واحد بازاریابی یا مارکتینگ یکی از واحد‌های سازمانی مهم است که وظایف متعددی را بر عهده دارد. در اصل واحد بازاریابی با یافتن مشتری‌های خود در بازار هدف، باعث جذب آن‌ها به محصول یا خدمات ارائه شده توسط کسب و کار می‌شود و در گام بعد، هدف این واحد نگهداری مشتری است تا در نهایت سازمان مشتریانی وفادار داشته باشد. با این توضیحات متوجه می‌شویم که بدون حضور واحد مارکتینگ، شرکت‌ها و سازمان‌ها شانس کمتری برای دستیابی به مشتریان بالقوه خود خواهند داشت. با توجه به اهمیت واحد بازاریابی که آن‌ را با عنوان واحد مارکتینگ نیز می‌شناسیم، در این مطلب از مجله فرادرس به معرفی این واحد می‌پردازیم.

آنچه در این مطلب می‌آموزید:

  • اطلاعات کاملی در مورد فعالیت‌های واحد بازاریابی به‌دست خواهید آورد.

  • شاخص عملکرد کلیدی واحد بازاریابی را خواهید شناخت.

  • با ۵ مزیت اصلی فعالیت‌های واحد بازاریابی آشنا خواهید شد.

  • جایگاه واحد بازاریابی و روابط عمودی و افقی آن با دیگر واحدها را می‌شناسید.

  • با ۱۰ مورد از نرم‌افزارهای مورد استفاده توسط کارشناسان بازاریابی آشنا می‌شوید.

  • چالش‌های واحد بازاریابی را می‌شناسید و راه‌حل‌های مختلف را یاد می‌گیرید.

فهرست مطالب این نوشته
997696

با مطالعه این مطلب تا انتها با موارد متعددی مانند فعالیت‌های متنوع واحد بازاریابی، مزایای داشتن این واحد در چارت سازمانی، شاخص عملکرد کلیدی و ابزارهای مورد استفاده برای بازاریابی آشنا می‌شوید اما در خلال هر بحث جزئیات بیشتری از قبیل ساختار واحد، چالش‌‌ها و ریسک‌های واحد بازاریابی و حتی مهارت‌های نرم و سخت کارشناسان این واحد نیز بررسی می‌شوند.

واحد بازاریابی یا مارکتینگ چیست؟

«واحد بازاریابی» (Marketing Department) مسئول ترویج برند، محصولات و خدمات شرکت است، بنابراین در این واحد متخصصانی مشغول به کار هستند که استراتژی‌های مناسب فعالیت‌های مربوط به بازاریابی را تعیین و برای رسیدن به اهداف مدنظر برنامه‌ریزی می‌کنند. سپس با اجرای طرح‌های مختلف و مشاهده واکنش بازار هدف، گزارش‌هایی دقیق تهیه می‌کنند تا با استفاده از آن‌ها اهداف و شیوه‌های بازاریابی شرکت را بهینه‌سازی کنند.

تصویرسازی از چرخه محصولات بین صنعت و مشتریان در کره زمین

مدیریت بازاریابی به برنامه‌ریزی، اجرا و کنترل فعالیت‌های بازاریابی در سازمان اشاره دارد. با توجه به گستردگی موضوعات مرتبط با مدیریت بازاریابی، یادگیری مهارت‌های مختلف آن مانند تعیین استراتژی، تحلیل نیازهای مشتریان و غیره می‌تواند چالش برانگیز باشد اما با استفاده از فیلم آموزش جامع مقدماتی مدیریت بازاریابی فرادرس می‌توان مسیر یادگیری را با سرعت بیشتری پیمود، بنابراین لینک دسترسی به آن را در کادر زیر درج می‌کنیم.

با توجه به این توضیحات می‌توان گفت که وظایف واحد بازاریابی بسیار گسترده است و این واحد با در نظر گرفتن صنعتی که شرکت در آن فعالیت می‌کند، مسئولیت به انجام رساندن تمام فعالیت‌های زیر را برعهده دارد.

  • تعریف برند یا نام تجاری کمپانی و مدیریت آن
  • مطالعه ترندهای مربوط به مصرف کنندگان یا مخاطبان هدف
  • مدیریت و ایده‌پردازی برای کمپین‌ها و تبلیغات
  • طراحی عناصر بصری برای کمپین‌ها و تبلیغات
  • نوشتن محتوای متنی مرتبط و جذاب
  • نگهداری وب‌سایت کمپانی
  • بهینه‌سازی محتواهای تولید شده برای موتورهای جست‌و‌جو
  • توسعه استراتژی‌ها و کمپین‌های مربوط به رسانه‌های اجتماعی
  • مدیریت رسانه‌های اجتماعی، تعامل با دنبال‌کنندگان و شناسایی ترندهای موجود
  • ایجاد و حفظ ارتباطات درون سازمانی، مانند تولید خبرنامه‌های شرکتی
  • همکاری با رسانه‌های مختلف برای دریافت موقعیت‌های تبلیغاتی
  • خرید تبلیغات در رسانه‌های اجتماعی یا سایت‌های مختلف برای هدایت ترافیک به وب‌سایت یا صفحات مجازی شرکت
  • مدیریت روابط با شرکت‌های بازرگانی یا آژانس‌های تبلیغاتی

تعدد و اهمیت این فعالیت‌ها به ما نشان می‌دهد که واحد بازاریابی نقش یک پل میان کسب‌ و کار و بازار را ایفا می‌کند تا آگاهی عمومی نسبت به برند افزایش یابد و محصول یا خدمات تولید شده توسط شرکت به فروش برسد.

مزایای حضور واحد بازاریابی در شرکت

واحد بازاریابی علاوه بر آن‌که باعث افزایش «آگاهی از برند» (Brand Awareness) می‌شود، به حفظ مشتریان و ایجاد مزیت رقابتی نیز کمک می‌کند. با وجود آن‌که این سه مورد مهم‌ترین مزیت‌های وجود واحد بازاریابی به حساب می‌آیند، این واحد اثرات مثبت دیگری نیز روی کسب و کار دارد که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

  • افزایش سطح تعامل مشتریان و برند
  • کیفیت بالاتر محتواهای تولید شده
  • تداوم «صدای برند» ( Brand Voice) و «سبک برند» (Brand Style)
  • افزایش سوددهی محصول یا خدمات ارائه شده
  • افزایش میزان ارتباط با مشتری

در ادامه سه مزیت اصلی حضور واحد بازاریابی را با جزئیات بیشتری بررسی می‌کنیم.

نمودار هشت مزیت واحد بازاریابی برای سازمان‌ها

افزایش آگاهی از برند

واحدهای بازاریابی در تبدیل برندهای ناشناخته به برندهایی محبوب و پرطرفدار بسیار موثر هستند. متخصصان بازاریابی که در این واحدها مشغول به کار هستند با استفاده از روش‌های زیر، آگاهی عمومی نسبت به برند را افزایش می‌دهند.

