اصطلاحات روزمره فرانسوی (Expressions françaises courantes) به مجموعهای از واژهها، عبارات و اصطلاحاتی گفته میشود که فرانسویزبانها در مکالمات روزمره خود زیاد استفاده میکنند. اگر کتابهای آموزش زبان فرانسوی را ورق زده باشید، احتمالاً با کلمات و جملههای رسمی و ساده مثل Bonjour یا Comment ça va شروع کردهاید. اما واقعیت این است که در گفتوگوهای واقعی، فرانسویها خیلی فراتر از اینها صحبت میکنند. آنها از اصطلاحاتی استفاده میکنند که کوتاه، خودمانی و پرمعنیاند، اصطلاحاتی که در کتابها کمتر پیدا میشوند، ولی در زندگی روزمره همهجا هستند.
آنچه در این مطلب میآموزید:
-
بسیاری از اصطلاحاتی که در کتابها نیستند را یاد میگیرید.
-
با نحوه استفاده از اصطلاحات فرانسوی در مکالمات روزمره آشنا میشوید.
-
اصطلاحات را در متنهای ساده مطالعه میکنید تا به خوبی آن را تمرین کرده باشید.
-
با مهمترین نکات اصطلاحات فرانسوی آشنا میشوید.

در این مطلب، ۷۹ اصطلاح پرکاربرد و واقعی فرانسوی را معرفی میکنیم؛ جملههایی که هر روز در خیابان، مدرسه، وقتی آدرس به زبان فرانسه میدهید، محل کار یا حتی در یک پیام کوتاه ردوبدل میشوند. هر اصطلاح را با ترجمه دقیق، مثال کاربردی و راهنمایی برای استفاده درست آن آوردهایم. اگر میخواهید زبان فرانسوی را نه فقط یاد بگیرید، بلکه زندگی کنید، این مطلب دقیقاً همان چیزیست که نیاز دارید.
اصطلاحات روزمره فرانسوی
اصطلاحات روزمره فرانسوی، عبارتهایی هستند که مردم فرانسه هر روز در صحبتهای معمولی خود به کار میبرند. این جملهها همیشه معنی کلمهبهکلمه ندارند، ولی وقتی خوب یادشان بگیریم، کمک میکنند خیلی بهتر و طبیعیتر فرانسوی صحبت کنیم. دانستن این اصطلاحات باعث میشود حرفهای دیگران را راحتتر بفهمیم و خودمان هم مثل یک فرانسوی واقعی حرف بزنیم. در این مطلب از «مجله فرادرس» با مهمترین و پرکاربردترین این اصطلاحات آشنا میشویم.
در فیلم «آموزش زبان فرانسه اصطلاحات و ضرب المثل های رایج فرادرس» قصد داریم اصطلاحات روزمره فرانسوی را در بافتهای گوناگون و با مثالهای واقعی یاد بگیریم. به همین دلیل پیشنهاد میکنیم روی لینک این فیلم آموزشی در ادامه کلیک کنید.
خوب است ابتدا ده اصطلاح بسیار پرکاربرد فرانسوی را به همراه ترجمه فارسی ببینیم و تلفظ صوتی آنها را هم یاد بگیریم.
Au royaume des aveugles, les borgnes sont rois.
در سرزمین کورها، یکچشمی پادشاه است.
Trouver ce document ici, c’est chercher une aiguille dans une botte de foin.
پیدا کردن این سند اینجا، مثل پیدا کردن سوزن در انبار کاه است.
Il veut le beurre et l’argent du beurre!
هم خدا را میخواهد هم خرما را.
Il baye aux corneilles pendant les réunions.
همیشه تو جلسات حوصلهاش سر میرود و حواسش پرت است.
C’est en forgeant qu’on devient forgeron.
کار نیکو کردن از پر کردن است.
C’est là où le bât blesse, il ne veut pas en parler.
دردش همین است، نمیخواهد دربارهاش حرف بزند.
