بهترین نسبت ریسک به ریوارد در معاملات نسبتی است که با آن بتوان بیشترین سود خالص را از معاملات به‌دست آورد. اجرای مدیریت موثر ریسک در معامله‌گری به تریدرها این امکان را می‌دهد تا بتوانند ضررهای خود را به حداقل برسانند و سود حاصل از معاملات موفق را حفظ کنند. یکی از راهکارهای موثر در مدیریت ریسک استفاده از نسبت ریسک به ریوارد بهینه در انجام معاملات است. برای انجام معاملات موفق علاوه بر تحلیل‌های درست لازم است تا از مدیریت ریسک نیز استفاده کنیم تا بتوانیم ضررهای ترید را کاهش دهیم. در این مطلب از مجله فرادرس بهترین نسبت ریسک به ریوارد را شرح می‌دهیم و نحوه استفاده موثر از آن را یاد می‌گیریم. تفاوت نسبت ریسک به ریوارد با نرخ بازده را بررسی می‌کنیم و در پایان استراتژی‌های سودآور مربوطه را توضیح می‌دهیم.

آنچه در این مطلب می‌آموزید:

  • با مفهوم ریسک و بازده آشنا می‌شویم.

  • لزوم تعیین اهداف واقع‌بینانه در ترید را درک می‌کنیم.

  • ترید با بهترین نسبت ریسک به بازده را یاد می‌گیریم.

  • با تعادل سودآور بین ریسک و بازده آشنا می‌‌شویم.

  • اهمیت نسبت ریسک به ریوارد در استراتژی‌های مختلف را درک می‌کنیم.

  • نحوه رسیدن به معاملات سودده را بررسی می‌کنیم.

فهرست مطالب این نوشته
997696

بهترین نسبت ریسک به ریوارد

تریدرهای زیادی نسبت‌هایی مانند ۱:۲ یا ۱:۳ را ‌به‌عنوان بهترین نسبت ریسک به ریوارد برای معاملات انتخاب می‌کنند. با این حال نسبت مناسب برای شما به عوامل متنوعی بستگی دارد که در فهرست زیر برخی از آن‌ها را ذکر می‌کنیم.

  • استراتژی معاملاتی
  • شرایط فعلی بازار
  • میزان ریسک قابل‌‌قبول برای تریدر
  • بازه زمانی سرمایه‌گذاری

نسبت ریسک به ریوارد چیست؟

نسبت ریسک به ریوارد نشان می‌دهد که در ازای هر دلاری که در یک معامله ریسک می‌کنید، چه مقدار سود ممکن است به دست آورید. نسبت ریسک به بازده معیاری برای سنجش میزان ریسک و سود احتمالی در هر معامله است و به تریدرها این امکان را می‌دهد تا معاملات مختلف را با هم مقایسه کرده و با توجه به بهترین نسبت ریسک به ریوارد انتخابی، استراتژی معاملاتی مناسبی را انتخاب کنند.

نسبت‌های ریسک به ریوارد - بهترین نسبت ریسک به ریوارد
انواع مختلف نسبت‌های ریسک به ریوارد

اهمیت استفاده از نسبت ریسک به ریوارد را زمانی بیشتر درک می‌کنید که بدانید معامله‌گری با تنها نیمی از معاملات موفق نیز می‌تواند همچنان سودآور باشد. نکته مهم این است که میانگین ضررهای شما کمتر از میانگین سودهایتان باشد. برای درک مفهوم ریسک به ریوارد می‌توانید مطلب ریسک به ریوارد چیست از مجله فرادرس را مطالعه کنید.

یادگیری مدیریت ریسک در کریپتو با فرادرس

انتخاب بهترین نسبت ریسک به ریوارد یکی از ابزارهای مهم در مدیریت ریسک است که در بازارهای مالی مانند ارزهای دیجیتال کاربرد دارد. زمانی که معامله‌گران در بازار رمزارزها اقدام به ترید می‌کنند، لازم است تا هم‌زمان با انتخاب سطح مناسب برای ورود به معامله، سطوحی را نیز برای تیک پروفیت و حد ضرر در معامله مربوطه انتخاب کنند. برای این منظور تریدرها می‌بایست علاوه بر توجه به رفتار قیمت در بازار مربوطه، قیمت تارگت و حد ضرر را به‌گونه‌ای تنظیم کنند که بهترین نسبت ریسک به ریوارد در معامله موردنظر به‌دست آید.

برای پیش‌بینی روندهای قیمتی در بازار ارزهای دیجیتال علاوه بر ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال، لازم است تا عوامل تاثیرگذار بنیادی را نیز بررسی کنیم تا بتوانیم با ترکیب تحلیل‌ تکنیکال و بنیادی پیش‌بینی‌های بهتری از روندهای قیمتی در بازار کریپتو ارائه کنیم.

مجموعه آموزش ارز دیجیتال و رمز ارز – مقدماتی تا پیشرفته
برای مشاهده مجموعه فیلم‌های آموزش ارزهای دیجیتال فرادرس، روی تصویر کلیک کنید.

برای درک نحوه تحلیل بازار ارزهای دیجیتال و یادگیری چگونگی فعالیت در بازار فیلم‌های آموزشی متنوعی در فرادرس تهیه شده است که برخی از آن‌ها را در فهرست زیر مشاهده می‌کنید.

برای مشاهده فیلم‌های آموزشی بیشتر درباره بازار ارزهای دیجیتال می‌توانید از لینک زیر استفاده کنید.

استفاده از نسبت ریسک به بازده

برای اینکه بتوانیم از نسبت ریسک به ریوارد به نحو درستی استفاده کنیم، در ابتدا باید بدانیم هر نسبت چه مفهومی دارد تا در ادامه بتوانیم نسبت مناسبی را انتخاب کنیم. نسبت ۱:۱ یعنی به همان اندازه که احتمال سود دارید، در صورت اشتباه نیز همان مقدار را از دست می‌دهید. این نسبت شبیه به شرایطی است که در بازی‌های شانسی مثل رولت در کازینو وجود دارد و در واقع بیشتر شبیه به قمار است. بیشتر معامله‌گران باتجربه، نسبت ریسک به ریوارد ۱:۳ یا بالاتر را برای معاملات خود در نظر می‌گیرند.

مفهوم ریسک در ترید

در ترید، ریسک به معنای احتمال زیان مالی است که ممکن است معامله‌گر در اثر عواملی مانند نوسانات بازار، اخبار ناگهانی یا تغییرات نامطلوب قیمت تجربه کند. هر چه بازار نوسانات بیشتری داشته باشد، مقدار ریسک نیز بیشتر می‌شود. زیرا قیمت‌ها می‌توانند به‌طور غیرقابل پیش‌بینی تغییر کنند. برخی از موارد مهم در زمان مدیریت ریسک که لازم است به آن‌ها توجه کنیم را در فهرست زیر مشاهده می‌کنید.

  • بیشترین افت سرمایه
  • حجم معاملات
  • شرایط بازار

درک این عوامل به معامله‌گران کمک می‌کند تا میزان تحمل ریسک خود را با اهداف سود واقعی هماهنگ کنند و استراتژی معاملاتی سودآوری را برای خود طرح‌ریزی کنند.

