درس عربی و قواعد آن برای دانشآموزان دوره متوسطه علوم انسانی اهمیت بسیاری دارد. در میان کتابهایی که طی دوره متوسطه به دانشآموزان این رشته تدریس میشود، قواعد عربی یازدهم انسانی از جایگاه ویژهای برخوردار است. آموزههای این درس در واقع دنباله همان نکتههایی هستند که در صرف و نحو عربی دهم رشته انسانی، همچنین عربی مقطع نهم مطرح شده بودند. انواع اسمهای عربی، مانند اسمهای فاعل، مفعول و مبالغه، اسم تفضیل، همچنین روش ترجمه فعلهای مضارع، اسم مکان، جملههای شرطیه و… موضوعات محوری قواعد عربی یازدهم انسانی به شمار میآیند. در این مطلب از مجله فرادرس تمامی قواعد مربوط به عربی مقطع یازدهم انسانی را با مثال و تمرین آموزش میدهیم.
قواعد عربی یازدهم انسانی درس اول
در اولین درس از قواعد عربی یازدهم انسانی، اسم تفضیل و اسم مکان، همچنین ساختار و کاربرد آنها آموزش داده شده است. این موضوع را در بخش حاضر بهتفصیل بررسی میکنیم و با مثال توضیح میدهیم.
برای یادگیری بهتر این مباحث میتوانید به فیلم آموزش عربی زبان قرآن ۲ رشته ادبیات و علوم انسانی فرادرس نیز مراجعه کنید. با کلیک روی لینک زیر میتوانید به این فیلم آموزشی دسترسی داشته باشید.
اسم تفضیل
در زبان عربی، برای نشان دادن برتری یک شخص، شیء یا پدیده، نسبت به افراد، اشیاء یا پدیدههای دیگر، از اسم تفضیل استفاده میشود. اسمهای تفضیل معادل صفتهای تفضیلی و عالی در زبان فارسی هستند.
بهعبارت دیگر، در زبان فارسی برای مقایسه یک چیز با چیز دیگر، از صفت تفضیلی یا برتر استفاده میشود. در عین حال، اگر بخواهیم برترین بودن یک چیز را در مقایسه با چیزهای دیگر نشان بدهیم، صفتهای عالی یا برترین را به کار میبریم. در زبان عربی برای هر دوی این حالتها، از اسم تفضیل استفاده میشود.
ساختار اسم تفضیل
اسمهای تفضیل بر وزن «أَفْعَل» و «فُعْلیٰ» ساخته میشوند. وزن «أَفْعَل» برای اسمهای مذکر و وزن «فُعْلیٰ» برای اسمهای مؤنث کاربرد دارد. مثالهایی از اسمهای تفضیل مذکر و مؤنث را در جدول زیر مشاهده میکنید.
اسم تفضیل مذکر | اسم تفضیل مؤنث |
أَکْبَر | کُبْریٰ |
أَحْسَن | حُسْنیٰ |
أَصْغَر | صُغریٰ |
أفْضَل | فُضْلیٰ |
أَعْظَم | عُظْمیٰ |
برای اینکه ساختار اسمهای تفضیل را بهتر یاد بگیرید، لازم است به نکتههای زیر توجه کنید.
- در برخی از اسمهای تفضیل مذکر، حرف آخر کلمه به صورت «ألف مقصوره» میآید، مانند «أَعلیٰ». دقت کنید که این نوع از اسمهای تفضیل مذکر را با اسمهای تفضیل مؤنث اشتباه نگیرید.
- حرف اول اسمهای تفضیل مذکر به صورت مفتوح (ـَ) میآید اما اولین حرف اسمهای تفضیل مؤنث مضموم (ـُ) است.
- اگر دو حرف آخر اسم تفضیل تکراری باشند، به صورت یک حرف مشدّد نشان داده میشوند. مانند «أقَلّ» که در واقع به صورت «أَقْلَلْ» بوده است. «أَحَبّ» نیز چنین حالتی دارد.