Arrête de me casser les pieds avec tes plaintes!
بس کن دیگر، با شکایتهایت اعصاب مرا خراب نکن.
Il a changé un cheval borgne pour un cheval aveugle.
بدترش کرد! راهحل بدتری را جایگزین کرد.
اصطلاحات روزمره فرانسوی را چگونه با فرادرس یاد بگیریم؟

اصطلاحات روزمره فرانسوی درست مثل اصطلاحات فارسی بسیار پرکاربردند. اما باید در استفاده از آنها احتیاط کنیم، یعنی اینکه زیاد و غیرطبیعی اصطلاحات روزمره فرانسوی را به کار نبریم. اینکه کجا و چطور در مکالمهها از جملات و اصطلاحات استفاده کنیم بستگی به مهارت حرف زدن ما دارد. ما در فرادرس برای این مهارت فیلمهای آموزشی خوبی تدوین کردهایم.
در ادامه لینک فیلم آموزشی مهارت مکالمه زبان فرانسه برای سطوح متوسط را مشاهده میکنید.
از طرفی یادگیری اصطلاحات روزمره فرانسوی یکی از مهارتهای اساسی سطح پیشرفته این زبان است. به همین علت پیشنهاد میکنیم روی لینک فیلم آموزشی زیر برای یادگیری این مهارت کلیک کنید.
۷۹ اصطلاح روزمره فرانسوی
اصطلاحات روزمره فرانسوی بسیار مهماند. این عبارات معمولا ترجمه کلمهبهکلمه ندارند و برای درک و استفاده درست از آنها باید با کاربرد واقعیشان در بافت گفتوگو آشنا بود. یادگیری این اصطلاحات نهتنها باعث میشود طبیعیتر و روانتر صحبت کنید، بلکه درک شما از فیلمها، کتابها و گفتوگوهای واقعی فرانسوی نیز بهمراتب افزایش مییابد. در ادامه این مطلب از «مجله فرادرس»، مجموعهای از اصطلاحات پرکاربرد روزمره فرانسوی را به همراه ترجمه دقیق فارسی و تلفظ صوتی برای هر عبارت ارائه میدهیم تا بدون اتلاف وقت، بتوانید آنها را یاد بگیرید و در مکالمات خود به کار ببرید.
در فیلم «آموزش زبان فرانسه مکالمه و عبارات روزانه سطح A1 با گواهینامه فرادرس» عبارتها و اصطلاحات روزمره زبان فرانسه را بهخوبی پوشش دادهایم. میتوانید روی لینک این فیلم آموزشی در ادامه کلیک کنید.
۷۹ اصطلاح روزمره فرانسوی | |
ترجمه فارسی | اصطلاح فرانسوی |
کاملاً به کسی آمدن؛ دقیقاً مناسب بودن | Aller à quelqu’un comme un gant |
رک و بیپرده صحبت کردن | Appeler un chat un chat |
بعد از هر سختی، آسانی است. | .Après la pluie, le beau temps |
کاملاً خسته و بیانرژی بودن | Au bout de son rouleau |
پایان یک دوره سخت | Au bout du tunnel |
کلمه به کلمه، دقیقاً | Au pied de la lettre |
در میان نادانان، فردی با دانش اندک پادشاه است. | Au royaume des aveugles, les borgnes sont rois |
دنبال سوزن در انبار کاه گشتن، کاری بسیار سخت و بینتیجه | Autant chercher une aiguille dans une botte de foin |
سالم و سرحال بودن | Avoir bon pied bon œil |
بیقراری برای حرکت، احساس سوزنسوزن شدن در پاها | Avoir des fourmis dans les jambes |
پررو و بیشرم بودن | Avoir du front tout le tour de la tête |
کار زیاد داشتن | Avoir du pain sur la planche |
بسیار گرسنه بودن | Avoir l’estomac dans les talons |
شنوایی قوی داشتن | Avoir l’oreille fine |
مورمور شدن؛ از ترس یا سرما | Avoir la chair de poule |
مغرور و خودبین بودن | Avoir la grosse tête |
