10 فروردین 1404 ساعت 20:56
بر اساس مقیاس کارداشف ممکن است تمدن انسان روزی ارباب جهان شده و به آفرینش انرژی، ماده، زمان و ابعاد دست بزند. در این حالت ما آفرینشگر خواهیم شد و جهانهای مختلف را شکل میدهیم.
جهانی را تصور کنید که در آن شما قدرتهای ماورایی بیپایان دارید و میتوانید وارد مولتیورس و جهانهای موازی شوید. همچنین انسان توانسته بهاختیار خود زمان را خم کند و از سفیدچاله برای دریافت انرژی مورد نیاز خود بهره میبرد. در این مرحله ما به جاودانگی رسیدهایم و میتوانیم همهچیز را تغییر دهیم. البته برای رسیدن به این وضعیت باید مراحلی را پشت سر بگذاریم. اینجاست که مقیاس کارداشف برای طبقهبندی تمدن ها مطرح میشود.
مقیاس کارداشف و سفر از تمدن گونه 0 به گونه 7
پیش از رفتن به یک سفر فوقالعاده هیجانانگیز و جذاب در رابطه با پیشرفت تمدن های موجود در کیهان، بیایید ابتدا کمی در رابطه با مقیاس کارداشف صحبت کنیم. این مقیاس برای اولینبار در سال ۱۹۶۴ توسط یک اخترشناس روسی بهنام نیکلای کارداشف ارائه شد. او ميخواست معیاری را برای طبقهبندی کردن تمدنها بر پایه میزان پیشرفته بودن آنها ارائه دهد. در نهایت نیز توانایی کنترل و استفاده از انرژی بهعنوان معیار نهایی انتخاب شد.
البته خود کارداشف فقط تمدن های گونه ۱ تا ۳ را پیشبینی کرد؛ اما پیشرفت اخترشناسی و علم نجوم باعث شد که دیگر افراد از تمدن های گونه ۴ تا ۷ صحبت بهمیان آورند. وضعیت کنونی انسان امیدوارکننده بهنظر میرسد؛ اما هنوز کافی نیست. ما توانستهایم با کمک تلسکوپ جیمز وب قدیمی ترین کهکشان های جهان را مشاهده کنیم و در تلاش هستیم به مریخ سفر کنیم. همچنین چیزی نمانده تا عجیب ترین ربات های جهان وارد زندگی انسان ها شوند. گرچه با همه این پیشرفتها در ابتدای راه هستیم و تمدن گونه صفر محسوب میشویم.
انسان انرژی مورد نیاز خود را با استفاده از سوزاندن گیاهان مرده تامین میکند. ما توانستهایم تنها از یک میلیونیم انرژی تابشی خورشید استفاده کنیم و البته هیچ کنترلی هم بر بلایای طبیعی نداریم. دانشمندان تخمین میزنند که انسان در مدت ۱۰۰ تا ۲۰۰ سال آینده به یک تمدن گونه ۱ تبدیل میشود؛ اما بر اساس مقیاس کارداشف تمدن های مختلف چه ویژگیهایی دارند؟
تمدن گونه ا
اگر میخواهیم روزی یک تمدن گونه ۱ را در کره زمین داشته باشیم، باید موفق شویم کنترل خود را بر منابع انرژی در سیاره خود کامل کنیم. همچنین انسانها به پردازش کوانتومی و هوش مصنوعی نیاز دارند تا پیشرفتهای شگفتانگیزی در بخش پزشکی و سلامت حاصل شود. در آن زمان عمر انسان طولانیتر میشود و میتوانیم از اندامهای رباتیک استفاده کنیم. همچنین سفرهای بینسیارهای یک کار عادی در تمدن گونه 1 محسوب میشود.
دیگر ایده ماه عسل در ماه یا تعطیلات در مریخ چندان عجیب نخواهد بود. یک تمدن گونه 1 در مقیاس کارداشف میتواند بلایای طبیعی را کاملا کنترل کرده و دیگر چندان در خطر انقراض جمعی قرار نباشد. دیگر خطراتی مثل زلزلههای ویرانگر، سونامیهای ترسناک و برخورد یک سیارک مرگبار با کره زمین هم مطرح نیستند.
تمدن گونه 2
بر اساس مقیاس کارداشف تمدن گونه ۲ میتواند تمامی انرژی تولید شده توسط ستاره خود را تحت کنترل بگیرد. در واقع ما باید خورشید را تحت سلطه خود در بیاوریم. بهنظر میرسد که با وجود هوش مصنوعی و پیشرفتهای هیجانانگیزی که در راه هستند، انسان همچنان چند هزار سال با تبدیل شدن به یک تمدن گونه 2 فاصله داشته باشد.
