1
اسکات بلزکی در طول دوران حرفهای خود نقشهای مختلفی از جمله کارآفرین، خالق، نویسنده، سرمایهگذار و مشاور کسبوکار داشته است. او در حال حاضر مدیر ارشد استراتژی و معاون اجرایی بخش طراحی و محصولات نوظهور در شرکت Adobe است. اواخر سال گذشته با او درباره تأثیر هوش مصنوعی بر استراتژیهای کسبوکارها و خالقان و همچنین آینده این فناوری در سال ۲۰۲۵ گفتگو کردم.
این گفتگو برای اختصار، وضوح و پیوستگی ویرایش شده است.
از دیدگاه شما و آنچه در Adobe و فضای گستردهتر مشاهده میکنید، در سال ۲۰۲۵ چه نوآوریهایی در زمینه هوش مصنوعی برای کسبوکارها در دسترس خواهد بود؟
در سال ۲۰۲۵ چند موضوع کلیدی وجود خواهد داشت. اولین موضوع این است که ابزارهای هوش مصنوعی با به خاطر سپردن ترجیحات ما میتوانند نتایج بهتری را برای ما به ارمغان بیاورند. در زمینه تولید محتوا و بازاریابی، هوش مصنوعی میتواند سازگاری شخصیت یا ویژگی محتوایی را که در حال تولید آن هستید—چه عکاسی تبلیغاتی از یک محصول باشد یا شخصیتپردازی در یک تبلیغ یا ویدئو کوتاه—به یاد داشته باشد. همچنین مؤلفههای برند، لحن و سبک نوشتاری برند شما را به خاطر خواهد سپرد.
در بخش مصرفکننده، مدلهای زبان بزرگ (LLM) که ما استفاده میکنیم، پنجرههای متنی طولانیتر و پیشرفتهتری خواهند داشت. این ابزارها هر چیزی که تاکنون خریداری کردهایم، دوست داشتهایم یا نپسندیدهایم را به خاطر خواهند سپرد و این ترجیحات کیفیت تجربههای ما را ارتقا میدهند.
ظهور عوامل هوش مصنوعی (AI Agents) همه ما را شگفتزده خواهد کرد. ما همیشه برای یادگیری ابزارها، نرمافزارها و فرآیندها یک منحنی یادگیری داشتهایم. این منحنی بخشی از شروع یک شغل یا پیشرفت در مسیر شغلی است. اما در سال جاری، این عوامل هوش مصنوعی به جایی خواهند رسید که با ما و دانش فعلی ما در ابزارهای نرمافزاری سازگار شوند. آنها میدانند که چه چیزهایی میدانیم و چه چیزهایی نمیدانیم و به ما این امکان را میدهند که با زبان طبیعی از قدرت این ابزارها استفاده کنیم.
این موضوع بسیار هیجانانگیز است که بدانیم هر کسی میتواند از ابزارهایی استفاده کند که پیشتر دسترسی به آنها دشوار بود. همچنین به شرکتهایی مانند ما این امکان را میدهد که نه تنها به بازاریابها و حرفهایهای خلاق بلکه به تمام ذینفعان در بازاریابی و خلاقیت، که تقریباً شامل همه افراد در یک سازمان میشود، خدمات ارائه دهیم. این امر باعث استفاده بهتر از محصولات میشود. اگر یک عامل هوش مصنوعی بتواند به شما کمک کند، اقدامات لازم را از طرف شما انجام دهد و این اقدامات را توضیح دهد و نشان دهد، این میتواند دستاورد بزرگی برای کمک به افراد در بهرهبرداری از ارزش محصولات باشد.
