شایانیوز- در حالی که روند گفت‌وگوهای غیرمستقیم میان ایران وآمریکا وارد فاز تازه‌ای شده، اظهارات رسانه‌ای استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ درمذاکرات هسته‌ای، موجی از واکنش‌ها را در تهران به‌دنبال داشت. ویتکاف درمصاحبه‌ای صریح اعلام کرد: حتی یک درصد غنی‌سازی در ایران غیرقابل پذیرش است. اندکی بعد، سید عباس عراقچی ، در موضعی شفاف تأکید کرد که اصل غنی‌سازی خط قرمز جمهوری اسلامی است و صرفاً در مورد سطح و دوره‌های زمانی خاص می‌توان گفت‌وگو کرد. این تقابل علنی، تنها نوک کوه یخ یک بازی پیچیده دیپلماتیک است.

اگر موضع آمریکایی‌ها «غنی‌سازی صفر» برای ایران باشد، کار به جایی نخواهد رسید

مجید تخت‌روانچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه در گفتگو با میزان درباره ادعا‌های اخیر استیو ویتکاف، نماینده ویژه دولت آمریکا در خاورمیانه و همچنین مارکو روبیو، وزیر خارجه این کشور درباره موضوع غنی‌سازی ایران با اشاره به اینکه موضع ما درباره غنی سازی روشن است و بار‌ها اعلام کردیم که غنی‎سازی یک دستاورد ملی برای ما است، گفت: این موضوع دستاوردی است که دانشمندان خودمان به آن رسیدند و سال هاست که در جریان است.

تخت ‎روانچی با تاکید بر اینکه به هیچ وجه در موضوع غنی‌‎سازی کوتاه نمی‌آییم و نخواهیم آمد، بیان کرد: درباره غنی‌‎سازی صفر از ابتدا گفتیم که اگر موضعشان این باشد طبیعی است که عملا کار به جایی نخواهد رسید.

غنی سازی صفر که ترامپ از ایران می خواهد چه پیامدی دارد؟

تریتا پارسی کارشناس ارشد مسائل ایران در موسسه کوئینسی درباره تبعات خواسته ترامپ از ایران نوشت: طی یک سال گذشته، ارزیابی‌های ارتش ایالات متحده دستخوش بازنگری جدی شده است: تحلیل‌گران نظامی به این نتیجه رسیده‌اند که توان موشکی ایران به‌مراتب پیشرفته‌تر و خطرناک‌تر از برآوردهای پیشین بوده است. نقطه عطف این تغییر نگاه، حمله موشکی ایران به اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۴ بود؛ حمله‌ای که برخلاف روایت‌های غالب رسانه‌ای، اثربخشی بالایی داشت و موفق شد لایه‌های مختلف سامانه دفاعی اسرائیل را درنوردد. در واکنش به ناکامی پدافند چندلایه اسرائیل، دولت نتانیاهو مستقیماً از جو بایدن خواست تا پیشرفته‌ترین سامانه دفاع موشکی آمریکا یعنی «تاد»  را در اختیارشان بگذارد؛ درخواستی که با موافقت دولت بایدن همراه شد و به‌سرعت در دستور کار قرار گرفت.

در محافل تصمیم‌گیری امنیتی، موفقیت حمله موشکی ایران، شوکی جدی به مقامات اسرائیلی وارد کرد و پنتاگون را ناچار ساخت تا ارزیابی‌هایش از میزان تلفات احتمالی در صورت جنگ با ایران را به‌طور کامل بازبینی کند. این بازنگری، به‌احتمال زیاد، پس از رویدادی هشدارآمیز شدت گرفت: تنها یک موشک شلیک‌شده از سوی حوثی‌ها، هفته گذشته با عبور از دو لایه اصلی دفاعی سامانه آمریکایی تاد  و پدافند چندلایه اسرائیل به فرودگاه بن‌گوریون اصابت کرد. این در حالی‌ست که ایران، برای عبور از سامانه‌های دفاعی، به شلیک انبوهی از موشک‌ها متکی بود؛ اما حوثی‌ها تنها یک موشک پرتاب کردند و همان یک تیر، از همه سدها گذشت.

در نتیجه، هرگونه جنگ با ایران نه‌تنها به توقف برنامه هسته‌ای این کشور منجر نخواهد شد؛ چراکه حتی طبق برآوردهای رسمی اسرائیل، یک کمپین گسترده بمباران تنها قادر است این برنامه را حداکثر یک سال عقب بیندازد و پس از آن، آمریکا و اسرائیل ناچار به تکرار مداوم این حملات خواهند بود؛ بلکه به‌احتمال زیاد، ده‌ها سرباز آمریکایی را به کشتن خواهد داد و ضربه‌ای جبران‌ناپذیر به ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ وارد خواهد کرد؛ درست همان‌طور که جنگ عراق، میراث سیاسی جورج بوش را به‌کلی فروپاشاند.

با این حال، تمام این سناریوهای فاجعه‌بار قابل پیشگیری‌اند. ترامپ، بیش از هر رئیس‌جمهور پیش از خود، این فرصت را دارد که به توافقی قدرتمند و پایدار با ایران دست یابد؛ به‌شرط آن‌که از تله اشتباهات گذشته و خیال خام «غنی‌سازی صفر» فاصله بگیرد. در حالی که چهره‌هایی چون استیو ویتکاف و مارکو روبیو، با لحنی قاطع بر توقف کامل غنی‌سازی به‌عنوان تنها راه‌حل ممکن تأکید دارند، ترامپ با زیرکی از موضع‌گیری شفاف در این‌باره طفره رفته است. در نهایت، این تصمیم نه به کنگره وابسته است، نه به متحدان منطقه‌ای، بلکه تنها یک نفر یعنی دونالد ترامپ وابسته می باشد.

در هر حال آنچه حداقل در رسانه ها از اظهارات ترامپ، ویتکاف و روبیو کاملا روشن شده است این است که پیشنهاد آمریکایی ها برای حل و فصل مسئله هسته ای ایران شامل پذیرش هیچ سطحی از غنی سازی اورانیوم در خاک ایران نیست و اگه این موضع رسمی آمریکایی ها باشد اساساً قرار است مذاکرات چگونه و بر سر چه چیزی ادامه پیدا کند؟

source

توسط expressjs.ir