خوناب یا پلاسمای خون بخش مایع خونی است که در رگهای ما جریان دارد. این مایع سازنده بیش از نیمی از کل حجم خون است و سلولهای خون در این مایع غوطهور هستند، در اصل سلولهای خونی مانند گلبولهای قرمز، گلبولهای سفید و پلاکتها به کمک خوناب در رگها حرکت کرده و به نقاط مختلف بدن میروند. حدود ۹۲ درصد خوناب را آب تشکیل داده است و از هشت درصد باقی مانده، ۷ درصد به پروتئینهایی مانند آنتیبادیها، فاکتورهای انعقادی، آلبومین و فیبرینوژن اختصاص دارد و یک درصد آن را نیز ترکیباتی مانند هورمونها، ویتامینها، نمکها، آنزیمها و دیگر ترکیبات مهم خون میسازند.

در این مطلب از مجله فرادرس علاوه بر آن که به طور کامل با خوناب، تفاوت آن با خون و سرم و ترکیبات سازنده آن آشنا میشویم، یاد میگیریم که فعالیت خوناب چیست و چطور میتوان آن را از سلولهای خونی جدا کرد. سپس بیماریهای اثرگذار بر پلاسما را میشناسیم و در بخش انتهایی مطلب نیز یاد میگیریم که اهدای پلاسما چیست.
خوناب چیست؟
خوناب یا پلاسما، بخش مایع خون است. در حقیقت خون دارای اجزای مختلفی است که در ادامه آنها را نام میبریم.
- پلاسما: ۵۵ درصد
- گلبولهای قرمز: ۴۴ درصد
- گلبولهای سفید: کمتر از یک درصد
- پلاکتها: کمتر از یک درصد
برای یادگیری بافتها و اندامهای مختلف که در زیست شناسی دهم مورد بحث قرار میگیرند، پیشنهاد میکنیم از فیلم آموزش زیست شناسی پایه دهم فرادرس استفاده کنید که نکات کنکوری این پایه را نیز بررسی میکند. در کادر زیر لینک دسترسی به این فیلم آموزشی جهت دسترسی سادهتر درج شده است.
مانند سایر مایعات بدن، پلاسما نیز به طور عمده از آب تشکیل شده است. در واقع، حدود ۹۲ درصد پلاسما را آب تشکیل داده است. در این آب موادی مانند الکترولیتها به صورت محلول و موادی به صورت معلق وجود دارند که غلظت اکثر از آنها بسیار کم است. با وجود اندک بودن میزان این مواد، جابهجایی آنها از چنان اهمیتی برخوردار است که فعالیت اصلی پلاسما را حمل مواد مغذی، هورمونها و پروتئینها به نقاط مختلف بدن میدانیم.
خوناب مسئول جابهجایی ترکیبات زائد متابولیسمی بافتهای مختلف نیز هست، در اصل این ترکیبات به کمک پلاسما به اندامهای مسئول سمزدایی یا دفع مواد زائد میرسند. در نهایت آخرین نکتهای که در مورد اهمیت حضور پلاسما میتوان مطرح کرد این است که خوناب به حرکت سلولهای خونی در رگها نیز کمک میکند.

قسمت مایع خون چه نام دارد و چه رنگی است؟
به بخش مایع خون، خوناب یا «پلاسما» (Plasma) میگوییم. پلاسما به طور معمول زرد رنگ است و نمونههای پلاسما ممکن است دارای رنگی در طیف زرد کمرنگ تا زرد پررنگ باشند. رنگ پلاسما به طور معمول به دلیل وجود ترکیبات زیر در ساختار آن است.
- «بیلیروبین» (Bilirubin)
- «کاروتنوئیدها» (Carotenoids)
- «هموگلوبین» (Hemoglobin)
- «ترانسفرین» (Transferrin)
در شرایط غیرطبیعی رنگ پلاسما تغییر میکند و ممکن است پلاسمای یک شخص به رنگهای نارنجی، سبز یا قهوهای دیده شود.
تفاوت خون و پلاسما
پلاسما یکی از اجزای سازنده خون است اما در صورتی که قصد مقایسه این دو را با یکدیگر داشته باشیم، میتوانیم مواردی را به عنوان تفاوتهای خون و پلاسما معرفی کنیم، بنابراین از یک جدول برای این مقایسه استفاده میکنیم.
خون | پلاسما |
خون از گلبولهای سفید، قرمز، پلاکت و پلاسما ساخته شده است. | پلاسما حاوی گلوکز، آب، کربن دیاکسید، آمینواسیدها، نمکها، ویتامینها، مواد معدنی، پروتئین و آنتیبادیها است. |
خون، مایع دستگاه گردش خون است. | پلاسما یکی از اجزای سازنده خون و به عبارتی بخش مایع آن است. |
دارای اجزای سلولی است. | فاقد اجزای سلولی است. |
احتمال ناسازگاری در حین اهدای خون وجود دارد. | احتمال ناسازگاری در حین اهدای پلاسما وجود ندارد. |
در محیط خارج از بدن حالت مایع خود را از دست داده و لخته تشکیل میدهد. | فرآیند انعقاد پلاسما باعث تولید سرم میشود. |
خون در قبال ساخت گلبولهای قرمز، گلبولهای سفید و پلاکتها مسئولیت دارد. | پلاسما در قبال ساخت سلولهای چربی و غضروف مسئولیت دارد. |
آنتیبادیها را تولید میکند. | آنتیبادیها را حمل میکند. |
تفاوت سرم و پلاسما
سرم و پلاسما هر دو از بخش مایع خون به دست میآیند که برای دستیابی به آن سلولهای خونی از ساختار خون جدا شدهاند؛ با این حال بین سرم و پلاسما تفاوتی قابل توجه وجود دارد که در ادامه با مطرح کردن روش تولید هر یک از این دو مایع متوجه آن میشویم.
