«تابناک با تو» – برخی از کشورها بدون تکیه بر جنگ و استعمار و چپاول به سبک دورههای نخستین استعمار، توانستهاند از فقر به ثروت برسند و اقتصادهای قدرتمندی بسازند. این کشورها با استفاده از سیاستهای اقتصادی هوشمندانه، نوآوری صنعتی و جذب سرمایه خارجی توانستهاند رشد پایدار و قابل توجهی را تجربه کنند. بسیاری از آنها بر آموزش، توسعه زیرساختها و ثبات سیاسی تمرکز کردهاند تا شرایط مطلوبی برای پیشرفت اقتصادی فراهم کنند. این روند نشان میدهد که قدرت نظامی و جنگیدن تنها راه دستیابی به رفاه نیست و میتوان با برنامهریزی صحیح، بدون درگیریهای نظامی به سطح بالایی از توسعه اقتصادی رسید. کشورهایی مانند سنگاپور، سوئیس و کره جنوبی نمونههای برجستهای از این مدل موفقیت هستند. برخی از این کشورها توانستهاند با صادرات محصولات پیشرفته و سرمایهگذاری در فناوریهای نوین به اقتصادهای قدرتمند جهانی تبدیل شوند. در حالی که بسیاری از کشورها منابع طبیعی غنی دارند، اما درگیر بحرانهای اقتصادی میشوند، این کشورها بدون اتکا به منابع خام، با استراتژیهای تجاری هوشمندانه به شکوفایی اقتصادی رسیدهاند. اقتصاد دانشبنیان، نوآوری و قوانین تجاری کارآمد از دیگر عوامل موفقیت آنهاست. در ادامه، پنج فکت جالب درباره کشورهایی که بدون جنگ ثروتمند شدهاند را بررسی میکنیم.
۱- سنگاپور از یک جزیره فقیر به یک ابرقدرت اقتصادی تبدیل شد
سنگاپور یکی از برجستهترین نمونههای توسعه اقتصادی سریع بدون جنگ در تاریخ معاصر است. در دهه ۱۹۶۰، این کشور یکی از فقیرترین مناطق جهان بود و هیچ منبع طبیعی مهمی نداشت. با این حال، دولت تحت هدایت لی کوان یو (Lee Kuan Yew) یک سیاست اقتصادی هوشمندانه را اجرا کرد که شامل جذب سرمایهگذاری خارجی، توسعه نیروی کار ماهر و ایجاد محیطی پایدار برای کسبوکار بود. دولت بر آموزش و فناوری تمرکز کرد و سیستم آموزشی را بهگونهای طراحی کرد که نیروی کار ماهری برای صنایع نوظهور تربیت شود. مشوقهای مالیاتی برای شرکتهای چندملیتی باعث شد که بسیاری از برندهای جهانی در سنگاپور سرمایهگذاری کنند. علاوه بر این، این کشور به یک هاب تجاری و مالی جهانی تبدیل شد و با ایجاد قوانین تجاری باز، توانست تجارت بینالمللی را در دست بگیرد. سنگاپور با تمرکز بر صنایع پتروشیمی، فناوری اطلاعات و بیوتکنولوژی، وابستگی خود را به منابع سنتی از بین برد. امروزه این کشور یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان با سرانه تولید ناخالص داخلی بسیار بالا است. این موفقیت نشان داد که مدیریت صحیح اقتصادی و سرمایهگذاری در آموزش و فناوری میتواند یک کشور را بدون جنگ به رفاه اقتصادی برساند.
