همه ما از دوران مدرسه خاطرات تلخ و شیرین زیادی داریم. برای تقویت زبان انگلیسی می‌توان این خاطرات را در قالب داستان‌های کوتاه انگلیسی نوشت. خواندن این داستان‌ها، آن‌هم به زبان انگلیسی، هم خاطرات را زنده می‌کند و هم ما را با لغات و اصطلاحات کاربردی و دستور زبان مناسب برای سطوح مقدماتی آشنا می‌کند. در این مقاله، ۱۰ داستان کوتاه انگلیسی در مورد مدرسه را به زبان ساده و با ترجمه فارسی و تلفظ صوتی در اختیار شما قرار می‌دهیم.

آنچه در این مطلب می‌آموزید:

  • با داستان‌های کوتاه مدرسه آشنا خواهید شد

  • با نحوه آموزش زبان انگلیسی در سطح Elementary آشنا می‌شوید.

  • با گوش دادن به فایل صوتی داستان‌ها، مهارت لیسنینگ خود را تقویت خواهید کرد.

  • به بهبود مهارت درک مطلب خود کمک خواهید کرد.

  • دامنه واژگان خود را تقویت می‌کنید.

۱۰ داستان کوتاه انگلیسی در مورد مدرسه – به زبان ساده + ترجمه و فایل صوتی۱۰ داستان کوتاه انگلیسی در مورد مدرسه – به زبان ساده + ترجمه و فایل صوتی
فهرست مطالب این نوشته
997696

هدف از خواندن این داستان‌های کوتاه به زبان انگلیسی این است که مهارت‌های چهارگانه زبان انگلیسی خود را تقویت کنیم. بیشتر این خاطرات مربوط به زمان گذشته است و به همین دلیل باعث تقویت زمان‌های انگلیسی به‌ویژه انواع زمان گذشته می‌شود. برای هر داستان، لغات کاربردی را نیز با معنی توضیح داده‌ایم.

داستان کوتاه انگلیسی در مورد مدرسه

داستان کوتاه انگلیسی در مورد مدرسه شامل خاطراتی است که عمدتاً در گذشته اتفاق افتاده‌اند و به همین دلیل می‌توانند به تقویت گرامر، به‌ویژه زمان‌های گذشته کمک کنند. وقتی با ساختارهای واژگانی و دستوری در قالب داستان آشنا می‌شویم، یادگیری به شکل بهتر و ماندگارتری رخ خواهد داد، زیرا کلمات در متن استفاده شده‌اند و کاربرد آن‌ها را می‌توانیم بهتر درک کنیم. از نظر آموزشی داستان‌های کوتاه در مورد مدرسه، به دلایل زیر در یادگیری و تثبیت زبان انگلیسی مفید هستند:

  • باعث تقویت مهارت خواندن و درک مطلب می‌شوند.
  • دامنه لغات را بهبود می‌بخشند.
  • به تقویت مکالمه روزمره کمک می‌کند.
  • کمک می‌کنند تا با ساختارهای مختلف گرامری آشنا شویم.

در این آموزش به ۱۰ داستان کوتاه انگلیسی در مورد مدرسه اشاره می‌کنیم که همراه با ترجمه فارسی و تلفظ صوتی در دسترس شما قرار گرفته است.

یادگیری مهارت‌های زیان با داستان کوتاه انگلیسی
یادگیری مهارت‌های زیان با داستان کوتاه انگلیسی

داستان اول: First Day of School

اولین داستان کوتاه انگلیسی در مورد مدرسه، درباره «خاطره اولین روز مدرسه» است. قبل از این‌که داستان را بخوانید، با لغات مهم آن آشنا شوید که در جدول زیر ارائه شده است.

خجالتی shy
هم‌کلاسی classmate
معرفی کردن introduce
صمیمی friendly
پچ‌پچ کردن whisper

متن داستان کوتاه اول

First Day of School

All the students were sitting in the classroom. When Sara walked in, everyone was looking at her. It was her first day at a new school. She felt shy.

The teacher smiled and said, “Welcome to our class, Sara.” The teacher asked her to sit in an empty chair. Sara sat down quietly. She was worried, but she tried to smile.

