در آموزش‌های قبل‌تر آموختیم که صفت در زبان انگلیسی برای ارائه اطلاعات بیشتری درمورد یک اسم یا ضمیر انگلیسی به کار می‌رود. همچنین، تقریبا تمام صفت‌ها را می‌توان به «صفت‌های مقایسه‌ای انگلیسی» (Comparative Adjectives) و «صفت‌های عالی انگلیسی» (Superlative Adjectives) تبدیل کرد؛ با این تفاوت که «صفت‌های بی قاعده در انگلیسی» (Irregular Adjectives) برای تبدیل به صفت‌های مقایسه‌ای و عالی ساختار مشخصی را دنبال نمی‌کنند.

فهرست مطالب این نوشته
997696

در این مطلب از «مجله فرادرس» صفت های بی قاعده در انگلیسی را معرفی می‌کنیم و با «صفت‌های باقاعده انگلیسی» (Regular Adjectives) مقایسه می‌کنیم. در ادامه و برای درک بهتر نیز کاربرد آن‌ها در مکالمه‌ای انگلیسی می‌بینیم و در انتهای مطلب چند تمرین ارائه خواهیم کرد تا بتوانید یادگیری خود را از این مبحث ارزیابی کنید.

صفت های بی قاعده در انگلیسی

منظور از صفت‌های بی قاعده در انگلیسی یا Irregular Adjectives آن دسته از صفت‌هایی است که برای تبدیل به صفت‌های مقایسه‌ای یا عالی، ساختار مشخصی را دنبال نمی‌کنند. برای مثال، «Good» یک صفت بی‌قاعده است که صفت برتر و عالی آن به ترتیب «Better»‌ و «Best» هستند. در حالی‌که صفت باقاعده‌ای مثل «tall» با ساختار مشخصی (افزودن پسوند «er-» و «est-») به صفت مقایسه‌ای «taller» و صفت عالی «tallest» تبدیل می‌شود:

tall → taller, tallest 

بلند ← بلندتر، بلندترین

(صفت باقاعده)

***

good → better, best 

خوب ← بهتر، بهترین

(صفت بی‌قاعده)

تصویر سه درخت که یکی بلند، یکی بلندتر و دیگری از همه بلندتر است.

در زبان انگلیسی تمام صفت‌ها (به استثنای صفت‌های مطلق مثل «perfect» یا «dead» یا «left») را می‌توان به صفت‌های مقایسه‌ای و برتر تبدیل کرد. با این تفاوت که برخی از آن‌ها برای تبدیل شدن به این صفت‌ها ساختار مشخصی را دنبال می‌کنند اما برخی دیگر ساختار خاصی ندارد.

بنابراین، صفت‌‌ها در زبان انگلیسی را از نظر ساختار آن‌ها برای تبدیل به صفت‌های مقایسه‌ای و عالی می‌توان به دو دسته زیر تقسیم‌بندی کرد:

  • «صفت‌های باقاعده» (Regular Adjectives)
  • «صفت‌های بی‌قاعده» (Irregular Adjectives)

به‌طور خلاصه، صفت‌های مقایسه‌ای دو فرد یا چیز را با هم مقایسه می‌کنند اما صفت‌های عالی یک فرد یا چیز را با گروهی از افراد یا چیزها به مقایسه می‌گذارند. در صفت‌های باقاعده برای هر کدام از این صفت‌ها دو ساختار کلی وجود دارد. این‌که این صفت‌ها در کدام‌یک از دو ساختار استفاده شوند، معمولا بستگی به تعداد سیلاب‌های آن‌ها دارد که در ادامه بیشتر به آن خواهیم پرداخت.

برای آشنایی با ساختار صفت‌های باقاعده به جدول زیر توجه کنید.

ساختار صفت های باقاعده

(Regular Adjectives Structures)

صفت‌های مقایسه‌ای باقاعده

(Regular Comparative Adjectives)

صفت‌های عالی باقاعده

(Regular Superlative Adjectives)

1) adjective + -er +

2) more + adjective

1) adjective + -est

2) most + adjective

Example:

1) long longer

2) beautiful → more beautiful

Example:

1) long lonest

2) beautiful → most beautiful

در مقابل، صفت‌ های بی قاعده در انگلیسی برای تبدیل به صفت های مقایسه‌‎ای و عالی ساختار مشخصی را دنبال نمی‌کنند. بنابراین، تفاوت اصلی بین صفت‌های باقاعده و بی‌قاعده انگلیسی را ساختار آن‌ها حین تبدیل به صفت‌های مقایسه‌ای و عالی تعیین می‌کند.

برای مقایسه بهتر صفت‌های باقاعده و بی‌قاعده انگلیسی جدول زیر را بخوانید.

