انشای دانش آموزی درباره من یک دانه برف بودم

انشا اگر من یک دانه برف بودم

انشا با موضوع اگر من یک دانه برف بودم به صورت ادبی و توصیفی برای دانش آموزان آماده شده تا با نحوه نگارش و مهارت نوشتاری آشنا شوند. با دانشچی همراه باشید.

موضوع انشا اگر من یک دانه برف بودم

اگر یک دانه برف بودم، زندگی من در دنیای سرد و آرام زمستانی آغاز می‌شد. از آسمان پایین می‌آمدم و با تکان‌های نرم و آرام بر روی زمین سفید پوش می‌نشستم. هر دانه برف داستانی از شگفتی و زیبایی را با خود به ارمغان می‌آورد و من هم جزئی از این داستان بی‌پایان می‌بودم.

زمستان که از راه می‌رسید، درختان با شاخه‌های خالی از برگ مانند نگهبانان صبور، در انتظار بارش برف می‌نشستند. آن‌گاه من و دانه‌های دیگر، در این جشنواره طبیعی، به آرامی از آسمان می‌افتادیم و پیامی از شگفتی و زیبایی را به زمین منتقل می‌کردیم. من با دوستانم به آرامی در کنار هم قرار می‌گرفتیم و منظره‌ای از زیبایی بی‌پایان را می‌ساختیم.

گذراندن زندگی به عنوان دانه برف، تجربه‌ای منحصر به فرد می‌بود. وقتی که روزها به شب تبدیل می‌شدند و دمای هوا کاهش می‌یافت، من و دانه‌های دیگر به صورت لایه‌ای نازک و درخشان در کنار هم می‌نشستیم و به زمین زیبایی خاصی می‌بخشیدیم. هر شب، با نور مهتابی که بر رویم می‌تابید، درخشندگی و زیبایی من بیشتر می‌شد.

زندگی من به عنوان دانه برف، گذرا و ناپایدار می‌بود. روزی که خورشید با گرمایش به زمین می‌تابید، من و دانه‌های دیگر به آرامی ذوب و به آب تبدیل می‌شدیم. اما این پایان زندگی ما نبود؛ بلکه آغاز فصلی جدید بود. آب حاصل از ذوب شدن ما به درختان و گیاهان می‌رسید و به این ترتیب، زندگی جدیدی را در دل طبیعت آغاز می‌کردیم. هر قطره از آب به دنیای سبز و زنده می‌پیوست.

اگر من یک دانه برف بودم، زندگی‌ام پر از زیبایی، آرامش و تحولی دائمی بود. هر لحظه‌ای از این زندگی به من یادآوری می‌کرد که در طبیعت، همه چیز از زیبایی و اهمیت خاصی برخوردار است و حتی دانه‌های کوچک برف نیز می‌توانند نقش مهمی در خلق مناظر شگفت‌انگیز و زیبا ایفا کنند.

پیشنهادی: انشای خواندنی در مورد اگر من …

انشا اختصاصی _ نویسنده: حدیثه قاسمی

source

توسط expressjs.ir