داستان کوتاه، اثر ادبی روایی منثوری است که مبتنی بر خیال است و حجم کمتری نسبت به داستان بلند و رمان دارد. در این مطلب از مجله فرادرس بررسی میکنیم داستان کوتاه چیست و ویژگی ها و عناصر آن را معرفی میکنیم. همچنین نمونه داستانهای کوتاه و نویسندگان آن در جهان و ایران را معرفی میکنیم تا با این نوع از ادبیات داستانی بیشتر آشنا شوید. در پایان نیز به برخی از سؤالات متداول در زمینه این نوع ادبی پاسخ میگوییم.
آنچه در این مطلب میآموزید:
-
تفاوت داستان کوتاه با رمان و داستان بلند را یاد میگیرید.
-
با ویژگیهای داستان کوتاه آشنا میشوید.
-
عناصر داستان کوتاه را میشناسید.
-
مهمترین نویسندگان داستان کوتاه در ایران و جهان را خواهید شناخت.
-
با تاریخچه داستان کوتاه در ایران و جهان آشنا میشوید.
-
موفقترین نمونههای داستان کوتاه را یاد میگیرید.

داستان کوتاه چیست؟
داستان کوتاه یکی از گونههای آثار ادبی در نوع ادبی داستانی است که مانند رمان و داستان بلند، دارای عناصری چون پی رنگ و شخصیت و… است اما بسیار خلاصهتر از آنها است. از نمونه داستانهای کوتاه میتوانیم به داستان «همسر» از چخوف و داستان «سه قطره خون» از صادق هدایت اشاره کنیم. وجود شخصیتهای کمتر و شخصیتپردازی کمتر نیز از مشخصات این نوع داستان است. در ادامه مطلب همه ویژگیها و عناصر آن را توضیح دادهایم.
برای یادگیری ویژگیهای داستانهای کوتاه و چگونگی نگارش آن پیشنهاد میکنیم فیلم آموزش مقدماتی داستان نویسی داستانکوتاه در فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را در کادر پایین آوردهایم.
نمونه داستان کوتاه
در این بخش، مهمترین نمونه های داستان کوتاه در ادبیات فارسی را معرف میکنیم.
- گیلهمرد از بزرگ علوی
- ماهی سیاه کوچولو از صمد بهرنگی
- فارسی شکر است از محدعلی جمالزاده
- مجموعه داستان ته خیار از هوشنگ مرادی کرمانی
- داش آکل از صادق هدایت
- مجموعه داستان یوزپلنگانی که با من دویدهاند از بیژن نجدی
- سهتار از جلال آل احمد
- عشق روی پیادهرو از مصطفی مستور
- عزادارن بیل از غلامحسین ساعدی
یک داستان کوتاه
در کادر زیر داستان «تلخون» یا «گرگ و گوسفند» از صمد بهرنگی را آوردهایم. داستان زیر حالتی کودکانه دارد اما بهطور کلی در این نوع داستان، محدودیتی برای مخاطب یا موضوع داستان وجود ندارد.
روزی بود، روزگاری بود. گوسفند سیاهی هم بود. روزی گوسفند همانطوری که سرش زیر بود و داشت برای خودش میچرید، یکدفعه سرش را بلند کرد و دید ای دل غافل! از چوپان و گلهاش خبری نیست و گرگ گرسنهای دارد میآید طرفش. چشمهای گرگ دو کاسه خون بود.
گوسفند گفت: «سلام علیکم.»
گرگ دندانهایش را به هم سایید و گفت: «سلام و زهر مار! تو اینجا چهکار میکنی؟ مگر نمیدانی این کوهها ارث بابای من است؟ الانه تو را میخورم.»
گوسفند دید بدجوری گیر کرده و باید کلکی جور کند و در برود. این بود که گفت: «راستش من باور نمیکنم این کوهها مال پدر تو باشند. آخر میدانی من خیلی دیرباورم. اگر راست میگویی برویم سر اجاق (زیارتگاه)، تو دست به قبر بزن و قسم بخور تا من باور کنم. البته آن موقع میتوانی مرا بخوری.»
