یکی از بهترین راههای رسیدن به هدف، استفاده از تکنیک هدف گذاری «اسمارت یا هدفگذاری هوشمندانه» (SMART) است. در سیستم هدف گذاری SMART، اهداف مشخص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط و دارای زمانبندی برای خودمان تعیین میکنیم. این ۵ ویژگی کمک میکنند به جای اهداف غیرواقعی یا مبهم، هدفهای دقیق و قابلپیگیری در نظر بگیریم. برای مثال، اگر به جای گفتن «میخواهم تناسب اندام پیدا کنم»، بگوییم «میخواهم در سه ماه آینده، هفتهای پنج روز، روزی ۳۰ دقیقه ورزش کنم تا اندام متناسبتری داشته باشم»، در واقع از سیستم هدف گذاری اسمارت استفاده کردهایم. در این مطلب از مجله فرادرس میخواهیم بدانیم هدف گذاری به روش SMART چیست و چگونه میتوان با این روش اهداف معمولی را به اهدافی هوشمندانه تبدیل کرد. در گام اول، با تعریف و اجزای این روش آشنا میشویم و در مرحله بعدی در مورد روش تبدیل اهداف معمولی به اهداف SMART توضیح میدهیم و تکنیکهای استفاده موثر از این روش را بههمراه مزایا و چالشهای آن بررسی میکنیم.

هدف گذاری به روش SMART
همه ما میخواهیم موفقتر، زیباتر و بهتر از قبل باشیم. برای رسیدن به این خواستهها، آرزو داشتن کافی نیست. باید اهداف دقیق و واقعبینانهای برای خود تعیین کنیم و مسیر دستیابی به این اهداف را نیز زیر نظر بگیریم. سیستم «هدفگذاری هوشمندانه یا اسمارت» (SMART Goals) یکی از چارچوبهای عملی و ساختاریافته برای تعیین اهداف است که ۵ اصل زیر را برای تعیین اصولی یک هدف معرفی میکند:
- «ویژه و مشخص» (Specific | S): هدف شما باید کاملا واضح و مشخص باشد.
- «قابل اندازهگیری» (Measurable | M): هدف شما باید معیارهایی برای پیگیری میزان پیشرفت داشته باشد.
- «قابل دستیابی» (Achievable | A): هدف شما باید واقعگرایانه و قابل دستیابی باشد.
- «مرتبط با سایر اهداف» (Relevant | R): هدف شما باید با سایر اهداف زندگی شما هماهنگ و سازگار باشد.
- «قابل زمانبندی» (Time-bound | T): هدف شما باید در بازه زمانی مشخصی با تلاش و استمرار، قابل دستیابی باشد.
با در نظر گرفتن این ۵ اصل، میتوان فرمول ساده زیر را برای هدفگذاری اصولی در نظر گرفت که لازم است آن را با اطلاعات مربوط به خود تکمیل کنید:
من میخواهم [نام کار یا فعالیت خاص] را با [معیار یا مقدار مشخص] تا [زمان مشخص] انجام دهم، زیرا [دلیل یا اهمیت هدف]. با توجه به [شرایط موجود یا منابع در دسترس]، این هدف برای من دستیافتنی است.
واژه «SMART» نیز از حروف اول این ۵ کلمه شکل گرفته است. اولین بار فردی به نام «جورج دوران» (George Doran) در سال ۱۹۸۱ از واژه مخفف شده «SMART» برای توضیح نظریه هدفگذاری خود در حوزه کسبوکار و مدیریت استفاده کرد. در ابتدا حرف A برای اشاره به کلمه «Assignable» و به معنای «قابل واگذاری و سپردن به دیگران» استفاده شده بود. با گذشت زمان سیستم اسمارت به شکل امروزی آن درآمد و امروزه هزاران فرد یا کسبوکار برای رسیدن به موفقیت از آن استفاده میکنند.