- کلمههای «خَیر» و «شَرّ» اگرچه بر وزن «أَفْعَل» و «فُعْلیٰ» ساخته نشدهاند اما اسم تفضیل به شمار میآیند.
- اسم برخی از رنگهای عربی نیز بر وزن «أَفْعَل» ساخته میشود، مانند «أحْمَر» (قرمز) و «أَخْضَر» (سبز). توجه داشته باشید که این نوع از اسمها، اسم تفضیل به شمار نمیآیند.
- در زبان عربی بعضی از کلمههایی که بر عیبها دلالت دارند نیز با وزن «أَفْعَل» ساخته میشوند، مانند «أَعْوَج» (کج). این کلمهها نیز اسم تفضیل محسوب نمیشوند.
جمع بستن اسم تفضیل
برای جمع بستن اسمهای تفضیل مذکر، آنها را به وزن «أَفاعِل» میبریم، مانند «أکْبَر» که به صورت «أکابِر» جمع بسته میشود. نمونههای دیگری از اسمهای تفضیل جمع را در جدول زیر نشان دادهایم.
اسم تفضیل مفرد | اسم تفضیل جمع |
أفْضَل | أَفاضِل |
أَعْظَم | أعاظِم |
أَصْغَر | أَصَاغِر |
أَحْسَن | أَحَاسِن |
روش ترجمه اسم تفضیل
گفتیم اسمهای تفضیل عربی معادل صفتهای برتر و برترین در زبان فارسی هستند. ممکن است بپرسید، هنگام ترجمه اسمهای تفضیل به زبان فارسی، چطور تشخیص بدهیم که باید آنها را به صورت صفت برتر ترجمه کنیم یا صفت عالی. در این بخش، به همین سؤال پاسخ میدهیم.
- اگر بعد از اسم تفضیل، حرف جرّ «مِنْ» (از) آمده باشد، آن را به صورت «صفت تفضیلی یا برتر» فارسی ترجمه میکنیم.
- اگر اسم تفضیل بهعنوان مضاف به کار برود و بعد از آن، مضافالیه (اسم یا انواع ضمیر) آمده باشد، آن را به صورت «صفت عالی یا برترین» فارسی ترجمه میکنیم.
- اگر بعد از اسم تفضیل، مضافالیه به صورت اسم جمع آمده باشد، در ترجمه آن، بین ترجمه اسم تفضیل و مضافالیه از کسره اضافه استفاده میشود.
- چنانچه بعد از اسم تفضیل، مضافالیه مفرد بیاید، نیازی به آوردن کسره اضافه بین ترجمه اسم تفضیل و مضافالیه نیست.
نکته: بعد از اسمهای «خَیر» (بهتر / بهترین) و «شَرّ» (بدتر / بدترین) هم از حرف «مِنْ» استفاده میشود. این کلمهها بهعنوان مضاف و قبل از مضافالیه نیز به کار میروند.
برای درک بهتر این نکتهها، به مثالهای زیر دقت کنید.
مثال اول برای ترجمه اسم تفضیل
در مثال زیر از اسم تفضیل «أقْویٰ» استفاده شده است. همانطور که مشاهده میکنید، بعد از این اسم، حرف جرّ «مِن» به کار رفته است. در واقع، «مِنِّي» از دو جزء «مِن + ي» تشکیل شده است.
از آنجایی که بعد از اسم تفضیل «أقْویٰ»، حرف «مِن» آمده است، این اسم را به صورت صفت تفضیلی «قویتر» ترجمه میکنیم.
هُوَ أقْویٰ مِنِّي.
او از من قویتر است.