گرگ پیش خودش گفت: «عجب گوسفند احمقی گیر آوردم. میروم قسم میخورم بعد تکهپارهاش میکنم و میخورم.»
دوتایی آمدند تا رسیدند زیر درختی که سگ گله در آنجا افتاده بود و خوابیده بود و خواب هفت پادشاه را میدید. گوسفند به گرگ گفت: «اجاق اینجاست. حالا میتوانی قسم بخوری.»
گرگ تا دستش را به درخت زد که قسم بخورد، سگ از خواب پرید و گلویش را گرفت.
(صمد بهرنگی)
در مطلب زیر از مجله فرادرس، ادبیات داستانی را بهطور کامل بررسی کردهایم و انواع آن را نیز معرفی کردهایم.
ویژگی های داستان کوتاه چیست؟
داستانهای کوتاه مانند رمان و داستان بلند دارای ویژگیهای نوع ادبیات داستانی هستند اما نظریهپردازان برای ایجاد تمایز با آنها، ویژگیهایی را برای داستانهای کوتاه در نظر گرفتهاند. این ویژگیها را در فهرست زیر آوردهایم.
- کمتر بودن شخصیتها
- شخصیت پردازی کمتر
- کوتاهتر بودن پیرنگ
- عدم پرداختن به امور جزئی و فرعی
- پرداختن به بخشی از واقعه یا بیان خلاصه واقعه
در ادامه هرکدام از این ویژگیها را توضیح میدهیم. پیشنهاد میکنیم برای یادگیری داستانهای کوتاه و ویژگیهای آنها، فیلم آموزش تکمیلی داستان نویسی داستانکوتاه در فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را در کادر زیر آوردهایم.
کمتر بودن تعداد شخصیت
در داستانهای کوتاه معمولاً تعداد شخصیتها کمتر از سایر گونههای نوع ادبی داستانی مانند رمان و داستان بلند است. علت آن هم این است که در داستان، نویسنده باید برای هرکدام از شخصیتهای خود شخصیتپردازی کند یعنی سعی کند با استفاده از دیالوگ و… مخاطب را با ویژگیهای آن شخصیت آشنا کند. بنابراین شخصیتپردازی کاری زمانبر است و هرچه تعداد شخصیتها خصوصاً شخصیتهای اصلی یک داستان بیشتر باشد، آن داستان بلندتر خواهد شد.
شخصیت پردازی کمتر
علاوه بر کمتر بودن شخصیتها در داستانهای کوتاه، نویسنده به همان شخصیتهای اندک نیز کمتر از شخصیتهای رمان و داستان بلند میپردازد. شخصیتپردازی فرآیندی پیچیده و زمانبر است که نویسنده برای انجام آن باید به بیان ویژگیهای شخصیت، اعمال او، حوادث مرتبط به او، انگیزههای او، گذشته او و… بپردازد و هرچه در انجام آن موفقتر باشد، خواننده با شخصیت داستان و با خود داستان بیتشتر ارتباط خواهد گرفت. در داستانهای کوتاه، نویسنده باید این کار را بهصورت خلاصه و به بهترین شکل انجام دهد زیرا در این نوع داستان مجالی برای پرورش زیاد شخصیتها و قهرمانان وجود ندارد.
کوتاه بودن پی رنگ
مظور از پی رنگ، سلسله اتفاقات داستان همراه با روابط علی و معلولی میان آنها است و در ادامه مطلب آن را بهطور جداگانه توضیح دادهایم. پیرنگ از مقدمه شروع میشود و سپس نویسنده با ایجاد گره، رساندن داستان به نقطه اوج، گرهگشایی و پایانبندی، حوادث و اتفاقات داستان خود را منطقی میکند. طبیعی است که در داستانهای کوتاه، پیرنگها در خلاصهترین حالت خود هستند و هیچ بخش اضافهای ندارند.

عدم پرداختن به امور جزئی و فرعی
در داستانهای بلند، نویسنده در کنار روایت اصلی فرصت پرداختن به روایتهای فرعی را دارد و علاوه بر آن، امکان پرداختن به جزئیاتی را دارد که ممکن است در پیش بردن روایت یا شخصیتپردازی به او کمک کند. در داستانهای کوتاه چنین وضعیتی وجود ندارد و نویسنده ناچار است فقط در خط روایت اصلی حرکت کند و در همان مسیر هم از ذکر جزئیات بپرهیزد.
