در سبک کوبیسم، هنرمند به جای ترسیم ظاهر واقعی اشیا، آن‌ها را به شکل‌های هندسی (مثل مکعب، مثلث و دایره) می‌شکند و دوباره کنار هم می‌چیند تا ماهیت واقعی سوژه را از تمام زوایا به طور همزمان نشان دهد. تصور کنید یک لیوان را همزمان از بالا، روبرو و کنار ببینید و همه این زاویه‌ها را روی یک کاغذ تخت نقاشی کنید. به این کار کوبیسم یا حجم‌گرایی گفته می‌شود. در این مطلب از مجله فرادرس، قصد داریم ببینیم کوبیسم چیست و مهم‌ترین هنرمندان و آثار معروف آن کدامند. در گام بعدی، با تاریخچه شکل‌گیری کوبیسم آشنا می‌شویم و یاد می‌گیریم که نقش کوبیسم در معماری، طراحی لباس و حوزه‌‌هایی مانند ادبیات چه بوده است.

آنچه در این مطلب می‌آموزید:

  • یاد می‌گیرید نقاشی کوبیسم چیست و چرا در تاریخ هنر اهمیت دارد.

  • می‌آموزید نقاشی کوبیسم چه ویژگی‌هایی دارد و چگونه دیده می‌شود.

  • می‌توانید تفاوت کوبیسم تحلیلی و کوبیسم ترکیبی را تشخیص دهید.

  • آثار و هنرمندان مشهور سبک نقاشی کوبیسم را می‌شناسید.

  • یاد می‌گیرید کوبیسم چگونه شکل گرفت و با پرسپکتیو کلاسیک مقابله کرد.

  • با تأثیر سبک کوبیسم در ادبیات، عکاسی و معماری آشنا می‌شوید.

کوبیسم چیست؟ – به زبان ساده + نقاشی های معروف و هنرمندانکوبیسم چیست؟ – به زبان ساده + نقاشی های معروف و هنرمندان
فهرست مطالب این نوشته
997696

کوبیسم چیست؟

«کوبیسم» یا «حجم‌گرایی» (Cubism) یکی از مهم‌ترین سبک‌های نقاشی و هنری قرن بیستم است که در آن هنرمند سوژه را به اشکال و حجم‌های هندسی ساده تقسیم کرده و آن را همزمان از چند زاویه دید به تصویر می‌کشد. این سبک، برخلاف نقاشی کلاسیک که بر شباهت ظاهری تاکید دارد، به دنبال نمایش ساختار و ماهیت درونی اشیا است.

پابلو پیکاسو و ژرژ براک، با الهام از آثار پل سزان و هنر آفریقایی، از بنیان‌گذاران اصلی سبک کوبیسم در سال‌های ۱۹۰۷ تا ۱۹۱۴ بودند. واژه «کوبیسم» نخستین بار توسط یک منتقد هنری فرانسوی به کار رفت. او هنگام نقد یکی از آثار ژرژ براک، به شکل‌های هندسی غالب در نقاشی اشاره کرد و آن‌ها را شبیه «مکعب» دانست.

اگرچه این نام در ابتدا با نگاهی انتقادی و منفی استفاده می‌شد، اما تا سال ۱۹۱۱ به‌تدریج به عنوان نام رسمی این سبک هنری در میان هنرمندان و مردم رواج یافت. در نقاشی‌های کوبیستی، هنرمند سوژه را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم می‌کند و سپس این بخش‌ها را به شکلی انتزاعی و هندسی، متفاوت از ظاهر واقعی، دوباره کنار هم قرار می‌دهد.

هدف از نقاشی کوبیسم، نشان دادن یک سوژه از چند زاویه به طور همزمان و کنار گذاشتن شیوه‌های سنتی نقاشی مانند پرسپکتیو و سایه‌روشن است.

۸ مورد از ویژگی های نقاشی کوبیسم
ویژگی‌های نقاشی کوبیسم

در ادامه مطلب، ویژگی‌های نقاشی کوبیسم را مرور می‌کنیم و با نقاشی‌های مشهور و هنرمندان اثرگذار این سبک آشنا می‌شویم. پیش از شروع، پیشنهاد می‌کنیم برای آشنایی با تمام سبک‌های نقاشی، فیلم آموزش سبک شناسی در ارتباط بصری به همراه گواهینامه از فرادرس را تماشا کنید که لینک آن را برای دسترسی بهتر شما در ادامه آورده‌ایم.

ویژگی های نقاشی کوبیسم چیست؟

سبک نقاشی کوبیسم با مجموعه‌ای از ویژگی‌های مشخص مانند دارا بودن چند زاویه دید و نداشتن عمق و سایه روشن شناخته می‌شود که آن را از سبک‌های پیشین متمایز می‌کند. در فهرست زیر، مهم‌ترین ویژگی‌های این سبک را آورده‌‌ایم تا بهتر بفهمیم کوبیسم چیست:

  • تعدد زاویه دید: در سبک کوبیسم، هنرمند سوژه را طوری نمایش می‌دهد که بتوان آن را همزمان از چند زاویه مختلف در یک تصویر مشاهده کرد.
  • پالت رنگی محدود: آثار کوبیستی معمولاً با رنگ‌های خنثی مانند خاکستری، قهوه‌ای و سبز نقاشی می‌شوند و نورپردازی آن‌ها ساده و کنترل شده است تا تمرکز بیننده بیشتر روی اشکال متمرکز شود.
  • اولویت فرم: این سبک بر ساختار و فرم‌های هندسی اشیا تاکید دارد و جزئیات ظاهری اهمیت کمتری پیدا می‌کنند.
  • تاکید بر دوبعدی بودن تصویر: کوبیسم بر سطح تخت و دوبعدی بودن تصویر تاکید دارد و از ایجاد عمق کاذب پرهیز می‌کند.
  • حذف سنت‌های کلاسیک: هنرمندان کوبیست روش‌های سنتی نقاشی مانند پرسپکتیو، سایه‌روشن، حجم‌پردازی و کوتاه‌نمایی را کنار می‌گذارند.
  • نفی تقلید از طبیعت: در این سبک، تقلید دقیق از طبیعت رد می‌شود و تمرکز هنرمند بر بازنمایی ذهنی و برداشت هنرمند از سوژه است.

پس از درک این ویژگی‌ها، می‌توان شیوه نگاه کوبیسم به تصویر را بهتر فهمید. در این سبک، هنرمند عناصر بصری را ساده می‌کند و از نگاه تک‌زاویه‌ای فاصله می‌گیرد. برخلاف نقاشی‌های سنتی که سوژه را از یک نقطه دید ثابت نمایش می‌دهند، در کوبیسم تلاش می‌شود اشیا به‌گونه‌ای ترسیم شوند که بتوان آن‌ها را همزمان از چند زاویه مختلف دید.


با کمی دقت به نقاشی زیر که با نام «خانه‌های روستای لِستَک» (Houses at l’Estaque) شناخته می‌شود و اثر ژرژ براک است، می‌توانید این ویژگی‌ها را بهتر درک کنید و یاد بگیرید که کوبیسم چیست:

نقاشی خانه‌های روستای لستک از ژرژ براک
نقاشی «خانه‌های روستای لستک» از ژرژ براک

بر همین اساس، هنرمندان کوبیست به جای ترسیم دقیق ظاهر اشیا، آن‌ها را به شکل‌های ساده هندسی مانند مربع، مثلث و مکعب تبدیل می‌کردند زیرا هدف آن‌ها واقعیت‌نمایی نبود، بلکه نمایش ساختار و ماهیت درونی سوژه اهمیت داشت؛ یعنی نشان دادن آنچه ذهن درک می‌کند، نه صرفاً آنچه چشم می‌بیند.

به‌طور کلی، سبک کوبیسم به دو دوره اصلی کوبیسم تحلیلی و کوبیسم ترکیبی تقسیم می‌شود که در ادامه، ویژگی‌های هرکدام را توضیح می‌دهیم تا بتوانیم پاسخ کامل‌تری به سوال کوبیسم چیست، داده باشیم.

کوبیسم تحلیلی چیست؟

«کوبیسم تحلیلی» (Analytical Cubism | ۱۹۰۸ – ۱۹۱۲) نخستین مرحله شکل‌گیری سبک کوبیسم و کوبیسمی است که اغلب ما می‌شناسیم. در این شیوه، هنرمند سوژه را به اجزای ساده‌تر تقسیم می‌کند و آن را همزمان از چند زاویه مختلف نشان می‌دهد. هدف، شبیه‌سازی دقیق ظاهر اشیا نیست، بلکه درک ساختار و ماهیت آن‌ها است. به همین دلیل، فرم‌ها شکسته و به اشکال هندسی ساده تبدیل می‌شوند و رنگ‌ها نقش کمرنگ‌تری دارند.

پیش از کوبیسم، نقاشان معمولاً یک صحنه را از یک زاویه مشخص ترسیم می‌کردند و برای ایجاد عمق و حرکت از قواعدی مانند پرسپکتیو خطی و سایه‌روشن استفاده می‌کردند. پیکاسو و براک با ایده زاویه دید چندگانه، نشان دادند که ماهیت واقعی یک شی زمانی بهتر درک می‌شود که از زوایای مختلف دیده شود. آثار کوبیسم تحلیلی اغلب تک‌رنگ یا کم‌رنگ هستند و تاکید اصلی آن‌ها بر خط، فرم و ساختار است.