۲- سوئیس بدون جنگ، ثروتمندترین کشور اروپا شد
سوئیس یکی از کشورهایی است که بدون درگیری نظامی، به یکی از موفقترین اقتصادهای جهان تبدیل شد. این کشور در طول دو جنگ جهانی بیطرف ماند و همین بیطرفی باعث شد که سیستم اقتصادی آن دچار فروپاشی نشود. با سرمایهگذاری در بانکداری بینالمللی، صنایع داروسازی و تولیدات پیشرفته، سوئیس توانست به مرکز مالی و تکنولوژیک اروپا تبدیل شود. سیستم مالیاتی پایدار و قوانین بانکی مستحکم، این کشور را به پناهگاهی برای سرمایهگذاران جهانی تبدیل کرد. علاوه بر این، صادرات ساعتهای لوکس، صنایع شیمیایی و ماشینآلات صنعتی نقش مهمی در رشد اقتصادی آن داشت. این کشور همچنین یکی از بیشترین سرانه درآمدهای جهان را دارد و رفاه اجتماعی بالایی را برای شهروندانش فراهم کرده است. سیاستهای اقتصادی بلندمدت و حمایت از نوآوری و کارآفرینی، سوئیس را به یکی از رقابتیترین اقتصادهای جهان تبدیل کرده است. بدون نیاز به منابع طبیعی زیاد، این کشور بر کیفیت تولیدات و برندهای معتبر جهانی تکیه کرده است. سوئیس نشان داد که یک کشور میتواند بدون جنگ و با سیاستهای مالی هوشمندانه، به ثروت و ثبات اقتصادی برسد.
۳- کره جنوبی از کشوری فقیر به یکی از اقتصادهای پیشرفته جهان تبدیل شد
کره جنوبی در دهه ۱۹۵۰، یکی از فقیرترین کشورهای جهان بود و زیرساختهای اقتصادی بسیار ضعیفی داشت. اما این کشور توانست با سرمایهگذاری در آموزش، توسعه فناوری و حمایت از صنایع بومی، خود را به یک قدرت اقتصادی تبدیل کند. دولت کره با راهاندازی شرکتهای صنعتی بزرگ (Chaebol) مانند سامسونگ، هیوندای و الجی، توانست صنایع فناوری، خودروسازی و الکترونیک را توسعه دهد. این کشور با حمایت از صادرات و توسعه تولید داخلی، اقتصاد خود را بهصورت چشمگیری رشد داد. کره جنوبی همچنین به یکی از بزرگترین صادرکنندگان محصولات الکترونیکی و فناوری پیشرفته تبدیل شد. تمرکز بر تحقیق و توسعه (R&D) باعث شد که این کشور در حوزه هوش مصنوعی، نیمههادیها و پزشکی مدرن پیشرفت کند. علاوه بر این، سرمایهگذاری در فرهنگ و صنعت سرگرمی (مانند موسیقی K-pop و فیلمهای کرهای) منجر به درآمدزایی بیشتر برای اقتصاد این کشور شد. سیاستهای اقتصادی نوآورانه، حمایت از آموزش و تشویق نوآوری، کره جنوبی را از یک کشور فقیر به یکی از اقتصادهای پیشرو جهان تبدیل کرده است.
۴- نروژ بدون استعمار و جنگ به یکی از ثروتمندترین کشورها تبدیل شد
نروژ یکی از معدود کشورهایی است که توانسته بدون جنگ و استعمار، ثروت عظیمی به دست آورد. این کشور با کشف منابع نفت و گاز دریای شمال در دهه ۱۹۶۰، یک مسیر رشد اقتصادی پایدار را دنبال کرد. برخلاف بسیاری از کشورهای نفتخیز که دچار فساد اقتصادی شدند، دولت نروژ صندوق ذخیره ارزی نفت (Norwegian Sovereign Wealth Fund) را راهاندازی کرد تا درآمدهای نفتی را برای نسلهای آینده ذخیره کند. علاوه بر نفت، بخشهای دریانوردی، شیلات و فناوریهای سبز در اقتصاد نروژ نقش مهمی دارند. این کشور همچنین یکی از بهترین سیستمهای رفاهی جهان را دارد که شهروندان را از نظر خدمات پزشکی، آموزشی و بازنشستگی تأمین میکند. با سیاستهای مالی شفاف و سرمایهگذاری هوشمندانه، نروژ توانست یکی از بالاترین سطوح کیفیت زندگی را در جهان ایجاد کند. برخلاف برخی کشورهای دیگر، نروژ توانسته است از وابستگی بیش از حد به نفت جلوگیری کند و در اقتصاد پایدار و فناوریهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری کند.