پرداختن به بخشی از واقعه یا بیان خلاصه
در داستانهای کوتاه معمولاً فقط یک اتفاق مهم در جریان است و نویسنده هم معمولاً یا ناچار به بیان خلاصه آن اتفاق است یا مجبور میشود تنها به بخشی از ابعاد آن واقعه بپردازد.
اصول داستانهای کوتاه از نظر آلن پو
اولین کسی که بهطور جدی به داستانکوتاه به معنای امروزی آن پرداخت، ادگار آلن پو بود. او اصولی را برای نگارش داستانهای کوتاه معرفی کرد که در فهرست زیر آنها را توضیح دادهایم.
- کوتاه بودن خوانش داستان: باید بتوانیم این نوع داستان را در یک نشست یعنی بین نیم ساعت الی دو ساعت بخوانیم.
- وحدت موضوع: همه جزئیات داستانهای کوتاه باید پیرامون یک موضوع باشند تا داستان تأثیر واحدی داشته باشد و یک اثر را روی خواننده بگذارد.
- خالی از اضافات: داستانهای کوتاه باید از کلمات و عبارات زایدی که در ساخت داستانی نقشی ایفا نمیکنند، خالی باشند.
- کامل بودن در نظر خواننده: داستانکوتاه باید آنقدر از نظر مخاطب کامل باشد که او نتواند این داستان را به شکل دیگری تعریف کند یا بعد از تمام شدن روایت، احساس کند که میتواند آن را ادامه دهد.

عناصر داستان کوتاه چیست؟
تا اینجا دانستیم داستان کوتاه چیست و چه ویژگی هایی دارد. در این بخش با عناصر سازنده آن آشنا میشویم. عناصر داستانهای کوتاه را در فهرست زیر آوردهایم.
- موضوع
- درونمایه
- زاویه دید
- شخصیت
- زمینه
- فضا و جو
- دیالوگ
- لحن
- طرح
در ادامه همه این موارد را به طور جداگانه توضیح میدهیم. پیش از آن پیشنهاد میکنیم برای یادگیری عناصر داستان، فیلم آموزش رایگان عناصر داستان و نوشتن داستان خوب در فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را در کادر پایین آوردهایم.
موضوع
موضوع آن عبارت یک کلمهای است که با استفاده از آن میتوانیم داستان را توصیفی کلی کنیم و آن را در یک دسته موضوعی از میان موضوعات مختلف قرار بدهیم. برای مثال، موضوعات فرهنگی، اجتماعی، عاشقانه، مذهبی، سیاسی و… از موضوعاتی هستند که نویسندگان، داستانهای کوتاه خود را مطابق با یک یا چند عدد از آنها مینویسند.
درونمایه
درونمایه آن محتوایی است که نویسنده میخواهد به مخاطب منتقل کند. برعکس موضوع، درونمایهها یککلمهای نیستند بلکه میتوانیم آن را در یک یا چند جمله بیان کنیم. در هر داستان درونمایه، نوع نگاه و دیدگاه هر نویسنده در موضوعات مختلف را نشان میدهد.
زاویه دید
عنصر راوی یا زاویه دید در واقع زاویه روایت داستان است. گاهی نویسنده از راوی اول شخص استفاده میکند یعنی داستان را از نگاه و زبان یکی از شخصیتهای داستان روایت میکند. گاهی نیز راوی و زاویه دید داستان، سوم شخص یا دانای کل است یعنی نویسنده، روایت داستان را از زبان شخص سومی که در داستان وجود ندارد و مانند ناظر به داستان آگاه است، بیان میکند. هر نویسنده بنابر تشخیص خود میتواند از یکی از زاویه دیدها یا هر دو آنها استفاده کند. در بسیاری از داستانها، بخشی از داستان دارای زاویه دید اول شخص است و بخشی دیگر از آن از زبان سوم شخص روایت میشود.