نقاشی گیتارزن پیر و نقاشی گیتارزن از آثار پابلو پیکاسو در کنار یکدیگر
نقاشی «گیتارزن» و نقاشی «گیتارزن پیر» از آثار پابلو پیکاسو که اولی مربوط به دوران کوبیسم تحلیلی و دومی مربوط به دوره آبی پیکاسو است.

تفاوت کوبیسم تحلیلی با آثار قبل از آن را می‌توان در مورد از آثار پیکاسو به نام‌های «گیتارزن» (The Guitar Player) و «گیتارزن پیر» (Old Guitar Player) به خوبی مشاهده کرد که در تصویر زیر آن‌ها را مشاهده می‌کنید. نقاشی گیتارزن پیر مربوط به دوران آبی پیکاسو بین سال‌های ۱۹۰۱ تا ۱۹۰۴ است که با رنگ‌های سبز و آبی و فضای غم‌آلود ترسیم می‌شدند. در سمت راست، نقاشی گیتارزن از پیکاسو را مشاهده می‌کنید که مربوط به اواخر دوران کوبیسم تحلیلی است.

کوبیسم ترکیبی چیست؟

«کوبیسم ترکیبی» (Synthetic Cubism | ۱۹۱۲ – ۱۹۱۴) دومین مرحله از جنبش کوبیسم است که می‌توانیم آن را نوعی کوبیسم مدرن دانست. در این دوره، هنرمندان علاوه بر مواد نقاشی، از مواد دیگری مانند کاغذ، روزنامه، پارچه یا اشیای ساده روزمره برای خلق آثار خود استفاده کردند و به همین دلیل به آن کوبیسم ترکیبی گفته می‌شد. این شیوه در نهایت، تکنیک کلاژ یا «اسمبلاژ» (assemblage) را ابداع کرد که نمونه‌ای از آن را به نام «بطری مارک کهنه، لیوان، گیتار و روزنامه» (Bottle of Vieux Marc, Glass, Guitar and Newspaper) در تصویر زیر مشاهده می‌کنید:

نمونه کوبیسم ترکیبی از پابولو پیکاسو
نقاشی «بطری مارک کهنه، لیوان، گیتار و روزنامه» (Bottle of Vieux Marc, Glass, Guitar and Newspaper) از پابلو پیکاسو

در کوبیسم ترکیبی، اشیا دوباره کنار هم چیده می‌شوند تا تصویری قابل تشخیص‌تر شکل بگیرد. فرم و هویت سوژه با استفاده از اشکال ساده و روی هم قرار گرفته نمایش داده می‌شوند و رنگ‌ها و جلوه‌های تزئینی بیشتر به کار می‌روند. این سبک به هنرمند امکان می‌دهد تصویری کامل‌تر و ملموس‌تر ایجاد کند. البته گاهی استفاده از متن یا اشیای روزمره باعث می‌شد کوبیسم ترکیبی با هنر تبلیغاتی یا جایگاه هنری پایین‌تر اشتباه گرفته شود.

حال که یاد گرفتیم کوبیسم چیست و ویژگی‌های آن کدامند، در ادامه، با نقاشی‌ها و آثار معروف کوبیستی آشنا می‌شویم.

نقاشی ها و آثار معروف سبک کوبیسم

نقاشی کوبیسم طیف متنوعی از آثار هنری را دربرمی‌گیرد که ازجمله مشهورترین آن‌ها می‌توانیم به مناظر قطعه قطعه شده ژرژ براک و نقاشی‌های کوبیسم چهره پابلو پیکاسو اشاره کنیم. در فهرست زیر نام آثار معروف سبک کوبیسم را مشاهده می‌کنید که به شما در درک اینکه کوبیسم چیست بسیار کمک می‌کند:

  • نقاشی «زن گریان» از پابلو پیکاسو
  • نقاشی «من و روستا» از مارک شگال
  • نقاشی «ویولن و شمعدان» از ژرژ براک
  • نقاشی «خانه‌های روستای لستک» از از ژرژ براک
  • نقاشی «پرتره پابلو پیکاسو» از خوان گریس
  • نقاشی «گیتار» از پابلو پیکاسو
  • نقاشی «خودنگاره کوبیست» از سالوادور دالی
  • نقاشی «گرنیکا» از پابلو پیکاسو
  • نقاشی «سایبان» از خوان گریس
  • نقاشی «عناصر مکانیکی» از فرنان لژه
آثار و نقاشی‌های معروف سبک کوبیسم
آثار و نقاشی‌های معروف سبک کوبیسم

در ادامه، نگاهی به این آثار خواهیم داشت و مشهورترین آن‌ها را به طور کامل بررسی می‌کنیم تا بهتر درک کنیم تفاوت بقیه آثار هنری با آثار مشهور کوبیسم چیست و بتوانیم آن‌ها را از هم تشخیص دهیم.

نقاشی کوبیسم چهره «زن گریان»

نقاشی «زن گریان» (The Weeping Woman) یکی از آثار تأثیرگذار پابلو پیکاسو، هنرمند برجستهٔ اسپانیایی است که در سال ۱۹۳۷ خلق شد. دوره‌ای که پیکاسو بارها به این مضمون عاطفی و دردناک بازگشت. نقاشی زن گریان که حال حاضر در موزه تیت مدرن لندن نگهداری می‌شود، رنج و آشفتگی درونی سوژه را به وضوح به تصویر می‌کشد.

نقاشی «زن گریان» (The Weeping Woman) از پابلو پیکاسو
نقاشی «زن گریان» (The Weeping Woman) از پابلو پیکاسو

پیکاسو در نقاشی زن گریان، با استفاده از فرم‌های شکسته و رنگ‌هایی زنده اما اندوهگین، تصویری تکان دهنده از غم و رنج ارائه می‌دهد. این نقاشی، در واقع، بخشی از واکنش این هنرمند به پیامد‌‌های جنگ داخلی اسپانیا است که آثاری مشهوری مانند گرنیکا نیز بر اساس آن‌ها خلق شد. «زن گریان» بیانگر درد همگانی و شخصی مردمی است که در آن دوران پرآشوب زندگی می‌کردند. زن گریان، نمونه‌ای برجسته از سبک کوبیسم و بیانگر توانایی پیکاسو در انتقال درد و احساسات انسانی از طریق هنر است.

نقاشی «من و روستا»

مارک شگال با خلق تابلوی «من و روستا» (I and the Village) در سال ۱۹۱۱ صحنه‌ای خودزندگی‌نامه‌ای از دوران کودکی شاگال در روسیه را به تصویر می‌کشد. این اثر فضایی سوررئال و رویاگونه دارد و از نمادهای فولکلور و عناصر شهر ویتبسک، محل رشد هنرمند، بهره می‌برد. این نقاشی سرشار از احساس است و بر خاطرات و تداعی‌های مهم زندگی شاگال تمرکز دارد. ترکیب‌بندی این نقاشی شامل بخش‌های هندسی درهم‌تنیده و رنگ‌هایی ترکیبی است که پرسپکتیو را برهم می‌زند و حس سردرگمی و ناپایداری را به بیننده منتقل می‌کند.

نقاشی «من و روستا» (I and the Village) از مارک شاگال
نقاشی «من و روستا» (I and the Village) از مارک شاگال

جالب است بدانید که نقاش و چاپگر روسی فرانسوی بود که در آثارش از تصویرسازی‌های رویایی و بیان احساسی عمیق استفاده می‌کرد. آثار او پیش از شکل‌گیری رسمی سوررئالیسم خلق شدند و به جای تکیه بر بازنمایی‌های سنتی هنری، بر تداعی‌های شاعرانه و شخصی استوار بودند. شاگال در طول فعالیت هنری خود با رسانه‌های گوناگونی کار کرد و آموزش نزد یک هنرمند شیشه‌های رنگی باعث شد به این هنر و مهارت‌های آن نیز علاقه‌مند شود.

نقاشی «ویولن و شمعدان»

تابلوی نقاشی «ویولن و شمعدان» (Violin and Candlestick) اثر ژرژ براک در سال ۱۹۱۰ یک طبیعت بی‌جان انتزاعی از ویولن و شمعدان را به تصویر می‌کشد. این اثر بر پایه یک ساختار شبکه‌ای شکل گرفته و از عناصر تجزیه‌شده‌ای تشکیل شده است که در کنار هم یک ترکیب واحد را می‌سازند و به بیننده امکان می‌دهند برداشت شخصی خود را از اثر داشته باشد.

نقاشی «ویولن و شمعدان» (Violin and Candlestick) اثر ژرژ براک
نقاشی «ویولن و شمعدان» (Violin and Candlestick) اثر ژرژ براک

این نقاشی با رنگ‌های خنثی مانند قهوه‌ای، خاکستری و مشکی اجرا شده و با سایه‌های متقابل و پرسپکتیوی تخت همراه است. ضربه‌قلم‌ها عمدتاً افقی و تخت هستند و خطوط تیز و مشخص، فرم‌ها را تعریف می‌کنند.