A classmate next to Sara said hello and introduced herself. Her name was Emily. Emily was friendly and shared her book with Sara.

Sara was still a little shy, but she felt better. While the teacher was talking, Sara and Emily were whispering about the lesson. They were already becoming friends.

At the end of the day, Sara was not as shy as before. She made a new friend and she was happy.

ترجمه داستان​

اولین روز مدرسه

همه‌ دانش‌آموزان در کلاس نشسته بودند. وقتی سارا وارد شد، همه به او نگاه کردند. آن روز، اولین روزش در یک مدرسه‌ جدید بود. کمی خجالت‌زده شده بود.

معلم لبخند زد و گفت: «به کلاس ما خوش آمدی، سارا.» از او خواست روی صندلی خالی بنشیند. سارا آرام نشست. نگران بود، اما سعی کرد لبخند بزند.

دانش‌آموزی که کنار سارا نشسته بود، سلام کرد و خودش را معرفی کرد. اسمش امیلی بود. امیلی مهربان بود و کتابش را با سارا به اشتراک گذاشت.

سارا هنوز کمی معذب بود، اما احساس بهتری داشت. وقتی معلم صحبت می‌کرد، سارا و امیلی آهسته درباره‌ درس پچ‌پچ می‌کردند. کم‌کم داشتند با هم دوست می‌شدند.

در پایان روز، سارا دیگر مثل قبل خجالتی نبود. او دوست جدید پیدا کرده بود و خوشحال بود.

اگر مطلب را تا اینجا مطالعه و اولین داستان کوتاه در مورد مدرسه را بررسی کرده‌اید، در ادامه این مطلب، سایر داستان‌ها را نیز به همین ترتیب آورده‌ایم.

برای مطالعه بیشتر این نوع مطالب و دسترسی همیشگی به آن‌ها در موبایل خود، پیشنهاد می‌کنیم که اپلیکیشن رایگان مجله فرادرس را نصب کنید.

برای نصب اپلیکیشن رایگان مجله فرادرس، کلیک کنید.

داستان دوم: The Art Class

داستان دوم درباره «کلاس هنر» است. قبل از این‌که داستان را بخوانید، با لغات مهم آن آشنا شوید که در جدول زیر ارائه شده است.

ریختن، پاشیدن spill
کثیفی mess
تصادف، اتفاق accident
دستمال پارچه‌ای cloth
 با دقت careful

متن داستان کوتاه دوم

The Art Class

It was art class, and Tom and his classmates were painting pictures. His friend Anna was painting a big yellow sun. Everyone was having fun.

Suddenly, Tom’s elbow hit a cup of water, and it spilled all over the table. The water mixed with paint and made a big mess. Tom felt scared. “I’m sorry!” he said. It was an accident.

The teacher quickly brought a cloth to clean up. Anna helped Tom clean the table. Other classmates helped too.

Soon, the table was clean again. Tom’s painting was a little wet, but it was okay. He thanked his friends.

After that, the students continued their art. Tom was more careful with his elbows. The art class ended well, and everyone was still smiling.

ترجمه داستان​

کلاس هنر

کلاس هنر بود و تام و هم‌کلاسی‌هایش مشغول نقاشی کردن بودند. دوستش آنا داشت یک خورشید بزرگ زرد می‌کشید. همه داشتند خوش می‌گذراند.

ناگهان آرنج تام به یک لیوان آب خورد و آب روی میز ریخت. آب با رنگ قاطی شد و همه‌جا را کثیف کرد. تام ترسید. گفت: «متأسفم! ناخواسته بود.»

معلم سریع یک دستمال پارچه‌ای آورد تا میز را تمیز کند. آنا به تام کمک کرد تا میز را پاک کند. بقیه‌ هم‌کلاسی‌ها هم کمک کردند.

خیلی زود میز دوباره تمیز شد. نقاشی تام کمی خیس شده بود، اما مشکلی نداشت. او از دوستانش تشکر کرد.

بعد از آن، دانش‌آموزان به نقاشی‌شان ادامه دادند. تام بیشتر مراقب بود که آرنجش دوباره به چیزی نخورد. کلاس هنر به خوبی تمام شد و همه همچنان لبخند به لب داشتند.

