1
کاخ سفید با اعمال تعرفههای متقابل بر شرکای تجاری آمریکا، تورم را به خطر میاندازد. نیویورک تایمز بررسی کرده است که تعرفههای ترامپ چگونه تهدیدی برای اقتصاد جهانی محسوب میشوند.
اقتصاد جهان در حال حاضر با مجموعهای از مشکلات، از جمله درگیریهای ژئوپلیتیکی، کندی رشد اقتصادی چین و تغییرات اقلیمی دستوپنجه نرم میکند. در این میان، دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، طرحی را مطرح کرده است که سیاست تجاری چند دهه اخیر را از ریشه تغییر میدهد.
ترامپ با آغاز روند اعمال تعرفههای متقابل بر شرکای تجاری آمریکا، بیثباتی را برای شرکتهای بینالمللی افزایش داده و دامنه جنگ تجاری مورد انتظار را گسترش داده است.
تعرفههای متقابل: یک استدلال ساده اما یک اجرای پیچیده
بهطور کلی، منطق پشت تعرفههای متقابل ساده است: مالیاتهایی که شرکتهای آمریکایی هنگام صادرات کالا به یک کشور خاص میپردازند، باید برای واردات از همان کشور نیز اعمال شوند. ترامپ مدتهاست از این اصل حمایت کرده و بر این باور است که شرکای تجاری آمریکا تعرفههای بالاتری را نسبت به این کشور وضع کردهاند.
اما در عمل، محاسبه نرخ تعرفههای جداگانه برای هزاران کالا از بیش از ۱۵۰ کشور، چالشهای اجرایی عظیمی را برای طیف گستردهای از شرکتها، از تولیدکنندگانی که به قطعات وارداتی وابسته هستند گرفته تا خردهفروشانی که کالاهای خود را از خارج تأمین میکنند، ایجاد خواهد کرد.
یک چالش اجرایی عظیم
تد مورفی، کارشناس تجارت بینالملل در شرکت حقوقی سیدلی آستین، میگوید:
“این یک کار بالقوه عظیم است. ممکن است برای هر ابزار یا طبقهبندی تعرفهای، ۱۵۰ نرخ تعرفهای مختلف داشته باشید؛ از آلبانی گرفته تا زیمبابوه.”
شرکت آستین نیز به دلیل سیاست جدید ترامپ، بررسی نحوه برخورد با تعرفههای متقابل را آغاز کرده است.
افزایش هزینهها برای مصرفکنندگان آمریکایی
این تصمیم، آن هم در دورهای که نگرانیها درباره تورم در حال افزایش است، خطر افزایش هزینهها را برای مصرفکنندگان آمریکایی به همراه دارد و برخلاف وعده ترامپ برای کاهش قیمتها در سایر کالاهاست. این سیاست همچنین میتواند فدرال رزرو را در کاهش هزینههای استقراض دچار تأخیر کند.
تضعیف نظام تجارت جهانی
این سیاست همچنین به روند تضعیف سیستم تجارت جهانی که تحت نظارت سازمان تجارت جهانی است، سرعت میبخشد. ترامپ در تلاش است تا توافقهای بینالمللی را کنار بگذارد و دورهای جدید از مذاکرات مستقیم بین کشورها را رقم بزند.
این تغییر، در پی سالها بیثباتی، فشار بیشتری بر زنجیره تأمین جهانی وارد میکند. شرکتهای بینالمللی قبلاً با جنگ تجاری میان دو اقتصاد بزرگ جهان، یعنی ایالات متحده و چین، دستوپنجه نرم کردهاند. مشکلاتی در عبور از کانالهای سوئز و پاناما نیز موجب افزایش هزینههای حملونقل شده است. اکنون ترامپ چالش جدیدی را مطرح کرده است.
سیستم فعلی تجارت جهانی
طبق سیستم فعلی که سه دهه اجرا شده، کشورهای عضو سازمان تجارت جهانی برای هر نوع کالا تعرفههایی تعیین کرده و این تعرفهها را بهطور یکسان برای تمام اعضا اعمال میکنند. همچنین، کشورهای مختلف از طریق توافقات تجاری دوجانبه یا منطقهای، تعرفهها را کاهش دادهاند.
اما ترامپ مدتهاست که آمریکا را قربانی این ساختار میداند و به کسری تجاری با کشورهایی مانند چین، مکزیک و آلمان اشاره میکند. اکنون با اعلام سیاست تعرفههای متقابل، او عملاً اعلام کرده که بدون توجه به توافقات موجود، شرایط را مطابق میل خود بازنگری خواهد کرد.
