کتاب عربی، بهویژه کتاب عربی یازدهم، برای دانشآموزان رشته ادبیات و علوم انسانی اهمیت بسیاری دارد. کتاب عربی یازدهم انسانی ۷ درس دارد و هریک از درسهای آن نیز شامل برخی از مهمترین و کاربردیترین لغات زبان عربی هستند. در مطلبی که پیش رو دارید، تمامی این لغات را با معنی، همینطور با استفاده از مثالها و تمرینهای متنوع آموزش میدهیم. در این مطلب از مجله فرادرس، روشهای یادگیری لغات عربی یازدهم را نیز با مثال بررسی میکنیم. توجه داشته باشید که برای یادگیری بهتر لغات این مقطع، باید لغات عربی تمامی مقاطع قبلی را بهخوبی یاد گرفته باشید.

لغات عربی یازدهم انسانی
کتاب عربی یازدهم انسانی، مانند کتابهای عربی سایر مقاطع از دو بخش تشکیل میشود:
- بخشی از آن شامل قواعد عربی است و تمرینهایی را با محوریت همین قواعد به دانشآموزان ارائه میکند.
- بخش دیگر کتاب دربردارنده متنهایی است که لغات رایج عربی را آموزش میدهند.
در این مطلب، به سراغ همین لغات میرویم و آنها را درسبهدرس آموزش میدهیم. با خواندن مطلب پیش رو، مهمترین لغات عربی یازدهم انسانی را یاد میگیرید. درصورتیکه میخواهید قواعد این کتاب را هم یاد بگیرید، توصیه میکنیم از فیلم آموزش عربی زبان قرآن ۲ رشته ادبیات و علوم انسانی فرادرس کمک بگیرید. برای دسترسی به این فیلم آموزشی، روی لینک زیر کلیک کنید.
لغات درس اول عربی یازدهم انسانی
کلمات مهم درس اول از عربی یازدهم انسانی را در جدول زیر نشان دادهایم.
لغات درس اول | معنی |
اِسْتِهْلاک | مصرف کردن. |
أَنْفَع | سودمندتر، مفیدتر |
اِقْتِصاد | صرفهجویی |
مَشي | راه رفتن. |
آباء | پدران |
إِذَنْ | بنابراین |
أَنْکَر (مترادف: أَقْبَح) | زشتتر، زشتترین |
تَرَبَويّ | پرورشی |
جَبّار | ستمکار زورمند، اگر صفت خداوند باشد به معنی «توانمند» است. |
اِبْتِعاد | دوری |
حِمار (جمع: حَمیر) | خر |
خَدّ | گونه |
لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ. | با تکبّر رویت را برنگردان. |
فَخور (متضاد: مُتَواضِع) | فخرفروش |
کَهْرَباء | برق |
مُخْتال | خودپسند |
مُعْجَبٌ بِنَفْسِهِ. | خودپسند |
إِعْجاب بِِالنَّفْسِ. | خودپسندی |
عَزْمُ الْأُمورِ | کارهای مهم |
فَنّ (جمع: فُنون) | هنر |
قَیِّم | ارزشمند |
عَمود | ستون |
شَباب | جوانان |
لَـ | حرف تأکید به معنی «بیگمان» |
لِیَهْتَديَ | تا راهنمایی شود. |
مَرَحاً | شادمانه و با ناز و خودپسندی |
مُنْکَر | کار زشت |
أَفْضَل | برتر، برترین |
اِنْهَ | باز دار. |
دونَ دَلیلٍ | بدون دلیل |
أَغْلَیٰ | گرانتر، گرانترین |
أَوْسَط | میانهتر، میانهترین |
ناهي / ناهٍ (جمع: ناهونَ، ناهینَ، نُهاة). | بازدارنده |
نَماذِج (جمع: نَموذَج) | نمونه |
اُغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ. | صدایت را پایین بیاور. |
اِقْصِدْ | میانهروی کن. |
أَقِمْ | بر پای دار. |
أَقِمِ الصَّلاةَ. | نماز را بر پای دار. |
اوْمُرْ | دستور بده. |
تَعْمُرُ | عمر میکند، ماندگار میشود. |
یُقَدِّمُ | تقدیم میکند، پیش میفرستند. |
شَبَّهَ | تشبیه کرد. |
حَيَّ | بشتاب. |
غَلَبَتْ | چیره شد. |
أَهْدیٰ | هدیه کرد. |
ضَلَّ | گمراه شد. |
بَهائِم | چارپایان |
جادِلْ | بحث کن. |
مَیِّز | جدا و سوا کن. |
حَسَّنْتَ | نیکو کردی. |
مَطْبَعَة | چاپخانه |
ما یَلي. | آنچه میآید. |
ساءَ | بد شد. |
عَذَّبَ | عذاب داد. |
میزان | ترازو، ترازوی اعمال |
أَبْقیٰ | پایدارتر |
لِأُتَمِّمَ | تا کامل کنم. |
زَمیل (جمع: زُمَلاء) | همکار، همکلاسی |
مَتْجَر | مغازه، فروشگاه |
سِعْر (أَسْعار) | قیمت |
نَوعیَّة | جنس |
تَخْفیض | تخفیف |
أَرْخَص | ارزانتر |
غالیَة | گران |
رُکوب | سواری |
قَنْبَر | غلام |
سَبَّ / یَسُبَّ | دشنام داد / دشنام میدهد. |
مَهْلاً | آرام باش. |
شاتِم | دشنامگو |
دَعْ مُهاناً. | خوار کن. |
تُسْخِطِ | خشمگین کردن. |
صَمْت | خاموشی |
عَوقِب | کیفر شد. |
رُبَّ | چه بسا. |
أَبْلَغ | رساتر |
أَثْقَل | سنگینتر |
سامِع | شنونده |
سَکینَة | آرامش |
فِضَّة | نقره |
مُمَرِّضَة | پرستار |
مَرَح | تکبّر |
نکته: کلمههایی که بر وزن «أَفْعَل» ساخته شده باشند، بهصورت «صفت + تر» ترجمه میشوند. (مانند: «أَبْلَغ» به معنی «رساتر»)

لغات درس دوم عربی یازدهم انسانی
برای یادگیری لغات مهم درس دوم از عربی دهم انسانی، به جدول زیر دقت کنید.
