گاهی اوقات کودکان به حدی خشمگین می‌شوند که پرخاشگری می‌کنند. در چنین شرایطی، آن‌ها ممکن است نتوانند هیجان‌های خود را مدیریت کنند، کنترل رفتارشان را از دست بدهند و به خود، والدین یا دیگران صدمه بزنند. فریاد کشیدن، دشنام دادن، پرت کردن اشیا، زدن یا گاز گرفتن از جمله رفتارهای آسیب‌رسان کودکان هنگام تجربه خشم است. مشاهده چنین رفتارهایی می‌تواند برای والدین ترسناک و اضطراب‌آور باشد. همچنین، در شرایطی که شدت و تکرار رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان بالا باشد، نیاز به رسیدگی جدی وجود دارد. در این مقاله از مجله فرادرس ابتدا توضیح می‌دهیم خشم چیست و چه زمان در کودکان طبیعی نیست. سپس، علت خشم در کودکان را بررسی می‌کنیم و ۱۵ راه موثر برای کنترل خشم در کودکان معرفی می‌کنیم. در گام بعدی، شیوه‌های درمان خشم کودکان را مطالعه می‌کنیم. سپس از آن، مطالعه اختلال‌های روانشناسی مربوط به مشکل خشم در کودکان می‌پردازیم. در آخر، چند کتاب موثر در این زمینه معرفی می‌کنیم.

فهرست مطالب این نوشته
997696

خشم چیست؟

یکی از هیجان‌های طبیعی که هم کودکان و هم بزرگسالان در طول زندگی خود تجربه می‌کنند،‌ «خشم» (Anger) است. معمولا زمانی که چیزی اشتباه پیش می‌رود یا کسی در حق ما بدی می‌کند، ما خشم را احساس می‌کنیم. این احساس اغلب با اضطراب، ناامیدی و تحریک‌پذیری همراه است و یک واکنش طبیعی نسبت به موقعیت‌های دشوار به شمار می‌رود.

چه زمانی خشم در کودکان طبیعی نیست؟

با توجه به اینکه خشم یک احساس طبیعی است، سوال بسیار مهم این است که چه زمانی تجربه خشم در کودکان، مشکل محسوب می‌شود و نیاز به رسیدگی جدی دارد. برای پاسخ به این سوال، لازم است که مسئله را از چند جنبه بررسی کنیم. در درجه اول، خشم زمانی مشکل محسوب می‌شود که به شکل شدیدی بیان شود؛ به‌طوری که بر عملکرد روزمره کودک و ارتباط او با دیگران تاثیر بگذارد. در واقع، خشم کودکان زمانی نیاز به رسیدگی جدی دارد که تبدیل به پرخاشگری شود و قابل مدیریت نباشد. برای مثال، زمانی که کودکی از روی خشم به شکل ممتد دیگر کودکان را می‌زند، وسایل را می‌شکند یا پرخاشگری کلامی دارد، زنگ خطر به صدا در آمده است.

از سوی دیگر، هنگامی که در مورد کنترل خشم در کودکان صحبت می‌کنیم، باید مرحله رشدی کودک را نیز در نظر بگیریم. سطح خشم معمولا در اوایل کودکی به اوج خود می‌رسد اما به مرور زمان، کودکان یاد می‌گیرند هیجان‌های خود را مدیریت کنند و در اجتماع رفتار بهتری داشته باشند. در نتیجه، شدت خشم کاهش می‌یابد. برای تشخیص خشم در کودکان، باید در نظر گرفته شود که کودک چقدر نسبت به همسالان خود و مسیر رشدی خود توانایی مدیریت خشم را دارد. کنترل خشم در کودکان مسئله بسیار مهم و حیاتی است زیرا اگر رفتارهای ناسازاگانه و پرخاشگری کودکان خشمگین تا نوجوانی ادامه پیدا کند، ممکن است پیامدهای بسیار سنگینی به همراه داشته باشد.

کودک عصبانی

علت خشم در کودکان چیست؟

گاهی برخی از کودکان، نسبت به کودکان دیگر خشم بیشتری را تجربه می‌کنند و قدرت کمتری برای مدیریت آن دارند. دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد. در ادامه به فهرستی از این دلایل اشاره می‌کنیم.

  • زندگی کردن در خانواده‌هایی با دعوا و درگیری
  • مشاهده دعوای والدین، دوستان و اطرافیان
  • به مشکل خوردن در روابط دوستانه
  • مورد قلدری قرار گرفتن
  • وجود مشکل در تکالیف مدرسه یا امتحان‌ها
  • احساس اضطراب، استرس یا ترس زیاد نسبت به یک موضوع
  • تغییرات هورمونی در طول دوره بلوغ
کودکی در حال فریاد کشیدن - کنترل خشم در کودکان

ممکن است دلیل خشمگین بودن کودک شما به درستی مشخص نباشد. در این صورت، بسیار مهم است که در چنین شرایطی با همدلی به او کمک کنید تا دلیل خشم خود را کشف کند. همچنین، گاه مشکلات خشم به دلیل وجود اختلال‌های روانشناختی رخ می‌دهد. برخی از این اختلال‌ها عبارتند از:

