درمانی مبتنی بر گشتالت
فردریک فریتز پرز پدر رویکرد گشتالت و روان‌درمانی مبتنی بر گشتالت

رویکرد زیستی

«رویکرد زیستی» (Biological Perspective) از مفاهیم علم «عصب‌شناسی» (Neuroscience) استفاده کرده و بر نقش ژنتیک و ساختار مغز در عملکرد هنجار انسان تأکید می‌کرد. این رویکرد به‌صورت کامل بر بخش دوم قرن ۲۰ام مسلط شده بودم.

رویکرد اجتماعی‌فرهنگی

«رویکرد اجتماعی‌فرهنگی» (Sociocultural Perspective) نیز در انتهای قرن بیستم شکل گرفت و بر روی تأثیر روابط اجتماعی، فعالیت‌های فرهنگی و محیط اطراف بر روی رفتار و فرایندهای فکری متمرکز شد.

رویکرد بوم‌شناختی

«رویکرد بوم‌شناختی» (Ecological Systems Perspective) به وسیله «یوری فن‌برنر» (Urie-Bronfenbrenner) در سال ۱۹۷۰ شکل گرفت. این رویکرد، تأثیرات چند‌لایه‌ای محیط بر فرایند رشد و تحول افراد را مورد بررسی قرار می‌داد.

یوری فن برنر
یوری فن برنر پدر روان‌شناسی بافتاری و توجه به تأثیری لایه‌ای محیط اطراف بر رفتار و فرایندهای ذهنی

انواع مدل‌های روان درمانی چیست؟

مدل‌های درمانی، تکنیک‌های ساختاریافته‌ و مبتنی بر رویکردهای روانشناسی است. این مدل‌ها سعی می‌کنند تا با توجه به علت اختلال‌های روانی، شیوه‌های مختلفی از درمان را ابداع کنند. صدها مدل درمانی تأییدشده در دنیا وجود دارد که برای انواع اختلال‌های روانی کاربردی است. با این وجود، در تلاش هستیم تا مهم‌ترین و متداول‌ترین مدل‌های درمانی را نام ببریم. در ادامه، هر کدام از این مدل‌های درمانی را نام می‌بریم.

انواع مدل‌های درمانی 
درمان روان‌کاوی درمان یکپارچه‌نگر (طرح‌واره‌درمانی،ACT،TA، EFT،NLP)
درمان روان‌پویشی درمان وجودی
درمان رفتاری (درمان EMDR و مواجهه درمانی) درمان گشتالت
درمان رفتار کاربردی خانواده درمانی
درمان شناختی‌رفتاری بیوفیدبک
درمان راه‌حل‌مدار نوروفیدبک
درمان انسان‌گرا روایت‌درمانی
درمان بین‌فردی واقعیت‌درمانی

درمان روانکاوی

«درمان روانکاوی» (Psychoanalysis Therapy) مبتنی بر نظرات زیگموندفروید بوده که ریشه تمام مشکلات روانی را در ناخودآگاه (Unconscious) جستجو می‌کرد. تجربیات گذشته افراد بر روی افکار، عواطف و رفتارهای فعلی آن‌ها اثرگذار است. درمانگر مراجع را تشویق می‌کند تا به‌صورت موشکافانه‌ای تجربیات گذشته خود را به یاد بیاورد و با استفاده از تکنیک‌های مختلف، سعی می‌کند تا به نخودآگاه افراد دسترسی پیدا کند. در ادامه این تکنیک‌ها را نام می‌بریم.

  • «تداعی آزاد» (Free Association)
  • «تحلیل رویا» (Dream Analysis)
  • «تحلیل انتقال» (Analysis of Transference)
  • «انتقال متقابل» (Counter Transference)
  • «تخلیه هیجانی» (Catharsis)
فردی که بالای سر دوست خود نشسته است و دوست او دراز کشیده است.

در ادامه، به‌صورت تفصیلی یاد می‌گیریم که مدل‌های درمانی روانشناسی چیست و چه تفاوت‌هایی با هم دارند.

درمان روان‌پویشی

«درمان‌های روان‌پویشی» (Psychodynamic Therapy) از درمان‌ روانکاوی فروید الهام گرفته است. اما درمان‌های روان‌پویشی بر روی مشکلات فوری مراجع متمرکز می‌شود تا سریع‌تر به‌نتیجه برسد. این درمان نیز بر روی اهمیت تجربیات گذشته و ناهشیار در شکل‌گیری رفتارهای امروز تأکید دارد. درمانگر تلاش می‌کند تا رابطه‌ای امن و سالم را با مراجع خود ایجاد کند. همچنین او را تشویق می‌کند تا درمورد گذشته و ارتباط با والدین و افراد مهم زندگی صحبت کند. در مدل روان‌پویشی برخلاف مدل روان‌کاوی، درمانگر فعال است. این درمان نیز از تکنیک‌های روان‌کاوی مانند تداعی آزاد و تحلیل انتقال استفاده می‌کند.

    • «درمان مبتنی بر حالت خود» (Ego State Therapy): این مدل معتقد است که وجود افراد (حالت Ego)، دارای نقش‌ها و هویت‌های متفاوتی است. به‌بیان دیگر، هر فردی در موقعیت‌های مختلف باید نقش‌های اجتماعی متفاوتی را بازی کند. هدف این درمان، یکپارچه کردن حالت‌های مختلف با یکدیگر است.
    • «درمان مبتنی بر انتقال» (Transference Focused Therapy |TFP): این مدل درمانی به مراجعان کمک می‌کند تا با شخصیت و کارکردهای شخصی خود ارتباط مناسبی برقرار کنند.
    • «درمان روابط شیئ» (Objective relationships): این مدل به ارزیابی شیوه ارتباطی فرد با افراد مهم زندگی در دوران کودکی، تصویرهای ذهنی ساخته شده و تأثیر آن بر الگوهای ارتباطی فعلی می‌پردازد.
خانم و آقایی که نشسته و در حال حرف زدن با همدیگر هستند.

درمان رفتاری

روان‌درمانگران مدل «درمان رفتاری» (Behavioral Therapy) معتقد هستند که تمام مشکلات رفتاری به دلیل یادگیری‌های اشتباه و پاداش و تنبیه‌های گذشته ایجاد شده‌اند. به‌عبارت دیگر، در گذشته رفتارهای ناسالم به‌شیوه‌ای تقویت شده‌اند و در نتیجه، چنین رفتارهایی تکرار شده و افزایش می‌یابد. درمانگر‌های رفتاری با تقویت رفتارهای سالم و تنبیه رفتارهای ناسالم، به تغییر آن‌ها کمک می‌کنند.