نحوه محاسبه ریسک - بهترین نسبت ریسک به ریوارد
محاسبه ریسک در ترید

تعیین اهداف واقع‌بینانه

تریدرهای با تجربه همواره سعی می‌کنند تا اهدافی واقع‌بینانه و دست‌یافتنی را در معاملات خود انتخاب کنند. این موضوع به آن‌ها کمک می‌کند تا بتوانند از لحاظ روانی معاملات خود را بهتر مدیریت کنند و در بلندمدت معاملات سودآوری را تجربه کنند. با توجه به استراتژی مدیریت ریسک انتخابی تریدرها می‌توانند از نسبت‌های ریسک به ریوارد مختلفی مانند ۱:۲ یا ۱:۳ استفاده کنند. برای برنامه‌ریزی به‌منظور قرار دادن اهداف معاملاتی لازم است تا موارد زیر را در نظر بگیریم.

  • شرایط کلی بازار
  • میزان نوسان دارایی مورد معامله
  • بازه زمانی موردنظر برای معامله
  • هزینه‌هایی مانند کمیسیون و اسپرد

راز موفقیت در معامله‌گری، ثبات و تداوم عملکرد است. حتی اگر احتمال موفقیت در ترید کمتر از ۵۰ درصد باشد، تریدر می‌تواند همچنان سودآور باشد، البته به شرطی که سود معاملات موفق معامله‌گر بیشتر از ضرر معاملات ناموفق باشد.

محاسبه ریوارد
نحوه محاسبه ریوارد در ترید

برای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد در ترید لازم است تا قیمت ورود به معامله، قیمت تارگت و قیمت حد ضرر را در معامله بدانید. با توجه به این اطلاعات میزان زیان احتمالی یا همان ریسک در معاملات برابر با اختلاف بین قیمت ورود به معامله و حد ضرر در ترید موردنظر است.

به عبارت دیگر میزان ریسک در معامله مقداری است که در صورت فعال شدن حدضرر تریدر از دست می‌دهد. از سوی دیگر میزان ریوارد در معامله نیز از اختلاف بین قیمت هدف و قیمت ورود به معامله محاسبه می‌شود. بنابراین مقداری که تریدرها در صورت انجام معامله موفق به‌دست می‌آورند، مقدار ریوارد در ترید موردنظر را نشان می‌دهد.

مثال نسبت ریسک به ریوارد

برای مثال فرض کنید قصد دارید سهام شرکتی را معامله کنید. برای این منظور در قیمت ۱۶۵ دلار برای هر سهم از شرکت موردنظر وارد معامله می‌شوید و پیش‌بینی می‌کنید قیمت سهم تا ۱۸۰ دلار افزایش پیدا می‌کند. در این صورت سود بالقوه شما برای هر سهم برابر با ۱۵ دلار می‌شود. برای محاسبه سود احتمالی در این معامله، ۱۶۵ دلار را از ۱۸۰ کم می‌کنید که حاصل برابر با ۱۵ دلار می‌شود.

از سوی دیگر برای محدود کردن ضرر احتمالی، حد ضرری را روی ۱۶۰ دلار قرار می‌دهید. در این صورت ریسک شما برای هر سهم برابر با ۵ دلار می‌شود. برای محاسبه مقدار ریسک در این حالت نیز ۱۶۰ دلار را از ۱۶۵ دلار کم می‌کنید که حاصل برابر با ۵ دلار است. در نتیجه نسبت ریسک به ریوارد در این معامله برابر با ۱ به ۳ خواهد بود. زیرا در این معامله ۵ دلار ریسک را در برابر ۱۵ دلار سود پذیرفته‌اید.

ترید با نسبت ریسک به ریوارد

وقتی از نسبت ریسک به بازده به‌عنوان بخشی از استراتژی معاملاتی خود استفاده می‌کنید لازم است به این موضوع توجه کنید که میزان ریسک و سود شما باید واقع‌بینانه باشد. به عبارت دیگر تنها بر اساس یک نسبت ریسک به ریوارد دلخواه مانند ۱ به ۳ نقاط ورود و خروج را تعیین نکنید.

برای تعیین نقطه ورود، حد ضرر و تارگت در معاملات بهتر است ابتدا بر اساس تحلیل بازار این نواحی را انتخاب کنید و سپس نسبت ریسک به ریوارد را محاسبه کنید. برای درک بهتر نحوه مدیریت ترید در بازارهای مالی می‌توانید فیلم آموزش مدیریت حرفه ای ترید در بازار سرمایه فرادرس را مشاهده کنید.

برای مثال در روندهای صعودی لازم است تا قیمت تارگت را بر اساس شرایط بازار و تحلیل تکنیکال در محل مناسبی با توجه به ناحیه مقاومتی در نمودار مربوطه قرار دهیم. از سویی دیگر برای حد ضرر نیز می‌توانیم با توجه به نواحی حمایتی آن را کمی پایین‌تر از سطح حمایتی موردنظر در نمودار قرار دهیم.

انتخاب هدف و حد ضرر در ترید - بهترین نسبت ریسک به ریوارد
اهداف و حد ضررهای درست و نادرست در ترید

برای انتخاب مناسب سطوح تارگت و حد ضرر می‌توانید به معاملات و پوزیشن‌های گذشته نیز رجوع کنید و با بررسی آن‌ها، تارگت و حد ضرر مناسبی را برای معاملات آتی در نظر بگیرید. برای اینکه استفاده از نسبت ریسک به ریوارد در معاملات مفید باشد لازم است تا واقعا به برنامه معاملاتی خود پایبند باشید. به عبارت دیگر اگر به‌درستی به حد ضرر تعیین‌شده پایبند نباشید و به موقع از معامله خارج نشوید، ریسک معامله نامحدود می‌‌شود.

از سوی دیگر لازم است تا همواره واقع‌بین باشید و بررسی کنید که آیا یک معامله احتمال موفقیت دارد یا نه. بنابراین لازم است تا در هنگام تعیین حد ضرر و تارگت حتما نوسانات قیمت و سطوح حمایت و مقاومت را به دقت بررسی کنید.

در نهایت به میزان سرمایه‌ در معرض ریسک در هر معامله هم توجه کنید. مقدار سرمایه‌ای که ریسک می‌کنید، به حجم معامله موردنظر بستگی دارد. لازم به ذکر است حجم معامله باید متناسب با سطح ریسک قابل‌قبول شما و فاصله بین نقطه ورود تا حد ضرر تعیین شود.

حد ضرر و تارگت در معاملات

برای این که بتوانیم سطوح قیمتی مناسبی را برای خروج از معامله تعیین کنیم لازم است تا از سفارشات حد ضرر و تیک پروفیت استفاده کنیم. سفارشات حد ضرر و تارگت به تریدرها کمک می‌کنند تا از انجام معاملات احساسی خودداری کنند و بهترین نسبت ریسک به ریوارد در معاملات را انتخاب کنند.

