هَجْوْ واژهای عربی است و معنای آن، «بیان کردن عیبهای کسی و سرزنش و نفرین او» است. در ادبیات فارسی، هجو، سبکی ادبی است که محتوای آن نقد گزنده، توهین و سرزنش دیگران است. برای مثال، شاعرانی چون «انوری» و «یغمای جندقی» هجوسرایی میکردهاند. در این مطلب از مجله فرادرس یاد میگیریم هجو چیست و چه انواعی دارد. همچین تفاوت هجو و هزل و تفاوت هجو و طنز را توضیح میدهیم. در پایان مطلب نیز، پرسشهایی چهارگزینهای طرح کردهایم که با پاسخ دادن به آنها میزان یادگیری خود را بسنجید.
هجو چیست؟
هجو نوعی سبک در ادبیات فارسی است که شامل سزنش، نکوهش، توهین، انتقاد، نفرین و مسخره کردن افراد در قالبی ادبی یا به زبان و بیانی ادبی است. هجو در حقوق نیز به معنای دشنامگویی است و مجازات دارد. هجو در ادبیات با طنز و هزل تفاوتهایی دارد. این دو نیز، گونههایی از بیان انتقادی هستند اما از نظر لحن و مفهوم با هم تفاوت دارند که در ادامه همین مطلب، آن را توضیح میدهیم. همچنین هجو در ادبیات فارسی در مقابل مدح قرار میگیرد که مضمون آن، ستایش پادشاهان و فرمانروایان و… است.
پیشنهاد میکنیم برای یادگیری بهتر هجو، فیلم آموزش ادبیات فارسی پایه نهم فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را در کادر زیر آوردهایم.
نمونه شعر و نثر هجو
در جدول زیر، نمونههایی از هجو در ادبیات فارسی را مشاهده میکنید.
مثال | هجو درون مثال |
«همه کس را دندان به ترشی کُند شود مگر قاضیان را که به شیرینی.» (سعدی) | انتقاد سعدی از رشوه گرفتن قاضیان در زمانه خود |
همه کبر و لافی به دست تهی به نان کسان زندهای سال و ماه (معروفی) |
تحقیر فردی به علت فقر و گدامآب بودن |
بامها را فرسپ خرد کنی از گرانیت چون شوی بر بام (رودکی) |
توهین به وزن زیاد فردی |
آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو (حافظ) |
انتقاد حافظ از ریاکار بودن زاهدان زمانه خود |
گر فرخی بِمُرد چرا عنصری نَمُرد؟ پیری بماند دیر و جوانی چه رفت زود (لبیبی) |
نفرین و آرزوی مرگ کردن برای «عنصری» |
ای سختسخن چو بند کیسه وی سختسخا چو بند شلوار (اثیر اخسیکتی) |
توهین به خساست یک فرد |
نه آنکه مالِ حلال است مزدقانی را کدام مال که او دارد و کدام حلال؟ (کمالالدین اسماعیل) |
توهین و اتهام حرامخور بودن به «مزدقانی» |
هجویه چیست؟
هجویه یا هجونامه، نوشتههایی منظوم یا منثور هستند که حاوی دشنام، سرزنش، نفرین و توهین به افراد هستند. هجویهها را از نظر مضمون و محتوا میتوانیم به انواع زیر تقسیم کنیم.
مضمون هجو | مثال |
توهین به ظاهر افراد | ابلیس اگر نیستی ای مردک زشت پس راست بگو، چشم چپت کور چراست؟ (اثیر اخسیکتی) |
توهین به اعمال و کردار افراد | صورت او معنی فسق و فجور معنی او صورت کذب و دغل (خواجوی کرمانی) |
توهین به خانواده افراد | اشعار و متون حاوی توهین به زن، مادر، پدر، فرزندان و… افراد |
نفرین افراد | پار بُد در ربیع بیماریت مرگت امسال در رجب بادا (تاریخ بیهق) |
انتقاد از اعمال و کردار افراد | بداندیشخلق از حق آگاه نیست ز غوغای خلقش به حق راه نیست (سعدی) |
انتقاد از شیوه حکمرانی | قاضیا بر سر یتیمانی خونشان میخوری مگر شپشی گفتهای آفتاب شرع منم آفتابی ولی یتیمکُشی (دولتشاه) |
مهاجات چیست؟
مهاجات، هجویههای شاعران مختلف در مقابل یکدیگر است. یعنی اگر شاعری یک هجویه بسراید و شاعری دیگر آن هجویه را مورد انتقاد قرار دهد و در واقع، آن را هجو کند، مهاجات شکل میگیرد. مشهورترین مهاجات اشعار فارسی را در فهرست زیر مشاهده میکنید.
