انشای دانش آموزی درباره شغل مورد علاقه من

انشا با موضوع شغل مورد علاقه من به صورت ادبی و توصیفی برای دانش آموزان آماده شده تا با نحوه نگارش و مهارت نوشتاری آشنا شوند. با دانشچی همراه باشید.

موضوع انشا شغل مورد علاقه من

هرکسی در زندگی رویایی دارد، آرزویی که برای رسیدن به آن تلاش می‌کند. بعضی‌ها دوست دارند پزشک شوند، برخی دیگر مهندس، و برخی به هنر و موسیقی علاقه دارند. اما برای من، شغل مورد علاقه‌ام معلمی است. شاید در نگاه اول این شغل مثل خلبانی یا پزشکی هیجان‌انگیز به نظر نرسد، اما چیزی در معلمی هست که هیچ شغل دیگری آن را ندارد: قدرت تغییر دادن زندگی دیگران.

از زمانی که مدرسه را شروع کردم، همیشه به معلم‌هایم نگاه می‌کردم و از خودم می‌پرسیدم که چطور می‌توانند این‌قدر صبور و مهربان باشند. آن‌ها فقط درس نمی‌دادند، بلکه راه و روش زندگی را هم به ما یاد می‌دادند. بعضی از آن‌ها چنان تاثیری روی من گذاشتند که هنوز هم حرف‌هایشان را به یاد دارم. از همان دوران کودکی فهمیدم که دوست دارم روزی مثل آن‌ها باشم، کسی که بتواند مسیر آینده دیگران را روشن کند.

معلمی فقط یک شغل نیست، بلکه یک مسئولیت بزرگ است. معلم کسی است که می‌تواند روی شخصیت، افکار و حتی آرزوهای دانش‌آموزان تاثیر بگذارد. او نه تنها خواندن و نوشتن را یاد می‌دهد، بلکه به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا اعتمادبه‌نفس پیدا کنند، مهارت‌های زندگی بیاموزند و روی پای خودشان بایستند. من همیشه به این فکر می‌کنم که اگر معلم خوبی باشم، شاید بتوانم به دانش‌آموزی که امیدش را از دست داده، انگیزه بدهم. شاید بتوانم استعداد کسی را کشف کنم و به او کمک کنم که به آرزوهایش برسد.

یکی از چیزهایی که معلمی را برایم جذاب می‌کند، این است که در این شغل، هیچ‌وقت روزها شبیه به هم نیستند. هر روز با دانش‌آموزان جدید، چالش‌های تازه و ایده‌های متفاوت روبه‌رو می‌شوی. کلاس درس جایی است که در آن هم یاد می‌دهی و هم یاد می‌گیری. دانش‌آموزان با سوال‌ها و کنجکاوی‌هایشان، معلم را به فکر وامی‌دارند و باعث می‌شوند که او هم رشد کند.

معلمی سختی‌های خودش را هم دارد. این شغل نیاز به صبر و حوصله زیادی دارد. یک معلم باید بتواند با دانش‌آموزانی که هرکدام شخصیت و توانایی‌های متفاوتی دارند، کنار بیاید. او باید مشکلات آن‌ها را درک کند و راهی پیدا کند تا یادگیری برایشان آسان‌تر شود. اما با تمام این سختی‌ها، نتیجه کار ارزشمند است. لحظه‌ای که یک دانش‌آموز چیزی را که قبلا برایش سخت بوده، یاد می‌گیرد و با خوشحالی لبخند می‌زند، یکی از بهترین احساسات دنیاست.

یکی از رویاهای من این است که معلمی باشم که دانش‌آموزانش از حضور در کلاس او لذت ببرند. دوست دارم روش‌های خلاقانه‌ای برای تدریس پیدا کنم، به جای اینکه فقط مطالب را بگویم و انتظار داشته باشم که دانش‌آموزان آن را حفظ کنند. می‌خواهم کلاس من جایی باشد که در آن دانش‌آموزان احساس راحتی کنند، سوال بپرسند و بدون ترس از اشتباه کردن، یاد بگیرند.

انشا در مورد شغل آینده؛ روانشناسی

انشا اختصاصی _ نویسنده: حدیثه قاسمی