1
یک پژوهش میدانی گسترده در مساحتی بیش از ۱۱۰۰ کیلومتر مربع در شمال لهستان حقیقت سادهای را آشکار کرد: گرگها بیش از هر موجود دیگری در زندگی خود از انسانها میترسند.
پژوهشگران دستگاههایی مجهز به دوربین و بلندگو را در جنگل پنهان کردند و اجازه دادند حیاتوحش با عبور خود آنها را فعال کند. صدای آرام انسان باعث میشد گرگها با سرعتی غیرمنتظره فرار کنند، بسیار بیشتر از هر صدای دیگری.
مطالعهای درباره تأثیر انسان بر رفتار گرگها
سرپرست این تحقیق، لیانا زانت (Liana Zanette) از دانشگاه وسترن کانادا، به همراه همکارانش، این آزمایش را نه برای تحریک کنجکاوی بلکه برای اندازهگیری میزان ترس طراحی کردند. آنها واکنش گرگها را در برابر صدای انسان، سگ و پرندگان بیخطر مقایسه کردند.
این مطالعه از نوع آزمایش «پخش صدا» بود؛ یعنی استفاده از صداهای ضبطشده برای بررسی رفتار حیوانات. هر واحد آزمایشی در فاصله حدود ۱۰ متری فعال میشد و واکنش حیوانات را، از جمله اینکه فرار کردند یا نه و با چه سرعتی محل را ترک کردند، ثبت میکرد.
در مجموع، گرگها و شکارهایشان صدها بار در ۲۴ نقطه مختلف آزمایش شدند. نتایج نشان داد که گرگها بیش از دو برابر بیشتر از هر صدای دیگری از صدای انسان فرار کردند.
حتی شکارها مانند گوزن و گراز وحشی نیز همین الگو را نشان دادند — آنها نیز با شنیدن صدای انسان سریعتر و با شدت بیشتری گریختند.
چرا گرگها از انسانها میترسند؟
انسانها در طبیعت مانند ابرشکارچیان (Super Predators) عمل میکنند؛ شکارچیانی که با نرخهای بسیار بالاتر از دیگر شکارچیان، حیوانات بالغ را میکشند. پژوهشهای جهانی نشان دادهاند که انسانها طعمهها را بسیار شدیدتر از سایر گونهها شکار میکنند.
تحقیقات مشابه در کالیفرنیا نیز الگوی مشابهی را نشان داد: پوماها با شنیدن صدای انسان شکار خود را رها میکردند، اما با صدای سگ چنین واکنشی نداشتند.
این نتایج توضیح میدهند که چرا گرگها صدای انسان را بهعنوان نشانهای از خطر فوری تعبیر میکنند. در طبیعت، تکامل به نفع احتیاط عمل میکند — زیرا هزینه اشتباه میتواند مرگ باشد.
چرا گرگها شبزی شدهاند؟
تیم تحقیقاتی فعالیت گرگها را در طول شبانهروز نیز بررسی کرد. دادهها نشان داد که گرگها در مناطقی که انسانها در روز بیشتر در جنگل حضور دارند، فعالیت خود را به شب منتقل میکنند.
این تغییر، نشانهای کلاسیک از «رفتار شبزی» است. مطالعات قارهای نیز تأیید کردهاند که گرگها تنها در مناطقی که مزاحمت انسانی کم است، در روز فعال میشوند.
در این آزمایش نیز مشخص شد که گرگها و طعمههایشان هر دو شبزیتر از انسانهایی هستند که در همان زیستگاه زندگی میکنند. الگوی زندگی انسانی، هر دو گونه – شکارچی و شکار – را به سمت تاریکی سوق میدهد.
این جابهجایی شبانه پیامدهای قابل توجهی برای مصرف انرژی، فرصت شکار، استرس و حتی تعادل اکولوژیکی دارد، زیرا باعث تمرکز حرکات حیوانات در شب میشود.
افسانهها درباره گرگها و انسانها
در مباحث سیاسی اخیر، برخی ادعا کردهاند که گرگها ترس خود از انسانها را از دست دادهاند. گزارشی از کمیسیون اروپا افزایش رویاروییها را بررسی کرده و امکان تغییرات قانونی را مطرح کرده بود.
«در سراسر اتحادیه اروپا، در دورهای که گرگها تحت حفاظت کامل بودند، نرخ مرگ آنها بهدلیل انسان – چه به صورت قانونی یا غیرقانونی – هفت برابر بیشتر از مرگ طبیعیشان بود.» — دکتر لیانا زانت
بنابراین، پژوهشگران تأکید میکنند که بیپروایی گرگها افسانه است. دادههای علمی نشان میدهد موضوع چیز دیگری است.
افزایش مشاهده گرگها به معنی بیخوفی نیست
در سالهای اخیر، گرگها پس از چند دهه غیبت دوباره به بخشهایی از اروپا و آمریکای شمالی بازگشتهاند. افزایش تعداد گرگها بهطور طبیعی احتمال مشاهده آنها را بالا میبرد، حتی اگر همچنان محتاط باشند.
در بسیاری از موارد، نزدیکی به انسانها نتیجه انگیزههای غذایی است. زبالهها، باقیمانده خوراکیها و دامهای محافظتنشده میتوانند گرگها را به مناطق مسکونی یا مزارع جذب کنند.
این تحقیق جدید به روشنی افسانه را از واقعیت جدا میکند: گرگها از صدای انسان میگریزند، اما اگر غذا در دسترس باشد، ممکن است خطر را نادیده بگیرند.
چنین الگویی در سایر گونههای تحت فشار مشابه نیز دیده میشود — ترس واقعی است، اما گرسنگی گاهی از آن قویتر است.
طراحی دقیق پژوهش و نتیجهگیری
تیم تحقیقاتی صداها را از نظر حجم و زمان پخش استاندارد کرد تا تفاوت واکنشها بهجای عوامل فنی، منعکسکننده درک شناختی حیوانات باشد.
سگها نیز بهعنوان گروه مقایسهای وارد آزمایش شدند، زیرا همخانواده گرگها هستند و میتوانند نشانهای از خطر باشند. نتایج نشان داد که انسانها از سگها ترسناکتر تلقی میشوند، الگویی که در سایر پستانداران نیز مشاهده شده است.
آزمایشها در زیستگاههای یکسان انجام شدند و نتایج در همه نقاط تکرارپذیر بود، که نشان میدهد ترس گرگها بهطور مستقیم به حضور انسان مرتبط است.
راهکارهایی برای همزیستی انسان و گرگ
وقتی ترس واقعی است، روشهایی مانند پخش صدا یا حضور مصنوعی انسانها میتوانند در کوتاهمدت مؤثر باشند. اما راهحل پایدار، پرداختن به دلایل اصلی نزدیک شدن گرگها به انسان است.
- مدیریت صحیح پسماند و جلوگیری از دسترسی گرگها به زبالهها
- محافظت از دامها در شب
- حذف منابع غذایی انسانی از اطراف مناطق جنگلی
سیاستهای مؤثر باید بر پایه دادههای علمی طراحی شوند؛ یعنی گرگها را بهعنوان حیواناتی ترسو اما با رفتارهای سازگار با بقا در نظر بگیرند. آنها تنها زمانی خطر میکنند که نیاز به بقا آنها را مجبور کند.
این تحقیق در مجله Current Biology منتشر شده است.
شما چطور فکر میکنید؟ آیا انسانها باید رفتار خود را برای همزیستی بهتر با طبیعت تغییر دهند؟ دیدگاه خود را در بخش نظرات بنویسید یا این مقاله را با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
source