لغات درس دوم | معنی |
حَبیب (جمع: أَحِبَّة) | یار |
بَدیع | نو |
بُعْد (متضاد: قُرْب) | دوری |
رُفات | استخوان پوسیده |
مَرْء | انسان |
رَکْب | کاروان شتر، اسبسواران |
شَهْد | عسل |
عادي، عادٍ (جمع: عُداة) | تجاوزگر، دشمن |
عَدوّ (متضاد: صَدیق) | دشمن |
عَجین | خمیر |
عَشیَّة | آغاز شب، شامگاه |
غَداة | آغاز روز، صبحگاه |
فَلاة (جمع: فَلَوات) | بیابان |
کَأْس | لیوان، جام |
مُجَرَّب | آزموده |
مَحْمِدَة (جمع: مَحامِد) | ستایش |
مَصانِع | کارخانهها، انبارهای آب در بیابانها |
مَلیح | بانمک |
تَلْمیع | نام نوعی آرایه ادبی، درخشان کردن. |
مُلَمَّع | درخشان، نام نوعی قالب شعری |
مَمْزوج (مترادف: مَخْلوط) | در هم آمیخته. |
وُدّ (مترادف: عَداوَة) | عشق و دوستی |
وُکْنَة (جمع: وُکَنات) | لانه |
آتي | آینده، در حال آمدن. |
أَدْنو | نزدیک میشوم. |
أَرْجو | امید دارم. |
أَسْتَغیثُ | کمک میخواهم. |
تَرْضیٰ | خشنود میشوی. |
تَشاءُ | میخواهد. |
شاءَ (مترادف: أَرادَ، طَلَبَ) | خواست. |
تُمَرِّرُ | تلخ میکنی. |
تَهیمُ | تشنه و سرگردان میشود. |
جَرَّبَ | آزمایش کرد. |
حَتّیٰ یَذوقَ | تا بچشد. |
حَلَّتْ | فرو آمد، حل کرد. |
سَلْ، اِسأَلْ | بپرس. |
شَکَوْتُ. | گلایه کردم. |
إِنْ شَکَوْتُ. | اگر گلایه کنم. |
شَمَمْتَ. | بوییدی. |
إِنْ شَمَمْتَ. | اگر ببویی. |
قَدْ تُفَتَّشُ | گاهی جستوجو میشود. |
نُحْنَ | شیون کردند. |
وَصَفْتُ | وصف کردم. |
هَجَرْتَ | جدا شدی، جدا ساختی. |
إِناء | ظرف |
دابَّة (جمع: دَوابّ) | جنبندگان، چارپایان |
بِرّ | نیکی |
صَدوق | راستگو |
مًصادَقَة | دوستی کردن. |
إِیّاکَ | تو را، بپرهیز. |
آثَرَ | برگزید. |
یَضُرُّ | زیان میرساند. |
مُعین | یاریرساننده |
یُبَعِّدُ | دور میکند. |
یُقَرِّبُ | نزدیک میکند. |
لَمْ یَقُلْ. | نگفت. |
اِتَّخِذْ | بگیر. |
أَنْشَدَ | شعر سرود. |
دُموع | اشکها |
مَضَی | گذشت. |
طَیْر | پرنده |
ضوء | نور، روشنایی |
یُنْتِجُ | تولید میکند. |
فَهّامَة | بسیار فهمیده |
حَدّاد | آهنگر |
فَتّاحَة | در بازکن |
نَظّارَة | عینک |
أَمّارَة | بسیار امر کننده. |
غُصون | شاخهها |
الشَّتاء | زمستان |
عَلّام | بسیار دانا |
مُرْسَل | فرستاده، پیامبر |
اِصطِفاف | صف |
صَباحيّ | صبحگاهی |
أَشْتَغِل | کار میکنم، مشغول به کار هستم. |
با دقت به نکتههای زیر، لغات درس دوم عربی یازدهم انسانی را بهتر میآموزید:
- کلمههایی که بر وزن «مَفاعِل» ساخته شده باشند، معمولاً جمع مکسر هستند. (مانند: «مَحامِد» به معنی «ستایشها»)
- اسمهای مفعول عربی، در زبان فارسی بهصورت صفت مفعولی ترجمه میشوند. (مانند: «مُجَرَّب» به معنی «آزموده»)
در دومین درس از عربی یازدهم انسانی، مبحث اسمهای فاعل آموزش داده شده است. اسمهای فاعل نوعی کلمه مشتق به شمار میآیند و از ساختار ویژهای برخوردارند. برای آشنایی با قواعد این مبحث میتوانید از فیلم آموزش صرف ۲ فرادرس کمک بگیرید.

لغات درس سوم عربی یازدهم انسانی
در جدول زیر، لغات درس سوم از عربی یازدهم انسانی را آموزش دادهایم.