نسبت ریسک به ریوارد
قرار دادن حدضرر و تارگت با توجه به نسبت ریسک به ریوارد

برای مثال در صورتی که سهمی را در قیمت صد دلار خریداری کنید و حد ضرر را در قیمت ۹۰ دلار و تارگت را در قیمت ۱۵۰ دلار قرار دهید. در این حالت نسبت ریسک به ریوارد معامله برابر با ۱:۵ می‌‌شود. به عبارت دیگر در این معامله با ریسک ۱۰ دلار احتمال سود ۵۰ دلاری را در معامله در نظر می‌گیرید. انواع سفارشات حد ضرر و تیک پروفیت برای خروج از معامله با نسبت ریسک به ریوارد ۱:۲ یا ۱:۳ می‌تواند به‌ صورت زیر تنظیم شود.

  • سفارش حد ضرر: با قرار دادن سفارش حد ضرر ۵ الی ۱۰ درصد پایین‌تر از قیمت ورود، می‌توان میزان زیان را محدود کرد.
  • سفارش تیک پروفیت: با قرار دادن سفارش تیک پروفیت به‌اندازه ۲ یا ۳ برابر حد ضرر می‌توانیم مقدار سود به‌دست آمده از معامله را حفظ کنیم. برای قرار دادن سفارش تیک‌پروفیت می‌بایست رفتار گذشته قیمت را نیز بررسی کنیم.
  • سفارش حد ضرر متحرک: این سفارش حد ضرر را برای مثال ۱۰ تا ۱۵ درصد پایین‌تر از بالاترین قیمت به‌طور مداوم جابجا می‌کند. با استفاده از «حد ضرر متحرک/شناور» (Trailing Stop) می‌توانید استاپ لاس را با توجه به شتاب یا روند بازار تنظیم کنید.

اجرای بهترین نسبت ریسک به ریوارد

برای اجرای بهترین نسبت ریسک به ریوارد در ترید در ابتدا معامله‌گران باتجربه هر معامله را با دقت ارزیابی می‌کنند تا مطمئن شوند با استراتژی کلی آن‌ها همراستا است. در این حالت می‌توانند از بهترین نسبت ریسک به ریوارد در معامله موردنظر استفاده کنند. برای این منظور برای حفظ ثبات در عملکرد می‌‌بایست موارد زیر را رعایت کنند.

  • تنظیم حجم معامله متناسب با میزان تحمل ریسک تریدر
  • تعیین دقیق سطوح حد ضرر و تیک پروفیت برای هر معامله
  • ثبت جزئیات معامله از جمله دلایل ورود در ژورنال معاملاتی

با رعایت موارد ذکر شده معامله‌گران می‌توانند یک سیستم معاملاتی ایجاد کنند که در بلندمدت برای آن‌ها سودآور است. در این حالت حتی در صورت احتمال پایین موفقیت در معاملات، با انتخاب بهترین نسبت ریسک به ریوارد در ترید، می‌توان به سوددهی پایدار رسید. البته لازم است تا مراقب اشتباهات رایج مربوط به استفاده از این استراتژی‌ها باشید. این اشتباهات می‌تواند اثرگذاری این استراتژی‌ها را کاهش دهد. در ادامه یکی از این اشتباهات را شرح می‌دهیم.

اجرای بهترین نسبت ریسک به ریوارد
تنظیم نسبت ریسک به ریوارد بهینه در معاملات

نادیده گرفتن نسبت ریسک به بازده

بسیاری از تریدرها مرتکب این اشتباه می‌شوند که تنها بر سود احتمالی تمرکز می‌کنند و ریسک‌های موجود را نادیده می‌گیرند. این بی‌توجهی باعث تضعیف استراتژی معاملاتی مربوطه می‌‌شود. اشتباهات رایجی که در این زمینه وجود دارد شامل مواردی مانند معامله‌گری بدون محاسبه نسبت ریسک به ریوارد، انتخاب ناهماهنگ حجم معاملات و ترید احساسی می‌شود. چنین عادات اشتباهی معمولا منجر به ضررهای غیرمنتظره و ایجاد پرتفو‌های نامتوازن می‌شود و در مجموع باعث می‌شود تا تریدرها از اهداف تعیین‌شده اولیه دور شوند.

یافتن بهترین نسبت ریسک به ریوارد

ایجاد تعادل درست بین ریسک و بازده و یافتن بهترین نسبت ریسک به ریوارد نیازمند استفاده از رویکردی ساختارمند است که با شرایط بازار هماهنگ باشد. بسیاری از معامله‌گران سعی می‌کنند حداقل نسبت ۱ به ۲ را انتخاب کنند. یعنی در ازای هر واحد ریسک، به دنبال دو برابر سود هستند. اما برخی دیگر ممکن است نسبت ۱:۳ را برای انجام معاملات انتخاب کنند. برای رسیدن به تعادل بین ریسک و ریوارد به‌منظور یافتن بهترین نسبت ریسک به ریوارد در معاملات لازم است موارد زیر را درنظر بگیرید و آن‌ها را رعایت کنید.

  • مرور معاملات گذشته: با بررسی عملکرد گذشته استراتژی انتخابی خود می‌توانید بهترین نسبت ریسک به ریوارد را برای معاملات آتی انتخاب کنید.
  • تعیین اهداف واقع‌بینانه: برای تعیین اهداف معاملاتی آن‌ها را با توجه به شرایط واقعی بازار تنظیم کنید و سعی کنید تا اهداف انتخابی تا حد امکان دست یافتنی باشند.
  • استفاده از تحلیل تکنیکال: از ابزارها و اندیکاتورهای موجود در تحلیل تکنیکال برای پیدا کردن نقاط ورود و خروج در معاملات استفاده کنید.
  • به‌‌‌روزرسانی نسبت ریسک به بازده: نسبت‌های ریسک به بازده را با توجه به روند بازار و نوسانات آن تنظیم و به‌روزرسانی کنید تا راحت‌تر بتوانید بهترین نسبت ریسک به ریوارد در معاملات را پیدا کنید.
بهترین نسبت ریسک به ریوارد در ترید
یافتن بهترین نسبت ریسک به ریوارد

تفاوت نسبت ریسک به بازده و نرخ برد

نسبت ریسک به بازده میزان سود احتمالی را در مقایسه با زیان احتمالی در یک معامله نشان می‌دهد. در حالیکه نرخ برد بیان می‌کند که چه تعداد از معاملات شما با سود بسته می‌شود. مثلا نسبت ریسک به بازده ۱ به ۳ یعنی شما ۱۰۰ دلار ریسک می‌کنید تا احتمالا ۳۰۰ دلار سود به‌دست آورید. در مقابل، نرخ برد ۶۰ درصد یعنی از هر ۱۰ معامله، ۶ معامله سودده بوده است.