نقاشی «خانه‌های روستای لستک»

تابلوی «خانه‌های روستای لِستَک» (Houses at L’Estaque) اثر ژرژ براک در سال ۱۹۰۸ بازتابی از گذار از سبک پست‌امپرسیونیسم به کوبیسم آغازین (پروتوکوبیسم) است. در این اثر می‌توان تأثیر پل سزان را در ضربه‌قلم‌های یکنواخت و لایه‌های ضخیم رنگ مشاهده کرد. با این حال، براک با حذف خط افق و بازی با پرسپکتیو، عناصر انتزاعی کوبیسم را وارد اثر کرده است. خانه‌ها به‌صورت قطعه قطعه نمایش داده شده‌اند، سایه‌ها ناهماهنگ‌اند و پس‌زمینه با فرم‌های اصلی درهم می‌آمیزد.

تابلوی «خانه‌های روستای لِستَک» (Houses at L’Estaque) اثر ژرژ براک
تابلوی «خانه‌های روستای لِستَک» (Houses at L’Estaque) اثر ژرژ براک

ژرژ براک نقاش، چاپگر، طراح و مجسمه‌ساز فرانسوی بود که از چهره‌های برجسته جنبش‌های فوویسم و کوبیسم به شمار می‌آید. او در دوره شکل‌گیری اولیه کوبیسم ارتباط نزدیکی با پابلو پیکاسو داشت و با وجود تغییر در سبک و استفاده از رنگ‌ها، تا پایان فعالیت هنری‌اش به این جنبش وفادار ماند. آثار شاخص او با رنگ‌گذاری جسورانه و زاویه‌های تند و مشخص شناخته می‌شوند.

اثر «پرتره پابلو پیکاسو»

تابلوی «پرتره پابلو پیکاسو» (Portrait of Pablo Picasso) ادای احترامی از سوی «خوان گریس» (Juan Gris) به استاد و الهام‌بخش هنری‌اش، پابلو پیکاسو است که در سال ۱۹۱۲ خلق شد. این اثر یادآور کوبیسم تحلیلی با ساختارشکنی فضایی و زاویه‌های متناقض است، اما در عین حال ترکیبی هندسی منظم‌تر با سطوح رنگی مشخص و لکه‌های رنگی برجسته را نشان می‌دهد. زاویه‌های پس‌زمینه به تدریج در چهره پیکاسو حل می‌شوند و با تخت‌کردن فضا، سوژه را با پس‌زمینه در هم می‌آمیزند.

تابلوی «پرتره پابلو پیکاسو» (Portrait of Pablo Picasso) از خوان گریس
تابلوی «پرتره پابلو پیکاسو» (Portrait of Pablo Picasso) از خوان گریس

خوان گریس نقاش اسپانیایی و یکی از چهره‌های برجسته جنبش کوبیسم بود. او از هنرمندان پیشروی قرن بیستم به شمار می‌آمد و در پاریس در کنار هنرمندانی چون پابلو پیکاسو، ژرژ براک و «هنری ماتیس» (Henri Matisse) فعالیت می‌کرد. گریس همچنین برای «سرگئی دیاگیلف» (Sergei Diaghilev)، منتقد هنری و بنیان‌گذار «باله‌های روس»، طراحی صحنه باله انجام می‌داد. نقاشی‌های او به استفاده از رنگ‌های غنی، فرم‌های دقیق و بازتعریف فضای بصری شهرت دارند.

نقاشی «گیتار»

اثر «گیتار» (Guitar) از پابلو پیکاسو گذار میان کوبیسم تحلیلی و کوبیسم ترکیبی را نشان می‌دهد. این اثر ترکیبی از کلاژ و عناصر طراحی‌شده است و از کاغذ و بریده‌های روزنامه تشکیل شده که به آن عمق و بافت‌های متفاوتی می‌بخشند. در این اثر، بخش‌هایی گسسته و نامتقارن از یک گیتار دیده می‌شود که فقط از طریق شکل کلی و دایره مرکزی قابل تشخیص است.

نقاشی «گیتار» (Guitar) از پابلو پیکاسو
نقاشی «گیتار» (Guitar) از پابلو پیکاسو

رنگ‌بندی غالب این اثر شامل بژ، سیاه و سفید است که در تضاد با پس‌زمینه‌ای آبیِ روشن قرار می‌گیرد؛ تضادی که استفادهه جسورانه از رنگ در کوبیسم ترکیبی را برجسته می‌کند.

اثر «خودنگاره کوبیست»

تابلوی «خودنگاره کوبیستی» (Cubist Self-Portrait) نمونه‌ای روشن از آثار دالی در دوره کوبیستی او بین سال‌های ۱۹۲۲ تا ۱۹۲۳ و همچنین ۱۹۲۸ است. او در این دوره تحت تاثیر آثار پابلو پیکاسو و ژرژ براک قرار داشت و همزمان از منابع الهام دیگری نیز بهره می‌گرفت. این خودنگاره بازتابی از همین تأثیرات ترکیبی است. اثری که در مرکز آن ماسکی به سبک هنر آفریقایی دیده می‌شود و اطراف آن با عناصر کلاژگونه کوبیسم ترکیبی شکل گرفته و از طیف رنگی خنثی و محدود کوبیسم تحلیلی بهره می‌برد.

تابلوی «خودنگاره کوبیستی» (Cubist Self-Portrait) از سالوادور دالی
تابلوی «خودنگاره کوبیستی» (Cubist Self-Portrait) از سالوادور دالی

سالوادور دالی هنرمند اسپانیایی بود که ارتباطی نزدیک با جنبش سوررئالیسم داشت. آثار او از شناخته‌شده‌ترین و شاخص‌ترین نمونه‌های این سبک به شمار می‌آیند و دالی یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های آن محسوب می‌شود. هنر او به دقت بالا در اجرا شهرت دارد و اغلب با تصاویر رؤیاگونه، مناظر کاتالونیایی و عناصر عجیب و غیرمعمول شناخته می‌شود. با این حال، با وجود تمرکز اصلی‌اش بر سوررئالیسم، دالی در نیمه نخست قرن بیستم تجربه‌هایی در جنبش‌های دادائیسم و کوبیسم نیز داشت.

نقاشی «گرنیکا»

نقاشی «گرنیکا» (Guernica) یکی از مشهورترین آثار پابلو پیکاسو و از شناخته‌شده‌ترین آثار ضدجنگ در تاریخ هنر مدرن به شمار می‌آید. این نقاشی در واکنش به بمباران شهر گرنیکا، واقع در منطقهٔ باسک در شمال اسپانیا، در سال ۱۹۳۷ و به‌دست نیروهای فاشیست ایتالیا و آلمان نازی خلق شد.

در این اثر، گروهی از انسان‌ها و حیوانات دیده می‌شوند که قربانی خشونت‌های جنگی شده‌اند و برخی از آن‌ها به‌شدت آسیب دیده یا تکه‌تکه شده‌اند. «گرنیکا» با استفاده از رنگ‌های سیاه، سفید و خاکستری، خطوط نازک و فرم‌های هندسی شکسته اجرا شده و فضایی تلخ، پرتنش و تاثیرگذار را به نمایش می‌گذارد.

نقاشی «گرنیکا» (Guernica) از پابلو پیکاسو
نقاشی «گرنیکا» (Guernica) از پابلو پیکاسو

اثر «سایبان»

نقاشی «سایبان» (Sunblind) یکی دیگر از آثار مشهور خوان گریس است که در سال ۱۹۱۴ خلق شده است. در این اثر، تصویری از یک پرده بسته شده می‌بینیم بخشی از آن توسط یک میز چوبی پوشانده شده است. این اثر ترکیبی از زغال و گچ است و با عناصر کلاژ همراه شده است که بافت‌هایی مشابه آثار کوبیسم ترکیبی را ایجاد می‌‌‌کند. گریس با استفاده از پرسپکتیو و تغییر مقیاس بین میز و پرده، حس سردرگمی و عدم قطعیت را به بیننده منتقل می‌کند.

نقاشی «سایبان» (Sunblind) از خوان گریس
نقاشی «سایبان» (Sunblind) از خوان گریس

افزون بر این، رنگ آبی روشن هم در تضاد با میز مرکزی قرار دارد و هم آن را قاب‌بندی می‌کند و در عین حال، تنوع بافت و تعادل نامتقارن اثر را تقویت می‌کند.

نقاشی «عناصر مکانیکی»

نقاشی «عناصر مکانیکی» (Mechanical Elements) اثر «فرنان لژه» (Fernand Léger) و مربوط به سال ۱۹۲۰ است. در این اثر، با دنیایی شاد و تزئینی از مفصل‌ها، پیستون‌ها و اهرم‌های انتزاعی روبه‌رو هستیم. عناصر مکانیکی لگه در چارچوب خطوط ضخیم افقی و عمودی قرار گرفته و از دایره‌ها، بیضی‌ها، منحنی‌ها، خطوط مورب، مستطیل‌ها و خطوط موجی موازی تشکیل شده‌اند.

نقاشی «عناصر مکانیکی» (Mechanical Elements) اثر فرنان لژه
نقاشی «عناصر مکانیکی» (Mechanical Elements) اثر فرنان لژه

چیدمان ریتمیک و رنگ‌های روشن آن‌ها یادآور معماری شهری، شیوه‌های نوین حمل‌ونقل و فناوری‌هایی است که زمان و زندگی مدرن را متحول می‌کردند. این آثار برخلاف ظاهرشان، قطعات مکانیکی واقعی را نشان نمی‌دهند و هدف از ترسیم آن‌ها به این شکل، در واقع انتقال حس غیرشخصی و بی‌روحی عصر جدید ماشین‌ها است.