آموزش زبان انگلیسی سطح Elementary با فرادرس

یکی از راه‌‌های یادگیری زبان انگلیسی برای سطوح مبتدی این است که در کنار استفاده از کتاب‌های آموزشی، از منابع کمک‌آموزشی مانند فیلم یا سریال هم کمک بگیریم. برای این منظور، فرادرس فیلم‌‌هایی را تهیه کرده است که برای سطوح مقدماتی مناسب است و مباحث گوناگونی را در بر می‌گیرد. هدف از این آموزش‌ها تقویت مهارت‌های چهارگانه زبان انگلیسی است که به تسلط بیشتر زبان‌آموزان کمک می‌کند. برای مشاهده فیلم‌های آموزش زبان انگلیسی سطح Elementary روی لینک زیر کلیک کنید.

تصاویر آموزش زبان انگلیسی سطح elementary در فرادرس
برای مشاهده فیلم‌های آموزش زبان انگلیسی سطح Elementary در فرادرس روی تصویر کلیک کنید.

داستان سوم: The Ball on the Roof

داستان سوم درباره «توپی روی پشت‌بام مدرسه» است. قبل از این‌که داستان را بخوانید، با لغات مهم آن آشنا شوید که در جدول زیر ارائه شده است.

زنگ تفریح recess
حیاط مدرسه playground
پشت بام roof
نردبان ladder
گیر کردن stuck

متن داستان کوتاه سوم

The Ball on the Roof

It was recess, and the children were playing on the playground. Some kids were playing soccer. They were kicking the ball and running. Everyone was having fun.

Suddenly, one boy kicked the ball too hard. The ball flew up onto the school roof and got stuck there. All the children ran to see the ball and looked up.

They could see the ball on the roof, but they could not reach it. Some students were jumping to reach the ball, but it was too high. While they were trying, a teacher went to get a ladder.

The teacher climbed up the ladder and took the ball down. All the children cheered. The teacher gave the ball back to the kids. They thanked the teacher and continued to play. After that, they did not kick the ball so high again.

ترجمه داستان​

توپ بالای پشت‌‌ بام

زنگ تفریح بود و کودکان در حیاط مدرسه بازی می‌کردند. بعضی از بچه‌ها فوتبال بازی می‌کردند. آن‌ها توپ را شوت می‌کردند و می‌دویدند. همه خوش می‌گذراندند.

ناگهان، یکی از پسرها توپ را خیلی محکم زد. توپ به طرف سقف مدرسه پرتاب شد و آنجا ماند. همه‌ بچه‌ها دویدند تا توپ را ببینند و به بالا نگاه کردند.

آن‌ها توپ را روی سقف می‌دیدند، اما نمی‌توانستند به آن برسند. بعضی از دانش‌آموزان برای رسیدن به توپ تلاش می‌کردند، اما خیلی بالا بود. در همین حین، یکی از معلم‌ها رفت تا نردبان بیاورد.

معلم از نردبان بالا رفت و توپ را برداشت. همه‌ بچه‌ها تشویق کردند. معلم توپ را به بچه‌ها بازگرداند. آن‌ها از معلم تشکر کردند و دوباره به بازی ادامه دادند. بعد از آن، دیگر توپ را این‌قدر محکم و بالا نزدند.

فواید یادگیری زبان با داستان انگلیسی
فواید یادگیری زبان با داستان انگلیسی

داستان چهارم: The Field Trip

داستان چهارم درباره «گردش علمی» است. قبل از این‌که داستان را بخوانید، با لغات مهم آن آشنا شوید که در جدول زیر ارائه شده است.

گردش علمی field trip
باغ‌وحش zoo
هیجان‌زده excited
زرافه giraffe
برکه، حوض pond

متن داستان کوتاه چهارم

The Field Trip

It was the day of the school field trip to the zoo. All the students were very excited. They got on the bus with their teacher in the morning.

At the zoo, the children saw many animals. The lions were sleeping under a tree. The elephants were drinking water from a pond. Giraffes were eating leaves from tall trees.

The students pointed and smiled. They took pictures of the animals. A monkey made a funny face, and everyone laughed.

