موسیقی شعر همان آهنگی است که در هنگام خواندن شعر به گوش می‌رسد و از عناصر مختلفی مانند وزن عروضی، قافیه و ردیف و بدیع لفظی مانند جناس و سجع ساخته می‌شود. در این مطلب از مجله فرادرس بررسی می‌کنیم موسیقی شعر چیست و عناصر آن را معرفی می‌کنیم. همچنین موسیقی معنوی و درونی شعر و راه های تشخیص موسیقی شعر را با مثال توضیح می‌دهیم. در پایان مطلب نیز پرسش‌هایی چهارگزینه‌ای طرح کرده‌ایم تا با استفاده از آن‌ها میزان یادگیری خود را بررسی کنید.

آنچه در این مطلب می‌آموزید:

  • با ارکان سازنده موسیقی شعر مانند وزن و بدیع لفظی آشنا می‌شوید.

  • انواع بدیع لفظی مانند جناس، تکرار و سجع را با مثال یاد خواهید گرفت.

  • تأثیر قافیه و ردیف بر موسیقی شعر را با قواعد قافیه خواهید شناخت.

  • تمام نکات وزن عروضی شعر را یاد می‌گیرید.

  • روش‌های تشخیص ارکان مختلف موسیقی شعر را یاد خواهید گرفت.

  • موسیقی شعر نو و انواع آن را یاد می‌گیرید.

فهرست مطالب این نوشته
997696

موسیقی شعر چیست؟

موسیقی شعر همان آهنگی است که در هنگام خواندن یک شعر در آن جریان دارد و ارکان سازنده آن، وزن عروضی، قافیه (و ردیف) و بدیع لفظی (سجع، واج‌آرایی، تکرار، جناس) هستند. موسیقی از مهم‌ترین اجزای شعر است و ارکان آن متناسب با نوع شعر، در برخی از اشعار وجود دارند و در برخی دیگر از اشعار موجود نیستند. برای مثال، اشعار کلاسیک فارسی حتماً باید دارای وزن عروضی باشند اما در شعر نو، یا وزن عروضی وجود ندارد یا کاربرد آن با شیوه اشعار کلاسیک متفاوت است. همه این موارد را در همین مطلب و با مثال بررسی می‌کنیم.

پیشنهاد می‌کنیم برای یادگیری موسیقی شعر، فیلم آموزش علوم و فنون ۳ پایه دوازدهم در فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را در کادر پایین آورده‌ایم.

عناصر موسیقی شعر

عناصر سازنده موسیقی شعر را در فهرست زیر آورده‌ایم و در ادامه مطلب همه آن‌ها را با مثال توضیح می‌دهیم.

  • وزن عروضی
  • بدیع لفظی
  • قافیه و ردیف

تا اینجا یاد گرفتیم عناصر سازنده موسیقی شعر چیست اما هرکدام از این سه مورد، دارای موارد و نکات زیادی هستند که همه آن‌ها را در ادامه مطلب و با مثال بررسی می‌کنیم.

ارکان موسیقی شعر
عناصر سازنده موسیقی شعر

بدیع لفظی در موسیقی شعر

حال که یاد گرفتیم موسیقی شعر چیست به معرفی یکی از ارکان آن یعنی بدیع لفظی می‌پردازیم. در شعر به عواملی که موسیقی لفظی را می‌سازند، بدیع لفظی می‌گوییم. به زبان ساده‌تر، آرایه‌های ادبی که با استفاده از ظاهر واژه‌ها در زیباسازی شعر تأثیر دارند را در دسته بدیع لفظی قرار می‌دهیم. مهم‌ترین بدایع لفظی یا آرایه‌های تأثیرگذار در موسیقی شعر، واج‌آرایی، تکرار، سجع و جناس هستند که در این بخش همه آن‌ها را با مثال معرفی می‌کنیم تا با تأثیر آن‌ها بر موسیقی شعر آشنا شوید.

برای یادگیری موسیقی شعر فارسی می‌توانید فیلم آموزش علوم و فنون ۱ پایه دهم در فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را در کادر زیر آورده‌ایم.

انواع بدیع لفظی
انواع بدیع لفظی (آرایه‌های تأثیرگذار بر موسیقی شعر)

واج آرایی

به تکرار یک واج (صامت‌ها یا مصوت‌ها) که موسیقی خاصی را در شعر ایجاد می‌کند، واج‌آرایی می‌گوییم. برای مثال در بیت زیر، صامت‌های «چ» و «خ» چندین بار تکرار شده‌اند و این تکرار باعث شده است نوعی «صدای خم شدن کمان» در موسیقی این بیت ایجاد شود.

چو چپ راست کرد و خم آورد راست
خروش از خم چرخ چاچی بخاست
(فردوسی)

تکرار یا واژه آرایی

تکرار به‌طور کلی در ادبیات پسندیده نیست و حتی در مواردی، اشکال ادبی و زاید و «حشو» محسوب می‌شود اما تکرار واژه‌ها در اشعار می‌تواند تبدیل به آرایه‌ای ادبی شود که موسیقی سخن را بهبود می‌بخشد. برای مثال شاعر در بیت زیر، با تکرار واژه «جان» در مصراع اول، آهنگ زیبایی را از طریق آرایه «تکرار» به موسیقی این شعر افزوده است.

ای جان جان! جان را بکش تا حضرت جانان ما
وین استخوان را هم بکش هدیه برِ عنقای ما
(مولانا)

تا اینجا دانستیم تأثیر واج‌آرایی و تکرار بر موسیقی شعر چیست و در ادامه، تأثیر سجع و جناس بر آن را بررسی می‌کنیم.

سجع

منظور از سجع، یکسان بودن حرف یا حروف پایانی واژه‌ها با یکدیگر یا یکسان بودن وزن واژه‌ها با یکدیگر یا یکسان بودن وزن و حروف پایانی واژه‌ها با یکدیگر است که در شعر و نثر باعث افزایش یا ایجاد موسیقی می‌شود. آرایه‌ «سجع» دارای انواعی است که آن‌ها را در فهرست زیر، با مثال‌هایی از سعدی معرفی کرده‌ایم.

  • متوازی: یکسانی در وزن و حروف آخر / مانند «مال» و «سال» در «توانگری به هنر است نه به مال و به بزرگی به عقل است نه به سال.»
  • مطرف: یکسانی در واج‌های آخر / مانند «آرند» و «بیازارند» در «دوستی را که به عمری فرا چنگ آرند نشاید که به یک دم بیازارند.»
  • متوازن: یکسانی در وزن / مانند «عمر» و «مال» در «مال از بهر آسایش عمر است نه عمر از بهر گرد کردن مال.»

نکته: ارزش موسیقایی سجع متوازی از سجع‌های متوازن و مطرف بیشتر است زیرا بیشترین آهنگ را در کلام ایجاد می‌کند. پیشنهاد می‌کنیم برای یادگیری آرایه سجع و انواع آن، فیلم آموزش رایگان سجع و انواع آن در علوم و فنون ادبی ۱ پایه دهم در فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را در کادر پایین آورده‌ایم.

اما سجع را از نظر استفاده از سجع‌های متوازی یا متوازن در کنار یکدیگر در کلام نیز به دو نوع موازنه و ترصیع تقسیم می‌کنیم که آن‌ها را در همین‌جا و با مثال توضیح می‌دهیم.

موازنه

آرایه «موازنه» آرایه‌ای برگرفته از سجع است و در جایی وجود دارد که در دو جمله نثر یا دو مصراع یک بیت، بین کلمات قرینه در آن‌ها، سجع متوازن یا ترکیب سجع متوازن و متوازی وجود داشته باشد. برای مثال در بیت زیر همه کلمه‌هایی که در برابر هم قرار گرفته‌اند یعنی «دل با جان»، «امید با هوا»، «همدم با خدمت»، «جان با تن» و «نمی‌شود و نمی‌کند» سجع متوازن هستند یعنی وزن‌ آن‌ها یکی است. واژه‌های «کوی و روی» نیز سجع متوازی‌اند زیرا هم وزن و هم واج‌های انتهایی آن‌ها یکسان است.

دل به امید روی او همدم جان نمی‌شود
جان به هوای کوی او خدمت تن نمی‌کند
(حافظ)

ترصیع

آرایه «ترصیع» نیز یکی از انواع سجع و در واقع، موازنه‌ای است که همه سجع‌های موجود در آن، سجع متوازی باشند. به بیان ساده‌تر هرگاه واژه‌های قرینه با یکدیگر در دو جمله یا دو مصراع، دارای وزن یکسان و واج‌های انتهایی یکسان باشند، ترصیع خواهیم داشت. مانند مثال زیر که در آن، واژه‌های «منور و مقرر»، «نجوم و رسوم» و «جلال و کمال» هم وزن یکسانی دارند و هم واج‌های پایانی آن‌ها با هم یکی است.

ای منور به تو نجوم جلال
ای مقرر به تو رسوم کمال
(رشیدالدین وطواط)

نکته: همانطور که ارزش موسیقایی سجع متوازی بیشتر از سجع‌های مطرف و متوازن بود، ارزش موسیقایی ترصیع نیز بیشتر از موازنه است.

تا اینجا دریافتیم نقش سجع و انواع آن بر موسیقی شعر چیست و در ادامه، تأثیر جناس بر آن را توضیح می‌دهیم.

جناس

جناس بین واژه‌هایی برقرار است که یا کاملاً یکسان هستند و فقط از نظر معنایی با هم تفاوت دارند یا در یک واج (صامت یا مصوت) با هم تفاوت دارند. ارزش آرایه «جناس»، به موسیقی و آهنگی است که در سخن ایجاد می‌کند و به همین دلیل نیز آن را از عناصر موسیقی شعر محسوب می‌کنیم. به طور کلی آرایه جناس را به دو نوع همسان یا تام و ناهمسان یا ناقص تقسیم می‌کنیم که در فهرست زیر آن‌ها را با توضیح و مثال آورده‌ایم.

  • جناس همسان: یکسانی در تلفظ و تفاوت در معنا / مانند «خویش (خود)» و «خویش (فامیل)»
  • جناس ناهمسان: تفاوت واژه‌ها در یک مصوت کوتاه (جناس ناهمسان حرکتی: مانند مُهر و مِهر) / تفاوت واژه‌ها در یک صامت یا یک مصوت بلند (جناس ناهمسان اختلافی: مانند بازار و بیزار) / تفاوت واژه‌ها در یک عدد واج بیشتر در یکی از آن‌ها (جناس ناهمسان افزایشی: مانند آیین و آیینه)

ارزش موسیقایی جناس تام بیشتر از جناس ناقص است. در ادامه نمونه‌هایی از هرکدام از آن‌ها را در اشعار و تأثیر آن‌ها بر موسیقی شعر را بررسی می‌کنیم. پیش از آن پیشنهاد می‌کنیم با تماشای فیلم آموزش رایگان جناس و روش‌های تشخیص آن در فرادرس، این آرایه را به خوبی و به سادگی یاد بگیرید. لینک این آموزش را در کادر زیر آورده‌ایم.