- سرم: سرم مایعی است که پس از لخته شدن خون باقی میماند، بنابراین در سرم عوامل انعقادی مانند فیبرینوژن وجود ندارند.
- پلاسما: در حین جداسازی سلولهای خونی و پلاسما، به خون ماده ضد انعقاد اضافه میشود و به این ترتیب از لخته شدن خون جلوگیری میشود؛ با جداسازی کامل سلولهای خونی، آنچه که باقی میماند پلاسمای خون است.

با توجه به این توضیحات میتوان گفت که مهمترین تفاوت سرم و پلاسما، وجود عوامل انعقادی در پلاسما و عدم وجود آنها در سرم است. در ادامه به کمک یک جدول، تفاوتهای دیگر این دو مایع را بیان میکنیم.
سرم | پلاسما |
بخش برونسلولی خون است که یک مایع شفاف و خالص میباشد. | مایع شفاف به رنگ کاهی است که بخشی از خون را تشکیل میدهد. |
بخشی از خون است که فاقد فاکتورهای انعقادی است. | از سرم و فاکتورهای انعقادی تشکیل شده است. |
حاصل سانتریفیوژ خون بدون ماده ضد انعقاد است. | حاصل سانتریفیوژ نمونه خون و یک ماده ضد انعقاد است. |
در مقایسه با پلاسما، حجم کمتری دارد. | ۵۵ درصد از کل حجم خون را تشکیل میدهد. |
فاقد فیبرینوژن میباشد. | دارای پروتئین فیبرینوژن است. |
یادگیری زیست شناسی بدن انسان با فرادرس
ما در بخش قبل یاد گرفتیم که پلاسما یا خوناب چیست. سلولهای مختلف بدن انسان که سازنده بافتها و اندامهای مختلف هستند، برای تامین نیازهای خود به خون متکی هستند، خون با رساندن اکسیژن و مواد مغذی به آنها امکان فعالیت را میدهد و حتی با حمل هورمونها و دیگر ترکیبات شیمیایی میتواند بر شیوه کار آنها اثر بگذارد. بنابراین یکی از مواردی که در هنگام مطالعه آناتومی، فیزیولوژی و حتی هیستولوژی بدن به آن میپردازیم، نحوه خونرسانی به ناحیه موردمطالعه است.
نحوه فعالیت دستگاههای بدن انسان در شاخه فیزیولوژی، محل قرارگیری اجزای مختلف بدن در شاخه آناتومی و بافتهای سازنده اندامها در شاخه هیستولوژی بررسی میشود. یادگیری نکات هر یک از این موارد با توجه به جزئیات زیادی که دارند برای بسیاری از علمآموزان شاخههای مختلف زیستشناسی و پزشکی چالش بزرگی به حساب میآید. برای افزایش سرعت یادگیری و تسلط بر تمام نکات مهم هر مبحث استفاده از فیلمهای آموزشی یکی از بهترین راهها است، به همین دلیل در ادامه لینک تعدادی از دورههای منتشر شده در فرادرس را در اختیار شما قرار میدهیم.

ترکیبات سازنده پلاسما
حالا که یاد گرفتیم خوناب چیست، به بررسی ترکیبات سازنده آن میپردازیم. حدود ۹۰ درصد پلاسما از آب تشکیل شده است و ۱۰ درصد باقیمانده را مواد مختلفی از قبیل یونها، پروتئینها، گازهای محلول، مولکولهای مغذی و مواد زائد تشکیل میدهند. پروتئینهای موجود در پلاسما وظایف گوناگونی بر عهده دارند که به تعدادی از آنها در ادامه اشاره میکنیم.
- انعقاد خون توسط فاکتورهای انعقادی
- محافظت از بدن توسط آنتیبادیها
- حفظ فشار اسمزی سرم توسط آلبومین
- کمک به انتقال ترکیبات مختلف توسط گلبولینها و آلبومین
جداسازی ترکیبات موجود در پلاسما، به خصوص پروتئینهای آن به کمک روشهای متنوع جداسازی مولکولی امکانپذیر است؛ اما تنها حضور این پروتئینها نیست که پلاسما را تبدیل به بخشی بسیار مهم در بررسیهای خونشناسی میکند. شناخت ترکیبات سازنده پلاسما به ما کمک میکند تا فعالیت این مایع را درک کنیم و از اهمیت آن در تشخیص بیماریها یا اختلالات ایجاد شده در سلامت بدن آگاه باشیم، بنابراین در ادامه بخشهایی مجزا را به آشنایی مختصر با هر کدام اختصاص میدهیم.
آب
نود الی نود و دو درصد پلاسمای خون را آب تشکیل داده است و تنها ۸ درصد آن به ترکیبات محلول اختصاص دارد. آب موجود در پلاسما از سیستم گوارش جذب بدن میشود، با الکترولیتها مخلوط شده و پلاسما را شکل میدهد. وجود آب در پلاسما و خون باعث میشود که خون در رگها جاری باشد و به این ترتیب سلولهای خونی و ترکیبات پلاسما به نقاط مختلف منتقل شوند.
پروتئینها
بیشترین ترکیباتی که در پلاسما دیده میشوند، پروتئینهای مختلفی هستند که به آنها «پروتئینهای پلاسما» میگوییم. مورادی که در ادامه نام میبریم، سه پروتئین اصلی که در خوناب حضور دارند.
- «آلبومین» (Albumins)
- «گلوبولینها» (Globulins)
- «فیبرینوژن» (Fibrinogen)
این پروتئینها نقشهای مهمی در بدن بازی میکنند، به عنوان مثال بسیاری از مولکولهای لیپیدی به کمک آلبومین جابهجا میشوند، دستهای از گلوبولینها توسط سیستم ایمنی برای محافظت از بدن تولید میشوند، فیبرینوژن نیز با شرکت در فرآیندهای انعقاد خون از خونریزی در محل آسیبهای وارد شده به عروق جلوگیری میکند.