- مهاجات خاقانی شروانی و رشیدالدین وطواط
- مهاجات ابوالعلاء گنجوی و شاگرد او
تا اینجا یاد گرفتیم هجو چیست و هجویه و مهاجات را نیز توضیح دادیم. همچنین با مضمونهای هجو نیز آشنا شدیم. در ادامه، انواع هجو، تفاوت هجو با هزل و طنز و تاریخچه هجو در ادبیات فارسی را بررسی میکنیم.
یادگیری هجو در ادبیات نهم با فرادرس
تا اینجا دانستیم هجو چیست و هجویه و مهاجات چه هستند. هجو یکی از سبکهای ادبی است و در ادبیات فارسی، سبکهای بسیاری وجود دارد که هرکدام از آنها، مشخصات فکری، ادبی و زبانی مخصوص بهخود را دارا هستند. شناخت ویژگیهای سبکها و انواع ادبی، همان یادگیری ادبیات است. در واقع مباحثی چون آرایههای ادبی، قرابتهای معنایی، دستور زبان و… همگی جزئی از مشخصات سبک و انواع ادبی هستند. در این بخش، برخی از فیلمهای آموزشی فرادرس را آوردهایم که در شناخت و یادگیری مختصات سبکها و انوع ادبی، مفید هستند.
همچنین برای یادگیری کل مباحث ادبیات فارسی، پیشنهاد میکنیم که از مجموعه آموزش زیر استفاده کنید.
انواع هجو چیست؟
تا اینجا یاد گرفتیم هجو چیست و در این بخش، انواع آن را معرفی میکنیم. هجوها از نظر هدف توهین یا انتقاد و از نظر مستقیم بودن یا نبودن به انواع زیر تقسیم میشوند. در واقع، انواع هجو از نظر هدف، شخصی، اجتماعی، سیاسی و دینی هستند. از نظر نوع بیان نیز، هجو به دو نوع مستقیم و غیرمستقیم تقسیم میشود.
- شخصی
- اجتماعی
- سیاسی
- دینی
- مستقیم
- غیرمستقیم
در ادامه، ابتدا مثالی از هرکدام از انواع هجو را در جدولی مشاهده میکنیم سپس هرکدام از انواع هجو را بهطور جداگانه و با نمونهای توضیح میدهیم. پیشنهاد میکنیم برای یادگیری هجو و دیدن نمونههایی از آن از فیلم آموزش ادبیات فارسی پایه نهم فرادرس استفاده کنید. لینک این آموزش را در کادر زیر آوردهایم.
جدول انواع هجو
در جدول زیر، برای هرکدام از انواع هجو، نمونهای آوردهایم تا بتوانید آنها را با هم مقایسه کنید.
انواع هجو | مثال |
شخصی | احمقا آن روز در چشم مَنَست کِت گرفته ریش هر سو چون کشند (اثیر اخسیکتی) |
اجتماعی | شرح قومی شنو از من که ندارند نَسَب ادب و شرم و حیا، غیرت از ایشان مطلب (حزین لاهیجی) |
سیاسی | شد دوره تساوی و در این دیار شوم فرق است در میانه شاه و گدا هنوز (فرخی یزدی) |
دینی | بر زبانت شهادتی نرود کافری لا اله الا الله (ظهیر فاریابی) |
مستقیم (صریح و واضح) | بوالفضولی مرا به کنجی دید همچو جنّی نهان ز هر انسی گفت دانم ملول میگردی گفتم آری ز چون تو ناجنسی (ابن یمین) |
غیرمستقیم (کنایی و غیرصریح) | بشارت بَر به کوی میفروشان که حافظ توبه از زهد و ریا کرد (حافظ) |
هجو شخصی چیست؟
در هجو شخصی یا خصوصی، شاعر یا نویسنده با زبانی توهینآمیز از فرد یا افرادی که با آنها مشکل شخصی دارد، انتقاد میکند. مانند مثال زیر که شاعر از هجو برای دشمنی شخصی خود با «کمالالدین مظفر» و «جمالالدین ساروی» استفاده کرده و آنها را در شعر خود، نفرین است.
به عمر این آرزو دارم که بینم
عزیزی چند را در اصفهان، خوار
کمالالدین مظفر، گشته در خاک
جمالالدین ساروی، زنده بر دار
(خواجوی کرمانی)
هجو اجتماعی چیست؟
در هجو اجتماعی، شاعر یا نویسنده نسبت به موضوعی اجتماعی و کلی، مانند اوضاع فرهنگ جامعه، رفتار عده زیادی از مردم و… انتقاد میکند. در واقع در این نوع هجو، نوک حمله هجو به سمت کلیت جامعه است. بیت زیر، نمونهای از هجو اجتماعی است که از وجود خصلتی بد در کل جامعه، انتقاد کرده است.
گفت یاری حزین بیدل را
خلق را در فساد میبینم
(حزین لاهیجی)
تا اینجا متوجه شدیم هجو چیست و انواع شخصی و اجتماعی آن را با مثال یاد گرفتیم. در ادامه به معرفی دیگر انواع هجو یعنی هجو سیاسی، دینی و هجو مستقیم و غیرمستقیم میپردازیم.