برای درک بهتر سیستم هدف گذاری اسمارت، فرض کنید هدف «میخواهم بیشتر مطالعه کنم» را برای خود در نظر گرفته باشیم. این هدف هم کلی است و هم مسیر دستیابی به آن مشخص نیست. در سیستم اسمارت میتوانیم با کمک ۵ ویژگی اصلی تصویر بالا، یک هدف معمولی و کلی را به هدفی دقیق به صورت زیر تبدیل کنیم:
من میخواهم تا پایان فصل تابستان، هر هفته یک جلد کتاب از ادبیات کلاسیک را مطالعه کنم. چون میخواهم دایره واژگان و درک ادبی خود را برای نگارش بهتر بهبود دهم. این هدف برای من قابل دستیابی است چون هر شب ۲ ساعت زمان آزاد در اختیار دارم و میتوانم ۳۰ دقیقه از آن را صرف مطالعه کنم.
در ادامه در مورد ۵ اصل مهم هدف گذاری به روش SMART و اجزای این روش توضیح میدهیم و نحوه تعیین هدف با این روش را یاد میگیریم. پیش از شروع، پیشنهاد میکنیم فیلم آموزش مقدماتی هدف گذاری و انتخاب مسیر در زندگی از فرادرس را مشاهده کنید تا با اصول و مراحل تعیین هدف بیشتر آشنا شوید.
آموزش هدف گذاری به روش SMART
تعیین هدف به روش اسمارت بهصورت مراحل زیر انجام میشود:
- تعیین هدف مشخص و واضح
- مشخص کردن معیارهای اندازهگیری میزان پیشرفت
- بررسی قابل دستیابی بودن و واقعبینانه بودن هدف
- توجه به ارتباط هدف با اهداف قبلی و ارزشها
- تعیین زمانبندی برای رسیدن به هدف
در ادامه، در مورد همه این مراحل بهصورت جداگانه و با مثال توضیح میدهیم.
گام اول: تعیین اهداف مشخص و واضح
هدف مشخص و واضح، به هدفی گفته میشود که دقیقا بیان میکند قرار است چه چیزی را به دست بیاوریم. از دیدگاه مدل هدف گذاری اسمارت، هدف اسمارت یا هوشمندانه، پاسخ روشن و دقیقی برای سوالات زیر دارد:
- «چه کسی» (Who): چه فرد یا افرادی در دستیابی به این هدف نقش دارند؟
- «چه چیزی» (What): میخواهم دقیقا چه چیزی را به دست بیاورم؟
- «چه زمانی» (When): چه زمانی میخواهم به این هدف برسم؟
- «کجا» (Where): این هدف قرار است در چه محلی تحقق پیدا کند؟
- «کدام» (Which): چه پیشنیازها و موانعی برای رسیدن به این هدف وجود دارد؟
- «چرا» (Why): چرا میخواهم به این هدف دست پیدا کنم؟
برای مثال، هدف «میخواهم زبانم را تقویت کنم.» یک هدف کلی و غیردقیق است ولی هدف «میخواهم تا پایان فصل تابستان، با شرکت در کلاس زبان انگلیسی و تمرین روزانه، آزمون آیلتس را با نمره ۷.۵ بگذرانم.» یک هدف دقیق و مشخص است.