مثال دوم برای ترجمه اسم تفضیل
در این مثال، دو جمله را مشاهده میکنید که هر دو دربردارنده اسم تفضیل «أَکبرُ» هستند. در مثال زیر، بعد از اسم تفضیل از اسمهای «بیتِ» و «بیوتِ» بهعنوان مضافالیه استفاده شده است. بنابراین، نتیجه میگیریم که باید این اسم را به صورت صفت عالی (بزرگترین) ترجمه کنیم.
البته بین جملههای زیر، یک تفاوت مهم هست. در اولی، مضافالیه اسم مفرد (بیتِ) است اما در دومی، یک اسم جمع (بیوتِ) بهعنوان مضافالیه آمده است. در حالت اول، اسم تفضیل را به صورت صفت عالی ترجمه میکنیم و پس از آن مضافالیه مفرد را میآوریم.
در حالت دوم، بعد از اسم تفضیل، کسره اضافه قرار داده و سپس اسم جمع را به آن اضافه میکنیم.
هذا أَکبرُ بیتِ. (این بزرگترین خانه است.)
هذا أَکبرُ بیوتِ. (این بزرگترینِ خانههاست.)
مثال سوم برای ترجمه اسم تفضیل
«خَیر» در مثالهای زیر، نقش اسم تفضیل را به عهده دارد.
در جمله اول، بعد از آن، حرف جرَّ «مِنْ» آمده است. بنابراین، در این جمله، «خَیر» به صورت صفت تفضیل ترجمه میشود.
در جملههای دوم و سوم، بعد از «خَیر»، مضافالیه قرار گرفته است. به همین خاطر، «خَیر» در این جملهها به صورت صفت عالی ترجمه میشود.
در جمله دوم، چون «المُعَلِّمات» اسم جمع است، صفت تفضیل (بهترین) با کسره به آن اضافه میشود. در مثال سوم، مضافالیه (المُعَلِّم) مفرد است. به همین خاطر در ترجمه آن، بین صفت تفضیل و مضافالیه کسره اضافه نمیآید.
هذا الشهرُ خیرٌ مِنْ ألْفِ شْهر. (این ماه بهتر از هزار ماه است.)
هي خیرُ المُعَلِّمات. (او بهترینِ معلمهاست.)
هو خیرُ المُعَلِّم. (او بهترین معلم است.)
اسم مکان
به اسمهایی که بر محل و مکان وقوع کار دلالت دارند، «اسم مکان» گفته میشود. اسمهای مکان بر وزن «مَفْعَل» و «مَفعِل» ساخته میشوند. توجه داشته باشید که این دو وزن کاملاً شبیه به هم هستند و تنها حرکت دومین حرف اصلی آنها متفاوت است.
مثالهایی از اسمهای مکان عربی را در جدول زیر ارائه کردهایم.
اسم مکان بر وزن مَفْعَل | اسم مکان بر وزن مَفعِل |
مَکْتَبة (کتابخانه) | مَشْرِق (محل طلوع خورشید) |
مَعْبَد (عبادتکده) | مَسْجِد (عبادتگاه) |
مَطْبَخ (آشپزخانه) | مَجلِس (محل نشستن) |
مَزْرَعَة (مزرعه، محل کشت و زرع) | مَنْزِل (خانه، منزل) |
مَسْبَح (استخر) | مَوقِف (ایستگاه) |
جمع بستن اسم مکان
برای جمع بستن اسمهای مکان، تنها لازم است آنها را به وزن «مَفاعِل» ببرید. همانطور که در جدول زیر مثالهایی از آن نشان داده شده است.
اسم مکان مفرد | اسم مکان جمع |
مَکْتَبة | مَکاتِب |
مَعْبَد | مَعابِد |
مَنْزِل | مَنازِل |
مَدْرَسَة | مَدارِس |
مَزْرَعَة | مَزارِع |
مَسْجِد | مَساجَد |
همانطور که در مثالهای بالا مشاهده میکنید، برخی از اسمهای مکان به صورت مذکر به کار میروند اما برخی دیگر با نشانه تأنیث «ة» میآیند.