  • اختلال بیش‌فعالی و کمبود توجه: کودکان مبتلا به این اختلال، بیشتر از دیگران احساس درماندگی می‌کنند. برای مثال، انجام تکالیف مدرسه برای دیگر کودکان احتمالا خیلی سخت نیست اما برای این دسته می‌تواند فرساینده باشد.
  • اختلال‌های اضطرابی: کودکان مضطرب معمولا نگرانی خود را پنهان نگه می‌دارند. این موضوع باعث می‌شود گاه هنگامی که در مدرسه یا خانه با فشار روانی مواجه می‌شوند، نتوانند خشم خود را مدیریت کنند و خشم انفجاری داشته باشند.
  • مشکلات پردازش حسی: برخی کودکان در پردازش اطلاعاتی که از طریق حواس پنچ‌گانه خود کسب می‌کنند، مشکل دارند. سروصدای زیاد، شلوغی و حتی زبری لباس‌ها می‌تواند آن‌ها را بسیار مضطرب، ناخشنود و خشمگین سازد.
  • اختلال طیف اوتیسم: کودکان مبتلا به «اختلال طیف اوتیسم» (Autism Spectrum Disorder)، در مواجهه با ناامیدی و تغییرات غیرمنتظره، مستعد فروپاشی‌های روانی بزرگ هستند. همچنین، این کودکان به علت مشکلات پردازش حسی، بیشتر از دیگران اضطراب و خشم را تجربه می‌کنند.

تشخیص علت خشم در کودکان اهمیت بسیار بالایی دارد زیرا بر نحوه درمان آن تاثیر می‌گذارد. برای تشخیص، تمامی جنبه‌های فیزیکی و روانی کودک باید مورد بررسی قرار بگیرند. این کار توسط روانشناس یا روانپزشک ویژه کودکان صورت می‌گیرد.

آموزش کنترل خشم در کودکان با فرادرس

تا به این بخش از این مقاله در مجله فرادرس، توضیح دادیم خشم چیست، چه زمانی خشم کودکان نیاز به رسیدگی جدی دارد و علت آن چه چیزهایی می‌تواند باشد. در ادامه به بررسی راهکارهای موثر برای کنترل خشم در کودکان می‌پردازیم. پرورش سالم کودکان و آموزش مدیریت هیجان‌ها به آن‌ها، نیازمند مطالعه و تلاش است. در صورتی که علاقه‌مند به مطالعه اصولی و آنلاین در مورد فرزندپروری و روانشناسی کودکان هستید، می‌توانید از مجموعه فیلم آموزشی آنلاین روانشناسی در فرادرس بهره بگیرید.

مجموعه آموزش روانشناسی در فرادرس
برای تماشای مجموعه فیلم‌های آموزش روانشناسی در فرادرس، روی عکس کلیک کنید.

۱۵ راه موثر برای کنترل خشم در کودکان

برای کنترل خشم در کودکان، در درجه اول باید درک کنیم که این رفتار آن‌ها به نوعی شیوه ارتباطی است و اغلب از روی درماندگی و اضطراب صورت می‌گیرد. کودکانی که مشکل خشم دارند، مهارت مدیریت هیجان‌های خود را یاد نگرفته‌اند و بلد نیستند احساسات خود را به شیوه‌ای متناسب‌تر بیان کنند. گاهی والدین، رفتار انفجاری کودکان را ناشی از تلاش آن‌ها برای «دستکاری روانی» (Manipulation) والدین می‌دانند، در حالی که رفتار این کودکان عامدانه نیست. آن‌ها واقعا نمی‌دانند چطور با صحبت کردن یا روش‌های دیگر به نتیجه‌ای مطلوب برسند.

نحوه واکنش والدین هنگام آرام کردن کودک، در کنترل خشم کودکان بسیار موثر است. هنگامی که والدین به شیوه بالغانه‌تر و بدون پریشانی به کودک پاسخ بدهند، به او می‌آموزند که چطور خشم خود را مدیریت کند. همچنین، راهکارهایی برای آموزش کنترل خشم به کودکان وجود دارد. در ادامه به ۱۵ راهکار موثر در این زمینه اشاره می‌کنیم.

۱. در مواجهه با کودک خشمگین و پرخاشگر، آرام بمانید

اغلب والدین هنگامی که با کودک خشمگین خود مواجه می‌شوند، خیلی زود خود را در حال فریاد زدن بر سر کودک پیدا می‌کنند. باید بدانید که زمانی که شما نیز خشمگین می‌شوید و خشم خود را به شیوه‌ای مدیریت‌نشده بیان می‌کنید، شانس بسیار کمی برای کنترل خشم در کودکان دارید. این رفتار تنها کودکان را تهاجمی‌تر و سرکش‌تر خواهد کرد. هر چقدر هم که سخت است، تلاش کنید آرام بمانید و بر احساسات خود مسلط باشید. در این صورت، کودک رفتار شما را الگو قرار می‌دهد و یاد می‌گیرد فعالیت‌های مشابهی برای آرام‌سازی خود انجام دهد.

نقاشی مادری آرام که کودکی عصبانی را در آغوش گرفته - کنترل خشم در کودکان

برای آرام کردن خود، می‌توانید با خودتان صحبت کنید. برخی از انواع خودگویه‌هایی که می‌توانید برای آرام‌سازی خود استفاده کنید عبارتند از:

  • من مسئول حفظ آرامش هستم، مهم نیست که فرزندم چگونه عمل می‌‌کند و چگونه رفتار می‌کند.
  • کودک من روزهای سختی را پشت سر می‌گذارد و هدف او آزار دادن من نیست.
  • همه احساسات خوب هستند. وظیفه من این است که به فرزندم کمک کنم تا آنها را مدیریت کند.
  • من می‌توانم آرام بمانم و الگوی خوبی برای فرزندم باشم.

همچنین، در راستای آرام شدن، نفس‌های عمیق بکشید. بدن شما موقع استرس وارد حالت جنگ‌وگریز می‌شود. کشیدن نفس عمیق شکمی به شما کمک می‌کند بدن خود را به حالت استراحت برگردانید و قبل از انجام هر کاری برای مداخله، بهتر فکر کنید. خوردن یک جرعه آب خنک، فشردن توپ‌‌های مخصوص استرس، برعکس شمردن اعداد و… نیز می‌توانند به آرام شدن شما کمک کنند. در مطلب زیر از مجله فرادرس، ۳۰ روش عملی برای کنترل خشم در بزرگسالان معرفی کردیم که می‌توانید از آن‌ها بهره بگیرید.