گام دوم: قابل اندازهگیری بودن اهداف
هدف قابل اندازهگیری، به هدفی گفته میشود که با معیارهای مشخصی میتوان میزان پیشرفت به سمت آن را ارزیابی کرد. این هدف ملموستر است چون در مرحله میتوانیم بهطور دقیق میزان اثربخشی تلاشهای خود را بسنجیم، بدانیم چقدر به هدف نزدیک شدهایم و آیا در مسیر درستی هستیم یا خیر. معیارهای ارزیابی میزان دستیابی به هدف، اغلب به صورت مهلت انجام، عدد، امتیاز، نمره یا درصد پیشرفت بیان میشوند و برای تعیین آنها از پاسخ دادن به سوالات زیر کمک میگیریم:
- چه مقدار، چه عدد یا چه نمرهای برای رسیدن به هدف نیاز است؟
- از کجا بفهمم که به هدفم رسیدهام؟
- نشانههای پیشرفت من چیست؟
بهعنوان مثال، هدف «میخواهم ورزش کنم.» قابلاندازهگیری نیست ولی میزان پیشرفت به طرف هدفی مانند «میخواهم تا پایان ماه، هفتهای سه بار، هر روز به مدت ۳۰ دقیقه در باشگاه ورزشی تمرین و ۲ کیلوگرم وزن کم کنم.» بهراحتی قابل اندازهگیری است.
گام سوم: قابل دستیابی بودن اهداف
اهداف شما باید دستیافتنی باشند به این معنا که رسیدن از نظر منطقی امکانپذیر است. این ویژگی به شما کمک میکند راههایی برای رسیدن به هدف پیدا کنید و برای آنها تلاش کنید. البته، وجود چالش در مسیر رسیدن به هدف طبیعی و حتی لازم است ولی هدف شما باید از نظر منطقی در محدوده توانمندیها و منابعی باشد که در اختیار دارید. برای اطمینان از این موضوع، باید قبل از تصمیمگیری به دو سوال زیر پاسخ دهید:
- آیا من منابع و توانمندیهای لازم برای رسیدن به این هدف را دارم؟ اگر پاسخ منفی است، چه چیزی کم است؟
- آیا دیگران قبل از من با موفقیت به این هدف دست یافتهاند؟
برای مثال، فرض کنید هیچگونه آشنایی قبلی با موسیقی ندارید. با این شرایط، این هدف که «در یک ماه به یک گیتاریست حرفهای تبدیل شوم.» هدف معقول و منطقی نیست ولی هدف «من میخواهم طی ۳ ماه آینده، هر هفته سه جلسه تمرین کنم و بتوانم ۳ آهنگ ساده را با گیتار بنوازم»، یک هدف منطقی و قابل دستیابی است.
گام چهارم: مرتبط بودن با سایر اهداف
حرف «R» یا گام چهارم هدف گذاری به روش SMART را در منابع مختلف به دو کلمه زیر نسبت میدهند:
- «واقعبینانه» (Realistic | R): به این معنا که هدف انتخاب شده باید نسبت به شرایط و توانمندیهای فرد منطقی باشد.
- «مرتبط» (Relevant | R): به این معنا که هدف انتخاب شده باید با بقیه اهداف زندگی و ارزشهای فرد هماهنگی داشته باشد.
با توجه به اینکه میتوان واقعبینانه بودن را بهنوعی در بخش قابل دستیابی بودن قرار داد، در این مطلب، کلمه مرتبط را بهعنوان گام چهارم هدف گذاری به روش SMART در نظر میگیریم. مرتبط بودن هدف انتخاب شده با ارزشها و خواستههای شما، باعث میشود انگیزه بیشتری برای دنبال کردن آن داشته باشید. بنابراین در زمان هدفگذاری از خودتان بپرسید چرا این هدف برای شما مهم است و چگونه با خواستههای بلندمدت شما همخوانی دارد.

گام پنجم: مبتنی بودن هدف بر زمان
اهداف اسمارت باید مبتنی بر زمان باشند و تاریخ شروع و پایان مشخصی داشته باشند. اگر برای هدف خود زمانبندی مشخصی تعیین نکنید، حس فوریت پیدا نخواهید کرد و انگیزه شما برای تلاش کردن کمتر خواهد بود. بنابراین سعی کنید حتما در زمان هدف گذاری، به سوالات زیر پاسخ دهید:
- آیا هدف من مهلت انجام مشخصی دارد؟
- میخواهم تا چه زمانی به هدف خود دست پیدا کنم؟
به همین ترتیب، هدف «من میخواهم پول پسانداز کنم» مبتنی بر زمان نیست و احتمالا شما را وادار نمیکند که از ولخرجی کردن جلوگیری کنید. بنابراین بهتر است به جای آن هدف «در ۶ ماه آینده هر ماه ۲ میلیون تومان پسانداز میکنم تا پایان سال ۱۲ میلیون تومان پسانداز داشته باشم.» را مدنظر قرار دهید.

یادگیری اصول هدف گذاری حرفهای با فرادرس
هدفگذاری یک فرآیند استراتژیک برای تعیین مسیر رشد فردی و حرفهای است. با تعیین اهداف مشخص و قابل دستیابی، میتوانیم زمان، انرژی و تلاش خود را به نحو موثرتری صرف فعالیتهایی کنیم که واقعا به ارتقای ما کمک میکنند. با اینکه هدف گذاری به روش SMART یکی از روشهای ساده ولی اثرگذار برای رسیدن به موفقیت است، تکنیکهای دیگری مانند اولویت بندی هدف، مهمترین هدف، حذف اهداف کماهمیت و تکنیک OKR برای هدف گذاری و مدیریت زمان موثر معرفی شدهاند.
برای آشنایی کامل با مهمترین روشهای تعیین هدف، پیشنهاد میکنیم از آموزشهای مرتبط فرادرس در این حوزه استفاده کنید. در فهرست زیر به چند عنوان مهم اشاره شده است:
برای دسترسی به آموزشهای بیشتر، پیشنهاد میکنیم به صفحات زیر مراجعه کنید:

در بخش قبلی، با اصول پنجگانه هدف گذاری SMART آشنا شدیم و نکات مربوط به هرکدام را یاد گرفتیم. در بخش بعدی، در مورد چند نکته مهم که رعایت آنها کمک میکند بهره بیشتری از هدف گذاری اسمارت ببریم، توضیح دادهایم.
راه های رسیدن به اهداف اسمارت
علاوه بر توجه به اصول پنجگانه هدف گذاری به روش SMART، چند تکنیک مهم دیگر وجود دارند که با رعایت کردن آنها میتوانید از این روش هدف گذاری به نحو موثرتری استفاده کنید. نوشتن اهداف روی کاغذ، اشتراکگذاری اهداف با دیگران، سنجیدن موانع رسیدن به هدف و قدرانی کردن از خود مهمترین این تکنیکها هستند که در فهرست زیر به همه آنها اشاره کردهایم:
- نوشتن اهداف
- شکستن هدف به اهداف کوچکتر
- سنجیدن موانع رسیدن به هدف
- تقویت مهارتها و آماده کردن پیشنیازها
- اشتراکگذاری اهداف با دیگران
- ارزیابی میزان پیشرفت
- قدردانی از خود
در ادامه در مورد این موارد بیشتر توضیح میدهیم. پیش از شروع، پیشنهاد میکنیم با مشاهده فیلم آموزش هدف گذاری حرفهای در فرادرس، دانش خود را در این حوزه تکمیل کنید. لینک این فیلم آموزشی را در زیر آورده ایم.

نوشتن اهداف و اولویتبندی آنها
نوشتن اهداف یکی از روشهای عملی ثابت شده برای افزایش احتمال دستیابی به موفقیت است. جالب است بدانید بر اساس مطالعات انجام شده، افرادی که اهداف خود را یادداشت کردهاند در مقایسه با دیگران، نرخ موفقیت بالاتری دارند. برای اثرگذاری بیشتر، بهتر است جمله خود را به صورت «من میخواهم …» شروع کرده و در ادامه نیز از زبان مثبت برای ترغیب خود به تلاش و حفظ انگیزه استفاده کنید. این اهداف اغلب شامل نیازها و ضرورتهای فردی و کاری و خواستهها و آرزوها هستند. پس از نوشتن اهداف، لازم است آنها را بر اساس فوریت و اهمیت اولویتبندی کنیم تا بتوانیم در زمان مناسب برای رسیدن به آنها برنامهریزی کنیم.
برای شناخت بهتر اهداف و خواستهها، پیشنهاد میکنیم از فیلم آموزش خودآگاهی برای هدف گذاری و شناخت ارزشها با تمرینات کاربردی در فرادرس استفاده کنید.

شکستن هدف به اهداف کوچکتر
اهداف بزرگ خود را به چند هدف کوچکتر تقسیم کنید زیرا مدیریت کردن و رسیدگی به چند هدف ساده آسانتر است و بهتر میتوانید پیشرفت خود را در طول مسیر اندازه بگیرید. البته این کار، در صورتی اثربخشی است که سه نکته زیر را حتما رعایت کنید:
- تهیه فهرست کامل از اهداف کوچک
- تعیین مهلت انجام دقیق روزانه یا ماهانه برای اهداف کوچکتر
- اولویتبندی اهداف کوچک بر اساس میزان اهمیت و ترتیب زمانی آنها

درست کردن برنامه عملیاتی
«برنامه عملیاتی» (Action Plan) فهرستی دقیق از مراحلی و اقداماتی که برای رسیدن به یک هدف خاص باید انجام دهیم. هرچه جزییات بیشتری در مورد گامها، موانع، منابع و مهارتهای موردنیاز برای انجام هر مرحله در این برنامه بنویسیم، ذهن ما در طول مسیر کمتر دچار سردرگمی میشود و مسیر هدف را ملموستر نشان میدهد. برنامه عملیاتی اغلب شامل موارد زیر است:
- تعریف هدف نهایی
- فهرست گامهای رسیدن به هدف
- اولویتبندی اقدامات لازم و مهلتهای انجام برای هر مرحله
- معرفی منابع لازم برای دستیابی به هدف