مثال جناس همسان

در بیت زیر، دو واژه «کنار» وجود دارند که بین آن‌ها جناس همسان برقرار است زیرا این واژه در مصراع اول معنای «در آغوش گرفتن» و در مصراع دوم معنای «کنار گذاشتن» می‌دهد. وجود این دو واژه تأثیر شگرفی بر موسیقی این بیت داشته است.

پدر با پسر یکدگر را کنار
گرفتند کرده غم از دل کنار
(اسدی توسی)

مثال جناس ناهمسان

در بیت زیر بین واژه‌های «یاد» و «یار» جناس ناهمسان اختلافی وجود دارد زیرا تفاوت آن‌ها فقط در واج آخر آن‌ها است.

بوی جوی مولیان آید همی
یاد یار مهربان آید همی
(رودکی)

بین واژه‌های «نیاز» و «ناز» در بیت زیر نیز جناس ناهمسان افزایشی وجود دارد زیرا واژه «نیاز» نسبت به «ناز» یک مصوت بلند «ای» بیشتر دارد.

در این حضرت چو مشتاقان نیازآرند، ناز آرند
که با این درد اگر در بند درمان‌اند، درمانند
(حافظ)

تنها تفاوت دو واژه «می‌کُنی» و «می‌کَنی» در بیت زیر، مصوت کوتاه «-ُ» و «-َ» است بنابراین بین آن‌ها جناس ناهمسان حرکتی وجود دارد. بین واژه‌های «ریش» و «خویش» در بیت زیر نیز جناس ناقص اختلافی وجود دارد زیرا تلفظ واژه‌ها مهم است و وجود «و ناخوانا» در کلمه «خویش» اهمیتی ندارد.

مکن تا توانی دل خلق ریش
وگر می‌کُنی، می‌کَنی بیخ خویش
(سعدی)

اشتقاق

منظور از اشتقاق، هم‌ریشه بودن واژه‌ها در شعر یا نثر است. برای مثال با به کار بردن واژه‌های «حساب» و «محاسبه» در یک بیت، آرایه «اشتقاق» را می‌سازیم که تکرار واج‌های تکراری در آن، باعث افزایش موسیقی کلام خواهد شد. برای مثال در بیت زیر، ریشه واژه‌های «دلیل» و «دلالت» یکسان است زیرا هر دو از «دلل» ساخته شده‌اند و تکرار این حروف در بیت، موسیقی آن را افزایش داده است.

ای دلیل دل گم گشته خدا را مددی
که غریب ار نبرد ره، به دلالت برود
(حافظ)

تا اینجا دانستیم تأثیر بدیع لفظی بر موسیقی شعر چیست و در ادامه، تأثیر قافیه و وزن بر آن را توضیح می‌دهیم.

قافیه و ردیف در موسیقی شعر

حال که دریافتیم تأثیر بدیع لفظی بر موسیقی شعر چیست، در این بخش قافیه را بررسی می‌کنیم. به واژه‌های پایانی مصراع‌های شعر که دارای واج‌های انتهایی یکسان هستند، قافیه می‌گوییم که در افزایش موسیقی شعر و ضرب‌آهنگ موسیقایی آن نقش مهمی ایفا می‌کند. اگر قافیه‌های یک شعر را حذف کنیم یا آن‌ها را تغییر دهیم، تأثیر شگرف وجود قافیه بر طنین پایانی کلام در شعر را بهتر درک می‌کنیم. برای مثال در دو بیت زیر قافیه‌ها را مشخص کرد‌ه‌ایم. همانطور که مشاهده می‌کنید، «بخواد و براند» با یکدیگر و «پیلتن و انجمن» نیز با یکدیگر در حروف پایانی مشترک هستند.

پیشنهاد می‌کنیم برای یادگیری قافیه و ردیف و قواعد آن‌ها در شعر فارسی، فیلم آموزش رایگان ردیف و قافیه به همراه روش‌های تشخیص آن‌ها در فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را در کادر زیر آورده‌ایم.

جهاندار مر پهلوان را بخواند
همه گفتِ فرهاد با او براند
چنین گفت کاووس با پیلتن
کزین ننگ بگذارم این انجمن
(فردوسی)

ردیف

ردیف به کار بردن واژه‌های کاملا یکسان و با معنای یکسان در انتهای مصراع‌های شعر است. البته وجود ردیف در شعر الزامی نیست اما وجود قافیه در قالب‌های شعری کلاسیک فارسی لازم است و فقط جایگاه آن متناسب با نوع قالب شعری، متغیر است. برای مثال در غزل زیر از سعدی، عبارت «خویش را» ردیف است و واژه‌های «یار (مصراع اول)»، «کردگار (مصراع دوم)» و «بار (مصراع سوم)» قافیه هستند.

وه که من گربازبینم روی یارخویش را
تا قیامت شکر گویم کردگار خویش را
یار بارافتاده را در کاروان بگذاشتند
بی‌وفا یاران که بربستند بار خویش را
(سعدی)

در مطلب زیر از مجله فرادرس، قافیه و ردیف اشعار فارسی را به طور کامل و با مثال توضیح داده‌ایم.

قواعد قافیه

حال که با ردیف و قافیه آشنا شدیم، بهتر است با قواعد قافیه نیز آشنا شویم تا در شناخت این عنصر موسیقی شعر، یادگیری کاملی داشته باشیم. حداقل حروف لازم برای قافیه، تابع دو قاعده کلی است که آن‌ها را در همین بخش و با مثال بررسی می‌کنیم.

قاعده اول قافیه

هرکدام از مصوت‌های بلند یعنی «آ، او، ای» می‌توانند به تنهایی قافیه یک شعر باشند. برای مثال در بیت زیر، واژه‌های «دعا» و «گدا» واژه‌های قافیه هستند و تنها واج مشترک در آن‌ها، مصوت بلند «آ» است که حرف قافیه نیز همین واج است.

به ملازمان سلطان که رساند ای دعا را
که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را
(مولانا)

قاعده دوم قافیه

یک مصوت می‌تواند با یک یا دو صامت پس از خود، قافیه بسازد. برای مثال حروف قافیه در بیت زیر، «مصوت بلند «آ» + صامت «ن»» است.

غنچه‌سان پُر گل اگر خواهی دهان خویش را
پره قفل خموشی کن زبان خویش را
(صائب تبریزی)

در مثال زیر نیز، واژه‌های قافیه «هست» و «دست» هستند که حروف قافیه در آنها «مصوت کوتاه «-َ» + صامت «س» + صامت «ت»» است.

کای عجب پیش و پسم صیاد هست
تا کشم از بیم او زین لقمه دست
(مولانا)

در این بخش دریافتیم نقش قافیه در موسیقی شعر چیست و قواعد آن را شناختیم، در ادامه به بررسی تبصره‌های این قواعد می‌پردازیم.

قواعد قافیه

تبصره های قواعد قافیه

ممکن است یک یا چند حرف به آخر واژه‌های قافیه اضافه شوند که به آن‌ها حروف الحاقی قافیه می‌گوییم و جزء حروف مشترک محسوب می‌شود بنابراین باید یکسانی آن‌ها را نیر رعایت کنیم. برای مثال، قافیه بیت زیر، مطابق قاعده اول قافیه یعنی «مصوت بلند (آ)» است اما «یی» نیز حروف الحاقی است که شاعر آن را به انتهای هر دو واژه قافیه اضافه کرده است.

در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی
خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی
(حافظ)

قافیه درونی

گاهی شاعران برای غنی‌تر کردن و افزایش موسیقی شعر، در میانه مصراع نیز قافیه قرار می‌دهند که به این نوع قافیه، قافیه درونی می‌گوییم. مانند بیت زیر که قافیه‌های آن، «خنده» و «پاینده» و حروف قافیه آن نیز «مصوت کوتاه «-َ» + صامت «ن» + صامت «د» + حرف الحاقی «ه بیان حرکت»» هستند. اما شاعر در میانه مصراع اول نیز، واژه «زنده» را قرار داده است که با واژه‌های قافیه حروف پایانی یکسانی دارد.

مرده بدم، زنده شدم، گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
(مولانا)

ذوقافیتین

گاهی نیز شاعر در همان انتهای مصراع دو قافیه می‌آورد که به بیت‌های دارای چنین قافیه‌ای، ذوقافیتن (دارای دو قافیه) می‌گوییم. توجه کنید که در چنین بیت‌هایی، قافیه اصلی، قافیه پایانی است. برای مثال قافیه‌های بیت زیر، «درد» و «ورد» هستند اما شاعر پیش از آن‌ها در هر دو مصراع، واژه‌های با حروف انتهایی یکسانی را قرار داده است. این دو واژه «داغ» و «باغ» هستند.

طرفه می‌دارند یاران صبر من بر داغ و درد
داغ و دردی کز تو باشد، خوش‌تر است از باغ و ورد
(سعدی)

تا اینجا دانستیم تأثیر قافیه بر موسیقی شعر چیست و بعد از این، قافیه در اشعار نو را توضیح می‌دهیم.

قافیه در شعر نو آزاد

در شعر نو، شاعر مانند شعر کلاسیک درگیر محدودیت‌ها و قواعد سخت جایگاه قافیه نیست و هرجا خود شاعر احساس نیاز کند، قافیه می‌گذارد. در کادر زیر مثالی از وضعیت قافیه در شعر نو را مشاهده می‌کنید اما در بخش جداگانه‌‌ای قافیه انواع شعر نو را در موسیقی شعر نو در کنار سایر عناصر آن بیشتر توضیح می‌دهیم.

از تهی سرشار
جویبار لحظه‌ها جاری است
چن سبوی تشنه کاندر خواب بیند آب و اندر آب بیند سنگ
دوستان و دشمنان را می‌شناسم من
زندگی را دوست می‌دارم
مرگ را دشمن
وای اما با که باید گفت این؟ من دوستی دارم
که به دشمن باید از او التجا بردن
جویبار لحظه‌ها جاری
(اخوان ثالث)

قافیه شعر سپید

در شعر نو سپید زیر نیز همانطور که مشاهده می‌کنید، شاعر از بین همه سطرها، قافیه را فقط در پایان پنج سطر قرار داده است و  بین این پنج سطر نیز هیچ نظمی وجود ندارد.