فرنان لژه یکی از هنرمندان برجسته و پرکار پاریس در نیمه نخست قرن بیستم بود. او از سال ۱۹۰۹ با جریان پیشروی کوبیسم همراه شد و آثارش را در کنار هنرمندانی چون «مارسِل دوشان» (Marcel Duchamp) و «کنستانتین برانکوزی» (Constantin Brâncuși) به نمایش گذاشت. آثار اولیه او تحت تأثیر کوبیسم شکل گرفت و پس از خدمت در جنگ جهانی اول، سبک انتزاعی شخصی خود را توسعه داد که سرعت و پویایی جامعه مدرن را بازتاب می‌داد.

هنرمندان مشهور سبک نقاشی کوبیسم

پاسخ به پرسش کوبیسم چیست فقط در صورتی کامل می‌شود که بتوانیم هنرمندان مشهور آن را بشناسیم.  کوبیسم با هنرمندان برجسته‌ای شناخته می‌شود که هر کدام به نوعی در شکل‌دهی و توسعه این سبک نقش داشته‌اند. از‌جمله مهم‌ترین نقاشان کوبیست می‌توانیم به هنرمندان جدول زیر اشاره کنیم:

نام هنرمند یا نقاش گرایش / نقش در کوبیسم اثر شاخص
پابلو پیکاسو بنیان‌گذار کوبیسم، نوآور رادیکال دوشیزگان آوینیون، گرنیکا
ژرژ براک کوبیسم تحلیلی، تمرکز بر هندسه و فرم خانه‌ها در لِستاک، لیوان روی میز
خوان گریس کوبیسم ترکیبی (سنتتیک)، نظم هندسی و رنگ گل‌ها، گیتار و روزنامه
روژه دو لا فرنه کوبیسم با تأثیر پست‌امپرسیونیسم توپخانه، فتح هوا
پاول کله کوبیسم انتزاعی، شاعرانه و مفهومی بادکنک قرمز، قلعه و خورشید
پل سزان پیشگام فکری کوبیسم، ساده‌سازی فرم‌ها سبد سیب‌ها، کوه سنت ویکتوار
جینو سورینی پیوند کوبیسم و فوتوریسم، نمایش حرکت قطار صلیب سرخ از میان روستا، رقص پان‌پان
ماری لورانسن کوبیسم شاعرانه با بیان زنانه دختران جوان، آپولینر و دوستانش
تامارا د لمپیکا کوبیسم تزئینی با گرایش آرت‌دکو شکوه، پرتره مادام بوکار

در ادامه، نگاه مختصری به زندگی و معروف‌ترین آثار هریک از این نقاشان خواهیم داشت تا بهتر درک کنیم نقش و کاربرد سبک نقاشی کوبیسم چیست.

مشهورترین نقاشان کوبیست به همراه عکس آن‌ها
مشهورترین نقاشان کوبیست

پیش از شروع، پیشنهاد می‌کنیم با مشاهده فیلم آموزش سبک شناسی در ارتباط بصری به همراه گواهینامه از فرادرس، تمام سبک‌های نقاشی و جنبش‌های هنری را به طور کامل بشناسید. در ادامه، یاد می‌گیریم نام افراد تاثیرگذار در جنبش کوبیسم چیست.

پابلو پیکاسو

«پابلو پیکاسو» (۱۸۸۱–۱۹۷۳ | Pablo Picasso) از چهره‌های محوری هنر مدرن و قهرمان کوبیسم بود. این نقاش و مجسمه‌ساز اسپانیایی با عبور مداوم از سبک‌ها و اندیشه‌های گوناگون و الهام از هنر غیرغربی و پیشاتاریخی، زبان بصری تازه‌ای خلق کرد. مسیری که گاه با اقدامات بحث‌برانگیز و حتی غیرقانونی همراه بود.

او از اوایل دهه ۱۹۰۰ با همکاری ژرژ براک به شکل‌دادن کوبیسم پرداخت. همانطور که در ابتدای مطلب گفته شد، در سبک کوبیسم هنرمندان تلاش می‌کنند که با تجزیه فضا به اشکال هندسی و نمایش همزمان زوایای مختلف، نماهای متفاوتی از سوژه را به نمایش بگذارند.

پابلو پیکاسو در کارگاه نقاشی
پابلو پیکاسو در کارگاه نقاشی

در سال ۱۹۰۷، پیکاسو و «گیوم آپولینر» (Guillaume Apollinaire)، شاعر فرانسوی، در سرقت دو مجسمه ایبریایی از موزه لوور نقش داشتند. اقدامی که نه با هدف مالی، بلکه برای مطالعه مستقیم این آثار انجام شد و به خلق شاهکار انقلابی «دوشیزگان آوینیون» انجامید. اثری که یکی از اثرگذارترین نقاشی‌های ۱۰۰ سال گذشته  به شمار می‌رود. چند سال بعد، در جریان سرقت «مونالیزا» از لوور (۱۹۱۱)، پیکاسو و آپولینر مدتی مظنون اصلی بودند تا اینکه دزد واقعی شناسایی شد. در کنار «دوشیزگان آوینیون»، اثر ماندگار «گرنیکا» نیز از مشهورترین آثار پیکاسو به شمار می‌رود.

پابلو پیکاسو به عنوان چهره محوری و بنیان گذار سبک کوبیسم
پیکاسو به عنوان مشهورترین چهره سبک کوبیسم شناخته می‌شود و دوشیزگان آوینیون و گرنیکا از مهم‌ترین آثار اون به شمار می‌روند.

ژرژ براک

«ژرژ براک» (Georges Braque | ۱۸۸۲ – ۱۹۶۳)، یکی از نزدیک‌ترین دوستان پیکاسو و آپولینر، یکی از مهم‌ترین چهره‌ها در شکل‌گیری کوبیسم بود. آثار او پایه مهمی برای نوشته‌های آپولینر درباره نظریه‌های هنر کوبیستی شدند و اصول و اهداف این جنبش را بیان کردند.

رادیکال‌ترین و پیشگامانه‌ترین آثار براک مربوط به دوره قبل از خدمت او در جنگ جهانی اول است. در جریان نبرد، او از نظر جسمی و روانی دچار آسیب شد و به‌طور موقت بینایی خود را از دست داد. با وجود این، او همچنان یک کوبیست وفادار باقی ماند و حتی پیکاسو را برای ترک اصول کوبیسم تحلیلی نقد می‌کرد، اما آثارش بار احساسی و فلسفی بیشتری پیدا کرد و گاه لحن وجودی نیز در آن‌ها دیده می‌شود.

ژرژ براک در سنین میانسالی
ژرژ براک در سنین میانسالی

آثار براک از شاخص‌ترین نقاشی‌های کوبیسم تحلیلی هستند که با سعی می‌کرد با تمرکز با هندسه و توجه اندک به رنگ‌ها، با رنگ‌های خاکستری و قهوه‌ای برداشت خود را از سوژه‌ها به مخاطب منتقل کند. نقاشی رنگ‌روغن «لیوان روی میز» (Glass on a Table) به خوبی این ویژگی‌ها را نشان می‌دهد.

نقاشی «لیوان روی میز» (Glass on the table) از ژرژ براک
نقاشی «لیوان روی میز» (Glass on the table) از ژرژ براک

خوان گریس

خوان گریس (Juan Gris | ۱۸۸۷-۱۹۲۷) هنرمند اسپانیایی و از چهره‌های شاخص کوبیسم، رویکردی متفاوت از هم‌نسلان خود داشت. او در جوانی آموزش آکادمیک هنر و نقاشی مکانیکی دید و به واسطه همین آموزش‌ها، توانست دقت هندسی و نظم ساختاری مناسبی پیدا کند. هدف گریس شوکه کردن مخاطب یا شکستن صرف سنت‌ها نبود و گریس، به دنبال خلق آثاری بود که در عین نوآوری، از جذابیت زیبایی‌شناختی برخوردار باشند.

او تحت تأثیر هنری ماتیس، از ترکیب‌های رنگی جسورانه بهره می‌برد و احساس را بر قواعد سخت ترجیح می‌داد. «گرتروود استاین» (Gertrude Stein)، کلکسیونر نامدار هنر، گریس را تنها هنرمندی می‌دانست که با استعداد و جسارت خود توان رقابت با پیکاسو را داشت.

خوان گریس هنرمند سو نقاش سبک کوبیسم - کوبیسم چیست
خوان گریس

بخش عمده آثار خوان گریس به کوبیسم ترکیبی تعلق دارد. در کوبیسم سنتیتک، نقاشی با کولاژ درهم می‌آمیزد و علاوه بر رنگ و بوم، از موادی چون روزنامه، کاغذدیواری و اشیا نیز استفاده می‌شود. نقاشی «گل‌ها» (Flowers) در سال ۱۹۱۴ نمونه‌ای شاخص از این رویکرد است که در قالب یک طبیعت بی‌جان با گل‌ها، فنجان قهوه و روزنامه، با اشکال ساده و هندسی، سطوح تخت و استفاده خلاقانه از کولاژ، بافت و جذابیت بصری ویژه‌ای ایجاد می‌کند.