The class ate lunch at the zoo. In the afternoon, they watched a bird show. By the end of the day, the children were tired but happy. They got back on the bus and returned to school. It was a great day for everyone.

ترجمه داستان​

گردش علمی

روزی بود که مدرسه به گردش علمی به باغ‌وحش می‌رفت. همه‌ دانش‌آموزان خیلی هیجان‌زده بودند. آن‌ها صبح همراه معلم‌شان سوار اتوبوس شدند.

در باغ‌وحش، کودکان حیوانات زیادی دیدند. شیرها زیر درخت خوابیده بودند. فیل‌ها از حوض آب می‌خوردند. زرافه‌ها برگ‌های درختان بلند را می‌خوردند.

دانش‌آموزان اشاره می‌کردند و لبخند می‌زدند. آن‌ها از حیوانات عکس گرفتند. میمونی ادای بامزه‌ای درآورد و همه خندیدند.

کلاس در باغ‌وحش ناهار خورد. بعدازظهر، آن‌ها نمایش پرندگان را تماشا کردند. در پایان روز، کودکان خسته اما خوشحال بودند. آن‌ها دوباره سوار اتوبوس شدند و به مدرسه برگشتند. روز فوق‌العاده‌ای برای همه بود.

معلمی در حال کتاب خواندن برای بچه‌ها در مدرسه

داستان پنجم: Lunchtime Surprise

داستان پنجم درباره «سورپرایز در وقت ناهار مدرسه» است. قبل از این‌که داستان را بخوانید، با لغات مهم آن آشنا شوید که در جدول زیر ارائه شده است.

کافه cafeteria
سهیم شدن، با هم استفاده کردم share
فراموش کردن forget
نیم half
مهربان kind

متن داستان کوتاه پنجم

Lunchtime Surprise

It was lunch time at school. The students were eating in the cafeteria. Some children were buying food, and others were opening their lunch boxes.

Amy opened her bag and saw nothing inside. She forgot her lunch at home. Amy felt hungry and a little sad. She watched her classmates eating their food.

Lily was eating a sandwich and saw that Amy was sad. Lily offered to share her lunch. She broke her sandwich in half and gave one half to Amy. She also gave Amy an apple from her bag. Amy said thank you and started eating.

The two girls sat together and ate happily. Amy was happy to have a friend like Lily. Lily was happy to help her friend. Amy thought Lily was very kind.

ترجمه داستان​

سورپرایز به وقت ناهار

وقت ناهار مدرسه بود. دانش‌آموزان در سالن غذاخوری غذا می‌خوردند. بعضی از کودکان غذا می‌خریدند و بعضی دیگر ظرف‌های ناهار خود را باز می‌کردند.

امی کیفش را باز کرد و دید چیزی داخل آن نیست. او ناهار خود را در خانه جا گذاشته بود. امی گرسنه و کمی ناراحت شد. او به هم‌کلاسی‌هایش که مشغول خوردن غذا بودند نگاه می‌کرد.

لیلی در حال خوردن ساندویچ بود و دید که امی ناراحت است. لیلی پیشنهاد داد که ناهارش را با امی تقسیم کند. او ساندویچش را نصف کرد و نیمی از آن را به امی داد. همچنین از کیفش یک سیب به امی داد. امی تشکر کرد و شروع به خوردن کرد.

دو دختر کنار هم نشستند و با خوشحالی غذا خوردند. امی خوشحال بود که دوستی مثل لیلی دارد. لیلی هم خوشحال بود که به دوستش کمک کرده است. امی با خودش فکر کر که لیلی خیلی مهربان است.

عناصر یادگیری داستان انگلیسی
عناصر یادگیری داستان انگلیسی

داستان ششم: Exam Day

داستان ششم درباره «روز امتحان» است. قبل از این‌که داستان را بخوانید، با لغات مهم آن آشنا شوید که در جدول زیر ارائه شده است.

امتحان exam
عصبی، مضطرب nervous
آرام شدن relieved
احساس افتخار کردن proud
قبول شدن (در امتحان) pass (an exam)

متن داستان کوتاه ششم

Exam Day

It was exam day. The students had a big math exam in the morning. John studied hard all week for the exam. Still, he was nervous before it started.

During the exam, all the students were very quiet. The only sound was the clock on the wall.