تمرین درس اول بخش اول
از کلمههای زیر، مطابق با آنچه در پرانتز آمده است، اسم تفضیل بسازید.
رَحِمَ (اسم تفضیل مذکر)
وَسَطَ (اسم تفضیل مؤنث)
قَبَحَ (اسم تفضیل مذکر)
رَذَلَ (اسم تفضیل مذکر)
تمرین درس اول بخش دوم
از کلمههای زیر، مطابق با آنچه در پرانتز آمده است، اسم مکان بسازید.
طَبَع (اسم مکان بر وزن «مَفْعَل»)
مَطْبَعَة (چاپخانه)
مَحَل (اسم مکان بر وزن «مَفْعِل»)
مَحْمِل (کَجاوه)
صَنَع (اسم مکان بر وزن «مَفْعَل»)
مَصْنَع (کارخانه)
حَفَلَ (اسم مکان جمع)
مَحَافِل (محلهای گردهمآیی)
نَبَعَ (اسم مکان جمع)
منابِع (چشمههای آب)
قواعد عربی یازدهم انسانی درس دوم
دومین درس از قواعد عربی یازدهم انسانی به اسمهای فاعل، مفعول و اسم مبالغه اختصاص پیدا کرده است. در این بخش، نهتنها این نوع از اسمها را معرفی میکنیم، بلکه معنا و ساختار آنها را نیز توضیح میدهیم.
انواع اسمهای عربی را میتوانید با مشاهده فیلم آموزش صرف ۲ فرادرس نیز بهخوبی یاد بگیرید. لینک این فیلم آموزشی در ادامه ارائه شده است.
اسم فاعل
اسمهای فاعل بر انجامدهنده کار یا پذیرنده حالت دلالت دارند. این نوع از اسمها هم از فعلهای ثلاثی مجرد و هم از فعلهای ثلاثی مزید ساخته میشوند.
در ادامه، روش ساخت اسمهای فاعل را از فعلهای ثلاثی مجرد و مزید آموزش میدهیم.
ساخت اسم فاعل از فعل ثلاثی مجرد
فعلهای ثلاثی مجرد، فعلهایی هستند که صیغه مفرد مذکر آنها تنها سه حرف اصلی دارد، ماند: خَرَجَ، کَتَبَ، جَلَسَ و… .
برای اینکه از فعلهای ثلاثی مجرد، اسم فاعل بسازید، تنها لازم است سه حرف اصلی فعل را به وزن «فاعِل» ببرید. به عبارت دیگر، باید اولین حرف اصلی فعل را بهجای «ف»، دومی را بهجای «ع» و سومی را بهجای «ل» بگذارید.
برای اینکه ساختار این نوع از اسمهای فاعل را بهتر یاد بگیرید، مثالهایی از آنها را در جدول زیر نشان دادهایم.
فعل ثلاثی مجرد | اسم فاعل |
کَتَبَ | کاتِب (نویسنده) |
نَجَحَ | ناجِح (موفق) |
نَدَم | نَادِم (پشیمان) |
شَهِدَ | شاهِد (ناظر) |
فَرَسَ | فارِس (اسبسوار) |
فَتَحَ | فاتِح (پیروز، کشورگشا) |
ساخت اسم فاعل از فعل ثلاثی مزید
به فعلهایی که صیغه مفرد مذکر غائب آنها، علاوهبر سه حرف اصلی، یک یا چند حرف زائد هم داشته باشد، «فعل ثلاثی مزید» گفته میشود، مانند: أَخْرَجَ، قَدَّم (در آن دو بار از حرف «د» استفاده شده است.) و إِسْتَمْسِکَ. حروف زائد هر کدام از این فعلها را به صورت پررنگ نشان دادهایم.
برای ساخت اسم فاعل از فعلهای ثلاثی مزید، لازم است مراحل زیر را انجام دهید.