۲. در مقابله با خشم کودکان، تسلیم نشوید

هنگامی که کودکان قصد دارند با رفتارهای پرخاشگرانه به خواسته خود برسند، تسلیم شدن در مقابل آن‌ها تنها به یک معنا است:‌ پرخاشگری شیوه موفقی برای رسیدن به اهداف است. در مقابل پرخاشگری کودکان تسلیم نشوید. اجازه بدهید هر چقدر که لازم است به ترش‌رویی خود ادامه بدهند. اگر پرخاشگری آن‌ها به کسی صدمه نمی‌زند، به رفتار آن‌ها کاملا بی‌توجهی کنید زیرا حتی توجه منفی گرفتن ممکن است برای کودکان تشویق‌کننده باشد.

در صورتی که در حال آسیب‌ زدن به چیزی یا کسی هستند، آن‌ها را متوقف کنید و از آن موقعیت دور کنید. کودک باید در محیطی قرار بگیرد که دسترسی به هیچ چیز تشویق‌کننده دیگری نداشته باشد. مثلا بعد از پرخاشگری نمی‌تواند در اتاق در کنار عروسک‌های خود باشد. همچنین، باید در محیط امنی قرار بگیرد که نتواند به چیز دیگری آسیب بزند. هنگامی که کودک آرام شد، او را به خاطر مدیریت احساس خود تحسین کنید. در ادامه، هر زمانی که کودک به دنبال سازش و رفع اختلاف نظرها بود یا تلاش کرد احساس خود را به‌صورت آرام و شفاهی بیان کند نیز او را تشویق کنید.

۳. به کودکان مهارت‌های حل مسئله را بیاموزید

زمانی که کودک خشمگین نیست با او صحبت کنید و به او کمک کنید تا یاد بگیرد پیش از اینکه خشم او به طغیان‌های پرخاشگرانه تبدیل شود، احساس خود را به اشتراک بگذارد و به دنبال راه‌حل برای تعارض پیش‌آمده بگردد. شما می‌توانید موارد گوناگونی را که پیش از این رخ داده‌اند، در نظر بگیرید و با کودک در مورد راه‌حل‌هایی ممکن برای آن‌ها صحبت کنید. بهتر است ابتدا شما چند راه‌حل بیان کنید و سپس از کودک بخواهید چند راه‌حل دیگر پیشنهاد دهد. برخی از این راه‌حل‌های مقابله‌ای عبارتند از:

  • نوشیدن آب خنک
  • نفس‌های عمیق و آهسته شکمی
  • خرد کردن کاغذ
  • شمردن تا عدد ده
  • ترک کردن آن محل یا موقعیت
  • مشت کردن و باز کردن دست خود برای رهاسازی تنش‌ها
  • صحبت کردن با یک فرد مورد اعتماد
  • رفتن به مکانی آرامش‌بخش و خلوت
  • پیاده روی و دوچرخه‌سواری و…

پسر بچه ای در حال داد کشیدن - کنترل خشم در کودکان

می‌توانید همراه کودک فهرستی از مهارت‌های مقابله‌ای را تهیه کنید. سپس با مشورت یکدیگر بررسی کنید در آن زمان انجام کدام یک برای کودک شما ممکن و کدام یک غیرممکن است. یکی از مهارت‌هایی را که کودک شما نسبت به امتحان کردن آن مشتاق است، انتخاب کنید. در طول هفته وقت بگذارید و این مهارت را همراه با کودک خود تمرین کنید. می‌توانید موقعیت‌های خشمگین‌کننده را همراه کودک خود شبیه‌سازی کنید و از او بخواهید مهارت مورد نظر را در این موقعیت به کار بگیرد. این کار به او کمک می‌کند برای انجام این مهارت مقابله‌ای در محیط واقعی آماده‌تر باشند. فراموش نکنید استفاده از مهارت های مقابله ای برای رویارویی با احساسات سنگین همیشه به خوبی پیش نمی‌رود اما به تدریج و با انجام تمرین، کودکان در این کار پیشرفت می‌کنند.

۴. از تکنیک وقفه زمانی استفاده کنید

تکنیک «وقفه زمانی» (Time Out) برای کنترل خشم در کودکان کمتر از ۷ سال بسیار موثر است. برای اجرای تکنیک وقفه زمانی، در ابتدا به وضوح خواسته خود را به کودک بیان کنید. برای مثال به او بگویید: «اسباب‌بازی‌ها را پرت نکن». اگر کودک به خواسته شما توجه نکرد، با قاطعیت و بدون عصبانیت بیان کنید: «تو هنوز در حال پرتاب اسباب‌بازی‌ها هستی. حالا باید برای چند دقیقه آرام شوی». در این حالت، کودک را از موقعیت قبلی خود دور کنید. می‌توانید او را از کودکان جدا کنید و به اتاق دیگری ببرید یا در همان اتاق، به گوشه‌ای هدایت کنید.

در گام بعدی، از او بخواهید به مدت کوتاهی (حدود ۵ دقیقه) آرام در آن جا بماند. در این بازه زمانی او را سرزنش نکنید و ساکت بمانید. مهم است که در این بازه کودک خودش آرام شود و از هیچ چیز دیگری مثل اسباب‌بازی استفاده نکند. سپس، بدون یادآوری رفتار قبلی کودک، او را انجام کاری هدایت کنید. می‌توانید از او بپرسید: «الان دوست داری چه کاری انجام دهی؟». فراموش نکنید که از موقعیت‌های بعدی، برای تشویق فرزند خود به کار درست استفاده کنید. برای مثال، دفعه بعدی که او با لگوها بازی می‌کرد، بگویید:‌ «عاشق این هستم که چقدر قشنگ لگوها را مرتب می‌چینی».