شخصیت
شخصیتها یا کاراکترها در داستانهای کوتاه همان موجودات انسانی، حیوانی و… هستند که اعمال و گفتار آنها داستان و روایت را پیش میبرد. هر شخصیت دارای ویژگیهای اخلاقی، اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی و… خاصی است. شخصیتها را از منظرهای گوناگون به انواع مختلفی تقسیم میکنیم. برای مثال یکی از این دستهبندیهای، تقسیم بین شخصیت اصلی و شخصی فرعی است که متناسب با نقش شخصیتها در پیشبرد روایت مشخص میشود.
یکی از مهمترین شخصیتها در هر اثر داستانی، قهرمان است که ویژگیهای مثبت او بیش از ویژگیهای منفی او است و مخاطب با او احساس همذاتپنداری میکند. بسیاری از بار داستان نیز بر عهده شخصیت قهرمان است و با اعمال و گفتار او پیش میرود.
زمینه
این عنصر در واقع شرایط و اوضاع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و… موجود در روایت داستان و شخصیتهای داستان است. نویسنده داستان باید زمینه داستان خود را بشناسد و بتواند آن را بهگونهای در روایت خود جای دهد که مخاطب نیز با خواندن داستان او، آن زمینه را بهخوبی دریافت کند. برای درک بهتر این موضوع، به این مثال توجه کنید که زمینه داستانی کوتاه مربوط به خانواده کشاورز انگلیسی در قرن هفدهم با زمینه یک داستان درباره خانواده سلطنتی اسپانیا در قرن بیست و یکم کاملاً متفاوت است. برای درک درست زمینه و رعایت آن در داستان، نویسنده باید اطلاعات تاریخی، جغرافیایی، جامعه شناختی و… دقیقی نسبت به موضوع مورد نظر برای نگارش داستان خود داشته باشد.
فضا و جو
جو یا فضا در واقع همان فضای ذهنی نویسنده داستان است. فضای داستان میتواند شاد، غمگین، ترسناک، رازآلود و… باشد. نویسنده فضا را با توصیفات و عباراتی که در داستان مینویسند به وجود میآورد.
دیالوگ
دیالوگ همان گفتوگوهایی است که بین شخصیتهای داستان برقرار میشود. این عنصر کاربردهای زیادی دارد. برای مثال یکی از مهمترین کاربردهای آن، پیش بردن روایت داستان است.
لحن
منظور از لحن، فضای حاکم بر سخنان هر یک از شخصیتهای داستان است. لحن میتواند رسمی، غیررسمی، مؤدبانه، طنزآمیز، جدی و… باشد. نویسنده باید برای هرکدام از شخصیتهای داستان خود متناسب با زمینههای مربوط به همان شخصیت، لحن جداگانهای در نظر بگیرد. برای مثال اگر در داستانی کوتاه یکی از شخصیتها یک پیرمرد هفتاد ساله بازاری باشد، قطعاً باید لحن سخنان او با یک شخصیت دیگر که دختر بیست ساله دانشجو است، متفاوت باشد. کارکرد مهم لحن در تأثیرگذاری داستان بر مخاطب است.

طرح داستان
هسته، پیرنگ، طرح یا پلات داستان، سیر حوادث و اعمال داستان با توجه به رابطه علی و معلولی میان آنها است. وقتی میگوییم که داستانهای کوتاه باید دارای پلات باشند یعنی باید هر اتفاقی در داستان، علت اتفاق بعدی باشد و بین آنها یک ارتباط و نتیجهگیری منطقی وجود داشته باشد. همچنین داشتن انسجام از ویژگیهای ضروری برای طرح داستان است. یعنی نباید هیچ حادثه یا بخش غیرضروری را در داستان خود بیاوریم و پیرنگ داستان باید بهگونهای باشد که اگر یک جزء از آن را حذف کنیم، همه داستان برهم بخورد. این موضوع در داستانهای کوتاه مهمتر از سایر داستانها است زیرا باید دارای اختصار باشد.
اجزای طرح داستان
در این بخش بهطور خلاصه با اجزای پیرنگ آشنا میشویم.
- شروع یا مقدمه: در این مرحله نویسنده مقدماتی را برای شروع داستان و ماجرای اصلی آن، بیان میکند. برای مثال، معرفی شخصیتها میتواند یکی از راههای این مقدمهچینی باشد. البته در داستانهای کوتاه، ممکن است نویسنده خیلی کمتر به این بخش بپردازد زیرا باید عمده توجه خود را به حادثه اصلی معطوف کند.
