به گزارش ایسنا، دکتر عبدالرضا سروقدمقدم، دانشیار پژوهشکده مهندسی سازه پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، در نشست «کاهش خطر لرزهای در کشور با آمادهسازی زیرساختها، استفاده از فناوریهای نوین و صنعتیسازی ساختوسازها» که در محل پژوهشگاه برگزار شد، با اشاره به برگزاری نشستی در این زمینه با مدیران شرکتهای ساختمانی افزود: در آن جلسه تأکید شد که لازم است محصولات و فناوریهای نوین بهصورت موردی مورد بررسی قرار گیرد تا مشخص شود در چه شرایطی میتوان این مصالح را در پروژهها بهکار گرفت. همچنین جلسهای با حضور نمایندگان صنعت نفت داشتیم؛ صنعتی که بهدلیل ماهیت واحدها و تنوع تجهیزات، تبعات لرزهای گستردهتری نسبت به یک ساختمان معمولی دارد. به همین دلیل موضوع پدافند غیرعامل و نیازهای این حوزه مورد تأکید قرار گرفت.
سروقدمقدم اظهار کرد: متأسفانه نمونههای خسارت در کشورهای همسایه دیده شده و این امکان وجود دارد که در تهران و سایر شهرهای کشور نیز با چنین رخدادهایی مواجه شویم. ازاینرو مسئولیت جامعه سازه و مهندسی زلزله بسیار سنگین است. نخستین نکته این است که مشخص شود «نیاز نوین» دقیقاً کجا مطرح میشود و تا چه حد رعایت میشود.
دانشیار پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله خاطر نشان کرد: نگرانی اصلی ما عملکرد سازه است، چون اکنون آییننامهها فراتر از گذشته عمل میکنند و الزامات بیشتری نسبت به قبل دارند؛ الزاماتی که پیشتر فقط برای ساختمانهای مهم مانند بیمارستانها یا صنایع دیده میشد، اما اکنون در ساختمانهای متداول نیز مطرح است.
وی ادامه داد: درحالحاضر وقتی سازهای ساخته میشود، فقط بر اساس معیار حداقلی آییننامه ارزیابی نمیشود؛ بلکه رفتار عملکردی آن مدنظر است. مشابه تصادف خودرو که ممکن است بدنه آسیب ببیند، اما فضای سرنشین حفظ شود، در زلزله نیز ممکن است برخی اجزای ساختمان آسیب ببینند، اما هدف این است که سازه بتواند انرژی را مستهلک کرده و پابرجا بماند. البته اگر شدت زلزلهای مانند کرمانشاه تکرار شود، نمیتوان تضمینی برای عدم تخریب کامل همه ساختمانها داد و باید واقعبین بود.
وی گفت: استفاده از میراگرها در برخی پروژهها تجربه شده و ساختمانهای مهم مانند مراکز درمانی سفارشهای خاصی برای تجهیزات حفاظتی دارند. اینها نشان میدهد سطح الزامات جهانی تغییر کرده و تأکید بیشتری بر ایمنی سازهها شکل گرفته است.
سروقدمقدم اظهار کرد: از اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی تاکنون دستورکارهای متعددی در این حوزه مطرح شده و اکنون ابزارهای مختلف، نرمافزارها و روشهای ارزیابی عملکرد در اختیار مهندسان است. در سالهای اخیر نیز تلاشهای ارزشمندی در کشور انجام شده، چرا که خسارتهای غیرمستقیم زلزله چندین برابر خسارت مستقیم است و در برخی کشورها بازگشت به شرایط عادی ماهها یا سالها طول کشیده است.
وی با بیان اینکه نباید تصور کرد که یک هفته پس از زلزله همه تبعات از بین میرود، تأکید کرد: تجربه جهانی نشان میدهد باید این دوره زمانی را تا حد امکان کاهش داد تا خدمات حیاتی سریعتر احیا شوند.
وی افزود: برای این منظور لازم است شاخصهای کمی مشخصی در آییننامهها مورد توجه قرار گیرد. یکی از شاخصهای مهم، «زمان بازیابی» است که میان همه شاخصهای تابآوری، قابل اندازهگیریتر و قابل اتکاتر است. اما درحالحاضر جهتدهی روشنی برای آن وجود ندارد و بخشهای زیادی از اجزای سازه در این شاخص نقش دارند.
این عضو هیأت علمی تأکید کرد: اکنون مهندسی کشور ابزارها و روشهای لازم را در اختیار دارد، اما انتخاب هدف و مسیر باید دقیقتر باشد تا منجر به برداشتهای گمراهکننده نشود. اگر سیستم سقف یا اجزای سازه با هزینهای اندک ارتقاء یابد، تأثیر آن در کاهش زمان بازیابی و افزایش تابآوری بسیار قابل توجه خواهد بود و ارزش سرمایهگذاری را دارد.
سروقدممقدم در ادامه با اشاره به ضرورت بازنگری در تجربههای گذشته، گفت: تلاشهای زیادی پشت این اقدامات بوده و لازم است این تجربیات دوباره آسیبشناسی شده و حتی با سامانههای کنترلی و فناوریهای نوین تلفیق شود تا بتوان به اهداف تعیینشده دست یافت.
وی افزود: هدف ما این است که اگر در تهران یا سایر شهرها با خرابی ناشی از زلزله مواجه شویم، سازهها و سامانههای حیاتی بتوانند عملکرد قابل قبولی داشته باشند و از جان افراد محافظت کنند. اما این اقدامات بهتنهایی کافی نیست و باید توجه داشت که مسیر پیشرو نیازمند برنامهریزی و تقویت بیشتر است.
انتهای پیام