با وجود این که سه پروتئین نام برده شده، بخش اعظم پروتئینهای پلاسما را به خود اختصاص دادهاند، پروتئینهای دیگری مانند فاکتورهای انعقادی، مهارکنندههای آنها و پروتئینهای سیستم کمپلمان نیز در پلاسما حضور دارند که در ادامه بخشهایی مجزا را به هر یک اختصاص میدهیم تا با آنها بیشتر آشنا شویم.

آلبومین
«آلبومین» (Albumin) که فراوانترین پروتئین موجود در پلاسما است، در حقیقت حدود نیمی از پروتئينهای سرم را آلبومینهایی تشکیل دادهاند که توسط سلولهای کبدی ساخته شدهاند. این پروتئین وظایف زیادی بر عهده دارد که در ادامه به آنها میپردازیم.
- حفظ «فشار اسمزی کلوئیدی» (Colloid Osmotic Pressure)
- انتقال هورمونهای تیروئیدی
- انتقال دیگر انواع هورمونها، به طور خاص هورمونهای محلول در چربی
- انتقال اسیدهای چرب آزاد به کبد و میوسیتها برای تولید انرژی
- انتقال «بیلی روبین غیر کونژوگه» (Unconjugated Bilirubin)
- انتقال بسیاری از داروها
- پیشگیری از تخریب نوری اسیدفولیک
- اتصال رقابتی به یون کلسیم
بین تمام این موارد، حفظ فشار اسمزی خون از اهمیتی دو چندان برخوردار است، زیرا باعث ایجاد تعادلی میان آب موجود در خون و مایع بافتی میشود که در اطراف سلولها وجود دارد. زمانی که میزان پروتئينهای پلاسما کافی نباشد، آب از رگهای خونی خارج میشود که این اتفاق میتواند باعث ایجاد اِدم بافتی شود؛ این موضوع به ما نشان میدهد که برای حفظ سلامت بافتهای مختلف باید فشار اسمزی کلوئیدی مناسبی وجود داشته باشد که مسئولیت ایجاد آن نیز بیش از هر پروتئین دیگری بر عهده آلبومین است.
غلظت و انسجام خون بدون آلبومین به حدی کاهش مییابد که خون دیگر تفاوت زیادی با آب نخواهد داشت. در حین معرفی وظایف آلبومین، این پروتئین را به عنوان حامل اسیدهای چرب و هورمونهای استروئیدی شناختیم، دلیل این موضوع به نیاز لیپیدها به اتصال به مولکولهای حامل برمی گردد. لیپیدها ماهیتی آبگریز یا هیدروفوب دارند و مولکولهای آبگریز برای جابهجایی در محیط آبی پلاسما نیاز دارند که به پروتئینی متصل شوند که قابلیت حمل آنها را دارد.
به طور معمول غلظت آلبومین سرم باید در محدوده ۳۵ الی ۵۰ گرم بر لیتر باشد که در مقیاس دسیلیتر به صورت ۳٫۵ الی ۵٫۰ گرم بر دسیلیتر مطرح میشود. نیمه عمر این پروتئین در حدود ۲۱ روز است و جرم مولکولی آن نیز ۶۶٫۵ کیلودالتون اندازهگیری شده است.
گلوبولینها
دومین گروه پروتئينهای رایج پلاسما، گلوبولینها هستند که به سه زیر گروه تقسیم میشوند.
- «آلفا گلوبولین» (Alpha Globulins)
- «بتا گلوبولین» (Beta Globulins)
- «گاما گلوبولین» (Gamma Globulin)
گلوبولینها به طور کلی خانوادهای از پروتئینهای کروی هستند که وزن مولکولی بیشتری نسبت به آلبومین دارند و در آب خالص نامحلول هستند، اما در محلولهای نمکی رقیق حل میشوند. اکثر گلوبولینها در کبد و بعضی دیگر توسط سلولهای سیستم ایمنی تولید میشوند. آلفا گلوبولینها و بتا گلوبولینها پروتئینهای حامل هستند که مواد زیر به آنها متصل میشوند تا در خون جابهجا شوند.
این دو دسته گلوبولین همانند آلبومین در ایجاد فشار اسمزی کلوئیدی یا «فشار انکوتیک» (Oncotic Pressure) نقش دارند، اما گاما گلوبولینها که با نام «آنتیبادی» (Antibody) نیز شناخته میشوند در واکنشهای ایمنی بدن ایفای نقش میکنند و جزء پروتئينهای سیستم ایمنی بدن به شمار میروند. لنفوسیتها که از جمله سلولهای سیستم ایمنی هستند، مسئولیت تولید گاما گلوبولینها را برعهده دارند و با ترشح این پروتئینها به خون با عوامل بیماریزا مبارزه میکنند.
فیبرینوژن
سومین دسته پروتئینهای مهم موجود در خوناب، فیبرینوژن است که مسئول انعقاد خون و کمک به جلوگیری از خونریزی است. فیبرینوژن که با عنوان «فاکتور شماره یک انعقاد خون» (Coagulation Factor I) نیز شناخته میشود، کمپلکسی گلیکوپروتئینی است که در کبد تولید میشود و همیشه در خون مهرهداران وجود دارد. در صورتی که یک بافت یا رگ خونی در بدن متحمل آسیب شود، فیبرینوژن توسط ترومبین طی یک واکنش آنزیمی تبدیل به فیبرین میشود که نتیجه نهایی آن تشکیل لخته خون در محل آسیبدیده است.
گستره طبیعی میزان فیبرینوژن موجود در پلاسمای خون افراد در محدوده ۲ الی ۴ گرم بر لیتر یا ۲۰۰ الی ۴۰۰ میلیگرم بر دسیلیتر است. در صورتی که تمایل به کسب اطلاعات بیشتر و بهتر در مورد روند انعقاد خون و فاکتورهای انعقادی دارید، مطالعه مطلب «انعقاد خون چیست؟ – توضیح مراحل و عوامل به زبان ساده» از مجله فرادرس را به شما پیشنهاد میدهیم.