۵- فنلاند با تمرکز بر آموزش و فناوری به کشوری پیشرفته تبدیل شد
فنلاند یکی از موفقترین کشورهایی است که توانسته با تکیه بر آموزش، نوآوری و ثبات اقتصادی، به رفاه برسد. این کشور دارای یکی از بهترین سیستمهای آموزشی جهان است که نیروی کار ماهری را برای صنایع پیشرفته تربیت کرده است. شرکتهای فناوری مانند نوکیا در دهههای گذشته تأثیر زیادی بر رشد اقتصادی فنلاند داشتهاند. علاوه بر این، دولت فنلاند سرمایهگذاری زیادی در تحقیقات علمی، هوش مصنوعی و انرژیهای تجدیدپذیر انجام داده است. فنلاند نشان داده که با تمرکز بر سرمایه انسانی و نوآوریهای علمی، میتوان به پیشرفت اقتصادی پایدار دست یافت.
۶- ژاپن بدون منابع طبیعی به یک قدرت اقتصادی جهانی تبدیل شد
ژاپن یکی از بهترین نمونههای کشوری است که بدون منابع طبیعی قابل توجه، توانسته به یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان تبدیل شود. پس از جنگ جهانی دوم، این کشور در ویرانهای اقتصادی قرار داشت، اما با یک استراتژی دقیق، مسیر رشد را پیدا کرد. ژاپن بر توسعه صنعتی، سرمایهگذاری در فناوری و افزایش بهرهوری نیروی کار تمرکز کرد. یکی از مهمترین سیاستهای ژاپن، تمرکز بر تولید محصولات باکیفیت و رقابتپذیر در بازار جهانی بود. این کشور با تقویت شرکتهای خودروسازی مانند تویوتا (Toyota) و هوندا (Honda) و همچنین صنایع الکترونیک مانند سونی (Sony) و پاناسونیک (Panasonic)، موفق شد بازارهای جهانی را تسخیر کند. علاوه بر این، سیستم آموزشی قوی و فرهنگ سختکوشی باعث شد که نیروی کار ژاپنی به یکی از ماهرترین نیروهای جهان تبدیل شود. دولت ژاپن همچنین سرمایهگذاری زیادی در تحقیقات علمی و فناوریهای پیشرفته انجام داد که منجر به نوآوریهای مهم در حوزههایی مانند روباتیک، هوش مصنوعی و الکترونیک شد. با وجود بحرانهای اقتصادی، ژاپن توانست با مدیریت بحران و اصلاحات اقتصادی خود را به عنوان یکی از برترین اقتصادهای جهان حفظ کند. این کشور نشان داده که بدون منابع طبیعی، اما با نوآوری، نظم و استراتژی اقتصادی قوی، میتوان به یک ابرقدرت اقتصادی تبدیل شد.
۷- هلند از یک کشور کوچک به یک مرکز اقتصادی بینالمللی تبدیل شد
هلند یکی از کشورهایی است که با زیرساختهای تجاری قدرتمند و سیاستهای اقتصادی پایدار به یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان تبدیل شده است. برخلاف بسیاری از کشورهای اروپایی که درگیر جنگهای گسترده بودند، هلند توانست با تمرکز بر تجارت بینالمللی و نوآوری در کشاورزی رشد اقتصادی خود را حفظ کند. بندر روتردام (Rotterdam) به یکی از مهمترین مراکز ترانزیت کالا در اروپا تبدیل شده و نقش کلیدی در تجارت جهانی دارد. همچنین، هلند یکی از پیشگامان فناوریهای کشاورزی است و از طریق تکنیکهای مدرن مانند کشاورزی هوشمند و گلخانههای پیشرفته، به یکی از بزرگترین صادرکنندگان محصولات کشاورزی جهان تبدیل شده است. شرکتهای چندملیتی هلندی مانند فیلیپس (Philips) و یونیلیور (Unilever) در سطح جهانی فعالیت دارند و به رشد اقتصادی کشور کمک کردهاند. سیاستهای مالیاتی انعطافپذیر باعث شده که بسیاری از شرکتهای بینالمللی، دفتر مرکزی خود را در هلند ثبت کنند. این کشور همچنین با سرمایهگذاری در تحقیقات علمی و فناوریهای سبز، در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر و شهرهای هوشمند پیشرفت کرده است. هلند نشان داده که یک کشور کوچک با مدیریت اقتصادی قوی و سیاستهای تجاری باز میتواند به یکی از مراکز اقتصادی جهان تبدیل شود.