من و تو یکی دهانیم
که با همه آوازش
به زیباتر سرودی خواناست.
من و تو یکی دیدگانیم
که دنیا را هر دم
در نظر خویش
تازه‌تر می‌سازد.
نفرتی
از هآنچه بازمان دارد
از هرآنچه محصورمان کند
از آنچه وادردمان
که دنبال بنگریم
دستی
که خطی گستاخ به باطل می‌کشد.
من و تو یکی شوریم
از هر شعله‌ای برتر
که هیچگاه شکست را بر ما چیرگی نیست
چر که ار عشق
رویینه‌تنیم.
(احمد شاملو)

قافیه در شعر نو و شعر کهن
تفاوت قافیه در شعر کهن و انواع شعر نو

تا اینجا به طور کامل دریافتیم تأثیر قافیه بر موسیقی شعر چیست و در ادامه، وزن عروضی را توضیح می‌دهیم.

یادگیری موسیقی شعر با فرادرس

تا اینجا یاد گرفتیم موسیقی شعر چیست و چه کاربردی دارد و با عناصر اصلی آن نیز آشنا شدیم. علاوه بر وزن و قافیه که از اصول شعر فارسی هستند، در مبحث موسیقی شعر با آرایه‌هایی همچون جناس نیز سر و کار داریم که در ساخت و تغییر موسیقی شعر اثرگذار هستند. بنابراین برای تشخیص موسیقی شعر و یادگیری درست آن باید علاوه بر یادیگری اصول قواعد وزن عروضی، ردیف، قافیه و… با آرایه‌های ادبی مؤثر در موسیقی و آهنگ شعر آشنا شویم و اصول تشخیص آن‌ها را یاد بگیریم. به همین دلیل در این بخش، برخی از فیلم‌های آموزشی فرادرس را آورده‌ایم که برای یادگیری همه عناصر موسیقی شعر مفید هستند.

مجموعه آموزش ادبیات فارسی
برای تماشای مجموعه فیلم‌های آموزش ادبیات فارسی و نگارش دوره متوسطه در فرادرس، روی عکس کلیک کنید.

همچنین برای یادگیری بیشتر درباره موسیقی و آرایه های ادبی شعر و همچنین یادگیری همه مباحث ادبی دوره متوسطه می‌توانید از مجموعه آموزش‌های زیر استفاده کنید.

در ادامه این مطلب، بررسی می‌کنیم نقش وزن عروضی در موسیقی شعر چیست و این نقش را چگونه ایفا می‌کند.

وزن عروضی در موسیقی شعر

حال که فهمیدیم نقش بدیع لفظی و قافیه در موسیقی شعر چیست به توضیح وزن شعر می‌پردازیم. تأثیر وزن عروضی در موسیقی شعر، از بدیع لفظی و قافیه بیشتر است. منظور از وزن عروضی نیز کمیت و کیفیت هجاهای هر مصراع از شعر نو نوع چینش آن‌ها در کنار یکدیگر است. مبنای بررسی وزن شعر نیز مصراع است. در این بخش، همه موارد و نکات وزن شعر، یعنی مراحل تشخیص وزن، پایه های آوایی همسان و ناهمسان، همسان دولختی، اختیارات شاعری زبانی و وزنی، وزن در شعر نیمایی و مراحل تشخیص وزن را با مثال بررسی می‌کنیم.

پیشنهاد می‌کنیم برای یادگیری درست و آسان وزن شعر، فیلم آموزش رایگان وزن شعر فارسی در علوم و فنون ادبی ۱ پایه دهم در فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را در کادر زیر آورده‌ایم.

مراحل تشخیص وزن شعر

در فهرست زیر، مراحل تشخیص وزن شعر را آورده‌ایم و در ادامه مطلب همه آ‌ن‌ها را بررسی کرده‌ایم.

  • درست خواندن و درست نوشتن شعر
  • تقطیع هجایی (بخش‌بندی کردن)
  • تقطیع ارکانی
مراحل تشخیص وزن در موسیقی شعر
مراحل تشخیص وزن شعر

هجا در وزن عروضی

برای تشخیص وزن شعر و حتی صحبت درباره آن باید ابتدا هجاهای فارسی و انواع آن‌ها را یاد بگیریم. منظور از هجا مقدار آوایی است که دهان با یک‌بار باز شدن آن را ادا می‌کند و برای هجا کردن یک واژه، جمله، شعر و…باید مانند بخش‌بندی کردن در دبستان، آن‌ها را بخش‌بندی کنیم. در زبان فارسی سه نوع هجا وجود دارد که همه آن‌ها را در فهرست زیر توضیح داده‌ایم.

  • هجای کوتاه: «صامت + مصوت کوتاه» / با نشانه: U
  • هجای بلند: «صامت + مصوت بلند» یا «صامت + مصوت کوتاه + صامت» / با نشانه: –
  • هجای کشیده: «صامت + مصوت کوتاه + صامت + صامت» یا «صامت + مصوت بلند + یک یا دو صامت» / با نشانه: -U

پیشنهاد می‌کنیم برای یادگیری هجا و تقطیع هجایی، فیلم آموزش رایگان هجا و تقطیع هجایی در فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را در کادر زیر آورده‌ایم.

نکات هجابندی

برای جداسازی هجاهای هر مصراع باید به دو نکته زیر توجه کنیم:

  • تعداد هجاهای یک کلمه با تعداد مصوت‌های آن کلمه برابر است زیرا هر هجا دارای یک مصوت است. برای مثال واژه «خواهر» دو هجا دارد زیرا مصوت‌های آن یک مصوت بلند «آ» و یک مصوت کوتاه «-َ» هستند.
  • باید هر هجا را دقیقاً به همان شکلی که می‌خوانیم بنویسیم تا در تشخیص نوع هجا دچار اشتباه نشویم. برای مثال برای هجابندی واژه «تو» باید آن را «تُ» در نظر بگیریم که هجای کوتاه است. یا برای واژه «خوار» باید آن را «خار» محسوب کنیم.
  • در زبان فارسی هیچ واژه‌ای با مصوت آغاز نمی‌شود بنابراین واژه‌هایی که در ابتدای آن‌ها نشانه «ا» وجود دارد، در واقع با صامت «ء» شروع شده‌اند. برای مثال واژه «از» از «صامت «ء» + مصوت کوتاه «-َ» + صامت «ز»» ساخته می‌شود و هجای بلند است.
  • مصوت بلند قبل از «ن» ساکن را کوتاه محسوب می‌کنیم.
  • هجای پایانی مصراع‌ها را حتی در صورت کوتاه یا کشیده بودن، هجای بلند محسوب می‌کنیم.

قواعد هجا در شعر

حال که یاد گرفتیم نوع هر هجا را چگونه تشخیص دهیم باید بدانید که در شعر برای درستی وزن باید قواعد زیر برقرار باشد:

  • تعداد هجاهای همه مصراع‌ها با هم برابر باشد.
  • هجاهای کوتاه و بلند در مقابل و قرینه یکدیگر قرار گرفته باشند.

هجاهای کوتاه و بلند
انواع هجاهای کوتاه، بلند و کشیده

پایه های آوایی

شعر دارای پایه‌های آوایی موزونی است که با  هم هماهنگ هستند و همین هماهنگی در پایه‌های آوایی آن‌ها است که خوانش شعر را برای انسان لذت‌بخش می‌کند. با خوانش درست شعر، به درنگ منظم و یکنواختی که بعد از هر دسته از هجاهای آن وجود دارد پی می‌بریم و همی درنگ‌ها پایه‌های آوایی یک مصراع را از هم تفکیک می‌کنند. وزن شعر در واقع حاصل چینش منظم این پایه‌های آوایی است که به آن‌ها ارکان عروضی نیز می‌گوییم.

برای مثال در کادر زیر یک بیت را آورده‌ایم و پایه‌های آوایی آن را در فهرست‌های بعد از آن مشخص کرده‌ایم.

دلم را داغ عشقی بر جبین نه
زبانم را بیانی آتشین ده

  • پایه‌های آوایی مصراع اول: دِ لَم را دا / غِ عِش قی بَر / جَ بین نِه
  • پایه‌های آوایی مصراع دوم: زَ با نَم را / بَ یا نی ءآ / تَ شین دِه

بعد از درست خواندن و درست نوشتن شعر و هجابندی آن، باید کوتاه و بلند بودن هر هجا را مشخص کنیم و آن‌ها را به خط عروضی بنویسیم تا کار ما در ادامه مسیر و برای تشخیص وزن عروضی شعر آسان‌تر شود. به بیت زیر و فهرست و جدول پس از آن توجه کنید.

به گیتی هر کجا درد دلی بود
به هم کردند و عشقش نام کردند
(فخرالدین عراقی)

در فهرست زیر پایه‌های آوایی مصراع اول و دوم این بیت را مشخص کرده‌ایم.

  • پایه‌های آوایی مصراع اول: بِ گی تی هَر / کُ جا دَر دِ / لی بود
  • پایه‌های آوایی مصراع دوم: بِ هَم کَر دَن / دُ عِش قَش نام / کَر دَند

در جدول زیر، این پایه‌ها را به خط عروضی نوشته‌ایم.

بِ گی تی هَر کُ جا دَر دِ لی بود
U – – – U – – U – –
بِ هَم کَر دَن دِ عِش قَش نام کَر دند
U – – – U – – – – –

پایه‌های آوایی همسان

اگر وزن عروضی همه پایه‌های آوایی یک مصراع، یکسان باشد یعمی برای مثال رکن عروضی «مفاعیلن» در یک مصرع چهار بار تکرار شده باشد، وزن آن شعر دارای پایه‌های آوایی همسان است.

هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود
وارهد از حد جهان بی حد و اندازه شود
(مولانا)

پایه‌های آوایی و وزن عروضی هرکدام از پایه‌های مصراع اول را در جدول زیر قرار داده‌ایم. همانطور که مشاهده می‌کنید، رکن عروضی همه پایه‌های آوایی این مصراع «مفتعلن» است.

پایه‌های آوایی خط عروضی رکن عروضی
هین سُ خَ نِ – U U – مُفتعلن
تا زِ بِ گو – U U – مفتعلن
تا دُ جَ هان – U U – مفتعلن
تا زِ شَ وَد – U U – مفتعلن

نکته: ممکن است در پایه‌های آوایی همسان، یک هجا یا بیشتر از یک هجا از پایان مصراع حذف شود. گاهی نیز یک پایه آوایی به طور کامل حذف می‌شود که در این صورت، مصراع به جای چهار پایه آوایی دارای سه پایه آوایی خواهد بود.

