«مرگ خوشش نمی‌آید وقتی نقشه‌هایش را به هم می‌زنی». جمله‌ای عالی که به‌خوبی فیلم Final Destination Bloodlines را معرفی می‌کند؛ فیلمی که قطعاً هواداران قدیمی این فرنچایز را راضی خواهد کرد. صحنه‌های مرگ همچنان خلاقانه‌اند و تماشای این فیلم در کنار جمعیت، تجربه‌ای فوق‌العاده است. داستان فیلم نوشته‌شده توسط جان واتس (کارگردان Spider-Man: Homecoming)، گای بوزنیک و لوری ایوانز تیلور، با کارگردانی زک لیپوفسکی و آدام بی. استاین، سرشار از جذابیت و طنز است.

حضور بازیگران جدید نشانه خوبی برای آینده این فرنچایز است و تقریباً تأسف‌برانگیز است که سرنوشت همه آن‌ها مرگ حتمی است. اگرچه این فیلم در بین یک شاهکار مانند Sinners و موجی از فیلم‌های ابرقهرمانی جدید ممکن است نادیده گرفته شود اما تماشای آن قطعاً ارزشمند است.

داستانی درباره میراث مرگ و تلاش برای بقا

استفانی (با بازی کیتلین سانتا خوانا، بازیگر فیلم The Friendship Game) مدام خواب یک صحنه تکراری را می‌بیند. مادربزرگش، آیریس (با بازی برک بسینجر، بازیگر سریال Stargirl)، همراه با عده زیادی دیگر در یک حادثه وحشتناک کشته می‌شوند. استفانی با حیرت درمی‌یابد که آیریس پیش‌گویی آن حادثه را دیده بود و همین باعث شد آن افراد در آن زمان زنده بمانند اما نه برای مدت طولانی. آیریس (با بازی گابریله رز در نقش آیریس مسن) توضیح می‌دهد که مرگ در نهایت همه آن‌ها را گرفت، حتی نسل‌های بعدی را. استفانی به‌سرعت درمی‌یابد که این موضوع شامل حال خودش و خانواده‌اش هم می‌شود. او تصمیم می‌گیرد جلوی مرگ‌های فجیعی را که در انتظار خانواده‌اش هستند بگیرد. نتایج البته متفاوت خواهد بود.

فیلم Final Destination Bloodlines یک بازسازی درخشان است

فیلم با صحنه‌ای کاملاً CGI در رستورانی در آسمان آغاز می‌شود. در گذشته، این فرنچایز نیازی به جلوه‌های ویژه تا این اندازه نداشته، مگر در خود صحنه‌های مرگ. اما از همان ابتدا، همه چیز، از طراحی صحنه گرفته تا بازی‌ها، فیلم Final Destination Bloodlines را در موقعیت موفقیت قرار می‌دهد. این روند در سراسر فیلم ادامه دارد. هرگاه به نظر می‌رسد که یک صحنه به‌زودی بیش از حد دراماتیک می‌شود، یک شوخی به‌موقع فضا را نجات می‌دهد.

این شاید بهترین گروه بازیگران مکمل در تاریخ این فرنچایز باشد. برادران اریک و بابی، با بازی ریچارد هارمون و اوون پاتریک جوی‌نر، کاملاً صحنه را از آن خود می‌کنند. هارمون در نقش یک شخصیت گستاخ پانک راک و جوی‌نر در نقش یک خیال‌پرداز، زوجی عالی هستند. یک صحنه در بیمارستان وجود دارد که فقط این دو در آن حضور دارند و پنج دقیقه خالص کمدی است.

اگرچه باقی بازیگران به اندازه این دو نفر خنده‌دار نیستند، اما حضورشان به همان اندازه مهم است. لحن سری فیلم‌های Final Destination همواره پیچیده بوده، بازیگران نباید صحنه‌ها را کاملاً طنزآمیز بازی کنند و از سوی دیگر باید از حالت بیش از حد جدی هم دوری کنند. اگر زیادی شوخی کنند، تأثیر طبیعی صحنه‌هایی مثل مونتاژ تشییع جنازه‌ها از بین می‌رود و اگر زیادی جدی باشند، تماشاگر را از فضای کلی فیلم جدا می‌کنند. خوشبختانه فیلم Bloodlines این تعادل را به‌خوبی حفظ می‌کند.

آخرین بازی تونی تاد با همان قدرت همیشه

اما نمادین‌ترین بازیگر فیلم، اسطوره ژانر وحشت تونی تاد است که دوباره در نقش ویلیام بلادوورث ظاهر می‌شود. با اینکه تاد فقید هنوز شش پروژه اکران نشده دیگر دارد، اما فیلم Final Destination: Bloodlines آخرین فیلمی بود که پیش از مرگش بازی کرد. تماشای این فیلم در جمع تماشاگران یک تجربه بی‌نظیر است و هنگام ورود تاد، سالن با تشویق منفجر شد.

او تنها در یک صحنه ظاهر می‌شود، شاید به دلیل وضعیت سلامتی‌اش، اما فیلم در آن لحظه متوقف می‌شود. اگرچه حس همیشگی ترس و اضطراب که در فیلم‌های Final Destination وجود دارد همچنان در Bloodlines حس می‌شود، اما صحنه حضور تاد تنها لحظه‌ای است که واقعاً صادقانه و تأثیرگذار است.

جمع‌بندی: شگفتی غیرمنتظره سال

فیلم Final Destination Bloodlines ممکن است به یکی از غافلگیرکننده‌ترین فیلم‌های سال تبدیل شود. کیتلین سانتا خوانا بازیگر اصلی فوق‌العاده‌ای است و این احتمال وجود دارد که به یک چهره ماندگار در ژانر ترسناک تبدیل شود. او به‌خوبی توانایی هدایت فیلم‌هایی از این دست را دارد. و گرچه در ژانر ترسناک کلمه «کیفیت» همیشه با احتیاط استفاده می‌شود، اما فیلم Bloodlines از نظر تولید و اجرا کیفیتی دارد که هم هواداران و هم شکاکان را غافلگیر خواهد کرد. این فیلم برای اکران IMAX فیلم‌برداری شده، به‌خوبی بازیگرانش انتخاب شده‌اند و به طور کلی به‌خوبی ساخته شده است. فیلم Final Destination Bloodlines یک نمایش بصری، یک سواری هیجان‌انگیز و بی‌شک خنده‌دارترین قسمت این مجموعه است.

منبع screenrant

source

توسط expressjs.ir