ترانسفرین
«ترانسفرین» (Transferrin) مهمترین حامل آهن در خون است. این پروتئین، آهن را به اندام مختلف مانند کبد، طحال و مغز استخوان منتقل میکند. با توجه به اهمیت بسیار زیاد آهن در مسیرهای متابولیسمی و فرآیندهای فیزیولوژیک بدن، حفظ هومئوستازی آهن یکی از مواردی است که اثر قابل توجهی بر سلامت عمومی بدن دارد.
ترانسفرین یکی از گلیکوپروتئینهای موجود در پلاسما است که تمایل بالایی به اتصال به یونهای فریک دارد؛ به همین دلیل، سطح آهن آزاد در بدن بسیار کم است. اتصال این پروتئین به آهن باعث شده است که آن را به عنوان مهمترین منبع ذخیره فریک بشناسیم و در صورتی که سطح آن در خون کاهش یابد، متوجه شویم که بدن درگیر کمبود آهن است.
فاکتورهای انعقادی و مهارکنندهها
فاکتورهای انعقادی از دیگر انواع پروتئینهایی هستند که در پلاسمای خون وجود دارند و از خونریزی بیش از حد جلوگیری میکنند. وجود این فاکتورها در خون ضروری است، زیرا در هنگام آسیبهای مویرگی این پروتئينها از طریق واکنشهای پیدرپی فعال شده و در تشکیل لخته خون همکاری میکنند. برای تولید بعضی از این فاکتورهای خونی، کبد از ویتامین K استفاده میکند، بنابراین منشا فاکتورهای انعقادی که در ادامه نام میبریم و در خوناب حضور دارند، کبد است.
- فاکتور ۲
- فاکتور ۷
- فاکتور ۹
- فاکتور ۱۰
«پروتئينازهای مهارکننده پلاسما» (Plasma Proteinase Inhibitors) نیز دسته دیگری از پروتئینهای حاضر در خوناب هستند که وظیفه آنها تنظیم فرآیند انعقاد خون است.
پروتئینهای کمپلمان
پروتئینهای کمپلمان نیز دستهای دیگر از پروتئینهای موجود در پلاسما هستند که در ایمنی ذاتی و واکنشهای التهابی ایفای نقش میکنند. این واکنشها پاسخ بدن به ترکیبات عفونی است که وارد بدن شدهاند و باید برای محافظت از سلامت بدن، به سرعت با آنها مبارزه کرد.
الکترولیتها
الکترولیتها برای پایهایترین فعالیتهای حیاتی بدن ضروری هستند و پلاسما مسئول رساندن آنها به نقاط مختلف بدن است. الکترولیتهای مورد نیاز بدن انسان از طریق غذا و مایعات جذب میشوند و بهم خوردن تعادل آنها میتواند باعث ایجاد اختلال یا از کار افتادن کامل فعالیتهایی شود که برای ادامه حیات سلولها و به طور کلی بدن ضروری هستند. خوناب مملو از الکترولیتهای مختلف است که چند مورد زیر از مهمترین انواع الکترولیتهای پلاسما به حساب میآیند.
- سدیم
- پتاسیم
- کلسیم
- منیزیم
- فسفر
- اوره
- کلرید
- بیکربنات
- کراتینین
اهمیت و فعالیت بعضی از این یونها بیش از باقی موارد است، بنابراین بخشهایی مجزا را به هر یک اختصاص میدهیم تا اطلاعات بیشتری در مورد نقش آنها به دست آوریم.

سدیم
سدیم فراوانترین یون موجود در پلاسمای خون است و نقش مهمی نیز در تعیین اسمولاریتی پلاسما دارد. سدیم یکی از مهمترین یونهای موجود در مایعات خارج از سلول است، در حقیقت نقش بعضی یونها در سلولها و بعضی یونها در خارج از سلولها پر رنگتر است. سدیم مسئول حفظ حجم مایع خارج سلولی و تنظیم پتانسیل غشایی سلولها نیز هست.
شایعترین اختلال در میان اختلالات مربوط به الکترولیتها، «هیپوناترمی» (Hyponatremia) که به سطح سدیم خون مرتبط است. هنگامی که سطح سدیم سرم به حدی افت کند که کمتر از ۱۳۵ میلیمول بر لیتر باشد، بدن درگیر هیپوناترمی شده است. هیپوناترمی میتواند علائمی عصبی ایجاد کند، بنابراین میتوان در بیماران درگیر با هیپوناترمی علائمی مانند سردرد، گیجی، تهوع و هذیان را مشاهده کرد. در صورتی که سطح سدیم بیشتر از ۱۴۵ میلیمول در لیتر باشد، شاهد بروز علائم «هایپرناترمی» (Hypernatremia) هستیم که در ادامه با آنها آشنا میشویم.
- تندنفسی یا «تاکیپنه» (Tachypnea)
- اختلال خواب
- خستگی
پتاسیم
پتاسیم به طور معمول یون درونسلولی است و حضور آن در درون سلولها پررنگتر از مایع خارجسلولی و پلاسما است، اما با این وجود باید میزان مشخصی از این یون در پلاسما وجود داشته باشد تا هومئوستازی یونها بر هم نخورد. در صورتی که میزان پتاسیم سرم کمتر از ۳٫۶ میلیمول بر لیتر باشد، شرایطی به وجود میآید که آن را با عنوان «هیپوکالمی» (Hypokalemia) توصیف میکنیم. هیپوکالمی که به معنی کاهش پتاسیم خون است، میتواند باعث ضعف عمومی بدن شود.