لغات درس سوم | معنی |
أَسْفَل (متضاد: أَعْلیٰ) | پایین، پایینتر |
جِذْع (جمع: جُذوع) | تنه |
جَناح (جمع: أَجْنِحَة) | بال |
جَناحَیْهِ | دو بال او |
حَیّة (جمع: جمع: حَیّات) | مار |
دِماغ | مغز |
ذَیْل (جمع: أَذْیال) | دُم |
ذَنْب | دُم |
رِمْل (جمع: رِمال) | ماسه |
زَعْنَفَة (جمع: زَعانِف) | باله ماهی |
زَقْزاق | مرغ باران |
شِمال (مترادف: یَسار) | چپ |
یَمین | راست |
طَنّان، اَلطّائِرُ الطَّنّانُ | مرغ مگس |
طَنین | صدای زنگ، صدای بال پرنده و… |
غِشاء | پرده، پوشش جانوران و گیاهان، پَر، پوست و… |
فَم (جمع: أَفْواه) | دهان |
قَفْزَة | پرش |
مِظَلَّة | چتر |
مُنْتَصَف | نیمه |
نَسیج | بافت، بافت پیوندی |
نَقّارُ الْخَشَبِ | دارکوب |
اِنْطِلاق | به حرکت درآمدن. |
تَحْرُقُ | میسوزاند. |
تَدْري | میدانی. |
دَرَی (مترادف: عَلِمَ) | دانست. |
تَصیدُ | شکار میکند. |
تَفَکَّرَ | اندیشید. |
ما مِنْ | هیچ نیست. |
ما مِنْ دابَّةٍ. | هیچ جنبندهای نیست. |
یَنْقُرُ | نوک میزند، کلیک میکند. |
نَقْر | نوک زدن. |
یُحْدِثُ | پدید میآورد. |
یَسْتَریحُ | استراحت میکند. |
یَطیرُ | پرواز میکند. |
یَنْتَهي | به پایان میرسد. |
حَسْب | بس، کافی |
یَتَوَکَّلْ | توکل کند. |
سَلام | سخن آرام |
خاطَبَ | خطاب کرد. |
یُثَبِّت | استوار میکند. |
ما تُقَدِّموا | هرچه را از پیش بفرستید. |
اَلْمُباراة | مسابقه |
اَلْهَدَف | گُل |
کِلا | هر دو |
اَلْحَکَم | داور |
اَلْمَرْمیٰ | دروازه |
حارِس الْمَرْمیٰ | دروازهبان |
اَلْمُتَفَرِّج | تماشاچی |
تَعادَلَ | برابر شد. |
أَتَذَکَّرُ | به یاد میآورم. |
أَنْ یَمتَلِئَ | که پُر شود. |
یُعْجِبُني | مرا به شگفت میآورَد، خوشم میآید. |
اَلتَّسَلُّل | آفساید |
سَیُسَجِّلُ | ثبت خواهد کرد. |
اَلْبَطْن | شکم |
اَلْفَریسَة | طعمه، شکار |
اَلطُّنّ | تن |
اَلْحوت | نهنگ |
یُعَدُّ | به شمار میرود. |
اَلْمَلایین | میلیونها |
لَهَجات | لهجهها |
إِنْ تُحاوَلْ | اگر تلاش کنی. |
شاطِئ | ساحل |
عَلَی الأَقَلِّ | حداقل |
یَقْفِزُ | میپرد. |
یَحْصُدَ | درو میکند. |
مَلْعَب | ورزشگاه |
ریاضيّ | ورزشی |
کُرَةِ القَدَم | فوتبال |
فَریق | تیم، گروه |
أَقْویٰ | قویتر |
تَعالَ | بیا |
هَجْمَة | هجوم، حمله |
لاعِب | بازیکن |
عُشّ | شانه |
تُراب | خاک |
تَنْمو | رشد میکند. |
قِرْش | سگماهی |
حَیَّة | زنده |
یُقَدِّرُ | برآورد میکنند. |
یَبْتَدِيُ | شروع میکند. |
فُرْقاناً | تشخیص دادن حق از باطل. |
در درس سوم عربی یازدهم، علاوهبر لغات جدول بالا، جملههای شرطیه و قواعد آنها نیز آموزش داده شدهاند. اگر میخواهید در کنار لغات این درس، قواعد جملههای شرطیه و ارکان آنها را هم یاد بگیرید، به فیلم آموزش زبان قرآن ۲ رشته ادبیات و علوم انسانی فرادرس مراجعه کنید.
لغات درس چهارم عربی یازدهم انسانی
با دقت به جدول زیر، مهمترین لغات درس چهارم از عربی دهم انسانی را میآموزید.
لغات درس چهارم | معنی |
مُعَرَّب | عربی شده |
مِسْک | مُشک |
دَخیل | داخل شده |
دیباج | ابریشم |
مُفْرَدات | واژگان |
اِزْدادَ | افزایش یافت. |
مُنْذُ | از |
اِشْتَدَّ | شدت گرفت. |
اِشْتَقَّ | برگرفت. |
دُخول | ورود |
اِنْضِمام | پیوستن |
بَیَّنَ | آشکار کرد. |
بَضائِع | کالاها |
تَغَیَّرَ | دگرگون شد. |
دَوْر | نقش |
لا توجَدُ | یافت نمیشود، وجود ندارد. |
مُسْتَعیناً | به کمکِ … |
شارَکَ | شرکت کرد. |
زُجاجَة | شیشه |
عَصیٰ | سرکشی و طغیان کرد. |
نَطَقَ | بر زبان آورد. |
إِجابَة | پاسخ دادن. |
مِئات | صدها |
بِمَ | چرا؟ برای چه؟ |
أَفْراس | اسبها |
نَقَلَ | منتقل کرد. |
سُیّاح | گردشگران |
تِمْثال | مجسمه |
یَضُمُّ | در بر میگیرد. |
وَفْقاً لِـ | بر اساسِ |
اَلدُّرّيّ | درخشان |
اَلْمِشْکاة | چراغدان |
یُنْتَفَعُ | سود برده میشود. |
رَزَقَ | روزی داد. |
مُعارَضَة | مخالفت |
خُلَّة | دوستی |
تَشْتَهي | میخواهد، میل دارد. |
قائِمَةُ الثُّراتِ الْعالَميِّ. | لیست میراث جهانی |
حَرَج | حالت بحرانی |
فاتَ | از دست رفت. |
لَنْ تَنالوا | دست نخواهید یافت. |
برای اینکه لغات جدول بالا را بهتر یاد بگیرید، به نکتههای زیر دقت کنید:
- بسیاری از اسمهای مفعول عربی با استفاده از کلمه «شده» ترجمه میشوند. (مانند: «مُعَرَّب» به معنی «عربی شده»)
- مصدرهای عربی را میتوان با استفاده از ساختار «ریشه + ـَ ن» ترجمه کرد. (مانند: «اِنْضِمام» به معنی «پیوستن»)

لغات درس پنجم عربی یازدهم انسانی
مهمترین لغات درس پنجم از عربی یازدهم انسانی را در جدول زیر آوردهایم. معنای فارسی هرکدام از آنها را نیز بیان کردهایم.