نمودارهای سود و زیان در معاملات
نمودارهای مدیریت سود و زیان در ترید

تعادل میان نرخ برد و ریسک به بازده

استراتژی‌های متفاوتی در ترید وجود دارند که هر کدام ممکن است نرخ برد بالاتر یا کمتری داشته باشند. از سویی دیگر استراتژی‌های دیگری هم هستند که نسبت ریسک به ریواردهای بالاتر یا پایین‌تری دارند. «نرخ برد» (Win Rate) یعنی چند درصد از معاملات شما با سود همراه هستند. مثلا نرخ برد ۵۰٪ یعنی از هر ۱۰ معامله، ۵ معامله با سود بسته می‌شود، یا از هر ۱۰۰ معامله، ۵۰ مورد سودآور است.

افراد زیادی تنها روی نرخ برد تمرکز می‌کنند. اما نسبت سود به زیان نیز به همان اندازه اهمیت دارد و لازم است با توجه به استراتژی معاملاتی انتخابی تعادلی میان آن‌ها برقرار کنیم. برای مثال اگر در هر معامله‌ای که ضرر می‌کنید، ۱۰۰ دلار از دست بدهید ولی در معاملات سودآور ۵۰۰ دلار به دست آورید، حتی با نرخ برد پایین نیز می‌توانید در نهایت معاملات سودآور داشته باشید. زیرا مقدار سود شما در معاملات موفق خیلی بیشتر از زیان معاملات ناموفق است.

اما از سویی دیگر اگر برای مثال در هر معامله زیان‌ده ۱۰۰۰ دلار از دست بدهید و در معاملات سودده تنها ۱۵۰ دلار به دست آورید، تقریبا غیرممکن خواهد بود که در بلندمدت حسابتان را رشد دهید. چون برای سودده بودن در این حالت باید از هر ۱۰ معامله، ۹ معامله موفق داشته باشید.

لازم به ذکر است می‌توان به‌جای نسبت ریسک به ریوارد، از نسبت سود به زیان استفاده کرد. برای مثال به‌جای نسبت ریسک به ریوارد ۱:۳ می‌توان آن را به‌صورت ۳:۱ و به‌عنوان نسبت سود به زیان ذکر کرد. در این مثال می‌توان گفت پاداش شما ۳ برابر ریسک معامله مربوطه است. عبارت نسبت ریسک به ریوارد نیز همین معنا را دارد ولی به‌صورت کسری بیان می‌شود. بنابراین برخی تریدرها ترجیح می‌دهند از عبارت نسبت سود به زیان استفاده کنند.

تعادل میان نرخ برد و ریسک به بازده
رابطه نرخ برد و نسبت ریسک به ریوارد برای تعیین سوددهی یا زیان‌دهی معاملات

میانگین نرخ برد و بهترین نسبت ریسک به ریوارد

با بررسی تعداد زیادی معامله، در نهایت میانگینی از نرخ برد و میانگینی از نسبت ریسک به ریوارد به دست می‌آورید. لازم به ذکر است که این میانگین‌ها اهمیت زیادی دارند زیرا در بلندمدت موفقیت یا شکست یک استراتژی معاملاتی را مشخص می‌کنند.

برای مثال فرض کنید که تریدری همواره به دنبال سودهای بسیار بزرگ است و برای هر معامله نسبت ۱:۲۰ در نظر می‌گیرد. با انتخاب این نسبت ریسک به ریوارد اگر قیمت هیچ‌وقت به هدف موردنظر نرسد و مدام حد ضرر فعال شود، نتیجه نهایی تنها زیان‌های پی‌در‌پی خواهد بود.

با توجه به این موضوع تنها داشتن یک نسبت سود به زیان کافی نیست و لازم است بتوانید واقعا سود موردنظر را به‌دست آورید. با وجود اینکه هر معامله به‌تنهایی مهم است و باید با دقت آن‌را اجرا کنیم، اما موفقیت در ترید حاصل ارزیابی دقیق عملکرد استراتژی در یک بازه زمانی بلندمدت‌تر و بر اساس تعداد بیشتری معامله است.

تعادل سودآور بهترین نسبت ریسک به ریوارد

بیشتر افراد بر این باورند که برای کسب سود از بازار باید دقیقا پیش‌بینی کنند که قیمت به کدام سمت حرکت می‌کند. اما این تصور اشتباه است. اگر به معامله‌گری به‌عنوان یک فرآیند ریاضی نگاه کنید، متوجه این نکته می‌شوید که با استفاده از نرخ برد و نسبت ریسک به ریوارد می‌توانید تعادلی ایجاد کنید که در نهایت منجر به سودآوری شود.

به عبارت دیگر حتی با تعداد ضررهای زیاد هم می‌توان سود کرد. البته به شرطی که سود معاملات موفق به‌قدر کافی بزرگ باشد. بنابراین لازم است تا این هدف را دنبال کنید که در نهایت مجموع معاملات شما سودآور باشد. در کنار این هدف باید بپذیرید که ضرر کردن بخشی طبیعی از معامله‌گری است. برای درک بهتر نحوه ایجاد تعادل میان نرخ برد و نسبت سود به زیان برای پیدا کردن بهترین نسبت ریسک به ریوارد در معاملات در ادامه مثالی می‌زنیم.

ریسک به ریوارد در نمودار قیمت
مشخص کردن نسبت ریسک به ریوارد در نمودار قیمت

بهترین نسبت ریسک به ریوارد با نرخ برد پایین

در صورتی که نرخ برد معاملاتی شما پایین است می‌توانید با انتخاب بهترین نسبت ریسک به ریوارد که متناسب با نرخ برد شما است، مجموع معاملات سودآوری در کل ماه داشته باشید.

فرض کنید با یک حساب ۲۰ هزار دلاری می‌خواهید ماهی ۶ هزار دلار سود کنید. با نرخ برد ۳۳٪ و نسبت ریسک به ریوارد ۱:۵، دست‌یابی به این هدف کاملا ممکن است. برای این منظور انجام ۳۰ معامله در ماه کافی است. در این حالت احتمال دارد در ۲۰ معامله ضرر کنید و در هر ضرر ۲۰۰ دلار از دست بدهید. به عبارت دیگر ریسک هر معامله تنها ۱٪ از حساب است.

در ۱۰ معامله‌ای که با سود بسته می‌شوند، به‌طور متوسط ۱۰۰۰ دلار سود به‌دست می‌آورید. یعنی ۵ برابر ریسک اولیه. به این نکته نیز توجه کنید که معاملات موفق و ناموفق به‌طور تصادفی در طول ماه پخش می‌‌شوند.

در این مثال در مجموع ۲۰ معامله زیان‌ده انجام شده است که با توجه به ۲۰۰ دلار زیان برای هر معامله، مجموع معاملات زیان‌ده در کل ماه برابر با ۴۰۰۰ دلار می‌شود. از سویی دیگر ۱۰ معامله سودده در این ماه انجام شده است که با توجه به میزان سود ۱۰۰۰ دلار برای هر معامله، در مجموع ده هزار دلار سود از معاملات موفق در ماه کسب شده است. بنابراین در مجموع ۶ هزار دلار سود خالص از مجموع معاملات در کل ماه حاصل شده است.