نقاشی «گل‌ها» (Flowers) از خوان گریس
نقاشی «گل‌ها» (Flowers) از خوان گریس

روژه دو لا فرنه

«روژه دو لا فرنه» (Roger de la Fresnaye | ۱۸۸۵ – ۱۹۲۵) نقاش برجسته‌ای فرانسوی در اوایل قرن بیستم بود که به خاطر آثار پست‌امپرسیونیستی با تأثیرات کوبیسم شناخته می‌شد. او از خطوط قوی و اشکال هندسی رنگارنگ روی پس‌زمینه‌های ملایم استفاده می‌کرد تا ترکیب‌بندی‌هایی جذاب و خیره‌کننده خلق کند.

پرتره Roger de la Fresnaye نقاش پست امپرسیونیست و کوبیست
پرتره Roger de la Fresnaye نقاش پست امپرسیونیست و کوبیست

مشهورترین نقاشی او، «توپخانه» (Artillery)  است که در سال ۱۹۱۱ خلق شد و تصویر آن را در زیر مشاهده می‌کنید.

نقاشی «توپخانه» (Artillery) از «روژه دو لا فرنه»
نقاشی «توپخانه» (Artillery) از «روژه دو لا فرنه»

او اغلب در آثارش از زاویه دید بالا به پایین بهره می‌برد، گویی از هواپیما نگاه می‌کند و بدین ترتیب توانست چشم‌انداز هوایی را به نقاشی وارد کند.

علاوه بر این، او با رسانه‌ها و مواد مختلف آزمایش می‌کرد و گاهی رنگ روغن را با شن و گچ و دیگر اشیای روزمره ترکیب می‌کرد. به طور کلی، آثار روژه دو لا فرنه کاوش‌های انقلابی در کوبیسم و سبک امپرسیونیسم و پست‌امپرسیونیسم بودند که دروازه‌های جدیدی را در هنر مدرن باز کردند. در مطلب زیر از مجله فرادرس به طور کامل به توضیح سبک امپرسیونیسم پرداخته‌ایم.

پاول کله

«پاول کله» (Paul Klee | ۱۹۰۶ – ۱۹۴۰) یک نقاش و هنرمند گرافیک کوبیست بود که به خاطر آثار بازیگوش و گاه کودکانه‌اش شناخته می‌شد. کله در نقاشی‌های خود از کوبیسم استفاده می‌کرد و از موسیقی، ادبیات و تخیل الهام می‌گرفت تا به موضوعاتی مانند ماهیت زمان، زیبایی‌شناسی رنگ و طراحی، جنبه‌های متافیزیکی جهان و حتی بازی‌های زبانی و طنزهای رایج بپردازد.

پاول کله
پاول کله

سبک نقاشی انتزاعی کوبیستی او از خطوط، اشکال و رنگ‌هایی الهام می‌گرفت که در زندگی روزمره مشاهده می‌کرد. کله اغلب از عناصری مانند آتش یا دود استفاده می‌کرد تا آثار کوبیستی منحصربه‌فرد خود را خلق کند. دو اثر برجسته او در سبک کوبیسم، «بادکنک قرمز» (۱۹۲۲ | Red Ballon) و «قلعه و خورشید» (۱۹۲۸) هستند که هر دو رویکرد او به سبک‌های اکسپرسیونیسم و کوبیسم را نشان می‌دهند. به این صورت که ترکیب‌بندی ساده با جزئیات درخشان و جذابیت بالای رنگی را می‌توان در آثار او مشاهده کرد.

نقاشی بادکنک قرمز را در زیر مشاهده می‌کنید:

نقاشی «بادکنک قرمز» (Red Balloon) از »پاول کله»
نقاشی «بادکنک قرمز» (Red Balloon) از »پاول کله»

پاول سزان

«پل سزان» (Paul Cézanne | ۱۸۳۹ – ۱۹۰۶) از اعضای جنبش کوبیسم نبود، زیرا در سال ۱۹۰۶، پیش از شکل‌گیری رسمی آن، درگذشت. با این حال، سزان یکی از مهم‌ترین پیشگامان فکری هنرمندان کوبیست به‌شمار می‌آید. او که در زمره نقاشان پست امپرسیونیسم قرار می‌گیرد، باور داشت می‌توان هر شیء یا پدیده‌ای را به اشکال هندسی ساده مانند دایره، مربع و مثلث تقلیل داد.

آقای پاول سزان
پاول سزان

نقاشی‌های طبیعت بی‌جان سزان، به‌ویژه در اواخر قرن نوزدهم، اشیا را از چند زاویه به‌طور همزمان نمایش می‌دهند. برای مثال، مانند نقاشی «سبد سیب» (The Basket of Apples | ۱۸۹۳) که میوه‌ها را هم از بالا و هم از پهلو نشان می‌دهد با اینکه همگی روی سطحی تخت قرار گرفته‌اند، مهم‌ترین شرط کوبیسم را داراست. به گفته خوان گریس، سزان با تبدیل بطری به استوانه، راه را برای بازآفرینی فرم‌ها توسط نسل‌های بعد هموار کرد.

نقاشی «سبد سیب‌ها» (The Basket of Apples) از پاول سزان
نقاشی «سبد سیب‌ها» (The Basket of Apples) از «پاول سزان»

تأثیر او حتی به هنرمندان اکسپرسیونیسم انتزاعی رسید، زیرا سزان نشان داد که نقاشی می‌تواند بیشتر بر ساختار، فرم و احساس تکیه کند تا اینکه شباهت دقیق به واقعیت را نقطه تمرکز خود قرار دهد.

جینو سورینی

«جینو سورینی» (Gino Severini | ۱۸۸۳ – ۱۹۶۶) هنرمند ایتالیایی، از چهره‌های مهم جنبش فوتوریسم بود که پس از جنگ جهانی اول از آن فاصله گرفت و مسیر شخصی‌تری را دنبال کرد. فوتوریست‌ها ابتدا از کوبیسم برای مقابله با هنر سنتی استفاده می‌کردند، اما به‌تدریج آن را سبکی ایستا دانستند و تمرکز خود را بر نمایش حرکت، سرعت و تاثیر اشیا بر فضا گذاشتند.

جینو سورینی در نمایشگاه نقاشی
جینو سورینی هنرمند ایتالیایی

سورینی بیشتر عمرش را در پاریس گذراند و با هنرمندانی چون پیکاسو، براک، گریس و آمادئو مودیلیانی معاشرت داشت. او پس از ترک فوتوریسم، پویایی این جنبش را در آثار کوبیستی خود حفظ کرد.

اثر «قطار صلیب سرخ از میان یک روستا عبور می‌کند» (۱۹۱۵ | Red Cross Train Passing a Village) نمونه‌ای شاخص از نگاه او به حرکت و سرعت است؛ نقاشی‌ای با فضاهای تجزیه شده و تضاد رنگی شدید که نیروی قطار را القا می‌کند. سورینی در سال‌های پایانی عمر به نئوکلاسیسیسم گرایش یافت و از بازگشت به سبک‌های سنتی دفاع کرد.

نقاشی کوبیستی «قطار صلیب سرخ از میان روستا عبور میکند» (Red Cross Train Passing a Village)
نقاشی کوبیستی «قطار صلیب سرخ از میان روستا عبور میکند» (Red Cross Train Passing a Village) از «جینو سورینی»

ماری لورانسن

«ماری لورانسن» (Marie Laurencin | ۱۸۸۳ – ۱۹۵۶) یکی از زنان نادری بود که با جنبش کوبیسم مرتبط شد. زیبایی‌شناسی پرخاشگرانه و مردانه و هندسه سخت، معمولاً با هنر زنانه همراه نبود، اما لورنسین یکی از معدود هنرمندان رادیکالی بود که قوانین را شکست. او در کنار ژرژ براک هنر می‌آموخت و تنها زن حاضر در نمایشگاه «خانه کوبیستی» در سال ۱۹۱۲ بود. ماری علاوه بر دستاوردهای پیشروانه‌اش، او شاعری پرکار، طراح صحنه تئاتر و تصویرگر کتاب نیز بود و آثار ژان کوکتو و ادگار آلن پو را تصویرگری کرد.

نقاش مشهور زن خانم Marie Laurencin
نقاش مشهور زن خانم Marie Laurencin

هنر لورنسین کاملاً کوبیستی نبود، اما می‌توانیم با اطمینان بالایی بگوییم به‌طور گسترده‌ای عناصر کوبیستی را در ترکیب‌بندی و جزئیات پس‌زمینه آثار خود به کار می‌برد. یکی از مشهورترین نقاشی‌های او با عنوان «دختران جوان» (The Young Girls) شباهت عجیبی به آثار پیشگامانه پیکاسو دارد، اما در عین حال، شاعرانه‌تر است.

تامارا د لمپیکا

«تامارا د لمپیکا» (Tamara de Lempicka | ۱۸۸۹ – ۱۹۸۰) شاگرد دو هنرمند برجسته، آندره لوتِ کوبیست و موریس دِنیِ پست‌امپرسیونیست بود. او از دِنی گرایش‌های تزئینی و توجه به جزئیات را آموخت و از لوت، توانایی تبدیل خطوط تند کوبیستی به بیانی سیال و رمانتیک را کسب کرد که در نهایت به شکل‌گیری روح هنر دکو در آثارش انجامید.