لغات درس پنجم | معنی |
اِلْتِزام | پایبندی |
صاحِب (جمع: أَصْحاب) | دوست |
صَدیق (متضاد: عَدوّ) | دوست |
صَفْحَة | یک روی چیزی |
صَفَحاتُ الْوَجْهِ. | همه جای چهره |
طَنْطَنَة | بانگ، بانگ آرام نیایش |
مَعاصي | گناهان |
فَلْتَةُ اللِّسانِ | لغزش زبان از نیندیشیدن. |
فَلَتات | لغزشها |
أَنْقَذَ | نجات داد. |
کُلَّما | هرگاه |
نَجْدَة (مترادف: مُساعَدَة، نَصْر) | کمک |
أَخَذَ | شروع کرد. |
أَخَذَ یُنادي. | شروع کرد به صدا زدن. |
اِسْتَطاعَ | توانست. |
شِراء | خریدن |
أَسْرَعَ (مترادف: عَجِلَ) | شتافت. |
أَصْلَحَ (متضاد: أَفْسَدَ) | درست گرداند. |
أَضْمَرَ | پنهان کرد. |
اَخْفیٰ (متضاد: أَظْهَرَ) | پنهان کرد. |
اِلْتَفَتَ | توجه کرد. |
لَمْ یَلْتَفِتوا | توجه نکردند. |
أَنْکَرَ | انکار کرد، دروغ دانست. |
رَجاءً | لطفاً |
تَخَلَّصَ | رها شد. |
تَظاهَرَ بِـ | به … وانمود کرد. |
حَدَّثَ (مترادف: کَلَّمَ، تَکَلَّمَ) | سخن گفت. |
حَکیٰ | حکایت کرد. |
سَبَحَ | شنا کرد. |
عادَ (مترادف: رَجَعَ) | بازگشت، برگشت. |
کادَ بَغْرَقُ | نزدیک بود غرق شود. |
کَبُرَ (متضاد: صَغُرَ) | بزرگ شد. |
کَبُرَتْ خیانَةً. | خیانت بزرگی است! |
کَرَّرَ | تکرار کرد. |
صَرَخَ | فریاد زد. |
لا یَخْشَعُ | فروتنی نمیکند. |
لا تُرْفَعُ | بالا برده نمیشود، بالا نمیرود. |
لا تَشْبَعُ | سیر نمیشود. |
اَلشَّحْن | شارژ کردن. |
اَلشَّریحَة | سیمکارت |
أَنْ تَشْحَني | که شارژ کنی. |
اَلرَّصید | شارژ، اعتبار مالی |
سامِحیني | مرا ببخش. |
أَنتِ عَلَی الْحَقِّ. | حق با شماست. |
اَلسِّباحَة | شنا کردن. |
یُبْعَدُ | دور میکند. |
یُقَرِّبُ | نزدیک میکند. |
اَلاِحْتیال | فریبکاری |
لا تَغتَرّوا | فریب نخورید. |
لا تَسْتَشِرُ | با … مشورت نکن. |
بَرْنامَج | برنامه |
یَجُرُّ | میکِشد. |
لغات درس ششم عربی یازدهم انسانی
برای اینکه لغات درس ششم از عربی یازدهم انسانی را یاد بگیرید، کافی است به جدول زیر دقت کنید.
لغات درس ششم | معنی |
أَجْوَد | بخشندهتر، بخشندهترین |
أَسیر (جمع: أَسْریٰ) | اسیر |
أَهْل (مترادف: أُسْرَة) | خانواده |
خائِب | ناامید |
خَصْلَة (جمع: خِصال) | ویژگی |
سابِق | پیشتاز |
سَلام | آشتی |
صُلْح (متضاد: حَرْب) | آشتی، صلح |
شَدائِد | سختیها، گرفتاریها |
صَفيّ (جمع: أَصْفیاء) | برگزیده |
عِرْض (جمع: أَعْراض) | آبرو، ناموس |
لا تَزالُ | پیوسته |
مُضَر | نام قبیلهای است. |
عادَتْ | برگشت. |
مَکْرُمَة (جمع: مَکارِم) | بزرگواری |
مَکْروب | اندوهگین |
مُلْک | پادشاهی |
اُحْتُقِرَ | خوار شد. |
أَسَرَ | اسیر کرد. |
أَسْلَمَ | مسلمان شد، اسلام آورد. |
أَطْلَقَ | رها کرد. |
اِفْتَقَرَ | فقیر شد. |
ذَلَّ | خوار شد. |
رَدَّ | برگرداند. |
ضاعَ | تباه شد، گم شد. |
شَهادَة | مدرک |
فَکَّ | باز کرد، رها کرد. |
یَحْمي | پشتیبانی میکند. |
أَطْعَمَ | خوراک داد. |
یُطْعِمُ | خوراک میدهد. |
یَبْسُطُ | میگستراند. |
یُعینُ | کمک میکند. |
فَرْع | رشته |
وَثائِق | اسناد |
یُفَرِّجُ عَنِ الْمَکْروبِ. | اندوه غمگین را میزداید. |
بَنیْنا | ساختیم. |
یُؤْتي | میدهد. |
هاتِف | کسی که صدا میزند اما خودش دیده نمیشود. |
غُفاة | کسی که به خواب سبک فرو رفته است. |
هُبّوا | بیدار شوید. |
مُنیٰ | آرزوها |
کَفُّ الْقَدْرِ. | دست سرنوشت |
سَعَة | توانمندی |
ذو سَعَة | توانمند |
أَجْر (جمع: أُجور) | مزد |
وَلَدَ | به دنیا آورد، زایید. |
اَلْکُفُو | همتا |
الصَّمَد | بینیاز |
اَلْجَوع | گرسنگی |
آمَنَ | ایمان آورْد، ایمن کرد. |
لغات درس هفتم عربی یازدهم انسانی
در جدول زیر، مهمترین و کاربردیترین لغات عربی درس هفتم از عربی یازدهم انسانی را با معنی مشخص کردهایم.
لغات درس هفتم | معنی |
رَسّام | نقاش |
أَخیراً | سرانجام |
أَطْراف | دست، پا و سر |
أَطْرافُهُ الْأَرْبَعَةُ. | دستها و پاهایش |
أُعْجوبَة (جمع: أَعاجیب) | شگفتانگیز |
أَبْکَم، بَکْماء (جمع: بُکْم) | لال |
حروفُ الهِجاءِ | حروف الفبا |
حِزام (جمع: أَحْزِمَة) | کمربند |
حُمَّی | تب |
عامِل | کارگر |
جَدَّ | تلاش کرد، کوشش کرد. |
الشَّم | بویایی |
رَغْمَ | با وجودِ |
أَزْهار | شکوفهها |
شَلَل دِماغيّ | فلج مغزی |
أَصَمّ، صَمّاء (صُمّ) | کَر |
طَباشیر | گچ نوشتار |
أَعْمَی، عَمْیاء (جمع: عُمْي) | کور |
مُصابٌ بِـ | دچارِ |
مَعَ أَنَّ. | با اینکه … |
مُعَوَّق | معلول، جانباز |
هَزیمَة | شکست، شکست دادن. |
أُصیبَتُ | دچار شد. |
أَلْقیٰ | انداخت. |
أَلْقیٰ مُحاضَرَةً. | سخنرانی کرد. |
سَعیٰ (مترادف: جَدَّ، اِجْتَهَدَ، حاوَلَ) | تلاش کرد. |
واجَهَ | روبهرو شد. |
نَظَّفَ | تمیز کرد. |
اَلْمُخْضَرَّة | سرسبز |
آیات | نشانهها |
أَلَّفَ | به هم پیوست، همدل کرد. |
رُکّاب | مسافران، افرادی که سوار شدهاند. |
أَوْفوا | وفا کنید. |
اَلرَّوْح | رحمت |
نَتَمَنَّی | آرزو میکنیم. |
نَسْتَوْدِعُ | میسپاریم. |
نَلتَقي | دیدار میکنیم. |
درس آخر کتاب عربی یازدهم انسانی، بهجز لغاتی که در جدول بالا مشاهده میکنید، فعلهای ناقصه و قواعد آنها را نیز آموزش میدهد. با مشاهده فیلم آموزش زبان قرآن ۲ رشتههای تجربی و ریاضی فرادرس میتوانید این مبحث را بهطور کامل یاد بگیرید. فعلهای ناقصه یکی از موضوعهای مشترک کتابهای عربی یازدهم رشتههای تجربی، ریاضی و انسانی است.