۵. کودکان را برای موقعیت‌هایی که آن‌ها را خشمگین می‌سازد، آماده کنید

اکثر بچه‌هایی که به‌طور مکرر پرخاشگری می‌کنند، این کار را در زمان‌هایی تکرارشونده و قابل‌پیشبینی انجام می‌دهند. زمان حل تکالیف مدرسه، زمان خواب یا توقف بازی، از جمله این موقعیت‌ها است. کودکان خود را به شکل تدریجی برای این موقعیت‌ها آماده کنید. برای مثال، اگر قرار است جایی بروید که او دوست ندارد، از هشدارهای زمانی استفاده کنید و بگویید: «ده دقیقه دیگر حرکت می‌کنیم». راهکار دیگر این است که وظایف او را به مرحله‌های کوچک‌تر و قابل‌مدیریت‌تری تقسیم کنید: «اول کفش‌هایت را بپوش». همچنین، شما می‌توانید از قبل موقعیت‌ها و وظایف کودک را به او توضیح دهید: «لطفا وقتی مادربزرگ درب خانه را باز کرد، به او سلام کن». چنین کارهایی از رویارویی ناگهانی کودک با موقعیت‌ها و خشم انفجاری او جلوگیری می‌کند.

دختر بچه عصبانی - کنترل خشم در کودکان

۶. به خاطر داشته باشید اشکالی ندارد که کودک خشمگین باشد

این موضوع را هم خودتان در نظر بگیرید و هم به کودک یادآوری کنید. هیچ اشکالی ندارد که کودک خشمگین باشد. کودکان نیز می‌توانند مانند هر شخص دیگری عصبانیت، غم، نگرانی، اضطراب و… را تجربه کنند. در واقع، مهم این است که یاد بگیرند در برابر این احساسات چه رفتاری از خود نشان بدهند. هرگز احساس آن‌ها را کوچک یا بی‌اهمیت نشمارید. برای مثال، نگویید «این موضوع کوچک که عصبانی شدن ندارد» بلکه بگویید «متوجه هستم که چقدر خشمگین شدی و می‌تونم بفهمم چرا». سپس، با همدلی از آن‌ها بخواهید که به شما بگویند در زمان پرخاشگری و خشمگین بودن در درون چه چیزی تجربه می‌کنند تا بتوانند بهتر احساسات خود را بشناسند.

۷. به کودک کمک کنید محرک‌های خشم خود را بشناسد

با کودک در مورد چیزی که آن‌ها را عصبانی می‌کند، شروع به صحبت کنید. به آن‌ها کمک کنید تا محرک‌های خشم خود را شناسایی کنند تا هر دوی شما در موقعیت‌های بعدی این موضوع را بدانید. برای مثال، اگر کودک هنگام مدرسه رفتن خشمگین است، از او بپرسید آیا مسئله خاصی در مدرسه پیش آمده که آن‌ها را عصبانی می‌کند؟ آیا از جانب دوستانش به مشکل خورده؟ در مدرسه گرسنه یا تشنه می‌ماند؟ صداها یا مکان‌های خاصی او را اذیت می‌کنند؟ این سوال‌های جزئی به شما کمک می‌کند بتوانید به ریشه رفتار آن‌ها پی ببرید که گام مهمی در کنترل خشم در کودکان است.

۸. به کودکان یاد بدهید نشانه‌های خشم در بدن خود را بشناسند

گاهی اوقات، کودکان تا زمانی که خشم انفجاری رخ نداده، نمی‌دانند که عصبانی هستند. به آن‌ها کمک کنید علائم بدنی احساس عصبانیت را شناسایی کنند. به مرور زمان، آن‌ها شروع به تشخیص این احساس می‌کنند و می‌توانند قبل از اینکه خشم آن‌ها انفجاری و طاقت‌فرسا شود، موقعیت را مدیریت کنند. برخی از نشانه‌های خشم عبارتند از:

همچنین، شما می‌تونید به همراه کودک خود یک نقاشی از بدن انسان بکشید و از کودک بخواهید مشخص کند خشم را با چه شدتی و در کدام نقاط بدن خود حس می‌کند.

نقشه بدنی خشم برای کنترل خشم در کودکان
این تصویر نمونه‌ای از نقشه بدنی خشم را نشان می‌دهد. شما می‌توانید همراه کودک خود نمونه منحصر به فرد او را رسم کنید.

۹. بررسی کنید چه احساسات دیگری ممکن است پشت خشم پنهان شده باشد

بسیاری از اوقات همزمان که کودکان خشمگین هستند، احساسات دیگری نیز وجود دارد که تجربه می‌کنند. معمولا در این شرایط خشم به‌راحتی قابل مشاهده است و احساسات مختلفی دیگری را که در زیر سطح قرار دارند، پنهان می‌کند. پشت پرده خشم و رفتارهای پرخاشگرانه ممکن است اضطراب، غم یا ترس باشد. با رسیدگی به این حس‌ها مشکلات پرخاشگری نیز از بین بروند. هنگامی که فرزندتان آرام است، در مورد احساسات دیگری که ممکن است زیر خشم او پنهان شده باشند، به او توضیح دهید و با او صحبت کنید. در صورتی که ترس و اضطراب زمینه‌ساز رفتارهای پرخاشگرانه باشد، می‌توانید از فیلم آموزش آنلاین کاهش اضطراب و ترس در کودکان در فرادرس برای رفع آن بهره بگیرید که لینک آن در زیر آورده شده است.