نقاش مشهور لهستانی در سبک کوبیسم «تامارا د لمپیکا»
نقاش مشهور لهستانی در سبک کوبیسم «تامارا د لمپیکا»

لمپیکا برای نجات خانواده‌اش از بحران مالی به نقاشی روی آورد. او و همسر لهستانی‌اش پس از انقلاب، از امپراتوری روسیه گریختند و بدون سرمایه و ارتباطات در پاریس ساکن شدند. بخشی از شهرت او به شخصیت اجتماعی ساخته‌شده‌اش به عنوان زنی ثروتمند و آزاداندیش مرتبط بود.

اثر شاخص او «شکوه» (۱۹۳۲) پرتره‌ای سرزنده و احساسی از زنی جوان است. زنی با موهای قرمز و مجعد آراسته به خوشه‌های انگور سبز که با رنگ چشم‌ها هماهنگ‌اند و در برابر پس‌زمینه‌ای انتزاعی از سیاه، خاکستری و سفید قرار گرفته‌اند.

نقاشی «شکوه» از «تامارا د لمپیکا»
نقاشی «شکوه» از «تامارا د لمپیکا»

در بخش‌های قبلی این مطلب به طور کامل یاد گرفتیم که نقاشی کوبیسم چیست و چه ویژگی‌هایی دارد. در گام بعدی، با مشهورترین آثار سبک نقاشی کوبیسم آشنا شدیم و هنرمندان مشهور کوبیست و آثار مشهور هرکدام را شناختیم. در بخش بعدی، قصد داریم نگاهی به تاریخچه سبک کوبیسم و افراد اثرگذار در شکل‌گیری این سبک داشته باشیم.

نقاشی کوبیسم از کجا و چگونه شکل گرفت؟

جنبش کوبیسم فراتر از یک تغییر ساده در سبک نقاشی، یک انقلاب تمام‌عیار در درک بصری انسان بود. این جنبش که در سال ۱۹۰۷ میلادی در فرانسه متولد شد، در واقع پاسخی هنرمندانه به جهانی بود که با سرعت سرسام‌آوری تحت تأثیر اختراعات جدید، تکنولوژی و کشفیات علمی مدرن تغییر می‌کرد. اما برای درک اینکه کوبیسم چطور توانست تمام قواعد چندصدساله هنر اروپا را زیر و رو کند، باید به ریشه‌های شکل‌گیری آن نگاهی دقیق‌تر بیندازیم. در جدول زیر، خلاصه‌ای از این مسیر را مشاهده می‌کنید که در ادامه در مورد آن بیشتر توضیح می‌دهیم:

سال رویداد رویداد مهم نقش رویداد در شکل‌گیری کوبیسم
سال ۱۹۰۶ نمایشگاه آثار پل سزان در پاریس پایه‌گذاری نگاه هندسی به فرم
سال ۱۹۰۷ خلق نقاشی «دوشیزگان آوینیون» توسط پیکاسو آغاز انقلاب کوبیسم
سال ۱۹۰۸ همکاری پیکاسو و براک شکل‌گیری زبان کوبیستی
سال‌های ۱۹۰۸–۱۹۱۲ کوبیسم تحلیلی تجزیه فرم و حذف پرسپکتیو
سال ۱۹۱۲ ابداع کوبیسم ترکیبی (کلاژ) ورود مواد واقعی به نقاشی
پس از سال ۱۹۲۰ گسترش جهانی کوبیسم تأثیر بر جنبش‌های مدرن
سال ۱۹۳۷ خلق شاهکار «گرنیکا» بلوغ کوبیسم در بیان سیاسی

میراث سزان و شوک دوشیزگان آوینیون

همه چیز از نمایشگاه مروری بر آثار پل سزان در «سالن پاییز» (Salon d’Automne) پاریس شروع شد. نگاه متفاوت سزان به فرم‌های هندسی، تأثیری عمیق بر نسل جوان هنرمندان گذاشت. در سال ۱۹۰۷، پابلو پیکاسو با الهام از این نگاه و ادغام آن با ساختارهای بدوی ماسک‌های آفریقایی، هنر مصر و آشور و مجسمه‌های ایبریایی، تابلوی جنجالی «دوشیزگان آوینیون» را خلق کرد که متاسفانه از آوردن تصویر آن در مجله فرادرس معذوریم.

این اثر به قدری رادیکال بود که حتی ژرژ براک، که بعدها صمیمی‌ترین همکار پیکاسو در این مسیر شد، با دیدن آن در ابتدا شوکه شد. با این حال، این دو هنرمند خیلی زود دست به دست هم دادند تا زبان بصری جدیدی برای عصر مدرن خلق کنند.

تصویری از جوانی ژرژ براک و پابلو پیکاسو در کارگاه های نقاشی - کوبیسم چیست
جوانی ژرژ براک و پابلو پیکاسو در کارگاه های نقاشی

تولد مکعب‌ها و نبرد با پرسپکتیو

تا پیش از کوبیسم، نقاشی به مثابه پنجره‌ای بود که با استفاده از پرسپکتیو خطی و تکنیک سایه‌روشن، توهم عمق را روی بوم تخت ایجاد می‌کرد. کوبیسم این «پنجره» را شکست. هنرمندان این سبک معتقد بودند که نقاشی باید یک سطح تخت دوبعدی باشد. بنابراین، آن‌ها به جای نمایش یک شیء از یک زاویه ثابت، آن را به قطعات هندسی تجزیه کرده و از چندین زاویه دید مختلف به طور همزمان به تصویر می‌کشیدند. نام این سبک نیز زمانی تثبیت شد که منتقدی به نام «لوئیس ووسل» (Louis Vauxcelles)، با دیدن نقاشی «خانه‌های روستای لستگ» اثر براک، آن‌ها را به تمسخر «عجایب مکعبی» نامید. غافل از اینکه، همین نام به عنوان نام اصلی این سبک انتخاب شد.

دوره های کوبیسم چیست؟

همانطور که در بخش ابتدایی مطلب و در توضیح اینکه کوبیسم چیست، اشاره شد، کوبیسم در مسیر تکامل خود دو دوره مهم و سرنوشت‌ساز را پشت سر گذاشت که در اینجا نیز به آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • «کوبیسم تحلیلی» (Analytical Cubism): در این دوره، تمرکز بر تجزیه شدید فرم‌ها بود. پالت رنگی بسیار محدود و سرد انتخاب می‌شد تا حواس بیننده از ساختار پرت نشود. در این فاز، هنرمندان دیگری چون خوان گریس، فرنان لژه، «آلبر گلیز» (Albert Gleizes) و «ژان متزینگر» (Jean Metzinger) نیز به توسعه این زبان بصری کمک کردند.
  • «کوبیسم ترکیبی» (Synthetic Cubism): از سال ۱۹۱۲، هنرمندان با ابداع تکنیک کلاژ، اشیای واقعی مثل قطعات روزنامه و پارچه را وارد بوم کردند. در این دوره، علاوه بر پیشگامان، هنرمندانی مانند «روبر دولونه» (Robert Delaunay) با وارد کردن رنگ‌های شادتر، روح تازه‌ای به این سبک بخشیدند.
ویژگی‌های دوره تحلیلی و ترکیبی کوبیسم
ویژگی‌های دوره تحلیلی و ترکیبی کوبیسم

میراث سبک نقاشی کوبیسم چیست؟

اگرچه دوران طلایی کوبیسم تا اواخر دهه ۱۹۲۰ ادامه یافت، اما تأثیر آن به مرزهای نقاشی محدود نماند و این جنبش توانست در کشورهای مختلف زمینه‌ساز سبک‌های مختلفی شود.

برای مثال، کوبیسم در کشور ایتالیا زیربنای سبک «فوتوریسم یا آینده‌نگری» (Futurism)، در انگلیس جنبش «دَوَران‌گری» (Vorticism)، در روسیه «ساخت‌گرایی» (Constructivism) و در آلمان جنبش «اکسپرسیونیسم یا هیجان‌نمایی» (Expressionism) را بنا کرد. افزون بر این، سبک‌های هنری دادائیسم و سورئالیسم نیز با وام گرفتن این ایده که هنر نباید صرفاً تقلیدی از واقعیت باشد، از نگاه کوبیستی به اشیاء استفاده کردند تا پیش‌فرض‌های فرهنگی درباره «هنر والا» (High Art) و «هنر عامیانه» (Low Art) را به چالش بکشند.

تأثیر کوبیسم حتی به ادبیات و دنیای مد نیز سرایت کرد. نویسندگانی چون جیمز جویس، گرترود استاین و ویلیام فاکنر در روایت‌های مدرن خود و طراحان برجسته‌ای چون پل پوآره و کوکو شنل در طراحی‌های خود از منطق کوبیستی الهام گرفتند. حتی موسیقی‌دانان ردپای این جنبش را در آثار ایگور استراوینسکی جستجو می‌کنند.

در پایان جنگ جهانی اول، سبک کوبیسم توانسته بود خود را به عنوان یک زبان بصری جدید در دنیای مدرن به اثبات برساند. با اینکه جنبش اصلی در سال ۱۹۲۰ و پس از مدت نسبتا کوتاهی به پایان رسید، بسیاری از هنرمندان کوبیست تا قرن‌ها به خلق آثار این سبک ادامه دادند و این جنبش اثر خود را در هنر مدرن به وضوح نشان داد. خلق شاهکار گرنیکا در سال ۱۹۳۷ اثر پیکاسو، با ترکیب ۴۰ سال تجربه او در فرم‌های شکسته و تکنیک‌های کوبیستی، نشان داد که این سبک چگونه می‌تواند به رساترین فریاد جهانی علیه بمباران‌های نازی‌ها و فجایع جنگ تبدیل شود و تا به امروز به عنوان یکی از باارزش‌ترین آثار هنری جهان باقی بماند.