آموزش قواعد عربی مقطع یازدهم در فرادرس
در بخشهای قبل، گفتیم که عربی یازدهم انسانی، علاوهبر لغات عربی، برخی از مهمترین قواعد این زبان را نیز آموزش میدهد. اگر بخواهید امتحانات مدرسه را با موفقیت پشت سر بگذارید و در آزمون کنکور هم بهترین عملکرد را داشته باشید، باید لغات و قواعد عربی را در کنار هم یاد بگیرید. با خواندن این مطلب، لغات آن را بهطور کامل یاد میگیرید اما برای یادگیری قواعد این کتاب، پیشنهاد دیگری داریم. میتوانید با مراجعه به فیلمهای آموزش زیر در فرادرس، قواعد عربی یازدهم را بهخوبی یاد بگیرید.
در فهرست بالا، فیلمهای آموزشی مربوط به رشتههای تجربی و ریاضی را هم میبینید اما نگران نباشید. در حقیقت، قواعد عربی رشتههای تجربی و ریاضی با رشته انسانی مشترک است. در مجموعه فیلمهای آموزشی زیر، قواعد تمامی مقاطع، همینطور روش ترجمه زبان عربی آموزش داده شده است. مشغول تحصیل در هر رشتهای که باشید، مشاهده مجموعههای آموزشی زیر برایتان سودمند خواهد بود:

مثال لغات عربی یازدهم انسانی
در بخشهای قبلی، لغات عربی یازدهم را به تفکیک هر درس یاد گرفتید. همچنین معنای فارسی آنها را نیز آموختید. برای اینکه کاربرد این لغات را بیاموزید، در این بخش، نحوه استفاده از آنها را با مثالهای متنوع نشان دادهایم. اگر میخواهید قواعد عربی یازدهم انسانی را نیز با مثال یاد بگیرید، توصیه میکنیم فیلم آموزش عربی زبان قرآن ۲ رشته ادبیات و علوم انسانی فرادرس را از لینک زیر تهیه کرده و مشاهده کنید.
مثال اول
«فَنٍّ» از لغات پرکاربرد عربی یازدهم انسانی است. کاربرد این واژه را در مثال زیر نشان دادهایم.
أَیِّ فَنٍّ تُفَضِّلُ؟
کدام هنر را ترجیح میدهی؟
مثال دوم
در مثال زیر، از لغات «مَیِّز» و «الْمُفْرَداتِ» استفاده شده است. این لغات از مهمترین واژگان عربی یازدهم به شمار میآید.
مَیِّز الْمُفْرَداتِ العَرَبیَّة.
واژگان عربی را جدا کن.
مثال سوم لغات عربی یازدهم انسانی
در مثال زیر، کاربرد لغت «المَتْجَرِ»، از لغات مهم عربی یازدهم را نشان دادهایم.
ماذا اِشْتَرَيْتَ مِنَ المَتْجَرِ؟
از مغازه چه چیزی خریدی؟
مثال چهارم
در کادر زیر، از لغات «رُفاتٌ» و «التُّرابِ» استفاده شده است. این لغات از واژگان کاربردی زبان عربی و کتاب عربی یازدهم به شمار میآیند.
یوجَدُ رُفاتٌ تَحْتَ التُّرابِ.
زیر خاک، استخوان پوسیده وجود دارد.
مثال پنجم
با دقت به مثالی که در ادامه آوردهایم، نحوه استفاده از لغت «الشَهْدُ» را بهخوبی یاد میگیرید.
الشَهْدُ مُفیدٌ لِلْصِحَّة جِدّاً.
عسل برای سلامتی بسیار مفید است.
مثال ششم لغات عربی یازدهم انسانی
جمله زیر، نحوه بهکارگیری لغت «مِظَلَّة»، از لغات مهم عربی یازدهم انسانی را نشان میدهد.
مِظَلَّتي مُلَوَّنٌ أَخْضَر أَحْمَر أَصْفَر.
چترم رنگارنگ است: آبی، قرمز، زرد.

مثال هفتم
در مثال زیر نشان دادهایم که چطور لغات عربی «نَقّارَ الْخَشَبِ» و «الغُصْنِ» را به کار ببرید.
رَأَیتُ نَقّارَ الْخَشَبِ عَلَی الغُصْنِ في الغابَةِ.
در جنگل، دارکوبی را روی شاخه درخت دیدم.
مثال هشتم
با دقت به مثالی که در کادر زیر آوردهایم، کاربرد یکی از لغات مهم عربی یازدهم انسانی، یعنی «اَلْحوتُ» را یاد میگیرید.
اَلْحوتُ أَکْبَرُ الحَیَوانِ في البَحْرِ.
نهنگ بزرگترین حیوان در دریا است.
مثال نهم لغات عربی یازدهم انسانی
با توجه به مثال زیر، معنای «یُعْجِبُني» و نحوه استفاده از آن را بهخوبی یاد میگیرید.
یُعْجِبُني المُعَلِّمُ الجَدیدُ.
از معلم جدید خوشم میآید.
مثال دهم
در این مثال، چگونگی استفاده از لغت «رَزَقَ» را مشخص کردهایم.
رَزَقَ اللهُ کُلَّ النّاسِ.
خداوند همه مردم را روزی داد.
مثال یازدهم
برای آشنایی بیشتر با معنای و کاربرد لغات «اَلْمِسْکُ» و «غاليٌّ» به مثال زیر دقت کنید.
اَلْمِسْکُ مُعَطَّرٌ و غاليٌّ.