    • «حساسیت‌زدایی با حرکات سریع چشم» (Eye Movement Desensitization and Reprocessing Therapy |EMDR): مدل EMDR، با هدف التیام اختلال‌های ناشی از تروما و کاهش نشانه‌های اضطرابی و حال بد افراد ایجاد شد.
    • «مواجهه درمانی» (Exposure and Response Prevention |ERP): در این مدل درمانی، فرد با حجم شدیدی از اضطراب مواجه شده و در ادامه می‌فهمد که آنچه از نظر ذهنی آزاردهنده بود، خطری برایش ندارد. این مدل درمانی بسیار خطرناک است و شاید خطر آخر درمان برای «فوبیا» (Phobia)، «اختلال‌های اضطرابی» (Anxiety Disorders) یا «وسواسی» (Obsessives Completive Disorder |OCD) باشد.

تحلیل رفتار کاربردی

در مدل «تحلیل رفتار کاربردی» (Applied Behavior Analysis |ABA)، روان‌درمانگر از شیوه‌های آموزشی مختلف استفاده می‌کند تا مهارت‌های ویژه‌ای را در حوزه‌های خاصی افزایش دهد. برای مثال، افراد دارای «اختلال اوتیسم» (autism)  یا سایر اختلال‌‌های رشدی گزینه‌های مناسبی برای این مدل درمانی هستند. درمان تحلیل رفتار کاربردی برای شاخه ناتوانی‌های ذهنی و رشدی بسیار کاربردی است.

درمان شناختی‌رفتاری

هدف «درمان شناختی‌رفتاری» (Cognitive Behavioral Therapy)، تغییر شیوه افکار شماست. درمان شناختی‌رفتاری معتقد است که ارتباط عمیقی میان افکار، هیجانات و رفتارها وجود دارد. بر اساس این مدل، افکار ناکارآمد یا نامناسب (Dysfunctional or inaccurate thoughts)، پایه عواطف منفی و رفتارهای ناسالم است. روان‌درمانگر شناختی‌رفتاری با استفاده از تکنیک‌های مختلف، افکار و رفتارهای مراجع را به‌چالش می‌کشد و متعادل می‌کند. با کنترل افکار ناکارآمد و تنظیم هیجانی، احساسات افراد نیز تعدیل می‌شود و مراجع می‌تواند واکنش خود را به محیط کنترل کند. دو مدل درمانی از درمان شناختی‌رفتاری را در ادامه به آن‌ها اشاره خواهیم کرد.

  •  «درمان تحلیل شناخت» (Cognitive Analytic Therapy |CAT): درمان تحلیل شناخت برای پیدا کردن شیوه تفکر و ریشه افکار، هیجانات و رفتارهای مراجع، به تجربیات و روابط گذشته رجوع می‌کند. در این مدل، ارتباط درمانی امن و اعتماد به درمانگر بسیار مهم است. درمانگر می‌تواند به شما کمک کند تا موقعیت را به‌شیوه‌ای دقیق‌تر بررسی کنید و از راه‌حلی سالم‌تر و کارآمدتر استفاده کنید. دوره درمانی CAT به‌طور معمول، حدود ۱۶ هفته است.
  • «درمان دیالکتیک» (Dialectical Behavioral Therapy |DBT): تکنیک‌های این درمان مبتنی بر حذف افکار ناکارآمد است اما تمرکز آن بر کنترل هیجان‌ها، کاهش استرس، استفاده از تمرین‌های ذهن‌آگاهی و بهبود روابط بین‌فردی است. درمان دیالکتیک به‌صورت ویژه برای افراد دارای شخصیت مرزی کاربرد فراوانی دارد.
خانم و آقایی که در حال انجام فرایند درمان شناختی‌رفتاری هستند.

درمان راه‌حل‌مدار

«درمان راه‌حل‌مدار» (Solution-focused brief therapy)، اهمیت چندانی به تجربیات گذشته نمی‌دهد. به‌جای آن، با تمرکز بر توانمندی‌ها، ایجاد هدف و رسیدن به آن‌ها، تغیرات مثبتی را در افراد ایجاد می‌کند. تنها سه الی چهار جلسه از این درمان، با پیشرفت مراجع همراه است.

درمان انسان‌گرا

«درمان انسان‌گرا» (Humanistic Therapy) به‌صورت ویژه بر روی افراد متمرکز می‌شود. درمانگران در این درمان، مراجعان را تشویق می‌کنند که به هیجانات خود فکر کرده و مسئولیت افکار و هیجانات خود را بپذیرند. این رویکرد بر «رشد شخصی» (Self Development) و رسیدن به «خودشکوفایی» (Self Actualization) تأکید دارد. شاید بتوان درمان‌های گشتالت، تحلیل رفتار متقابل، درمان وجودی و درمان راه‌حل‌محور را جزو درمان‌های انسان‌گرا به‌شمار آورد. اما اصلی‌ترین درمان‌ انسان‌گرا در ادامه بیان شده است.

  • «درمان مراجع‌محور» (Person or Client Centered Therapy): از دیدگاه مدل مراجع‌محور، هر فردی ظرفیت و تمایل زیادی برای رشد شخصی و پیشرفت در راستای رسیدن به وضعیت بهتر دارد. درمانگر مراجع‌محور در تلاش است تا با توجه مثبت نامشروط و همدلی، به مراجع کمک کند تا بر افکار منفی خود غلبه کرده و مسیر پیشرفت خود را پیدا کند.
خانمی با لباس سفید که بر فراز زمین قرار گرفته است.

درمان یکپارچه‌نگر

«درمان‌های یکپارچه‌نگر» (Integrative counselling) سعی دارند تا تمام ابعاد وجودی و نیاز‌های انسان از جمله نیازهای ذهنی، فیزیکی و هیجانی را در نظر بگیرند. این مدل‌های درمانی با ترکیب نظریه‌های درمانی مختلف، درمان جدیدی را خلق می‌کنند که مزیت‌های هر کدام از رویکردها را داشته باشد.

