وقتی به اکسی‌توسین فکر می‌کنیم، اغلب تصویری از یک آغوش گرم یا ارتباط عمیق بین مادر و فرزندش در ذهن ما نقش می‌بندد.

این هورمون که اغلب به عنوان «هورمون عشق» یا «هورمون آغوش» شناخته می‌شود، به دلیل نقش آن در ایجاد پیوندهای عاطفی و ارتقای احساس اعتماد و همدلی مشهور است.

اما مطالعات اخیر نشان می‌دهند که اکسی‌توسین ممکن است در پشت صحنه کارهای بیشتری انجام دهد، به ویژه در زمینه چگونگی یادگیری و به خاطر سپردن. و از همه شگفت‌انگیزتر اینکه ممکن است به درمان اعتیاد نیز کمک کند.

پیشگامان این تحقیقات هیجان‌انگیز، پروفسور آکیوشی سایتو و پژوهشگر جونپی تاکاهاشی از دانشگاه علوم توکیو و دکتر مردیت بری از دانشگاه فلوریدا هستند.

آن‌ها در حال بررسی روش‌های پیچیده‌ای هستند که اکسی‌توسین بر مغز ما تأثیر می‌گذارد و می‌تواند به درمان‌های جدیدی برای بیماری‌هایی مانند زوال عقل و اعتیاد به مواد افیونی منجر شود.

نقش اکسی‌توسین در حافظه

در حالی که تأثیر اکسی‌توسین بر رفتارهای اجتماعی شناخته‌شده است، نقش آن در عملکردهای شناختی کمتر درک شده است.

تیم پروفسور سایتو می‌خواست بفهمد که آیا اکسی‌توسین می‌تواند در چگونگی تشکیل و نگهداری حافظه نقشی کلیدی ایفا کند.

او گفت: «قبلاً ما پیشنهاد داده بودیم که اکسی‌توسین ممکن است یک گزینه درمانی جدید برای زوال عقل باشد بر اساس مطالعاتی که با استفاده از مدل موش آلزایمر انجام شد.»

«برای بررسی بیشتر این موضوع، در این مطالعه نقش اکسی‌توسین درون‌زا در عملکرد شناختی موش‌ها را بررسی کردیم.»

با استفاده از تکنیک‌های پیشرفته، پژوهشگران نورون‌های اکسی‌توسین را در مناطق خاصی از مغز موش‌ها فعال کردند.

سپس حافظه موش‌ها را با استفاده از وظایفی برای آزمون شناسایی و یادآوری، مانند آزمایش تشخیص شیء جدید، ارزیابی کردند.

این روش به دانشمندان کمک می‌کند تا تعیین کنند که یک حیوان چقدر می‌تواند یک شیء جدید را در مقایسه با شیئی که قبلاً دیده است، شناسایی کند.

نگاهی به مرکزهای حافظه مغز

مغز یک شبکه پیچیده است و درک چگونگی تعامل مناطق مختلف آن بسیار مهم است.

تیم مشاهده کرد که وقتی نورون‌های اکسی‌توسین را در هسته پاراونی‌تریکولار هیپوتالاموس (PVN) تحریک کردند، نه تنها فعالیت در آنجا افزایش یافت بلکه در هسته سوپرامامیلاری (SuM) نیز مشاهده شد.

این مناطق به هم متصل هستند و در حافظه و پاسخ‌های احساسی نقش دارند.

با مشاهده نشانگرهایی که فعال‌سازی نورون‌ها را نشان می‌دهند، تأیید کردند که این مناطق پس از مداخله‌ها فعال‌تر شدند.

جالب اینکه موش‌ها در وظایف حافظه کوتاه‌مدت تغییرات قابل توجهی نشان ندادند، اما بهبود قابل توجهی در حافظه بلندمدت، به ویژه در تشخیص اشیاء جدید مشاهده شد.

ارتباط اکسی‌توسین با زوال عقل

این یافته‌ها پیامدهای مهمی دارند. زوال عقل، از جمله بیماری آلزایمر، میلیون‌ها نفر در سراسر جهان را تحت تأثیر قرار می‌دهد و منجر به از دست دادن حافظه و کاهش شناختی می‌شود.

فهم چگونگی تأثیر اکسی‌توسین بر حافظه می‌تواند به درمان‌های جدیدی منجر شود که روند پیشرفت این بیماری‌ها را کند یا اثرات آن را کاهش دهد.

همچنین یک زمینه اجتماعی گسترده‌تر وجود دارد. بسیاری بر این باورند که تنهایی و کمبود تعاملات اجتماعی می‌تواند علائم زوال عقل را بدتر کند.

پروفسور سایتو گفت: «باور عمومی گسترده‌ای وجود دارد که زوال عقل در محیط‌هایی که افراد تنهایی یا کمبود تعاملات اجتماعی را تجربه می‌کنند سریع‌تر پیشرفت می‌کند. با این حال، زیربنای علمی این پدیده هنوز تا حد زیادی ناشناخته باقی مانده است.»