۱۰. با کودک خشمگین، به ساده‌ترین حالت ممکن صحبت کنید

وقتی کودک در حین پرخاشگری و تجربه خشم است، نمی‌تواند اطلاعات را به درستی پردازش کند. در این لحظات کودکان قابل آموزش نیستند. در نتیجه، برای کنترل خشم در کودکان، در این مراحل برای آن‌ها سخنرانی نکنید بلکه تمرکز خود را روی این بگذارید که کمک کنید از این سختی عبور کنند. بهتر است صحبت کردن خود را به خلاصه‌ترین حالت برسانید. وقتی صحبت می‌کنید، مطمئن شوید که از لحنی خنثی و آرام استفاده می‌کنید. همچنین، جملاتی ساده بیان کنید و همان عبارت‌ها را تکرار کنید تا احتمال پردازش جملات شما بالا برود. چند نمونه از جملاتی که در این لحظه می‌توانید بگویید عبارتند از:

  • من در کنار تو هستم.
  • من دوستت دارم و می‌خواهم به تو کمک کنم.
  • هر موقع آماده صحبت بودی به من خبر بده.
  • متوجه هستم که چقدر عصبانی هستی.

۱۱. برای آموزش کنترل خشم در کودکان، از دماسنج خشم استفاده کنید

استفاده از دماسنج خشم می‌تواند به کودکان کمک کند تا بین احساسات و مهارت‌های مقابله‌ای خود ارتباط برقرار کنند. از کودک بخواهید یک دماسنج را نقاشی کند. سپس، سه رنگ برای دماسنج خود انتخاب کند و آن را رنگ کند. هر کدام از این رنگ‌ها نشان‌دهنده یک سطح از شدت احساسات هستند. در مورد هر بخش، با کودک خود صحبت کنید.

  • در پایین دماسنج، کمترین حالت خشم را می‌بینیم. از آن‌ها بپرسید وقتی فقط کمی خشمگین هستند، اوضاع چگونه به نظر می‌رسد. آیا بلند بلند غرغر می کنند؟ آیا اخم می‌کنند؟
  • سپس به قسمت میانی دماسنج بروید. از کودک بپرسید هنگامی که در حد متوسطی خشمگین است، رفتار او چطور تغییر می‌کند؟ آیا صدای او بلندتر می‌شود؟ آیا پاهای خود را به زمین می‌کوبد؟
  • در نهایت، در مورد زمانی که آن‌ها در بالای دماسنج هستند و خشم بزرگی را تجربه می‌کنند، صحبت کنید. در این زمان آن‌ها چه کاری انجام می‌دهد؟ آیا وسایل را پرتاب می‌کنند یا به دیگران ضربه می‌زنند؟
دماسنج خشم - کنترل خشم در کودکان
این تصویر نمونه‌ای از چگونگی رسم دماسنج خشم با کودکان را نشان می‌دهد. شما همراه با کودک خود، نمونه منحصر به فرد او را رسم کنید.

انجام این کار برای بچه ها همیشه آسان نیست. اگر تشخیص دادن این رفتارها برای کودک شما مشکل است، با مرور چند خاطره از دفعاتی که آن‌ها خشمگین بوده‌اند، به آن‌ها کمک کنید. اگر چیزی به خاطر ندارید، برای آن‌ها مثال بزنید. مثلا بگویید: «بعضی از بچه‌ها وقتی خشمگین هستند، فریاد می‌زنند. آیا تو هم این کار رو می‌کنی؟». در مرحله بعدی، به همراه کودک چند راه‌کارهای مقابله‌ای برای هر سطح از خشم روی دماسنج مشخص کنید. مطمئن شوید که مهارت‌های مقابله‌ای متنوعی را انتخاب کرده باشید زیرا همه مهارت‌های مقابله ای همیشه کارساز نیستند.

۱۲. برای کنترل خشم در کودکان، از ایفای نقش استفاده کنید

«ایفای نقش» (Role-playing) می‌تواند راهی ارزشمند برای کودکان و بزرگسال در راستای کشف و هدایت احساسات خود باشد. شما می‌توانید با کودک به بازی ایفای نقش بپردازید تا به کمک کنید احساسات خود را بهتر بشناسد و مدیریت کند. مثلا هنگامی که کودکی از جمع کردن اتاق خود عصبانی می‌شود، به او بگویید: «انگار درون تو یک قورباغه وجود دارد. این قورباغه معمولا عصبانی است و اجازه نمی‌دهد تو کارهای روزمره خود را انجام بدهی. می‌توانی به من بگو این قورباغه چه حرف‌هایی می‌زند؟». پس از شنیدن صحبت‌های او ادامه بدهید: «به نظر تو چه چیزهایی می‌توانیم به قورباغه بگوییم تا متوجه شود مرتب کردن اتاق ضروری است؟» از کودک بخواهید با صدای بلند با قورباغه درون خود گفت‌وگو کند و از او بخواهد دست از بدرفتاری بردارد تا همه شادتر باشند. این کار به تقویت خود-انضباطی در کودکان کمک می‌کند.

۱۳. سناریوها و نتایج مختلف را با کودک مرور کنید

درک سناریوها، گزینه‌های مختلف در دسترس و نتایج متفاوت آن‌ها به کودکان کمک می‌کند تا بتوانند مسائل را از دیدگاه‌های گوناگون ببینند و رفتار مناسب‌تری نشان بدهند. این موضوع در کنترل خشم در کودکان موثر است. روی چندین سناریو که معمولا در کودک شما منجر به خشم می‌شود، کار کنید و سه پاسخ احتمالی برای هر یک از آن‌ها را مورد بحث قرار دهید.