هجو سیاسی چیست؟
در هجو سیاسی، گوینده از زبانی تند و گزنده برای انتقاد از حاکمان، پادشاه، فرمانروایان، مسئولان و… استفاده میکند. در عبارت زیر، گوینده از وضعیت سلطنت «ناصرالدین شاه» ناراضی است و از این اوضاع به زبان هجوآمیز انتقاد میکند.
«کارهای ایران بچهبازی شده، مستوفیالممالک ما نهساله است، معتمدالملک ما دهساله.» (اعتمادالسلطنه)
هجو دینی چیست؟
در هجو دینی، گوینده کسی را بهخاطر کافر بودن یا داشتن دینی خاص یا مذهبی خاص مورد توهین قرار داده است. برای مثال، «میر حسین میبدی» در قرن نهم، هجویهای را برای «عبدالرحمن جامی» سروده است و علت آن، سنی دانستن او بوده است. مثالی دیگر برای هجو دینی بیت زیر است. شاعر در این بیت، برای توهین به افرادی، آنها را کافر میشمارد.
چون گور کافران به درون پر عفونتند
گرچه برون به رنگ و نگاری مزیّنند
(سنایی)
هجو مستقیم چیست؟
در هجو مستقیم، شاعر یا نویسنده، بهطور مستقیم و با زبانی بسیار تند و گاهی رکیک، به مخاطب خود انتقاد میکند. در واقع، این نوع هجو کمی نزدیک به هزل است. دقت کنید که هریک از انواع هجو شخصی، اجتماعی، دینی و سیاسی، ممکن است مستقیم یا غیرمستقیم باشند. بیت زیر، نمونهای از هجو مستقیم است که شاعر با بیانی صریح و بدون پرده، به مخاطبِ هجو، توهین کرده است.
غلط بودم به کار تو درون در
خبر داری که احمق مردکی تو
(ظهیر فاریابی)
هجو غیرمستقیم چیست؟
در هجو غیرمستقیم، گوینده هجو، به صراحت انتقاد خود را مطرح نمیکند و زبان بسیار تند و توهینآمیزی نیز ندارد. آفرینش این نوع هجو، به مهارت و هنر نیاز دارد زیرا شاعر یا نویسنده باید بدون بهکار بردن الفاظ زشت و بدون اشاره مستقیم به فرد مورد نظر خود، انتقادش را بیان کند. مانند بیت زیر از حافط که با بیانی شاعرانه و غیرمستقیم، از ریاکاری افراد بهظاهر دیندار انتقاد کرده است.
خدا زان خرقه بیزار است صدبار
که صد بُت باشدش در آستینی
(حافظ)
تا اینجا یاد گرفتیم هجو چیست و انواع آن را با مثال بررسی کردیم. در ادامه، تفاوت هجو با هزل و طنر را بررسی میکنیم. بعد از آن نیز، تاریخچه هجو در ادبیات فارسی را توضیح میدهیم.
انواع سبک انتقادی
تا اینجا یاد گرفتیم هجو چیست و با انواع هجو آشنا شدیم. در این بخش، به بررسی رابطه بین هزل و طنز با هجو میپردازیم. به عقیده برخی از صاحبنظران ادبیات فارسی، طنز و هزل نیز نوعی از هجو هستند. در واقع، هجو کلیتی از سخنان انتقادی است که از نظر ویژگیهای انتقادی، در میانه هزل و طنز قرار دارد. در این بخش، ابتدا مهم ترین تفاوتهای این سه نوع بیان انتقادی را مطرح کردهایم و سپس هرکدام از آنها را بهطور خلاصه توضیح دادهایم تا بهتر درک کنید که تفاوت هزل و طنز با هجو چیست و چگونه میتوانیم آنها را از هم تشخیص دهیم.
پیشنهاد میکنیم برای یادگیری طنزنویسی از فیلم آموزش نگارش پایه نهم فرادرس استفاده کنید. لینک این آموزش را در کادر زیر آوردهایم.
جدول تفاوت هجو و طنز و هزل
در جدول زیر، تفاوتهای هجو با هزل و طنز را بهصورت خلاصه آوردهایم.
طنز | هجو | هزل |
کمبودن کلمههای رکیک | متوسط بودن از نظر وجود کلمههای رکیک | بیشترین میزان رکیک بودن |
هدفی جز توهین و انتقاد (اصلاح) | هدف: توهین و انتقاد | هدف: غالباً توهین |
غیرصریح و کنایی | صریحتر از طنز | کاملاً صریح |
تفاوت طنز و هجو چیست؟
طنز گونهای نقد است که در آن، انتقاد از شرایط موجود با هدف بهبود اوضاع و اصلاح شرایط انجام میشود. در واقع، هدف آن نسبت به هجو و هزل، والاتر است. معمولاً زبان طنز نیز نسبت به هجو و هزل از تندی و رکیکی کمتری برخوردار است. در بیت زیر، هجوی طنزآمیز را مشاهده میکنید که شاعر در آن، با بیانی تلخ و گزنده از بد بودن انسانهای زمانه خود انتقاد میکند.