۸- ایسلند با تکیه بر انرژیهای تجدیدپذیر به رشد اقتصادی دست یافت
ایسلند یکی از معدود کشورهایی است که بدون منابع نفتی و صنعتی سنگین، توانسته به یک اقتصاد پایدار و توسعهیافته دست پیدا کند. این کشور با استفاده از منابع طبیعی خود، به بزرگترین تولیدکننده انرژیهای تجدیدپذیر در جهان تبدیل شده است. انرژی زمینگرمایی (Geothermal Energy) و نیروی برقآبی (Hydropower) بیش از ۹۰ درصد از انرژی مصرفی این کشور را تأمین میکند. دولت ایسلند با سرمایهگذاری در این بخش، هزینههای انرژی را برای صنایع و خانوارها به حداقل رسانده و تولیدات صنعتی را مقرونبهصرفه کرده است. علاوه بر این، ایسلند صنعت گردشگری را به عنوان یکی از موتورهای اصلی رشد اقتصادی خود توسعه داده است. این کشور با جاذبههای طبیعی منحصربهفرد مانند چشمههای آب گرم، آتشفشانها و یخچالهای طبیعی، سالانه میلیونها گردشگر را جذب میکند. ایسلند همچنین یکی از پیشرفتهترین سیستمهای آموزشی و بهداشتی را دارد که کیفیت زندگی را برای شهروندانش افزایش داده است. این کشور ثابت کرده که اقتصاد پایدار و رشد اقتصادی قوی میتواند بدون منابع فسیلی و جنگهای تجاری به دست آید.
۹- دانمارک با اقتصاد پایدار و سیاستهای اجتماعی قوی ثروتمند شد
دانمارک یکی از موفقترین کشورهایی است که توانسته با ترکیب اقتصاد بازار آزاد و سیاستهای اجتماعی قوی به یکی از بالاترین سطوح رفاه در جهان دست یابد. این کشور دارای یکی از پایینترین نرخهای فساد اقتصادی است که باعث جلب اعتماد سرمایهگذاران داخلی و خارجی شده است. دولت دانمارک با حمایت از نوآوریهای صنعتی، فناوریهای سبز و استارتاپهای فناورانه، توانسته رشد اقتصادی پایداری ایجاد کند. شرکتهای دانمارکی مانند لِگو (LEGO) و مرسک (Maersk) نقش مهمی در اقتصاد جهانی دارند و صادرات بالایی دارند. علاوه بر این، دانمارک سرمایهگذاری زیادی در زیرساختهای حملونقل، انرژیهای تجدیدپذیر و آموزش رایگان انجام داده است. این کشور دارای یکی از پایدارترین سیستمهای تأمین اجتماعی است که باعث کاهش نابرابری اقتصادی و افزایش کیفیت زندگی شده است. دانمارک به عنوان پیشرو در انرژیهای بادی شناخته میشود و درصد زیادی از برق مصرفی خود را از این منبع تأمین میکند. سیاستهای تجاری دانمارک نیز باعث شده که این کشور به یکی از مراکز صادرات کالا و خدمات در اروپا تبدیل شود. این مدل اقتصادی نشان میدهد که یک کشور میتواند بدون جنگ، تنها با سیاستهای اقتصادی پایدار و اجتماعی موفق، به رفاه اقتصادی دست پیدا کند.