- گرهافکنی: نویسنده در این مرحله باید موقعیتی دشوار و پیچیده را برای شخصیت اصلی داستان خود ایجاد کند. به انجام این کار، گرهافکنی میگوییم و این گره باید در مراحل بعدی پیرنگ باز شود.
- جدال: جدال یا کشمکش، درگیری قهرمان داستان با خود، با دیگری، با طبیعت، با ماوراءالطبیعه و… است. یعنی قهرمان داستان در حال تلاش برای رسیدن به هدف خاصی است و یکی از این عوامل، مانع او میشود و به این ترتیب، کشمکش ایجاد میشود.
- نقطه اوج: این مرحله، مهمترین مرحله در هر نوع داستان است، در اینجا، شخصیت اصلی داستان در مهمترین جدال و کشمکش داستان قرار دارد و آن جدال نیز به بیشترین حد خود رسیده است. در همین مرحله است که شخصیت اصلی، تصمیمی مهم میگیرد و مخاطب را به نهایت هیجان میرساند.
- گرهگشایی: پس از نقطه اوج، در مرحله گرهگشایی، گرههای قبلی داستان که نویسنده آنها را در مراحل قبلی ایجاد کرده بود، باز میشوند. برای مثال، سرنوشت شخصیتهای داستان در این مرحله مشخص میشود. مخاطب باید در این مرحله به جواب پرسشهای اصلی خود برسد.
- پایان: نویسنده در این مرحله پاسخ همه سؤالات باقیمانده را به مخاطب میدهد و تغییرات ایجاد شده در شخصیتها و داستان را پس از وقوع کشمکش، نقطه اوج و گرهگشایی، نشان میدهد. در واقع در این مرحله نوعی ثبات در شرایط و شخصیتها وجود دارد اما این ثبات با آنچه در ابتدای داستان وجود داشت، کاملاً متفاوت است.
انواع پی رنگ
پیرنگها را از نظر اهمیت و از نظر نوع پیش رفتن در زمان، به انواعی تقسیم میکنیم که آنها را در فهرست زیر آوردهایم و درباره هرکدام از آنها توضیحاتی را بهصورت خلاصه بیان کردهایم.
- پی رنگ اصلی: پیرنگی که از ابتدا تا انتهای داستان وجود دارد و کل حوادث و اعمال در داستان مطابق با آن پیش میرود.
- پیرنگ فرعی: سلسله حوادث علی و معلولی که در خلال پیرنگ اصلی پیش میآیند و نقطه شروع تا پایان آنها نیز در میانه داستان است.
- بر اساس خط زمانی: در این نوع پیرنگ، روایت داستان مانند خط زمانی در جریان است و هیچ بازگشت به گذشته یا پرش به آیندهای در آن وجود ندارد.
- بازگشت به گذشته: در این نوع پیرنگ، نویسنده ممکن است در بخشی از داستان خود از زمان حال به زمان گذشته برگردد تا بخشی از روایت خود را کامل کند.
- پرش به آینده: اگر نویسنده، در جایی از داستان از زمان حال به زمان آینده پرش داشته باشد، این حالت پیش میآید.

یادگیری انواع داستان و داستان نویسی با فرادرس
شناخت انواع داستان و ویژگیهای هرکدام از آنها هم برای شناسایی گونههای ادبی و هم برای یادگیری داستاننویسی مفید است. نویسندگی علاوه بر داشتن قریحه و ذوق به مهارتهایی مانند شناخت اصول داستاننویسی، پرورش خلاقیت و… نیاز دارد. به همین دلیل در این بخش برخی از فیلمهای آموزشی فرادرس را آوردهایم که برای شناخت و یادگیری داستاننویسی کاربردی هستند.

همچنین برای دسترسی به آموزشهای بیشتر میتوانید از مجموعه آموزش زیر استفاده کنید.