  • انتشار «محتوای ارگانیک» (Organic Content) در رسانه‌های اجتماعی
  • سفارش و اجرای تبلیغات پولی در رسانه‌های اجتماعی و موتورهای جست‌و‌جو
  • برگزاری کمپین‌های بازاریابی تاثیرگذار یا «اینفلوئنسر مارکتینگ» (Influencer Marketing)
  • اجرای «کمپین‌های روابط عمومی» (Public Relations Campaigns)

با استفاده تبیین استراتژی‌های بازاریابی محتوا نیز می‌توان از موتورهای جست‌و‌جو مانند گوگل نیز ترافیک رایگان به دست آورد که ممکن است باعث هدایت مشتریان بالقوه به وبسایت یا صفحات اجتماعی شرکت شود.

حفظ مشتریان

بازاریابی تنها به جذب مشتریان محدود نمی‌شود، بلکه حفظ مشتریان موجود نیز یکی از اهداف آن است؛ به همین دلیل، واحد بازاریابی مسئول ایجاد استراتژی‌های موثر برای حفظ مشتریان است. به عنوان مثال، تیم بازاریابی با ارائه اطلاعات کامل در مورد محصول یا خدمات شرکت در تبلیغاتی که برنامه‌ریزی می‌کند، جلوی از دست رفتن مشتریان به دلیل وجود ابهامات و سوالات بی‌پاسخ در هنگام تصمیم‌گیری برای تهیه محصول یا اعتماد به برند را می‌گیرد.

مزیت رقابتی

واحد بازاریابی قدرتمند می‌تواند به سازمان یا شرکت کمک کند که از دیگر فعالان آن صنعت پیشی بگیرد و درآمد خود را افزایش دهد. معرفی درست کسب و کار به مشتریان و حفظ آن‌ها باعث می‌شود که شرکت مشتریان وفادار خود را داشته باشد که نوعی سرمایه برای هر کسب و کاری به حساب می‌آيد؛ جذب مشتریان و تبدیل آن‌ها به مشتریانی وفادار از وظایف واحد بازاریابی است، به همین دلیل می‌گوییم که این واحد قابلیت ایجاد مزیت رقابتی را دارد.

یک اسب طلایی در زمین شطرنج در حالی که مهره های دیگر به رنگ طوسی و محو هستند.

یادگیری بازاریابی و تبلیغات با فرادرس

بازاریابی مهارتی پیچیده به حساب می‌آید که متخصصان حوزه‌های مختلف باید متناسب با استراتژی‌هایی که مناسب با دوره‌های مختلف بازاریابی هستند، محصول یا خدمات شرکت را به مشتریان بالقوه معرفی کنند تا جریان‌های درآمد جدید برای کسب و کار ایجاد شود. با پیشرفت حوزه هوش مصنوعی، می‌توان از امکانات این ابزارها برای بسیاری از بخش‌های بازاریابی استفاده کرد، به همین دلیل پیشنهاد می‌دهیم که با استفاده از فیلم آموزشی زیر، از امکانات چت جی‌پی‌تی به طور کامل استفاده کنید.

با وجود امکانات روزافزون چت جی‌پی‌تی، بسیاری از موارد مربوط به بازاریابی نیازمند استفاده از تخصص و تجربه انسانی است که به ما ضرورت افزایش دانش و مهارت خود در زمینه‌های مختلفی مانند مذاکره، ایده‌پردازی، برندسازی شخصی و غیره را یادآوری می‌کنند. استفاده از فیلم‌های آنلاین که مدرسینی با تجربه داشته باشند،‌ سرعت تسلط پیدا کردن به هر یک از این موارد را افزایش می‌دهد، بنابراین می‌توانید از فیلم‌های آموزشی فرادرس در زمینه بازاریابی و مارکتینگ بهره ببرید که لینک آن‌ها را جهت دسترسی ساده‌تر در اختیار شما قرار می‌دهیم.

صفحه مجموعه فیلم های آموزش بازاریابی و تبلیغات – مقدماتی تا پیشرفته فرادرس
برای مشاهده صفحه مجموعه فیلم‌های آموزش بازاریابی و تبلیغات – مقدماتی تا پیشرفته فرادرس، روی عکس کلیک کنید

وظایف و مسئولیت های واحد بازاریابی

واحد بازاریابی سازمان‌ها فعالیت‌های متفاوتی بر عهده دارد که برای به انجام رساندن آن‌ها به همکاری پیوسته با واحدهای دیگری مانند واحد طراحی محصول و واحد فروش نیاز دارد. در این بخش قصد داریم با ۹ موردی که به عنوان وظایف اصلی واحد بازاریابی شناخته می‌شوند، آشنا شویم و یاد بگیریم که متخصصان حوزه مارکتینگ برای انجام هر یک از این وظایف چه کارهایی انجام می‌دهند.

  1. ساختن و مدیریت تصویر برند
  2. تجزیه و تحلیل ترندهای بازاریابی
  3. ایجاد استراتژی و محتوای تبلیغاتی
  4. ارزیابی رقبا
  5. دریافت بازخورد مشتریان
  6. بهبود ارتباطات سازمانی
  7. مدیریت بودجه تبلیغات
  8. مدیریت شبکه‌های اجتماعی
  9. معرفی کسب و کار به مشتریان بالقوه

این وظایف و دیگر وظایفی که توسط کارشناسان مشغول در واحد بازاریابی انجام می‌شوند را می‌توانیم در سه گروه زیر دسته‌بندی کنیم.

  • مسئولیت های روزانه: وظایفی مانند مدیریت شبکه‌های اجتماعی، ارزیابی رقبا، دریافت بازخورد مشتریان و انجام وظایف مربوط به کمپین‌های تبلیغاتی از جمله مسئولیت‌های روزانه واحد بازاریابی به حساب می‌آیند.
  • مسئولیت های دوره‌ای: وظایفی از قبیل ایجاد استراتژی‌های تبلیغاتی، مدیریت ارتباطات درون‌سازمانی و تجزیه و تحلیل ترندهای بازاریابی تعدادی از مثال‌های مسئولیت‌های دوره‌ای واحد بازاریابی محسوب می‌شوند که در طول بازه‌های زمانی چند هفته‌ای یا چند ماهه پیگیری می‌شوند.
  • وظایف راهبردی: تعدادی از وظایف واحد بازاریابی در جهت رسیدن به اهداف بلند مدت کسب و کار هستند، به عنوان مثال ساختن و مدیریت تصویر برند و مدیریت بودجه تبلیغات نمونه‌هایی از وظایف راهبردی این واحد هستند.
چارت نه فعالیت اصلی واحد بازاریابی

ساختن و مدیریت تصویر برند

«تصویر برند» (Brand Image) یک کمپانی نشان‌دهنده نحوه درک عمومی از آن برند است و به سوال‌های زیر در مورد برند پاسخ می‌دهد.

