16 تیر 1404 ساعت 18:55
دانشمندان میگویند نشانههای پیری مغز، قبل از سفیدی موها ظاهر میشوند. این اتقاق ظاهرا در نحوه صحبت کردن میافتد. اما چگونه؟
تصور کنید در حال نوشیدن قهوه با مادربزرگتان گفتوگو میکنید که ناگهان مکثی میکند و زیر لب میگوید: «اوه، اون کلمه چی بود؟» این گیر زبانی آشنا که در دنیای علمی به آن دشواری در بازیابی واژگان (WFD) میگویند، معمولاً خیلی قبلتر از پیدایش موهای سفید یا نیاز به عینک مطالعه ظاهر میشود. این موضوع هرچند ممکن است بیاهمیت به نظر برسد، اما نشانهای ظریف از روند پیر شدن مغز است.
نشانههای پیری مغز قبل از سفیدی موها پدیدار میشوند
مکثهای گفتاری کوتاه معمولا در موقعیتهای گوناگون، از فروشگاههای مواد غذایی گرفته تا دیدارهای خانوادگی، بروز میکنند و حتی در آزمونهای آزمایشگاهی طراحیشده برای بررسی کارکرد زبان نیز دیده میشوند. گیر کردن روی کلمه میتواند به پزشکان هشدار دهد که شبکههای حافظه ممکن است سالها پیش از بروز علائم دیگر در معرض اختلال قرار گرفته باشند.
مطالعات ابتدایی در دانشگاه تورنتو و مؤسسه سلامت بیکرست، ارتباط WFD را با مسیرهای عصبی یکسانی نشان میدهند که در بیماری آلزایمر دچار آسیب میشوند. پژوهشگران تأکید میکنند که سرعت کاهشیافته در گفتار، بهتر از سایر عوامل با وضعیت کلی شناختی مرتبط است.
شواهد تازه حاکی از آن است که روان بودن گفتار فرد به طول عمر او نیز مربوط میشود. بزرگسالانی که همچنان قادر به حفظ جریان گفتار هستند، طول عمر بیشتری نسبت به افرادی دارند که کلامشان دچار تردید و مکث میشود. از آنجا که گفتوگوی روزمره فرآیندی پیچیده است، دانشمندان آن را به بخشهایی سادهتر تقسیم میکنند.
سرنخهایی از مکثهای خودانگیختهای مانند «ام»، «آه» یا لحظاتی که معنای یک واژه در ذهن واضح است اما آوایش ظاهر نمیشود، به دست میآید. سه نظریه درباره WFD وجود دارد. گروهی از پژوهشگران این پدیده را به کاهش کلی در سرعت پردازش نسبت میدهند. بر اساس نظریه سرعت پردازش، مغز سالخورده مانند لپتاپی قدیمی عمل میکند که برای باز کردن هر فایل به کمی زمان نیاز دارد.
نظریه دیگر میگوید سیگنالهای عصبی همچنان فعال میمانند، اما با سرعتی کمتر، که موجب تأخیر در پیدایش واژگان صحیح میشود. دیدگاه دیگر، یعنی فرضیه نقص مهار، معتقد است افراد مسن در سرکوب افکار نامرتبط دچار مشکل میشوند. نامها یا مفاهیم رقابتی مزاحم میشوند و کنترل ذهنی نمیتواند بهموقع آنها را کنار بزند.
با این حال، مکالمات واقعی معمولاً با هجوم اشتباهات پر نمیشوند و این موضوع اعتبار این فرضیه را بهعنوان عامل اصلی کاهش میدهد. نظریه سوم بر خود زبان تمرکز دارد. این نظریه، نقص در انتقال اطلاعات واژگان را مانند شبکهای چندلایه در نظر میگیرد: مفهوم در بالا، ساختار واژه در میانه و صدای آن در پایین قرار دارد.
با افزایش سن، پیوند میان لایه میانی و پایینی سست میشود؛ در نتیجه، فرد مفهوم را میداند اما نمیتواند آوای مربوط به آن را بازیابی کند. این اتصال ناپایدار، نامبردن را دشوارتر از شنیدن یا خواندن میسازد، زیرا درک شنیداری و نوشتاری بر مسیرهای پایدارتری متکی هستند.