اشتراکگذاری اهداف با دیگران
صحبت کردن در مورد اهداف و مهلت انجام آنها با سه تا پنج فرد قابلاطمینان یکی دیگر از تکنیکهای موثر رسیدن به اهداف است. با وجود اینکه ممکن است بسیاری از افراد از این استراتژی در تمام هدفگذاریهای خود استفاده نکنند، احتمالا همه قبول داریم که برقراری ارتباط با افراد مثبتاندیش و حمایتگر از چند نظر کمک بسیاری به ما میکند:
- افزایش انگیزه و تعهد نسبت به هدف چون خود را در برابر آنها مسئول میدانیم.
- دوستان و افراد نزدیک میتوانند ما را تشویق کنند و پیشنهادات مفیدی به ما ارائه کنند.
- در صورت برخورد با موانع مسیر، میتوانیم از نزدیکان بخواهیم بازخوردهای سازنده یا راهحلهای کلیدی برای رفع مشکل به ما ارائه کنند.

البته به همان میزان، لازم است مراقب کسانی که ممکن است در مسیر پیشرفت ما خلل ایجاد کنند، باشیم.
سنجیدن موانع رسیدن به هدف
سنجش و ارزیابی دقیق موانع و چالشهای رسیدن به هدف، باعث میشود برای مقابله با این منابع آماده باشیم و کمتر غافلگیر شویم. این موانع را میتوانیم با روشهای زیر ارزیابی و مدیریت کنیم:
- فهرستی از تمام موانع و مشکلاتی که به ذهن ما میرسد، تهیه میکنیم.
- این موانع را به سه دسته «مواردی که روی آنها کنترلی نداریم»، «مواردی که میتوانیم تا حدودی روی آنها اثرگذار باشیم» و «مواردی که تحت کنترل ما است» تقسیم میکنیم.
- موانعی را که تحت کنترل ما نیست از فهرست حذف میکنیم.
- موانعی را که میتوانیم روی آنها تاثیرگذار باشیم یا از سر راه برداریم، بر اساس آسانی یا میزان تاثیر آنها روی هدف نهایی اولویتبندی میکنیم.
- برای رسیدگی و مدیریت موانع برنامهریزی میکنیم.

پیگیری میزان پیشرفت
زیرنظر گرفتن مسیر رسیدن به هدف و میزان پیشرفت در هر مرحله، احتمال رسیدن به آن را افزایش میدهد. در اغلب موارد، با هدفگذاری به روش اسمارت و نوشتن یک برنامه عملیاتی، میتوانید میزان پیشرفت خود را بهراحتی بسنجید زیرا بررسی اهداف دارای مهلت زمانی و واقعگرایانه و مراحلی که باید در مسیر حرکت به سوی هدف انجام دهید، با در اختیار داشتن این برنامهها که مانند «شاخصهای کلیدی عملکرد» (KPI) آسانتر است.
قدردانی از خود و جشن گرفتن موفقیتها
قدردانی کردن از خود و جشن گرفتن موفقیتهای کوچک در مسیر رسیدن به هدف نقش بسیار مهمی در حفظ انگیزه ما دارد. پاداش دادن به خود پس از انجام مراحل مختلف، با تحریک ترشح دوپامین در بدن به تقویت عادتهای مثبت، افزایش تمرکز و بالا رفتن اعتمادبهنفس کمک زیادی میکند. این موضوع در مورد اهداف بلندمدت و پیچیده اهمیت بیشتری دارد زیرا احتمال از دست دادن انگیزه و علاقه به مسیر در مورد اهداف بلندمدت، بیشتر است.