سعادت به بخشایش داور است
نه در چنگ و بازوی زورآور است
(سعدی)

در جدول زیر، پایه‌های آوایی مصراع اول این بیت و رکن عروضی آن‌ها را مشخص کرده‌ایم. همانطور که مشاهده می‌کنید، پایه‌ آوایی آخر این مصراع، یک هجا کمتر از سه پایه آوایی قبلی است اما این موضوع مشکلی در همسانی پایه‌های آوایی این شعر پدید نمی‌آورد.

پایه‌های آوایی خط عروضی رکن عروضی
سَ عا دَت U – – فعولُن
بِ بَخ شا U – – فعولُن
یِ شِ دا U U – فعولُن
وَ رَست – – فَعَل

پایه‌های آوایی بیت زیر نیز همانطور که در جدول زیر مشاهده می‌کنید، سه‌تایی هستند نه چهارتایی یعنی رکن آخر آن‌ها حذف شده است. رکن سومین پایه آوایی آن نیز دو هجا کمتر از سایر پایه‌های آوایی آن دارد.

تا به گریبان نرسد دست مرگ
دست ز دامن نکنیمت رها
(سعدی)

پایه‌های آوایی خط عروضی رکن عروضی
تا بِ گَ ری بان – U U – – مفتعلن
نَ رِ سَد دَس U U – – مفتعلن
تِ مَرگ U – فاعلن

پایه های آوایی همسان دولختی

وزن عروضی برخی از اشعار به این صورت است که پایه‌های آوایی آن به نوعی همسان هستند اما این همسانی به شکل تکرار چهار یا سه باره یک رکن عروضی در همه پایه‌های آوایی نیست بلکه پایه‌های چهارتایی یک مصراع، یکی در میان یک وزن عروضی یکسان دارند. برای مثال اگر وزن عروضی یک مصراع «مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن» باشد، پایه‌های آوایی همسان دولختی دارد. در واقع در نظم همسان دولختی، هر مصراع از دو پاره همسان تشکیل می‌شود. باید توجه کنید که در این نوع پایه آوایی، هجای پایان نیم‌مصراع را نیز مانند هجای پایان مصراع بلند محسوب می‌کنیم.

مثال

در جدولی که پس از بیت زیر آورده‌ایم، ارکان عروضی پایه‌های آوایی این بیت را مشخص کرده‌ایم. وزن عرضی پایه‌های آوایی این بیت «مستفعلن فعولن مستفعلن فعولن» است که از تکرار دو لخت «مستفعلن فعولن» ساخته شده است.

یک عمر دور و تنها، تنها به جرم اینکه
او سرسپرده می‌خواست، من دل سپرده بودم
(محمدعلی بهمنی)

پایه‌های آوایی خط عروضی رکن عروضی
یِک عُمر دو – -U – مستفعلن
رُ تَن ها U – – فعولن
تَن ها بِ جُر مِ – – U – مستفعلن
ءین کِ – U فعولن

پایه های آوایی ناهمسان

پایه‌های آوایی همه اشعار فارسی همسان نیستند یعنی مصراع‌‌های همه شعرهای فارسی از تکرار یک رکن عروضی یا تکرار چینشی خاص از ارکان عروضی ساخته نشده است. بلکه گاهی ناهمگونی و تفاوت در ارکان عروضی یک مصراع است که زیبایی موسیقایی شعر را می‌سازد. آنچه مهم است این است که در اشعار دارای پایه‌های آوایی ناهمسان نیز نوعی نظم وجود دارد زیرا آن ارکان ناهمسان در هر مصراع از یک شعر تکرار می‌شوند.

باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
(محتشم کاشانی)

در جدول زیر، مصراع اول بیت بالا را تقطیع هجایی کرده‌ایم. همانطور که قابل مشاهده است، رکن عروضی هر پایه از این مصراع، با دیگر پایه‌های آن تفاوت دارد.

پایه‌های آوایی خط عروضی رکن عروضی
با زین چِ – -U U مفعولُ
شو رِ شَست – U – U فاعلاتُ
کِ دَر خَل قِ U – – U مفاعیلُ
عا لَ مَست – U – فاعلن

تا اینجا دریافتیم تفاوت پایه‌های آوایی با یکدیگر و تأثیر آن‌ها بر موسیقی شعر چیست و در ادامه تقطیع ارکانی را توضیح می‌دهیم.

انواع پایه های آوایی
انواع پایه‌های آوایی در وزن شعر

تقطیع ارکانی

پس از مشخص کردن نوع هجاها و یافتن ترتیب منطقی و تکراری بین هجاهای یک مصراع، باید سعی کنیم پایه‌های آوایی را با ارکان عروضی یا همان وزن‌واژه‌ها مطابق دهیم. پیش از آن می‌توانید با تماشای فیلم آموزش علوم و فنون ادبی ۲ پایه یازدهم همراه با حل سؤلات کنکور در فرادرس، تقطیع ارکانی را به خوبی یاد بگیرید. لینک این آموزش را در کادر پایین آورده‌ایم.

جدول ارکان عروضی

در جدول زیر، مهم‌ترین و پرکاربردترین ارکان عروضی شعر فارسی را همراه با خط عروضی آن‌ها آورده‌ایم تا تشخیص وزن ارکان شعرهای مختلف برای شما آسان‌تر باشد.

ارکان عروضی یا وزن‌واژه‌ها خط عروضی
فَع
فَعَل U –
فَعْلُن – –
فَعَلُن U U –
فَعولُن U – –
مفعولُ – – U
فاعِلُن – U –
فَعلان – –
مفاعِلُ U – U –
مفاعیلُ U – – U
مُستَفعِلُ – – U U
فَعَلاتُ U – U U
فاعِلاتُ – U – U
فَعَلاتُن U U – –
مفاعِلُن U – U –
مُفتَعِلُن – U U –
مَفاعیلُن U – – –
فاعِلاتُن – U – –
مُستَفعِلُن – – U –

مثال تقطیع ارکانی

در این بخش، یک بیت از حافظ را تقطیع ارکانی می‌کنیم یعنی پایه‌های آوایی آن را با ارکان عروضی مطابقت می‌دهیم تا وزن عروض این بیت را پیدا کنیم.

چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
که کس آهوی وحشی را از این بهتر نمی‌گیرد
(حافظ)

در جدول زیر، پایه‌های آوایی مصراع اول این شعر را تقطیع هجایی کرده‌ایم و سپس آن‌ها را با ارکان عروضی شعر فارسی مطابقت داده‌ایم.

پایه‌های آوایی تقطیع هجایی ارکان عروضی
چِ خوش صِی دِ U – – U مفاعیل
دِ لَم کَر دی U – – – مفاعیلن
بِ نا زَم چِش U – – – مفاعیلن
مِ مَس تَت را U – – – مفاعیلن

در جدول زیر نیز همان مراحل را برای مصرع دوم همین بیت انجام داده‌ایم.

پایه‌های آوایی تقطیع هجایی ارکان عروضی
کِ کَس ءآ هو U – – – مفاعیلن
یِ وَح شی را U – – – مفاعیلن
ءَ زین بِه تَر U – – – مفاعیلن
نِ می گی رَد U – – – مفاعیلن

حال که دانستیم نقش وزن عرضی بر موسیقی شعر چیست، در ادامه به بررسی روش های تشخیص وزن و معرفی اختیارات شاعری می‌پردازیم.

تشخیص وزن شعر

ابتدا با توجه به درک آهنگ و موسیقی بیت، پایه‌های آوایی آن را مشخص و وزن آن را تعیین می‌کنیم. اگر از طریق حافظه شنیداری نتوانستیم وزن شعر را تشخیص دهیم، هجاهای بیت را به صورت تکراری یا همسان یک پایه‌ای دسته‌بندی می‌کنیم. اگر در این صورت نیز نظمی همسان را مشاهده نکردیم، وجود نظم همسان دولختی را در آن بررسی می‌کنیم. یعنی هجاها را به صورت چهارتایی، سه تایی یا سه‌تایی چهارتایی برش می‌زنیم. اگر با هیچ‌کدام از این شیوه‌ها نتوانستیم وزن شعر را مشخص کنیم، پایه‌های آوایی را با نظم ناهمسان جدا و وزن بیت را از رکن عروضی آن‌ها مشخص می‌کنیم.

پیشنهاد می‌کنیم برای یادگیری وزن عروض اشعار، فیلم آموزش علوم و فنون ۳ پایه دوازدهم همراه با حل سؤالات کنکور در فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را در کادر زیر آورده‌ایم.

نکته اول تعیین وزن

در تعیین نشانه‌های هجایی و ذسته‌بندی پایه‌های آوایی همیشه فقط یک روش وجود ندارد. با ایجاد تفاوت در روش مرزگذاری پایه‌های آوایی برخی از مصراع‌ها می‌توانیم آن‌ها را با ارکان عروضی متفاوتی تطبیق دهیم. برای درک بهتر این موضوع به مثال زیر توجه کنید.

یک دست جام باده و یک دست جعد یار
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
(مولانا)

در جدول زیر، مصراع اول این بیت را به یک شیوه تقطیع هجایی کرده‌ایم و وزن آن را به دست آورده‌ایم. همانطور که مشاهده می‌کنید، وزن عروضی این شعر «مستفعلن مفاعل مستفعلن فعل» به دست آمد.

پایه‌های آوایی خط عروضی رکن عروضی
یِک دَست جا – – U – مستفعلن
م با دِ ءُ U – U U مفاعل
یِک دَست جَع – – U – مستفعلن
دِ یار U – فَعَل

حال در جدول زیر، پایه‌‌های آوایی همین مصراع را به شیوه متفاوتی تقسیم‌بندی کرده‌‌ایم. این بار، وزن عروضی این شعر، «مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن» شد زیرا پایه‌های آوایی آن را به شکل دیگری برش دادیم.

پایه‌های آوایی خط عروضی رکن عروضی
یِک دست – -U مفعولُ
جا مِ با دِ – U – U فاعلاتُ
ءُ یِک دست U – – U مفاعیلُ
جَع دِ یار – U – فاعلُن

نکته دوم تعیین وزن

در تعیین مرز پایه‌ها و دسته‌بندی هجاها باید نظم همسان را بر نظم ناهمسان ترجیح بدهیم. برای مثال شعر زیر را به دو شیوه متفاوت تقطیع می‌کنیم تا این موضوع را بهتر درک کنید.

دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت
عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت

در جدول زیر، پایه‌های آوایی مصراع اول این بیت را به یک شیوه مرزبندی کرده‌ایم و وزن آن را مطابق با این مرزبندی مشخص کرده‌ایم. مطابق این نوع مرزبندی، وزن عروضی این شعر، «مفعولُ مفاعیلُ مقاعیلُ فعولُن» است.

پایه‌های آوایی خط عروضی رکن عروضی
دِل گُفت – – U مفعولُ
وِ صا لَش بِ U – – U مفاعیلُ
دُ عا باز U – – U مفاعیلُ
تَ وان یافت U – – فعولُن

حال در جدول زیر، پایه‌های آوایی همین مصراع را به شیوه‌ای دیگر مرزبندی کرده‌ایم. همانطور که مشاهده می‌کنید اگر این مصراع را به این شیوه تقطیع کنیم، وزن عروضی آن «مستفعلُ مستفعلُ مستفغلُ مستَف» خواهد شد که چون نظم همسان بر نظم ناهمسان ارجحیت دارد،  باید این شیوه از مرزبندی پایه‌های این بیت را درست بدانیم.

پایه‌های آوایی خط عروضی رکن عروضی
دِل گفت وِ – – U U مستفعلُ
صا لَش بِ دُ – – U U مستفعلُ
عا بار تَ – – U U مستفعلُ
وان یافت – – مُستَف

اختیارات شاعری در وزن شعر

تا اینجا دریافتیم عناصر موسیقی شعر چیست و در این بخش به بررسی اختیارات شاعری در وزن عروضی می‌پردازیم. منظور از اختیارات شاعری قابلیت‌هایی است که شاعر با استفاده از آن‌ها می‌تواند کمی با دست باز تغییرات اندکی در محدودیت‌های وزن عروضی به وجود آورد و همچنان وزن شعر او دارای نظم باشد. این اختیارت را به دو نوع زبانی و وزنی تقسیم می‌کنیم.

اختیارات زبانی

اختیاراتی هستند که شاعر با شیوه بیان و تلفظ اعمال می‌کند و دارای دو نوع هستند:

  • حذف همزه: اگر پیش از همزه آغار هجا، صامتی بیاید یعنی همزه بین یک صامت و یک مصوت قرار بگیرد، می‌توانیم آن را حذف کنیم.
  • تغییر کمیت مصوت‌ها: شاعر می‌تواند به ضرورت وزن شعر، مصوت کوتاه را بلند یا مصوت بلند را کوتاه تلفظ کند.

حذف همزه

در کادر زیر یک بیت آورده‌ایم که دارای اختیار شاعری زبانی حذف همزه است.

سعدی نظر از رویت کوته نکند هرگز
ور روی بگردانی در دامنت آویزد
(نظامی)

در فهرست زیر، مصراع دوم این بیت را تقطیع هجایی کرده‌ایم تا اختیار شاعری زبانی حذف همزه را روی آن درک کنید. اگر می‌خواستیم «در دامنت آویزد» را به شیوه معمولی تقطیع هجایی کنیم، باید آن را به‌صورت «دَر دا مَ نَت ءآ وی زَد» می‌نوشتیم اما با استفاده از اختیار شعری زبانی و برای حفظ وزن عرضی شعر، همزه پیش از مصوت «آ» و بعد از صامت «ت» را حذف کرده‌ایم.

پایه‌های آوایی خط عروضی رکن عروضی
وَر روی – – U مفعولُ
بِ گَر دا نی U – – – مفاعیلُن
دَر دا مَ – – U مفعولُ
نَ تا وی زَد U – – – مفاعیلُن

بلند تلفظ کردن مصوت های کوتاه

گاهی شاعران بنا بر ضرورت، ضمه (-ُ) ربط و عطف، کسره (-ِ) و مصوت‌های کوتاه پایان کلمات را که همگی هجای کوتاه هستند، هجای بلند محسوب می‌کنند. به بیت زیر و تقطی هجایی آن توجه کنید.

فریاد که در رهگذر آدم خاکی
بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند
(فروغی بسطامی)

در تقطیع هجایی پایه سوم مصراع اول این شعر، باید هجای «رِ» را مصوت کوتاه یا همان «U» در نظر می‌گرفتیم اما بنا بر ضرورت شاعری، مصوت کوتاه کسره موجود در «رهگذرِ آدم خاکی» را مصوت بلند در نظر می‌گیریم تا وزن عروضی شعر صحیح باشد.

پایه‌های آوایی خط عروضی وزن عروضی
فَر یاد کِ – -U U مستفعلُ
دَر رَه گُ ذَ – – U U مستفعلُ
رِ ءآ دَ مِ – U U مستفعلُ
خا کی – – فع لن

کوتاه تلفظ کردن مصوت های بلند

اگر بعد از کلماتی که به مصوت‌های بلند «او / ای» ختم می‌شوند، مصوتی وجود داشته باشد، شاعر اختیار دارد که آن‌ مصوت‌های بلند را، کوتاه تلفظ کند. بین این دو مصوت نیز، صامت «ی» میانجی قرار می‌گیرید. به مثال زیر توجه کنید.

پیش کمان ابرویش لابه همی کنم ولی
گوش کشیده است از آن گوش به من نمی‌کند
(حافظ)

در پایه آوایی دوم مصراع اول بیت بالا، باید تقطیع هجایی آن را به صورت «U – – -» می‌نوشتیم زیرا هجای «رو (صامت «ر» + مصوت بلند «او»)» هجای بلند است اما بنا بر ضرورت وزنی، آن را کوتاه تلفظ می‌کنیم.

پایه‌های آوایی خط عروضی وزن عروضی
پی شِ کَ ما – U U – مفتعلن
نِ ءَب رو یَش U – U – مفاعلُن
لا بِ هَ می – U U – مفتعلن
کُ نَم وَ لی U – U – مفاعلُن

نکته های تبدیل مصوت کوتاه و بلند به یکدیگر

برای این دو اختیار وزنی باید دو نکته زیر را در نظر داشته باشیم:

  • مصوت بلند «او» هیچ‌گاه در کلمات تک هجایی کوتاه نمی‌شود مگر در کلمه «سو» و آن هم در شرایطی که این کلمه را به کلمه دیگری اضافه کرده‌ باشیم.
  • مصوت بلند «ای» در کلماتی مثل «بیا، گیاه، عامیانه، زیاد، بیابان، سیاست، بیاموز و…» همیشه کوتاه است. برای مثال کلمه «سیاست» را این‌چنین هجابندی می‌کنیم: «سِ یا سَت / U – -»

اختیارات وزنی

این دسته از اختیارات شاعری، ایجاد تغییراتی کوچک و نامحسوس در وزن شعر است که به وز و اهنگ شعر مربوط می‌شود و گوش فارسی زبانان این تغییرات کوچک را عیب نمی‌شمارد. البته باید توجه کنید که اختیارات شاعری وزن شعر را تغییر نمی‌دهند و صرفاً تغییرات ناچیزی هستند که شاعر بنا بر ضرورت وزن آن‌ها را اعمال می‌کند. این اختیارات را در فهرست زیر آورد‌ه‌ایم و در ادامه همین بخش، هرکدام از آن‌ها را با مثال بررسی می‌کنیم.

  • بلند بودن هجای پایانی مصراع
  • آوردن فاعلاتن به جای فعلاتن
  • ابدال: یک هجای بلند به جای دو هجای کوتاه در کنار هم
  • قلب: جابه‌جایی یک هجای کوتاه و یک هجای بلند در کنار هم با یکدیگر

بلند بودن هجای پایانی مصراع

در شعر فارسی اهمیتی ندارد که آخرین هجای مصراع، کوتاه، بلند یا کشیده باشد زیرا در هر صورت آن را هجای بلند محسوب می‌کنیم. به بیت زیر توجه کنید تا این موضوع را بهتر درک کنید.

دلم شکسته‌تر از شیشه‌های شهر شماست
شکسته باد کسی کاین چنینمان می‌خواست
(سهیل محمودی)

پایه‌‌ آوایی آخر مصراع اول این بیت باید به صورت «U- U U» باشد زیرا هجای «ماست (صامت «م» + مصوت بلند «آ» + صامت «س» + صامت «ت»)» هجای کشیده است و آخرین هجای این مصراع «-U» خواهد بود اما همیشه آخرین هجای هر مصراعی را هجای بلند محسوب می‌کنیم.

پایه‌های آوایی خط عروضی وزن عروضی
دِ لَم شِ کَس U – U – مفاعلُن
تِ تَ رَز شی U U – – فعلاتُن
شِ ها یِ شَه U – U – مفاعلُن
رِ شُ ماست U U – – فعلاتُن

آوردن فاعلاتن به جای فعلاتن

شاعر می‌تواند در اولین رکن و پایه آوایی به جای رکن «فعلاتن (U U – -)»، رکن «فاعلاتن (- U – -)» بیاورد. یعنی هجای اول مصراع را به جای هجای کوتاه، هجای بلند بسراید و همچنان وزن عوضی شعر، «فعلاتن» باشد. البته نمی‌توانیم به‌ جای رکن «فاعلاتن»، رکن «فاعلاتن» قرار بدهیم. به مثال زیر توجه کنید.

مطربا پرده بگردان و بزن راه عراق
که بدین راه بشد یار و ز ما یاد نکرد
(حافظ)

رکن اولین پایه آوایی مصراع اول بیت زیر، «فاعلاتن» است زیرا اولین هجای آن، هجای بلند «مُط (صامت «م» + مصوت کوتاه «-ُ» + صامت «ط»)» است درحالی‌که در جدول بعدی مشاهده می‌کنید که رکن عروضی پایه آوایی اول مصراع دوم شعر، «فعلاتن» است بنابراین رکن عروضی این مصراع را نیز با اختیارت شاعری وزنی، «فعلاتن» محسوب می‌کنیم.

پایه‌های آوایی خط عروضی وزن عروضی
مُط رِ با پَر U (-) U – – فعلاتن
دِ بِ گَر دا U U – – فعلاتن
نُ بِ زَن را U U – – فعلاتن
هِ عَ راق – (U U) – فعْلُن

در جدول زیر، مصراع دوم این بیت را تقطیع هجایی کرده‌ایم و همانطور که مشاهده می‌کنید، وزن عروضی پایه‌های آن «فعلاتن» است.