برای مثال، فرض کنید سناریو این است که «من به خاطر کاری که انجام نداد‌ه‌‎ام، سرزنش شدم».

پاسخ‌های احتمالی عبارتند از:

  • عصبانی می شوم و بد رفتار می‌کنم.
  • دیگر هرگز کاری انجام نمی‌دهم.
  • من می‌خواهم توضیح بدهم که ناراحت هستم زیرا این کار را انجام نداده‌ام. (راه‌حل مفیدتر)

در سناریوی «من دوست دارم کار جدیدی را امتحان کنم اما نمی‌توانم این کار را به درستی انجام بدهم»، پاسخ‌های احتمالی عبارتند از:

  • گریه می‌کنم و عصبانی می‌شوم.
  • غر می‌زنم و تسلیم می‌شوم.
  • با یک بزرگسال صحبت می‌کنم تا یاد بگیرم چگونه این کار را انجام دهم. (راه‌حل مفیدتر)

و در سناریوی «دوست من چیزی را قرض گرفته و پس نداده است»، پاسخ‌های احتمالی عبارتند از:

  • با دوستم قهر می‌کنم و از او می‌خواهم که آن را پس بدهد.
  • دیگر هرگز با دوستم صحبت نخواهم کرد.
  • به دوستم توضیح ‌می‌دهم که ناراحت هستم و دوست دارم آن را پس بگیرم. اگر تغییری در شرایط ایجاد نشد، با یک بزرگسال صحبت خواهم کرد. (راه‌حل مفیدتر)

کودک را تشویق کنید تا توضیح دهد که چرا دو حالت افراطی (گزینه‌های الف و ب) مفید نیستند. سپس، در این مورد گفت‌وگو کنید که چرا گزینه سوم به نتیجه بهتر و ناراحتی کمتری منجر می‌شود.

۱۴. تفاوت افکار ذهن آرام و افکار ذهن خشمگین را برای کودک مشخص کنید

افکار یک فرد هنگام تجربه خشم با افکار او در مواقع آرامش تفاوت دارد. به کودک کمک کنید تا فکرهای خود را دنبال کنید و به کمک آن‌ها تشخیص دهد که ذهن او خشمگین یا آرام است. در ادامه به ویژگی‌های ذهن آرام و عصبانی اشاره می‌کنیم. این ویژگی‌ها را با کودک خود مرور کنید زیرا شناخت این ویژگی‌ها در شناسایی افکار مربوط به هر کدام موثر است.

  • ذهن آرام عواقب اعمال خود را در نظر می‌گیرد.
  • ذهن آرام احساس دیگران را در نظر می‌گیرد. مثلا از خود می‌پرسد «اگر اسباب‌بازی دوستم را پرتاب کنم، دوستم چه احساسی خواهد داشت؟».
  • ذهن آرام جنبه‌های مختلف یک موضوع را می‌سنجد.
  • ذهن آرام در نظر می‌گیرد که شاید رفتاری از دیگران که ما را خشمگین ساخته، تصادفی بوده و عمدی نیست.
  • ذهن آرام در نظر می‌گیرد که ممکن است فرد مقابل نیز روز بدی داشته و رفتارش از روی خستگی است.
  • ذهن آرام با خود می‌گوید قبل از انجام کاری که از آن پشیمان خواهم شد، باید خودم را آرام یا دور کنم.
  • ذهن آرام احساسات را واضح‌تر می‌بیند، مثلا می‌داند که من ناامید و عصبانی هستم.
نقاشی یک کودک عصبانی در کنار یک کودک آرام

در مقابل ذهن آرام، ذهن خشمگین قرار دارد. ویژگی‌های ذهن خشمگین عبارتند از:

  • ذهن خشمگین واکنش‌پذیر است.
  • ذهن خشمگین می‌گوید من هر کاری را که بخواهم انجام خواهم داد.
  • ذهن خشمگین باور دارد که هر زمان بخواهد کارها باید انجام شوند.
  • ذهن خشمگین باور دارد که من صدمه دیده‌ام پس به دیگران صدمه می‌زنم.

۱۵. برای کنترل خشم در کودکان، از قصه‌ گفتن کمک بگیرید

قصه گفتن روشی است که به کودکان اجازه می‌دهد بدون مقاومت، احساسات خود را پردازش کنند. چراکه کودکان معمولا نسبت به شنیدن قصه‌ها پذیرا و کنجکاو هستند. وقتی که شخصیت‌های قصه در موقعیت‌های مشابه کودکان قرار می‌گیرند، کودکان با آن‌ها هم‌ذات‌پنداری کرده و درک بهتری از احساسات و شیوه مدیریت آن‌ها پیدا می‌کنند. این تکنیک، هم باعث آرام شدن موقت کودک می‌شود و هم به او کمک می‌کند تا مهارت‌های تنظیم هیجانی را در طولانی‌مدت پرورش دهد. شما می‌توانید از قصه‌های بومی و محلی یا قصه‌های خلاقانه و فی‌البداهه استفاده کنید. همچنین، در انتهای این مطلب ۵ کتاب قصه کودکان با موضوع مدیریت خشم معرفی می‌کنیم.

تکنیک‌های درمانی کنترل خشم در کودکان

تا این بخش از این مقاله، علت خشم در کودکان را بررسی کردیم و ۱۵ راهکار برای کنترل خشم در کودکان ارائه دادیم. این ۱۵ راهکار به شکل موثری به والدین کمک می‌کند تا بتوانند مدیریت احساس خشم را به فرزند خود بیاموزند. با این حال، گاه ممکن است مشکل جدی‌تری در میان باشد که توسط والدین التیام پیدا نکند. در این صورت، می‌توانید از روانشناس کودک کمک بگیرید. شیوه‌های درمانی گوناگونی برای درمان کنترل خشم در کودکان وجود دارد. در ادامه به دو مورد از مشهورترین این شیوه‌های درمانی اشاره می‌کنیم.