مشک خوشبو و گرانقیمت است.
مثال دوازدهم
در کادر زیر، کاربرد دو لغت دیگر را از لغات عربی یازدهم انسانی نشان دادهایم.
هَلْ تَسْتَطیعُ أَنْ تُسْبِحَ؟
آیا میتوانی شنا کنی؟
هرگاه حرف «أَنْ» بر سر فعل مضارع قرار بگیرد، آن را منصوب میکند و فعل بعد از خود را بهصورت «فعل مضارع التزامی» درمیآورد. مثالی از این حالت را در کادر بالا مشاهده میکنید. فعلهای مضارع التزامی عربی و قواعد آنها را در مطلب «افعال مضارع التزامی در عربی» از مجله فرادرس آموزش دادهایم.
مثال سیزدهم لغات عربی یازدهم انسانی
با دقت به مثال زیر یاد میگیرید که چطور دو جمله پرکاربرد «سامِحیني» و «أَنتِ عَلَی الْحَقِّ» را به کار ببرید.
سامِحیني! أَنتِ عَلَی الْحَقِّ.
مرا ببخش! حق با شماست.
مثال چهاردهم
در مثال زیر نشان دادهایم که چطر میتوان با لغت عربی «أَهْلِ» جملهسازی کرد.
ما الْأَخْبارُ عَنِ أَهْلِکَ؟
چه خبر از خانوادهات؟
مثال پانزدهم
کاربرد لغت «شَمَمْتَ» را با توجه به مثالی که در ادامه آوردهایم، بهراحتی یاد میگیرید.
أَشَمَمْتَ عَطْرَ الأوْرادِ؟
آیا عطر گلها را بوییدی؟

مثال شانزدهم لغات عربی یازدهم انسانی
در ادامه، مثالی از کاربرد لغت «سِعْرُ» را مشاهده میکنید.
کَمْ سِعْرُ هذا الهاتِفِ؟
قیمت این تلفن چقدر است؟
مثال هفدهم
برای اینکه کاربرد لغت «یَقْفِزُ» را یاد بگیرید، به مثال زیر دقت کنید.
یَقْفِزُ العُصْفورُ مِنَ غُصْنٍ إلَی غُصْنٍ أُخْریٰ.
گنجشک از شاخهای به شاخه دیگری میپرد.
مثال هجدهم
لغت «أَجْوَدُ» از واژگان عربی یازدهم انسانی به شمار میآید. کاربرد آن را در مثال زیر مشخص کردهایم.
مَنْ أَجْوَدُ النّاسِ في رَأْیِکَ؟
از نظر تو، بخشندهترینِ مردم کیست؟
مثال نوزدهم لغات عربی یازدهم انسانی
عبارت پررنگ شده در مثال زیر، از عبارتهای مهم و کاربردی عربی یازدهم انسانی محسوب میشود.
مُدیرُ الشَّرِکَةِ أَلْقیٰ مُحاضَرَةً.
مدیر شرکت سخنرانی کرد.
مثال بیستم
جمله زیر مثال خوبی است که کاربرد لغت «حُمَّیٌ»، از واژگان عربی یازدهم انسانی را نشان میدهد.
کانَ عِندي حُمَّیٌ و کُنتُ شَعَرْتُ بِأَلَمٍ.
تب داشتم و درد زیادی احساس میکردم.
بهترین روش برای یادگیری لغات عربی یازدهم انسانی
در بخشهای قبلی، لغات عربی یازدهم انسانی را در اختیارتان قرار دادیم و معنای فارسی آنها را نیز آوردیم. قطعاً با نگاه گذری به بخشهای قبلی، این لغات را بهخوبی یاد نمیگیرید و با پشت سر هم حفط کردن آنها نیز نمیتوانید آنها را بهطور مؤثر یاد بگیرید. در این بخش میخواهیم بهترین و سریعترین روشهای یادگیری این لغات را آموزش بدهیم. با بهکارگیری این روشها، هم زمان کمتری را صرف یادگیری لغات میکنید و هم آنها را بهتر در ذهن خود ثبت میکنید. در فهرست زیر، عنوان این روشها را مشخص کردهایم:
- توجه به کلمههای مترادف
- توجه به کلمههای متضاد
- دقت به ساختار کلمهها
- پیدا کردن کلمههای همخانواده
- پیدا کردن موضوع مشترک بین کلمهها
در بخشهای بعدی، هریک از این روشها را با مثال آموزش میدهیم.
توجه به کلمههای مترادف
در زبان عربی، مثل هر زبان دیگری، لغات مترادف بسیاری وجود دارند. اگر لغات مترادف را بهطور همزمان و در کنار هم یاد بگیرید، انرژی کمتری را صرف یادگیری آنها میکنید. در واقع، یک معنی مشترک را برای دو یا چند لغت یاد میگیرید و با این روش، سرعت یادگیری خود را بالا میبرید. برخی از لغات مترادف عربی یازدهم انسانی را در جدول زیر آوردهایم.
لغات مترادف عربی یازدهم انسانی | |
مُخْتال = مُعْجَبٌ بِنَفْسِهِ. |
أَنْکَر
= أَقْبَح |
مَمْزوج
= مَخْلوط |
شاءَ
= أَرادَ |
شاءَ
= طَلَبَ |
ذَیْل
= ذَنْب |
صاحِب
= صَدیق |
أَضْمَرَ
= اَخْفیٰ |
حَدَّثَ
= کَلَّمَ |
حَدَّثَ
= تَکَلَّمَ |
أَهْل
= أُسْرَة |

توجه به کلمههای متضاد
برخی از کلمههای عربی، متضاد یکدیگر هستند. رابطه تضاد بین کلمهها موجب میشود آنها را راحتتر یاد بگیرید و راحتتر نیز به یاد بیاورید. البته به این منظور باید لغات متضاد را در کنار هم و بهطور همزمان بیاموزید. برخی از لغات متضاد عربی یازدهم انسانی را در جدول زیر آوردهایم.
لغات متضاد عربی یازدهم انسانی | |
فَخور (خودپسند)
≠ مُتَواضِع (فروتن) |
بُعْد (دوری)
≠ قُرْب (نزدیکی) |
عَدوّ (دشمن)
≠ صَدیق (دوست) |
عَشیَّة (آغاز شب، شامگاه)
≠ غَداة (آغاز روز، صبحگاه) |
وُدّ (دوستی)
≠ عَداوَة (دشمنی) |
یُبَعِّدُ (دور میکند.)