ما باید برای کنترل تمام انرژی خورشید یک کره دایسون را در اطراف آن بسازیم. یک ساختار فوقالعاده عظیم که در اطراف خورشید میچرخد و تمامی انرژی ستاره را جذب میکند. اگر انسان چنین کاری انجام دهد، قطعا سایر تمدن های پیشرفته در کیهان متوجه حضور یک تمدن گونه 2 خواهند شد. اینجاست که احتمالا شاهد سفر موجودات فضایی به سمت کره زمین باشیم. تئوری جنگل تاریک در مورد چنین اتفاقی به ما هشدار میدهد.
انسان بهعنوان یک تمدن گونه 2 میتواند به موجودی چند سیارهای تبدیل شود. ما با انرژی کنترل شده خورشید برخی از سیارهها و قمرهای منظومه شمسی را به مکانهای قابل سکونت تبدیل کرده و کلونیهای بزرگی را در آنجا شکل دادهایم. همچنین مهندسی ژنتیک باعث شده ابرانسان ایجاد شود. ما توانستهایم بدن خود را طوری تغییر دهیم که برای حضور در سیارههای دیگر مناسب باشد. انسان میتواند با مهندسی آبوهوا وضعیت سیارههای دیگر را دگرگون کند. همچنین ما از منابع ارزشمند موجود در دیگر سیارهها و سیارکها بهره میبریم.
تمدن گونه ۳
بهعنوان یک تمدن گونه ۲ دیگر بلایایی طبیعی نمیتوانند انسان را تهدید کنند؛ اما همچنان ممکن است یک انفجار ابرنواختر اتمسفر زمین و سایر سیارههای کلونی انسان را از بین ببرد. برای مقابله با چنین تهدیدی باید به موجودی بین ستارهای تبدیل شویم. برای اینکار نیز به انرژی بیشتری نیاز داریم. اینجاست که تمدن گونه ۳ در مقیاس کارداشف مطرح میشود.
اگر انسان میخواهد به یک تمدن گونه سوم در مقیاس کارداشف تبدیل شود، باید حداقل ۱۰۰ هزار تا ۱ میلیون سال دیگر به پیشرفت خود ادامه دهد. در آن زمان ما میتوانیم انرژی تمامی ستارههای موجود در کهکشان راه شیری را کنترل کنیم. البته حتما از خودتان میپرسید که چطور توانستهایم به ستارههایی که هزاران سال نوری با ما فاصله دارند دست یابیم و بفهمیم که از میان آنها کدام مناسب تمدن انسانی هستند.
در تمدن گونه ۳ انسان موفق شده است راز سفر با سرعتی نزدیک به سرعت نور را کشف کند. ما میلیاردها فضاپیما را روانه قسمتهای مختلف کهکشان راه شیری میکنیم تا بهترین ستارهها را انتخاب کنند. در این فضاپیماها رباتهایی هستند که میتوانند پس از رسیدن به مقصد خود را تکثیر کرده و کل ستاره را در اختیار گیرند. پس از شناسایی بهترین ستارهها، انسان تعداد زیادی کره دایسون را برای کنترل انرژی آنها ارسال میکند.
انسان اکنون توانسته بهعنوان ارباب کهکشان راه شیری شناخته شود. جالب اینجاست که در سال ۱۹۲۳ ادوین هابل برای اولینبار متوجه شد که کهکشانهای دیگری نیز بهجز راه شیری وجود دارند. در واقع اگر با ماشین زمان انسانی از سال ۱۹۲۲ را به یک تمدن گونه ۳ ببریم، فکر میکند که تمدن انسانی توانسته جای خدا را بگیرد.
در تمدن گونه ۳ انسان توانسته از کرمچالهها برای سفر به قسمتهای مختلف کهکشان استفاده کند؛ اما هنوز توانایی ایجاد آنها را ندارد. همچنین تمدن پیشرفته انسانی موفق شده هوش مصنوعی را با بدن انسان ترکیب کند. انسان جدید قادر خواهد بود اعضای بدن خود را دوباره تجدید کرده و از حادثههای مختلف جان سالم بهدر برد. نمیخواهیم بگوییم که انسان به یک خونآشام تبدیل میشود؛ اما میتواند برای همیشه جوان و هوشمند باقی بماند. حالا که در میلیاردها سیاره مختلف حضور داریم، دیگر هیچ چیزی نمیتواند تمدن انسانی را نابود کند.
تمدن گونه ۴
تمدن انسانی پس از مدتی متوجه میشود که دیگر کهکشان راه شیری جذابیت سابق را ندارد. به همینخاطر مسیر تبدیل شدن به یک تمدن گونه ۴ در مقیاس کارداشف را در پیش میگیرد. البته همانطور که پیشتر گفتیم کارداشف فقط رسیدن تا تمدن گونه ۳ را پیشبینی کرده بود و گونههای ۴ تا ۷ بسیار دور از دسترس بهنظر میرسند.