تاریخچه داستان کوتاه نویسی
منشأ داستانکوتاه نیز مانند داستان بلند از رمانس سرچشمه میگیرد. سنت بالاپردازی نیز در تکامل این نوع داستان تأثیر داشته است. برخی از محققان تاریخچه و سابقه داستانهای کوتاه را در قرن چهاردهم میلادی میدانند. زیرا در این زمان، دو کتاب منتشر شدند که میتوانیم آنها را مجموعه داستانهای کوتاه بدانیم. این دو کتاب، «دکامرون» از بوکاچیو و «قصههای کانتربری» از چاسر بودند. محتوای این دو کتاب را در فهرست پایین آوردهایم.
- دکامرون: قصههایی که جوانان گریخته از بیماری طاعون از فلورانس ایتالیا در یک پناهگاه برای یکدیگر تعریف میکردند.
- قصههای کانتربری: زائرانی که در حال رفتن از لندن به کانتربری بودند، برای کوتاه کردن مسیر خود، قصههایی را نقل میکردند.
برای یادگیری داستاننویسی حرفهای میتوانید فیلم آموزش داستان نویسی پیشرفته در فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را در کادر پایین آوردهایم.
تاریخچه داستانهای کوتاه امروزی
داستان کوتاه با معنای امروزی آن در قرن نوزدهم میلادی شکل گرفت. نخستین کسی که بهطور جدی به آن پرداخت و حتی اصولی را برای داستانهای کوتاه تدوین کرد و آن را به یکی از انواع ادبی تبدیل کرد، ادگار آلنپو بود. پس از آن، گی دو موپاسان، نویسنده فرانسوی، با خواندن ترجمههای داستانهای کوتاه ادگار آلنپو، با این نوع ادبی آشنا شد و شروع به داستانکوتاهنویسی به زبان فرانسه کرد.
از دیگر نویسندگان مهم این نوع داستان در این زمان، گوگول و چخوف در روسیه، سامراست موام در انگلیس و ارنست همینگوی در آمریکا بودند. بیشترین جلوه رواج داستانهای کوتاه نیز در آمریکا بوده است و برخی افراد، ن را هنر ملی آمریکا میدانند.
تغییرات داستانهای کوتاه
داستانهای کوتاه قدیمی بیشتر جنبه قصه «Tale» یا داستان حوادث «Story Of Incident» دارند یعنی تکیه و تمرکز آنها بر نقل حوادث داستان است و مانند داستانهای پلیسی، جنبه سرگرمکنندگی دارند. درصورتی که داستانهای کوتاه امروزی، داستان شخصیت یعنی «Story Of Character» هستند یعنی تمرکز آنها بر بیان وضعیتهای ذهنی شخصیتها و کشف این وضعیتها است. یعنی در این گونه داستانها، نویسنده سعی میکند انگیزه اعمال شخصیتها را توضیح دهد و هدف اصلی این است نه فقط روایت اعمالی که انجام شدهاند. حتی حادثه اصلی نیز در این نوع داستانها طوری انتخاب میشود که شخصیت قهرمان داستان را بیشتر به مخاطب بشناساند.
برای مثال یک نمونه از داستانهای کوتاه امروزی، «یک جای روشن تر و تمیز» از همینگوی است که روایت آن، حاوی مکالمه دو گارسون درباره پیرمردی است که هر شب در کافه آنها مست میکند و تا زمان بسته شدن کافه نیز در آنجا میماند.
تاریخچه داستانکوتاه در ایران
ایرانیان از طریق نویسندگان فرانسوی با داستانکوتاه آشنا شدند. اولین بار محمدعلی جمالزاده با کتاب «یکی بود یکی نبود» داستان کوتاه را به ایرانیان معرفی کرد. بعد از او، نویسندگان مهم دیگری چون صادق هدایت، صادق چوبک و بزرگ علوی داستانهای کوتاه را در زبان فارسی و جامعه ایرانی رواج دادند.

نویسندگان داستان کوتاه در ایران و جهان
در این بخش مشهورترین و موفقترین نویسندگان داستانهای کوتاه در جهان و ایران را همراه با آثار آنها معرفی میکنیم. پیش از آن پیشنهاد میکنیم با تماشای فیلم آموزش روایت شناسی در داستانکوتاه در فرادرس، با این نوع داستان بهتر آشنا شوید. لینک این آموزش را در کادر زیر آوردهایم.