نکته جالب توجه این است که این سبک معامله‌گری ممکن است زمان زیادی نیز از شما نگیرد و تنها چند ساعت در هفته برای این استراتژی معاملاتی کفایت کند.

لزوم پایبندی به استراتژی معاملاتی

تریدرهایی که درآمد بیشتری از معاملات انتظار دارند، می‌توانند پس از کسب مهارت‌ها و تجربه لازم با سرمایه بیشتری معامله کنند. بنابراین زمانی که تمامی جزئیات را به‌طور دقیق بررسی می‌کنیم، معامله‌گری ساده به‌نظر می‌رسد. برای این منظور کافی است به آمار و ارقامی اعتماد کنید که بر مبنای میانگین‌های یک استراتژی معاملاتی به‌دست آمده‌اند. هر استراتژی در طول صدها معامله، آمار متفاوتی از نرخ برد و نسبت سود به زیان به شما ارائه می‌کند.

اما وقتی وارد عمل می‌شویم، ممکن است افکار مختلفی ذهن‌مان را درگیر کنند. برای مثال ممکن است پس از انجام ۴ معامله ناموفق به خود بگویید دیگر نمی‌توانم ضرر دیگری را تحمل کنم و معامله بعدی را انجام نمی‌دهید. اما این افکار باعث می‌شوند فراموش کنیم که همین معاملات زیان‌ده بخشی از مسیر سودآوری ما هستند. بنابراین با عدم پایبندی به برنامه معاملاتی، در واقع مانع رسیدن به سود نهایی می‌شویم.

همان‌طور که در مثال مربوط به انتخاب بهترین نسبت ریسک به ریوارد با نرخ برد پایین ذکر شد، برای اینکه به ۱۰ معامله سودده برسیم، باید آن ۲۰ معامله ضررده را هم انجام دهیم. در مثال قبلی به این نکته توجه کنید که حتی با نرخ پایین هم می‌‌توان سود بالایی کسب کرد.

در این مثال معامله‌گر تنها در ۳۳٪ از معاملات خود موفق شده است. ولی باز هم سود ماهانه قابل‌توجهی کسب می‌کند. اما یک معامله‌گر دیگر نیز می‌‌تواند با روشی کاملا متفاوت به همین میزان سود برسد. برای درک این موضوع در ادامه نقش انتخاب بهترین نسبت ریسک به ریوارد با نرخ برد بالا را با مثالی شرح می‌دهیم.

بهترین نسبت ریسک به ریوارد با نرخ برد بالا

تریدرهایی که نرخ برد بالایی دارند می‌توانند با توجه به شرایط معاملاتی خود بهترین نسبت ریسک به ریوارد را برای رسیدن به اهداف معاملاتی خود انتخاب کنند. برای مثال فرض کنید تریدری با حساب ۲۰ هزار دلاری معامله می‌کند. نرخ برد این تریدر ۶۰٪ است و از نسبت ریسک به ریوارد ۱:۲/۵ استفاده می‌کند. در صورتی که این معامله‌گر در ماه تنها ۳۰ معامله انجام دهد، با نرخ برد ۶۰٪ تعداد ۱۲ معامله زیان‌ده و تعداد ۱۸ معامله سودده می‌‌شود.

مجموع زیان‌ معاملات ناموفق با توجه به ضرر ۲۰۰ دلاری برای هر معامله ناموفق برابر با ۲۴۰۰ دلار می‌شود. از سوی دیگر مجموع سود ۱۸ معامله موفق در ازای سود ۵۰۰ دلاری برای هر معامله، برابر با ۹۰۰۰ دلار است. بنابراین سود خالص این تریدر در ماه برابر با ۶۶۰۰ دلار می‌شود.

بنابراین دو سبک متفاوت می‌توانند به نتایج مشابهی برسند. تفاوت این دو معامله‌گر در نرخ برد آن‌ها است که هر کدام با انتخاب بهترین نسبت ریسک به ریوارد با توجه به شرایط معاملاتی خود توانستند سود تقریبا یکسانی را در ماه کسب کنند. نکته مهم این است که به استراتژی معاملاتی خود پایبند بمانید و به این موضوع توجه کنید که ضررها بخشی طبیعی از مسیر سوددهی هستند.

بهترین نسبت ریسک به ریوارد در شرایط متنوع

آمار و ارقام مربوط به معاملات را می‌‌توان به روش‌های مختلف تنظیم و با توجه به آن‌ها نسبت‌های ریسک به ریوارد متفاوتی را انتخاب کرد. اما هیچ کدام از این نسبت‌های ریسک به ریوارد ذاتا بهتر از دیگری نیست. بلکه با توجه به شرایط باید بهترین نسبت ریسک به ریوارد برای معامله مربوطه تنظیم شود.

اما نکته مهمی که وجود دارد این است که اگر نرخ برد شما پایین است، باید نسبت سود به زیان بالایی داشته باشید تا در نهایت از معاملات خود سود کنید. در مقابل اگر نرخ برد بالایی دارید، می‌توانید با انتخاب نسبت سود به زیان پایین‌تری هم به سود برسید.

افراد زیادی جذب استراتژی‌هایی با نرخ برد بالا و سودهای کوچک می‌شوند، چون از نظر ذهنی راحت‌تر است که بیشتر مواقع برنده باشید، حتی اگر سود هر معامله کم باشد.

اما اجازه ندهید این احساس، شما را تحت‌تاثیر قرار دهد. زیرا موفق بودن در ۶۰٪ معاملات حتی با نسبت ریسک به ریوارد ۱:۱ دشوار است. اکثر معامله‌گران حتی آن‌ها که تریدرهای سودآوری محسوب می‌شوند، در کمتر از ۵۰٪ از معاملات خود موفق هستند. از سویی دیگر افرادی که ادعا می‌کنند ۹۰٪ معاملات‌شان سودآور است، در نهایت حساب‌شان معمولا صفر می‌شود. زیرا اغلب سودهای خیلی کوچک می‌گیرند و با چند ضرر بزرگ، تمام آن سودها از بین می‌رود.

ریسک به ریوارد در ترید
ابزار تعیین ریسک به ریوارد در ترید

البته لازم به ذکر است که هر کدام از استراتژی‌های مربوط به بهترین نسبت ریسک به ریوارد با نرخ بردهای متفاوت چالش‌برانگیز است. به عبارت دیگر اگر نرخ برد بالا داشته باشید یا بخواهید با ضررهای بیشتر اما سودهای بزرگ‌تر تعادل ایجاد کنید، در هر دو مسیر با چالش‌هایی روبرو می‌شوید.

بنابراین مهم این است که ترکیبی را پیدا کنید که برای شما مناسب است. یعنی روشی که با آن از نظر ذهنی، احساسی و روانی راحت‌تر هستید. البته معیار انتخاب نسبت ریسک به ریوارد بهینه نباید تنها علاقه ذهنی باشد، بلکه باید ببینید در معاملات واقعی کدام روش استرس کمتری به شما وارد می‌کند و اعتماد به‌نفس بیشتری به شما می‌دهد.