غلبه بر اهمالکاری
اهمالکاری و به تعویق انداختن کارها یکی از موانع اصلی بسیاری از افراد در مسیر دستیابی به موفقیت است. عقب انداختن کارها تا لحظه آخر، اغلب به نتایج ناکافی یا بیکیفیت منتهی میشود و فشار و حس ناامیدی زیادی برای ما به دنبال دارد. برای غلبه بر اهمال کاری، میتوانیم از روشهای ساده و سریع زیر استفاده کنیم:
- بلوکهای زمانی مشخصی را به انجام کارهای مهم اختصاص دهید و در آن زمان، فقط روی همان کار تمرکز کنید.
- هرازگاهی به ذهن خود استراحت بدهید تا انرژی شما حفظ شود.
- احساساتی مانند اضطراب، ترس یا ناامیدی را در طول مسیر در خود شناسایی کرده و نحوه بروز درست آنها را یاد بگیرید.
- با سازماندهی منظم تمام کارها و فعالیتها، مدیریت و کنترل بهتری روی آنها داشته باشید.
برای آشنایی کاملتر با اهمالکاری و درمان آن، میتوانیم مطلب «راهکارهای درمان اهمالکاری» از مجله فرادرس را مطالعه کنیم.
حذف عوامل حواسپرتی
عوامل حواسپرتی، دشمن شماره یک بهرهوری و رسیدگی به کارها هستند و جهان اطراف ما پر از این محرکها است. از صدای بلند تلویزیون در اتاقی دیگر، نوتیتفیکیشن شبکههای اجتماعی تا همکار یا هماتاقی پرسروصدا، همه میتوانند روند انجام کارهای ما را کند کنند. برای حفظ تمرکز حین انجام کارها، میتوانیم از روشهای زیر کمک بگیریم:
- غیرفعال کردن نوتیفیکیشنها و آلارمهای غیرمرتبط به کار
- استفاده از هدفون برای نشنیدن صدای محیط
- رفتن به فضاهای کار اشتراکی یا کتابخانه
- استفاده از اپلیکیشنهای بهرهوری و حفظ تمرکز

پذیرش مسئولیت و شکستها
نکته مهم پایانی در مورد هدف گذاری، پذیرش مسئولیتها است. قبول کردن شکستهای فعلی و آینده، روبهرو شدن با موانع مسیر و بهانهتراشی و توجیه نکردن خود از مهمترین مثالهای مسئولیتپذیری هستند که باید ذهنیت آن را در خود پرورش دهیم. فراموش نکنیم که در بازههای زمانی طولانی، این تعهد به مسیر و قبول مسئولیت تلاش برای رسیدن به آن است که عمل و اقدام واقعی را از رویاپردازی صرف و صحبت کردن در مورد آرزوها متمایز میکند.
در بخشهای قبلی با اصول و تکنیکهای هدف گذاری اسمارت بهطور کامل آشنا شدیم. در بخش بعدی قصد داریم از این روش هدف گذاری برای اهداف فردی، کاری و مدیریتی استفاده کنیم.
مثال از هدف گذاری به روش اسمارت
برای آشنایی بیشتر با روش هدف گذاری اسمارت، در این بخش نگاهی به کاربردهای مختلف آن در زندگی شخصی و حرفهای خواهیم داشت.
اهداف اسمارت مرتبط با حوزههای کاری
در فهرست زیر به چند مورد از اهداف اسمارت در حوزه کاری و حرفهای اشاره کردهایم:
- افزایش فروش به میزان ۱۰ درصد در ۳ سه ماهه اول سال از طریق بهبود ارتباط با مشتریان.
- شرکت در دوره مدیریت در سه ماه آینده با هدف آماده شدن برای عنوان شغلی مدیر.
- شبکهسازی با افراد متخصص با شرکت در حداقل یک رویداد حوزه صنعت در ۶ ماه آینده.
- بهبود ارتباط بین همکاران از طریق برگزاری جلسات هفتگی گفتگو و دریافت بازخورد در ۶ ماه اول سال.
- انتشار دو پست در شبکه اجتماعی لینکدین در روزهای شنبه و چهارشنبه هر هفته به مدت ۶ ماه برای برقراری ارتباط با افراد متخصص.
چند هدف SMART برای سلامتی
در فهرست زیر به چند مورد از اهداف اسمارت در حوزه سلامت جسمی اشاره کردهایم:
- نوشیدن روزانه ۸ لیوان آب در سه ماه آینده برای افزایش سطح مایعات و انرژی بدن.
- ورزش کردن روزانه به مدت ۳۰ دقیقه در ۵ روز کاری هفته به مدت ۶ ماه برای بهبود سیستم گردش خون.
- کاهش ۵ کیلوگرم وزن در ۳ ماه آینده با رژیم غذایی کتوژنیک و دو بار ورزش یک ساعته در هر هفته.
- کاهش سطح استرس با تمرینهای ذهنآگاهی روزانه به مدت ۱۰ دقیقه در ۲ ماه آینده.
- ترک مصرف سیگار با کاهش تعداد سیگارهای کشیده شده در روز از ۴ به ۱ و شرکت در جلسات رواندرمانی گروهی در ۹۰ روز آینده.