پایه‌های آوایی خط عروضی وزن عروضی
کِ بَ دین را U U – – فعلاتن
ه بِ شد یا U U – – فعلاتن
رُ زِ ما یاد U U – – فعلاتن
نَ کرد – (U U) – فعلن

ابدال

این اختیار در جایی وجود دارد که شاهر به جای دو هجای کوتاه در کنار هم یک هجای بلند قرار داده است که در این صورت، هجای بلند را به دو هجای کوتاه تبدیل می‌کنیم. البته حالت عکس این مورد، قابل انجام نیست یعنی نمی‌توانیم به جای یک هجای بلند* دو هجای کوتاه بیاوریم. به مثال زیر توجه کنید.

تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند
(حافظ)

در جدول زیر، مصراع اول این بیت را تقطیع کرده‌ایم. پایه‌ آوایی آخر این مصراع را با جدول بعدی (مصراع دوم) مقایسه کنید. همانطور که مشاهده می‌کنید، در این مصراع، شاعر به جای دو هجای کوتاه، یک هجای بلند آورده است. که این موضوع مشکلی را در وزن شعر پدید نمی‌آورد زیرا این هجای بلند را به دو هجای کوتاه تبدیل می‌کنیم.

پایه‌های آوایی خط عروضی رکن عروضی
تُ با خُ دا U – U – مفاعلُن
یِ خُ دَن دا U U – – فعلاتُن
ز کا رُ دِل U – U – مفاعلُن
خُش دار U U (-) – فعِلُن

در آخرین پایه‌ آوایی مصراع دوم، شاعر دو هجای کوتاه پشت سر هم آورده است.

پایه‌های آوایی خط عروضی رکن عروضی
کِ رَح مَ گر U – U – مفاعلن
نَ کُ نَد مُد U U – – فعلاتن
دعی خُ دا U – U – مفاعلن
بِ کُ نَد U U – فعِلُن

قلب

شاعر می‌تواند در این اختیار وزنی، جای دو مصراع کوتاه و بلند در کنار هم را با یکدیگر عوض کند. برای درک بهتر این اختیار، به مثال زیر توجه کنید.

کیست که پیغام من به شهر شروان برد
یک سخن از من بدان مرد سخندان برد
(جمال‌الدین عبدالرزاق)

پایه‌های آوایی سوم در مصراع اول و دوم این بیت را در دو جدول زیر با هم مقایسه کنید. رکن عروضی این پایه باید «مفتعلن (- U U -)» باشد اما در مصراع اول، رکن عروضی سومین پایه به صورت «- U U -» است که با جابه‌جایی دو هجای اول با یکدیگر وزن این مصراع را تصحیح می‌کنیم.

پایه‌های آوایی خط عروضی رکن عروضی
کیست کِ پِی – U U – مفتعلن
غا مِ من – U – فاعلن
بِ شه رِ شِر – U (- U) U – مفتعلن
وان بَ رَد – U – فاعلن

در جدول زیر، مصراع دوم این بیت را تقطیع هجایی کرده‌ایم.

پایه‌های آوایی خط عروضی رکن عروضی
یِک سُ خَ نز – U U – مفتعلن
مَن بِ دان – U – فاعلن
مَر دِ سُ خَن – U U – مفتعلن
دان بَ رَد – U – فاعلن

در این بخش به طور کامل بررسی کردیم نقش عروض در موسیقی شعر چیست و در ادامه، وزن و قافیه شعر نو را توضیح می‌دهیم.

وزن و قافیه در شعر نو

تا اینجا با ارکان موسیقی شعر یعنی قافیه، وزن و بدایع لفظی به طور کامل آشنا شدیم و یاد گرفتیم تأثیر هرکدام بر موسیقی شعر چیست. در این بخش به بررسی وضعیت وزن و قافیه در اشعار نو فارسی می‌پردازیم که با شعر کلاسیک متفاوت است و هر نوع از خود شعر نو نیز وضعیتی متفاوت با دیگر انواع آن دارد.

پیشنهاد می‌کنیم برای یادگیری موسیقی شعر نو، فیلم آموزش علوم و فنون ۳ پایه دوازدهم در فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را در کادر زیر آورده‌ایم.

موسیقی شعر نو
موسیقی در انواع شعر نو

قافیه در شعر نو

قافیه در شعر نو حذف نمی‌شود اما شاعر مانند قالب‌های کلاسیک شعری موظف به آوردن قافیه در مصراع‌های خاصی نیست و هرجا احساس کند که قافیه می‌تواند به زیبایی یا ارزش هنری شعر او کمک کند، قافیه می‌گذارد. البته همین قافیه آزاد و بدون قواعد مشخص نیز در اشعار نو نیمایی و سپید وجود دارد و در شعر موج نو، ضرورتی به وجود همین قافیه آزاد نیز نیست.

قافیه شعر نیمایی

همانطور که در شعر آزاد یا نیمایی زیر مشاهده می‌کنید، شاعر از بین همه سطرهای این شعر قافیه را فقط در پایان چهار سطر استفاده کرده است و هیچ نظم یا ترتیب معینی برای انتخاب این چهار سطر نیز وجود نداشته است.

صدای آب می‌آید، مگر در نهر تنهایی چه می‌شویند؟
لباس لحظه‌ها پاک استمیان آفتاب هشتم دی
طنین برف، نخ‌های تماشا، چکه‌های وقت
طراوت روی آجرهاست، روی استخوان روز.
چه می‌خواهیم؟
بخار فصل گرد واژه‌های ماست
دهان گلخانه فکر است.
سفرهایی تو را در کوچه‌هاشان خواب می‌بینند
تو را در قریه‌هایی دور، مرغانی به هم تبریک می‌گویند
چرا مردم نمی‌دانند
که لادن اتفاقی نیست
نمی‌دانند در چشمان دم‌جنبانک امروز
برق آب‌های شط دیروز است
چرا مردم نمی‌دانند
که در گل‌های ناممکن هوا سرد است؟
(سهراب سپهری)

قافیه شعر سپید

در کادر زیر یک نمونه از شعری سپید را آورده‌ایم. حروف قافیه شعر زیر «-َم» در واژه‌های «بنشانم، بگردانم و می‌توانستم» است که هیچ ترتیب و نظم مشخصی برای انتخاب سطرهای دارای قافیه وجود ندارد.

ای کاش می‌توانستم
یک لحظه می‌توانستم ای کاش
بر شانه‌های خود بنشانم
این خلق بی‌شمار را
گرد حباب خاک بگردانم
تا با دو چشم خویش ببینند که خورشیدشان کجاست
و باورم کنند.
ای کاش
می‌توانستم.
(احمد شاملو)

در این بخش یاد گرفتیم وضعیت قافیه اشعار نو در مبحث موسیقی شعر چیست و در ادامه، وزن‌ آن‌ها را بررسی می‌کنیم.

وزن در شعر نو

وضعیت وزن عروضی در انواع شعر نو، با وضعیت قافیه در آن‌ه متفاوت‌تر است زیرا شعر آزاد یا نیمایی وزن عروضی متفاوت با وزن عروضی اشعار کلاسیک دارد و شعر سپید و شعر موج نو نیز وزن عروضی ندارند. در ادامه همین بخش، این موارد را به طور کامل و با مثال توضیح داده‌ایم.

وزن شعر نیمایی

نیما برای رهایی از محدودیت‌های عروضی شعر کلاسیک که بر تساوی تعداد و کیفیت هجاهای هر مصراع تأکید داشت، قید تساوی هجاهای مصراع‌ها را برداشت و دست شاعر را در سرودن شعر باز کرد و همزمان، موسیقی وزن عروضی شعرهای کلاسیک را در اشعار نو نیز حفظ کرد. بنابراین شعر نیمایی، دارای وزن عروضی است اما کوتاهی و بلندی مصراع‌ها و تعداد هجاهای آن‌ها با هم همراه نیست. به بیان ساده‌تر برای مثال اگر وزن عروضی یک سطر از شعر نیمایی، «فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن» است، وزن عروضی یک سطر دیگر می‌توند «فاعلاتن فاعلاتن» یا حتی «فاعلاتن» باشد. به مثال زیر توجه کنید.

میان مشرق و مغرب ندای محتضریست
که گاه می‌گوید
من از ستاره دنباله‌دار می‌ترسم
که از کرانه مشرق طلوع خواهد کرد
(شفیعی کدکنی)

در جدول زیر، سطر اول شعر بالا را تقطیع هجایی کرده‌ایم.

پایه‌های آوایی خط عروضی وزن عروضی
مِ یا نِ مَش U – U – مفاعلن
رِ قُ مَغ رب U U – – فعلاتن
نِ دا یِ مُخ U – U – مفاعلن
تَ ضَ ریست – (U U) – فعلن

پایه‌های آوایی دومین سطر این شعر را در جدول زیر مشخص کرده‌ایم.

پایه‌های آوایی خط عروضی وزن عروضی
کِ گاه می U -U – مفاعلن
گو ید – – فعلن

در جدول زیر سومین سطر این شعر را تقطیع هجایی کرده‌ایم.

پایه‌های آوایی خط عروضی وزن عروضی
مَ نَز سِ تا U – U – مفاعلن
رِ یِ دن با U U – – فعلاتن
لِ دار می U -U – مفاعلن
تر سم – – فعلن

آخرین سطر این شعر را نیز در جدول زیر تقطیع هجایی کرده‌ایم.

پایه‌های آوایی خط عروضی وزن عروضی
کِ ءَز کَ را U – U – مفاعلن
نِ یِ مش رق U U – – فعلاتن
طُ لوع خا U – U – مفاعلن
هد کرد – – فعلن

وزن شعر سپید

شعر سپید وزن عروضی ندارد و موسیقی آن را آهنگ درونی کلمات موجود در آن می‌سازد. بنابراین شعر سپید موسیقی دارد اما وزن عروضی ندارد و نباید وزن عروضی نداشتن آن را با موسیقی نداشتن یکی بدانیم. در ادامه نمونه‌ای از شعر سپید را آورده‌ایم تا نبود وزن و اتکای موسیقی آن بر آهنگ درونی کلمات آن را درک کنید.

عناصر موسیقی در شعر سپید

در فهرست زیر، عناصر و ارکان سازنده موسیقی در شعر سپید را آورده‌ایم.

