جوان آنلاین: به گفته رهبر معظم انقلاب اسلامی، امام خامنهای (حفظهالله) در سخنرانی اخیرشان در مورد سپهبد شهید سلیمانی، سردار پرآوازه محور مقاومت، بسیاری از فعالیتها و دستاوردهای این شهید والامقام بهخصوص در حوزه منطقهای و بینالمللی نانوشته و بیان نشده باقیمانده که باید توجه ویژهای برای تبیین این دستاوردها برای نسلهای بعد کرد؛ یکی از این حوزهها افغانستان است. این سردار رشید اسلام ـ که خود را «سرباز در هر خانه مسلمانی که در خطر بود» ـ میدانست، قبل از اینکه تأثیرگذاری عمیقی در تحولات محور مقاومت (فلسطین، لبنان، سوریه، عراق و یمن) داشته باشد، به عنوان اولین مأموریت نقشی مهم و تأثیرگذار در تحولات افغانستان، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و همزمان با تحولات هشت سال دفاع مقدس و بعد از آن تا قبل از شهادتش داشت. حضور او در افغانستان به دوران جهاد مردم مسلمان این کشور علیه کودتای کمونیستی و تجاوز اتحاد جماهیر شوروی (۱۳۵۸ به بعد) بازمیگردد. شهید سلیمانی در ارتقای همکاریهای منطقهای، تقویت مقاومت در برابر تروریسم و ایجاد وحدت میان گروههای مختلف جهادی و سیاسی افغانستان اعم از شیعه و سنی تلاشهای بسیاری انجام داد. این نقش را میتوان در سه دوره و حوزه مختلف مورد بررسی قرار داد.
دوران جهاد علیه شوروی (دهه ۱۳۶۰)
شهید سلیمانی از جمله افرادی بود که در دوران جهاد مردم افغانستان علیه اشغال شوروی از مقاومت اسلامی در این کشور به فرمان مستقیم حضرت امامخمینی (ره) که حامی این مقاومت بود، حمایت کرد. در آن زمان، حضور شوروی در افغانستان نه تنها این کشور را هدف قرار داد، بلکه به دنبال تحقق آرزو و هدف راهبردی دیرین خود در برابر امریکا و پیش از آن، بریتانیا، یعنی دستیابی به آبهای گرم خلیجفارس در جنوب ایران و از این طریق آبهای آزاد و اقیانوسها بود. به همین خاطر، در کنار ارزشهای والای اسلامی و انقلابی که حضرت امام در حمایت از ملتهای مظلوم منطقه و جهان داشت به لحاظ بعد ژئوپلتیکی و نظام منطقهای و جهانی نیز تحرکات شوروی در افغانستان بسیار مهم بود. به همین خاطر، در آن زمان حمایت از جهاد در افغانستان از اهمیت ویژهای برای جمهوری اسلامی برخوردار بود. در محور این اهمیت، احتمالاً یکی از اولین مأموریتهای برونمرزی نیروی قدس و سپهبد شهید سلیمانی، تحولات افغانستان پس از تجاوز شوروی بود. اندک اطلاعات موجود در مورد این نقش شهید سلیمانی نشان میدهد که او همکاری نزدیکی با فرماندهان جهادی شیعه و سنی در افغانستان داشت و به تأمین تسلیحات و تجهیزات برای مبارزان این کشور برای جلوگیری از گسترش نفوذ شوروی در منطقه و حمایت از مردم مسلمان آن در برابر اشغال و تجاوز به ارزشهای دینی آنها میپرداخت. این همکاریها از طریق تأمین اطلاعات، آموزش نیروها و ارسال کمکهای لجستیکی انجام میشد. ایران بهطور کلی به مجاهدین کمکهای تسلیحاتی و مالی ارائه میکرد؛ نقش شهید سلیمانی در هماهنگی این کمکها بسیار مهم بود.
از سوی دیگر، شهید سلیمانی تلاش میکرد از طریق ارتباطات میدانی و ارائه مشاوره، به مجاهدین افغانستان کمک کند تا در برابر تهاجم گسترده شوروی مقاومت کنند. در طول سالهای گذشته برای نخستینبار تصاویر دیده نشدهای از ایشان در کنار مجاهدین نام آشنای اهل سنت افغانستان به خصوص شهید احمدشاه مسعود و… منتشر شد که حاکی از مأموریت جدی و مهم او در حمایت از جهاد آنها بود. البته این یک روی سکه است و سردار شهید سلیمانی نقش بیبدیلی در حمایت از گروهها و بعدها احزاب جهادی شیعه و اتحاد آنها تحت چتر حزب وحدت اسلامی افغانستان داشت و به آنها حمایت تسلیحاتی و مالی ارائه میکرد.