مقایسه صفت‌های باقاعده و بی‌قاعده در انگلیسی

(Regular Adjectives vs. Irregular Adjectives)

 صفت‌های باقاعده

(Regular Adjectives)

صفت‌های بی‌قاعده

(Irregular Adjectives)

در تبدیل به صفت‌های مقایسه‌ای پسوند «er-» یا کلمه «more» را به قبل آن‌ها اضافه می‌کنیم و برای تبدیل به صفات عالی پسوند «est-» یا کلمه «most» را قبل از آن‌ها می‌آوریم. در تبدیل به صفت‌های مقایسه‌ای و عالی ساختار مشخصی را دنبال نمی‌کنند.

Examples:

old → older, oldest

expensive → more expensive, most expensive

 Examples:

good → better, best

little → less, least

جدول صفت های بی قاعده در انگلیسی با مثال

در این بخش فهرستی از این صفت‌ها را در قالب یک جدول ارائه کرده‌ایم و در ادامه برای هر کدام مثالی آورده‌ایم. اگر هم به یادگیری گرامر از طریق فیلم‌های آموزشی علاقه‌مند هستید، تماشای فیلم آموزش گرامر زبان انگلیسی سطح مقدماتی A2 از فرادرس را به شما پیشنهاد می‌کنیم که لینک آن را در ادامه آورده‌ایم.

صفت‌های بی‌قاعده در زبان انگلیسی

(Irregular Adjectives In English)

«صفت عالی»

(Superlative)

«صفت مقایسه‌ای»

(Comparative)

«صفت»

(Adjective)

Best Better Good
Best Better Well
Worst Worse Bad
Oldest / Eldest Older / Elder  (people) Old
Farthest / Furthest farther / further  Far
Least Less Little
Most More Many
Most More Much
تصویر معلمی که پای تخته صفت‌های بی‌قاعده را تدریس می‌کند.

مثال‌های زیر را بخوانید تا با نحوه کاربرد صفت های بی قاعده در جملات نیز آشنا شوید.

(Good → Better / Best)

Her performance was better than others.

عملکرد او از بقیه بهتر بود.

***

She is the best singer in the choir.

او بهترین خواننده در گروه سرودخوانی است.

​(Bad → Worse / Worst)

His handwriting is worse than mine.

.دستخط او بدتر از من است

***

This is the worst meal I’ve ever had.

این بدترین وعده غذایی است که خورده‌ام.

(Old → Elder / Eldest)

She’s my elder sister.

او خواهر بزرگ‌تر من است. 

***

Jack is the eldest of four brothers.

«جک» بین چهار برادر بزرگ‌ترین است.

​(Far → Farther / Farthest)

Your house is farther than mine.

خانه تو از من دورتر است.

***

The farthest planet in our solar system is Neptune.

نپتون دورترین سیاره در منظومه شمسی است.

تصویر سیارات در منظومه شمسی

(Little → Less / Least) 

He has less money than his brother.

او پول کمتری از برادرش دارد.

***

She is the least experienced member of the team.

او کمترین سابقه را در تیم دارد.

(Many → More / Most)

There are more apples in this basket.

سیب‌های بیشتری در این سبد وجود دارد.

***

Paris is the most beautiful city I’ve ever seen.

«پاریس» زیبا‌ترین شهری است که تابه‌حال دیده‌ام.

(Much → More / Most)

He needs more time to finish the project.

او زمان بیشتری برای به پایان رساندن پروژه‌اش دارد.

***

This task requires the most effort.

این تکلیف نیاز به بیشترین میزان تلاش دارد.

​یادگیری گرامر با فرادرس

گرامر یکی از مهم‌ترین مباحث در یادگیری زبان انگلیسی است. به طوری که بدون تسلط به آن نمی‌توانیم به زبان انگلیسی صحبت کنیم، بنویسیم، متوجه متون انگلیسی یا معنای آنچه می‌شنویم شویم. بنابراین، نمی‌توان از اهمیت یادگیری آن چشم‌پوشی کرد. همین‌طور از آنجا که دستور زبان انگلیسی از مباحث متنوع تشکیل شده است و شامل نکات ظریف و استثنائات زیادی است، یادگیری آن در نگاه اول چالش‌برانگیز به نظر می‌رسد. اما در صورتی که مباحث گرامری را به صورت اصولی و پله‌ به‌ پله بیاموزیم، می‌توانیم در کمترین زمان ممکن به تمام نکات آن تسلط پیدا کنیم.

در مجموعه فیلم‌های گرامر زبان انگلیسی فرادرس دوره‌های متنوعی برای تقویت گرامر از سطوح مقدماتی تا پیشرفته منتشر شده است که به زبان‌آموز این امکان را می‌دهد تا با توجه به سطح زبان انگلیسی خود اقدام به یادگیری دستور زبان انگلیسی کند. لینک این فیلم‌های آموزشی از فرادرس را در ادامه آورده‌ایم:

البته فرادرس دوره‌های بسیار متنوع دیگری مثل فیلم آموزش کتاب Basic Grammar In Use را نیز در اختیار زبان‌آموزان قرار داده است که برای دیدن آن‌ها می‌توانید به لینک زیر مراجعه کنید.