  • آن‌ها چه کسی هستند؟
  • چه کاری انجام می‌دهند؟
  • بیانگر یا نشان‌دهنده چه چیزی هستند؟

تیم بازاریابی برای تصمیم‌گیری در مورد تصویر برند و بهترین شیوه ساخت این تصویر در ذهن افراد مختلف، با دیگر واحدهای سازمان همکاری می‌کند. رسیدن به چنین هدفی ممکن است شامل بخش‌های مختلفی از قبیل طراحی لوگو، ساخت شعار و طرح رنگ‌های برند، انتخاب فونت‌های مناسب و یک سخنگو برای برند باشد.

بخش بازاریابی ممکن است پس از طی کردن مراحل اولیه ساخت برند، بخشی از تمرکز خود را به حفظ تصویر ساخته شده اختصاص دهد. در ادامه به سه نمونه از تلاش‌هایی که توسط تیم بازاریابی برای حفظ تصویر برند صورت می‌گیرد، اشاره می‌کنیم.

  1. برگزاری کمپین‌های بازاریابی همسو با تصویر برند
  2. کمک به واحدهای دیگر برای اتخاذ تصمیم‌های مختلف بر مبنای هویت برند
  3. کمک به جلوگیری یا حل مشکلات مرتبط با تصویر برند یا روابط عمومی

کارشناسان بازاریابی حتی می‌توانند به عنوان نماینده سازمان در رویدادها یا نشست های خبری شرکت کنند، زیرا این افراد اطلاعات کاملی در مورد تصویر عمومی مطلوب سازمان دارند و می‌توانند با استفاده از مهارت‌های ارتباطی که به آن‌ها مسلط هستند، نمایندگان تاثیرگذار سازمان در جمع‌های عمومی باشند.

تجزیه و تحلیل ترندهای بازاریابی

واحد بازاریابی ممکن است مسئول انجام تحقیقات بازار نیز باشد تا به کمک داده‌های جمع‌آوری متوجه علاقه‌مندی‌های مشتریان شود؛ با استفاده از اطلاعات تحقیقات بازار حتی می‌توان پیش‌بینی کرد که در آینده مشتریان به چه مورادی احتمال دارد که علاقه پیدا کنند.

دنبال کردن ترندهای بازار توسط کاشناسان این واحد به آن‌ها کمک می‌کند تا اطلاعات مربوط به علایق مشتریان بالقوه و میزان استفاده از محصولات را در گروه‌های سنی، جنسیتی و مکانی مختلف بررسی کنند. متخصصان این حوزه داده‌ ها را جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل می‌کنند تا گزارش‌هایی در مورد معنی ترندهای بازار برای سازمان و چگونگی استفاده بهینه از آن‌ها را به مدیران و بخش‌های دیگر ارائه دهند. برای ساده‌سازی روند این تحلیل‌ها، ابزارهای متعددی طراحی شده‌اند که به عنوان «ابزارهای بازاریابی خودکار» (Automated Marketing Tools) شناخته می‌شوند.

تصویرسازی از فلش های رنگا رنگی که به سمت آسمان صعود کرده اند

ایجاد استراتژی و محتوای تبلیغاتی

یکی دیگر از فعالیت‌های واحد بازاریابی، برنامه‌ریزی و اجرای طیف گسترده‌ای از پروژه‌های تبلیغاتی برای برند است. این پروژه‌ها ممکن است شامل یکی، چند یا حتی تمام موارد زیر باشند.

  • ایمیل
  • ویدئو
  • طراحی‌های گرافیکی
  • پست‌های شبکه‌های اجتماعی
  • پوستر
  • بیلبورد
  • بروشور
  • تبلیغات کاغذی
  • رویدادهای حضوری

علاوه بر تمام موارد بالا، واحد بازاریابی ممکن است با خبرنگاران روزنامه‌ها و رسانه‌های مختلف همکاری کند تا مقالات ویژه یا مصاحبه‌هایی را برنامه‌ریزی کنند که همسو با اهداف برند هستند. پس از برنامه‌ریزی و اجرای محتواهای مورد نیاز پروژه، کارشناس‌های واحد بازاریابی مشغول بررسی عملکرد روش‌ها و ابزاری‌های تبلیغاتی مختلف می‌شوند تا بتوانند استراتژی‌های تبلیغاتی خود را به طور پیوسته بازنگری کنند.

برای تسهیل فرآیندهای مربوط به این بخش‌ از فعالیت‌های واحد بازاریابی نیز ابزارهای متعددی وجود دارند که کارشناسان بازاریابی می‌توانند از آن‌ها استفاده کنند. به عنوان مثال، ابزارهای ایمیل مارکتینگ می‌توانند به صورت خودکار استراتژی بازاریابی را دنبال، تنظیم و اجرا کنند.

ارزیابی رقبا

اکثر برندها از وجود شرکت‌هایی که کالاها یا خدماتی مشابه با محصولات یا خدمات آن‌ها ارائه می‌دهند، آگاه هستند و به اصطلاح رقبای خود را می‌شناسند. یکی از وظایف بخش بازاریابی تحت نظر داشتن فعالیت رقبا و تلاش برای متمایز جلوه دادن برند نسبت به رقبا است.

ارزیابی رقبا گاهی می‌تواند برای بخش بازاریابی آموزنده باشد، زیرا در صورتی که رقیبی از یک استراتژی نتیجه مثبتی دریافت کرده است، با احتمال بالایی می‌توان از همان استراتژی استفاده کرد و به روشی که مشابه با رقیب نباشد اما همان استراتژی را دنبال کند، به نتایج خوبی دست یافت.

دریافت بازخورد مشتریان

یکی از مواردی که برای رسیدن به استراتژی بازاریابی کارآمد باید در نظر داشت، شناسایی و درک درخواست‌ها و نیازهای مشتریان است. کارشناسان بازاریابی برای دریافت بازخورد مشتریان می‌توانند از روش‌های متفاوتی استفاده کنند، در ادامه تعدادی از این راه‌ها را نام می‌بریم.

  1. استفاده از فرم‌های بازخورد مشتری
  2. نظرسنجی‌های ایمیلی
  3. نظرسنجی در شبکه‌های اجتماعی
  4. تماس‌های تلفنی
  5. جمع‌آوری نظرات عمومی مطرح شده در فضاهای آنلاین

پس از جمع‌آوری بازخورد مشتریان، کارشناسان واحد می‌توانند از آن‌ها برای ارزیابی موفقیت استراتژی بازاریابی خود استفاده کنند و در صورت لزوم تغییراتی را برای بهبود آن اعمال کنند. استفاده از نظرات مشتریان علاوه بر آن‌که می‌تواند به افزایش کیفیت یا عرضه محصولات و خدمات کسب و کار کمک کند، باعث تقویت رابطه واحد بازاریابی با مشتریان نیز می‌شود زیرا با اعمال نظر مشتریان واحد بازاریابی به آن‌ها نشان می‌دهد که نظرات مشتریان برای بخش‌های مختلف شرکت مهم است و یکی از مهم‌ترین اهداف کسب‌و‌کار جلب رضایت مشتریان است.