از بس که بد از برادرانم دیدم
بد هرکه کند برادرش میدانم
(تذکره نصرآبادی)
در شعر عامیانه زیر نیز، مردم تهران بعد از برکناری «ظلالسلطان» از حاکمیت تهران، او را چنین طنزآمیز هجو میکنند.
گاری امیرزاده کو؟
جام پر از باده کو؟
آن بچههای ساده کو؟
شازدهجان چه خوب کردی رفتی
قاچ زین بگیر نیفتی
(یادداشتهای اعتمادالسلطنه)
تا اینجا دانستیم هجو چیست، چه انواعی دارد و تفاوت هجو و طنز را نیز بررسی کردیم. در ادامه، تفاوت هجو و طنز را توضیح میدهیم.
هجو
بیان انتقادی هجو، لزوماً بهدنبال هدف دیگری نیست. در واقع در هجو به دنبال انتقاد تند و کوبنده از فرد و افراد یا توهین هستیم. بهبیان دیگر، هجو معمولاً برای بهبود و اصلاح گفته نمیشود و هدف از آن، صرفا انتقاد و تخریب است. زبان هجو، از زبان طنز، تندتر است اما نسبت به هزل، از رکیکی کمتری برخوردار است. در کل این مطلب نمونههای بسیاری از هجو را بررسی کردیم.
تفاوت هزل و هجو چیست؟
زبان هزل آنچنان رکیک است که جنبه رکاکت آن به جنبه انتقادی آن غلبه دارد. به نظر برخی از نظرپردازان، هزل آنچنان از کلمات و اصطلاحات رکیک پر شده است که گویی هدف از آن، چیزی جز انتقال معانی رکیک نیست. اما برخی دیگر چون «مولانا» از هزل و بیان رکیک استفاده میکنند تا مفهومی عمیق و انسانی را گوشزد کنند. در اینجا از آوردن نمونههای هزل معذوریم اما میتوانید در اشعار شاعرانی چون «سوزنی سمرقندی» یا «ایرجمیرزا» و… نمونههایی از آن را مطالعه کنید.
تفاوت مدح و هجو چیست؟
مدح، گونهای از شعر است که شاعران اغلب در قالب قصیده میسرودند. محتوای مدح، ستایش پادشاهان، بزرگان، حاکمان و… بوده است. مدیحهسرایی در دورهای بهعنوان راهی برای امرار معاش شاعران بود. شاعران در دربار پادشاهان و فرمانروایان، مدیحههای خود را میخوانند و در مقابل آن، از پادشاه صله (پاداش) دریافت میکردند. بنابراین میتوانیم مدح را از نظر محتوا و هدف، تقریباً در مقابل هجو قرار بدهیم. در بیت زیر، مدحی را مشاهده میکنید که شاعر، آن را در ستایش «رکنالدین مسعود» سروده است.
تو فارغی ز من و من خود از تو موجودم
که ذرّهام من و تو آفتاب رخشانی
(کمالالدین اسماعیل)
ارتباط هجو و مدح
اما علاوه بر تضادِ میان مدح و هجو، این دو نوع ادبی با هم ارتباط دیگری نیز دارند. گاهی اوقات، مدح گویان در میان مدح خود، دشمنان و بدخواهانِ ممدوحِ خود را مورد هجو و انتقاد قرار میدادند. در واقع در میان مدح، دست به توهین و هجو نیز میزدند. علاوه بر این، گاهی شاعران بعد از عدم توجه پادشاهان و فرمانروایان به شعر آنها و صله (پاداش) ندادن، دست به هجوسرایی میزدند و آن حاکم را مورد انتقاد یا توهین قرار میدادند. بیت زیر، نمونهای از این نوع هجو است.
رسیدهایم به دوری که پادشاهان را
ز بیم بخشش از شعر عار میآید
(کمالالدین اسماعیل)
تاریخچه هجو در ادبیات فارسی
هجو در ایران پیش از اسلام، در ادبیات و شعر فارسی وجود نداشته است. هجوگویی فارسی، سوغات ادبیات عرب عصر جاهلی است. این نوع شعر، بعد از اسلام نیز همچنان در میان عربزبانان رواج داشته و بعد از گسترش اسلام در ایران، هجو به ادبیات فارسی نیز راه یافته است. در اینجا بیان این نکته ضروری است که معمولاً با بدتر شدن شرایط کلی جامعه، هجو نیز در آثار سخنگویان، رواج بیشتری پیدا میکرده اما لزوماً نیز چنین نبوده است. این موضوع را در این بخش بیشتر توضیح میدهیم.