همه چیز را با هم خواستن، بدون از دست دادن چیزی | Avoir le beurre et l’argent du beurre |
دقیق بودن در تخمینها | Avoir le compas dans l’œil |
بسیار پرحرف بودن | Bavard comme une pie |
حوصلهاش سر رفته، بیحوصله بودن | Bayer aux corneilles / Bâiller à s’en décrocher la mâchoire |
بسیار نوشیدن (معمولاً الکل) | Boire comme une éponge |
دهان بسته، راز را نگه داشتن | Bouche cousue! |
خیلی آسان است. | C’est du gâteau. |
تمرین باعث مهارت میشود. | C’est en forgeant qu’on devient forgeron |
نقطه ضعف؛ جایی که مشکل وجود دارد | C’est là où le bât blesse |
کسی را اذیت کردن؛ مزاحم شدن | Casser les pieds à quelqu’un |
بدتر کردن وضعیت با تصمیم نادرست | Changer un cheval borgne pour un cheval aveugle |
کمکم؛ به تدریج | De fil en aiguille |
ترک کردن مکان، رفتن | Débarrasser le plancher |
راز را فاش کردن | Dévoiler le pot aux roses |
خیانت کردن | Donner un coup de poignard dans le dos |
در آوریل، هنوز هوا سرد است، در مه، هر کاری میخواهی بکن | En avril, ne te découvre pas d’un fil; en mai, fais ce qu’il te plaît |
بزرگنمایی کردن | En faire tout un plat |
کاری بیهوده انجام دادن | Enfoncer une porte ouverte |
بسیار صمیمی بودن | Être comme les deux doigts de la main |
در بنبست بودن | Être dans une impasse |
بیفایده بودن، اضافی بودن | Être la cinquième roue du carrosse |
خوششانس بودن | Être né sous une bonne étoile |
ناموفق بودن | Faire chou blanc |
در ادامه چند جمله فرانسوی میبینید که هر کدام از آنها یکی از اصطلاحات بالا را در خود دارد. برای هر جمله، ترجمه فارسی را هم خواهید دید.
Ce manteau lui va comme un gant.
این پالتو کاملاً به او میآید.
Il faut appeler un chat un chat, cette décision est injuste.
باید رک حرف زد، این تصمیم ناعادلانهست.
Après la pluie, le beau temps. Ne perds pas espoir.
بعد از باران، هوا آفتابی میشود. امیدت را از دست نده.
Je suis au bout de mon rouleau, je n’ai plus d’arguments.
دیگر بریدهام، هیچ حرفی برایم نمونده است.
On voit enfin le bout du tunnel après des mois de travail.
بالاخره بعد از ماهها کار، پایان سختیها را میبینیم.
Il a pris mes paroles au pied de la lettre.
اون حرفهایم را خیلی تحتاللفظی برداشت کرد.
Il a encore bon pied bon œil malgré son âge.
با وجود سنش، هنوز سرحال و قبراق است.
J’ai des fourmis dans les jambes, je dois me lever.
پاهایم خواب رفته است، باید بلند شوم.
Elle a du front tout le tour de la tête, elle ose tout dire.
اصلاً رو ندارد، هر چی بخواهد میگوید.
On a du pain sur la planche, alors dépêchons-nous.
کار زیاد داریم، پس عجله کنیم.
J’ai l’estomac dans les talons, il est temps de manger.
خیلی گرسنهام، وقت غذاست.
Elle a l’oreille fine, elle entend tout.
او گوشش خیلی تیزی دارد، همهچیز را میشنود.

J’ai eu la chair de poule en regardant ce film.
موقع دیدن آن فیلم مو به تنم سیخ شد.
Depuis sa promotion, il a la grosse tête.