≠ یُقَرِّبُ (نزدیک میکند.) |
أَسْفَل (پایین، پایینتر)
≠ أَعْلیٰ (بالا، بالاتر) |
یَمین (راست)
≠ یَسار (چپ) |
بَیَّنَ (آشکار کرد.)
≠ أَضْمَرَ (پنهان کرد.) |
خُلَّة (دوستی)
≠ عَداوَة (دشمنی) |
صَدیق (دوست)
≠ عَدوّ (دشمن) |
صُلْح (آشتی)
≠ حَرْب (جنگ) |
أَسَرَ (اسیر کرد.)
≠ أَطْلَقَ (رها کرد.) |
دقت به ساختار کلمهها
در زبان عربی، ساختار کلمهها و روش ترجمه آنها با هم ارتباط مستقیم دارند. بهطور مثال، اسمهای مفعول عربی، در زبان فارسی بهصورت صفت مفعولی ترجمه میشوند. همینطور اسمهای فاعل در فارسی به صورت صفت فاعلی در ترجمه میشوند. در این بخش، برخی از این موارد را با جرئیات آوردهایم و روش ترجمه کردن آنها را نیز نشان دادهایم. مثالهایی که در ادامه میبینید، همگی از کتاب عربی یازدهم انسانی انتخاب شدهاند.
- اسمهایی که بر وزن «أَفْعَلْ» ساخته شدهاند، معمولاً بهصورت «صفت + تر» ترجمه میشوند. (مانند: «أَنْکَر» به معنی «زشتتر، زشتترین»)
- گاهی اسمهایِ بر وزن «أَفْعَل» بر «معلولیتها» دلالت دارند. (مانند: «أَبْکَم» به معنی «لال»)
- اسمهایی که انتهای آنها «يّ» دارد، بهصورت «صفت نسبی فارسی» ترجمه میشوند. (مانند: «تَرَبَويّ» به معنی «پرورشی»)
- ساختار «لِـ + فعل مضارع منصوب» بهصورت «تا + مضارع التزامی» ترجمه میشود. (مانند: «لِأُتَمِّمَ» به معنی «تا کامل کنم.»)
- ساختار «حَتّیٰ + فعل مضارع منصوب» بهصورت «تا + مضارع التزامی» ترجمه میشود. (مانند: «حَتّیٰ یَذوقَ» به معنی «تا بچشد.»)
- ساختار «قَدْ + فعل مضارع» بهصورت «گاهی + مضارع اخباری» یا «شاید + مضارع التزامی» ترجمه میشود. (مانند: «قَدْ تُفَتَّشُ» به معنی «گاهی جستوجو میشود.»)

- ساختار «لَمْ + فعل مضارع مجزوم» بهصورت «ماضی منفی» ترجمه میشود. (مانند: «لَمْ یَقُلْ» به معنی «نگفت»)
- ساختار «لَنْ + فعل مضارع منصوب» بهصورت «آینده منفی» ترجمه میشود. (مانند: «لَنْ تَنالوا» به معنی «دست نخواهید یافت.»)
پیدا کردن کلمههای همخانواده
در زبان عربی، همینطور در کتاب عربی یازدهم انسانی، لغات همریشه و همخانوادهای وجود دارد که اگر آنها را در کنار هم یاد بگیرید، بهتر میتوانید آنها را در ذهن خود ثبت کنید. لغات همخانواده کلمههایی هستند که ریشه مشترک دارند اما وزن آنها متفاوت است. این لغات از نظر معنایی به هم مرتبط هستند و اگر معنای یکی از آنها را بدانید، معنای سایر کلمههای همخانواده را میتوانید بهآسانی حدس بزنید. برخی از این لغات را در جدول زیر آوردهایم.
ریشه مشترک | لغات همخانواده عربی یازدهم |
نهی |
اِنْهَ (باز دار) ناهي / ناهٍ (بازدارنده) |
نکر | أَنْکَر (زشتتر، زشتترین)
مُنْکَر (کار زشت) أَنْکَرَ (انکار کرد، دروغ دانست.) |
جرب | مُجَرَّب (آزموده)
جَرَّبَ (آزمایش کرد.) |
صدق | صَدیق (دوست)
صَدوق (راستگو) مًصادَقَة (دوستی کردن) |
سبح | سَبَحَ (شنا کرد.)
اَلسِّباحَة (شنا کردن) |
با مشاهده فیلم آموزش صرف ۲ فرادرس، تشخیص کلمههای همخانواده و ساختار آنها برایتان آسانتر خواهد بود.
پیدا کردن موضوع مشترک بین کلمهها
تعدادی از کلمههای عربی یازدهم انسانی، دارای موضوع مشترک هستند. اگر این لغات را براساس موضوع مشترک آنها دستهبندی کنید و لغات هر دسته را بهطور همزمان بخوانید، یادگیری آنها برایتان راحتتر خواهد بود. در جدول زیر، این لغات را همراه با موضوع مشترک آنها نشان دادهایم. شاید با دقت به لغات عربی یازدهم انسانی، بتوانید دستههای دیگری را هم به جدول زیر اضافه کنید.
موضوع مشترک | کلمههای مرتبط به هر موضوع |
اعضای بدن |
خَدّ (گونه) فَم (دهان) اَلْبَطْن (شکم) أَطْراف (دست، پا و سر) |
مکانها |
فَلاة (بیابان) مَصانِع (کارخانهها، انبارهای آب در بیابانها) |
حیوانات |
دابَّة (جنبندگان، چارپایان) حِمار (خر) حَیّة (مار) زَعْنَفَة (باله ماهی) زَقْزاق (مرغ باران) طَنّان، اَلطّائِرُ الطَّنّانُ (مرغ مگس) نَقّارُ الْخَشَبِ (دارکوب) اَلْحوت (نهنگ) |
ورزش |
اَلْمُباراة (مسابقه) اَلْهَدَف (گُل) اَلْحَکَم (داور) اَلْمَرْمیٰ (دروازه) حارِس الْمَرْمیٰ (دروازهبان) اَلْمُتَفَرِّج (تماشاچی) اَلتَّسَلُّل (آفساید) |
معلولیتها |
أَبْکَم، بَکْماء (لال) أَصَمّ، صَمّاء (کَر) أَعْمَی، عَمْیاء (کور) |

تمرین لغات عربی یازدهم انسانی
حتماً در بخشهای قبلی، هم لغات عربی یازدهم انسانی را یاد گرفتهاید و هم نحوه استفاده از این لغات را آموختهاید. اکنون آمادگی آن را دارید که با پاسخ دادن به نمونهسؤالات بخش پایانی این مطلب از مجله فرادرس، آموختههایتان را مرور کنید. در بخشهای بعدی، ۴۰ تمرین کوتاهپاسخ و چهارگزینهای را در اختیارتان قرار میدهیم. روش پاسخگویی به آنها را نیز در ادامه توضیح میدهیم. داوطلبانی که قصد دارند با تستهای کنکوری عربی یازدهم آشنا شوند میتوانند از فیلم آموزش عربی زبان قرآن ۲ به همراه حل سؤالات کنکور فرادرس کمک بگیرند. لینک این فیلم آموزشی را در ادامه مشاهده میکنید.