- پیدا کردن صورت مضارع آن فعل: قَدَّم ← یُقَدّم
- حذف حرف مضارعه (یـ ، تـ ، أ ، نـ): یُقَدّمُ ← قَدّم
- قرار دادن میم مضموم (مُـ) بهجای حرف مضارعه: قَدّمُ ← مُقَدّم
- قرار دادن علامت کسره زیر دومین حرف اصلی فعل: مُقَدّمُ ← مُقَدِّم
در جدول زیر، وزن تمامی بابهای فعلهای ثلاثی مزید و اسم مفعول آنها را با مثال ارائه کردهایم.
باب ثلاثی مزید (مثال) | اسم فاعل (مثال) |
إفْعال (إِرْجاع) | مُفْعِل (مُرْجِع) |
تَفعیل (تَکْبیر) | مُفَعِّل (مُکَبِّر) |
مُفاعَلَة یا فِعال (مُدَافَعَة یا دِفاع) | مُفاعِل (مُدافِع) |
إنْفِعال (إِنفِصال) | مُنْفَعِل (مُنفَصِل) |
تَفَعُّل (تَکَبُر) | مُتَفَعِّل (مُتَکَبِّر) |
تَفاعُل (تَعارُف) | مُتَفاعِل (مُتَعارِف) |
إفْتِعال (إسْتِماع) | مُفْتَعِل (مُسْتَمِع) |
إسْتِفْعال (إسْتِکبار) | مُسْتَفْعِل (مُسْتَکْبِر) |
همانطور که مشاهده میکنید، دومین حرف اصلی در این کلمهها مکسور است.
اسم مفعول
اسمهای مفعول به معنای «انجامشده» هستند. این اسمها نیز مانند اسمهای فاعل، هم از فعلهای ثلاثی مجرد و هم از فعلهای ثلاثی مزید ساخته میشوند. در بخشهای بعدی، روش ساخت آنها را با مثال توضیح میدهیم.
ساخت اسم مفعول از فعل ثلاثی مجرد
همانطور که میدانید فعلهای ثلاثی مجرد در صیغه مفرد مذکر غائب خود، تنها سه حرف اصلی دارند. برای ساخت اسم فاعل از این فعلها باید سه حرف اصلی فعل را به وزن «مفعول» ببرید.
به عبارت دیگر، لازم است اولین حرف اصلی فعل را بهجای «ف»، دومی را بهجای «ع» و سومی را نیز بهجای «ل» قرار بدهید. در جدول زیر، مثالهایی از اسمهای مفعولی را که با این روش ساخته شدهاند، نشان دادهایم.
فعل ثلاثی مجرد | اسم مفعول |
کَتَبَ | مَکْتوب (نوشتهشده) |
مَدَحَ | مَحْمود (ستایششده) |
رَجَعَ | مَرْجوع (بازگردانده شده) |
سَعَدَ | مَسْعود (سعادتمند) |
رَدَّ (ردد) | مَرْدود (رد شده) |
سَتَرَ | مَسْتور (پوشانده شده) |
ساخت اسم مفعول از فعل ثلاثی مزید
در بخشهای قبلی توضیح دادیم که فعلهای ثلاثی مزید در صیغه مفرد مذکر غائب خود، علاوهبر سه حرف اصلی، یک یا چند حرف زائد نیز دارند. فعلهای ثلاثی مزید دارای هشت وزن و باب هستند.
مراحل ساخت اسم مفعول از فعلهای ثلاثی مزید را در ادامه توضیح دادهایم.
- مشخص کردن صورت مضارع فعل ثلاثی مزید: إسْتَمِعَ ← یَسْتَمعُ
- حذف کردن حروف مضارعه فعل (یـ ، تـ ، أ ، نـ): یَسْتَمع ← سْتَمع
- قرار دادن «مُـ» (میم مضموم) بهجای حرف مضارعه فعل: سْتَمع ← مُسْتَمع
- گذاشتن حرکت فتحه روی دومین حرف اصلی فعل: مُسْتَمع ← مُسْتَمَع
اسم مفعول تمامی بابهای فعلهای ثلاثی مزید را در جدول زیر و با مثال ارائه کردهایم.