تصویر مجموعه فیلم‌های آموزش گرامر زبان انگلیسی
برای تماشای مجموعه فیلم‌های آموزش گرامر زبان انگلیسی روی تصویر بالا کلیک کنید.

صفت‌ های عالی و مقایسه ای در انگلیسی

پیش‌تر در مجله فرادرس گرامر «صفت‌های مقایسه‎‌ای» (Comparative Adjectives) و «صفت‌های عالی در زبان انگلیسی» (Superlative Adjectives) را به طور کامل توضیح دادیم که برای مطالعه بیشتر می‌توانید به لینک مطالب مربوطه مراجعه کنید. در این بخش با تفاوت صفت‌های باقاعده و صفت های بی قاعده در انگلیسی برای تبدیل به این صفت‌ها آشنا می‌شویم.

به طور کلی در زبان انگلیسی، از صفت‌های مقایسه‌ای برای مقایسه کردن دو فرد یا دو چیز با هم استفاده می‌کنیم. اما صفت‌های عالی به مقایسه فرد یا چیزی با گروهی از افراد یا چیزها می‌پردازد. به مثال‌های زیر توجه کنید.

Mick is taller than Jack.

«میک» قدبلندتر از «جک» است.

(صفت مقایسه‌ای) ​

Mick is the tallest person in the family.

«میک» قدبلندترین فرد در خانواده است.

(صفت عالی)

 ​

​همان‌طور که می‌دانید صفت‌های باقاعده برای تبدیل به Comparatives و Superlatives ساختار مشخصی دارند که بر اساس تعداد سیلا‌ب‌های انگلیسی هر صفت تعیین می‌شود. در واقع، صفت‌های انگلیسی را می‌توان بر اساس تعداد سیلاب در دسته‌بندی‌های زیر قرار داد:

  • «صفت‌های تک‌سیلابی» (One-syllable Adjectives)
  • «صفت‌های دوسیلابی» (Two-syllable Adjectives)
  • «صفت‌های چندسیلابی» (Multi-syllable Adjectives)

در بخش‌های بعدی نحوه تبدیل هر کدام از این صفت‌ها به صفت‌های مقایسه‌ای و برتر را توضیح می‌دهیم. صفت‌ های بی‌ قاعده در انگلیسی نیز می‌توانند تک‌سیلابی یا دوسیلابی که ادامه با آن‌ها آشنا خواهیم شد.

صفت های تک سیلابی

در این بخش یاد می‌گیریم چگونه «صفت های تک سیلابی» (One-syllable Adjectives) به صفت‌های برتر و مقایسه‌ای تبدیل می‌شوند. همچنین، با صفت‌های تک‌سیلابی بی‌قاعده نیز آشنا می‌شویم.

صفت‌های تک سیلابی باقاعده

قوانین مربوط به تبدیل صفت‌های تک‌سیلابی به صفت‌های مقایسه‌ای یا عالی را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  • برای تبدیل صفت‌های تک‌سیلابی باقاعده به Comparatives و Superlatives کافی است به ترتیب پسوند «er-» و پسوند «est-» را به انتهای این صفت‌ها اضافه کنیم، مانند مثال‌های زیر:

cold → colder, coldest

سرد ← سردتر، سردترین

long → longer, longest

تمیز ← تمیزتر، تمیزترین

slow → slower, slowest

کند ← کندتر، کندترین

تصویر یک لاکپشت در کنار یک حلزون که بالای سر هر کدام به ترتیب کلمه «slow» و «slower» نوشته شده است.

به مثال‌های زیر توجه کنید تا با کاربرد صفات تک‌سیلابی در جملات نیز آشنا شوید.

This book is long.

این کتاب بلند است.

***

This book is longer than that book.

این کتاب از آن یکی کتاب بلند‌تر است.

***

This is the longest book.

این بلند‌ترین کتاب است.

  • اما ​اگر صفت تک‌سیلابی از ترکیب «حرف بی‌صدا + حرف‌ صدادار+ حرف‌ بی‌صدا» تشکیل شده باشد، با اضافه شدن پسوند «er-» حرف آخر دوتایی می‌شود، مانند مثال‌های زیر:

thin → thinner, thinnest

تصویر سه سیب در کنار هم که دومی بزرگ‌تر از اولی و سومی از همه آن‌ها بزرگ‌تر است.

به کاربرد این نوع صفات در جمله توجه کنید.

The elephant is big.

فیل بزرگ است.

***

The African Elephant is bigger than the Indian elephant.

فیل آفریقایی از فیل هندی بزرگ‌تر است.

