بمب سنگر شکن GBU-57 آمریکا یکی از قدرتمندترین سلاحهای جهان است. اما آیا پرتاب این بمب عظیم تنها در انحصار بمبافکنهای رادارگریز B-2 قرار دارد یا راهکار دیگری نیز برای استفاده از آن وجود دارد؟
یکی از بزرگترین چالشها در حوزه فناوریهای نظامی، انهدام اهداف و تأسیسات بسیار مستحکم و عمیق است. برای این منظور، سلاحهای خاصی طراحی شدهاند که مشهورترین آنها بمب سنگر شکن غولپیکر GBU-57 یا MOP است. تاکنون به نظر میرسید تنها راهکار برای استفاده از این بمب، بمبافکنهای رادارگریز B-2 Spirit باشد. اما شاید یک گزینه جایگزین و خلاقانه دیگر نیز وجود داشته باشد و آن هواپیماهای ترابری هرکولس C-130 است.
ترکیب بمبافکن B-2 و بمب MOP تنها راهکار عملیاتی شناختهشده برای نفوذ به اهداف عمیق و محافظتشده است. اما محدودیت دسترسی به چنین بمبافکن پیشرفتهای، این سوال را برای بسیاری از نیروهای نظامی جهان ایجاد کرده که آیا میتوان به روشی دیگر از چنین مهمات قدرتمندی استفاده کرد یا خیر.
چرا بمبافکن B-2 گزینهای منحصربهفرد است؟
جذابیت اصلی بمبافکن B-2 در ترکیب چند ویژگی کلیدی است: توانایی رادارگریزی برای نفوذ به حریمهای هوایی محافظتشده، سرعت بالا و قابلیت پرواز در ارتفاع بسیار زیاد. این ویژگیها به بمبافکن اجازه میدهند با کمترین ریسک به نزدیکی هدف برسد. علاوه بر این، ارتفاع و سرعت بالای B-2 در لحظه رها کردن بمب، به آن انرژی جنبشی اولیه فوقالعادهای میبخشد که قدرت نفوذ آن در زمین یا بتن را به شکل چشمگیری افزایش میدهد.
این قابلیتها، B-2 را به یک پلتفرم ایدهآل و تقریبا بیرقیب برای ماموریتهای حمله به اهداف استراتژیک تبدیل کرده است. به همین دلیل، تصور یک جایگزین برای آن دشوار به نظر میرسد.
هواپیمای ترابری C-130؛ یک راهحل غیرمنتظره؟
استفاده از هواپیماهای ترابری برای پرتاب بمبهای بسیار بزرگ، ایده جدیدی نیست. در گذشته، بمبهای غولپیکری مانند BLU-82 و نسخه مدرنتر آن GBU-43 (مادر همه بمبها)، با موفقیت از هواپیماهای C-130 پرتاب شدهاند. این تجربه نشان میدهد که تغییر کاربری هواپیماهای ترابری برای ماموریتهای تهاجمی، یک ایده کاملا عملی است.
پرتاب یک سلاح سنگینوزن مانند بمب سنگر شکن آمریکا از در پشتی یک C-130، یک چالش مهندسی است اما غیرممکن نیست. اگرچه وزن بمب MOP از بمب MOAB بیشتر است، اما طراحی نسخهای سازگار از آن با محدودیتهای حمل و پرتاب هرکولس، کاملا امکانپذیر به نظر میرسد. این رویکرد میتواند قابلیتهای تهاجمی جدیدی را در اختیار نیروهای هوایی فاقد بمبافکنهای استراتژیک قرار دهد.
چالشهای فنی و راهحلهای احتمالی
با وجود امکانپذیری ایده، یک چالش فنی بزرگ وجود دارد. سرعت و ارتفاع پروازی پایینتر C-130 نسبت به B-2. یک هواپیمای هرکولس در ارتفاع و با سرعتی بسیار کمتر از یک بمبافکن رادارگریز پرواز میکند. این تفاوت باعث میشود نیروی جنبشی بمب در لحظه برخورد به هدف، به میزان قابل توجهی کمتر باشد که مستقیما بر عمق نفوذ آن تاثیر منفی میگذارد.
برای غلبه بر این مشکل، دو راهحل مهندسی قابل تصور است. راه اول، استفاده از چند بمب به صورت متوالی روی یک نقطه مشخص است تا ضربات پیدرپی، مسیر را برای نفوذ نهایی باز کند. راه دوم که خلاقانهتر به نظر میرسد، افزودن یک تقویتکننده راکتی کوچک به خود بمب است تا پس از رها شدن، سرعت آن را افزایش داده و کاهش انرژی جنبشی ناشی از پرتاب در ارتفاع پایین را جبران کند. هرچند این ایده در حد تئوری است، اما مسیر جالبی از نوآوری در تسلیحات نظامی را نشان میدهد.
source