اهداف اسمارت برای توسعه فردی
از نمونه اهداف برنامهریزی شده در حوزه توسعه فردی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مطالعه ۵ صفحه از کتاب «چشم عکاس» برای آشنایی کامل با اصول ترکیببندی و کادر در عکاسی هر شب به مدت ۲ ساعت.
- یادگیری زبان فرانسه در سطح پایه در ۱۲ ماه آینده با شرکت در کلاس و روزانه ۳۰ دقیقه تمرین مکالمه.
- توسعه مهارتهای صحبت در جمع با شرکت در کارگاه آموزشی و تمرین هفتگی سخنرانی روزانه ۳۰ دقیقه در سه ماه آینده.
- بهبود قدرت حافظه با یادگیری و تمرین یک تکنیک جدید به خاطر سپردن اطلاعات در هر هفته به مدت سه ماه.
- نوشتن یادداشت قدردانی از خود بهصورت روزانه و یادداشت سه دلیل قدردانی در هر روز به مدت سه ماه برای تقویت تفکر مثبت.
اهداف اسمارت برای بهبود روابط بین فردی
در فهرست زیر به چند مورد از اهداف اسمارت در رابطه با روابط با دیگران اشاره کردهایم:
- تماس با والدین برای خبر گرفتن و حفظ ارتباط مثبت ۲ بار در هفته بین ساعات ۸ تا ۱۰ شب.
- تمرین گوش دادن فعال با خلاصه کردن نکات کلیدی صحبتهای دوستان در حین گفتگو به مدت ۳ ماه.
- تقویت رابطه با فرزندم با اختصاص روزانه یک ساعت گفتگوی باکیفیت هر روز عصر در خانه.
- قدردانی از افراد عزیز و موردعلاقه با نوشتن یادداشتهای قدردانی برای آنها یا ارسال پیام تشکر یک بار در هفته.
هدف گذاری به روش SMART چه مزایا و معایبی دارد؟
هدف گذاری با سیستم اسمارت وضوح و تمرکز لازم برای تعریف درست هدف و حفظ انگیزه را در ذهن افراد ایجاد میکند. اصلیترین مزایای این روش هدفگذاری را میتوان شامل موارد زیر دانست:
- واضح بودن هدف و متمرکز کردن تلاشها در مسیر درست
- ایجاد حس هدفمندی و حفظ انگیزه و تعهد نسبت به مسیر
- بهبود مهارتهای مدیریت زمان با کاهش اهمالکاری و ثبات در مسیر پیشرفت
- تقویت مهارت تصمیمگیری و حذف عوامل حواسپرتی و تمرکز روی موارد مهم
- مسئولیتپذیری بیشتر به دلیل مهلتهای انجام و نتایج قابل اندازهگیری
- افزایش بهرهوری با تبدیل اهداف بزرگ به اهداف کوچکتر و سادهتر
البته، برای این روش هدف گذاری، محدودیتهایی نیز بیان شده است که از مهمترین آنها میتوان به سختگیری بیش از حد، تمرکز یک جنبه خاص از هدف و محدودیت کردن خلاقیت، مناسب نبودن آن برای همه اهداف و بیتوجهی معیارهای اسمارت به عوامل تاثیرگذار خارجی و احساسات مختلف افراد اشاره کرد.

آیا روش SMART برای هر نوع هدفی مناسب است؟
هدف گذاری به روش اسمارت برای اغلب اهداف بهویژه اهدافی که وضوح بیشتری دارند و میتوان میزان پیشرفت به سمت آنها را اندازهگیری کرد، قابل استفاده و کاربردی است. با این حال، توصیه میشود که برای اهدافی که به خلاقیت، انگیزه درونی قوی یا انعطافپذیری بسیار بالایی نیاز دارند، از روشهای دیگری مانند OKR و روشهای هدفگذاری مبتنی بر ارزش استفاده شود.
بهعنوان نکته پایانی این مطلب از مجله فرادرس نیز باید به این نکته اشاره کنیم که اثربخشی هدف گذاری به روش SMART به افراد و شرایط موجود بستگی دارد و نمیتوان از آن برای دستیابی به تمام اهداف استفاده کرد. برای شناخت بیشتر خود و هدفگذاری بر اساس علاقهمندیها و اولویتها، پیشنهاد میکنیم فیلم آموزش خودآگاهی برای هدف گذاری و شناخت ارزشها با تمرینات کاربردی از فرادرس را مشاهده کنید.
source