***

The African elephant is the biggest land animal.

فیل آفریقایی بزرگ‌ترین حیوان زمینی است.

نکته: معمولا بعد از صفت‌های مقایسه‌ای از کلمه «than» استفاده می‌کنیم. البته در مواردی که مشخص باشد چه افراد یا چیزهایی را با هم مقایسه می‌کنیم، می‌توانیم آن را از جمله حذف کنیم، مانند مثال زیر:

I am tall but my brother is taller (than me).

من قدبلند هستم اما برادرم قدبلند‌تر (از من) است.

قبل از صفت‌های عالی نیز اغلب از کلمه «the» استفاده می‌کنیم. اما می‌توان به جای آن از صفات ملکی انگلیسی یا اعداد ترتیبی انگلیسی نیز استفاده کرد، مانند مثال‌های زیر:

This is my best record.

این بهترین رکورد من است.

***

He is the second best runner on the team.

او دومین دونده برتر در تیم ما است.

صفت‌های تک‌سیلابی بی‌قاعده

برخی از صفت‌های تک‌سیلابی کاملا بی‌قاعده هستند و برای تبدیل شدن به صفت‌های مقایسه‌ای یا برتر هیچ ساختار مشخصی را دنبال نمی‌کنند. فهرستی از این صفت‌ها را در جدول زیر آورده‌ایم.

صفت‌های بی‌قاعده تک‌سیلابی
صفت عالی صفت مقایسه‌ای صفت
best better good
worst worse bad
farthest / furthest farther / further far
most more much

صفت های دو سیلابی

در این بخش با صفت‌های دوسیلابی باقاعده و بی‌قاعده در زبان انگلیسی آشنا می‌شویم. برای آشنایی با نکات گرامری بیشتر نیز می‌توانید فیلم آموزش نکات گرامر Writing و Reading در آزمون‌های زبان انگلیسی فرادرس را تماشا کنید که لینک آن را در ادامه آورده‌ایم.

صفت‌های دو سیلابی باقاعده

قوانین مربوط به تبدیل صفت‌های دوسیلابی باقاعده به Comparatives و Superlatives در موارد زیر خلاصه می‌شود:

  • معمولا برای تبدیل آن‌ها به صفت‌های مقایسه‌ای کلمه more و برای صفت‌های عالی کلمه «most» را به قبل آن‌ها اضافه می‌کنیم، مانند مثال‌های زیر:

boring → more boring, most boring

کسل‌کننده ← کسل‌کننده‌تر، کسل‌کننده‌ترین

careful → more careful, most careful

محتاط ← محتاط‌تر، محتاط‌ترین

normal → more normal, most normal
عادی ← عادی‌تر، عادی‌ترین

برای آشنایی با کاربرد این دسته از صفات در جملات به مثال‌های زیر توجه کنید.

The film was boring.

فیلم کسل‌کننده بود.

***

The film was more boring than I thought it would be.

فیلم کسل‌کننده‌تر از چیزی بود که فکر می‌کنم.

***

That film was the most boring thing I’ve seen.

فیلم کسل‌کننده‌ترین چیزی بود که تابه‌حال دیدم.

  • ​اما صفت‌های دوسیلابی که به حرف «y» ختم می‌شوند از این قاعده مستثنی هستند و با پسوندهای «er-» یا «est-» به صفت‌های مقایسه‌ای یا عالی تبدیل می‌شوند. همچنین، با اضافه شدن این پسوند‌ها حرف «y» به «i» تغییر می‌کند، مانند مثال‌های زیر:

dirty → dirtier, dirtiest

pretty → prettier, prettiest

happy → happier, happiest

مثال‌های زیر را بخوانید تا با کاربرد این صفات در جملات انگلیسی نیز آشنا شوید.

This doll is pretty.

این عروسک زیبا است.

***

This doll is prettier.

این عروسک زیباتر است.

***

This is the prettiest doll in the shop.

این زیباترین عروسک در مغازه است.

تصویر یک عروسک خرس
  • برخی از صفت‌های دوسیلابی را نیز برای تبدیل به صفت‌های مقایسه‌ای یا برتر می‌توان با دو ساختار نوشت. یعنی این صفت هم می‌توانند پسوندهای «er-» یا «est-» را بگیرند و هم با کلمات «more» یا «most» به Comparatives یا Superlatives تبدیل شوند. در جدول زیر می‌توانید فهرستی از این صفت‌ها را ببینید.
صفت عالی صفت مقایسه‌ای صفت
cleverest / most clever cleverer / more clever clever
gentlest / most gentle gentler / more gentle gentle
friendliest / most friendly friendlier / more friendly friendly
quietest / most quiet quieter / more quiet quiet
simplest / most simple simpler / more simple simple
commonest / most common commoner / more common common
narrowest / most narrow narrower / more narrow narrow

صفت‌های دو سیلابی بی‌قاعده

صفت‌های دوسیلابی «little» و «many» بی‌قاعده هستند. به عبارتی، این صفت‌های دوسیلابی برای تبدیل به صفت‌های مقایسه‌ای یا عالی پسوند مشخصی نمی‌گیرند، ساختار خاصی را دنبال نمی‌کنند و برای یادگیری آن‌ها نیاز است اشکال مختلف آن‌ها را به خاطر بسپاریم.