در این بخش، هجو آثار کلاسیک و معاصر فارسی، شاعران فارسی از نظر ارتباط با هجو و قالبهای شعری پرکاربرد هجوسرایی را بررسی کردهایم. برای یادگیری سبکشناسی دورههای ابتدایی ادبیات فارسی، میتوانید از فیلم آموزش علوم و فنون ادبی ۱ پایه دهم فرادرس استفاده کنید. لینک این آموزش را در کادر زیر آوردهایم.
هجو در ادبیات کلاسیک فارسی
در این بخش، نخستین هجو فارسی را معرفی میکنیم. سپس چگونگی هجوسرایی فارسی را تا قرن یازدهم و بهطور خلاصه توضیح میدهیم.
نخستین هجو فارسی
نخستین شعر هجو فارسی را میتوانیم قطعهای بدانیم که «یزید بن مفرغ» در هجو «عبید زیاد» سروده است. یزید در این قطعه، نسبت بدی به مادر زیاد میدهد. از اینجا به بعد، هجو به شعر فارسی راه پیدا کرد و مانند سلاحی در دست شاعران قرار گرفت. از نظر بسیاری از نظریهپردازان، هجو میراثی بد از شعر جاهلی عربی برای شعر فارسی بوده است.
هجو فارسی در قرن چهارم
در دوره سامانیان (قرن چهارم)، همزمان با رونق گرفتن شعر و شاعری، هجو نیز در شاعران و اشعار فارسی رواج پیدا کرد. طوریکه بسیاری از شاعران، حداقل چندین بیت هجو سروده بودند. اما شدت رکاکت هجویات این دوره نسبت به دورههای بعدی کمتر بوده است. از برخی شاعران این دوره مانند «معروفی بلخی»، «شهید بلخی» و… ابیاتی به هجو باقی مانده است.
هجو فارسی در قرن پنجم
در دوره غزنویان (قرن پنجم)، شاعران با رکیکترین کلمات و بدترین لحنها به بیان دشنام به دیگران و خانواده آنها میپرداختند. حتی در این دوره، تخلص یکی از شاعران، «هزل» بوده است. از دیگر شاعران هجوسرای این دوره میتوانیم به «دهقان علی شطرنجی»، «یوسف عروضی» و «ابوالمظفر بیهقی» اشاره کنیم.
هجو فارسی در قرن ششم
هیچ دیوان شعری در قرن ششم خالی از هجو نیست. در این دوره، «سوزنی» و «انوری» بیش از دیگران اما افرادی دیگری چون «ابوالعلای گنجوی»، «رشید وطواط»، «روحی»، «کوشککی»، «حکیم ملال» و… نیز هجو میسرودند. عثمان مختاری یکی از مهمترین هجوسرایان این دوره است. «سنایی» نیز در قطعههای خود با زبان هجو نسبت به اوضاع زمانه انتقاد کرده است. البته در آثار سنایی، هجوهای رکیک و نزدیک به هزل نیز وجود دارد.
هجو فارسی در قرن هفتم
«مولوی» و «سعدی»، مهمترین هجوسرایان فارسی در قرن هفتم هستند. در «مثنوی معنوی» مولانا، آثاری هجو آمیز را میخوانیم که گاهی به زبانی رکیک و نزدیک به هزل گفته شده است اما هدف از آن، انتقاد به درک انسان از هستی و زندگی است. سعدی نیز در «بوستان» خود، یکی از بهترین نمونههای هجو راستین را با هدف انتقاد از خلقیات مردم ایرانزمین ارائه کرده است.
برای آشنایی با ویژگیهای سبک ادبی زبان فارسی در قرن هفتم (سبک عراقی)، پیشنهاد میکنیم فیلم آموزش علوم و فنون ادبی ۲ پایه یازدهم فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را در کادر زیر آوردهایم.
هجو فارسی در قرن هشتم
در قرن هشتم شاعرانی چون «خواجوی کرمانی» و «سلمان ساوجی» به گفتن هجو پرداختهاند اما مهمترین هجوسرایان این دوره و شاید هنرمندترین هجوسرایان فارسی که در این دوره میزیستند، «عبید زاکانی» و «حافظ» هستند. حافظ در غزلیات خود، هجو ملیح را به انتهای کمال میرساند. عبید زاکانی نیز که او را به عنوان یکی از مهمترین طنزپردازان فارسی میشناسیم، در آثار خود هجو و هزل و طنز را با هم آمیخته است.
هجو فارسی در قرن نهم
در قرن نهم، شعر آنچنان به سمت هزل رفت که شکل بسیار رکیکی پیدا کرد. در این دوره، شعرا حتی به شاعران دوران پیش از خود نیز توهین میکردند. وضع شعر و ادبیات در این دوره حتی از نامهای شاعرانه یا تخلص برخی از شاعران نیز پیداست. نامهایی مانند «ابله سمرقندی»، «کلبی (سگی)»، «ابلهی» و… تخلص شاعران این دوره بوده است.