هدف قرار دادن هند؟
ترامپ این سیاست را دقیقاً در روزی اعلام کرد که نارندرا مودی، نخستوزیر هند، از کاخ سفید بازدید میکرد. آمریکا با هند نیز کسری تجاری قابلتوجهی دارد و ارزش واردات این کشور از هند در سال گذشته ۴۵ میلیارد دلار بیش از صادرات آن بوده است.
بر اساس دادههای بانک جهانی، برخی از این واردات، مانند محصولات پلاستیکی و شیمیایی، هنگام ورود به آمریکا مشمول تعرفهای کمتر از ۶ درصد میشوند. اما محصولات مشابه آمریکایی هنگام صادرات به هند، با تعرفههایی بین ۱۰ تا ۳۰ درصد مواجه میشوند. اگر دولت ترامپ تعرفههای آمریکا را به سطح مشابه افزایش دهد، کارخانههای آمریکایی مجبور خواهند شد هزینه بیشتری برای مواد شیمیایی و پلاستیک بپردازند.
همین وضعیت برای طیف گستردهای از کالاها، از جمله کفش از ویتنام، ماشینآلات و محصولات کشاورزی از برزیل، و منسوجات و لاستیک از اندونزی نیز صادق است. انجمن تجاری IPC که در صنعت الکترونیک فعالیت دارد، هشدار داده که افزایش حمایتگرایی تجاری میتواند به اقتصاد آمریکا آسیب برساند.
مذاکره یا تهدید؟
برخی از کارشناسان این اقدام ترامپ را نه بهعنوان مقدمهای برای افزایش تعرفههای آمریکا، بلکه بهعنوان یک تاکتیک مذاکره میبینند که هدف آن وادار کردن شرکای تجاری به کاهش تعرفههایشان است. اگر این تحلیل درست باشد، محاسبه مجدد تعرفهها میتواند در نهایت باعث کاهش قیمتها شود.
کریستین مکدانیل، مقام سابق وزارت خزانهداری آمریکا در دوران جورج بوش و محقق ارشد در مرکز مرکاتوس دانشگاه جورج میسون، میگوید:
“راههای زیادی وجود دارد که این سیاست میتواند به ضرر ما تمام شود. اما اگر بتواند کشورهای دیگر را به باز کردن بازارهایشان وادار کند، ممکن است در نهایت به نفع تجارت باشد.”
نفوذ افراد نزدیک به ترامپ
برخی نیز هشدار میدهند که این فرآیند مذاکره میتواند بهجای تمرکز بر منافع ملی، بیشتر به نفع متحدان ترامپ باشد. بهعنوان مثال، شرکت تسلا که توسط ایلان ماسک، از حامیان ترامپ، اداره میشود، ممکن است از معافیت تعرفهای برای برخی قطعات اصلی بهره ببرد.
ابهام در تصمیمگیری شرکتها
این سیاستها باعث شده است که شرکتهای آمریکایی در پیشبینی آینده با مشکل مواجه شوند. از زمان وضع تعرفههای ترامپ بر کالاهای چینی (که سیاستی بود که جو بایدن، رئیسجمهور بعدی آمریکا نیز گسترش داد)، بسیاری از شرکتها بخشی از تولیدات خود را از چین به سایر کشورها منتقل کردهاند.
افزایش هزینههای حملونقل نیز باعث شده شرکتها فاصله میان کارخانهها و مشتریان آمریکایی خود را کاهش دهند، روندی که با عنوان “نزدیکشدن تأمینکنندگان” (nearshoring) شناخته میشود.
چرخش سرمایهگذاریهای جهانی
برای مثال، والمارت بخشی از سفارشهای خود را از چین به هند و مکزیک منتقل کرده است. شرکت پوشاک کلمبیا اسپرتسور در آمریکای مرکزی به دنبال سایتهای جدید برای کارخانههای خود بوده است. شرکت مدیکال مدسورس لبز نیز سفارشهای خود را از چین به کارخانهای جدید در کلمبیا انتقال داده است.
ترامپ در گذشته نیز تهدید کرده بود که بر واردات از مکزیک، کانادا و کلمبیا ۲۵ درصد تعرفه وضع میکند، اما بعداً این تصمیمها را لغو کرده است.
با توجه به سوابق ترامپ، مشخص نیست که سیاستهای جدید او تا چه حد عملی خواهد شد. تد مورفی، کارشناس تجارت بینالملل، میگوید:
“ترامپ را جدی میگیریم، اما نه کاملاً. او کلیگویی میکند، اما باید منتظر ماند و دید که در عمل چه اتفاقی خواهد افتاد.”
پیتر اس. گودمن / نیویورک تایمز
source