برای بررسی این نظریهها، دانشمندان از وظایف تداخل تصویر-واژه استفاده میکنند. در این روش، تصویری مثلاً یک سگ (dog) به فرد نشان داده میشود و همزمان واژهای نیز نمایش داده یا پخش میگردد. اگر آن واژه گربه (cat) باشد، به دلیل اشتراک معنایی، واکنش فرد کندتر میشود. اما اگر واژه مه (fog) باشد، همخوان مشترک آن میتواند شروع تولید آوا را تسهیل کند. این طراحی امکان تفکیک تأثیرات معنایی و واجی را بدون پیچیدگیهای گفتوگوی آزاد فراهم میسازد.
انتقال آزمایشها به فضای آنلاین باعث افزایش مشارکت شده است. پژوهشگران این وظیفه را به یک بازی سریع و پرانرژی تبدیل کردهاند تا تمرکز را در میان سنین مختلف حفظ کنند. زمانهای واکنش تا حد میلیثانیه کاهش مییابد و این امر آشفتگیهای شناختی را پیش از آنکه شنونده متوجه لکنتی شود، آشکار میسازد.
تحقیقات دیگر درباره نشانههای پیری مغز چه میگویند؟
در یکی از پژوهشها، 125 فرد بزرگسال بین 18 تا 85 سال این بازی را انجام دادند، آزمونهای عملکرد اجرایی را پشت سر گذاشتند و نمونههایی از گفتوگوی طبیعیشان برای تحلیل ذخیره شد. افراد مسنتر بهویژه زمانی که تصویر سگ با واژه گربه همراه میشد کندتر پاسخ دادند و از راهنماییهای آوایی مانند مه بهره کمتری بردند. این الگوها با پیشبینیهای فرضیه نقص در انتقال واژگان مطابقت داشت.
با این حال، در تحلیل گفتار طبیعی، کاهش معنایی یا تقویت آوایی نتوانستند میزان WFD واقعی را پیشبینی کنند. در عوض، زمان کلی واکنش یعنی سرعت خام در بازیابی هر واژه، دقیقترین شاخص محسوب شد. این یافته توجهها را مجدداً به سمت نظریه کندی پردازش سوق داد.
پژوهشها نشان دادند که آهنگ گفتوگوی روزانه بازتابی از سلامت شناختی است. تیم دانشگاه تورنتو دریافت افرادی که با سرعت کمتری صحبت میکنند در وظایف مربوط به برنامهریزی و تمرکز نمرههای پایینتری میگیرند، حتی زمانی که اشتباهات واژگانی نادر باشد.
نکته اساسی این است که توقف برای یافتن واژهای گمشده با افت شناختی همبستگی ندارد؛ بلکه اهمیت موضوع در آن است که جملهها پس از یافتن واژه مناسب با چه سرعتی بیان میشوند. این تمایز به رفع نگرانیهای رایج کمک میکند. مکثی کوتاه برای بازیابی یک اسم میتواند نشانگر پیری طبیعی باشد، در حالی که کندی تدریجی در گفتار روان شاید زودتر از آزمونهای حافظه، زنگ خطر را به صدا درآورد.
امروزه برخی متخصصان عقیده دارند که سرعت گفتار باید بخشی از بررسیهای معمول شناختی برای یافتن نشانههای پیری مغز باشد، درست مانند سنجش فشار خون یا آزمایش واکنشهای عصبی. آزمون تصویر-واژه چشمانداز نوینی برای تشخیص زودهنگام فراهم کرده است؛ زیرا با اندازهگیری همزمان دقت و سرعت، احتمال دارد بهتر از فهرستهای سنتی نامبردن بتواند خطر را پیش از بروز اختلال آشکار شناسایی کند.
نرمافزارهای تحلیل گفتار که هماکنون مکثهای میلیثانیهای را در ضبطها شناسایی میکنند، در آینده ممکن است به پزشکان هشدار دهند زمانی که آهنگ کلام یک بیمار تغییر میکند. در عین حال، عادتهای روزمره همچنان نقشی کلیدی دارند. گفتوگوهای منظم، روایت داستان، بازیهای واژگانی و حتی یادگیری زبانهای جدید موجب تقویت مسیرهای عصبی میشوند.
همانگونه که پیادهروی روزانه از قلب پشتیبانی میکند، گفتوگوهای پرانرژی نیز مغز را زنده نگه میدارند. و زمانی که عزیزی در نامی مکث میکند، شکیبایی سودمندتر از کامل کردن جمله برای او خواهد بود. گاه واژهی درست بر اساس زمان خودش از راه میرسد، چونکه مغز با کمی فرصت عملکرد بهتری خواهد داشت.
source