    • «طرح‌واره درمانی» (Schema Therapy): طرح‌واره درمانی با ترکیب رویکردهای گشتالت، روان‌پویشی، شناختی‌رفتاری، انسان‌گرا و دلبستگی ساخته شده است. درمان‌گران در این مدل، دلیل اختلال‌های روانی را شکل‌گیری طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه می‌دانند و با انواع تکنیک‌های رفتاری، هیجانی و شناختی سعی در التیام این طرح‌واره‌ها دارند.
    • «درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد» (Acceptance and Commitment Therapy |ACT): درمان اکت یکی از معروف‌ترین مدل‌های درمانی موج سوم است. در این درمان، افراد یاد می‌گیرند که چگونه هیجانات خود را درک کنند و تأثیر آن‌ها را بر بدن متوجه شوند. همچنین، «سیستم ارزشی» (System Value) خود را مشخص می‌کنند و شیوه مقابله با چالش‌ها را متوجه می‌شوند.
    • «درمان متمرکز بر هیجان» (Emotion-Focused Therapy |EFT): این درمان به مراجع‌ها کمک می‌کند تا با فهم و پذیرش هیجانات خود و دیگران، روابط امن و انعطاف‌پذیری ایجاد کنند.
    • «تحلیل رفتار متقابل» (Transactional Analysis| TA): این مدل، ترکیبی از رویکردهای درمانی شناختی‌رفتاری، انسان‌گرا و روان‌پویشی است. در این درمان، انسان در سه سطح کودک، بالغ و والد دسته‌بندی می‌شود. با تحلیل روابط بین سطوح مختلف انسان‌ها، الگوهای ارتباطی و دلیل تعارضات بین‌فردی مشخص می‌شود.
    • درمان برنامه‌ریزی عصبی‌زبانی (Neuro linguistic programming |NLP): مدل NLP با ترکیب درمان‌های شناختی‌رفتاری و انسان‌گرا به‌وجود آمده است. این مدل، مبتنی بر نظریه تجربیات زندگی بوده و در تلاش است تا نگاه جدیدی از زندگی را به مراجعان بدهد. در مدل NLP، مراجع‌ها شیوه تفکر خود را پیدا می‌کنند و فرایند یادگیری این مدل تفکر را در زندگی خود ردیابی می‌کنند. در نتیجه، می‌توانند افکار خود را کنترل کنند.

شاید به‌توان درمان‌های یکپارچه‌نگر در مطلب روانشناسی چیست را به‌عنوان جامع‌ترین مدل‌های درمانی در نظر گرفت.

روان‌درمانگری در حال روان‌درمانی

درمان وجودی

هنگامی که افراد به پایان زندگی یا دلیل زندگی خود فکر می‌کنند، احتمال دارد که اضطراب زیادی را تجربه کنند. در این شرایط، «درمان وجودی» (Existential Therapy) به مراجع‌ها کمک می‌کند تا از پس این اضطراب بر بیاید. در ادامه، تعدادی از دغدغه‌های وجودی اضطراب‌زا را بیان می‌کنیم.

  • اجتناب‌ناپذیری مرگ
  • آزادی و مسئولیت‌های ناشی از آن
  • تنهایی و جداافتادگی
  • بی‌معنایی زندگی
روان‌درمانگر خانمی که در حال درمان مراجع افسرده خودش است.

درمان وجودی معتقد است که جهان به‌خودی‌خود معنا ندارد، بلکه شما هستید که به جهان اطراف‌تان معنا می‌بخشید. درمانگر‌های وجودی به شما کمک می‌کنند تا با اضطراب خود مواجه شوید و در مورد شیوه زندگی و مواجهه با چالش‌های آن، تصمیم بگیرید.

درمان گشتالت

«گشتالت» (Gestalt Therapy) مبتنی بر مفهوم گشتالت به‌زبان آلمانی بوده و به‌معنای «کل» یا «الگو» است. این مدل به مراجع یاد می‌دهد که چگونه دیگران را در محیط اطراف خود به‌صورت یک کل منسجم ببینند. همچنین، درمان گشتالت به‌مراجعان کمک می‌کند تا در «اینجا و اکنون» (Here and Now) قرار بگیرند و به افکار، هیجانات و رفتارهای فعلی خود توجه کنند.

خانمی که با ناراحتی به برگه‌های رواندرمانگر خود نگه می‌کند.

خانواده درمانی

تمام درمان‌هایی که با حضور اعضای خانواده انجام می‌شود، «خانواده درمانی» (Family Therapy) نام دارد. در ادامه دو نوع مهم خانواده درمانی را می‌شناسیم.

  • «خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی» (Attachment Based Family Therapy| ABFT): در این مدل، خانواده درمان‌گر در تلاش است تا با بازسازی و رشد اعتماد میان شرکای زندگی، تعارض‌های بین فردی را حل کند. تمرکز این مدل درمانی، تمرکز بر روی هیجانات است و با تحلیل دلبستگی هر زوجین با والدین‌شان در ابتدای زندگی، آسیب‌های دلبستگی آن‌ها را تشخیص داده و التیام ببخشند.
  • «خانواده درمانی سیستمی» (Family Systems Therapy): در این مدل، نقش هر کدام از اعضای خانواده در ایجاد مشکل مورد ارزیابی قرار می‌دهند. در ادامه، سعی به برطرف‌کردن همه جانبه مسئله خواهند داشت.
خانواده درمانگری که در حال جلسه با یک خانواده است.

بیوفیدبک

در تکنیک درمانی «بیوفیدبک» (Biofeedback)، فرد تعدادی از پاسخ‌های جسمانی مانند ضربان قلب، فشار خون یا سرعت تنفس خود را به‌صورت نمودار مورد نظر قرار می‌دهد. دیدن این اطلاعات، به افراد کمک می‌کند تا با استفاده از تکنیک‌های ریلکسیشن، علائم بدنی خود را کنترل کنند و نشانه‌های استرس را در بدن خود از بین ببرند.

فردی که نشسته و سیم‌هایی به سر او وصل شده‌اند و وضعیت مغزی او را در کامپیوتر به او نشان می‌دهند.

نوروفیدبک

در تکنیک «نوروفیدبک» (Neurofeedback) نیز فرد از طریق کامپیوتر، می‌تواند اطلاعاتی از فعالیت ذهنی خود را مشاهده کند. به‌طور معمول، در این تکنیک از نوار مغزی (Electroencephalogram |EEG) استفاده می‌شود. در ادامه، فرد با استفاده از اطلاعات موجود، تلاش می‌کند تا بخش‌های مورد نیاز مغز را به‌فعالیت بیشتر وادار کند.