John answered every question. He checked his answers twice. He finished before the time ended and sat back in his chair. When the exam was over, he felt relieved that it was finished.

The next day, the teacher returned the exam papers. John passed the exam with a high score. He was very proud of himself. He went home and told his family the good news.

ترجمه داستان​

روز امتحان بود. دانش‌آموزان صبح یک امتحان بزرگ ریاضی داشتند. جان تمام هفته برای امتحان سخت درس خوانده بود. با این حال، قبل از شروع امتحان عصبی بود.

در طول امتحان، همه‌ دانش‌آموزان بسیار ساکت بودند. تنها صدایی که شنیده می‌شد، صدای ساعت روی دیوار بود.

جان به همه‌ سوال‌ها پاسخ داد و پاسخ‌هایش را دو بار بررسی کرد. قبل از پایان زمان، کارش تمام شد و روی صندلی‌اش نشست. وقتی امتحان تمام شد، احساس آرامش کرد که همه چیز به پایان رسیده است.

روز بعد، معلم برگه‌های امتحان را بازگرداند. جان با نمره‌ بالا قبول شد. او بسیار به خود افتخار کرد و به خانه رفت تا خبر خوب را به خانواده‌اش بگوید.

زنی در حال نگاه کردن به پنجره

داستان هفتم: Sports Day

داستان هفتم درباره «روز ورزش» است. قبل از این‌که داستان را بخوانید، با لغات مهم آن آشنا شوید که در جدول زیر ارائه شده است.

مسابقه race
برنده شدن win
خوشحالی کردن cheer
خط پایان finish line
مدال medal

متن داستان کوتاه هفتم

Sports Day

It was Sports Day at school. There were many games and races for the students. Ben was in the 100-meter race. He was a fast runner, and he really wanted to win.

The whistle blew and the race began. Ben ran as fast as he could. His classmates were cheering loudly. Ben crossed the finish line in first place. He won the race!

Everyone cheered for him. A teacher gave Ben a gold medal for winning. Ben smiled as the teacher put the medal around his neck. He felt very happy. His friends and teacher were happy for him too.

ترجمه داستان​

روز ورزش

روز ورزش در مدرسه بود. بازی‌ها و مسابقات زیادی برای دانش‌آموزان برگزار شد. «بن» در مسابقه‌ دوی ۱۰۰ متر شرکت داشت. او دونده‌ سریعی بود و واقعاً می‌خواست برنده شود.

سوت زده شد و مسابقه شروع شد. بن با تمام توانش دوید. هم‌کلاسی‌هایش با صدای بلند تشویق می‌کردند. بن خط پایان را در جایگاه اول عبور کرد و مسابقه را برد!

همه برای او دست زدند. معلم به بن مدال طلای قهرمانی داد. وقتی معلم مدال را گردنش آویخت، لبخند زد. او خیلی خوشحال بود و دوستان و معلمش هم برای او خوشحال بودند.

داستان هشتم: Rainy Day Recess

داستان هشتم درباره «زنگ تفریح در یک روز بارانی» است. قبل از این‌که داستان را بخوانید، با لغات مهم آن آشنا شوید که در جدول زیر ارائه شده است.

بارانی rainy
داخل مدرسه indoors
خسته bored
کتاب داستان storybook
بامزه funny

متن داستان کوتاه هشتم

Rainy Day Recess

It was a rainy day at school. It was recess time, but the students could not go outside. They had to stay indoors. Many children felt bored because they had nothing fun to do.

The teacher noticed that the students were bored. She had an idea to cheer them up. She picked up a storybook and said, “Let’s read a story!”

The story was very funny. It was about a silly cat and a mouse. The teacher read the story out loud, and the children listened quietly.

The students were smiling and laughing at the funny story. They forgot about the rain outside. Recess ended, but no one was bored anymore. It was a fun recess, even though they stayed indoors.

ترجمه داستان​

زنگ تفریح روز بارانی

روزی بارانی در مدرسه بود. زنگ تفریح بود، اما دانش‌آموزان نمی‌توانستند به بیرون بروند و مجبور بودند داخل بمانند. بسیاری از کودکان خسته و کسل شده بودند، چون هیچ سرگرمی جالبی نداشتند.