نرخ برد و نسبت سود به زیان را می‌توانید در ژورنال معاملاتی خود یادداشت کنید و در کنار آن میزان راحتی روانی با آن استراتژی و نتایج نهایی آن را نیز ذکر کنید. سپس می‌توانید این اطلاعات ثبت‌شده را بررسی و برای انتخاب بهترین نسبت ریسک به ریوارد بهینه‌سازی کنید.

چالش‌های بهترین نسبت ریسک به ریوارد

یکی از رایج‌ترین مشکلاتی که برخی از معامله‌گران برای انتخاب بهترین نسبت ریسک به ریوارد با آن مواجه‌اند، نگه داشتن پوزیشن معاملاتی تا رسیدن به هدف قیمتی است. صرف‌نظر از اینکه هدف موردنظر چقدر دور یا نزدیک باشد.

این مشکل زمانی بیشتر خود را نشان می‌دهد که نسبت سود به زیان بزرگ‌تر باشد. برای مثال نگه داشتن معامله‌ای تا رسیدن به هدفی با نسبت ریسک به ریوارد ۱:۱۰ ممکن است برای برخی تریدرها بسیار سخت باشد. البته برای برخی از معامله‌گران این موضوع می‌تواند هیجان‌انگیز نیز باشد.

افرادی که نمی‌توانند معاملات سودده خود را تا انتها نگه دارند، معمولا زودتر از موعد از معامله خارج می‌‌شوند. به محض اینکه معامله وارد سود می‌شود، ترس از دست دادن همین سود کم باعث می‌‌شود تا معامله را سریع ببندند و به این ترتیب سود بالقوه بزرگ‌تری را از دست می‌دهند.

ریسک به ریوارد در نمودار قیمت
تعیین نسبت‌های ریسک به ریوارد در نمودار قیمت

بنابراین اگر همواره پوزیشن‌های زیان‌ده را تا آخر باز نگه دارید و پوزیشن‌های سودده را زودتر از رسیدن به تارگت ببندید، عملا مسیر سودآوری را به‌روی خود بسته‌اید. در حالتی دیگر ممکن است هم سود و هم ضرر را خیلی سریع قطع کنید. در این حالت ممکن است وضعیت کمی بهتر باشد. البته تنها به این شرط که در مجموع میانگین سودها از میانگین ضررها بیشتر شود.

سوالی که می‌توان از این افراد پرسید این است که اگر می‌خواهید زود از معامله خارج شوید، چرا از اول با حد ضرر و حد سود کوچک‌تری وارد معامله نمی‌شوید. در اینجا بهتر است در ابتدا این سوال را از خود بپرسید که شما چه نوع معامله‌گری هستید. آیا ترجیح می‌دهید که معاملات بزرگ و پر سود داشته باشید و برای این منظور منتظر بمانید تا به هدف برسند. یا ترجیح می‌دهید سودهای کوچک‌تر اما مکرر داشته باشید.

در ادامه لازم است به این نکته توجه کنید که هیچ‌کدام از استراتژی‌های بیان‌شده برتر از دیگری نیست. اما اگر برخلاف روحیه خودتان معامله کنید، تنها دچار استرس، ناامیدی و در نهایت شکست می‌شوید. بنابراین خودتان را بشناسید و استراتژی‌تان را بر اساس شخصیت خود طراحی کنید.

راهکار رسیدن به معاملات سودده

برای رسیدن به معاملات سودده، باید از دل ضررها عبور کنید. در شرایطی که نسبت سود به زیان بالاتر از ۱:۱ است، معاملات سودده بزرگ‌تر از معاملات ضررده هستند. بنابراین اگر شروع به حذف معاملات ضررده کنید، این ریسک را هم ایجاد می‌کنید که تصادفا یک معامله سودده را هم از دست بدهید که این موضوع واقعا به ضررتان تمام می‌‌شود.

برای مثال فرض کنید قصد داشتید وارد معامله‌ای با نسبت ریسک به ریوارد ۱:۵ شوید. اما برای جلوگیری از یک ضرر ۴۰۰ دلاری، وارد معامله نشدید. اما اگر همان معامله‌ای که حذف کردید به هدف برسد، ۲۰۰۰ دلار سود از دست می‌دهید. یا با نسبت ریسک به ریوارد ۱:۲ برای جلوگیری از همان ۴۰۰ دلار ضرر، ۸۰۰ دلار سود بالقوه را قربانی کرده‌اید.

تلاش برای فرار از ضررها

برای بسیاری از معامله‌گران، ترس از ضرر کردن بزرگ‌ترین مانع برای آنها است. ضرر نه‌تنها بر سرمایه‌مان تاثیرگذار است، بلکه ذهن‌مان را هم درگیر می‌کند. بنابراین طبیعی است که از ضرر دوری کنیم. حال بیایید به این موضوع از زاویه‌‌ای متفاوت نگاه کنیم.

فرض کنیم شما را استخدام می‌کنم تا استراتژی من را برایم اجرا کنید. برای این منظور هر‌آنچه که لازم باشد را به شما می‌گویم و تنها کاری که باید انجام دهید این است که آن‌ها را اجرا کنید. منظورم این است که فرض کنید شما معامله‌گر نیستید و تنها دستورالعمل‌ها را اجرا می‌کنید.

در ازای اجرای دقیق استراتژی مربوطه نیز ماهی ۱۰ هزار دلار حقوق می‌گیرید که سقف حقوق شماست، چون با سرمایه‌ای که در اختیارتان قرار داده‌ام، این استراتژی همین مقدار سود را به‌طور ماهانه می‌دهد. البته برای هر اشتباهی که مرتکب شوید، هزار دلار از حقوق‌تان کم می‌شود.

اشتباهاتی مانند ورود به معامله‌ای که در استراتژی نیست، خروج زودهنگام یا دیرهنگام از معاملات، ورود زودتر از موقع به پوزیشن معاملاتی، استفاده از حجم معاملات اشتباه، قرار ندادن حد ضرر، نگه داشتن بیش از حد سود یا ضرر و هرآنچه با قوانین مغایرت داشته باشد. بنابراین اگر در یک ماه ده اشتباه بکنید، حقوق‌تان به صفر می‌‌رسد.

سوال مهمی که مطرح می‌شود این است که آیا حاضر هستید این شغل را قبول کنید. فقط کافی است در ماه ۳۰ معامله را طبق قوانین اجرا کنید و ده هزار دلار درآمد داشته باشید. احتمالا در زمان فراغت هم می‌توانید این کار را انجام دهید. آیا فکر می‌کنید این راحت‌تر از معامله‌گری از روی احساس و غریزه است.

لازم به ذکر است که این مثال بیان‌گر معامله‌گری است. به عبارت دیگر این همان کاری است که یک تریدر واقعی باید انجام دهد. با این تفاوت که رئیس شما نیز خودتان هستید و اگر اشتباه کنید، بازار است که شما را جریمه می‌کند. بنابراین یکی از ساده‌ترین راه‌های رسیدن به سود پایدار، کاهش اشتباهات است.