۵ مورد از سبک‌های تاثیرپذیرفته از سبک کوبیسم - کوبیسم چیست
۵ مورد از سبک‌های تاثیرپذیرفته از سبک کوبیسم

حالا که به خوبی یاد گرفتیم کوبیسم چیست و نقاشی کوبیسم چه ویژگی‌هایی دارد، در ادامه، نگاهی به تاثیر این سبک در حوزه‌های ادبیات، عکاسی، معماری و طراحی لباس خواهیم داشت.

تاثیر سبک کوبیسم در ادبیات چیست؟

کوبیسم فقط یک انقلاب در هنرهای تجسمی نبود، بلکه با ورود به دنیای ادبیات، شیوه روایتگری و ساختار زبان را نیز به کلی دگرگون کرد. نویسندگان و شاعران کوبیست تلاش کردند تا همان تکنیک «خرد کردن واقعیت» و «نمایش زوایای مختلف» را که پیکاسو روی بوم اجرا می‌کرد، در قالب واژگان پیاده‌سازی کنند.

در ادبیات کلاسیک، داستان معمولاً مسیری مستقیم و زمان‌بندی‌شده را طی می‌کند. اما ادبیات کوبیستی با الهام از نقاشی‌های این سبک، روایت خطی را درهم‌شکست. در این آثار، خواننده به جای دنبال کردن یک مسیر واحد، با قطعاتی پراکنده از افکار، خاطرات و حوادث روبه‌رو می‌شود که همگی در یک لحظه واحد ارائه می‌شوند. این سبک به جای «توصیف» واقعیت، آن را «تجزیه» کرده و دوباره در ذهن خواننده بازسازی می‌کند. نام‌های بزرگی در مسیر کوبیسم ادبی پیشگام بودند که در فهرست زیر به نام آن‌ها اشاره کرده‌ایم:

  • «گرترود استاین» (Gertrude Stein): او که از نزدیکان پیکاسو بود، با استفاده از تکرار کلمات و ساختارهای نحوی غیرمعمول، تلاش کرد تا حسی بصری و مادی به کلمات ببخشد.
  • «گیوم آپولینر» (Guillaume Apollinaire): او با ابداع «کالیگرام‌ها» (اشعار تصویری)، کلمات را به گونه‌ای روی کاغذ می‌چید که شکل فیزیکی سوژه شعر (مانند برج ایفل یا یک اسب) را بسازند؛ پیوندی بی‌نظیر میان متن و تصویر.
  • «تی اس الیوت» (T.S. Eliot) و «ازرا پاوند» (Ezra Pound): این نویسندگان با بهره‌گیری از تکنیک «جریان سیال ذهن» (Stream of Consciousness)، واقعیت را از دریچه آگاهی‌های چندگانه و متکثر روایت کردند که شباهت بسیاری به پرسپکتیوهای لایه‌لایه کوبیسم دارد.

به طور خلاصه، کوبیسم ادبی با استفاده از تکنیک‌هایی نظیر اثر کلاژ و حذف علائم نگارشی سنتی، خواننده را از یک ناظر غیرفعال به یک مشارکت کننده تبدیل کرد که باید قطعات پازل متن را در ذهن خود کنار هم بگذارد تا به معنای نهایی دست یابد.

شاعران و نویسندگانی که از سبک کوبیسم در نوشته های خود بهره بردند - کوبیسم در ادبیات چیست
شاعران و نویسندگانی که از سبک کوبیسم در نوشته های خود بهره بردند.

کوبیسم در عکاسی

در پاسخ به این سوال که کوبیسم چیست، به این موضوع اشاره کردیم که هنرمندان در این سبک به به جای نمایش موضوع از یک زاویه، چندین دیدگاه مختلف را به طور همزمان در یک تصویر واحد ارائه می‌دهد. در این سبک، سوژه به انبوهی از اشکال هندسی خرد می‌شود تا وجوه و زوایای مختلف آن به صورت یکپارچه پیش چشم مخاطب قرار بگیرد.

با گذشت زمان، عکاسان با دنبال کردن ردپای نقاشان کوبیست، شروع به تجربه این سبک کردند تا مرزهای عکاسی سنتی را جابه‌جا کنند. آن‌ها عکاسی از یک سوژه را از زوایای مختلف آغاز کردند و سپس این نماهای تکه‌تکه شده را در قالب یک ترکیب‌بندی واحد در کنار هم قرار دادند. حاصل این کار، یک «عکس کوبیستی» است. پرسپکتیوی درهم‌شکسته که بیننده را وادار می‌کند فراتر از ظاهر بدیهی اشیاء را ببیند.

یکی از نمونه‌های کلاسیک عکاسی کوبیستی، آثار موسوم به «متصل‌کننده‌ها» «Joiners» اثر دیوید هاکنی است. هاکنی با استفاده از عکس‌های فوری (پولاروید) و فوتومونتاژ، مجموعه‌ای از عکس‌ها را مانند کلاژ در کنار هم می‌چیند تا یک صحنه را از زوایای گوناگون به تصویر بکشد. این تکنیک سرهم‌کردن چندین عکس در یک قاب، شباهت بسیار نزدیکی به دارا بودن چند زاویه دید در مکتب کوبیسم دارد.

از آثار مجموعه joiners عکاس مشهور دیوید هاکنی
از آثار مجموعه joiners عکاس مشهور دیوید هاکنی

تأثیر کوبیسم بر عکاسی مدرن غیرقابل انکار است. این جنبش افق‌های جدیدی را پیش روی عکاسان باز کرد تا با فرم، ترکیب‌بندی در عکاسی و پرسپکتیو بازی کنند. همچنین الهام‌بخش ابداع تکنیک‌های نوین عکاسی از جمله «فوتومونتاژ»، «نوردهی چندگانه» (Multiple Exposure) و «عکاسی قطعه قطعه» (Fragmented Photography) شد.

علاوه بر این، کوبیسم شیوه ادراک ما از عکس را به طور اساسی تغییر داده است. این سبک، تصور سنتی از عکاسی به عنوان بازتابی واقع‌گرایانه از جهان را به چالش کشیده و بیننده را ترغیب می‌کند تا در سطحی عمیق‌تر با تصویر درگیر شود.

سبک کوبیسم در معماری

معماری کوبیستی، با الهام از آثار پیکاسو و براک، تلاش کرد تا ساختمان را از حالت یک توده صلب و یکپارچه خارج کند. در این سبک، حجم‌های ساختمانی به قطعات هندسی (مانند مکعب، هرم و مثلث) تجزیه می‌شوند. معماران کوبیست، به جای طراحی نماهای تخت، به دنبال ایجاد تداخل فضایی بودند. به گونه‌ای که مرز میان درون و بیرون ساختمان و همچنین طبقات مختلف، در هم شکسته شود. این رویکرد باعث شد ساختمان‌ها نه از یک زاویه، بلکه به صورت چندبعدی و پویا درک شوند.

جمهوری چک، و به ویژه شهر پراگ، کانون اصلی ظهور معماری کوبیستی در جهان بود. معمارانی نظیر «پاول جاناک» (Pavel Janák) و «جوزف گوچار» (Josef Gočár) از پیشگامان این سبک بودند. یکی از نمونه‌های درخشان، «خانه مدونای سیاه» (House of the Black Madonna) در پراگ است که در آن گوشه‌های تیز، سطوح شکسته و هندسه چندوجهی، حس حرکت و تضاد را در ساختار بنا ایجاد کرده است.

نمایی از ساختمان خانه مدونای سیاه برای نشان دادن اثر سبک کوبیسم در معماری
نمایی از ساختمان «خانه مدونای سیاه» (House of the Black Madonna) در پراگ

تأثیر کوبیسم فراتر از ساختمان‌های صرفاً کوبیستی بود و زیربنای فکری بسیاری از جنبش‌های بعدی نظیر «دِ استایل» (The Style) و «ساخت‌گرایی» (Constructivism) را شکل داد. معماران بزرگی همچون «لو کوربوزیه» (Le Corbusier) با استفاده از مفهوم «شفافیت» و «پلان آزاد»، از منطق کوبیسم برای تعریف دوباره فضای زندگی استفاده کردند. در واقع، معماری مدرن مدیون کوبیسم است چرا که این جنبش به معماران آموخت ساختمان می‌تواند مجموعه‌ای از صفحات و احجام باشد که در فضا شناورند.

نمونه زیبای بعدی، «سالن کنسرت والت دیزنی» (Walt Disney Concert Hall) در شهر لس آنجلس است که تصویر آن را در زیر می‌بینید:

سالن کنسرت والت دیزنی در لس آنجلس
«سالن کنسرت والت دیزنی» (Walt Disney Concert Hall) در شهر لس آنجلس

یکی دیگر از ساختمان‌های مشهور با معماری کوبیسم، ساختمان «خانه مکعبی» (Cube house) است که در شهر روتردام کشور هلند واقع شده است.