در جدول زیر می‌توانید شکل مقایسه‌ای و عالی دو صفت بی‌قاعده دوسیلابی «little» و «many» را ببینید.

صفت عالی صفت مقایسه‌ای صفت
Least Less Little
Most More Many

صفت های چند سیلابی

در این بخش یاد می‌گیریم چگونه صفت‌های چندسیلابی را به صفت‌های مقایسه یا عالی تبدیل کنیم.

معمولا صفت‌های که از سه سیلاب یا بیشتر تشکیل شده‌اند با افزودن کلمه «more» و «most» قبل از آن‌ها به صفت‌های برتر و عالی تبدیل می‌شوند، مانند مثال‌های زیر:

beautiful → more beautiful, most beautiful

زیبا ← زیباتر، زیباترین

intelligent → more intelligent, most intelligent

باهوش ← باهوش‌تر، باهوش‌ترین

تصویر تخته‌ای که روی آن ساختار صفت‌های باقاعده مقایسه‌ای و عالی نوشته شده است.

interesting → more interesting, most interesting

جالب ← جالب‌تر، جالب‌ترین

important → more important, most important

مهم ← مهم‌تر، مهم‌ترین

برای آشنایی با کاربرد این صفات در جملات به مثال‌های جدول زیر توجه کنید.

This is a powerful cable.

این کابل قوی است.

***

This cable is more powerful than that one.

این کابل از آن یکی قوی‌تر است.

***

This is the most powerful cable.

این قوی‌ترین کابل است.

نکته: صفت‌های چندسیلابی مختوم به «y» که با پیشوند «-un» شروع می‎‎‌شوند، استثنا هستند و می‌توان آن‌ها را به دو شکل به صفت‌های مقایسه‌ای و برتر تبدیل کرد، مانند مثال‌های زیر:

unhappy → unhappier / more unhappy

***

untidy → untidier / more untidy

صفات مطلق در زبان انگلیسی

در آموزش‌های قبلی «مجله فرادرس» با انواع صفت در زبان انگلیسی آشنا شدیم که برای مطالعه بیشتر می‌توانید به لینک مطلب مربوطه مراجعه کنید. در این بخش به معرفی «صفات مطلق در زبان انگلیسی» (Absolute Adjectives) می‌پردازیم.

در زبان انگلیسی صفت‌های مطلق حالتی را توصیف می‌کنند که قابلیت کمتر شدن یا بیشتر شدن را نداشته باشد. به عبارتی، این صفات را نمی‌توان به صفات مقایسه‌ای یا عالی تبدیل کرد. صفت «dead» نمونه بارزی از صفات مطلق است که با توجه به معنایی که دارد نمی‌توان آن را با پسوند «er-» یا «est-» نوشت.

Not: That pine tree looks deader now.

That pine tree looks dead now.

به نظر می‌رسد آن درخت کاج از بین رفته باشد.

البته قبل از صفات مطلق می‌توان از قیدهایی مثل «almost» و «nearly» استفاده کرد، مانند مثال زیر:

That pine tree looks nearly dead now.

به نظر می‌رسد آن درخت کاخ تقریبا از بین رفته باشد.

تصویر یک درخت که تقریبا خشک شده است.

برخی از رایج‌ترین صفات مطلق در زبان انگلیسی عبارت‌اند از:

  • blind
  • dead
  • fatal
  • final
  • left
  • right
  • unique
  • universal
  • vertical
  • wrong
  • destroyed
  • finished
  • impossible
  • perfect

به چند مثال دیگر از صفات مطلق در جملات انگلیسی توجه کنید.

Their farm was destroyed by a tornado.

مزرعه آن‌ها توسط طوفان نابود شد.

My work is finished. Now I can relax.

کارم تمام شده است. حالا می‌توانم استراحت کنم.

Thank you, I love it! It’s perfect!

ممنون، خیلی دوستش دارم. عالی است.

نکات تکمیلی صفت های بی قاعده در انگلیسی

در این بخش نکات تکمیلی مربوط به صفت های بی قاعده در انگلیسی را بررسی می‌کنیم. در صورتی هم که به یادگیری نکات گرامری مشابه بیشتری علاقه‌مند هستید، پیشنهاد می‌کنیم فیلم آموزش اشتباهات رایج در گرامر زبان انگلیسی فرادرس را تماشا کنید که لینک آن را در ادامه آورده‌ایم.