در این دوره، ایران دو هدف را در افغانستان دنبال میکرد؛ حمایت از مردم مسلمان افغانستان و همبستگی با جنبشهای آزادیخواه اسلامی و همچنین جلوگیری از نفوذ شوروی به سمت مرزهای کشور که در نهایت با شکست اتحاد جماهیر شوروی و خروج آنها از افغانستان، یک پیروزی تاریخی برای همه رقم خورد.
جنگهای داخلی و ظهور و سقوط طالبان (۱۳۷۲ ـ ۱۳۸۰)
تا قبل از ظهور طالبان، نقش ایران و احتمالاً سردار شهید سلیمانی، همانند دوره جهاد ایجاد وحدت بین گروهها و احزاب جهادی و جلوگیری از رفتن افغانستان به سمت یک جنگ تمام عیار داخلی، پس از تشکیل حکومت مجاهدین بود. یکسری اشتباهات راهبردی در تشکیل حکومت مجاهدین از جمله نادیده گرفتن نقش، جایگاه و ظرفیت جریانهای شیعی و برخی گروهها و مجاهدین دیگر و همچنین تحرکات برخی کشورهای دیگر ناراضی از جمله پاکستان و از سوی دیگر، ایالات متحده امریکا وجود داشت. امریکا نمیخواست یک حکومت دیگر اسلامی در کنار جمهوری اسلامی در منطقه ایجاد شود، در حالی که در دوره جهاد از مجاهدین افغانستانی در برابر دشمن دیرینه خود حمایت میکرد. این تحولات سبب شد که جهاد مقدس افغانستان به ثمر ننشیند و خیلی زود با مداخلاتی که صورت گرفت، وارد جنگهای خانمانسوز داخلی شود و بعد از آن شاهد ظهور طالبان و پیشرویهای آن تا تسلط بر بیشتر مناطق افغانستان بودیم. شهید سلیمانی در دوره اول حاکمیت طالبان (۱۳۷۵ ـ ۱۳۸۰) نقش مهمی در حمایت از گروههای مقاومت افغانستان علیه طالبان ایفا کرد. پس از انتصاب ایشان به فرماندهی نیروی قدس در سال ۱۳۷۶، همزمان با اوجگیری طالبان در افغانستان او با تجربهای که از فرماندهی لشکر ۴۱ ثارالله در جنگ ایران و عراق داشت، به حمایت از جبهه متحد (ائتلاف شمال) به رهبری احمدشاه مسعود پرداخت. این حمایتها شامل ارائه تجهیزات و امکانات نظامی به نیروهای مقاومت بود که در مقابله با پیشروی طالبان نقش مؤثری داشت.
ابوالفضل ظهرهوند، سفیر سابق ایران در افغانستان در مصاحبهای میگوید: در آن دوره، ایران سه جریان را در افغانستان فعال داشت؛ تیمی که با طالبان تعامل میکرد، بخشی که پشتیبانی جبهه متحد را بر عهده داشت (به رهبری سردار سلیمانی) و گروهی که در تلاشهای صلح مشارکت میکرد. این همکاریها و حمایتها از جبهه متحد به تسلط آنها بر کابل و شکست طالبان کمک شایانی کرد.
سقوط طالبان و دوران پس از ۱۳۸۰
پس از استقرار نیروهای امریکایی در افغانستان و اشغال این کشور و راهبردها، سیاستها و رویکردهای اشغالگرانه این کشور و همپیمانان آن در ائتلاف نمایشی ضد تروریسم و بعد پیمان ناتو در کنار بعد داخلی علیه مردم افغانستان، در بعد منطقهای وضعیت بغرنج، حساس و خطرناکی از جمله علیه جمهوری اسلامی ایران، به وجود آمده بود که با اشغال عراق وارد مرحله جدیدی شد. در نهایت، مسئولیت اقدامات میدانی و دیپلماسی در جمهوری اسلامی به خصوص به سردار سلیمانی محول شد که منجر به شکلگیری جریان مقاومت در منطقه گردید.
از سوی دیگر، سردار سلیمانی در دوران پس از سقوط حاکمیت اول طالبان (۱۳۷۵- ۱۳۸۰) و تحولات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ نقشی چند وجهی را در مورد افغانستان بازی کرد. اولین نقش او در بازسازی و توسعه افغانستان و حمایت از پروژههای زیرساختی بود که نقش مؤثری ایفا کرد. ساخت جاده ترانزیتی دوغارون ـ هرات که به بهبود تجارت و ارتباطات بین ایران و افغانستان کمک شایانی کرد، از فعالیتهای ماندگار تحت حمایت او بود. سردار سلیمانی همچنین نقش مهمی در توسعه شبکه برقرسانی به مناطق غربی افغانستان به خصوص ولایت هرات داشت. احداث بیمارستانها و مراکز درمانی برای بهبود وضعیت بهداشتی و درمانی مردم، از دیگر اقدامات مورد حمایت او بود. به همین خاطر او سردار سازندگی در افغانستان نیز بود.