درمان شناختی رفتاری برای کنترل خشم در کودکان

«درمان شناختی-رفتاری» (Cognitive-Behavioral Therapy | CBT) یک نوع روان‌درمانی ساختاریافته و هدف‌گرا است که به تعامل بین افکار، احساسات و رفتارها می پردازد. در زمینه مدیریت خشم کودک، CBT به کودکان کمک می کند تا با بررسی موقعیت‌های خاصی که خشم آن را تحریک می کنند، از پاسخ‌های عاطفی خود آگاه‌تر شوند. یعنی بتوانند محرک اولیه‌ای را که منجر به خشم می‌شود، شناسایی کنند و نسبت به افکار، احساسات و هیجان‌های متعاقب آن هشیار باشند. این رشد عاطفی به آن‌ها کمک می‌کند تا رفتارهای سازگارانه‌تری ارائه بدهند.

CBT همچنین بر نقش والدین در مدیریت خشم فرزندشان تاکید می‌کند. در این شیوه درمانی، به والدین آموزش داده می شود که حالات عاطفی خود را بشناسند و متوجه باشند که واکنش آنها چگونه می تواند بر رفتار فرزندشان تاثیر بگذارد. با حفظ یک رفتار آرام و حمایتی، والدین می توانند به کاهش تنش‌های احتمالی کمک کنند و احساس امنیت را برای کودک ایجاد کنند. علاوه بر این، CBT هم والدین و هم فرزندان را تشویق می‌کند تا خشم را به عنوان یک احساس طبیعی بپذیرند و راه‌های سالم‌تری برای ابراز و هدایت آن بیابند. در نتیجه، فراوانی و شدت رفتارهای پرخاشگرانه کاهش می‌یابد.

درمان تعاملی والد-کودک برای کنترل خشم در کودکان

«درمان تعاملی والد-کودک» (Parent-Child Interaction Therapy |‌ PCIT)، یک شیوه درمانی بسیار موثر است که برای کودکان بین ۲ تا ۸ سال استفاده می‌شود. این شیوه درمانی برای مقابله با رفتارهایی مثل سرکشی و پرخاشگری طراحی‌ شده است. در درمان تعاملی والد-کودک، هم والدین و هم کودک حضور دارند. مرحله اول این درمان، بر بهبود رابطه والدین و کودک از طریق تکنیک‌های مختلف پاداش و تشویق تمرکز می‌کند. طی مرحله دوم، درمان‌گر به والدین مهارت‌های انضباطی را برای مدیریت موثر مشکلات رفتارهای فرزندشان می‌آموزد. این مراحل به کنترل خشم در کودکان از طریق تعامل بهتر و کارآمدتر با والدین منجر می‌شود.

پسر کوچک اخمو - کنترل خشم در کودکان

استفاده از دارو برای کنترل خشم در کودکان

گاهی اوقات، به خصوص در مورد کودکان بزرگ‌تر، پیشرفت‌های درمانی به کندی صورت می‌گیرد، کودکان به سختی با مراحل درمان همراهی می‌کنند یا رفتارهای خطرناکی نسبت به خود و دیگران دارند. در چنین شرایطی، تکنیک‌های درمانی برای ایمن نگه داشتن آن‌ها و اطرافیان کافی نیست. بنابراین، تحت این حالت متخصص تشخیص می‌دهد که استفاده از دارو لازم است. دارو ممکن است برای مدیریت اختلال‌های زمینه‌ای مثل بیش‌فعالی یا اضطراب به کار برود. همچنین، در مورد کودکانی که مشکلات رفتاری شدید دارند، ممکن است داروهای ضدروان‌پریشی تجویز شود. به هر حال، استفاده از داروها باید با روان‌درمانی همراه باشد.

اختلال‌های مربوط به مشکل خشم در کودکان

مشکل خشم در کودکان، الزاما به معنی وجود اختلال روانشناختی نیست. با این حال، رفتارهای پرخاشگرانه کودکان ممکن است به حدی شدید و پایدار باشند که منجر به اختلال روانشناختی شوند. این اختلال‌ها، بر پایه کتاب آسیب‌شناسی مرجع «راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی» (Diagnostic and Statistical Manual Of Mental Disorders | DSM) تشخیص‌گذاری می‌شوند. توجه کنید که تشخیص‌گذاری و درمان این اختلال‌ها حتما باید توسط متخصص روانپزشکی یا روانشناسی انجام شود. در ادامه برای آشنایی بیشتر به سه مورد از اختلال‌های مرتبط با کنترل خشم در کودکان اشاره می‌کنیم.

۱. اختلال نافرمایی مقابله‌جویانه

کودکان مبتلا به «اختلال نافرمایی مقابله‌جویانه» (Oppositional Defiant Disorder |‌ ODD)، الگوی پایداری از خشم، تحریک‌پذیری، رفتار مشاجره‌آمیز و سرکشی از خود نشان می‌دهند. همچنین، این کودکان رفتاری بسیار کینه‌توزانه و انتقام‌جویانه دارند. برای تشخیص این اختلال، این علائم باید حداقل به مدت ۶ ماه در کودک ادامه داشته باشند.