از وقتی ترفیع گرفته، خودش را گرفته است.
Il a le compas dans l’œil, tout est parfaitement aligné.
چشمش خیلی دقیق است، همهچیز دقیق چیده شده است.
Elle est bavarde comme une pie, elle ne s’arrête jamais.
مثل مرغ میماند، یکریز حرف میزند.
Il boit comme une éponge lors des fêtes.
در مهمانیها خیلی مینوشد.
Bouche cousue! Je ne dirai rien.
لب دوخته! هیچی نمیگویم.
Ce test était du gâteau, trop facile.
این آزمون مثل آب خوردن بود، خیلی آسان.
On a avancé de fil en aiguille jusqu’à la vérité.
کمکم به واقعیت رسیدیم.
Il a dû débarrasser le plancher après la dispute.
بعد از دعوا مجبور شد صحنه را ترک کند.
Elle a dévoilé le pot aux roses pendant la réunion.
وسط جلسه راز را فاش کرد.
اصطلاحات روزمره فرانسوی در متن ساده
در یادگیری زبان فرانسه، آشنایی با اصطلاحات روزمره اهمیت زیادی دارد، زیرا این عبارات در مکالمات واقعی بسیار استفاده میشوند و به درک بهتر زبان گفتاری کمک میکنند. در این بخش، چند متن کوتاه و ساده به زبان فرانسه همراه با اصطلاحات رایج ارائه شدهاند. این متون با واژگان و ساختارهای قابل فهم برای زبانآموزان سطح مبتدی تا متوسط نوشته شدهاند. پس از هر متن، ترجمه دقیق فارسی آن نیز آورده شده است.
برای اینکه در خواندن متون فرانسوی خوب عمل کنید به دایره لغات گسترده احتیاج دارید. به همین علت پیشنهاد میکنیم با فیلم «آموزش زبان فرانسوی لغات و واژگان سطح مقدماتی A1 فرادرس» مهارت واژگانی خود را در زبان فرانسه تقویت کنید. لینک این فیلم آموزشی در ادامه آمده است.
ابتدا به متن زیر دقت کنید.
Ce matin, j’étais à la bourre, alors j’ai pris un café sur le pouce et j’ai filé au boulot. Il fallait que je sois à l’heure, sinon mon chef allait péter un câble!
ترجمه فارسی
امروز صبح عجله داشتم، بنابراین یک قهوه سرپایی خوردم و سریع راهی محل کار شدم. باید به موقع میرسیدم، وگرنه رئیسم ممکن بود عصبانی شود.
اصطلاحات بهکاررفته در متن بالا را به همراه معادل فارسی در جدول زیر خواهیم دید.
اصطلاحات بهکاررفته در متن | |
معادل فارسی | اصطلاح فرانسوی |
عجله داشتن / دیر بودن | Être à la bourre |
سرپایی (مثلاً غذا خوردن سریع و ایستاده) | Sur le pouce |
سریع رفتن به سر کار | Filer au boulot |
خیلی عصبانی شدن | Péter un câble |
متن بعدی را در ادامه مشاهده خواهید کرد.
Hier soir, on est sortis entre potes. L’ambiance était top, on a rigolé comme des fous. À la fin, Paul en a eu marre et il a tiré sa révérence.
ترجمه فارسی
دیشب با دوستان بیرون رفتیم. حالوهوا عالی بود و مثل دیوانهها خندیدیم. در آخر، «پل» خسته شد و خداحافظی کرد و رفت.

اصطلاحات بهکاررفته در متن بالا را به همراه معادل فارسی در جدول زیر مشاهده میکنید.
اصطلاحات بهکاررفته در متن | |
معادل فارسی | اصطلاح فرانسوی |
با دوستان (دوستانه) | Entre potes |
خیلی زیاد خندیدن (مثل دیوانهها) | Rigoler comme des fous |
خسته شدن / کلافه شدن | En avoir marre |
خداحافظی کردن و رفتن (مودبانه) | Tirer sa révérence |
متن بعدی را در ادامه مشاهده کنید.