تصویرسازی از یک تبلت که روی صفحه آن نظرات مشتریان با تیک سبز حاصل از رضایت کشیده شده است

بهبود ارتباطات سازمانی

یکی از راه‌های افزایش کیفیت فعالیت کلی سازمان‌ها و شرکت‌ها، تمرکز بر بهبود روابط درون‌سازمانی است، زیرا عملکرد هر واحد می‌تواند بر عملکرد واحدهای دیگر اثر مثبت یا منفی بگذارد. واحد بازاریابی ممکن است برای موارد مختلفی نیازمند همکاری نزدیک با بخش‌های دیگر باشد. در ادامه به چند نمونه از این موارد و واحدهای مربوط به هر مورد اشاره می‌کنیم.

  • بودجه‌بندی: واحد مالی و حسابداری
  • تولید محتوای تصویری از محصول: واحد تولید، استودیو
  • زمان‌بندی کمپین‌های تبلیغاتی: واحد مدیریت پروژه، واحد فروش
  • شناخت محصول: واحد تحقیق و توسعه، واحد تولید

گاهی واحد بازاریابی برای پیشبرد بعضی از اهداف خود با متخصصان مختلفی از قبیل نویسندگان، عکاسان، طراحان گرافیک و ویراستاران به صورت قراردادی همکاری می‌کند تا برای تکمیل پروژه خود از دانش کارشناسان زبده استفاده کند.

مدیریت بودجه تبلیغات

واحد بازاریابی با تهیه گزارشی از میزان بودجه‌ مورد نیاز در پروژه‌های جاری یا پروژه‌های آینده، می‌تواند به مدیریت سازمان کمک کند تا اطلاعات کاملی در مورد بودجه‌ای که باید به این بخش اختصاص داده شود به دست آورد. این واحد ممکن است نرخ بازگشت سرمایه را نیز پیش‌بینی کند تا محاسبه شود که پس از یک دوره زمانی مشخص درآمد حاصل از برنامه‌های بازاریابی، چه میزان از هزینه‌های صرف شده را به شرکت بازگردانده است. در ادامه مواردی را معرفی می‌کنیم که ممکن است در برنامه واحد بازاریابی برای بودجه مورد نیاز مطرح شوند.

  • «تحقیقات بازار» (Market Research)
  • «بازاریابی شبکه‌های اجتماعی» (Social Media Marketing)
  • «تبلیغات ویدیویی» (Video Advertising)
  • «تبلیغات چاپی» (Print Advertising)
  • «نرم‌افزار اتوماسیون بازاریابی» (Marketing Automation Software)
  • «نرم‌افزار طراحی یا نوآوری» (Creative/design Software)
  • استخدام فریلنسرها
چند نمونه از معیارهای تعیین بودجه واحد تبلیغات - واحد بازاریابی

مدیریت شبکه های اجتماعی

شبکه‌های اجتماعی ابزارهای بسیار قدرتمندی برای بازاریابی هستند و بسیاری از کمپانی‌ها علاقه دارند تا حضوری فعال در شبکه‌های اجتماعی داشته باشند. این ابزارها می‌توانند به تثبیت برند کمک کنند و به واحد بازاریابی این امکان را می‌دهند که به‌روزرسانی‌های محصول یا خدمات کمپانی را به اطلاع مشتریان قدیمی و مشتریان بالقوه برساند.

شبکه‌های اجتماعی بستری بسیار مناسب برای ارتباط مستقیم با مشتریان نیز به حساب می‌آیند و واحد بازاریابی می‌تواند به کمک نظرات مشتریان در شبکه‌های اجتماعی، نرخ بازدید پست‌ها و محتواهایی که بیش از دیگر محتواها پسندیده شده‌اند، به اطلاعات ارزشمندی دست یابد که به تعیین استراتژی بازاریابی کمک شایان توجهی می‌کند.

واحد بازاریابی می‌تواند از قابلیت‌های متفاوت شبکه‌های اجتماعی مختلف استفاده کند و با برنامه‌ریزی متفاوت برای هر کدام، محتواهایی تولید کند که در هر پلتفرم بیشترین میزان توجه را جلب می‌کنند و به این ترتیب می‌توان مخاطبان را تشویف کرد تا محتواهای منتشر شده را با دیگران به اشتراک بگذارند که نتیجه آن را می‌توان معرفی کمپانی به افراد جدید دانست.

معرفی کسب و کار به مشتریان بالقوه

بخشی از وظایف واحد بازاریابی پیدا کردن مشتریان بالقوه و تبدیل آن‌ها به مشتریان وفادار به برند است. یکی از روش‌های رسیدن به این هدف، بهبود استراتژی‌های واحد در زمینه «بهینه‌سازی موتورهای جست‌وجو» (SEO) است که می‌تواند باعث افزایش نرخ تعامل با وب‌سایت کمپانی شود.

ارتباط واحد بازاریابی با دیگر واحدهای سازمانی

یکی از مهم‌ترین نکاتی که در انجام پروژه‌ها وجود دارد، ارتباط واحدها و تیم‌های مختلف با یکدیگر به منظور رسیدن به اهداف کلی سازمان است. در شرایط ایده‌آل واحدهای مختلف با یکدیگر ارتباطی افقی دارند و وظایف خود را به نحوی انجام می‌دهند که نه تنها مانعی برای فعالیت بخش‌های دیگر نباشد، بلکه به بهبود کیفیت و سرعت عملکرد واحدهای دیگر نیز کمک می‌کند. به عنوان مثال واحد مارکتینگ با واحدهای زیر ارتباط بسیار نزدیکی دارد.

  1. «طراحی محصول» (Product design): متخصصان بخش بازاریابی باید راجع‌به محصول اطلاعات کاملی باشند و فعالیت خود را هم‌گام با برنامه‌های تیم طراحی محصول پیش ببرند.
  2. «فروش» (Sales): همکاری واحد بازاریابی با واحد فروش به آن‌ها این امکان را می‌دهد که در مورد محصول یا خدماتی که شرکت در هر بازه زمانی ارائه می‌دهد آگاه باشند و متناسب با آن‌ها برای قراردادهایی مانند قراردادهای تبلیغاتی تصمیم‌گیری کنند.
  3. «مالی» (Finance): اجرای پروژه‌های مختلف بازاریابی نیازمند تخصیص بودجه از طرف واحد مالی هستند، بنابراین ارتباط این دو واحد سازمانی باعث به راه افتادن کمپین‌های مختلف و غیره می‌شود.
  4. «منابع انسانی» (Human Resources): در صورت نیاز به استخدام کارشناسان جدید، واحد بازاریابی باید با واحد منابع انسانی برای شناسایی افراد دارای صلاحیت همکاری کند.
  5. «خدمات مشتریان» (Customer Service): برای درک تجربه مشتری و مدیریت شهرت برند، واحد بازاریابی با واحد خدمات مشتریان ارتباطی نزدیک دارد.