یعنی دوری از رفتارهایی که با استراتژی‌تان مغایرت دارد. با این حال، افراد کمی واقعا اشتباهات خود را رصد می‌کنند یا سعی می‌کنند آن‌ها را اصلاح کنند. بیشتر افراد مدام استراتژی عوض می‌کنند، ولی همان اشتباهات را تکرار می‌کنند. در معامله‌گری، استراتژی و سرمایه شما، حقوق‌تان را تعیین می‌کند. این همان پتانسیل سوددهی شماست. اما اگر بخواهید فراتر از موارد ذکرشده در استراتژی معاملاتی سود کنید، احتمالا مسیر را اشتباه رفته‌اید.

اگر می‌‌خواهید درآمد بیشتری داشته باشید، یا باید استراتژی‌های بهتری طراحی کنید، یا بعد از اثبات و افزایش مهارت‌تان، با سرمایه‌ بیشتری ترید کنید.

استراتژی تعیین‌کننده بهترین نسبت ریسک به ریوارد

این استراتژی شماست که تعیین می‌کند نرخ برد و بهترین نسبت ریسک به ریوارد شما در بلندمدت چه خواهد بود. خبر خوب این است که طراحی استراتژی کاملا در اختیار شماست. می‌‌توانید آن را بر اساس تجربیات شخصی، سبک معامله‌گری و اهداف مالی خودتان بسازید. در این حالت اگر درک درستی از اندازه پوزیشن معاملاتی داشته باشید، می‌توانید نسبت‌های ریسک به ریوارد بسیار بزرگی را تنها بر اساس حرکات نسبتا کوچک قیمت ایجاد کنید.

همچنین لازم نیست در تمام معاملات از یک نسبت ریسک به ریوارد ثابت استفاده کنید. می‌‌توانید اجازه دهید تا بازار بهترین نسبت ریسک به ریوارد را تعیین کند. فقط باید مطمئن شوید که نسبت ریسک به ریوارد انتخابی مطلوب و بالاتر از ۱:۱ است. برای یادگیری استراتژی‌های معاملاتی مناسب جهت انجام تریدهای موفق می‌توانید فیلم آموزش طرح‌ریزی استراتژی معاملاتی در بازارهای مالی فرادرس را مشاهده کنید.

پس از آشنایی با نسبت ریسک به بازده و لزوم انتخاب بهترین نسبت ریسک به ریوارد در معاملات، می‌توانید این موضوع را درک کنید که چرا نباید وارد معاملات باینری آپشن شوید. این معاملات در ظاهر جذاب به‌نظر می‌رسد، چون با هر معامله برنده، ۷۰٪ سود روی مبلغ شرط‌بندی‌شده دریافت می‌کنید. اما افراد فراموش می‌کنند که در ازای آن، ۱۰۰٪ مبلغ شرط را ریسک می‌کنند. یعنی نسبت سود به زیان در این معاملات برابر با ۰/۷:۱ است که این نسبت سود به زیان دقیقا خلاف استراتژی مدیریت ریسکی است که شما به‌عنوان یک معامله‌گر حرفه‌ای دنبال می‌کنید. حتی در بازی بلک‌جک، دست برنده حداقل پرداختی برابر با ۱:۱ دارد.

تعیین استراتژی معاملاتی
استفاده از استراتژی معاملاتی برای پیدا کردن بهترین نسبت ریسک به ریوارد در ترید

مثالی از بهترین R/R در سوئینگ تریدینگ

فرض کنید قیمت به سقف یک محدوده وسیع نوسانی در نمودار روزانه نزدیک شده است. برای تحلیل نمودار و پیدا کردن موقعیت مناسب ورود به معامله در ابتدا نمودار مربوطه را در تایم‌فریم یک ساعته و سپس در تایم‌فریم ۱۵ دقیقه‌ای بررسی می‌کنیم تا بتوانیم سیگنال‌هایی را برای برگشت قیمت به سطوح پایین‌تر پیدا کنیم.

پس از پیدا کردن سیگنال برگشتی مناسب، وارد پوزیشن معاملاتی شورت می‌شویم و حد ضرر را ۵۰ پیپ بالاتر از نقطه ورود و کمی بالاتر از سقف قیمتی قرار می‌دهیم. تارگت را هم در فاصله ۳۷۵ پیپ و نزدیک به کف قیمتی در همان محدوده نوسانی تنظیم می‌کنیم. در نتیجه نسبت R/R در این معامله برابر با ۱:۸ می‌شود. لازم به ذکر است که این هدف قیمتی غیرواقعی نیست، بلکه بر اساس رفتار واقعی قیمت و ساختار بازار تعیین شده است.

بهترین نسبت ریسک به ریوارد در معاملات روزانه

یک معامله‌گر روزانه هم می‌تواند موقعیت‌های مشابه با مثال مربوط به سوئینگ تریدینگ را پیدا و با توجه به شرایط بازار مربوطه بهترین نسبت ریسک به ریوارد را در آن‌ها تنظیم کند. البته در بازه‌های زمانی کوتاه‌تر، مثلا در بازه زمانی چند دقیقه تا حداکثر یک ساعت این کار را انجام می‌دهد. فرض کنید تریدری در نزدیکی ناحیه حمایت یا مقاومتی، تراکم قیمت را شناسایی می‌‌کند. با توجه به شرایط بازار معامله‌گر حد ضرر بسیار کوچکی مثلا در حد ۴ پیپ یا سنت برای معامله مربوطه قرار می‌دهد.

علاوه بر این بر اساس رفتار اخیر قیمت، معامله‌گر می‌داند که بازار در ادامه، احتمالا حرکتی حدود ۳۰ پیپ یا سنت انجام خواهد داد. نتیجه این استراتژی انتخاب نسبت ریسک به ریواردی برابر ۱:۷/۵ یعنی سودی بیش از ۷ برابر ریسک است.

عدم قطعیت در تارگت

آیا قیمت واقعا تا هدفی که برای آن تعیین شده است در نمودار حرکت می‌کند و به آن می‌رسد. واقعیت این است که جواب این سوال را نمی‌دانیم و هیچ‌وقت هم برای رسیدن قیمت به هدف تعیین‌شده قطعیتی وجود ندارد. برای همین منظور لازم است تا اهداف قیمتی را بر اساس سطوح منطقی و معقولی تعیین کنید که با استراتژی‌تان آزمایش و تایید شده‌اند.

زمانی که هدف‌ها بر پایه یک استراتژی مشخص و قابل اعتماد قرار داده شوند، حتی اگر تعداد زیادی از معاملات به هدف نرسند، باز هم اعتماد به‌نفس کافی برای ادامه مسیر را خواهید داشت. بنابراین باید پذیرفت که گاهی قیمت به هدف می‌رسد و در برخی موارد نیز به هدف نمی‌رسد و این بخشی طبیعی از معامله‌گری است.