نویسندگان داستان کوتاه ایران
در فهرست زیر، مهمترین نویسندگان داستانهای کوتاه در ایران را همراه با نمونهای از آثار آنها نامبردهایم.
- بزرگ علوی: گیله مرد
- غلامحسین ساعدی: آشغالدونی
- بیژن نجدی: سپرده به زمین
- سیمین دانشور: به کی سلام کنم؟
- صادق هدایت: سه قطره خون
- صمد بهرنگی: گرگ و گوسفند
- بهرام صادقی: صراحت و قاطعیت
- هوشنگ مرادی کرمانی: ته خیار
- جعفر مدرس صادقی: مردی که از هوا آمد
- صادق چوبک: انتری که لوطیاش مرده بود
- احمدرضا احمدی: از پنجره مسافرخانه
- نادر ابراهیمی: خانهای برای شب
- منیر روانیپور: گلهای ماگنولیا
- جلال آل احمد: بچه مردم

نویسندگان داستان کوتاه جهان
در فهرست زیر، مهمترین داستانکوتاهنویسان جهان را با نمونهای از آثار آنها معرفی کردهایم.
- آنتوان چخوف: از دفترچه خاطرات یک دوشیزه
- ارنست همینگوی: شکستناپذیر
- اولیور هنری: آخرین خنیاگر
- خورخه لوئیس بورخس: سه روایت از یهودا
- گی دو موپاسان: اولین برف
- ادگار آلن پو: سوسک طلایی

سؤالات متداول درباره داستان کوتاه
در این بخش، سؤالات پرتکرار در زمینه داستانکوتاه را پاسخ میگوییم تا ابهامات موجود در این زمینه بهطور کامل رفع شوند.
داستان کوتاه چند صفحه است؟
این نوع داستان، باید کوتاه باشد اما این کوتاهی حد مشخصی ندارد. ممکن است داستانی خیلی کوتاه باشد و بیشتر از ۵۰۰ کلمه نداشته باشد، در این صورت به آن، «داستان کوتاه کوتاه» میگوییم. گاهی هم ممکن است آنقدر بلند باشد که بین داستانکوتاه و نول قرار بگیرد که در این صورت به آن، رمان کوتاه یا داستان نیمهبلند میگوییم.
نام دیگر داستان کوتاه چیست؟
نام های دیگری برای داستان کوتاه وجود دارند مانند قصه کوتاه یا حکایت کوتاه اما بهترین نام برای آن، همان داستانکوتاه یا Short Story است. نامهای دیگری نیز وجود دارند که در اینجا علت نادرستی آنها را توضیح میدهیم. برخی به داستانهای کوتاه داستانک نیز میگویند اما داستانک در واقع داستان کوتاه کوتاه یا «Short Short Story» است و یکی از انواع داستانکوتاه است. عدهای دیگر به این نوع داستان، نوول یا «Nouvelle» میگویند اما در زبان انگلیسی، نوول به معنای داستان بلند است و در زبان فرانسه از این اصطلاح برای داستانکوتاه استفاده میکنند.
نقد یک داستان کوتاه چگونه انجام میشود؟
نقد داستانهای کوتاه نیز مانند نقد سایر انواع ادبیات داستانی و بهطور کلی مانند نقد آثار ادبی ممکن است. به دلیل کوتاه بودن حجم در داستانهای کوتاه، این انواع ادبی، نمونههای خوبی برای نقد و بررسی ادبی خصوصاً نقدهای پرجزئیات مانند نقد فرمالیستی هستند.

جمع بندی
در این مطلب از مجله فرادرس بررسی کردیم داستان کوتاه چیست و عناصر و ویژگی های داستانکوتاه چه هستند. همچنین با آوردن نمونه داستان کوتاه و نمونه های متعدد از نویسندگان این نوع داستان، بهصورت عملی با ویژگی های آن آشنا شدیم. علاوه بر اینها، تاریخچه این نوع داستان را نیز معرفی کردیم. در انتهای مطلب به برخی از پرسش های پرتکرار در زمینه این نوع داستان پاسخ دادیم.
source