۱۰- استرالیا با استفاده از منابع طبیعی و سیاستهای مهاجرتی موفق شد
استرالیا یکی از معدود کشورهایی است که توانسته با ترکیب سیاستهای مهاجرتی باز، بهرهگیری از منابع طبیعی و رشد فناوری، به یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان تبدیل شود. این کشور دارای منابع معدنی غنی مانند طلا، زغالسنگ و سنگ آهن است که بخش مهمی از اقتصاد آن را تشکیل میدهد. اما برخلاف برخی کشورهای دیگر، استرالیا درآمدهای حاصل از این منابع را در زیرساختهای آموزشی، پژوهشی و فناوریهای نوین سرمایهگذاری کرده است. سیاستهای مهاجرتی باز این کشور باعث شده که نیروی کار متخصص و کارآفرینان از سراسر جهان به استرالیا مهاجرت کنند. این موضوع به افزایش نوآوری، توسعه استارتاپها و رشد اقتصادی پایدار کمک کرده است. استرالیا همچنین دارای یکی از بهترین سیستمهای آموزشی و بهداشتی جهان است که باعث جذب بیشتر نیروی کار ماهر شده است. سرمایهگذاری در بخش کشاورزی و فناوریهای زیستی نیز یکی از عوامل رشد اقتصادی این کشور بوده است. علاوه بر این، دولت استرالیا با تمرکز بر توسعه پایدار و مدیریت محیط زیست، توانسته کیفیت زندگی بالایی را برای شهروندانش فراهم کند. این کشور ثابت کرده که با مدیریت منابع، نوآوری اقتصادی و سیاستهای مهاجرتی هوشمندانه میتوان بدون جنگ به رشد اقتصادی بالا دست یافت.
۱۱- ایرلند با سیاستهای مالیاتی هوشمندانه به مرکز فناوری جهان تبدیل شد
ایرلند یکی از کشورهایی است که با اجرای سیاستهای مالیاتی جذاب و حمایت از نوآوری، توانسته به یکی از مراکز اصلی فناوری در اروپا تبدیل شود. این کشور در دهه ۱۹۸۰ دچار رکود اقتصادی بود، اما با اصلاحات اقتصادی گسترده و کاهش مالیات شرکتها توانست بسیاری از شرکتهای چندملیتی را جذب کند. غولهای فناوری مانند گوگل، اپل، مایکروسافت و فیسبوک در ایرلند سرمایهگذاری کردهاند و دفاتر اروپایی خود را در دوبلین مستقر کردهاند. مالیات پایین برای شرکتها (۱۲.۵ درصد) یکی از عوامل کلیدی این رشد اقتصادی بوده و باعث شده که ایرلند به یک هاب تجاری و فناوری پیشرو تبدیل شود. علاوه بر این، دولت این کشور سرمایهگذاری قابل توجهی در آموزش و پرورش نیروی کار متخصص انجام داده است. با افزایش فرصتهای شغلی در حوزه فناوری و استارتاپها، بسیاری از ایرلندیهایی که مهاجرت کرده بودند، به کشور بازگشتهاند. ایرلند همچنین با تمرکز بر تحقیقات علمی و نوآوریهای دیجیتالی، به یکی از پیشروترین کشورهای اروپایی در حوزه هوش مصنوعی، فناوری مالی (Fintech) و سلامت دیجیتال تبدیل شده است. رشد سریع اقتصاد این کشور نشان میدهد که سیاستهای مالیاتی جذاب و حمایت از فناوریهای نوین میتواند بدون نیاز به جنگ، یک کشور را به قدرت اقتصادی تبدیل کند.