لازم به ذکر است زمانی که از نسبت سود به زیان بالا مثلا ۵:۱ یا ۱۰:۱ استفاده می‌کنید، تنها به تعداد کمی معامله موفق نیاز دارید تا زیان‌های متعدد را جبران کنید. برای تعیین اهداف منطقی نیز می‌توانید از تحلیل پرایس اکشن کمک بگیرید. از سوی دیگر تست‌کردن استراتژی و تمرین عملی به شما نشان می‌دهد که از نظر آماری چه نرخ سود و چه نسبت سود به زیانی را می‌توانید برای معاملات خود در نظر بگیرید.

در ادامه می‌توانید نتایج را دوباره بررسی کنید و اگر این نتایج برای شما قابل‌قبول نیست، می‌توانید استراتژی مربوطه را تغییر دهید. اگر استراتژی‌تان را درست طراحی و آزمایش کرده‌اید، به آن اعتماد کنید و اجازه دهید استراتژی موردنظر اجرا شود.

ریسک به ریوارد با حد ضرر متحرک

با قرار دادن حد ضرر متحرک نیز می‌توان نسبت ریسک به ریوارد را در معاملات مشخص کرد. برای کسب سود در معامله، الزاما نیازی به تعیین تارگت قیمتی نیست. شما می‌توانید از حد ضرر متحرک نیز برای تعیین تارگت و در نهایت مشخص کردن نسبت سود و زیان در معاملات استفاده کنید. در این حالت در صورتی‌که استراتژی معاملاتی خود را به‌درستی تست کرده باشید، حتی با استفاده از استاپ لاس متحرک نیز در نهایت متوجه خواهید شد که نرخ برد و نسبت سود به زیان شما در بلندمدت چقدر است.

استفاده از حد ضرر متحرک در مواردی می‌تواند بسیار موثر باشد. مثلا در بازارهایی با روند قیمتی قوی، استفاده از استاپ‌لاس متحرک می‌تواند عملکرد خوبی در انجام معاملات داشته باشد. اما در شرایط عادی بازار که رفتار قیمت نوسانی و بی‌ثبات‌تر است، استفاده از تارگت‌های قیمتی به‌مراتب موثر‌تر هستند، چون استاپ لاس متحرک ممکن است معامله را خیلی زود و در زمان نامناسبی ببندد.

راهکارهایی برای افزایش سودآوری

برای پیدا کردن راهکارهایی برای افزایش سودآوری در ابتدا لازم است تا مشکلات خود را بشناسید تا در ادامه بتوانید آن‌ها را رفع کنید. برای این منظور اگر نرخ برد و نسبت سود به زیان‌تان را ثبت و بررسی کنید، معمولا می‌توانید مشکلات را ریشه‌یابی کنید.

برای مثال ممکن است سودهای معاملات را خیلی زود برداشت کنید. یا تارگت‌های انتخابی بیش از حد بلندپروازانه قرار دهید که بازار معمولا به آن‌ها نمی‌رسد. در مواردی نیز ممکن است با وجود اینکه بهترین نسبت ریسک به ریوارد را انتخاب کرده‌اید، نقطه ورودتان مناسب نباشد و قیمت بعد از ورود به معامله در جهت خلاف پیش‌بینی، حرکت کند. بنابراین با توجه به این اشتباهات می‌توانیم مواردی را به‌عنوان راهکارهایی در نظر بگیریم که در ادامه برخی از آن‌ها را مرور می‌کنیم.

  • کاهش اهداف قیمتی: تارگت‌هایتان را کمی کاهش دهید تا به سطحی منطقی و قابل‌دستیابی برسید و احتمال رسیدن قیمت به آن افزایش یابد.
  • کاهش ریسک معامله: برای این منظور می‌توانید بدون اینکه نسبت سود به زیان تغییر کند، با کاهش فاصله استاپ‌لاس، تارگت را هم به نقطه ورود نزدیک‌تر کنید.
  • تنظیم دقیق‌تر نقطه ورود: بررسی کنید که آیا فرصت کسب سود قبل از ورود شما روی داده است یا بعد از آن. این تحلیل به شما کمک می‌کند تا نقطه ورودهای بعدی را دقیق‌تر تنظیم کنید.
کاهش اهداف و ریسک برای افزایش سودآوری - بهترین نسبت ریسک به ریوارد
راهکارهای افزایش سودآوری در ترید

یادگیری تحلیل تکنیکال با فرادرس

برای اینکه معامله‌گران بتوانند بهترین نسبت ریسک به ریوارد را در معاملات خود انتخاب کنند، لازم است تا با استفاده از تحلیل تکنیکال نواحی مناسبی را برای ورود و خروج به‌موقع پیدا کنند. بنابراین یادگیری تحلیل تکنیکال برای پیدا کردن نسبت سود و زیان بهینه امری ضروری است. در تحلیل تکنیکال تریدرها سعی می‌کنند با بررسی پیشینه قیمتی در نمودار بازار موردنظر، رفتار آتی قیمت را پیش‌بینی کنند.

این موضوع به آن‌ها کمک می‌کند تا بتوانند علاوه بر پیدا کردن موقعیت‌های مناسب برای ورود به معامله، نواحی مناسبی را برای قرار دادن حد ضرر و تارگت در ترید مربوطه شناسایی کنند. در نهایت در صورتی که این سطوح قیمتی با نسبت سود به زیان انتخابی هماهنگ باشد، می‌توانند از آن‌ها برای انجام معاملات خود استفاده کنند.

مجموعه آموزش تحلیل تکنیکال – مقدماتی تا پیشرفته
برای مشاهده مجموعه فیلم‌های آموزش تحلیل تکنیکال فرادرس، روی تصویر کلیک کنید.

برای آشنایی با مفاهیم مربوط به تحلیل تکنیکال، فیلم‌های آموزشی متنوعی در فرادرس تهیه شده است که برخی از آن‌ها را در فهرست زیر مشاهده می‌کنید.

برای مشاهده فیلم‌های آموزشی بیشتر در حوزه تحلیل تکنیکال می‌توانید از لینک زیر استفاده کنید.

جمع‌بندی

در ابتدای این مطلب از مجله فرادرس با نسبت ریسک به ریوارد آشنا شدیم و توضیحاتی درباره انتخاب نسبت ریسک به ریوارد مناسب ارائه کردیم. در ادامه استفاده موثر از نسبت ریسک به ریوارد را شرح دادیم. برای این منظور مفهوم ریسک در ترید را بیان کردیم و تعیین اهداف واقع‌بینانه را توضیح دادیم. حد ضرر و تارگت در معاملات را شرح دادیم و درباره تفاوت نسبت ریسک به بازده و نرخ برد توضیحاتی را بیان کردیم.

سپس تعادل سودآور میان بهترین نسبت ریسک به ریوارد و نرخ برد را بیان کردیم. برای این منظور بهترین نسبت ریسک به ریوارد با نرخ برد پایین، بهترین نسبت ریسک به ریوارد با نرخ برد بالا و نسبت ریسک به ریوارد بهینه در شرایط متنوع را شرح دادیم. درباره استراتژی تعیین‌کننده بهترین نسبت ریسک به ریوارد توضیحاتی را ارائه کردیم و در پایان راهکارهای افزایش سودآوری در معاملات را شرح دادیم.

source

توسط expressjs.ir