همه‌گیری کووید-۱۹ تقریباً تمام جنبه‌های زندگی روزمره را دگرگون کرد و هیچ‌کس از تأثیرات آن در امان نماند. در حالی که تمرکز زیادی روی چگونگی تطبیق بزرگسالان با کار از راه دور یا چگونگی کنار آمدن دانش‌آموزان با یادگیری مجازی وجود داشت، یک گروه عمدتاً نادیده گرفته شد: کودکان پیش‌دبستانی.

این کودکان خردسال، که شش سال یا کمتر داشتند، با اختلالات شدیدی در زندگی روزمره خود روبرو شدند، چرا که مهدکودک‌ها تعطیل شدند، بازی‌های گروهی از بین رفتند و خانواده‌ها در انزوا فرو رفتند.

با این حال، تا همین اواخر، توجه چندانی به این موضوع نشده بود که این تغییرات چگونه ممکن است بر رشد شناختی و اجتماعی آن‌ها تأثیر گذاشته باشد.

اکنون، یک مطالعه جدید توسط محققان دانشگاه کالیفرنیا، مرسد، این مسئله نادیده گرفته‌شده را مورد بررسی قرار داده و بینش‌های شگفت‌انگیزی درباره تأثیر همه‌گیری بر شناخت اجتماعی کودکان پیش‌دبستانی ارائه کرده است.

مهارت‌های شناختی کودکان پس از همه‌گیری

این پژوهش، که به سرپرستی پروفسور رز اسکات، استاد روان‌شناسی رشد، انجام شد، به‌طور تصادفی به یافته‌های خود دست یافت. آن‌ها پیش از شیوع همه‌گیری، داده‌هایی در مورد مهارت‌های شناختی کودکان جمع‌آوری کرده بودند. اما وقتی پس از پایان قرنطینه‌ها دوباره آزمایش‌ها را از سر گرفتند، با مشاهده‌ای نگران‌کننده مواجه شدند.

پروفسور اسکات توضیح داد: «کاهش عملکرد کودکان چشمگیر بود. در یکی از آزمایش‌های آزمایشگاه من، کودکانی که قبل از همه‌گیری آزمایش می‌شدند، می‌توانستند در ۲.۵ سالگی یک وظیفه خاص را انجام دهند. اما بلافاصله پس از قرنطینه‌ها، می‌دیدیم که کودکان ۵ ساله قادر به انجام آن نیستند.»

این افت غیرمنتظره، تیم تحقیقاتی را وادار کرد تا عمیق‌تر بررسی کنند. آن‌ها دریافتند که بین کودکان ۳.۵ تا ۵.۵ ساله، به‌ویژه در میان خانواده‌هایی با وضعیت اقتصادی-اجتماعی پایین‌تر، یک کاهش چشمگیر در یک مهارت شناختی کلیدی رخ داده است.

تشخیص تفاوت بین افکار و واقعیت

در مرکز این مطالعه، مفهوم «درک باورهای نادرست» قرار دارد که یک اصل اساسی در شناخت اجتماعی محسوب می‌شود. این مهارت به کودکان امکان می‌دهد درک کنند که دیگران ممکن است باورهایی داشته باشند که با واقعیت تفاوت دارد.

درک باورهای نادرست، گامی حیاتی در تفکیک افکار از واقعیت است و نقش مهمی در تقویت همکاری، ارتباطات و یادگیری ایفا می‌کند.

برای مثال، درک این موضوع که فرد دیگری ممکن است اطلاعات متفاوتی نسبت به شما داشته باشد، به کودکان کمک می‌کند تا تعاملات اجتماعی خود را بهتر مدیریت کنند. بدون این مهارت، انجام کارهایی مانند به اشتراک گذاشتن اسباب‌بازی، رعایت نوبت یا حل تعارض‌ها بسیار دشوارتر می‌شود.

آزمایش توانایی‌های کودکان

برای سنجش درک باورهای نادرست، محققان آزمایش‌های ساده اما خلاقانه‌ای طراحی کردند که شامل عروسک‌ها و اسباب‌بازی‌ها می‌شد.

در یکی از این آزمایش‌ها، کودکان مشاهده می‌کردند که عروسکی به نام «پیگی» یک اسباب‌بازی را در یک جعبه قرار می‌دهد و سپس صحنه را ترک می‌کند. در غیاب پیگی، یک عروسک دیگر اسباب‌بازی را به جعبه‌ای دیگر منتقل می‌کرد. وقتی پیگی بازمی‌گشت، از کودک پرسیده می‌شد که پیگی در کجا به دنبال اسباب‌بازی خواهد گشت.