هجو فارسی در قرن دهم
از شاعران هجوسرای فارسی در قرن دهم میتوانیم به این افراد اشاره کنیم: «رازی شوشتری»، «گلخنی»، «مولانا زینی»، «امیر سعد»، «مشفقی»، «مولانا نوری»، «حیرتی»، «تابعی یزدی»، «صفای اصفهانی»، «شفایی» و «عرفی شیرازی». مشهورترین شاعر هجوگوی این دوره نیز «وحشی بافقی» است.
هجو فارسی در قرن یازدهم
«نظیری نیشابوری»، معروفترین هجوسرای این دوره است و در آثار خود، بسیاری از بدخواهان خود را بهطور مستقیم یا غیرمستقیم مورد انتقاد و توهین قرار داده است.
تا اینجا یاد گرفتیم هجو چیست و تاریخچه و چگونگی آن را در آثار کلاسیک فارسی بررسی کردیم. در ادامه، به توضیح تغییرات هجو در ادبیات فارسی معاصر میپردازیم. بعد از آن نیز، شاعران را از نظر نوع ارتباط با هجو طبقهبندی کرده و قالبهای پرکاربرد هجوسرایی را معرفی میکنیم.
هجو در ادبیات معاصر فارسی
در این بخش، به بررسی هجو در آثار ادبی معاصر میپردازیم. یعنی تغییرات هجو را از زمان قاجاریان تا سالهای اخیر بررسی میکنیم.
هجو در زمان قاجاریان
در یکی از هجویههای باقی مانده از شروع حکومت قاجاریان، شاعری ناشناس آقا محمدخان قاجار را به شدت هجو کرده است. در این دوره، «میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی» در اثری به نام «جلایرنامه» به هجو پرداخته است. شیوه هجوگویی قائم مقام، الگویی برای هجوگویان بعدی در دورههای بعد از خود شد. «میرزا حسن ورزنه»، «حبیب یزدی»، «حبیب قاآنی»، «ابوالحسن جندقی» و «میرزا حسن افشار» از دیگر هجوگویان دوران قاجار هستند.
هجو در زمان انقلاب مشروطه
هجو دوره مشروطه، هجوی ملی و مردمی بود و جنبه شخصی نداشت. در واقع، هجو در آن زمان بهعنوان سلاحی اجتماعی برای اهداف ملی-میهنی و آزادیخواهانه بود. هجوگویان مشروطه، از زبان انتقادی برای روشن کردن معایب و مفاسد حاکمان و اجتماع استفاده میکردند و به دنبال اصلاح آن بودند. در هجو این دوره، از میزان رکاکت کلام نیز کاسته شد. «عارف قزوینی»، «ملک الشعرای بهار» و «ایرجمیرزا» از مشهورترین هجوگویان این زمان و کل تاریخ ادبیات فارسی هستند.
هجو بعد از مشروطه
بعد از مشروطه، هجو فارسی بیشتر به سمت طنز اجتماعی رفت. «میرزاده عشقی» و «ابوالقاسم حالت» از مشهورترین شاعران هجوسرای این دوره هستند.
هجو از قرن بیستم
از قرن بیستم به بعد، هجو که از دوره قبل طنزآمیز شده بود، در آثار نویسندگان حالتی داستانی گرفت. باید «جمالزاده» را آغازگر این نوع از هجو در زبان فارسی بدانیم. پس از او نویسندگان دیگری چون «حسن مقدم»، «صادق هدایت» و «ایرج پزشکزاد» طنزنویسی داستانی را بهخوبی ادامه دادند. در این دوره، مجلات و نشریههایی چون «توفیق»، «چلنگر» و «گلآقا» نیز در زمینه هجو اجتماعی و طنزآمیز فعالیت میکردند. از معاصرترین شاعرانی که هجوسرایی میکنند باید از «حسین صفا» نام ببریم. در کادر زیر نمونهای از هجو اجتماعی او را آوردهایم. در این بیت که در قالب ترانه است، شاعر با طنزی تلخ به هجو جامعه خود میپردازد.
فاضلیم در دانش، فاضلیم در خوانش
ارج مینهیم اما شعر فاضلابی را
(حسین صفا)
هجوسرایان ادبیات فارسی
اگر بخواهیم شاعران فارسی را از نظر ارتباط آنها با هجو و هجوسرایی، تقسیم کنیم به پنج دسته زیر خواهیم رسید.
- دسته اول شامل شاعرانی چون «انوری»، «سوزنی» و «یغمای جندقی» است که بیشتر شعر آنها، هجو است.
- در دسته دوم باید شاعرانی چون «خاقانی»، «رشید وطواط» و «خواجوی کرمانی» را قرار بدهیم که نسبت هجو موجود در اشعار آنان نسبت به کل شعرهایشان، کمتر از دسته اول است.
- در دسته سوم، شاعرانی وجود دارند که نهایت ارتباط آنها با هجو، سرودن یک یا دو شعر بوده است. از شاعران این دسته میتوانیم به «ادیب صابر» و «عمعق بخارایی» اشاه کنیم.