۱۲- چین چگونه بدون جنگ داخلی بزرگ، به قدرت اقتصادی جهان تبدیل شد؟
چین یکی از موفقترین نمونههای رشد اقتصادی بدون جنگ داخلی بزرگ در دهههای اخیر است. پس از اصلاحات اقتصادی در سال ۱۹۷۸، این کشور توانست با تغییر از اقتصاد دولتی به اقتصاد مبتنی بر بازار، رشد بیسابقهای را تجربه کند. سیاست درهای باز (Open Door Policy) به چین کمک کرد که سرمایهگذاری خارجی را جذب کند و به مرکز تولید جهان تبدیل شود. کارخانههای چینی با نیروی کار ارزان و سیاستهای صنعتی هوشمندانه، تولیدکننده اصلی کالاهای صادراتی شدند. علاوه بر این، دولت چین با سرمایهگذاری در زیرساختهای عظیم، شهرهای صنعتی و فناوریهای پیشرفته، توانست به یک قدرت اقتصادی جهانی تبدیل شود. نوآوری در تجارت الکترونیک و هوش مصنوعی، باعث شد که شرکتهایی مانند علیبابا، هواوی و شیائومی به بازیگران کلیدی در بازار جهانی تبدیل شوند. برخلاف برخی از قدرتهای بزرگ اقتصادی که با جنگها توسعه پیدا کردند، چین با اصلاحات اقتصادی و توسعه داخلی توانست اقتصاد خود را متحول کند. سیاستهای توسعه پایدار، افزایش تولید داخلی و سرمایهگذاری در آموزش نیز نقش مهمی در موفقیت این کشور داشته است. امروزه چین دومین اقتصاد بزرگ جهان محسوب میشود و بدون نیاز به جنگهای نظامی، مسیر رشد خود را طی کرده است.
۱۳- امارات متحده عربی چگونه از یک بیابان خشک به قطب اقتصادی جهان تبدیل شد؟
امارات متحده عربی یکی از کشورهایی است که بدون جنگ و با مدیریت اقتصادی مدرن و سرمایهگذاریهای هوشمندانه، به یک قدرت اقتصادی منطقهای تبدیل شده است. این کشور تا قبل از کشف نفت در دهه ۱۹۶۰، یک منطقه کمجمعیت و فقیر بود که اقتصاد آن وابسته به ماهیگیری و تجارت مروارید بود. اما رهبران امارات تصمیم گرفتند که اقتصاد کشور را متنوع کنند و وابستگی به نفت را کاهش دهند. امروزه دبی و ابوظبی به مراکز بینالمللی تجارت، گردشگری و فناوری تبدیل شدهاند. منطقههای آزاد تجاری، مشوقهای مالیاتی و زیرساختهای مدرن، باعث شد که شرکتهای بزرگ جهان در امارات سرمایهگذاری کنند. این کشور همچنین یکی از پیشروترین کشورها در سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر، هوش مصنوعی و حملونقل پیشرفته است. ایجاد هابهای مالی و فرودگاههای بینالمللی مدرن، امارات را به مرکزی برای تجارت جهانی تبدیل کرده است. همچنین صنعت گردشگری و پروژههای لوکسی مانند برج خلیفه و جزایر مصنوعی، این کشور را به یکی از جذابترین مقاصد جهان تبدیل کرده است. امارات نشان داده که یک کشور بدون منابع طبیعی گسترده و بدون جنگ، میتواند با سیاستهای اقتصادی درست و مدیریت هوشمندانه، به یک قدرت اقتصادی جهانی تبدیل شود.