تفاوت Farther و Further

در این بخش با کمک مثال با تفاوت‌ها و شباهت‌های Farther و Further آشنا می‌شویم که عبارت‌اند از:

  • Father و Further صفت‌های مقایسه‌ای Far هستند و هر دو می‌توانند به فاصله دورتر (فاصله فیزیکی یا استعاری) اشاره داشته باشند. با این وجود، ترجیح بر آن است که برای فاصله فیزیکی از Father و برای فاصله استعاری از Further استفاده کنیم، مانند مثال‌های زیر:

The mountain peak was farther away than she expected.

قله کوه از آنچه او فکرش را می‌کرد دورتر بود.

But nothing could be further from the truth.

اما حقیقت چیز دیگری است.

  • ​Far و Further هر دو می‌توانند در نقش قید انگلیسی نیز به کار بروند، مانند مثال‌ زیر:

He lives farther / further from the office than his boss.

او در مقایسه با رئیسش دورتر از اداره زندگی می‌کند.

  • همچنین، Further می‌تواند به معنای «بیشتر» نیز به کار برود اما Farther چنین معنایی ندارد، مانند مثال‌های زیر:

Further research is needed into the subject.

تحقیقات بیشتری درمورد این موضوع نیاز است.

We need to discuss this further.

باید بیشتر درمورد این [موضوع] بحث کنیم.

​تفاوت Older و Elder

در زبان انگلیسی صفت‌های مقایسه‌ای و عالی Old به دو زیر شکل نوشته می‌شود:

old → older, oldest

old → elder, eldest

تفاوت‌های بین این دو ساختار را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  • از «Elder» و «Eldest» فقط برای اشاره به سن افراد (مخصوصا سن افراد یک خانواده)​ استفاده می‌کنیم، مانند مثال‌های زیر:

Lianna always admired her elder brother.

«لیانا» همیشه برادر بزرگ‌ترش را تحسین می‌کند.

It’s Catherine’s eightieth birthday on Thursday, and she is now the eldest member of the family.

سه‌شنبه تولد هشتادسالگی «کاترین» است و او در حال حاضر بزرگ‌ترین عضو خانواده است.

تصویر یک عکس خانوادگی

  • اما «Older» و «Oldest» علاوه بر اشاره به سن انسان برای سن یا قدمت اشیا و مکان‌ها نیز به کار می‌رود، مانند مثال زیر:

My parents are older than your parents.

والدین من از والدین تو بزرگ‌تر هستند.

Matt is the oldest of our children, and Simon is the youngest.

«مت» بزرگ‌ترین فرزند و «سیمون» کوچک‌ترین فرزند است.

​This place looks older than I thought, it has to be refurbished.

اینجا از آن چیزی که فکر می‌کردم قدیمی‌تر است، باید بازسازی شود.

This house is by far the oldest building in the whole region.

این خانه با اختلاف قدیمی‌ترین بنا در کل منطقه است.

تفاوت Well و Good

«Good» و «Well» هر دو از صفت های بی قاعده در انگلیسی هستند که کاربرد آن‌ها اغلب با هم اشتباه گرفته می‌شود. در این بخش تفاوت‌های بین آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.

  • «Good» در نقش صفت در معنای کلی «خوب» به‌کار می‌رود اما «Well» به عنوان صفت به «حال روحی یا فیزیکی خوب» اشاره دارد. برای درک بهتر، به مثال‌های زیر توجه کنید.

The schools here are good.

مدرسه‌های اینجا خوب هستند.

She asked about David’s illness, and I told her he is well now.

او درمورد بیماری «دیوید» پرسید و به او گفتم که الان حالش خوب است.

  • همچنین، صفت‌های مقایسه‌ای و عالی «Good» و «Well» به یک شکل نوشته می‌شود:

good → better, best

well → better, best

  • «Well» می‌تواند به معنای در نقش قید و برای توصیف فعل به کار برود اما «Good» چنین کاربردی ندارد، مانند مثال‌های زیر:​

Not: Did you do good on your exams?

Did you do well on your exams?

آیا امتحانات را خوب دادی؟

Not: I can’t believe it! I did good on the test.

I can’t believe it! I did well on the test.

باورم نمی‌شود امتحان را خوب دادم.

تقویت زبان انگلیسی با فرادرس

برای تقویت زبان انگلیسی لازم است تا علاوه بر مباحث گرامری، با کلمات پرکاربرد انگلیسی آشنا باشیم، اصطلاحات رایج انگلیسی در مکالمات روزمره را بیاموزیم و مهم‌تر از همه روی مهارت‌های چهارگانه «خواندن» و «نوشتن» و «گوش کردن» و «صحبت کردن» کار کنیم. فیلم‌های آموزشی با استفاده از محتوای بصری و شنیداری یادگیری زبان انگلیسی را آسان‌تر از همیشه کرده‌اند که گزینه مناسبی برای استفاده به عنوان منبع خودآموز هستند. همچنین، می‌توان از آن‌ها به عنوان منبع کمک‌آموزشی نیز به برای یادگیری سریع‌تر و کامل‌تر کمک گرفت.