تمرین لغات عربی یازدهم انسانی بخش اول
معنای لغات زیر را مشخص کنید.
۱- «فَخور» در عربی چه میشود؟
۲- «قَیِّم» در عربی چه میشود؟
۳- «رَکْب» در عربی چه میشود؟
کاروان شتر، اسبسواران
۴- «وُکْنَة» در عربی چه میشود؟
۵- «حَیّة» در عربی چه میشود؟
۶- «زَقْزاق» در عربی چه میشود؟
۷- «اَلدُّرّيّ» در عربی چه میشود؟
۸- «خُلَّة» در عربی چه میشود؟
۹- «طَنْطَنَة» در عربی چه میشود؟
بانگ، بانگ آرام نیایش
۱۰- «اَلشَّریحَة» در عربی چه میشود؟
۱۱- «مَکْرُمَة» در عربی چه میشود؟
۱۲- «اَلْکُفُو» در عربی چه میشود؟
۱۳- «رَسّام» در عربی چه میشود؟
۱۴- «حِزام» در عربی چه میشود؟
۱۵- «أَلَّفَ» در عربی چه میشود؟
به هم پیوست، همدل کرد.
۱۶- «ضاعَ» در عربی چه میشود؟
تباه شد، گم شد.
۱۷- «اَلرَّصید» در عربی چه میشود؟
شارژ، اعتبار مالی.
۱۸- «مُعَرَّب» در عربی چه میشود؟
۱۹- «یُعْجِبُني» در عربی چه میشود؟
مرا به شگقت میآورَد، خوشم میآید.
۲۰- «غَداة» در عربی چه میشود؟
آغاز روز، صبحگاه
تمرین لغات عربی یازدهم انسانی بخش دوم
در این بخش، ۲۰ تمرین چهارگزینهای را ارائه میکنیم. برای پاسخ دادن به هریک از سؤالها، باید یکی از گزینههای آنها را علامت بزنید. بعد از جواب دادن به هر سؤال میتوانید با کلیک روی گزینه «مشاهده گزینه صحیح»، پاسخ درست آن را مشاهده کنید. بعد از جواب دادن به همه سؤالها، گزینه «دریافت نتیجه آزمون» را مشاهده خواهید کرد. با کلیک روی آن میتوانید تعداد امتیازهای خود را در این آزمون مشاهده کنید.
۱- معنای «خَدّ» در عربی چیست؟
۲- معنای فعل «اِقْصِدْ» در کدام گزینه آمده است؟
میانهروی کن.
۳- معادل عربی «عسل» چیست؟
۴- معنای همه گزینهها درست است، بهجز…
صَدوق: راستگو
«آتي» به معنی «در حال آمدن» و «آینده» است.
۵- متضاد کلمه «عَشیَّة» چیست؟
«عَشیَّة» به معنی «آغاز شب، شامگاه» و «غَداة» به معنی «آغاز روز، صبحگاه» متضاد یکدیگر هستند.
۶- کدام گزینه مترادف کلمه «اَخْفیٰ» است؟
«أَضْمَرَ» و «اَخْفیٰ» هر دو به معنی «پنهان کرد» هستند.
۷- کدام گزینه به معنای نوعی «حیوان» است؟
مشاهده پاسخ تشریحی برخی از سوالات، نیاز به عضویت در مجله فرادرس و ورود به آن دارد.
۸- ساختار «قَدْ + فعل مضارع» چگونه ترجمه میشود؟
تا + مضارع التزامی
شاید + مضارع التزامی
۹- فعل «یُطْعِمُ» به چه معناست؟
خوراک میدهد.
۱۰- همه گزینهها کلمه مفرد هستند، بهجز…
مشاهده پاسخ تشریحی برخی از سوالات، نیاز به عضویت در مجله فرادرس و ورود به آن دارد.
۱۱- کدام ساختار بهصورت «ماضی منفی» ترجمه میشود؟
لِـ + فعل مضارع منصوب
أَنْ + فعل مضارع مجزوم
لَمْ + فعل مضارع مجزوم
لِـ + فعل مضارع منصوب
۱۲- ارتباط معنای کلمههایی «خُلَّة» و «عَداوَة» چیست؟
دارای موضوع مشترک
مشاهده پاسخ تشریحی برخی از سوالات، نیاز به عضویت در مجله فرادرس و ورود به آن دارد.
۱۳- کدام کلمه بهصورت «بافت پیوندی» ترجمه میشود؟
۱۴- معادل فارسی کلمه «رِمْل» چیست؟
۱۵- کدام گزینه یکی از اعضای بدن به شمار میآید؟
مشاهده پاسخ تشریحی برخی از سوالات، نیاز به عضویت در مجله فرادرس و ورود به آن دارد.
۱۶- معنای کلمه «صَفيّ» چه میشود؟
۱۷- «نقاش» به عربی چه میشود؟
۱۸- همه گزینهها دوبهدو مترادف هستند، بهجز…
«أَرادَ» و «شاءَ»
«طَلَبَ» و «شاءَ»
«أَهْل» و «أُسْرَة»
«أَنْکَر» و «أَضْمَرَ»
مشاهده پاسخ تشریحی برخی از سوالات، نیاز به عضویت در مجله فرادرس و ورود به آن دارد.
۱۹- کدام گزینه به موضوع «معلولیت» ارتباط دارد؟
مشاهده پاسخ تشریحی برخی از سوالات، نیاز به عضویت در مجله فرادرس و ورود به آن دارد.
۲۰- عبارت «إِعْجاب بِِالنَّفْسِ» چگونه ترجمه میشود؟
شادمانه و با ناز و خودپسندی
صدایت را پایین بیاور.
source