خانه مکعبی در روتردام هلند
ساختمان «خانه مکعبی» (Cube house) در روتردام

اثر سبک کوبیسم در طراحی لباس چیست؟

در این بخش، قصد داریم یاد بگیریم تاثیر کوبیسم در طراحی لباس چیست. یکی دیگر از حوزه‌هایی که تحت تاثیر تحولات سبک هنری کوبیسم قرار گرفت، حوزه مد و فشن و در نهایت، طراحی لباس بود. جنبش کوبیسم با ورود به دنیای مد و فشن، تعریف سنتی از پیکر انسان و لباس را دگرگون کرد. مد، به عنوان شکلی از هنر کاربردی، به سرعت از ساختارشکنی‌های هندسی پیکاسو و براک الهام گرفت تا لباس را از یک پوشش صرف، به یک مجسمه متحرک تبدیل کند.

در طراحی مد کوبیستی، تمرکز از تاکید بر خطوط طبیعی بدن به سمت ایجاد فرم‌های انتزاعی و زاویه‌دار تغییر یافت. طراحان با الهام از کوبیسم تحلیلی و ترکیبی، شروع به استفاده از الگوهای هندسی، برش‌های نامتقارن و تکه‌دوزی‌هایی کردند که یادآور تکنیک کلاژ بود. لباس‌ها دیگر صرفاً از منحنی‌های بدن پیروی نمی‌کردند، بلکه خود دارای حجم‌های مستقل (مانند شانه‌های تیز و دامن‌های سازه‌ای) بودند که به فیگور انسان ابعادی چندگانه می‌بخشید.

زنی ایستاده با لباسی به سبک کوبیسم
نمونه استفاده از کوبیسم در طراحی لباس

ازجمله اشخاص برجسته طراحی لباس کوبیستی می‌توانیم به افراد زیر اشاره کنیم:

  • «پل پوآره» (Paul Poiret): او با حذف بالاتنه‌های تنگ و استفاده از ساختارهای ساده و پارچه‌هایی با طرح‌های گرافیکی جسورانه، مسیر را برای مدرنیسم هموار کرد.
  • «کوکو شنل» (Coco Chanel): شنل با الهام از سادگی هندسی، لباس‌هایی با خطوط مستقیم و کاربردی طراحی کرد که آزادی حرکت را به زنان بازگرداند.
  • «سونیا دلونه» (Sonia Delaunay): او با ابداع سبک «همزمانی» (Simultanism)، نقاشی را مستقیماً بر روی پارچه آورد. طراحی‌های او شامل بلوک‌های رنگی متضاد و اشکال هندسی بود که با حرکت بدن، جلوه‌ای پویا و لایه لایه ایجاد می‌کرد.

با گذشت زمان، کوبیسم همچنان منبع الهام بزرگی برای طراحان آوانگارد است. برندهایی نظیر «ویکتور اند رولف» (Viktor & Rolf) و «ری کاواکوبو» (Comme des Garçons) با بازی با تناسبات اغراق‌آمیز و خرد کردن فرم لباس، مستقیماً از فلسفه زوایای دید متعدد در کوبیسم بهره می‌برند.

آزمون سنجش یادگیری

در این مطلب از مجله فرادرس، توضیح دادیم که سبک کوبیسم چیست و چه ویژگی‌هایی دارد. در گام بعدی، با مشهورترین آثار و نقاشی‌های کوبیستی و هنرمندان اثرگذار در این سبک آشنا شدیم و تاریخچه شکل‌گیری و تاثیر سبک کوبیسم را در حوزه‌هایی مانند معماری، طراحی لباس و ادبیات شناختیم.

در این بخش، قصد داریم با ارائه یک آزمون چهارگزینه‌ای، میزان آشنایی خود را با سبک کوبیسم بسنجیم. این آزمون شامل ده سوال چهارگزینه‌ای است. برای پاسخ‌گویی، کافی است در هر سوال گزینه صحیح را انتخاب کرده و روی آن کلیک کنید. پس از انتخاب پاسخ، با کلیک روی گزینه «مشاهده پاسخ صحیح» می‌توانید جواب درست را ببینید.

برای رفتن به سؤال‌های بعدی نیز همین روند را دنبال کنید. به ازای هر پاسخ صحیح، یک امتیاز به شما تعلق می‌گیرد و در پایان آزمون، با انتخاب گزینه «دریافت نتیجه آزمون» می‌توانید امتیاز نهایی خود را مشاهده کنید. به این ترتیب، می‌توانید ارزیابی مناسبی از میزان یادگیری خود در مورد سوال کوبیسم چیست به دست بیاورید.

۱. بنیان‌گذاران اصلی سبک کوبیسم چه کسانی بودند؟

۱. پابلو پیکاسو و پل سزان

۲. ژرژ براک و پل سزان

۳. پابلو پیکاسو و ژرژ براک

۴. خوان گریس و فرنان لژه

ژرژ براک و پابلو پیکاسو با همکاری و الهام گرفتن از آثار هنرمندان پیشین مانند پاول سزان و مجسمه‌های آفریقایی سبک تازه‌ای ایجاد کردند که نگاه سنتی به نقاشی را دگرگون می‌کرد. اهمیت کوبیسم در نوآوری فکری و شکستن قواعد تصویری است.

۲. هدف اصلی هنرمندان کوبیست از شکستن فرم‌ها و نمایش چند زاویه دید در یک تصویر چه بود؟

۱. ایجاد شباهت هرچه بیشتر به طبیعت

۲. نمایش حرکت و سرعت اشیا

۳. نمایش ساختار و ماهیت درونی اشیا

۴. افزایش جلوه‌های تزئینی و رنگی

هدف اصلی این بود که فراتر از ظاهر سطحی اشیا، ساختار و جوهره درونی آنها دیده شود. در واقع، کوبیست‌ها می‌خواستند به جای تقلید ساده از طبیعت یا تزئین، ماهیت واقعی اشیا و روابط بین بخش‌های مختلف آن‌ها را کشف کنند.

۳. تفاوت اصلی کوبیسم تحلیلی و کوبیسم ترکیبی در چیست؟

۱. حذف کامل فرم‌های هندسی در کوبیسم ترکیبی

۲. استفاده از مواد واقعی و کلاژ در کوبیسم ترکیبی

۳. تمرکز بیشتر بر پرسپکتیو در کوبیسم تحلیلی

۴. محدود شدن رنگ‌ها در کوبیسم ترکیبی

در مرحله ترکیبی، هنرمندان شروع به اضافه کردن مواد واقعی مانند روزنامه و پارچه به بوم کردند تا عمق و بافت بیشتری ایجاد شود، در حالی که مرحله تحلیلی بیشتر بر تجزیه فرم‌ها تمرکز داشت.

۴. کدام نقاشی پابلو پیکاسو به‌عنوان یکی از مهم‌ترین آثار ضدجنگ تاریخ هنر شناخته می‌شود؟

۲. دوشیزگان آوینیون

ین اثر با تصویرگری خشونت و رنج ناشی از جنگ داخلی اسپانیا، پیامی اجتماعی و سیاسی قوی منتقل می‌کند و هدف آن هشدار و ابراز مخالفت با جنگ است و نمی‌توانیم صرفاً زیبایی یا فرم هنری را کاربرد آن بدانیم.

۵. پالت رنگی رایج در کوبیسم تحلیلی معمولاً شامل چه رنگ‌هایی است؟

۱. رنگ‌های تند و درخشان

۲. رنگ‌های گرم مانند قرمز و نارنجی

۳. رنگ‌های خنثی مانند خاکستری و قهوه‌ای

۴. رنگ‌های مکمل متضاد

مشاهده پاسخ تشریحی برخی از سوالات، نیاز به عضویت در مجله فرادرس و ورود به آن دارد.

۶. معماری کوبیستی بیش از همه در کدام کشور و شهر رشد کرد؟

۱. فرانسه – پاریس

۲. آلمان – برلین

۳. جمهوری چک – پراگ

۴. ایتالیا – رم

مشاهده پاسخ تشریحی برخی از سوالات، نیاز به عضویت در مجله فرادرس و ورود به آن دارد.

۷. چه تکنیکی در کوبیسم ترکیبی معرفی شد؟

۱. استفاده صرف از رنگ‌های خنثی و محدود

۲. تمرکز بر پرسپکتیو کلاسیک و حجم طبیعی

۳. کلاژ و چسباندن مواد واقعی مانند روزنامه و پارچه روی بوم

۴. نقاشی خطی دقیق و جزئیات واقع‌گرایانه

مشاهده پاسخ تشریحی برخی از سوالات، نیاز به عضویت در مجله فرادرس و ورود به آن دارد.

۸. سبک نقاشی کوبیسم چگونه توانست بر ادبیات اثرگذار باشد؟

۱. داستان‌ها به صورت خطی و زمان‌بندی‌شده روایت می‌شوند.

۲. نویسندگان کوبیست تمرکز بر تصاویر دقیق و طبیعی داشتند.

۳. روایت داستان خرد و قطعه‌قطعه شد و خواننده باید پازل متن را در ذهن کنار هم بگذارد.

۴. کوبیسم در ادبیات تنها بر شعر تصویری تاکید داشت و داستان کوتاه را تغییر نداد.

مشاهده پاسخ تشریحی برخی از سوالات، نیاز به عضویت در مجله فرادرس و ورود به آن دارد.

source

توسط expressjs.ir