فردی که نشسته و سیم‌هایی به سر او وصل شده‌اند و وضعیت مغزی او را در کامپیوتر به او نشان می‌دهند. در حالی که درمانگر او در مقابلش نشسته و شرایط او را ارزیابی می‌کند.

روایت درمانی

«میشل وایت و دیوید اپسون» (Michael White & David Epstein)، مدل«روایت درمانی» (Narrative Therapy یا Drama Therapy) را در سال ۱۹۸۰ به‌وجود آورده‌اند. متخصصان در این رویکرد معتقد هستند که هر فردی، دارای داستان زندگی خاصی است که همان سناریو را تا آخر عمر بازی می‌کند. در نتیجه، تلاش می‌کنند تا با ارزیابی الگوهای ارتباطی، داستان زندگی افراد را پیدا کرده و آن را بهبود دهند.

دیوید ایپستون از نظریه‌پردازان روایت‌درمانی
دیوید ایپستون از نظریه‌پردازان روایت‌درمانی یا درمان قصه‌محور

درمان بین‌فردی

«درمان بین‌فردی» (Interpersonal therapy |IPT) یک مدل درمانی ساختاریافته و کوتاه‌مدت است. درمانگران در این مدل درمانی به مراجع‌ها کمک می‌کنند تا الگوهای ناکارآمد و ناسالم روابط بین‌فردی خود را تشخیص دهند. درمان بین‌فردی اثرگذاری مناسبی برای «اختلال‌های افسردگی» (Unipolar Mood Disorder) و «دوقطبی» (Bipolar Mood Disorder) دارد.

مردی که جلوتر از خانمی نشسته است.

واقعیت‌درمانی

«واقعیت درمانی» (Reality Therapy) مبتنی بر نظریه انتخاب «ویلیام گلاسر» (William Glasser) است. نظریه گلاسر پنج نیاز اساسی را مطرح می‌کند که در ادامه بیان می‌کنیم.

  • «عشق و تعلق» (Love and Belongness)
  • «آزادی» (Freedom)
  • «قدرت» (Power)
  • «تفریح» (Fun)
  • «بقا» (Survival)
ویلیام گلاسر نظریه‌پرداز نظریه انتخاب
ویلیام گلاسر پدر نظریه انتخاب و واقعیت‌درمانی

واقعیت‌درمانگرها معتقد هستند که ما در طول زندگی تلاش می‌کنیم که این نیازها را برآورده کنیم و شناخت نیازهای خودمان و اطرافیان‌، باعث ایجاد روابط بهتر و با درک بیشتر می‌شود. همچنین، ما تنها قادر به کنترل افکار و رفتار خود هستیم. هیجانات نیز از افکار سرچشمه می‌گیرد و با کنترل افکار، می‌توانیم انگیزه و هیجان خود را در دست داشته باشیم. درنتیجه، تمام مسئولیت آنچه می‌کنیم برعهده ماست و شروع روند درمان، با قبول این مسئولیت اتفاق میفتد.

مهم‌ترین مفاهیم روانشناسی چیست؟

مهم‌ترین مفاهیمی که در روانشناسی مطرح می‌شود را در ادامه بیان می‌کنیم.

  • «رفتار» (Behavior): به تمام فعالیت‌های قابل مشاهده انسان، رفتار می‌گویند.
  • «شناخت و افکار» (Cognition): تمام فعالیت‌های ذهنی که نیازمند اطلاعات و فهم داده‌ها است، فرایندهای شناختی نام دارد. مفاهیمی مانند حل مسئله، توجه، انواع تفکر، تصور، حافظه کوتاه‌مدت و بلندمدت و هوش از فرایندهای شناختی هستند.
  • «هیجان» (Emotion): به تمام انواع حالات ذهنی که و تغییرات «عصبی و فیزیولوژیک» (Neurophysiological) در پی آن، هیجان می‌گویند. مهم‌ترین انواع هیجان شامل شادی، غم، خشم، ترس، نفرت، تعجب، حسادت و غرور می‌شود. افراد دارای هوش هیجانی بالا، توانایی خوبی در استفاده از هیجانات خود دارند.
  • «انگیزه» (Motivation): انگیزه به حالت ذهنی گفته می‌شود که باعث تاب‌آوری و پایداری افراد در مسیر رسیدن به اهداف می‌شود. افراد دارای انگیزه، انرژی خود را بر روی رسیدن به اهداف متمرکز می‌کنند.
  • «هوش» (Intelligence): انجام سریع و کارآمد فرایندهای شناختی به‌صورتی که باعث سازگاری افراد با محیط می‌شود.
  • «ادارک» (Perception): تمام فرایند دریافت کامل اطلاعات از طریق حواس پنج‌گانه و تحلیل آن‌ها با استفاده از سیستم عصبی، ادراک نام دارد. در این بخش، ساختار گوش، چشم، بینی و دهان مورد ارزیابی قرار می‌گیرد و شیوه دریافت اطلاعات به‌صورت کامل مشخص می‌شود.
  • «تجربیات ذهنی» (Subjective Experience): به ارزیابی دنیا از دیدگاه منحصربه‌فرد هر انسان، تجربیات ذهنی می‌گویند. این مفاهیم در رویکرد «پدیدارشناسی» (Phenomenology) مورد بررسی قرار می‌گیرد.
  • «عملکرد مغز» (Brain functioning): تمام ساختارهای مغز از جمله «لوب پیشانی» (Frontal Lobe)، «لوب آهیانه‌ای» (Parietal Lobe)، «لوب گیجگاهی» (Temporal Lobe) و «لوب پس‌سری» (Occipital Lobe) مورد بررسی قرار می‌گیرد. همچنین کارکرد بخش‌های مختلف در هر کدام از لوب‌ها را نیز بررسی می‌کند.
  • «شخصیت» (Personality): شخصیت به‌معنای الگوهای به‌نسبت پایدار و نامنعطف فکری، هیجانی و رفتاری است که از ابتدای عمر ایجاد شده و تا پایان آن ادامه می‌یابد.
مفاهیم مختلفی که در روانشناسی وجود دارد.