یک تمدن گونه ۴ میتواند کل انرژی و منابع موجود در کیهان را تحت کنترل خود در آورد. ما توانستهایم نقشه کاملی از کیهان را تهیه کنیم و حالا دید کاملی نسبت به تمامی سیارهها، ستارهها و کهکشانها داریم. انسان در آن زمان نسبت به کلیه تمدنهای موجود در جهان آگاهی دارد. برخی از آنها در مراحل اولیه خود هستند و برخی دیگر نیز پیشرفتهایی کردهاند. احتمالا در آن زمان تصمیم خواهیم گرفت که در رابطه با برخی آنها دخالت کنیم و برخی را نیز کلا نادیده بگیریم.
انسان بهعنوان تمدن گونه ۴ توانسته بر چالشهای ساخت کرمچاله پیروز شده و از آنها برای حرکت سریعتر در فضا استفاده کند. اینجاست که دیگر فواصل طولانی برای ما بیمعنی خواهند شد. اگرچه انسان توانسته مقیاس کارداشف را پشت سر بگذارد و به پیشرفتهای خارقالعاده دست یابد؛ اما همچنان یک اتفاق ما را آزار میدهد. ما میدانیم که پایان جهان هستی روزی رقم خواهد خورد و نمیتوانیم کاری در برابر آن انجام دهیم. به همینخاطر در مسیر تبدیل شدن به یک تمدن گونه ۵ حرکت میکنیم.
تمدن گونه ۵ در مقیاس کارداشف
در تمدن گونه ۵ انسان توانسته از جهان کنونی خارج شود و به مولتیورس راه یابد. ما متوجه شدهایم که نسخههای مختلفی از جهان وجود دارند و میتوانیم از آنها نیز استفاده کنیم. طبیعتا شاهد درگیریهای گستردهای بین انسان و سایر تمدنهای پیشرفته خواهیم بود. چراکه ما قصد داریم انرژی ستارهها و کهکشانهای آنها را نیز تحت کنترل خود در آوریم.
انسان در تمدن گونه 5 توانسته از سفیدچالهها نیز برای کسب انرژی استفاده کند. گذر از این سطح چالشی بسیار بزرگ برای بشر خواهد بود.
تمدن گونه ۶
یک تمدن گونه ۶ توانسته تمامی جهان های موجود را شناسایی کند و از قوانین و قواعد آنها اطلاع یابد. حالا تمدن انسانی میتواند بر همهچیز تسلط داشته باشد. ما همزمان میتوانیم تایملاینهای مختلف را مشاهده کنیم. در آن زمان تعجب خواهیم کرد که چطور زمانی در زمین ChatGPT و هدست واقعیت ترکیبی اپل ویژن پرو نماد پیشرفت محسوب میشدند.
انسان بهعنوان یک تمدن گونه ۶ تمامی نیازهای خود را برآورده میبیند. ما حتی میتوانیم شکل خود را تغییر دهیم. گرچه انسان همچنان با مشکل قدیمی خود دستوپنجه نرم میکند. چهچیزی باعث میشود که ما احساس خوشبختی کنیم؟ اینجاست که عدهای تلاش میکنند به آخرین مرحله در مقیاس کارداشف یعنی تمدن گونه ۷ برسند.
تمدن گونه ۷
انسان در تمدن گونه 7 میتواند جهانهای مختلفی را با قوانین گوناگون ایجاد کرده و هر وقت که بخواهد نابود کند. شما میتوانید مولتیورس خودتان را شکل دهید. یک انسان از تمدن گونه 7 توانایی ایجاد تایملاینهای مختلف و مشاهده همزمان گذشته، حال و آینده را دارد. گونه جدیدی از انسان شکل میگیرد که دیگر حالت فیزیکی ندارد و به انرژی کامل تبدیل شده است. در واقع این گروه به سطح کاملا متفاوتی از آگاهی دست یافتهاند.
انسان فراتر از شادی و غم خواهد بود و به موجودی برتر تبدیل میشود. این گروه از انسانها با تمامی موجودات و کل جهانهای ممکن یکی میشوند. ما قادر خواهیم بود انرژی و ماده را از خلاء بهوجود آوریم و به آفریدگار تبدیل شویم. در مقیاس کارداشف این بالاترین هدفی است که انسان میتواند بهآن دست یابد.
جمعبندی مقیاس کارداشف
توجه داشته باشید که مقیاس کارداشف برای تقسیمبندی تمدن های پیشرفته ارائه شده است و لزوما مرتب با تمدن انسانی نیست. شاید همین لحظه نیز یک تمدن گونه 7 در جهان وجود داشته باشد و پیشرفتهای انسان را با دقت نگاه کند. همچنین ممکن است ما نتوانیم بهخاطر مشکلات داخلی فراوان هرگز به گونهای بین ستارهای تبدیل شده و در همان گامهای ابتدایی منقرض شویم.
بهنظر شما آيا انسان میتواند روزی به یک تمدن گونه 7 تبدیل شود؟
source