در چارت سازمانی ارتباط واحد بازاریابی با واحدهای مدیریتی از نوع ارتباط‌های عمودی است. به طور معمول واحد بازاریابی زیر نظر مدیرعامل یا مدیر بازرگانی فعالیت می‌کند و باید گزارش‌ عملکرد واحد، نتایج کمپین‌ها و دیگر مسائل را به این بخش‌های بالادست ارائه دهد.

جایگاه واحد مدیریت پروژه در چارت سازمانی و ارتباطات افقی و عمودی این واحد با واحدهای دیگر

پلتفرم آموزش سازمانی فرادرس

پلتفرم آموزش سازمانی فرادرس به سازمان‌های مختلف این امکان را می‌دهد که آموزش‌های لازم در زمینه‌ مهارت‌های سخت و مهارت‌های نرم را برای تعداد زیادی از کارمندان و مدیران خود تهیه کنند و به این ترتیب بسیاری از دغدغه‌های سازمان و کارمندان پاسخ داده می‌شود، زیرا استفاده از این پلتفرم مزایای زیر را به همراه دارد.

  • توانمندسازی و توسعه مهارت‌های رهبری مدیران
  • کاهش خطاهای انسانی با افزایش علمی و مهارتی کارکنان
  • افزایش بهره‌وری با استفاده از روش‌های بهینه و نوآورانه
  • تعریف مسیر یادگیری متناسب با نیاز سازمان
صفحه پلتفرم آموزش سازمانی فرادرس
برای دسترسی راحت به پلتفرم آموزش سازمانی فرادرس روی عکس کلیک کنید.

ساختار سازمانی واحد بازاریابی

ساختار واحد بازاریابی را باید با توجه به میزان فعالیت سازمان و بزرگی کسب و کار تعیین کرد. به عنوان مثال، شرکتی بزرگ که فعالیت گسترده در صنعت هدف خود دارد، در مقایسه با شرکتی نوپا و کوچک در همان صنعت می‌تواند بودجه بیشتری را به واحد بازاریابی اختصاص دهد و متخصصان بسیاری را استخدام کند تا تیم‌های متعددی برای بخش‌های مختلف بازاریابی تشکیل شوند. در ادامه با توجه به اندازه کسب و کار، میزان گستردگی ساختار واحد بازاریابی را توضیح می‌دهیم.

  1. کسب و کارهای کوچک: به طور معمول در این شرکت‌ها، یک نفر به عنوان کارشناس بازاریابی فعالیت می‌کند. این شخص ممکن است در چند زمینه متخصص باشد اما در همه زمینه‌های مربوط به بازاریابی اطلاعات کافی دارد و نیازهای سازمان را تا جای ممکن برطرف می‌کند.
  2. کسب و کارهایی با اندازه متوسط: کسب و کارهای متوسط که تعداد کارمندان آن‌ها بین ۱۰۱ الی هزار نفر هستند، واحد مشخصی تحت عنوان واحد بازاریابی دارند که از چندین تیم تشکیل شده است. کارشناسان حوزه‌های مختلف سئو، محتوا، محصول و روابط عمومی در این تیم‌ها مشغول به کار هستند.
  3. کسب و کارهای بزرگ: شرکت‌های بزرگی که بیش از هزار کارمند دارند، می‌توانند با توسعه تیم‌های مختلف، سرپرستانی برای هر تیم مشخص کنند که گروهی از کارشناسان را هدایت می‌کنند و به این ترتیب گزارش‌‌دهی نیز ساده‌تر خواهد بود.

به طور معمول در صورتی که سازمانی بخواهد واحد بازاریابی کاملی داشته باشد باید کارشناس‌های مختلفی داشته باشد که در تیم‌های تخصصی فعالیت می‌کنند، در ادامه با حوزه فعالیت این کارشناسان آشنا می‌شویم.

  • کارشناسان «روابط عمومی» (Public Relations | PR)
  • «کارشناسان تولید محتوا» (Content Creators)
  • «طراحان گرافیک» (Graphic Designers)
  • «کارشناسان تولید ویدیو» (Video Production Specialists)
  • «کارشناسان شبکه‌های اجتماعی» (Social Media Specialists)
  • «کارشناسان دیجیتال مارکتینگ» (Digital Marketing Specialists)
  • تبلیغ‌نویس‌ها یا «کپی‌رایترها» (Copywriters)
  • «عکاسان» (Photographers)
تصویری نقاشی مانند از مردی که مقابل یک تخته وایت بورد ایستاده است

عنوان های شغلی واحد بازاریابی

عناوین شغلی موجود در واحد بازاریابی به منابع و سطح کسب و کار بستگی دارد. همان‌طور که در بخش قبل متوجه شدیم، سازمان‌ها و شرکت‌ها باید متناسب با فعالیت خود بودجه واحد مارکتینگ را تعیین کرده و متخصصان حوزه‌های مختلف بازاریابی را جذب کنند. در این بخش به معرفی تعدادی از عنوان‌های شغلی مرتبط با واحد بازاریابی می‌پردازیم، اما باید به یاد داشته باشیم که در سازمان‌های بزرگ جایگاه‌های متفاوتی متناسب با شرایط تیم‌های فعال در زمینه بازاریابی وجود دارد.

  • «مدیر ارشد بازاریابی» (Chief Marketing Officer | CMO)
  • «مدیر بازاریابی» (Marketing Manager)
  • «مدیر برند» (Brand Manager)
  • «مدیر نوآوری» (Creative director)
  • «کارشناس بازاریابی» (Marketing Specialist)
  • «کارشناس بازاریابی دیجیتال» (Digital Marketing Specialist)
  • «مدیر محتوا» (Content Manager)
  • «تحلیل‌گر بازاریابی» (Marketing Analyst)
  • «مدیر شبکه های اجتماعی» (Social Media Manager)

عنوان‌های شغلی دیگری نیز در این متناسب با تخصص افراد مختلف وجود دارد که شرکت‌ها بنا به نیازهایی که در زمینه‌های مختلف دنیای بازاریابی دارند، افراد مناسب را برای هر عنوان شغلی استخدام می‌کنند.

شاخص عملکرد کلیدی واحد بازاریابی

تعیین «شاخص عملکرد کلیدی» ( Key Performance Indicators | KPIs) برای فعالیت‌های واحد بازاریابی مزایای زیادی برای سازمان دارد که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

  1. سنجش میزان اثرگذاری کمپین‌ها و برنامه‌ها
  2. مشخص کردن نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی
  3. شناسایی نقاط قوت و ضعف
  4. طراحی استراتژی کلی
  5. پیگیری پیشرفت در دستیابی به اهداف
  6. ایجاد امکان بهبود یافتن مداوم فرآیندها
  7. افزایش هماهنگی و همکاری تیم

با توجه به گستردگی فعالیت‌های واحد بازاریابی باید شاخص‌های عملکرد کلیدی برای سنجش فعالیت واحد بازاریابی انتخاب شوند که متناسب با فعالیت‌های واحد هستند، در ادامه تعدادی از مهم‌ترین KPIهای این واحد را به کمک یک جدول نام می‌بریم.