معلم متوجه شد که دانش‌آموزان خسته هستند. او ایده‌ای برای شاد کردن آن‌ها داشت. کتاب داستانی برداشت و گفت: «بیایید یک داستان بخوانیم!»

داستان خیلی خنده‌دار بود. درباره‌ گربه‌ احمق و موش بود. معلم داستان را با صدای بلند خواند و کودکان با دقت گوش کردند.

دانش‌آموزان لبخند می‌زدند و به داستان خنده‌دار با صدای بلند می‌خندیدند. آن‌ها باران بیرون را فراموش کردند. زنگ تفریح تمام شد، اما دیگر هیچ‌کس خسته نبود. این زنگ تفریح، حتی در داخل کلاس، خیلی سرگرم‌کننده بود.

داستان نهم: The School Play

داستان نهم درباره «روز نمایش بچه‌ها در مدرسه» است. قبل از این‌که داستان را بخوانید، با لغات مهم آن آشنا شوید که در جدول زیر ارائه شده است.

اجرا کردن (نمایش) perform
صحنه stage
حضار audience
مطمئن confident
دست زدن، کف زدن clap

متن داستان کوتاه نهم

The School Play

It was the day of the school play. The students were going to perform on stage in front of the whole school. Lisa had a big role in the play. She was very nervous because she had never been on stage before.

When the play started, Lisa walked out onto the stage. The audience was large, and the lights were bright. At first, her voice was quiet, but then she became more confident. She spoke her lines clearly. Soon, she was acting and singing without fear.

At the end of the play, all the students came out and bowed. Everyone clapped for them.

Lisa saw her parents in the audience, smiling proudly. Her teacher gave her a big smile too. Lisa felt very happy. She realized she loved being on stage.

ترجمه داستان​

نمایش مدرسه

روز برگزاری نمایش در مدرسه بود. دانش‌آموزان قرار بود روی صحنه جلوی کل بچه‌های مدرسه اجرا کنند. لیزا نقش بزرگی در نمایش داشت. او خیلی عصبی بود، چون قبلاً هرگز روی صحنه نرفته بود.

وقتی نمایش شروع شد، لیزا وارد صحنه شد. تماشاگران زیاد بودند و نورها روشن و درخشان بود. ابتدا صدای او آرام بود، اما کم‌کم اعتمادبه‌نفس پیدا کرد. او دیالوگ‌هایش را واضح گفت. خیلی زود بدون ترس نقش خود را بازی کرد و آواز خواند.

در پایان نمایش، همه‌ دانش‌آموزان بیرون آمدند و تعظیم کردند. همه برای آن‌ها دست زدند.

لیزا والدینش را در میان تماشاگران دید که با افتخار لبخند می‌زدند. معلمش هم لبخند بزرگی به او زد. لیزا بسیار خوشحال شد و فهمید که بودن روی صحنه را خیلی دوست دارد.

تقویت زبان انگلیسی با فیلم‌ کتاب های Touchstone در فرادرس

تصوبر فیلم‌های آموزش Touchstone در فرادرس
برای مشاهده فیلم‌های آموزش کتاب‌های Touchstone در فرادرس روی تصویر کلیک کنید.

کتاب‌های Touchstone به صورت یک مجموعه کامل در بسیاری از مؤسسات معتبر آموزش داده می‌شود و از آنجا که هر چهار مهارت اصلی زبان انگلیسی را یاد می‌دهد، می‌توانید به کمک آن به مرور زمان تسلط کافی به مباحث زمانی و سایر مهارت‌ها پیدا کنید. اگر می‌خواهید این مجموعه کتاب‌ها را که برای انواع سطوح مقدماتی، متوسط و پیشرفته طراحی شده است به طور کامل یاد بگیرید و به‌جای مطالعه کتاب، از فیلم‌های آموزشی آن استفاده کنید، فرادرس این فرصت را برای شما فراهم کرده و این مباحث را در فیلم‌های آموزشی جداگانه‌ای در دسترس شما قرار داده است. برای مشاهده فیلم‌های آموزش زبان انگلیسی با کتاب‌های Touchstone روی لینک زیر کلیک کنید.