۲. اختلال سلوک

کودکان مبتلا به «اختلال سلوک» (Conduct Disorder | CD) به شدت و مداوم حقوق دیگران را نقض می‌کنند. دزدی، قلدری، آزار حیوانات، خشونت فیزیکی، فحاشی، تخریب اموال، آتش زدن عمدی، دروغ گفتن و… نمونه‌ای از رفتارهای آن‌ها است. همچنین، این کودکان هنجارهای مربوط به سن خود را رعایت نمی‌کنند؛ مثلا ممکن است از خانه و مدرسه فرار کنند یا درگیر سوءمصرف مواد و فعالیت‌های جنسی شوند. احساسات و نیازهای دیگران برای آن‌ها اهمیتی ندارد و تکانشی عمل می‌کنند. از سوی دیگر، تلاشی برای پنهان کردن رفتار خود نمی‌کنند و حتی با وجود عواقب، به‌ نظر نمی‌رسد پشیمان شده‌ باشند. محتمل است که این اختلال در بزرگسالی، به «اختلال شخصیت ضداجتماعی» (Antisocial Personality Disorder | APD) منجر شود.

۳. اختلال ناهنجاری بی‌نظمی خلقی آشفته

وجود «اختلال ناهنجاری بی‌نظمی خلقی آشفته» (Disruptive Mood Dysregulation Disorder | DMDD) به معنی وجود طغیان‌های رفتاری مکرر ناشی از خشم و عصبانیت، تحریک‌پذیری و خلق افسرده در اکثر زمان‌ها است. شدت و مدت زمان خشمگین بودن در این کودکان متناسب با موقعیت واقعی نیست و زندگی آن‌ها را مختل می‌کند.

کودکی غمگین در مدرسه

معرفی کتاب قصه برای کنترل خشم در کودکان

همان‌طور که پیش از این اشاره کردیم، شخصیت‌های موجود در کتاب‌ها و قصه‌ها به کودکان کمک می‎‌کنند درک کنند خشم چه احساسی است، مدیریت اشتباه آن چه عواقبی دارد و چطور می‌توان به شکل موثری آن را مدیریت کرد. امروزه کتاب قصه‌های بسیاری در رابطه با خشم نوشته شده‌اند و در دسترس هستند. در ادامه به پنج تا از مشهورترین این کتاب‌ها به همراه توضیحی مختصر، اشاره می‌کنیم. همچنین، برای آشنایی بیشتر و اصولی با راهکارهای کنترل خشم در کودکان می‌توانید از فیلم آموزش آنلاین کنترل خشم در کودکان به همراه اصلاح رفتار و مدل های درمانی در مجموعه فیلم‌های آموزشی روانشناسی فرادرس بهره بگیرید.

۱. کتاب اژدهای عصبانی

کتاب «اژدهای عصبانی» (The Angry Dragon) به قلم «مایکل گوردون» (Michael Gordon) نوشته شده است. این کتاب در مورد یک اژدها است که وقتی دیگران او را ناراحت می‌کنند، به سرعت عصبانی می‌شود. به همین علت، دوستش جورج به او چند روش موثر برای آرام شدن معرفی می‌کند و به او یاد می‌دهد چگونه درباره احساساتش صحبت کند. این کتاب به زبان کودکانه نوشته شده به کودکان آموزش می‌دهد که چگونه خشم خود را به درستی مدیریت کنند.

کتاب قصه برای کنترل خشم در کودکان

۲. کتاب ببر بدعنق است

کتاب «ببر بدعنق است» (Tiger Has A Tantrum) نوشته «سو گریوز» (Sue Graves) در مورد ببری است که به‌خاطر مسائل کوچک زود ناراحت می‌شود و از کوره در می‌رود. این موضوع اطرافیان ببر را خیلی اذیت می‌کند. در نهایت، او با راهنمایی معلمش یاد می‌گیرد چطور با کشیدن نفس عمیق خود را آرام کند و راه‌کارهای بهتری برای حل مشکلاتش پیدا کند.

کتاب قصه برای کنترل خشم در کودکان

۳. کتاب کرانکنشتاین

«کرانکنشتاین» (Crankenstein) توسط «سامانتا برگر» (Samantha Berger) تالیف شده است. این کتاب در موردی پسری بدخلق است که به بیشتر چیزها واکنش منفی نشان می‌دهد اما در نهایت متوجه می‌شود که دوستی، کلید خوشحال بودن و کنار گذاشتن این عصبانیت همیشگی است.

کتاب قصه برای کنترل خشم در کودکان

۴. کتاب وقتی مایلز عصبانی شد

کتاب «وقتی مایلز عصبانی شد» (When Miles Got Mad) توسط «سم کرتزمن» (Sam Kurtzman) و همکاران او تهیه شده است. در این کتاب، وقتی برادر مایلز اسباب‌بازی موردعلاقه‌اش را می‌شکند، او خیلی خشمگین می‌شود. در این لحظه، «هیولای خشم» (Mad Monster) ظاهر می‌شود و به مایلز کمک می‌کند تا با صحبت کردن درباره‌ی احساساتش، آرام شود و یاد بگیرد که چگونه خشمش را مدیریت کند.

کتاب قصه برای کنترل خشم در کودکان

۵. کتاب غرش راوی

کتاب «غرش راوی» (Ravi’s Roar) به قلم «تام پرسیوال» (Tom Percival)، در مورد کودکی به نام راوی است. این کودک در یک گردش خانوادگی با مشکلاتی روبه‌رو می‌شود که او را خشمگین می‌کنند. این خشم کم‌کم شدت می‌گیرد و او را به موجودی پرخاشگر تبدیل می‌کند که غرش می‌کند. راوی مدت متوجه می‌شود که با این روش، می‌تواند به برخی از خواسته‌های خود برسد اما هیچ‌کس دوست ندارد با او بازی کند. در نهایت، او متوجه تاثیر رفتارش می‌شود و یاد می‌گیرد که چطور احساساتش را بهتر مدیریت کند.

کتاب قصه برای کنترل خشم در کودکان

source

توسط expressjs.ir