از اصطلاح «هایپرکالمی» (Hyperkalemia) نیز در هنگام افزایش پتاسیم استفاده میکنیم. با گذر سطح پتاسیم پلاسما از مرز ۵٫۵ میلیمول بر لیتر، هایپرکالمی رخ میدهد که منجر به آریتمی قلبی میشود، اما علائم دیگری نیز میتوانند جزو نشانههای هایپرکالمی دستهبندی شوند که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
- گرفتگیهای عضلانی
- ضعف عضلانی
- «رابدومیولیز» (Rhabdomyolysis) یا تخریب بافت ماهیچهای
- «میوگلوبینوری» (Myoglobinuria) یا حضور میوگلوبین در ادرار

کلسیم
کلسیم در فعالیتهای فیزیولوژیک متفاوتی ایفای نقش میکند که در ادامه آنها را نام میبریم.
با توجه به اهمیت هر یک از این نقشها میتوان متوجه شد که جذب کلسیم از رژیم غذایی برای حفظ سلامت بدن ضروری است، بنابراین میزان جذب کلسیم در دستگاه گوارش تحت تاثیر فعالیت هورمونی فرم فعال ویتامین دی است. هورمون پاراتیروئيد نیز ترشح کلسیم در لوله پیچخورده دور نفرونهای کلیوی را تنظیم میکند، از سویی دیگر کلسیتونین با اثرگذاری بر استخوانها باعث افزایش برداشت کلسیم توسط استخوانها از خون میشود و به این ترتیب شاهد کاهش سطح کلسیم خون هستیم. این فعالیتهای هورمونی دلیلی واضح برای میزان اهمیت سطح کلسیم خوناب هستند.
کاهش کلسیم پلاسما با عنوان «هیپوکلسمی» (Hypocalcemia) و افزایش این یون با عنوان «هایپرکلسمی» (Hypercalcemia) توصیف میشود. در صورتی که میزان کلسیم خون کمتر از ۸٫۸ میلیگرم بر دسیلیتر باشد، بدن درگیر هیپوکلسمی و اگر بیشتر از ۱۰٫۷ میلیگرم بر دسیلیتر باشد، درگیر هایپرکلسمی شده است.
بیکربنات
تعیین وضعیت اسید-باز خون برعهده یون بیکربنات است. کلیهها پیوسته در حال تنظیم سطح بیکربنات خون هستند تا تعادل اسید و باز خون حفظ شود، بنابراین بسیاری از اختلالات کلیه میتوانند منجر به عدم تعادل متابولیسم بیکربنات شوند که نتیجه نهایی آن افزایش سطح بیکربنات بدن خواهد بود.
منیزیم
منیزیم یکی دیگر از کاتیونهایی است که فعالیت آن درون سلول بیش از بیرون سلول است و سطح آن برای فعالیت ماهیچهها، نورونها و اکثر سلولهای بدن بسیار مهم است. در صورتی که سطح این یون در پلاسما کمتر از ۱٫۴۶ میلیگرم بر دسیلیتر باشد، بدن درگیر «هیپو منیزیمی» (Hypomagnesemia) میشود که عملکرد بسیاری از اندامها را تحت تاثیر قرار میدهد.
کلرید
کلرید آنیونی است که همیشه میتوان آن را در مایع خارج سلولی مشاهده کرد. کلیهها مسئول تنظیم سطح کلرید سرم نیز هستند. در طی فیلتراسیون گلومرولی، بیشتر کلریدها از پلاسما خارج و وارد لوله نفرونها میشوند اما در لولههای پیچ خورده دور و نزدیک این یون به خون بازگردانده میشود.
فسفر
فسفر یکی دیگر از کاتیونهایی است که در مایع خارج سلولی حضوری پررنگ دارد اما باید به این نکته اشاره کرد که ۸۵ درصد تمام فسفر بدن در استخوانها و دندانها به شکل هیدروکسیآپاتیت در آمده است و ۱۵ درصد باقیمانده در بافتهای نرم مورد استفاده قرار می گیرد.
مواد مغذی
مواد مغذی هنگام عبور جریان خون از روده یا اندامهای دیگر وارد پلاسما میشوند تا به سلولها و بافتهای مختلف بدن منتقل شوند. از جمله مواد مغذی موجود در پلاسما میتوان به موارد زیر اشاره کرد.

هورمونها و آنزیمها
دیگر ترکیباتی که در حین بررسی محتویات خوناب با آنها روبهرو میشویم، هورمونها و آنزیمهای مختلف هستند. هورمونها پس از تولید در غدد درونریز به جریان خون ترشح میشوند و به کمک آن به اندام و سلولهای هدف خود میرسند. روش انتقال هورمونها در خون به ماهیت شیمیایی آنها وابسته است. در حقیقت ساختار شیمیایی هورمونها به ما این امکان را میدهد که آنها را در دو گروه زیر دستهبندی کنیم.
- هورمونهای محلول در آب: این هورمونها با توجه به ماهیت آبدوست خود، به سادگی در پلاسما و جریان خون حرکت میکنند.
- هورمونهای محلول در چربی: هورمونهای استروئیدی برای جابهجایی توسط خون نیاز دارند تا به حاملهای خاصی متصل شوند، زیرا این مولکولها نامحلول در آب هستند.
«پروتئینهای حامل» (Carrier Proteins) که جزو پروتئینهای پلاسما به حساب میآیند، با اتصال به هورمونها از آنها در حین جابهجایی در رگهای خونی محافظت میکنند و به این ترتیب شاهد افزایش پایداری هورمونها در خون هستیم. از سوی دیگر، پلاسما با توجه به آن که ۹۰ درصد ساختار آن را آب تشکیل داده است، به عنوان حامل هورمونهای محلول در آب نیز شناخته میشود.
آنزیمهای متعددی در پلاسما وجود دارند که آنها را میتوان در دو گروه جای داد.
- «آنزیمها دارای عملکرد» (Functional enzyme): این آنزیمها همواره در پلاسما حضور دارند، زیرا محل فعالیت آنها خون است. از جمله این آنزیمها میتوان به «لیپوپروتئین لیپاز» (lipoprotein lipase)، «سودوکولین استرآز» (Pseudocholinestrase) و آنزیمهای فرآیند انعقاد خون اشاره کرد.