داستان دهم: The Birthday Surprise

داستان دهم درباره «سورپرایز تولد معلم در مدرسه» است. قبل از این‌که داستان را بخوانید، با لغات مهم آن آشنا شوید که در جدول زیر ارائه شده است.

سورپرایز (غافلگیری) surprise
تزیین کردن decorate
کارت card
هدیه present
بادکنک balloon

متن داستان کوتاه دهم

The Birthday Surprise

It was going to be their teacher’s birthday so the students decided to plan a surprise for her. They made a big card, and every student signed it and wrote a message. They also had a present for her.

That morning, the class came to school early and decorated the classroom with balloons. When they heard the teacher coming, the students turned off the lights and hid. The teacher walked in and turned on the lights. All the students jumped up and shouted, “Surprise! Happy Birthday!”

The teacher was very surprised and happy, and she loved the card and the present. She thanked the students for the surprise, and everyone was smiling and having fun.

ترجمه داستان​

سورپرایز تولد

قرار بود تولد معلمشان باشد، بنابراین دانش‌آموزان تصمیم گرفتند برای او یک جشن غافلگیری ترتیب دهند. آن‌ها کارت بزرگی درست کردند و هر دانش‌آموز آن را امضا کرد و پیامی نوشت. آن‌ها همچنین هدیه‌ای برای او داشتند.

آن روز صبح، بچه‌ها زود به مدرسه آمدند و کلاس را با بادکنک تزیین کردند. وقتی صدای معلم را شنیدند که می‌آمد، چراغ‌ها را خاموش کردند و پنهان شدند. معلم وارد شد و چراغ‌ها را روشن کرد. همه‌ دانش‌آموزان از جا پریدند و فریاد زدند: «سورپرایز! تولدتون مبارک!»

معلم بسیار شگفت‌زده و خوشحال شد و کارت و هدیه را دوست داشت. او از دانش‌آموزان برای این برنامه غافلگیری تشکر کرد و همه لبخند می‌زدند و خوش می‌گذراندند.

جمع‌بندی

در این مطلب ۱۰ داستان کوتاه انگلیسی در مورد مدرسه ​را بررسی کردیم. در بخش پایانی، به برخی از نکات مهم در خصوص یادگیری زبان انگلیسی با داستان کوتاه اشاره می‌کنیم.

  • داستان‌هایی که انتخاب می‌کنید باید متناسب با سطح دانش زبانی شما باشند. متونی که بیش از حد سخت یا ساده‌ هستند، فرایند یادگیری را کند می‌کنند.
  • فقط خواندن داستان کافی نیست. واژگان جدید باید یادداشت شوند، معنی جملات باید حدس زده شود و سپس در دیکشنری بررسی شوند.
  • خواندن مجدد هر داستان، به تثبیت مفاهیم کمک می‌کند. بار اول برای درک کلی، بار دوم برای تمرکز بر ساختار و واژگان و بار سوم برای تمرین تلفظ و بیان است.
  • شنیدن نسخه صوتی داستان و تکرار آن به روش Shadowing، در بهبود تلفظ، لحن و درک شنیداری نقش مؤثری دارد.
  • جملات کلیدی و ساختارهای گرامری مفید را استخراج کنید و در نوشتار یا گفتار خود به کار ببرید.
  • نوشتن خلاصه‌ای از داستان همراه با لغات کاربردی، درک مطلب را تقویت می‌کند.
  • پرسش‌هایی بر اساس محتوای داستان و پاسخ دادن به آن‌ها باعث درک بهتر متن می‌شود.
  • استمرار روزانه و در بازه‌های زمانی کوتاه تأثیر بیشتری در مقایسه با مطالعه بیش از یک ساعت و در فواصل زمانی زیاد دارد.

در مجموع، با در نظر گرفتن نکات فوق و دسته‌بندی موضوعی داستان‌های کوتاه، می‌توانید به مرور زمان‌ مهارت‌های درک مطلب، لیسنینگ، استفاده از ساختارهای گرامری و کاربرد لغات در متن را بهبود بخشید.

مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «مباحث متفرقه زبان انگلیسی» است. در ادامه، می‌توانید فهرست این مطالب را ببینید:

source

توسط expressjs.ir