در مجموعه فیلم‌های آموزش زبان انگلیسی فرادرس دوره‌های متنوعی منتشر شده است که تا حد ممکن پاسخگوی نیازهای مختلف زبان‌آموزان سطوح مقدماتی تا پیشرفته باشد. در ادامه برخی از محبوب‌ترین فیلم‌های آموزش زبان انگلیسی فرادرس را معرفی کرده‌ایم:

تصویر مجموعه فیلم‌های آموزش زبان انگلیسی فرادرس
برای دیدن مجموعه فیلم‌های آموزش زبان انگلیسی فرادرس روی تصویر بالا کلیک کنید.

مکالمه با صفت های بی قاعده در انگلیسی

با دیدن کاربرد مباحث دستور زبان در مکالمات روزمره می‌توانیم کاربرد آن‌ها را به‌طور ملموس‌تری ببینیم و در نتیجه راحت‌تر به ذهن بسپاریم. به همین جهت، در این بخش کاربرد صفت های بی قاعده در انگلیسی را در قالب نمونه مکالمه ساده انگلیسی می‌خوانیم. برای یادگیری ساختارهای دستوری پرتکرار در مکالمات انگلیسی نیز تماشای فیلم گرامر کاربردی در مکالمات انگلیسی از فرادرس را به شما پیشنهاد می‌کنیم که لینک آن را در ادامه آورده‌ایم.

در نمونه مکالمه زیر «تام» و «لیزا» با استفاده از صفت های بی قاعده در انگلیسی به نقد و بررسی یک گوشی همراه پرداخته‌اند. ترجمه فارسی این مکالمه را نیز می‌توانید در ادامه بخوانید.

Tom: Have you seen the reviews for the new smartphone?

Lisa: Yeah! People are saying it’s much better than the last one. The screen is brighter, and the battery life is longer, too.

Tom: Exactly. But I’ve heard the camera is worse, which is surprising because the older model had one of the best cameras.

Lisa: Really? Is it a lot more expensive?

Tom: Yes, it’s the most expensive phone on the market. It’s also heavier than the last model, but the performance is far better. However, the camera is the least impressive feature compared to the rest.

Lisa: Hmm, I wonder if it’s worth buying or not then.

Tom: Yeah, same. On the one hand, the resolution is better than any other phone, and the charging time is much faster, but on the other hand, the camera might be one of the worst in this price range.

ترجمه متن

تام: نقد و بررسی جدیدترین گوشی هوشمند رو دیدی؟

لیزا: آره! مردم می‌گن که خیلی از مدل قبل‌تر بهتره. صفحه نمایش روشن‌تری داره و عمر باتری‌ش هم بیشتره.

تام: دقیقا. اما شنیدم که [کیفیت] دوربین افت کرده که این خیلی تعجب‌برانگیزه چون مدل قدیمی‌تر یکی از بهترین دوربین‌ها رو داشت.

لیزا: جدا؟ خیلی گرون‌تره؟

تام: آره، گرون‌ترین گوشی بازاره. همین‌طور در مقایسه با مدل قبلی وزن بیشتری داره اما علمکردش خیلی بهتره. ولی در مقایسه با بقیه مدل‌ها کیفیت دوربین قابل‌توجهی نداره.

لیزا: اممم، موندم با این وجود ارزش خریدن داره یا نه.

لیزا: آره، منم همین‌طور. از یه طرف رزولوشنش بهتر از هر گوشی دیگه‌ایه و سرعت شارژش خیلی بالاست اما از طرف دیگه پایین‌ترین [کیفیت] دوربین‌ در این بازه قیمتی رو داره.

تمرین برای صفت های بی قاعده در انگلیسی

برای ارزیابی عملکرد خود در رابطه با «مطلب صفت های بی قاعده در انگلیسی»، می‌توانید از تمرین‌هایی که در ادامه در اختیار شما قرار گرفته است استفاده کنید. آزمون اول شامل ۱۰ سؤال است و پس از پاسخ دادن به تمامی پرسش‌ها و ظاهر شدن دکمه «دریافت نتیجه آزمون»، می‌توانید نمره عملکردتان را مشاهده کنید و جواب‌های درست و نادرست را نیز ببینید. پاسخ سؤالات نیز بعد از هر آزمون آمده است.

تمرین اول

گزینه صحیح را انتخاب کنید.