- دسته چهارم شاعرانی هستند که در آثار خود به هجو رکیک نزدیک نشدهاند اما هجو راستین و انتقادی را به زیباترین شکل ممکن ارائه کردهاند. میتوانیم «حافظ» را موفقترین شاعر هجو راستین بدانیم.
- در دسته پنجم، گروهی از شاعران وجود دارند که به دلیل دوری از جامعه و والا بودن جایگاه اجتماعی و طبقاتی، از هیچگونه هجوی در آثار خود استفاده نکردهاند. «عنصری» و «فرخی» از برجستهترین نمونههای این دسته هستند.
پیشنهاد میکنیم برای یادگیری شیوه شاعری حافظ که از بهترین شاعران هجوسرای فارسی است، فیلم آموزش شرح هفت غزل از حافظ فرادرس را تماشا کنید. لینک این آموزش را در کادر زیر آوردهایم.
قالب های هجو در ادبیات فارسی
میتوانید قالبهای پرکاربرد هجوسرایی در ادبیات فارسی را در فهرست زیر مشاهده کنید.
- قالب شعری «قطعه»، رایجترین قالب هجویات فارسی است. «انوری» بیشتر از سایر هجوسرایان از این قالب برای هجوگویی استفاده کرده است.
- بعد از قطعه، «قصیده» نیز قالبی دیگر برای هجوگویی شاعران بوده است. «سوزنی سمرقندی» پرکارترین شاعر هجوگوی قصیدهسرا است.
- شاعران هجوسرا از قالب شعری «مثنوی» نیز برای سرودن هجوهای طولانی استفاده کردهاند. «کارنامه بلخ» از «سنایی» و «عارفنامه» از «ایرجمیرزا» نمونههایی از هجو در قالب مثنوی هستند.
- نمونههایی از هجو را در قالبهای دیگری چون «ترکیببند» و «ترجیعبند» نیز مشاهده میکنیم. «یغمای جندقی»، هجویات تند و زننده خود را در این قالبها سروده است.
در مطلب زیر از مجله فرادرس، انواع قالب شعری را بهطور مفصل و با مثال توضیح دادهایم.
نمونه سؤال هجو
حالا که یاد گرفتیم هجو چیست و انواع هجو و تفاوت آن با هزل و طنز را نیز بررسی کردیم، میتوانید با انجام تمرین زیر، یادگیری خود را ارزیابی کنید. برای شرکت در این تمرین که از ده سؤال چهارگزینهای تشکیل شده، کافی است در هر سؤال، روی گزینه صحیح مورد نظر خود کلیک کنید. سپس گزینه «مشاهده جواب» را بزنید تا پاسخ درست را مشاهده کنید. با هر جواب درست، یک امتیاز میگیرید که در پایان تمرین یعنی بعد از پاسخدادن به همه سؤالها، امتیاز نهایی خود را خواهید دید.
۱. منظور از هجو در ادبیات چیست؟
هرگونه فحش و ناسزا
توهین، انتقاد، نفرین و… در قالبی ادبی یا با زبانی ادبی
تهمت و افترا زدن به خانواده افراد
اثری ادبی با محتوای محترمانه
۲. مهاجات چیست؟
توهین شاعران به ظاهر افراد
توهین و انتقاد شاعران به شیوه حکومت پادشاهان
دو شاعر بهطور متقابل یکدیگر را هجو کنند.
انتقاد شاعران از رجل سیاسی زمان خود
۳. کدام گزینه درباره هدف از هجو درست نیست؟
هجو میتواند با اهداف شخصی سروده شود.
ممکن است گوینده، هجو را برای انتقاد به شرایط اجتماعی بسراید.
هجو دینی، نوعی از هجو موجود در ادبیات فارسی بوده است.
هجو سیاسی در میان اشعار شاعران هجوسرای فارسی وجود ندارد.
۴. هجو بیت زیر، از نظر نوع بیان و هدف چگونه هجوی است؟
جماعتی ز سفیهان تیرهطبع دنی
مدام در پیش افتادهاند همچو وبال
(نظیری)
هجو دینی / غیرمستقیم
هجو شخصی / مستقیم
هجو دینی / مستقیم
هجو شخصی / غیرمستقیم
۵. منظور از هجو مستقیم و غیرمستقیم چیست؟
هجو مستقیم، شخصی و هجو غیرمستقیم، اجتماعی است.
شاعر در هجو غیرمستقیم، نام کسی که به او توهین میکند را میآورد.
بیان صریح، بیپرده و تندِ انتقاد یا توهین، هجو مستقیم است.
منظور از هجو غیرمستقیم، توهین به خانواده فرد بهجای توهین به خود او است.
۶. کدام گزینه درباره تفاوت طنز و هجو درست است؟
هجو نسبت به طنز، بیان ملیحتری دارد.
رکاکت طنز از هجو بیشتر است.