- «آنزیمهای فاقد عملکرد» (Non functional enzymes): این دسته از آنزیمها عملکرد فیزیولوژیک مشخصی در خون ندارند و از تخریب طبیعی گلبولهای قرمز، گلبولهای سفید و سایر سلولها ناشی میشوند.
آسیبهای بافتی که در اثر جراحت یا بیماری ایجاد میشوند، گاهی باعث افزایش سطح آنزیمهای فاقد عملکرد در پلاسما میشوند، به همین دلیل به کمک اندازهگیری میزان حضور این آنزیمها در پلاسما میتوان بعضی بیماریها را تشخیص داد.
ترکیبات نیتروژندار
ترکیبات زائد نیتروژندار مانند اوره، حاصل تجزیه ترکیبات مختلفی در بدن هستند و باید توسط کلیهها دفع شوند، به همین دلیل سلولهای مختلف این ترکیبات را دفع میکنند تا وارد پلاسمای خون شوند و به کمک پلاسما به کلیه برسند.
گازهای محلول
در بررسی ترکیبات پلاسما با گازهای اکسیژن و کربن دیاکسید که به صورت محلول در آمدهاند نیز مواجه میشویم. میزان اکسیژن و کربن دیاکسیدی که به طور مستقیم توسط پلاسما جابهجا میشوند، بسیار کمتر از روشهای دیگری است که در بدن برای جابهجایی این مولکولها وجود دارد. اکسيژن به طور عمده به کمک هموگلوبین موجود روی گلبولهای قرمز منتقل میشود و بخشی از کربن دیاکسید نیز به کمک همین مولکول منتقل میشود.
کربندیاکسید موجود در خوناب به عنوان یکی از مواد زائد سلولی که باید از بدن دفع شود، وارد پلاسما میشود تا به ریهها برده شود. به طور کلی کربن دیاکسید از طریق روشهای مختلفی دفع میشود که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
- یونهای هیدروژن کربنات: حدود ۸۵ درصد کربن دیاکسید به این شکل منتقل میشود.
- کربن دیاکسید محلول در پلاسما: حدود ۵ درصد کربن دیاکسید بدون تبدیل شدن به یون هیدروژن کربنات وارد پلاسما میشود تا به ریهها منتقل شود.
- متصل به هموگلوبین: حدود ۱۰ درصد کربن دیاکسید نیز به شکل متصل به هموگلوبین به عنوان «کربامینوهموگلوبین» (Carbaminohaemoglobin) منتقل میشود.
منشأ پلاسما یا خوناب چیست؟
نمیتوان گفت که پلاسما تنها توسط یک اندام ساخت میشود، در حقیقت پلاسما زمانی شکل میگیرد که آب وارد شده به بدن با الکترولیتهای جذب شده در سیستم گوارشی، مخلوط میشود، اما منشا پروتئینهای موجود در خوناب را میتوان اندام یا نواحی خاصی از بدن دانست که در ادامه با آنها آشنا میشویم.
با مخلوط شدن این پروتئینها در مایعی که غنی از الکترولیتها است، خوناب یا پلاسما تولید میشود؛ بنابراین هیچ اندامی به طور خاص مسئول ساخت پلاسمای خون نیست.
فعالیت پلاسمای خون چیست؟
پلاسما به عنوان بخش مایع خون، فعالیتهای متعددی را برعهده دارد که بسیاری از آنها با فعالیتهای خون همپوشانی دارند. در ادامه با فعالیتهای پلاسما آشنا میشویم.
- انعقاد خون: فیبرینوژن نقشی کلیدی در انعقاد خون بازی میکند و همراه با دیگر فاکتورهای انعقادی مانند ترومبین و فاکتور ۱۰ در هنگام خونریزی فعال شده و به تشکیل لخته خون کمک میکند.
- دفاع سیستم ایمنی: ایمونوگلوبینها و آنتیبادیها در پلاسما وظیفه دفاع از بدن در برابر باکتریها، ویروسها، قارچها و آغازیان را برعهده دارند.
- حفظ فشار اسمزی: به دلیل حضور پروتئینهایی مانند آلبومین، فشار اسمزی کلوئیدی پلاسما در محدوده ۲۵ میلیمتر جیوه حفظ میشود که این میزان فشار پلاسما برای بسیاری از فعالیتهای بدن مانند فعالیت نفرونها اهمیت زیادی دارد.
- تغذیه: انتقال مواد مغذی مانند گلوکز، آمینواسیدها، لیپیدها و ویتامینها بر عهده پلاسما است. در اصل این مواد از دستگاه گوارش جذب میشوند تا به بخشهای دیگر بدن منتقل شده و به عنوان سوخت مورد نیاز سلولها استفاده شوند.
- تنفس: جابهجایی گازهای تنفسی نیز یکی از وظایف پلاسما است، منظور از این مورد این است که اکسیژن باید از ریه به سمت اندامهای مختلف برده شود و کربن دیاکسید تولید شده توسط سلولها به ریه منتقل شود تا از بدن خارج شود.
- دفع مواد زائد: خون محصولات زائد نیتروژنداری که طی متابولیسم سلولهای مختلف تولید شدهاند را حمل میکند و به کبد، کلیهها، ریهها و پوست منتقل میکند تا با استفاده از روشهای دفع مختص هر اندام، این مواد از بدن دفع شوند.
- انتقال هورمونها: هورمونها ترکیبات شیمیایی هستند که محل تولید آنها با محل اثر آنها متفاوت است، بنابراین سلولهای تولیدکننده هورمونها، این مولکولها را به خون آزاد میکنند تا با استفاده از جریان خون به اندام هدف برسند.