اگر یک سال دیگر درباره آنچه در سال ۲۰۲۵ رخ داده و انتظارات هوش مصنوعی برای سال ۲۰۲۶ صحبت کنیم، به چه موضوعاتی اشاره خواهیم کرد؟
ما درباره کشفهای جدید در استفاده از این موتورهای استدلال صحبت خواهیم کرد. ما هنوز در مراحل ابتدایی بهرهبرداری از مدلهای زبان بزرگ (LLMs) پیشرفته هستیم. با افزایش قدرت و طولانیتر شدن پنجرههای متنی آنها و یادگیری از اینکه ما چه کسانی هستیم و در برخی موارد درک همدلانه نسبت به دانش، علایق و موقعیت ما، این موتورهای استدلال نقش بسیار جالبی در تقویت عملکرد مغز ما ایفا خواهند کرد.
آنچه این روزها برای من بسیار جذاب است، صحبت با دوستانم درباره نحوه استفاده آنها از این ابزارها است: برای تصمیمگیریهای بهداشتی که قبلاً منابع کافی برای آن نداشتند. یا زمانی که یک پیشنهاد تجاری برای مشتری آماده میکنند و ابتدا آن را در مدل LLM وارد میکنند تا دریابند چه چیزی ممکن است مشتری را از همکاری منصرف کند. آنها پاسخهای بسیار جالب و شگفتانگیزی دریافت میکنند که بر اساس هویت یا فعالیت شرکتشان تنظیم شده است. این تجربه شبیه داشتن یک گروه تمرکز فوری از افرادی است که دقیقاً میخواهید در هر لحظه مقابلتان باشند و بینشهای آنها به شما بازمیگردد. ما از قدرت این موتورهای استدلال برای تصمیمگیری، مدیریت امور شخصی و افزایش کارایی در مشاغل خود شگفتزده خواهیم شد.
همچنین فکر میکنم این فناوری در تصمیمگیریهای تجاری و خرید نیز نقش پیدا خواهد کرد. تصور کنید که دیگر برای انتخاب رستوران یا خرید کالا بر اساس تعداد ستارههایی که دیگران دادهاند تصمیم نمیگیریم، بلکه از بینشها و راهنماییهای یک هوش مصنوعی که ما را بهخوبی میشناسد و بر اساس ترجیحاتمان توصیههایی ارائه میدهد، بهره میبریم. این رویکرد بهجای اتکا به نظر افراد ناشناس، کاملاً شخصیسازی شده خواهد بود.
اگر بخواهید توصیهای به مدیران عامل شرکتها که به آینده مینگرند و تلاش میکنند استراتژی هوش مصنوعی خود را برای سال ۲۰۲۵ تدوین کنند، ارائه دهید، چه میگویید؟
اول از همه، به تیمهای خود اجازه دهید با این فناوری بازی کنند و آن را آزمایش کنند. تازگی یک فناوری همیشه مقدم بر کاربرد عملی آن است. شاید در ابتدا احساس نکنید که تأثیر مستقیمی بر سودآوری دارد، اما این بازی و آزمایش به کشف کاربردهایی منجر میشود که در نهایت تأثیر بزرگی بر کسبوکار میگذارد.
دوم اینکه، همیشه از خود بپرسید: هر زمان که نقشه راه یک عملکرد خاص در سازمان، برنامه استخدام یا استراتژی محصول را بررسی میکنید، آیا ما بهاندازه کافی در حال بازنگری نحوه عملکرد آن هستیم؟ و آیا بهاندازه کافی به بازتصور آنچه ممکن است، میپردازیم؟ ما در حال تجربه یک تغییر بنیادین در پلتفرمها هستیم که شاید هر دهه یکبار—و شاید کمتر—رخ دهد، جایی که میتوان شیوه عملکرد یک چیز را اساساً تغییر داد. در سالهای آینده، نقشها تغییر خواهند کرد. ابزارهایی که برای اجرای وظایف خاص استفاده میکنیم، تغییر خواهند کرد. و بهعنوان یک رهبر سازمانی، باید از خود بپرسید: آیا ما بهاندازه کافی بازنگری کردهایم؟ آیا بهاندازه کافی در حال بازتصور نحوه دستیابی به مأموریت خود هستیم؟
source