باب ثلاثی مزید (مثال) | اسم فاعل (مثال) |
إفْعال (إِرْجاع) | مُفْعَل (مُرْجَع) |
تَفعیل (تَکْبیر) | مُفَعَّل (مُکَبَّر) |
مُفاعَلَة یا فِعال (مُدَافَعَة یا دِفاع) | مُفاعَل (مُدافَع) |
إنْفِعال (إِنفِصال) | مُنْفَعَل (مُنفَصَل) |
تَفَعُّل (تَکَبُر) | مُتَفَعَّل (مُتَکَبَّر) |
تَفاعُل (تَعارُف) | مُتَفاعَل (مُتَعارَف) |
إفْتِعال (إسْتِماع) | مُفْتَعَل (مُسْتَمَع) |
إسْتِفْعال (إسْتِکبار) | مُسْتَفْعَل (مُسْتَکْبَر) |
نکته: با دقت به مثالهای بالا متوجه میشویم تنها تفاوت اسمهای فاعل و مفعولی که با فعلهای ثلاثی مزید ساخته میشوند، حرکت دومین حرف اصلی آنهاست. در اسمهای فاعل، دومین حرف اصلی مکسور (ـِ) است اما در اسمهای مفعول، دومین حرف اصلی با فتحه (ـَ) میآید.
اسم مبالغه
در زبان عربی، هرگاه بخواهند شدید بودن یک ویژگی را در یک فرد یا شیء نشان بدهند یا بسیار انجام دادن یک کار را بیان کنند، از اسمهای مبالغه استفاده میکنند. این اسمها بر وزن «فَعّال» و «فَعّالة» ساخته میشوند. برای ساخت اسم مبالغه فقط لازم است حروف اصلی کلمه را به دو وزن «فَعّال» و «فَعّالة» ببرید.
مثالهایی از این اسمها را در جدول زیر مشاهده میکنید.
حروف اصلی کلمه | اسم مبالغه |
عَلِمَ | عَلّام – عَلّامَة |
کَذِبَ | کَذّاب – کَذّابَة |
فَهِمَ | فَهّام – فَهّامَة |
جَبَرَ | جَبّار – جَبّارَة |
قَهَرَ | قَهّار – قَهّارَة |
برای اینکه ساختار اسمهای مبالغه را بهتر یاد بگیرید، لازم است به نکتههای زیر دقت کنید.
- اگرچه انتهای اسم مبالغه «فَعّالة» از «ة» استفاده شده است اما این وزن به اسمهای مؤنث اختصاص ندارد و کلمههایی که با این وزن ساخته میشوند نیز مؤنث نیستند.
- بسیاری از کلمههایی که بر وزن «فَعّال» ساخته میشوند به معنای «کار و شغل» هستند، مانند: رَزّاز (برنجفروش)، بَحّار (ملوان)، خَبّاز (نانوا)، زَبّال (رفتگر) و… .
- برخی از اسمهایی که بر وزن «فَعّالة» ساخته میشوند، به معنای دستگاه، وسیله یا اسم ابزار هستند، مانند: نَظّارَة (عینک)، سیّارَة (ماشین)، فَتّاحَة (دربازکن) و… .
تمرین درس دوم
از کلمههای زیر، اسم فاعل، مفعول و مبالغه بسازید.