  • قافیه و ردیف‌های نامشخص: شاعر در هرجایی زا شعر که بخواهد با آوردن قافیه یا ردیف، نوعی موسیقی به شعر خود اضافه می‌کند.
  • جناس: شاعر در شعر سپید از آرایه‌های لفظی و خصوصاً جناس استفاده می‌کند تا با آوردن واژه‌های دارای صداها و تلفظ یکسان در کنار هم، ارزش موسیقایی شعر خود را افزایش دهد.
  • تکرار: شاعران شعر سپید با تکرار واژه‌ها، واج‌ها و هجاها، موسیقی شعر خود را می‌سازند و آن را خوش‌آهنگ می‌کنند.
  • هم‌خوانی صامت‌ها و مصوت‌ها: شاعران در سرودن شعر سپید، صامت‌ها و مصوت‌ها را در یک کلمه و یک سطر، طوری در کنار هم قرار می‌دهند که از تلفظ آن‌ها، آوا و آنگ خوشی ایجاد شود و موسیقی این نوع شعر را بسازد.

زیباترین حرفت را بگو
شکنجه پنهان سکوتت را آشکار کن
و هراس مدار از آنکه بگویند
ترانه‌ای بیهوده می خوانید
چرا که ترانه ما بیهودگی نیست
چرا که عشق
حرفی بیهوده نیست.
(احمد شاملو)

وزن شعر موج نو

شعر موج نو نه مثل شعر نیمایی وزن عروضی دارد و نه مانند شعر سپید، آهنگ درونی دارد. در واقع شعر نو موسیقی ندارد بلکه خیال شاعرانه است که آن را از نثر متفاوت می‌سازد. برای مثال به شعر زیر توجه کنید.

چنینن است
که از بام
به خیابان آمدی
شاخه‌های شکسته درختان را
با آواز
رهسپار غم کردی
خانه به تو فرخنده است
تو از فریب سحر و سپیده
رمیده
خرسن آمدی
زخم بر قلب
خاموش آن گیسوان شکسته تو را
شاهانه شانه کنند
شمع را
از دست رها کن
ما را صدا کن
که در جامه و سپیدی
آواز و نام تو را
گم کردیم.
(احمدرضا احمدی)

در این بخش یاد گرفتیم تفاوت هرکدام از انواع شعر نو در موسیقی شعر چیست.

سؤالات متداول در زمینه موسیقی شعر

حال که یاد گرفتیم موسیقی شعر چیست و چگونه عناصر مختلف آن را تشخیص دهیم، در این بخش به پرتکرارترین سؤالات در این زمینه پاسخ می‌گوییم تا ابهامات شما در این زمینه برطرف شود. پیشنهاد می‌کنیم برای یادگیری عناصر موسیقی شعر و راه های تشخیص آن، فیلم آموزش علوم و فنون ۱ پایه دهم در فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را در کادر زیر آورده‌ایم.

راه های تشخیص موسیقی شعر چیست؟

برای تشخیص موسیقی شعر به طور کلی باید به دنبال یافتن وزن عروضی آن، قافیه و ردیف آن و بدیع لفظی یعنی آرایه‌های جناس، سجع، تکرار و واج‌آرایی باشیم. اما اگر منظور از تشخیص موسیقی شعر، به طور خاص، تشخیص وزن عروضی آن باشد باید یا با تمرین زیاد، روش تشخیص سماعی را یاد بگیرید یا از مراحل فهرست زیر استفاده کنید.

  • درست خواندن شعر
  • نوشتن شعر مطابق با تلفظ شعر
  • تقطیع هجایی شعر
  • تقطیع ارکانی (مطابقت هر پایه آوایی با یکی از ارکان عروضی)
  • یافتن وزن عروضی کل شعر با کنار هم قرار دادن ارکان عروضی هر پایه از مصراع

منظور از موسیقی شعر چیست؟

منظور از موسیقی شعر، آهنگی است که در هنگام خواندن یک شعر، جریان پیدا می‌کند. اشعار مختلف با داشتن وزن عروضی یا قافیه و ردیف یا بدایل لفظی (سجع، تکرار، واج‌آرایی، جناس) یا یکی از این موارد، دارای موسیقی می‌شوند یعنی در هنگام خوانش آن‌ها نظمی آهنگین را احساس می‌کنیم.

موسیقی درونی شعر چیست؟

منظور از موسیقی درونی شعر، نظمی آهنگین است که از چگونگی کنار هم قرار گرفتن واج‌ها یعنی صامت‌ها و مصوت‌های کلمه‌های یک شعر، ایجاد می‌شود. موسیقی درونی جز نحوه چینش واج‌ها به صورت کلی، به طور خاص با آرایه‌هایی مانند تکرار، واج‌آرایی، سجع، جناس و… ایجاد می‌شود. در اشعار کلاسیک  شعر نو نیمایی، موسیقی درونی همراه با وزن عروضی، موسیقی اشعار را می‌سازد اما در شعر نو سپید، تنها موسیقی موجود، همین موسیقی درونی است.

موسیقی معنوی شعر چیست؟

بدیع و مجموعه آرایه‌هایی که به زیبایی لفظی یا معنایی سخن اضافه می‌کنند. برخی از آن‌ها که لفظی هستند، در تغییرات آوایی و موسیقی اثر می‌گذارند و برخی دیگر که معنوی هستند، با بازی ذهنی با معانی، زیبایی هنری می‌آفرینند. بدیع معنوی: اغراق، ایهام، ایهام تناسب، تضاد، تناسب، تلمیح، تضمین، لف و نشر، متناقض‌نما، حسن تعلیل، حس‌آمیزی و اسلوب معادله

زیبایی شناسی شعر چیست؟

منظور از زیبایی شناسی شعر، توجه به بدیع لفظی و معنوی و بیان موجود در شعر یا همان آرایه‌های ادبی مختلف در آن شعر است. برای آنکه به طور دقیق بدانید این آرایه‌ها چه هستند، آن‌ها را در فهرست زیر با حفظ دسته آن‌ها قرار داده‌ایم.

  • بدیع لفظی: واج‌آرایی / سجع، موازنه، ترصیع / تکرار / جناس / اشتقاق
  • بدیع معنایی: تناسب، مراعات نظیر / تضاد / حس‌آمیزی / تناقض‌نما / تلمیح / اغراق / تضمین / ایهام، ایهام تناسب / لف‌ونشر / حسن تعلیل
  • بیان: تشبیه / مجاز / استعاره / کنایه

کتاب موسیقی شعر

کتاب موسیقی شعر شفیعی کدکنی کتابی درباره وزن و قافیه شعر است که موسیقی شعر را می‌سازند. شفیعی کدکنی در این اثر ارزشمند خود زبان و نحوه کاربرد آن را مهم‌ترین عامل ایجاد شعر و تمایز آن با سخن عادی می‌داند. این کتاب دارای شش بخش است که در فهرست زیر، مباحث بخش‌های مختلف آن را به طور خلاصه آورده‌ایم.

  • بخش اول: وزن و موسیقی شعر / بررسی نقش قافیه و ردیف در ساختار شعر / نگاهی به قالب‌های شعر فارسی
  • شعر منثور و عناصر موسیقایی آن / مبانی موسیقایی صنایع بدیعی / دلالت موسیقایی کلمات
  • بخش سوم: فارابی و موسیقی شعر / ابن سینا و موسیقی شعر و طبقه‌بندی بحور عروضی / آرای فلاسفه اخوان الصفا درباره موسیقی شعر
  • بخش چهارم: بررسی یکی از عوامل ساخت و صورت در موسیقی شعر فردوسی / چندآوایی موسیقی در غزل‌های مولانا / عامل موسیقایی در تکامل زیباشناسی شعر حافظ
  • بخش پنجم: اوزان غیرعروضی / وزن هجایی /عروض آزاد / باربد و بربط
  • بخش ششم: واژه‌نامه و فهرست و…

موسیقی شعر در فنون چیست؟

در علوم و فنون دهم، یازدهم و دوازدهم انسانی با موسیقی شعر سر و کار داریم. در بررسی موسیقی شعر در فنون ادبی، از بدایع لفظی یعنی آرایه‌های ادبی تأثیرگذار بر موسیقی شعر تا قافیه و ردیف و قواعد قافیه و وزن عروضی و انواع آن، مراحل تشخیص آن و… مورد بحث قرار می‌گیرد. همچنین بررسی وزن عروضی و قافیه اشعار نو نیز یکی دیگر از مباحث مربوط به موسیقی شعر در فنون ادبی است. همه این موارد را در بخش‌های مختلف همین مطلب، با مثال بررسی کرده‌ایم.

موسیقی شعر در علوم فنون دهم چیست؟

در موسیقی شعر علوم فنون دهم به وزن شعر فارسی و هماهنگی پاره‌های کلام و بدایع لفظی یعنی واج آرایی، واژه‌آرایی، سجع و انواع آن، موازنه، ترصیع، جناس و انواع آن می‌پردازیم. در بخش‌های مختلف این مطلب همه این مباحث را با مثال توضیح داده‌ایم.

موسیقی شعر در علوم فنون دوازدهم چیست؟

در موسیقی شعر علوم و فنون دوازدهم به پایه‌های آوایی ناهمسان، اختیارات شاعری وزنی و زبانی و وزن در شعر نیمایی می‌پردازند که در بخش‌های مختلف این مطلب همه این مباحث را با مثال و به طور کامل بررسی کرده‌ایم.

نمونه سؤال موسیقی شعر

حال که یاد گرفتیم موسیقی شعر چیست و ارکان سازنده آن را معرفی و بررسی کردیم، می‌توانید در آزمون زیر شرکت کنید. این آزمون یک تمرین حاوی ده پرسش چهارگزینه‌ای است که برای پاسخ دادن به هر سؤال باید ابتدا گزینه درست مورد نظر خود را انتخاب و روی آن کلیک کنید. سپس با کلیک بر گزینه «مشاهده گزینه صحیح» پاسخ درست را مشاهده خواهید کرد. برای دسترسی به پاسخ‌های تشریحی نیز انجام همین مراحل کافی است. با ثبت هر یک پاسخ درست، یک امتیاز دریافت می‌کنید و امتیاز نهایی خود را در پایان آزمون یعنی ثبت پاسخ همه پرسش‌ها و با کلیک بر گزینه «دریافت جواب آزمون» مشاهده خواهید کرد.

۱. کدام گزینه درباره موسیقی شعر درست است؟

موسیقی شعر فقط به وزن عروضی شعر یعنی تعداد و کیفیت هجاهای مصراع‌های شعر بستگی دارد.

وزن عروضی، قافیه و ردیف، صنایع بدیعی و حتی آهنگ کلمات موجود در شعر، می‌توانند موسیقی آن را بسازند.

آرایه‌های ادبی نقشی در موسیقی شعر ایفا نمی‌کنند.

موسیقی شعر در قالب‌های شعری کلاسیک فارسی با قالب‌های شعر نو فارس تفاوت ندارد و موسیقی شعر ن دقیقاً مطابق با استانداردهای شعر کلاسیک است.