Ce week-end, j’ai fait la grasse matinée, puis j’ai traîné chez moi toute la journée. Le soir, j’ai finalement mis le nez dehors pour faire un tour.
ترجمه فارسی
آخر هفته تا دیر وقت خوابیدم، بعد تمام روز را در خانه وقتگذرانی کردم. شب بالاخره از خانه بیرون زدم تا کمی قدم بزنم.
اصطلاحات بهکاررفته در متن بالا را به همراه معادل فارسی در جدول زیر کنید.
اصطلاحات بهکاررفته در متن | |
معادل فارسی | اصطلاح فرانسوی |
تا دیروقت خوابیدن | Faire la grasse matinée |
وقتگذرانی کردن در خانه | Traîner chez soi |
از خانه بیرون رفتن | Mettre le nez dehors |
قدم زدن / گردش کوتاه | Faire un tour |
متن بعدی را هم به همراه ترجمه فارسی مطالعه کنید.
Aujourd’hui, j’ai passé une sale journée. Tout allait mal, et en plus mon ordi a planté au moment où j’allais boucler mon dossier. Franchement, j’en avais ras-le-bol!
ترجمه فارسی
امروز روز بدی داشتم. همهچیز خراب شد، تازه لپتاپم هم درست وقتی که داشتم پروندهام را نهایی میکردم، هنگ کرد. راستش واقعاً کلافه شده بودم!
اصطلاحات بهکاررفته در متن بالا را به همراه معادل فارسی در جدول زیر خواهید دید.
اصطلاحات بهکاررفته در متن | |
معادل فارسی | اصطلاح فرانسوی |
روز بد داشتن | Passer une sale journée |
سیستم هنگ کردن | Planter |
نهایی کردن / بستن یک پرونده | Boucler un dossier |
خیلی خسته یا کلافه بودن | En avoir ras-le-bol |
یادگیری اصطلاحات پیوند محکمی با یادگیری ساختار جمله دارد. به همین دلیل پیشنهاد میکنیم مطلب «ساختار جمله در زبان فرانسه» را در «مجله فرادرس» مطالعه کنید.
نکات مهم برای یادگیری اصطلاحات روزمره فرانسوی
در ادامه نکات مهم برای یادگیری اصطلاحات روزمره زبان فرانسه را مطالعه خواهید کرد.
- اصطلاحات روزمره، جملههایی آماده هستند: این جملهها را فرانسویها زیاد استفاده میکنند. مثلا ممکن است کسی به جای گفتن «خیلی عصبانی هستم»، بگوید: J’en ai marre! که یعنی «کلافهام». این جملهها شبیه کلید هستند؛ وقتی درست استفادهشان کنید، در گفتوگوها را باز میکنند.
- همیشه معنی دقیق ندارند: معنی این اصطلاحات را نمیتوان فقط با نگاهکردن به کلمهها فهمید، درست مثل ضربالمثلها به فرانسه. برای مثال، il pleut des cordes یعنی «خیلی شدید باران میبارد»، اما اگر ترجمه کلمهبهکلمه کنیم، میشود: «طناب میبارد»! پس باید یاد بگیریم چه معنیای پشت این جملهها پنهان شده.
- در کتابهای درسی کمتر دیده میشوند: بیشتر این اصطلاحات در زندگی واقعی، فیلمها، سریالها و گفتوگوهای روزمره و جملات پرکاربرد فرانسه به کار میروند. شاید در کلاس زبان یا کتاب آموزشی خیلی کم دربارهشان صحبت شود. به همین دلیل، یاد گرفتن آنها کمک میکند مثل یک فرانسوی واقعی صحبت کنیم، نه فقط مثل یک دانشآموز.