بازار کار روانشناسی چیست؟

حال که می‌دانیم شاخه‌ها و رویکردهای روانشناسی چیست و چه مفاهیمی دارد، در ادامه این مطلب از مجله فرادرس به بازار کار این رشته توجه می‌کنیم. رشته روانشناسی یکی از رشته‌های علوم انسانی است. به‌طور میانگین، رشته‌های علوم انسانی از رشته‌های مهندسی با تأخیر بیشتری به درآمدزایی می‌رسند و روانشناسی نیز مستثنی نیست. به‌طور معمول، دانشجویان روانشناسی با استفاده از درس‌های آکادمیک دوران لیسانس، امکان فعالیت کاری خاصی ندارند. همچنین اگر به‌قصد روان‌درمانی وارد رشته روانشناسی شده باشند، شاید بعد از دوران کارشناسی ارشد هم به درآمد چندانی نرسند. البته روان‌درمانگری تنها حوزه فعالیت روانشناس نیست. متخصص روانشناسی در تمام حوزه‌های کاری که نیازمند فهمیدن، پیش‌بینی و تغییر رفتار است، می‌تواند به‌صورت موفقیت‌آمیزی فعالیت کند. در ادامه، حوزه‌های فعالیت کاری روانشناس را بیان می‌کنیم.

  • فعالیت‌های تحقیقاتی: بسیاری از متخصصان روانشناسی (به‌ویژه در مقطع دکتری)، پروژه‌های تحقیقاتی انجام می‌دهند. این پروژه‌ها می‌تواند به‌صورت علمی یا با اهداف آماری انجام شود.
  • روان‌درمانی: حوزه روان‌درمانی، پرطرفدارترین حوزه کاری در روان‌شناسی است. به‌طور معمول، روان‌شناسان بالینی برای فعالیت‌های روان‌درمانی اقدام می‌کنند. اما در ایران، تمام رشته‌های روانشناسی امکان فعالیت درمانی دارند.
  • آموزش: فعالیت آموزشی نیز میان روانشناسان بسیار جذاب است. به‌ویژه روانشناس‌های تربیتی، اطلاعات تخصصی و آکادمیک برای فعالیت حرفه‌ای در این حوزه دارند.
  • فعالیت‌های سازمانی: روانشناس صنعتی سازمانی نیز حوزه‌ای جذاب و کاربردی برای متخصصان روانشناسی است که با درآمد زیادی همراه می‌شود.
  • خدمات اورژانسی: به‌طور کلی تیم‌های مختلف اورژانسی برای حوادثی مانند خودکشی یا ترومای پس از بحران‌های طبیعی مانند زلزله، متخصصان روانشناسی دارند. این متخصص‌ها به‌صورت ویژه آموزش دیده‌اند تا در شرایط بحران، بهترین عملکرد را داشته باشند.
  • روانشناس ورزشی: بیشتر تیم‌های ورزشی حرفه‌ای دارای روانشناس هستند تا استرس ورزشکاران را کاهش دهند، انگیزه‌ آن‌ها را بالا نگه دارند، تاب‌آوری‌شان را بالا ببرند و ذهن آن‌ها را از مسائل حاشیه‌ای و دغدغه‌های زندگی شخصی آزاد کنند.
  • ترک اعتیاد: روانشناسان حوزه ترک اعتیاد با انواع مواد مخدر و شیوه‌های ترک مواد آشنایی دارند. این متخصصان در کمپ‌های ترک اعتیاد و گروه‌درمانی‌های موسوم به (NA) یا (AA) فعالیت دارند و روند ترک را تسریع می‌کنند.

اما درواقع، تنها ۱۵ تا ۲۰ درصد افرادی که در جوامع پیشرفته دارای تحصیلات روانشناسی هستند، به‌صورت مستقیم، فعالیت‌های مربوط به رشته خود را انجام می‌دهند. در این بخش به شما معرفی می‌کنیم که با استفاده از مدرک روانشناسی، در چه حوزه‌های شغلی دیگری نیز می‌توانید موفق بوده و از علم روانشناسی خود استفاده کنید.

  • تبلیغات
  • مشاوره
  • منابع انسانی
  • بازاریابی دیجیتال
  • پرستاری مراکز سلامت روان
  • مددکاری اجتماعی
  • حوزه‌های حقوقی
  • آموزش
  • «طراحی زیبایی بصری و تجربه کاربری» (User Experience/Interface Design |UI/UX)
  • متخصص فروش
  • «هماهنگ‌کننده اعضای تیم» (Coordinator)
  • متخصص روابط‌عمومی

فردی که در مقابل حالت انتزاعی از انسان نشسته است.

در نتیجه، یادگیری این‌که روانشناسی چیست لزوماً به فعالیت کاری در این زمینه منجر نمی‌شود.

انواع گرایش‌های روانشناسی چیست؟

رشته‌های روانشناسی دارای گرایش‌های بسیار متنوعی است. با این‌که بسیاری از این گرایش‌ها هنوز در ایران وجود ندارد، اما باز هم گستردگی گرایش‌های روانشناسی در ایران، راه را برای علاقه‌مندان به روانشناسی باز گذاشته تا به‌صورت تخصصی، در رشته مورد علاقه‌شان مطالعه کنند. در ادامه، متوجه می‌شویم که این گرایش‌ها در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری روانشناسی چیست و چند مورد است.

گرایش‌های کارشناسی ارشد روانشناسی چیست؟

به‌صورت کلی، ۱۱ گرایش برای مقطع کارشناسی ارشد روانشناسی انتخاب شده که در ادامه بیان می‌کنیم.

  • روانشناسی بالینی
  • روانشناسی بالینی کودک
  • روانشناسی بالینی خانواده (خانواده درمانی)
  • روانشناسی عمومی
  • روانسنجی
  • روانشناسی صنعتی‌وسازمانی
  • روانشناسی تربیتی
  • آموزش‌وپروش کودکان استثنایی
  • روانشناسی اسلامی
  • روانشناسی سلامت
  • بهداشت روان
روانشناسی که در حال ارزیابی بنر تبلیغاتی است.

گرایش‌های دکتری روانشناسی چیست؟

گرایش‌های دکتری روانشناسی از گرایش‌های کارشناسی ارشد محدودتر است. در ادامه، به این گرایش‌ها اشاره می‌کنیم.

  • روانشناسی عمومی
  • روانشناسی بالینی
  • روانشناسی سلامت
  • خانواده و سلامت جنسی
  • روانشناسی شخصیت
  • روانشناسی علوم اعصاب‌شناختی
  • روانشناسی تربیتی

با شناخت گرایش‌های روانشناسی، به‌طور کامل و عمیق، یادگرفتیم که روانشناسی چیست و چه جوانبی دارد.