- تنظیم تعادل اسید و باز: پروتئينهای پلاسما در حفظ تعادل اسید و باز نیز نقش دارند. در حقیقت این پروتئینها مانند یک عامل بافری عمل میکنند و در برابر تغییرات شیمیایی مقاومت میکنند تا pH خون در مقداری مشخص باقی ماند.
- تنظیم دمای بدن:از طریق حفظ تعادل میان میزان از دست دادن و کسب گرما، دمای بدن تنظیم میشود.
- نقش در «سرعت رسوب گلبول قرمز» (Erythrocyte Sedimentation Rate | ESR): فیبرینوژن یکی از پروتئینهای فاز حاد است که میزان آنها در خون در شرایط التهابی حاد افزایش مییابد و در افزایش سرعت رسوب گلبولهای قرمز نیز اثرگذار است.

کمبود پلاسمای خون چیست؟
در صورت کاهش حجم پلاسمای خون، شرایط را با اصطلاح «هیپوولمی» (Hypovolemia) توصیف میکنیم. کاهش غیرطبیعی مایع خارجسلولی میتواند دو دلیل داشته باشد.
- از دست دادن نمک و آب
- کاهش حجم خون
نکتهای که در مورد هیپوولمی باید همواره به یاد داشت این است که این شرایط با کاهش مایع خارج سلولی مرتبط است و نباید آن را با کم آبی بدن اشتباه گرفت. دلایل رخ دادن هیپوولمی را میتوان در دو دسته گروهبندی کرد.
- هیپوولمی مرتبط با عملکرد کلیه
- هیپوولمی غیرمرتبط به کلیه
در هیپوولمی مرتبط با کلیه شاهد اختلال در عملکرد نفرونهای کلیوی هستیم. در این شرایط نفرونها سدیم و به دنبال آن آب را به شیوه معمول بازجذب نمیکنند و به این ترتیب پلاسما از دست میرود. از دیگر دلایل هیپوولمی که در دسته دلایل غیرمرتبط به کلیه جای میگیرند، میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم.
- از دست رفتن مایعات بدن: منشا این موضوع میتواند به دستگاه گوارش، پوست بدن یا سیستم تنفسی مرتبط باشد. به عنوان مثال مواردی مانند اسهال و استفراغ، تعریق شدید و سوختگی و تنفس سریع در این دسته جای میگیرند.
- تجمع مایعات در فضاهای خالی بدن: این موضوع ممکن است به دلایلی مانند انسداد روده، افزایش نفوذپذیری عروق، هیپوآلبومینمی، پانکراتیت حاد و از دست دادن خون بدن رخ دهد.
کمبود پلاسمای خون چه عوارضی دارد؟
در مراحل اولیه کاهش پلاسمای خون امکان دارد علائمی مانند سردرد، خستگی، ضعف، سرگیجه یا تشنگی تجربه شود. این علائم را نباید ساده انگاشت، زیرا درمان نشدن هیپوولمی یا کاهش سریع و بیش از حد مایعات پس از اتفاقاتی مانند خونریزی میتواند منجر به «شوک هیپوولمیک» (Hypovolemic Shock) شود.
جداسازی پلاسما از ترکیبات خون
اجزای سازنده خون، از جمله خوناب را میتوان با استفاده از دستگاهی به نام «گریزانه» یا «سانتریفیوژ» (Centrifuge) جدا کنید. شیوه کار این دستگاه به این صورت است که لوله آزمایشی حاوی خون را در جایگاه مخصوصی قرار میگیرد و سپس با سرعت بالایی چرخانده میشود. این چرخش اثری مشابه با گرانش دارد و به همین دلیل گلبولهای قرمز خون که وزن بالاتری نسبت به ترکیبات دیگر دارند، در پایین لوله رسوب میکنند.
در بالای گلبولهای قرمز، لایهای سفید رنگ تشکیل میشود که حاصل تهنشینی گلبولهای قرمز و پلاکتهای خون هستند. در بالای این لایه سفید رنگ نیز مایعی شفاف قرار خواهد گرفت که مربوط به پلاسما یا خوناب است و به این ترتیب پلاسما و ترکیبات محلول آن از سلولهای خونی جدا میشوند.

بیماریهای اثرگذار بر پلاسمای خون
شرایط جسمانی مختلف و بیماریهای گوناگونی میتوانند خوناب را تحت تاثیر قرار دهند، در ادامه چند مورد از آنها را معرفی میکنیم.
- بیماریهای نقص پروتئین مانند آمیلوئیدوز
- بیماریهای خونی مانند هموفیلی، بیماری فونویلبراند و کمبود فاکتورهای انعقادی
- بیماریهای نقص ایمنی مرتبط با کمبود پروتئینهای ایمنی در خون
- میلوما
در صورتی که پلاسما درگیر بیماری شود از بعضی نشانهها میتوان متوجه بروز مشکلی در پلاسمای خون شد، در ادامه خواهیم گفت که نشانههای ایجاد مشکل در خوناب چیست.
- استخوان درد
- ایجاد کبودی یا خونریزی به سادگی
- تپش قلب یا ریتم نامنظم قلب (آریتمی قلبی)
- ایمنی ضعیف و به تبع آن، ساده بیمار شدن
آزمایش پلاسمای خون
انواع مختلف آزمایش خون توانایی بررسی پلاسما و شناسایی مشکلات پیش آمده را دارند، اما به طور کلی آزمایشهای زیر برای سنجش پلاسمای خون متداول هستند.
- «آزمایش حجم خون» (Blood Volume Test)
- «بیوپسی مغز استخوان » (Bone Marrow Biopsy)
- «آزمایش شمارش کامل سلولهای خونی» (Complete Blood Count Test)
- «آزمایش هماتوکریت» (Hematocrit Test)
یادگیری خونشناسی با فرادرس
خون مایع تخصصیافته بدن است که در این مطلب از مجله فرادرس به یکی از اجزای سازنده آن، یعنی خوناب یا همان پلاسمای خون پرداختیم. با توجه به این که خون پیوسته در بدن در گردش است، شناخت ترکیبات خون، شناسایی تغییرات آن و تفسیر آزمایش خون در زیستشناسی و پزشکی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. اما تسلط به این موارد و تحلیل نتایج به دست آمده از آزمایشهای مختلف امری بسیار پیچیده و تا حدودی تخصصی به حساب میآید.