انواع شاخص‌های عملکرد کلیدی واحد بازاریابی
نرخ تبدیل نرخ کلیک
تعامل مخاطب در شبکه‌های اجتماعی نرخ کلیک روی لینک‌ ایمیل
میانگین نرخ پاسخ به کمپین‌ها میزان توجه به برند
آگاه بودن نسبت به برند نرخ تماس
هزینه جذب سرنخ جی‌آر‌پی
مقالات چاپ شده در مورد برند نرخ بودجه مارکتینگ
نرخ بازگشت سرمایه برند نرخ دیده شدن تبلیغ
نرخ کلیک وب‌سایت هزینه جذب مشتری

KPI مناسب برای تیم دیجیتال مارکتینگ

تعیین شاخص عملکرد کلیدی تیم دیجیتال مارکتینگ، با توجه به تاثیر رسانه‌های اجتماعی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. برای سنجش میزان موفقیت واحد بازاریابی دیجیتال می‌توان از هفت شاخص عملکرد کلیدی استفاده کرد که در ادامه آن‌ها را نام می‌بریم.

  1. تعداد بازدید یا «ایمپرشن» (Impressions)
  2. «رتبه موتورهای جست‌و‌جو» (Search Engine Rankings)
  3. «نرخ کلیک» (Click-Through Rate | CTR)
  4. «پرداخت به ازای کلیک» (Cost Per Click | CPC)
  5. «نرخ تبدیل» (Conversion Rate)
  6. «هزینه جذب مشتری» (Customer Acquisition Cost | CAC)
  7. «نرخ بازگشت سرمایه» (Return On Investment | ROI)
تصویر سازی از داشبورد مربوط به چارت های دستیابی به شاخص عملکرد کلیدی توسط واحد بازاریابی

ابزارها و نرم افزارهای واحد بازاریابی

ابزارها و نرم‌افزاری‌های متفاوت بازاریابی به این واحد کمک می‌کنند تا وظایف متفاوت خود را با سرعت و کیفیت بیشتری انجام دهند و فعالیت‌های ناکارآمد را کاهش داده و کنار بگذارند. در ادامه به چند مورد از مزایای این ابزارها اشاره می‌کنیم.

  • ساده‌سازی بسیاری از فرآیند‌های بازاریابی
  • ارتباط خودکار با مشتریان
  • جمع‌آوری داده‌های بازار
  • برنامه‌ریزی فعالیت‌های مختلف کمپین‌های بازاریابی
  • مدیریت بهتر زمان و منابع
  • کمک به انتخاب مناسب‌ترین کانال‌های ارتباطی
  • سنجش میزان موفقیت کمپین‌های مختلف واحد

بیشتر کسب‌و‌کارها برای رفع نیازهای مختلف خود از چند ابزار بازاریابی مختلف استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، واحد بازاریابی ممکن است برای زمان‌بندی ارسال خبرنامه‌های ایمیلی از یک ابزار و از برای بهینه‌سازی محتوا برای SEO از ابزاری دیگر استفاده کنند. استفاده از ابزارهای بازاریابی از این جهت مهم است که به کمک آن‌ها می‌توان دامنه بازاریابی را گسترش داد و افراد بیشتری را شناسایی کرد تا آن‌ها را به استفاده از محصول یا خدمات کمپانی ترغیب کرد.

انواع ابزارهای بازاریابی

انتخاب ابزارهای بازاریابی بر اساس معیارهای مختلفی از قبیل اندازه کسب‌و‌کار، کانال‌های انتخابی برای ارتباط با مشتریان و استراتژی‌های واحد بازاریابی انتخاب می‌شوند، بنابراین شناخت نیازهای سازمان و انتخاب بین ابزارهای گوناگونی که برای بازاریابی وجود دارند یکی دیگر از وظایف واحد بازاریابی است. در ادامه نمونه‌هایی از ابزارهای بازاریابی که برای فرآیند‌ها و فعالیت‌های اصلی این واحد ضروری هستند را معرفی می‌کنیم.

  1. ابزارهای مدیریت شبکه‌های اجتماعی
  2. ابزارهای هوش تجاری
  3. ابزارهای مدیریت محتوا و «دارایی دیجیتال» (Digital Asset)
  4. ابزارهای «مدیریت ارتباط با مشتری» (Customer Relationship Management | CRM)
  5. ابزارهای «اتوماسیون» (Automation)
  6. ابزارهای SEO
  7. ابزارهای ایمیل مارکتینگ
  8. ابزارهای مدیریت پروژه بازاریابی
  9. ابزارهای همکاری و ارتباطات تیمی
  10. ابزارهای تجزیه و تحلیل

در ادامه بخش‌هایی مجزا را به شناخت هر یک از این ابزارها اختصاص می‌دهیم و با چند نمونه از نرم‌افزارهای محبوب در هر حوزه نیز آشنا خواهیم شد. در صورتی که تمایل دارید تا اطلاعات جامعی در مورد رایج‌ترین ابزارهای مارکتینگ به دست بیاورید و به کمک آن‌ها درباره سفر مشتری، پرسوناها و بسیاری موارد دیگر تصمیم‌گیری کنید، مطالعه مطلب «۴۵ ابزار مارکتینگ که نیاز دارید – فهرست ابزارهای دیجیتال مارکتینگ» از مجله فرادرس را پیشنهاد می‌دهیم.

تصویرسازی گرافیکی از یک دیتا آنالیست در حال بررسی اطلاعات دریافت شده توسط ابزارهای مارکتینگ

ابزارهای مدیریت شبکه های اجتماعی

این ابزارها به کارشناس‌های شبکه‌های اجتماعی این امکان را می‌دهند که فعالیت‌های زیر را با کیفیت بالایی انجام دهند.

  • زمان‌بندی، برنامه‌ریزی و بهینه‌سازی محتوای مناسب برای به اشتراک‌گذاری
  • به حداکثر رساندن میزان مشارکت با محتواهای منتشر شده
  • تحلیل تاثیرگذاری کمپین‌های شبکه‌های اجتماعی
  • برنامه‌ریزی برای دستیابی به مخاطبین هدف برای افزایش آگاهی از برند

با توجه به اهمیت معرفی برند در شبکه‌های اجتماعی، به طور معمول واحد بازاریابی توجه ویژه‌ای به ابزارهای مدیریت شبکه‌های اجتماعی و داده‌های جمع‌آوری شده توسط آن‌ها دارد.

ابزارهای هوش تجاری

کارشناسان بازاریابی برای طراحی کمپین‌های مختلف نیازمند اطلاعاتی در مورد خصوصیات، رفتارها و خواسته‌های مشتریان خدمان و محصولات کسب‌وکار خود هستند. ابزارهای هوش تجاری با ارائه داده‌های رفتار مشتریان به تیم‌های بازاریابی این امکان را می‌دهند که اهداف خود را ارزیابی کنند و با به دست آوردن نشانه‌هایی که برای طراحی کمپین نیاز دارند، کمپین‌هایی موثر و کارآمد اجرا کنند.