هدف علم روانشناسی چیست؟

علم روانشناسی دارای چهار هدف اصلی است. دو مورد از این اهداف به‌صورت بنیادین بوده و با شناخت دقیق و روشن‌سازی، پایه‌های علمی مورد نیاز را فراهم می‌کند. درحالی‌که دو هدف بعدی به‌صورت کاربردی بوده و در حوزه‌های مختلف روانشناسی به‌ویژه روانشناسی بالینی و روانشناسی صنعتی‌سازمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در جدول زیر می‌توانید این چهار هدف را مشاهده کنید.

۱. «توصیف» (Describe) اهداف بنیادین
۲. «تبیین» (Explain)
۳. «پیش‌بینی» (Predict) اهداف کاربردی
۴. «تغییر» (Change)

این اهداف در جایگاه مراحلی هستند که به‌ترتیب اتفاق میفتند. در ادامه هر کدام از این اهداف را توضیح می‌دهیم.

توصیف

توصیف رفتار و فرایندهای ذهنی به‌معنای ارزیابی دقیق و ثبت آن‌ها است. توصیف آنچه مشاهده می‌کنیم، مزایای متعددی دارد که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

  • جمع‌آوری اطلاعات در مورد موضوع
  • روشن شدن موضوع
  • یافتن وجوه مختلف مفاهیم
  • شکل‌گیری اصول کلی

برای مثال، با توصیف پاسخ‌های سگ‌ها به محرک‌های مختلف، «ایوان پاولوف» (Ivan Pavlov) توانست اطلاعات خوبی در مورد شیوه پاسخ دادن سگ‌ها به‌دست بیاورد. اطلاعات حاصل از این مشاهدات، پایه‌های «مفهوم شرطی‌سازی کلاسیک» ( Classical Conditioning) را به‌وجود آورد.

تبیین

هنگامی که اصول کلی مشخص شده‌اند، به‌دنبال پیدا کردن علت پدیده‌ها می‌گردیم. به‌طور کلی، نظریه‌های روانشناسی برای تبیین پدیده‌ها و یافتن علت آن‌ها به‌وجود می‌آیند. با شناخت عوامل ایجاد‌کننده یک پدیده، مسیر پیش‌بینی و تغییر آن پدیده هموار می‌شود.

پیش‌بینی

حالا که پدیده‌های مورد نظر را شناسایی کرده و علت به‌وجود آمدن پدیده‌ها را می‌دانیم، انتظار داریم که این پدیده‌ها در موقعیت‌های مشابه نیز تکرار شوند. به‌عبارت دیگر، از آن‌جا که پدیده‌ها در موقعیتی خاص با دلایل خاص، واکنش‌های ویژه‌ای داشتند، انتظار داریم که در موقعیت مشابه نیز همین واکنش‌ها را داشته باشند.

برای مثال، اگر با توصیف و تبیین پدیده‌ها متوجه شده‌ایم که «فن بیان» (Oratory) افراد «برون‌گرا» (Extroversion) از «درون‌گرا» (Introversion) بیشتر است. همچنین با استفاده از «تست شخصیت‌شناسی نئو» (NEO Personality Inventory |NEO-FFI) فهمیده‌ایم که ناهید فردی برون‌گرا است، انتظار داریم که ناهید فن بیان قوی داشته باشد. پیش‌بینی پدیده‌ها در روانشناسی صنعتی‌وسازمانی و حوزه جذب‌واستخدام کاربرد فراوانی دارد. زیرا باید نیروهایی جذب کنیم که با توجه به توانمندی‌ها و ویژگی‌های شخصیتی‌شان، در موقعیت مورد نظر موفق عمل کنند.

تغییر

درصورتی که تمام مراحل قبلی موفقیت‌آمیز باشد، می‌توانیم رفتار مورد نظر را به‌سمت رفتار مطلوب خودمان هدایت کنیم. در این صورت، تغییر و کنترل موقعیت را به‌شکل کامل دردست می‌گیریم. هدف تغییر در روانشاسی بالینی، روانشناسی تربیتی و حوزه توانبخشی کاربرد فوق‌العاده‌‌ای دارد. تمام مدل‌های درمانی در روانشناسی مبتنی بر این هدف روانشناسی است.

ویژگی‌های روان درمانگر خوب

روان‌درمانی فرایندی سخت و پرفرازونشیب است که نیاز به دانش نظری، هوش و خلاقیت فراوانی دارد. در نتیجه، روان‌درمانگر باید «هوش هیجانی» (Emotional Quotient |EQ) و «هوش عمومی» (Intelligence Quotient |IQ) بالایی داشته باشد. همچنین متخصصان روان‌درمانی در کنار تسلط کامل بر دانش نظری، باید ویژگی‌های شخصیتی سالم و بهداشت روانی کافی داشته باشند. اگر سلامت شخصیتی مورد نیاز نباشد، مراجع‌ها در معرض انواع سوءاستفاده‌های عاطفی، مالی و جنسی قرار می‌گیرند. در نتیجه، یک انتخاب اشتباه می‌تواند وضعیت روانی شما را بسیار بدتر کند.

  • «مهارت همدلی» (Empathy)
  • «گوش دادن فعال» (Active Listening)
  • «وجود شناخت فرهنگی» (Cultural Competence)
  • توانایی درک فکری
  • مسئولیت‌پذیری
  • اجتناب از اعمال نظرات شخصی و هدایت‌گری
  • «اجتناب از کوچک‌ترین قضاوت» (Non Judgmental)
  • اجتناب از کوچک‌ترین قضاوت مذهبی یا فرهنگی
  • داشتن تجربه درمانی
  • توانایی ارتباط با رویکرد درمانی درمان‌گر
  • توانایی ارتباط با شخصیت درمانگر
  • داشتن اطلاعات به‌روز و یادگیری همیشگی
  • «رعایت کامل مرزهای اخلاق درمانی» (Develop strong boundaries)
  • پوشش مناسب و عُرف جامعه
  • اتاق درمان ساده
دو فردی که در حال صحبت کردن با همدیگر هستند.

بعد از این‌که روان‌درمانگر مورد نظر خود را انتخاب کرده‌اید، این مراحل می‌تواند به شما کمک کند تا روند درمان خود را با آمادگی بیشتری آغاز کنید.

