09 فروردین 1404 ساعت 12:19
به تازگی شایعات عجیب و غیرقابل باور از تولد یک انسان-شامپانزه در آزمایشگاهی در فلوریدا آمریکا و مرگ جنجالی آن منتشر شده است.
فرایند تکامل انسان و شامپانزهها حدود شش تا هفت میلیون سال پیش از یکدیگر جدا شد و در این مدت، هر یک به طور مستقل در شرایط مختلف زندگی کرده و به شکلهای متفاوتی تکامل یافتهاند. با وجود این، ایده خلق یک دورگه انسانی-شامپانزه به نام «هیومنزی» (Humanzee) در طول تاریخ به موضوعی بحثبرانگیز و جنجالی تبدیل شده است.
هیومنزی به عنوان یک موجود فرضی معرفی شده که ویژگیهای فیزیکی و رفتاری مشترکی از انسانها و شامپانزهها را در خود دارد. ایده خلق چنین موجودی عموماً به عنوان یک کنجکاوی علمی مطرح میشود، اما از دیدگاههای اخلاقی و زیستشناختی نیز با چالشهایی مواجه است.
بسیاری از شایعات درباره خلق هیومنزیها در نتیجه تواناییهای ژنتیکی و تحقیقات علمی شکل گرفته است. در دهه ۱۹۲۰، ادعاهایی مبنی بر اینکه دانشمندان توانستهاند دورگهای از انسان و شامپانزه ایجاد کنند، بر سر زبانها افتاد. این شایعات به ویژه به یک آزمایشگاه در فلوریدا نسبت داده میشوند، جایی که گفته میشود موجودی با ویژگیهای هیومنزی به دنیا آمده است. اما آیا شایعات تولد جنجالی این انسان-شامپانزه از نظر پزشکی پایه و اساس علمی دارد؟
اولین تلاش بشر برای تولد انسان-شامپانزه
مفهوم خلق یک دورگه انسان-شامپانزه، که اغلب با عنوان «هیومنزی» یا «چومن» (Chuman) شناخته میشود، همواره موضوعی بحثبرانگیز و جذاب در حوزههای علمی و تخیلی بوده است. در این میان، تلاشهای ایلیا ایوانوویچ، زیستشناس روسی، به عنوان یکی از مشهورترین و در عین حال غیراخلاقیترین پروژهها برای دستیابی به این هدف مطرح است.
«ایلیا ایوانوویچ ایوانف»، در دهه ۱۹۲۰ به دلیل تلاشهای پیشگامانهاش در زمینه تلقیح مصنوعی حیوانات مشهور شد. او با حمایت دولت شوروی پروژهای را آغاز کرد که هدف آن ایجاد دورگه انسان و شامپانزه بود. ایوانوویچ از دو روش تلقیح مصنوعی شامپانزههای ماده با اسپرم انسان و تلقیح مصنوعی زنان داوطلب با اسپرم شامپانزه برای انجام این آزمایش استفاده کرد. تلاشهای ایوانوویچ نهتنها با شکست علمی مواجه شد، بلکه به دلیل مسائل اخلاقی جدی از جمله استفاده از حیوانات و انسانها بدون رضایت آگاهانه و دستکاری ژنتیکی خطرناک مورد انتقاد گسترده قرار گرفت.
ادعای جنجالی روانشناس تکاملی آمریکایی
گزارش گوردون گالوپ، روانشناس تکاملی آمریکایی در مصاحبهای با روزنامه سان (The Sun)، مبنی بر خلق یک دورگه انسان-شامپانزه در دهه ۱۹۲۰ در اورنج پارک فلوریدا، بدون ارائه مدرک و شواهد قابل تأیید، یک ادعای بسیار بحثبرانگیز است. گالوپ در سال 2018 این ادعا را بر اساس اطلاعات بدست آمده از یک «دانشمند معتبر» ناشناس مطرح کرده است.
به گفته او، در این مرکز تحقیقاتی یک شامپانزه ماده با اسپرم یک اهداکننده ناشناس تلقیح شده و منجر به تولد نوزادی با ظاهر انساننما اما با موهای فراوان شده است. پس از تولد، دانشمندان با بررسی پیامدهای اخلاقی و علمی این آزمایش تصمیم به کشتن نوزاد گرفتند.
فقدان شواهد و تناقضات علمی در ادعای گالوپ
ادعای گوردون گالوپ مبنی بر تولید موفقیت آمیز یک دورگه انسان-شامپانزه در دهه ۱۹۲۰، علیرغم جذابیت آن به شدت فاقد شواهد قابل قبول است. جمله «یک دانشمند معتبر به من گفت» بدون ارائه هیچ مدرک مستند، نام یا هرگونه اطلاعات قابل تأیید دیگر نمیتواند به عنوان شاهدی قابل اعتماد برای چنین ادعای خارق العادهای تلقی شود.
علاوه بر فقدان شواهد، موانع علمی و ژنتیکی قابل توجهی بر سر راه تولید یک دورگه انسان-شامپانزه وجود دارد. در حالی که برخی دانشمندان معتقدند که جد مشترک انسان و شامپانزه تا 4 میلیون سال پیش، میتوانسته قابلیت تولید مثل داشته باشد (البته آخرین جد مشترک ما حدود 6 تا 7 میلیون سال پیش زندگی میکرد)، این ادعا هنوز مورد بحث و بررسی است.
چالشهای ژنتیکی در ادعای مطرح شده
تحقیقات ژنتیکی نشان دادهاند که زمان انشقاق ژنتیکی در کروموزوم X بین انسان و شامپانزه، کوتاهتر از حد انتظار است. این امر ممکن است به این معنا باشد که نوعی تبادل ژنتیکی در گذشتهای دور بین این دو گونه رخ داده باشد. اما این موضوع به طور قطع نشان دهنده آمیزش موفق این دو گونه در دورانهای اخیر نیست و میتواند ناشی از مکانیسمهای دیگری مانند انتخاب طبیعی باشد.
همچنین، با وجودی که در طبیعت گونههای دارای فاصله ژنتیکی نسبتا مشابه انسان و شامپانزه، مانند اسب و گورخر، میتوانند فرزندان دورگه تولید کنند، این فرزندان معمولا نابارور هستند. حتی اگر فرض کنیم که شباهت ژنتیکی انسان و شامپانزه به اندازهای است که بتواند منجر به تشکیل جنین شود، احتمال بقای جنین و رسیدن به مرحله تولد بسیار کم و غیر محتمل است. این امر به دلیل تفاوتهای ژنتیکی و فیزیولوژیکی قابل توجه بین این دو گونه است.
تفاوتها در تعداد کروموزومها، ساختار ژنتیکی و سازگاریهای فیزیولوژیکی میتوانند به طور جدی روند شکل گیری و رشد یک جنین دورگه را به خطر اندازند و منجر به سقط جنین یا مرگ نوزاد شوند. در نهایت با توجه به فقدان هرگونه شواهد قابل اعتماد، موانع علمی و ژنتیکی عمده و عوامل دیگر ادعای گالوپ باید با تردید فراوان مورد بررسی قرار گیرد.
source