ابزارهای مدیریت محتوا و دارایی دیجیتال

ابزارهای مدیریت محتوا و دارایی دیجیتال به بازاریاب‌ها اجازه می‌دهند که به آسانی به تصاویر، لوگوها و محتوای نوشتاری به‌روز دسترسی پیدا کنند و به این ترتیب از اتلاف وقت و هزینه در بسیاری از موارد مربوط به این مسائل جلوگیری می‌شود.

ابزارهای مدیریت ارتباط با مشتری

جمع‌آوری اطلاعات مشتریان و تاریخچه خرید آن‌ها به واحد بازاریابی کمک می‌کند که دسترسی بهتر به مشتریان و ارتباط سازنده‌‌ای با آن‌ها داشته باشند.

ابزارهای اتوماسیون

ابزارهای اتوماسیون یا «مارکتینگ اتومیشن» (Marketing Automation) نرم‌افزارهایی هستند که به کارشناس‌های مختلف بازاریابی کمک می‌کنند بسیاری از فعالیت‌های خود را به صورت خودکار انجام داده و این فعالیت‌هایی که در کانال‌های مختلف صورت گرفته‌اند را اندازه‌گیری کنند. در ادامه چند نمونه از این فعالیت‌ها را مثال می‌زنیم.

  1. ایمیل مارکتینگ
  2. «تولید سرنخ» یا «لید جنریشن» (Lead Generation)
  3. ساخت «صفحه فرود» یا «لندینگ پیج» (Landing Page)
  4. «شخصی‌سازی وبسایت» (Website Personalization)
تصویری از اسکرین یک نمایشگر که مربوط به یکی از کارشناسان بازاریابی است و از نرم افزار مارکتینگ اتومیشن استفاده میکند

ابزارهای SEO

«بهینه سازی موتورهای جستجو» (Search Engine Optimization | SEO) عامل مهمی برای افزایش ترافیک ارگانیک وبسایت است، بنابراین ابزارهای SEO به متخصصان این حوزه کمک می‌کنند تا کلمات کلیدی مناسب را شناسایی کنند و محتواهای تولیدی را متناسب با آن کلمات کلیدی تنظیم کنند.

ابزارهای ایمیل مارکتینگ

ایمیل مارکتینگ برای بسیاری از کسب‌وکارها روشی موثر برای جلب توجه مشتریان است. ابزارهای ایمیل مارکتینگ این فرصت را به بازاریاب‌ها می‌دهند که بتوانند با شناسایی اهداف خود، ایمیل‌هایی شخصی‌سازی شده بنویسند، زمان ارسال ایمیل‌ها را مشخص و نتایج حاصل از ایمیل مارکتینگ را اندازه‌گیری و تحلیل کنند.

ابزارهای مدیریت پروژه بازاریابی

بسیاری از ابزارهایی که تا اینجا با آن‌ها آشنا شدیم به تیم بازاریابی امکان مدیریت یکی از کانال‌های بازاریابی را می‌دهند اما ابزارهای مدیریت پروژه بازاریابی به واحد مارکتینگ در زمینه مدیریت کمپین‌ها و پروژه‌ها کمک می‌کنند، زیرا با استفاده از این ابزارها می‌توان به راحتی به موارد زیر رسیدگی کرد.

  • نظارت کامل بر پروژه‌ها
  • تخصیص وظایف هر یک از اعضای تیم
  • ارزیابی و مدیریت منابع

ابزارهای همکاری و ارتباطات تیمی

ارتباطات درون تیمی برای فعالیت واحد بازاریابی ضروری است، از طرفی ارتباط واحد بازاریابی با مشتریان نیز امری است که باید به آن توجه داشت زیرا می‌تواند نتایج زیر را به همراه داشته باشد.

  • افزایش آگاهی از برند
  • بهبود ارتباط با مشتری
  • تبلیغ محصولات یا خدمات

استفاده از ابزارهای مختلفی که امکان مکالمه آنلاین یا یکپارچه‌سازی ایمیل‌های همکاری را به افراد مختلف تیم می‌دهند برای فعالیت واحد مارکتینگ ضروری است.

ابزارهای تجزیه و تحلیل

ابزارهای آنالیتیکس مانند گوگل آنالیتیکس، به واحد بازاریابی کمک می‌کنند تا در مواردی مثل تولید سرنخ و تلاش برای حفظ مشتری و بازگشت او به استفاده از محصولات کمپانی بهتر عمل کنند. این ابزارها امکاناتی به بازاریاب‌ها این امکان را می‌دهند که ترافیک و وب‌سایت، رفتار مشتریان و حتی ترجیحات مشتریان در هنگام جست‌و‌جو را تجزیه تحلیل کنند و به این ترتیب واحد بازاریابی در مدیریت زمان و بودجه عملکردی مناسب خواهد داشت.

یادگیری دیجیتال مارکتینگ

با بررسی عوامل اثرگذار بر موفقیت کسب و کارهای موفق متوجه می‌شویم که واحدهای بازاریابی این شرکت‌ها به استفاده از ابزارهای دیجیتال برای بازاریابی اهمیت زیادی می‌دهند، بنابراین می‌توان گفت که دیجیتال مارکتینگ می‌تواند یکی از بهترین راه‌ها برای پیشی گرفتن از رقبا باشد. حوزه فعالیت‌های مربوط به دیجیتال مارکتینگ بسیار گسترده است، به همین دلیل برای یادگیری دیجیتال مارکتینگ در ابتدا باید با مفاهیم پایه آن آشنا شد، به این منظور می‌توانید از فیلم آموزشی زیر استفاده کنید که در فرادرس با هدف توضیح تمام نکات مهم برای آشنایی با بازاریابی دیجیتال تولید شده است.

پس از آشنایی با ماهیت دیجیتال مارکتینگ می‌توان مسیرهای مختلفی برای افزایش دانش خود در حوزه‌ای تخصص را طی کرد. به عنوان مثال در صورتی که تمایل به تولید محتوای متنی داشته باشید باید مهارت‌هایی به دست بیاورید که متفاوت از مهارت‌های مورد نیاز برای کارشناس بازاریابی شبکه‌های اجتماعی است؛ بنابراین باید ابتدا مسیر خود را مشخص کنید و در گام بعد آموزش‌هایی تخصصی دریافت کنید. در این مرحله فرادرس به دلیل انتشار فیلم‌های آموزشی تهیه شده منبعی قابل اتکا محسوب می‌شود. در ادامه تعدادی از دوره‌های تخصصی دیجیتال مارکتینگ را به شما معرفی می‌کنیم.

برای مشاهده صفحه مجموعه فیلم های آموزش دیجیتال مارکتینگ – مقدماتی تا پیشرفته فرادرس، روی عکس کلیک کنید.