۲. در کدام گزینه، همه ارکان یا عناصر سازنده موسیقی شعر را آورده‌ایم؟

وزن عروضی / قافیه و ردیف / صنایع بدیع لفظی مانند: واج آرایی، تکرار، سجع، جناس و…

وزن عروضی یا وزن غیرعروضی

قافیه و ردیف / وزن عروضی و غیرعروضی / صنایع ادبی بدیع لفظی و معنوی و بیان

وزن شعر / هنگ دروی ناشی از انتخاب واژه‌ها / صنایع بدیع لفظی

۳. منظور از صنایع بدیع لفظی که در ساخت و افزایش موسیقی شعر نقش زیادی دارند، چیست و در کدام گزینه وجود دارند؟

منظور از بدیع لفظی، آرایه‌هایی ادبی هستند که بیش از آنکه از طریق ایجاد بازی ذهنی، ارزش هنری شعر را بالا ببرند، این کار را از طریق بازی با ظاهر کلمات ایجاد می‌کنند و از نمونه‌های آن‌ها می‌توانیم به جناس، موازنه، تکرار، تضاد، تناقض‌نما و… اشاره کنیم.

صنایع بدیع لفظی از طریق بازی با ظاهر کلمات، ارزش موسیقایی و هنری اشعار و حتی نثر را افزایش می‌دهند و آرایه‌های واج‌آرایی، واژه‌آرایی، لف‌ونشر، حس‌آمیزی و… نمونه‌هایی از این نوع صنایع ادبی هستند.

آرایه‌های ادبی که با استفاده از ظاهر واژه‌ها در زیباسازی شعر اثر می‌گذارند را صنایع بدیع لفظی می‌دانیم و از نمونه‌های آن باید به تکرار، واج‌آرایی، سجع و جناس اشاره کنیم.

به کاربرد قافیه و ردیف در شعر کلاسیک فارسی که باعث زیبا شدن ظاهر شعر از طریق ایجاد شباهت در پایان مصراع‌های شعر می‌شود، صنایع بدیع لفظی می‌گوییم.

در فهرست زیر، اشتباهات موجود در گزینه‌های اول، دوم و چهارم این سؤال را مشخص کرده‌ایم.

  • گزینه اول: صنایع بدیع لفظی فقط به ظاهر کلمات مربوط می‌شوند و مانند بدیع معنوی، بازی ذهنی ایجاد نمی‌کنند. همچنین آرایه‌های تضاد و تناقض‌نما از صنایع بدیع معنوی هستند نه بدیع لفظی.
  • گزینه دوم: آرایه‌های لف‌ونشر و حس‌آمیزی از صنایع بدیع معنوی هستند نه لفظی.
  • گزینه چهارم: قافیه و ردیف را جدا از صنایع بدیع لفظی در نظر می‌گیریم.

۴. موسیقی کدام شعر با سایر اشعار این سؤال متفاوت است؟

بعد از این دشت و دمن رشک جنان خواهد شد
زلف سنبل به چمن، مشک‌فشان خواهد شد
(رهی معیری)

آتشی زد شب هجرم به دل  جان که مپرس
آن‌چنان سوختم از آتش هجران که مپرس
(شهریار)

من به جز تنبلی این را چه بنامم که تو هی
خفته هر روزه و روزی ز فلک می‌خواهی
(میرزاده عشقی)

تو گر خواهی که جاویدان جهان یکسر بیارایی
صبار را گو که بردارد زمانی برقع از رویت
(حافظ)

وزن ابیات اول تا سوم گزینه‌های این سؤال با وزن شعر موجود در گزینه چهارم متفاوت است. به فهرست زیر نگاه کنید.

  • وزن ابیات اول تا سوم: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
  • وزن بیت چهارم: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن

۵.  کدام گزینه درست است؟

فقط شعرهایی دارای موسیقی هستند که دارای وزن عروضی با پایه‌های آوایی همسان باشند.

اگر پایه‌های آوایی مصراع‌‌های یک شعر، همسان یا همسان دولختی باشد، آن شعر دارای موسیقی است.

برای موسیقی داشتن یک شعر، همسان بودن پایه‌های آوایی آن، ضروری نیست و همینکه دارای وزن عروضی با پایه‌های آوایی همسان یا ناهمسان باشند برای داشتن موسیقی کافی است.

فقط داشتن یا نداشتن وزن عروضی (با پایه‌های آوایی همسان یا ناهمسان) ملاک موسیقی شعر نیست بلکه برای مثال، شعر نو سپید بدون داشتن وزن عوضی و تنها با داشتن آهنگ درونی کلمات، دارای موسیقی است.

۶. چه عناصری باعث ایجاد و افزایش موسیقی شعر زیر شده‌اند؟

علمی که ز ذوق شرع خالی است
حالی سبب سیاه‌حالی است
(سنایی)

وجود وزن عروضی / وجود جناس ناقص اختلافی بین واژه‌های «خالی» و «حالی»

وجود جناس ناقص اختلافی میان واژه‌های «خالی» و «حالی» / داشتن وزن عروضی / داشتن ردیف «است»

وجود ردیف‌های «خالی» و «حالی» / وجود ردیف «است» / وجود وزن عروضی «مفعول مفاعلن فعولن»

داشتن قافیه‌های «خالی» و «حالی» / تکرار واژه «حالی» / داشتن ردیف «است» / داشتن وزن عروضی / وجود جناس ناقص اختلافی میان واژه‌های «خالی» و «حالی»

۷. در کدام یک از گزینه‌های زیر، ارکان و عناصر تأثیرگذار بیشتری برای موسیقی شعر وجود دارند؟

گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
گفت در دنبال دل، ره گم کند مسکین غریب
(حافظ)

چه دل‌ها بردی ای ساقی به ساق فتنه‌انگیزت
دریغا بوسهْ چندی بر زنخدان دلاویزت
(سعدی)

بر چهره گل نسیم نوروز خوش است
در صحن چمن روی دل‌افروز خوش است
(منتسب به خیام)

مده ناخوب را بر خاطرم راه
بدار از ناپسندم دست، کوتاه
(نظامی)

مشاهده پاسخ تشریحی برخی از سوالات، نیاز به عضویت در مجله فرادرس و ورود به آن دارد.

۸. کدام گزینه درباره موسیقی شعر نو درست است؟

شعر نو از نظر فرم و محتوا با شعر کلاسیک فارسی متفاوت است و به همین دلیل ویژگی موسیقایی بودن که یکی از ویژگی‌های فرمی شعر کلاسیک است را ندارد.

برخی از انواع شعر نو دقیقاً مانند شعر کلاسیک فارسی دارای موسیقی هستند و برخی دیگر از انواع شعر نو و خصوصاً انواع جدید آن، موسیقایی نیستند.

شعر نو نیز دارای موسیقی است اما موسیقی آن با موسیقی شعر کلاسیک تفاوت دارد. البته نوع شعر موج نو دارای موسیقی نیست اما شعر نیمایی دارای وزن عروضی متفاوت با وزن عروضی شعر کلاسیک است و موسیقی شعر نو سپید را نیز آهنگ درونی کلمات آن می‌سازند.

شعر نو اساساً شعر بی‌موسیقی است و هدف شاعر از سرودن آن، بیان احساسات است نه لزوماً موسیقی و وزن داشتن یا نداشتن آن.

۹. در کدام‌ گزینه، همه ارکان سازنده موسیقی آن‌ را قرار نداده‌ایم؟

دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست
(حافظ)
واج‌آرایی صامت «م» / قافیه «ملامت و سلامت» / ردیف «برخاست» / وزن عروضی «فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن»

می‌توان در زلف او دیدن دل بی‌تاب را
پرده‌پوشی چون کند شب گوهر شب‌تاب را
(صائب تبریزی)
ردیف «را» / قافیه «بی‌تاب و شب‌تاب» / واج‌آرایی صامت «د» / وزن عروضی «فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن»

گه جانب خوابش کشی، گه سوی اسبابش کشی
گه جانب شهر بقا گه جانب دشت فنا
(مولانا)
تکرار واژه «گه» / وزن عروضی «مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن» / واج‌آرایی صامت «ش»

شب همه شب انتظار صبح‌رویی می‌رود
کان صباحت نیست این صبح جهان‌افروز را
(سعدی)
تکرار واژه «شب» / تکرار واژه «صبح» / اشتقاق میان «صبح و صباحت» / وزن عروضی «فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن» / واج‌آرایی صامت «ر»

مشاهده پاسخ تشریحی برخی از سوالات، نیاز به عضویت در مجله فرادرس و ورود به آن دارد.

۱۰. در تشخیص عناصر موسیقی کدام‌یک از گزینه‌های زیر، اشتباه نکرده‌ایم؟

چون نیست هیچ مردی در عشق، یار ما را
سجاده زاهدان را، درد و قمار ما را
(عطار)
ردیف «ما را» / وزن عروضی «مستفعلن فعولن مستفعلن فعولن» / واج‌آرایی صامت «د، م، ر»

باز کن نغمه جانسوزی از آن ساز امشب
تا کنی عقده اشک از دل من باز امشب
(شهریار)
وزن عروضی «فعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن» / ردیف «امشب» / قافیه «ساز و باز»

چون نیست ز هرچه هست جز باد به دست
چون هست به هرچه هست نقصان و شکست
(خیام)
سجع از نوع آرایه موازنه (هم‌وزنی واژه‌های قرینه در دو مصراع) / وزن عروضی «مفعول مفاعیل مفاعیل فعل» / تکرار واژه «هست»

شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست
صلای سرخوشی ای صوفیان باده‌پرست
(حافظ)
واج‌آرایی صامت «ش» / قافیه «مست و باده‌پرست» / وزن عروضی «مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن»

مشاهده پاسخ تشریحی برخی از سوالات، نیاز به عضویت در مجله فرادرس و ورود به آن دارد.

جمع بندی موسیقی شعر

در این مطلب از مجله فرادرس یاد گرفتیم موسیقی شعر چیست و آن را با مثال معرفی کردیم. همچینین عناصر مختلف در ساخت موسیقی شعر فارسی مانند وزن، قافیه، جناس و… را نیز با مثال معرفی کردیم. در ادامه به راه های تشخیص موسیقی شعر و مباحث موسیقی درونی و معنوی شعر پرداختیم. در انتهای مطلب نیز پرسش‌هایی چهارگزینه‌ای قرار دادیم تا با پاسخ دادن به آن‌ها میزان یادگیری خود از مباحث مختلف در موسیقی شعر را بسنجید.

source

توسط expressjs.ir