اگر کودک مفهوم باورهای نادرست را درک کرده باشد، پاسخ می‌داد که پیگی در جعبه اول به دنبال اسباب‌بازی می‌گردد (حتی اگر کودک بداند که اسباب‌بازی در آنجا نیست).

تحقیقات کنونی نشان می‌دهد که توانایی درک باورهای نادرست به‌طور قابل‌توجهی در پنج سال اول زندگی رشد می‌کند. عقب‌ماندن در این زمینه می‌تواند به مشکلاتی در روابط با همسالان و وظایف تحصیلی در آینده منجر شود.

پروفسور اسکات توضیح داد: «فکر کنید که یک کودک برای تعامل با دیگران در کلاس چه نیاز دارد. آن‌ها می‌خواهند دوست پیدا کنند، اما باید بتوانند دیدگاه‌های دیگران را نیز در نظر بگیرند تا تعاملات اجتماعی مؤثری داشته باشند.»

کاهش مهارت‌های اجتماعی

در این مطالعه، ۹۴ کودک مورد بررسی قرار گرفتند و هرکدام سه آزمون مرتبط با باورهای نادرست را انجام دادند. پیش از همه‌گیری، ۸۰٪ از کودکان ۵ ساله این آزمون‌ها را با موفقیت پشت سر می‌گذاشتند.

اما پس از قرنطینه‌ها، این نرخ موفقیت به ۶۳٪ کاهش یافت. برای کودکانی که از خانواده‌های با وضعیت اقتصادی-اجتماعی پایین‌تر بودند، وضعیت حتی نگران‌کننده‌تر بود—تنها ۵۱٪ از آن‌ها موفق شدند آزمون‌ها را پشت سر بگذارند، که تقریباً معادل حدس تصادفی است.

برای اطمینان از مقایسه‌های دقیق، محققان مهارت‌های زبانی کودکان را نیز ارزیابی کردند و وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانواده‌ها را بر اساس درآمد خانوار و سطح تحصیلات والدین سنجیدند.

چرا این نابرابری وجود دارد؟

اگرچه این مطالعه پاسخی قطعی ارائه نمی‌دهد، پروفسور اسکات چندین احتمال را مطرح کرد.

برای خانواده‌هایی با منابع کمتر، استرس ناشی از بی‌ثباتی مالی یا مشکلات سلامت روان ممکن است فرصت‌های تعامل معنادار بین والدین و کودک را کاهش داده باشد.

علاوه بر این، کودکان در این خانواده‌ها احتمالاً زمان بیشتری را به فعالیت‌های غیرفعالی مانند تماشای صفحات نمایشگر اختصاص داده‌اند—فعالیتی که با ضعف در درک باورهای نادرست مرتبط است.

تأثیر بلندمدت همه‌گیری بر یادگیری

ارزیابی‌های انجام‌شده در سال ۲۰۲۳ نشان داد که این تأثیرات همچنان پابرجا هستند و نمرات پایین در درک باورهای نادرست ادامه دارد.

پروفسور اسکات خاطرنشان کرد: «این کاهش در توانایی شناختی، مانند یک موج ادامه‌دار، همچنان دیده می‌شود.»

این یافته‌ها سؤالات مهمی را در مورد پیامدهای بلندمدت برای این کودکان مطرح می‌کند. آیا آن‌ها با گذر زمان این کمبودها را جبران خواهند کرد، یا این شکاف‌ها بیشتر خواهد شد؟ پاسخ‌ها هنوز نامشخص‌اند، اما پایداری این نقصان‌ها بر اهمیت تحقیق و مداخله بیشتر تأکید می‌کند.

لزوم توجه بیشتر به کودکان خردسال پس از همه‌گیری

مطالعه انجام‌شده در دانشگاه کالیفرنیا، مرسد، یک زنگ خطر است که جامعه را به توجه بیشتر به خردسال‌ترین اعضای خود فرامی‌خواند.

دوران کودکی، دوره‌ای حیاتی برای رشد مغزی است و اختلالات در این سال‌های شکل‌گیری می‌توانند پیامدهای ماندگاری داشته باشند.

همزمان با بازسازی مدارس، مهدکودک‌ها و خانواده‌ها پس از همه‌گیری، ضروری است که نیازهای کودکان پیش‌دبستانی، به‌ویژه آن‌هایی که از پس‌زمینه‌های محروم هستند، در اولویت قرار گیرد.

با انجام این کار، می‌توانیم اطمینان حاصل کنیم که همه کودکان فرصت رشد شناختی و اجتماعی لازم برای آینده‌ای روشن‌تر را خواهند داشت.

source

توسط expressjs.ir