  1. تحقیق درمورد درمانگر: در مورد روان‌درمانگر خود تحقیق کنید، مطالب و مقالات او را مطالعه کرده و درصورت امکان، نظر مراجع‌های قبلی او را بپرسید.
  2. توجه به رویکرد درمانی: در جلسه اول، رویکرد درمانی درمان‌گر را از او بپرسید و بعد از جلسه در مورد آن رویکرد تحقیق کنید. در ادامه، ارزیابی کنید که آیا با این رویکرد درمانی راحت هستید یا خیر. برای مثال، بعضی از رویکردهای درمانی با تکالیف خانگی همراه هستند، بعضی متمرکز بر تصویرسازی ذهنی بوده و برخی دیگر با تمرینات مدیتیشن و ذهن‌آگاهی همراه هستند.
  3. عدم وجود تماس بدنی: توجه داشته باشید که درمانگر به هیچ عنوان نباید بدن شما را لمس کند. تنها در برخی موارد، دست دادن ابتدای جلسه می‌تواند مسئله‌ای نداشته باشد.
  4. عدم ملاقات‌هایی غیر از کلینیک: درمانگر نباید شما را به محلی خارج از کلینیک دعوت کرده یا قرارهای ملاقات دیگری بگذارد.
  5. نپذیرفتن دعوت به مهمانی: درمانگر نباید درخواست شما برای قرار مهمانی یا چنین برنامه‌هایی را بپذیرد.
  6. صحبت نکردن از زندگی شخصی: مگر با اهداف درمانی، درمانگر نباید از زندگی شخصی خود سخن بگوید.
  7. رازداری: درمانگر نباید هیچ‌کدام از حرف‌های اتاق درمان را به‌خارج از اتاق ببرد. تنها استثنا، مجوزهای قضایی و امور مربوط به دادگاه است.
  8. عدم دریافت کادو: با این‌که متأسفانه شایع است اما درمانگر نباید هدیه یا کادو دریافت کند.
  9. فراموش نکردن روند درمانی: اگر فعالیت داخل خانه‌ای داده شود، درمانگر نباید آن را فراموش کند یا شرح حال شما را به‌کلی از یاد ببرد.
مردی در حال صحبت کردن به عنوان روانشناس

پس هر کسی که بداند روانشناسی چیست و دارای مدرک باشد، لزوماً روان‌درمانگر خوبی نیست.

تاریخچه روانشناسی چیست؟

روانشناسی در ابتدا از ترکیب «فلسفه» (Philosophy) و «زیست‌شناسی» (Biology) به وجود آمد. ترکیب این دو موضوع به متفکران یونان باستان به‌ویژه «ارسطو» (Aristotle) و «سقراط» (Socrates) باز می‌گردد. همچنین واژه «Psychology» نیز از عبارت یونانی «Psyche» به‌معنی «روح» (Soul) یا «خود» (Self) گرفته می‌شود. در نظر گرفتن مفهوم روانشناسی به‌صورت یک رشته جداگانه و مستقل، مدیون فعالیت‌های «ویلهلم وونت» (Wilhelm Wundt) روانشناس آلمانی است. او در سال ۱۸۷۹، اولین آزمایشگاه روانشناسی تجربی را در شهر «لایپزیک» (Leipzig) درست کرد. در طول تاریخ روانشناس، «مکتب‌های تفکر» (Schools of Thought) متعددی بنا شد که به‌صورت تخصصی، رفتار و فرایندهای ذهنی انسان را مورد بررسی قرار می‌دادند. در ادامه، به مهم‌ترین این مکاتب اشاره خواهیم کرد.

  • «ساختارگرایی» (Structuralism): مکتب ساختارگرایی در تلاش بود با نگاهی کلی‌گرایانه، ارتباط میان عناصر فرهنگی افراد را با سیستم‌های گسترده‌تر متوجه شود. با این هدف که در پی جستجوی این روابط، الگوهای ساختاریافته‌‌ تشکیل‌دهنده شیوه افکار، ادراک و هیجانات افراد را شناسایی کند. وونت اولین ساختارگرای تاریخ بود.
  • «عمل‌گرایی» (Functionalism): نظریه عمل‌گرایی با هدف شناخت بیشتر کارکرد ذهنی به‌وجود آمد. این نظریه در تلاش بود تا ذهن را با عملکرد خود بشناسد. در حالی‌که نظریه‌های گذشته، در تلاش بوده‌اند تا به‌وسیله ساختار مغز، فرایندهای ذهنی را شناسایی کنند. اولین روانشناسان تاریخ مانند «ویلیام جیمز» (William James) از طرفداران عمل‌گرایی بوده‌اند.
  • «روان‌پویشی» (Psychoanalysis): این رویکرد با رهبری «زیگموند فروید» (Sigmund Freud)، در تلاش بود تا با تحلیل ناهشیار، تأثیر آن را بر افکار، هیجانات و رفتارهای فرد متوجه شود.
  • «رفتارگرایی» (Behaviorism): این مکتب در مقابل روان‌پویشی به‌وجود آمد و مخالفت شدیدی با در نظر گرفتن مفاهیمی ناملموس و غیرقابل مشاهده مانند ناهشیار داشت. مکتب رفتارگرایی بر رفتار قابل مشاهده تأکید می‌کرد. این مکتب، تمام عوامل غیرقابل مشاهده مانند هیجانات، فرایندهای شناختی، غرایز، ویژگی‌های ژنتیکی و ناهشیار را نادیده گرفت.
  • «روانشناسی انسان‌گرا» (Humanistic Psychology): این رویکرد با نگاه جبرگرایانه و غیرانسانی رویکردهای قبلی مخالفت داشت. رویکرد انسان‌گرایی بر توسعه فردی و «خودشکوفایی» (Self Actualization) تأکید داشت.
  • «روانشناسی شناختی» (Cognitive Psychology): در طول دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، موجی از تحقیق در مورد فرایندهای فکری مانند فکر کردن، تصمیم‌گیری، رشد زبان و حافظه را به‌راه انداخت.
فلاسفه در حال صحبت کردن در مورد ذهن

البته یادگیری این‌که تاریخ روانشناسی چیست با مطالعه هزارتان کتاب امکان‌پذیر است. در اینجا تنها مهم‌ترین مکاتب روانشناسی را نام بردیم.