مقاومت در برابر داعش و قدرتها (دهه ۱۳۹۰)
نقش سردار شهید سلیمانی در تأمین امنیت افغانستان، مقابله با نفوذ گروههای افراطی مانند داعش، بهویژه در طول مرزهای مشترک ایران و افغانستان و همکاری با دولتهای این کشور برای ایجاد ثبات از مهمترین عملکردهای او بوده است. در مسئله مقابله با داعش، پس از ظهور داعش در منطقه، سردار سلیمانی تلاش کرد تا از گسترش این گروه در افغانستان جلوگیری کند. ارائه کمکهای نظامی و مشورتی به دولت و گروههای مقاومت برای مقابله با تهدید داعش از جمله این تلاشها بود. سردار سلیمانی به دنبال تقویت محور مقاومت در افغانستان بهعنوان بخشی از راهبرد کلی نیروی قدس بود. او میکوشید از هرگونه اختلاف مذهبی در افغانستان جلوگیری کند و یک اتحاد گسترده در برابر دشمنان مشترک ایجاد شود.
او تلاش کرد افغانستان را به بخشی از محور مقاومت در برابر سیاستهای امریکا و متحدانش تبدیل کند. از سوی دیگر، سلیمانی برای ایجاد توازن قدرت در افغانستان در برابر نفوذ امریکا و ناتو و همچنین برخی کشورهای عربی منطقه تلاش کرد. در این زمینه نقش این سردار رشید اسلام در تشکیل و حمایت از نیروهای مجاهد افغانستانی در «لشکر فاطمیون» برای دفاع از حریم و حرم اهل بیت (ع) در سوریه نیز محوری است.
در یک تحول مهم، در حالی که در دهه ۱۳۷۰ با پیشروی طالبان در افغانستان، جمهوری اسلامی ایران بهویژه از طریق نیروی قدس به فرماندهی سردار شهید سلیمانی از جبهه متحد به رهبری احمدشاه مسعود حمایت میکرد، از دهه ۱۳۹۰ با تغییر رویکرد به «تعامل محدود»، به دنبال ایجاد کانالهای ارتباطی با طالبان (اواخر دهه ۱۳۸۰ و دهه ۱۳۹۰) برآمد و احتمالاً سردار شهید سلیمانی نیز در آن نقش داشت. این ارتباطات با هدف تبادل اطلاعات، جلوگیری از درگیریهای ناخواسته در مناطق مرزی و ایجاد توازن در برابر حضور نیروهای خارجی در افغانستان صورت میگرفت.
برخی گزارشها حاکی از آن است که نقش جمهوری اسلامی ایران در افغانستان، بهویژه از طریق نیروی قدس به فرماندهی سردار شهید سلیمانی در کنار موضوع عراق و محور مقاومت، یکی از عوامل مؤثر در تصمیم امریکا برای انجام عملیات تروریستی شهادت او بوده است. در بعد دیگر، استفاده از فعالیتهای فرهنگی و اقتصادی ایران برای گسترش روابط دوستانه با افغانستان بخش دیگری از تلاشهای سردار شهید سلیمانی در این قسمت است و در این زمینه، از گروهها و فعالیتهای فرهنگی و همچنین اقتصادی در حوزه روابط دو کشور حمایت میکرد.
جمعبندی
این اقدامات از یک بعد نشاندهنده نگاه انسانی، راهبردی و سیاسی سردار شهید سلیمانی به افغانستان و مردم آن بود. در بعد دیگر، سردار سلیمانی با حمایت از نیروهای مقاومت در افغانستان و ایجاد توازن قوا در منطقه، بهطور غیرمستقیم در شکست استراتژیهای امریکا در این کشور نقش داشت. اقدامات او در تقویت گروههای محلی و مقابله با نفوذ امریکا، به تضعیف موقعیت امریکا در افغانستان و در نهایت به خروج نیروهای امریکایی از کشور کمک کرد.
متأسفانه اطلاعات کمی در مورد این فعالیتهای مهم، راهبردی و ارزشمند سردار شهید سلیمانی در حوزه تحولات افغانستان وجود دارد که امیدواریم در این زمینه، توجه ویژهای برای ثبت در تاریخ صورت بگیرد.
source