- یادگیری آنها آسانتر از گرامر است: برخلاف قواعد گرامری که گاهی پیچیده میشوند، این اصطلاحات را میتوان بهراحتی حفظ و استفاده کرد. فقط کافی است آنها را در جملههای مختلف بشنوید یا بخوانید، بعد خودتان هم کمکم به کارشان ببرید.

- تلفظ آنها مهم است: اگر میخواهید این جملهها را درست بگویید و فرانسویها شما را راحتتر بفهمند، باید به تلفظ آنها توجه کنید. گاهی یک کلمهی ساده مثل ça va اگر اشتباه گفته شود، ممکن است معنیاش فرق کند یا اصلاً قابلفهم نباشد.
- درک احساس و فرهنگ فرانسویها را آسانتر میکنند: اصطلاحات، فقط کلمه نیستند؛ احساس، فرهنگ و شیوهی فکرکردن مردم فرانسه را هم به ما نشان میدهند. مثلا وقتی کسی میگوید avoir le cafard (یعنی دلگرفته بودن)، در واقع دارد احساسی را توصیف میکند که خیلی از فرانسویها با آن آشنا هستند.
- باید در موقعیت مناسب استفاده شوند: هر اصطلاحی جای خودش را دارد. بعضی برای دوستان صمیمی هستند، بعضی برای موقعیتهای رسمی. یاد گرفتن اینکه کی و کجا از کدام اصطلاح استفاده کنیم، بخش مهمی از یادگیری واقعی زبان است.
- شنیدن و تکرار بهترین راه یادگیری آنهاست: اگر این جملهها را با تلفظ صوتی گوش کنید و چند بار تکرار کنید، خیلی راحت در ذهنتان میمانند. درست مثل آهنگهایی که با شنیدن، آنها را حفظ میشوید.
یادگیری زبان فرانسه با فرادرس
در فرادرس برای یادگیری بهتر مکالمه و اصطلاحات روزانه ما درسهای آموزش لغت هم تدوین کردهایم. این درسها به شما کمک میکند که هنگام انتخاب کلمات جمله و اصطلاح دچار تردید نشوید. لینک تعدادی از این فیلمهای آموزشی را در ادامه مشاهده خواهید کرد.

جمعبندی
ما در این مطلب یک لیست مفصل از اصطلاحات فرانسوی را با ترجمه فارسیشان بررسی کردیم. هر اصطلاح را معنی کردیم تا بهتر بفهمیم مفهوم هر اصطلاح چیست. سپس برای هر کدام جملههایی ساختیم که اصطلاح در آنها به کار رفته بود و ترجمه فارسی جملهها را هم یاد گرفتیم. این کار باعث شد یادگیری اصطلاحات راحتتر و کاربردیتر شود. در پایان یک بار دیگر نکات مهم را مرور میکنیم.
- اصطلاحات معمولاً معنی فراتر از کلمات دارند و باید معنای کاملشان را یاد بگیریم.
- ترجمه اصطلاحات باید طوری باشد که معنی درست و حس اصلی آنها حفظ شود.
- ساختن جمله با اصطلاحها به یادگیری بهتر کمک میکند.
- بعضی اصطلاحات درباره احساسات، بعضی درباره وضعیتهای جسمی یا اجتماعی هستند.
- یاد گرفتن این اصطلاحات باعث میشود زبان فرانسوی برای ما زندهتر و ملموستر شود.
زبان فرانسوی مثل همه زبانها پر از اصطلاح است. اصطلاحها عباراتی هستند که معنیشان فقط با معنی کلمات معلوم نمیشود، بلکه باید کل جمله و فرهنگ پشت آنها را بفهمیم. وقتی اصطلاحها را همراه با جمله و معنی یاد بگیریم، بهتر میتوانیم آنها را در حرف زدن یا نوشتن به کار ببریم. این کار باعث میشود زبان را بهتر بفهمیم و راحتتر با دیگران ارتباط برقرار کنیم.
source