با توجه به این که علمآموزان حوزههای مختلف نیاز به تحلیل دادههای آزمایشهای خون و شناخت ساختار آن دارند، فرادرس فیلمهای آموزشی متنوعی تولید کرده است که با استفاده از آنها میتوانید ابتدا اطلاعات پایه حوزه خونشناسی را به دست آورید، سپس ضمن یاد گرفتن موارد تخصصی، شیوه تفسیر آزمایش خون را نیز بیاموزید. در ادامه لینک دسترسی به تعدادی از این فیلمهای آموزشی را در اختیار شما قرار میدهیم.
در بخش اول فیلم خونشناسی یک، روشهای تشخیص و درمان بیماریهای خونی بررسی میشود، در حالی که در بخش دوم این فیلم آموزشی، بیوشیمی و پاتولوژی بیماریهای خونی آموزش داده میشود. با تسلط بر این موارد، میتوان از خونشناسی دو استفاده کرد که به طور کامل اختلالات لکوسیتی را بررسی میکند.

اهدای پلاسمای خون چیست؟
دو روش برای اهدای پلاسما وجود دارد. در روش اول خون و در روش دوم فقط پلاسما اهدا میشود. اهدای پلاسما با اهدای خون در شیوه جداسازی پلاسما از خون و دریافت آن از بدن بیمار متفاوت است. در اهدای خون، خون فرد اهدا کننده از بازوی او استخراج شده و به طور مستقیم به کیسه خون منتقل میشود. محتویات این کیسه خون ممکن است پس از پایان یافتن پروسه اهدا خون، در آزمایشگاه جدا شوند یا خون به صورت مستقیم به فرد گیرنده تزریق شود.
در هنگام اهدای پلاسما به تنهایی، مشابه با فرآیند اهدای خون، سوزن خونگیری به سیاهرگ وارد میشود و پس از خروج خون به کمک سانتریفیوژ پلاسما جدا شده و به کیسه مخصوص منتفل میشود، سلولهای خونی و پلاکتها به کمک همان سوزن به گردش خون بدن باز میگردند و به این ترتیب تنها پلاسما جدا میشود.
پس از جداسازی پلاسما، باید آن را به مدت ۲۴ ساعت منجمد کرد؛ دلیل این کار حفظ فاکتورهای انعقادی و ایمونوگلوبولینها است. پلاسمای منجمد شده را تا یک سال پس از زمان اهدای آن میتوان استفاده کرد. در پلاسمای خون افرادی که گروه خونی AB دارند، هیچ آنتیبادی وجود ندارد و این موضوع باعث میشود که بتوان این پلاسما را به هر فردی با هر نوع گروه خونی تزریق کرد که مزیتی کلیدی در مواقع بحرانی است.
کاربرد پلاسمای اهدایی
پلاسمای اهدایی کاربردهای گوناگونی دارد که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره میکنیم.
- تزریق به افرادی که به دلایلی مانند سوختگی، شوک، تروما یا موارد اورژانسی دیگر به پلاسما نیاز دارند.
- انجام مطالعات تحقیقاتی برای توسعه داروها و درمانهای جدید.
- استفاده از پروتئینهای انعقادی برای کنترل خونریزی در افرادی که درگیر خونریزی شدید هستند.
- استفاده از پروتئینهای ایمنی که به درمان بیماریهایی مانند سرطان، آبله مرغان، سرخک، کزاز، نقص ایمنی، بیماریهای کلیوی، هپاتیت ب، اختلالات مغزی و پیوند مغز استخوان کمک میکنند.
با توجه به این موارد میتوان نتیجهگیری کرد که اهدای پلاسما اثرات زیادی در افزایش سلامت عمومی جامعه دارد.
جمعبندی
در این مطلب از مجله فرادرس یاد گرفتیم خوناب یا پلاسما بخش مایع خون است که برای افتراق آن از سلولهای خونی میتوان از دستگاه سانتریفیوژ استفاده کرد تا در نهایت به مایعی به رنگ زرد کمرنگ دست یافت که حاوی ترکیبات زیر است.
- آب
- پروتئينهای مختلف
- هورمونها و آنزیمها
- الکترولیتها
- مواد مغذی
- ترکیبات نیتروژندار
- گازهای محلول
با وجود آن که پروتئينهای پلاسما توسط اندامهای مختلف، به خصوص کبد ساخته میشوند؛ اما هیچ اندامی مسئول ساخت خوناب نیست. پلاسما با جذب آب در لوله گوارش و ترکیب شدن آن با الکترولیتها شکل میگیرد و به این ترتیب مایعی تشکیل میشود که بستری مناسب برای حرکت سلولهای خونی و دیگر ترکیبات فراهم میکند. پلاسما به دلیل ساختار خود فعالیتهای مهمی دارد که بسیاری از آنها را در حین بررسی فعالیتهای خون نیز مطرح میکنیم، بنابراین بخشی از وظایف پلاسما با وظایف خون همپوشانی دارند. در تمام فعالیتهایی که در ادامه نام میبریم خوناب ایفای نقش میکند.
- انعقاد خون
- دفاع سیستم ایمنی
- تنفس
- تغذیه
- حفظ فشار اسمزی
- دفع مواد زائد
- انتقال هورمونها
- تنظیم تعادل اسید و باز خون
- تنظیم دمای بدن
- سرعت رسوب گلبول قرمز
مرور این موارد به ما دلیل ضرورت اهدای پلاسمای خون را نشان میدهد که هم میتواند پس از اهدای خون از سلولهای خونی جدا شوند و هم به طور جداگانه اقدام به اهدای پلاسما کرد.
source