طنز نسبت به هجو، کناییتر و غیرمستقیم است.
طنز، هدفی جز انتقاد، تمسخر و توهین ندارد.
۷. تفاوت هجو و هزل چیست؟
بیان هجو نسبت به هزل، صریحتر و بیپردهتر است.
بیان هزل نسبت به هجو، غیرمستقیمتر است.
برخلافِ هزل، معمولاً هدف از هجو صرفاً توهین است.
میزان رکیک بودن کلام در هزل بسیار بیشتر از هجو است.
۸. مضمون هجو زیر را در کدام گزینه مشاهده میکنید؟
بینی نبود این که به روی ذوقی است
تابوت شفایی است که میگردانند
(تذکره روز روشن)
انتقاد از عمل و کردار
توهین به عمل و کردار
توهین به خانواده فرد
توهین به ظاهر فرد
۹. کدام گزینه درباره هجوسرایان فارسی نادرست است؟
برخی از شاعران، بیشتر اشعار خود را به هجو اختصاص دادهاند.
برخی از شاعران چون حافظ، فقط از هجو ملیح و راستین استفاده کردهاند.
برخی از شاعران چون «عنصری» و «فرخی» از هجو رکیک در آثار خود استفاده کردهاند.
بسیاری از شاعران فارسی از هجو راستین یا ملیح برای انتقاد به اوضاع اجتماعی استفاده کردهاند.
۱۰. در کدام گزینه هجو وجود دارد؟
از هجر روزم قیر شد، دل چون کمان بدتیر شد
یعقوب مسکین پیر شد، ای یوسف برنا بیا
(مولانا)
بهرام که گور میگرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور، بهرام گرفت
(خیام)
ز هرجای کوته کنم دست دیو
که من بود خواهم جهان را خدیو
(فردوسی)
در میخانه ببستند خدایا مپسند
که در خانه تزویر و ریا بگشایند
(حافظ)
جدول خلاصه نکات هجو در ادبیات فارسی
در این مطلب از مجله فرادرس یاد گرفتیم هجو چیست و انواع آن مانند هجو مستقیم، غیرمستقیم، اجتماعی و… را نیز معرفی کردیم. همچنین به توضیح مفاهیم دیگری چون هجویه و مهاجات پرداختیم. در ادامه، تفاوت هجو و هزل و تفاوت هجو و طنز را توضیح دادیم. پس از آن، تاریخچه هجو در ادبیات فارسی و هجوسرایان معروف ادبیات فارسی را معرفی کردیم. در جدول زیر، نکات مطرحشده در این مطلب را بهصورت بسیار خلاصه آوردهایم اما پیشنهاد میکنیم برای یادگیری هجو، مطلب را بهطور کامل مطالعه کنید.
۱. هجو | بیان توهین، انتقاد، سرزنش، نکوهش، نفرین و… درقالبی ادبی یا با زبانی ادبی |
۲. هجویه | آثار منظوم و منثورِ حاوی هجو |
۳. مهاجات | هجوهایی که دو نفر در تقابل با یکدیگر مینویسند و در آنها به هم توهین میکنند. |
۴. مضامین هجو | توهین (به ظاهر، کردار و خانواده افراد)، انتقاد (از کردار افراد و از حکومت) و نفرین |
۵. انواع هجو | هدف شخصی: توهین به افرادی که گوینده با آنها مشکل شخصی دارد. |
هدف اجتماعی: انتقاد از اوضاع کلی جامعه | |
هدف سیاسی: انتقاد از شیوه حکومت و از حاکمان زمانه | |
هدف دینی: توهین و تحقیر کافران و افرادی با دینهای متفاوت از گوینده | |
مستقیم: بیان صریح و بدون پرده توهین یا انتقاد | |
غیرمستقیم: بیان کنایی و رمزی توهین یا انتقاد | |
۶. تفاوت هجو و طنز | طنز: انتقاد کنایی، غیرمستقیم، رمزی و با هدف اصلاح شرایط موجود |
۷. تفاوت هجو و هزل | هزل: توهین یا انتقاد بیپرده، رکیک و زننده |
۸. تفاوت هجو و مدح | مدح: اشعاری حاوی ستایش پادشاهان و فرمانروایان |
۹. تاریخچه هجو در ادبیات فارسی | ورود هجو از ادبیات عرب جاهلی به شعر و ادب فارسی، وجود هجو رکیک و ملیح در ادبیات کلاسیک |
شدت گرفتن مضامین اجتماعی و سیاسی هجو از زمان انقلاب مشروطه | |
تبدیل هجو فارسی به طنزنویسی داستانی در قرن بیستم | |
۱۰. هجوگویان ادبیات فارسی | طیف وسیعی از شاعران هجوسرا (رکیک و راستین) تا شاعران دور از هجو |
۱۱. قالبهای شعری هجوسرایی | بهترتیب: قطعه، قصیده، مثنوی، ترکیببند و ترجیعبند |
source