این پژوهش با تأکید بر نقش اکسی‌توسین پیشنهاد می‌کند که تحریک تعاملات اجتماعی یا حتی هدف قرار دادن مستقیم مسیرهای اکسی‌توسین ممکن است در مدیریت زوال عقل مؤثر باشد.

اکسی‌توسین و اعتیاد به مواد افیونی

در سراسر جهان، تیم دیگری در حال بررسی پتانسیل اکسی‌توسین در حوزه‌ای متفاوت است.

در دانشگاه فلوریدا، پژوهشگران در حال بررسی این هستند که آیا نسخه مصنوعی اکسی‌توسین می‌تواند به کاهش اعتیاد به مواد افیونی کمک کند، موضوعی که بسیاری از جوامع را تحت تأثیر قرار داده است.

دکتر مردیت بری توضیح داد: «ایده این است که پزشکان بتوانند اکسی‌توسین و مواد افیونی را به صورت ترکیبی برای مدیریت درد حاد تجویز کنند و در عین حال احتمال توسعه اعتیاد به مواد افیونی را کاهش دهند.»

او در همکاری با دکتر ینیسل کروز-آلمیدا و دکتر ناتالی ابنر در حال بررسی این موضوع است که آیا اکسی‌توسین می‌تواند درد را به طور مؤثری کاهش دهد و در عین حال تمایل به استفاده طولانی‌مدت از مواد افیونی را نیز کاهش دهد.

مشکل ادامه‌دار مواد افیونی

اعتیاد به مواد افیونی به یک نگرانی مهم در سلامت عمومی، به ویژه در ایالات متحده تبدیل شده است.

مواد افیونی تجویزی، در حالی که در مدیریت درد مؤثر هستند، خطر بالای اعتیاد دارند. افراد مسن که اغلب به مدیریت درد نیاز دارند، به‌ویژه آسیب‌پذیر هستند.

پژوهشگران با بررسی گزینه‌هایی که درد را بدون همان پتانسیل اعتیاد کاهش می‌دهند، امیدوارند گزینه‌های ایمن‌تری برای بیماران ارائه دهند.

نقش طبیعی اکسی‌توسین در ارتقای احساس خوشایندی ممکن است برخی از خواص اعتیادآور مواد افیونی را خنثی کند.

درمان اعتیاد با اکسی‌توسین

تیم دانشگاه فلوریدا با طراحی دقیق، در حال کار با شرکت‌کنندگان ۵۵ تا ۸۵ ساله‌ای است که سابقه‌ای از مصرف مواد افیونی دارند.

در محیطی کنترل‌شده، این شرکت‌کنندگان پس از مصرف اکسی‌کودون خوراکی، اکسی‌توسین مصنوعی را از طریق اسپری بینی یا دارونما دریافت خواهند کرد.

پژوهشگران داده‌هایی در مورد میزان لذت شرکت‌کنندگان از داروها جمع‌آوری خواهند کرد و واکنش‌های فیزیکی مانند ضربان قلب و تنفس را نیز زیر نظر خواهند گرفت.

همچنین واکنش‌های شناختی و احساسی آن‌ها ارزیابی خواهد شد. برای اندازه‌گیری واکنش‌های درد، فشار مکانیکی ملایم بر روی ران‌ها اعمال و دستان در معرض دماهای مختلف قرار می‌گیرند.

دکتر ابنر تغییرات خلق و اثرات شناختی را تحلیل خواهد کرد، در حالی که دکتر کروز-آلمیدا تأثیر داروها بر واکنش‌های درد را بررسی می‌کند.

دکتر بری بر اساس این یافته‌ها، پتانسیل کاهش اعتیاد به مواد افیونی را ارزیابی خواهد کرد. پزشکان دانشکده پزشکی دانشگاه برای اطمینان از ایمنی شرکت‌کنندگان در این پژوهش حضور دارند.

آیا اکسی‌توسین «داروی شگفت‌انگیز» آینده است؟

تلاش‌های مشترک این تیم‌های پژوهشی بر همه‌کاره بودن اکسی‌توسین تأکید دارد و این «هورمون عشق» را در رادار دانشمندان رشته‌های مختلف در سراسر جهان قرار داده است.

از بهبود بالقوه حافظه و مبارزه با زوال عقل گرفته تا ارائه راهبردهای جدید برای مدیریت درد بدون خطر بالای اعتیاد، مزایای اکسی‌توسین می‌تواند گسترده باشد.

این مطالعات اهمیت نگاه فراتر از کاربردهای سنتی مواد شناخته‌شده را نشان می‌دهد. گاهی کلید حل مسائل پیچیده سلامت در بازنگری آنچه که قبلاً می‌دانستیم نهفته است.

سفر اکسی‌توسین از یک «هورمون عشق» ساده به یک قدرت بالقوه در درمان‌های پزشکی نشان‌دهنده ماهیت پیوسته در حال تکامل علم است.

همان‌طور که پژوهشگرانی مانند پروفسور سایتو و دکتر بری به کار خود ادامه می‌دهند، می‌توانیم منتظر کشفیات جدیدی باشیم که شاید کیفیت زندگی بسیاری را بهبود بخشد.

این مطالعه کامل در مجله PLOS One منتشر شد.

source

توسط expressjs.ir