۱۴- سوئد چگونه با حمایت از نوآوری به یکی از اقتصادهای پایدار تبدیل شد؟
سوئد یکی از معدود کشورهایی است که بدون نیاز به جنگهای نظامی و استعماری، توانسته به یکی از قویترین اقتصادهای پایدار جهان تبدیل شود. این کشور بر نوآوری، کارآفرینی و توسعه فناوریهای مدرن تمرکز کرده است. شرکتهایی مانند ولوو (Volvo)، اسکایپ (Skype) و اسپاتیفای (Spotify) از جمله نمونههای موفق نوآوری در سوئد هستند. دولت این کشور تحقیقات علمی و توسعه تکنولوژی را بهشدت حمایت میکند و سالانه میلیاردها دلار در بخش تحقیق و توسعه (R&D) سرمایهگذاری میکند. سیستم آموزشی رایگان و حمایت از استارتاپها باعث شده که کارآفرینان سوئدی بتوانند ایدههای خود را به محصولات جهانی تبدیل کنند. این کشور همچنین یکی از پیشگامان انرژیهای پاک و تجدیدپذیر در جهان است و درصد زیادی از برق مصرفی خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین میکند. سوئد با سیاستهای مالی هوشمندانه، نظام تأمین اجتماعی قوی و حمایت از نوآوریهای صنعتی توانسته کیفیت زندگی بالایی را برای شهروندان خود فراهم کند. برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر که بر صنایع سنگین و منابع طبیعی متکی هستند، سوئد توانسته با سرمایهگذاری در دانش و فناوری، به یک اقتصاد قدرتمند و پایدار تبدیل شود.
۱۵- مالزی چگونه با ترکیب سنت و مدرنیته به یک کشور پیشرفته تبدیل شد؟
مالزی یکی از موفقترین کشورهای آسیایی است که توانسته با ترکیب سنتهای بومی و اقتصاد مدرن، به یک قدرت اقتصادی منطقهای تبدیل شود. این کشور تا دهه ۱۹۷۰ عمدتاً متکی به کشاورزی و صادرات مواد خام مانند لاستیک و قلع بود، اما با یک برنامه اقتصادی بلندمدت، مسیر توسعه را تغییر داد. دولت مالزی بر صنایع تولیدی، فناوری و گردشگری تمرکز کرد و توانست رشد اقتصادی پایداری ایجاد کند. شهر کوالالامپور به یکی از مراکز مالی و تجاری آسیای جنوب شرقی تبدیل شده است. مالزی همچنین در صنایع الکترونیک، خودروسازی و فناوری دیجیتال پیشرفتهای چشمگیری داشته است. این کشور با جذب سرمایهگذاری خارجی و حمایت از شرکتهای داخلی، اقتصاد خود را بهسرعت متحول کرد. علاوه بر این، مالزی توسعه زیرساختهای مدرن و گسترش صنعت گردشگری را در اولویت قرار داد که باعث شد سالانه میلیونها گردشگر از سراسر جهان به این کشور سفر کنند. سیستم آموزشی قوی و تمرکز بر نوآوری، نقش مهمی در افزایش سطح مهارت نیروی کار داشته است. مالزی نشان داده که با مدیریت اقتصادی هوشمندانه و توسعه پایدار، میتوان بدون جنگ، به یک کشور ثروتمند و پیشرفته تبدیل شد.
نتیچهگیری: ویژگیهای و فصل مشترک این کشورها چه بود؟
کشورهایی که بدون جنگ به رشد اقتصادی و توسعه پایدار دست یافتهاند، دارای ویژگیهای مشترک و استراتژیهای کلیدی بودهاند که آنها را از سایر کشورها متمایز کرده است. یکی از مهمترین ویژگیهای مشترک این کشورها، تمرکز بر سرمایه انسانی (Human Capital Investment) است. این کشورها با سرمایهگذاری در آموزش، فناوری و تحقیق و توسعه (R&D) توانستهاند نیروی کار ماهر و متخصصی را پرورش دهند که نقش کلیدی در رشد اقتصادی آنها داشته است. زیرساختهای قوی اقتصادی و تجاری از دیگر عواملی است که این کشورها را قادر ساخته تا بدون نیاز به جنگ و سلطهگری، به قدرتهای اقتصادی تبدیل شوند. بسیاری از آنها با ایجاد محیطهای سرمایهگذاری پایدار، سیاستهای مالیاتی هوشمند و حمایت از نوآوریهای صنعتی، موفق به جذب شرکتهای چندملیتی شدهاند. ثبات سیاسی و شفافیت مالی نیز نقش مهمی در رشد این کشورها داشته است، چرا که بیثباتیهای سیاسی معمولاً مانع از توسعه اقتصادی میشود. همچنین، این کشورها بر تنوع اقتصادی (Economic Diversification) تأکید داشتهاند و از وابستگی بیش از حد به یک صنعت خاص پرهیز کردهاند. برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر که به منابع طبیعی متکی بودهاند، این کشورها توانستهاند اقتصاد دانشبنیان (Knowledge-Based Economy) را در اولویت قرار دهند. توسعه پایدار (Sustainable Development) و توجه به انرژیهای تجدیدپذیر نیز نقش مهمی در حفظ ثروت این کشورها برای نسلهای آینده داشته است.