چالش ها و ریسک های واحد بازاریابی

واحد بازاریابی برای انتخاب استراتژی‌های کارآمد، برنامه‌ریزی و اجرای آن‌ها در قالب پروژه‌های بزرگ و کوچک با چالش‌های مختلفی روبه‌رو است که در این بخش تعدادی از مهم‌ترین آن‌ها را با هم بررسی می‌کنیم. اما چالش‌های واحد بازاریابی تنها به استراتژی‌های مارکتینگ محدود نمی‌شود، این واحد برای بهبود تصویر برند و جمع‌آوری داده‌های مربوط به مشتریان بالقوه، خلاقیت و نوآوری روزافزون، افزایش فروش و بازگشت سرمایه به کمپانی نیز چالش‌های متعددی پیش روی خود دارد که در ادامه ده مورد از مهم‌ترین‌ آن‌ها را نام می‌بریم.

  1. جذب مشتریان جدید
  2. استخدام افراد متخصص و آموزش به تیم بازاریابی
  3. انتخاب اثرگذارترین روش‌های بازاریابی
  4. بودجه‌بندی کمپین‌های بازاریابی
  5. محاسبه نرخ بازگشت سرمایه هر کمپین
  6. رقابت با دیگر کمپانی‌های فعال در صنعت
  7. کمبود منابع و امکانات
  8. پیدا کردن ابزارهای مناسب
  9. تولید محتوای باکیفیت به صورت پیوسته
  10. همگام با سرعت بالای تغییرات دنیای بازاریابی پیش رفتن

ریسک‌هایی که واحد بازاریابی با آن‌ها مواجه هستند، قابلیت آسیب رساندن به تصویر و سابقه برند و هدر دادن بودجه مصرف شده را دارند. بنابراین کارشناسان بازاریابی با دانستن ریسک‌هایی که پیش روی استراتژی‌ها و پروژه‌های آن‌ها قرار دارند می‌توانند از بسیاری از بروز مشکلاتی که پیش روی کمپین‌های آن‌ها قرار دارند جلوگیری کنند. در ادامه از یک جدول برای معرفی چند مورد از مهم‌ترین ریسک‌های پیش روی واحد بازاریابی و نکته‌هایی برای پیش‌گیری از رخ دادن آن‌ها استفاده می‌کنیم.

ریسک‌های پیش روی واحد بازاریابی روش‌های پیشگیری
عدم حفظ حریم خصوصی اطلاعاتی بررسی منظم نحوه مدیریت داده‌ها
استفاده از ابزارهای قانونی
آموزش تیم جهت حفظ حریم خصوصی
آسیب به اعتبار برند بازبینی کمپین‌ها پیش از اجرا
واکنش سریع و مدبرانه به انتقادها
داشتن برنامه‌ برای مدیریت بحران
عدم‌ هماهنگی با اهداف سازمانی تعیین انتظارات ذی‌نفعان در ابتدا
کاربرد ابزارهای مدیریت پروژه مشترک
تقویت همکاری این واحد با واحدهای دیگر
عدم‌ موفقیت در تحلیل داده‌ تعیین KPI برای هر کمپین
استفاده از ابزارهای خودکار آنالیز داده‌
تعیین اهداف پیش از شروع

مهارت های مورد نیاز برای کارشناسان واحد بازاریابی

به طور معمول در واحد بازاریابی شرکت‌های بزرگ متخصصان مختلفی مشغول به فعالیت هستند و در شرکت‌های کوچک نیز گاهی تنها یک نفر مسئولیت بازاریابی را برعهده دارد. با وجود تفاوت‌هایی که در سطح کار هر شرکت وجود دارد، متخصصان حوزه بازاریابی به دو دسته از مهارت‌ها باید مسلط باشند.

  1. مهارت‌های نرم
  2. مهارت‌های سخت

مهارت‌های نرمی که بازاریاب‌ها باید به آن‌ها مسلط باشند وابستگی زیادی به عنوان شغلی آن‌ها و مسئولیت‌های هر فرد دارد اما به طور کلی می‌توان گفت که مواردی از قبیل «داستان‌سرایی» یا «استوری‌تلینگ» (Storytelling)، تفکر انتقادی، هدف‌گذاری، خلاقیت، معاشرت موثر با دیگران و توانایی قانع کردن افراد مختلف برای امتحان کردن محصول شما، مهارت‌های نرمی هستند که بازاریاب‌ها دارند. کارشناس‌های بازاریابی موفق در کنار مهارت‌های نرم به مهارت‌های سخت دنیای بازاریابی نیز مسلط هستند، بنابراین در ادامه تعدادی از مهارت‌های مورد نیاز کارشناسان شاغل در واحد بازاریابی را معرفی می‌کنیم.

  1. مدیریت وب‌سایت
  2. کپی‌رایتینگ و نوشتن
  3. تجزیه و تحلیل اطلاعات بازاریابی یا مارکتینگ آنالتیکس و تجزیه و تحلیل داده‌ها
  4. بهینه‌سازی موتورهای جست‌و‌جو
  5. مدیریت شبکه‌های اجتماعی

هر یک از این پنج مثال و دیگر مهارت‌های مورد نیاز برای کارشناسان بازاریابی با توجه عنوان شغلی آن‌ها جزئیات بیشتری دارد که فعالان این حوزه باید در مورد هر یک اطلاعات کاملی داشته باشند.

یک مدیر بازاریابی در دفتر شخصی اش در حال کار با لپ تاپ

جمع‌بندی

در این مطلب از مجله فرادرس با هدف آشنایی با واحد بازاریابی به بررسی اهمیت و فعالیت‌های این واحد پرداختیم. واحد بازاریابی تحت نظارت مدیرعامل یا مدیر بازرگانی شرکت‌ها قرار دارد و روابط افقی متعددی با بخش‌های مختلف از قبیل واحد فروش، واحد مالی، واحد طراحی محصول و غیره نیز دارد.

واحد بازاریابی به عنوان پلی میان سازمان و مشتریان شناخته می‌شود، زیرا مسئولیت معرفی محصولات یا خدمات کسب‌و‌کار به مشتریان بالقوه و ترغیب آن‌ها به استفاده از محصولات بر عهده این واحد است. ما در این مطلب متوجه شدیم که مواردی مانند ساخت تصویر برند، مدیریت برند، افزایش آگاهی عمومی نسبت به برند و حفظ مشتریان برند از جمله وظایف واحد بازاریابی هستند که برای دستیابی به آن‌ها، کارشناسان این واحد از استراتژی‌های مختلف بازاریابی استفاده می‌کنند.

با توجه به این که بازاریابی فرآیند مستمر است، واحد بازاریابی کمپین‌های مختلفی را برنامه‌ریزی و اجرا می‌کند که نه تنها باعث جذب مشتریان جدید می‌شوند، بلکه به افزایش وفاداری مشتریان قبلی نیز کمک می‌کنند. یکی از نکاتی که واحد بازاریابی در حین برنامه‌ریزی و اجرای کمپین‌ها و برنامه‌های مختلف باید در نظر بگیرد، ریسک‌ انجام هر پروژه است که در این مطلب با تعدادی از مهم‌ترین ریسک‌ها و چالش‌های پیش روی واحد بازاریابی نیز آشنا شدیم.

source

توسط expressjs.ir