1. The weather is ___ than last week. It’s so windy!

2. My house is ___ from school than yours.

3. Mike earns ___ than Sheila.

4. This book is ___ than the last one I read.

5. Brian scored ___ marks than Shane on the test.

6. That’s the ___ chocolate cake I’ve ever eaten!

7. Susan won the ___ prizes in the competition.

8. Of all the sisters, she has the ___ patience.

9. You are the ___ driver I know!

10. Tommy swam the ___ of all the children.

تمرین دوم

جاهای خالی را با شکل مناسبی از صفات داخل پرانتز پر کنید.

Q1: I have ____ eggs than I need. (many)

Answer: I have more eggs than I need.

Q2: That is the ____ thing that could happen. (bad)

Answer: That is the worst thing that could happen.

Q3: We have used the ____ honey. (much)

Answer: We have used the most honey.

Q4: The bread tastes even ____ than the rolls. (good)

Answer: The bread tastes even better than the rolls.

Q5: I felt ill yesterday, but today I feel ____. (well)

Answer: I felt ill yesterday, but today I feel better.

Q6: She does not want to travel ____ than necessary. (far)

Answer: She does not want to travel farther than necessary. 

Q7: Alice drinks ____ coffee than Jerry does. (little)

Answer: Alice drinks less coffee than Jerry does. 

Q8: Things may be ____ than you think. (bad)

Answer: Things may be worse than you think.

Q9: That is the ____ suggestion we have heard. (good)

Answer: That is the best suggestion we have heard.

Q10: That is the ____ news I ever heard. (bad)

Answer: That is the worst news I ever heard.

تمرین سوم

جملات زیر را بخوانید و خطای موجود در هر کدام را اصلاح کنید.

Q1: My bed is more big than my desk. 

Answer: My bed is bigger than my desk. 

Q2: He can run fast than me.

Answer: He can run faster than me.

Q3: You are most generous than my brother.

Answer: You are more generous than my brother.

Q4: Of all our luggage, mine is the heavier. 

Answer: Of all our luggage, mine is the heaviest.

Q5: Michelangelo’s David is the more realistic statue I have ever seen. 

Answer: Michelangelo’s David is the most realistic statue I have ever seen.

Q6: The weather during the summer is the most hot than during the winter. 

Answer: The weather during the summer is hotter than during the winter. 

Q7: Frank Ocean is the goodest musician of the decade. 

Answer: Frank Ocean is the best / greatest musician of th

Q8: The Earth is closest to the moon than the sun. 

Answer: The Earth is closer to the moon than the sun. 

Q9: You should always turn in your work because some points are best than no points. 

Answer: You should always turn in your work because some points are better than no points.

Q10: The Writing Center is the greater resource for writing help on campus!

Answer: The Writing Center is the greatest resource for writing help on campus!

تمرین چهارم​

متن زیر را بخوانید و گزینه صحیح را انتخاب کنید.

Q: I think my dog Rover is the (best / better) dog in the world! He’s my best friend. He’s smarter than other dogs. He’s also (worse / good) at swimming. Rover can swim across the river, no problem! He loves playing ball. He’s (better / the worst) at catching than I am. He’s faster, too.

But sometimes Rover can be the (best / bad). He loves eating my shoes! This is not a good / better thing. Now my shoes look the (worse / the worst) of all the students in my class. Rover may do (bad / worst) things, but I still think that he’s the (better / best) pet!

Answer: I think my dog Rover is the best dog in the world! He’s my best friend. He’s smarter than other dogs. He’s also good at swimming. Rover can swim across the river, no problem! He loves playing ball. He’s better at catching than I am. He’s faster, too.

But sometimes Rover can be the bad. He loves eating my shoes! This is not a good thing. Now my shoes look the worst of all the students in my class. Rover may do bad things, but I still think that he’s the best pet!

جمع‌بندی

در این مطلب با صفت های بی قاعده در انگلیسی یا همان Irregular Adjectives آشنا شدیم و یاد گرفتیم که این صفت‌ها بر خلاف صفت‌های باقاعده انگلیسی در حالت مقایسه‌ای یا عالی ساختار مشخصی ندارند. صفت‌های Irregular در زبان انگلیسی عبارت‌اند از:

  • Good → Better, Best
  • Well → Better, Best
  • Bad → Worse, Worst
  • Old → Elder, Eldest
  • Far → Farther, Farthest / Further, Furthest
  • Little → Less, Least
  • Many → More, Most
  • Much → More, Most

در ادامه، به نکات تکمیلی مربوط به آن‌ها از جمله تفاوت Farther و Further یا Older و Elder پرداختیم. سپس، کاربرد این صفت‌ها در مکالمات روزمره را دیدیم و در انتهای مطلب تمرین‌های متنوعی از آن ارائه کردیم.

مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش گرامر زبان انگلیسی – به زبان ساده» است. در ادامه، می‌توانید فهرست این مطالب را ببینید:

source

توسط expressjs.ir