این کشورها وارد عرصههایی مانند توسعه نظامی گسترده و جنگهای فرسایشی نشدهاند، بلکه بر تجارت آزاد، همکاریهای بینالمللی و دیپلماسی اقتصادی (Economic Diplomacy) تمرکز کردهاند. برخلاف برخی کشورهای ثروتمند که ثروت خود را از طریق تسلط بر منابع سایر کشورها یا دخالتهای نظامی به دست آوردهاند، این کشورها با تکیه بر نوآوری، کارآفرینی و مدیریت اقتصادی پیشرفته، به سطح بالایی از رفاه رسیدهاند. علاوه بر این، آنها از مدلهای اقتصادی انحصاری و سیاستهای حمایتی بیش از حد دولتی پرهیز کرده و اجازه دادهاند که بخش خصوصی پویا (Dynamic Private Sector) در اقتصاد رشد کند. این کشورها همچنین درگیر بحرانهای ناشی از تورم افسارگسیخته، بدهیهای غیرقابلکنترل و سیاستهای پوپولیستی نشدهاند و همواره از مدیریت مالی دقیق (Fiscal Discipline) پیروی کردهاند. بسیاری از این کشورها زیرساختهای قانونی مستحکمی را ایجاد کردهاند که باعث شده تا سرمایهگذاران داخلی و خارجی به اقتصادشان اعتماد کنند. اقتصاد باز و انعطافپذیر (Open and Adaptive Economy) نیز یکی دیگر از عواملی بوده که این کشورها را قادر ساخته تا با تغییرات جهانی سازگار شوند و فرصتهای جدید را به دست آورند. برخلاف برخی کشورها که با وابستگی به صادرات مواد خام و صنایع سنتی به چالش خوردهاند، این کشورها در حوزههای فناوریهای پیشرفته، خدمات مالی و صنایع دانشبنیان سرمایهگذاری کردهاند.
درسهایی که میتوان از این کشورها آموخت، شامل اهمیت مدیریت اقتصادی هوشمندانه، توسعه سرمایه انسانی و تأکید بر نوآوری است. کشورهای موفق اقتصادی نشان دادهاند که بدون نیاز به جنگ و درگیری، میتوان با ایجاد زیرساختهای پایدار، حمایت از استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان و توسعه سیاستهای مالیاتی جذاب، مسیر پیشرفت را طی کرد. ثبات سیاسی، قوانین شفاف و حمایت از حقوق مالکیت (Property Rights Protection) نیز نقش مهمی در افزایش اعتماد سرمایهگذاران و رشد اقتصادی این کشورها داشته است. سیاستهای تجاری باز و دیپلماسی اقتصادی کارآمد نشان داده که همکاریهای بینالمللی میتواند باعث رشد و گسترش بازارهای داخلی و خارجی شود. همچنین، تجربه این کشورها نشان داده که تنوع اقتصادی، سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر و دیجیتالی شدن اقتصاد از مهمترین راهکارهایی است که کشورها میتوانند برای کاهش وابستگی به منابع طبیعی و افزایش پایداری اقتصادی اتخاذ کنند. در نهایت، این کشورها ثابت کردهاند که موفقیت اقتصادی بیشتر به استراتژیهای اقتصادی کارآمد و سرمایهگذاریهای بلندمدت وابسته است تا به منابع طبیعی یا قدرت نظامی.
منبع: یک پزشک
source