فلسفه علم روانشناسی چیست؟

جواب فلسفه علم روانشناسی چیست را در دوران راسطو و در ۴۰۰ سال قبل از میلاد مسیح می‌توانیم پیدا کنیم. این حوزه به صورت متمرکز بر روی مفاهیم ریشه‌ای در حوزه روانشناسی می‌پردازد. برای مثال یکی از سؤال‌های فلاسفه در مورد علم روانشناسی این سؤال است که :«آیا انسان با ابزار ذهن، می‌تواند ذهن خود را بشناسد؟» و «آيا ذهنی که انسان با ابزار ذهن می‌شناسد، همان ذهنی است که قبل از شناسایی بوده؟» این سؤالات باعث شده تا عده‌ای علم روانشناسی را از علوم غیرممکن بدانند. این افراد معتقد هستند که هیچ مفهومی را نمی‌توان با استفاده از همان مفهوم مورد شناسایی قرار داد. دیگر موضوعاتی که فلسفه علم روانشناسی به آن توجه دارد را در ادامه بیان می‌کنیم.

  • آیا انسان موجودی مادی است یا ترکیبی دوگانه از جسم و روح است؟
  • «آگاهی» (Consciousness) چیست و به چه معناست؟
  • حالات ذهنی چه اقسامی دارد و ماهیت ذهن چیست؟
  • آیا روش‌های موجود در تحقیقات روان‌شناسی به جواب‌های معتبری می‌رسند؟
  • «هویت» (Identity) چیست؟
  • آیا آنچه درک می‌کنیم «واقعیت» (Rationality) دارد؟
  • آیا انسان‌ها در یک جبر کامل زندگی می‌کنند یا «اراده آزاد» (Freedom of Will) دارند؟
فلاسفه‌ای در حال صحبت کردن در مورد فرایندهای ذهنی و رفتار

جدول جمع‌بندی

در این جدول که در مجله فرادرس تدوین شده است، انواع شاخه‌های روانشناسی، رویکردها و مدل‌های آن را به‌صورت یک‌جا مشاهده می‌کنیم. به‌عبارت دیگر، در یک نگاه مطلب روانشناسی چیست را مرور می‌کنیم.

روانشناسی در یک نگاه
انواع روانشناسی رویکردهای روانشناسی مدل درمانی روانشناسی
روانشناسی زیستی رویکرد رفتاری درمان روانکاوی
 عصب‌روانشناسی رویکرد روان‌کاوی درمان‌های روان‌پویشی به‌همراه انواع آن
روانشناسی ناهنجاری رویکرد انسان‌گرا درمان‌های رفتاری به‌هماره انواع آن
روانشناسی بالینی رویکرد شناختی تحلیل رفتار کاربردی
روانشناسی شناختی رویکرد گشتالت درمان‌های شناختی‌رفتاری به‌همراه انواع آن
روانشناسی آموزشی رویکرد زیستی درمان راه‌حل‌مدار
روانشناسی مثبت‌گرا رویکرد اجتماعی‌فرهنگی درمان انسان‌گرا
ناتوانی‌های ذهنی و رشدی رویکرد بوم‌شناختی درمان یکپارچه‌نگر
روانشناسی تجربی درمان وجودی
روانشناسی اجتماعی درمان گشتالت
روانشناسی تطبیقی خانواده درمانی
روانشناسی تحولی بیوفیدبک
روانشناسی قانونی نوروفیدبک
روانشناسی صنعتی‌وسازمانی روایت‌درمانی
روانشناسی شخصیت درمان بین‌فردی
روانشناسی سالمندی واقعیت‌درمانی
روانشناسی سلامت
روانشناسی تبلیغات
روانشناسی نظامی
روانشناسی فرهنگی
روانشناسی محیط‌‌گرا
روانشناسی تکاملی
روانشناسی ورزشی

سؤالات متداول

تا اینجا یادگرفتیم که روانشناسی چیست و با انواع دسته‌بندی‌های آن آشنا شده‌ایم، در ادامه سؤالات متداول را در این حوزه بررسی می‌کنیم.

۱. در کتاب یازدهم انسانی تعریف روانشناسی چیست

روانشناسی علم مطالعه رفتار و فرایندهای ذهنی (شناخت) است.

۲. تفاوت روان درمانگر با روان‌پزشک چیست

هر دوی آن‌ها به‌عنوان متخصصان سلامت روان فعالیت دارند. روان درمان‌گر عوامل ایجادکننده مشکل را تشخیص می‌دهد و از رویکردهای روان‌درمانی برای حل ریشه‌ای مشکل استفاده می‌کند. درحالی‌که روان‌پزشک با استفاده از دارو، نشانه‌های شدید اختلال‌های روانی را کنترل می‌کند.

۳. کارکرد روانشناسی در زندگی روزمره چیست

روانشناسی با تقویت مهارت‌های مربوط به «تعاملات اجتماعی» (Communication Skills)، مدیریت روابط، تنظیم هیجانات و مدیریت استرس به ما کمک می‌کند تا پیشرفت بیشتری در زندگی داشته باشیم. همچنین با شناخت توانمندی‌ها و ویژگی‌های شخصیتی، بهترین مسیر کاری را انتخاب می‌کنیم و روابط سالمی ایجاد می‌کنیم. همچنین با تقویت عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس، انگیزه و انرژی بیشتری در زندگی داشته و تاب‌آوری ما افزایش یابد. بعلاوه درصورت وجود انواع مشکلات روان‌شناختی مانند «بیش‌فعالی و بی‌توجهی» (Attention and Deficit Disorder)، «فرسودگی شغلی» (Bern out) و «اختلال افسردگی» (Depression Disorder)، می‌توانید از خدمات روان‌درمانی استفاده کنید.

۴. چه اختلالاتی برای روان‌درمانی مناسب‌تر هستند؟

بجز اختلال‌های طیف اسکیزوفرنی و دوقطبی، روانشناسی بر روی اختلال‌های دیگر، تأثیر قابل توجهی دارد. اما بر اختلال‌ افسردگی، اختلا‌های اضطرابی و انواع فوبیا تأثیر بسیار زیادی دارد.

۵. روانشناس زرد چیست؟

به مفاهیمی که بر اساس تحقیقات علمی یا نظریات معتبر نیست، «شبه‌علم» (Pseudoscience) گفته می‌شود. شبه‌علم در روانشناسی به روانشناسی زرد معروف است. البته این مفاهیم لزوماً اشتباه یا ناکارآمد نیستند، اما پشتوانه قدرتمندی ندارند.

۶. روانشناس کیست؟

روانشناس فردی‌ست که رفتار و فرایندهای ذهنی را ارزیابی کرده و راه‌هایی را برای پیش‌بینی یا تغییر آن می‌داند.

source

توسط expressjs.ir