عَلِمَ (اسم فاعل)
عَمِلَ (اسم مفعول)
حَلَفَ (اسم مبالغه)
حَلّاف – حَلّافَة
إجْتَهَدَ (اسم فاعل)
إتَّهَمَ (اسم مفعول)
یادگیری فعل های عربی با فرادرس
در بخش قبل، نشان دادیم که چگونه میتوان اسمهای فاعل و مفعول را از فعلهای ثلاثی مجرد و مزید ساخت. باید این نکته را هم یادآوری کنیم که فعلهای عربی نهتنها برای ساخت اسمهای فاعل و مفعول، بلکه برای ساخت اسمهای مکان، زمان، تفضیل و … نیز نقش مهمی دارند.
از این رو، توصیه میکنیم برای یادگیری بهتر قواعد عربی یازدهم انسانی، فعلها و انواع آنها را نیز بیاموزید. فهرستی که در ادامه مشاهده میکنیم، عنوان برخی از فیلمهای آموزشی در فرادرس است که فعلهای عربی، انواع و ساختار آنها را آموزش دادهاند.
به دانشآموزان و مخاطبانی که میخواهند با سایر مباحث عربی و قواعد مقاطع دیگر نیز آشنا شوند، توصیه میکنیم مجموعه فیلمهای آموزشی زیر در فرادرس را تهیه و مشاهده کنند.
قواعد عربی یازدهم انسانی درس سوم
در درس سوم از قواعد عربی یازدهم انسانی، جملههای شرطیه و ساختار آنها تدریس شدهاند. این موضوع را در همین بخش، بهطور کامل و با مثال آموزش میدهیم.
در فیلم آموزش صرف ۳ فرادرس نیز نکتههای مهمی در مورد جملههای شرطیه و ساختار آنها آموزش داده شده است. با کلیک روی لینک زیر به این فیلم آموزشی دسترسی خواهید داشت.
جمله های شرطیه
جملههای شرطیه بر معنای شرط دلالت دارند و نشاندهنده وقوع یک فعل یا پذیرفتن یک حالت، به شرط وقوع فعل یا پذیرفتن حالتی دیگر هستند. جملههای شرطیه از ۳ بخش زیر تشکیل میشوند:
- ادوات شرط: کلمههایی مثل «ما»، «مَن» یا «إِن» که در ابتدای جمله شرطیه و بر سر فعل جمله قرار میگیرند.
- فعل شرط: فعل اول در جمله شرطیه که وجود آن وابسته به فعل دیگری در همان جمله است. معمولاً فعل شرط مستقیماً بعد از ادات شرط میآید.
- جواب شرط یا جزای شرط: فعل دوم در جمله شرطیه که وقوع فعل شرط به آن وابسته است.
ساختار و اجزای جملههای شرطیه را میتوان به صورت زیر نشان داد.
ادات شرط + فعل شرط + جواب شرط
مثالهایی از جملههای شرطیه، همچنین فعل شرط و جواب شرط را در ادامه بررسی کردهایم.
مثال اول برای جمله شرطیه
جمله زیر از نوع جملههای شرطیه است. «مَنْ» در این مثال، بهعنوان ادات شرط آمده و مستقیماً قبل از فعل شرط قرار گرفته است.
«يجتهدْ» فعل شرط و «ينجحْ» جواب شرط این جمله محسوب میشوند. در حقیقت، وقوع فعل «ينجحْ» به فعل «يجتهدْ» وابسته است.
مَنْ يجتهدْ في دروسِه ينجحْ في الأمتحانات.
هرکس در درس خواندن سعی و کوشش کند، در امتحانات موفق میشود.
مثال دوم برای جمله شرطیه
این مثال نیز نمونهای از جملههای شرطیه است. اجزای اصلی آن بهترتیب عبارتند از:
- إِنْ ← ادات شرط
- تُحِبّون ← فعل شرط
- یُحِبُّ ← جواب شرط
إِنْ تُحِبّون الناسَ یُحِبُّکُم اللهُ.
اگر مردم را دوست بدارید، خداوند شما را دوست میدارد.
در جملههای شرطیه، گاهی از یک جمله اسمیه بهعنوان جواب شرط استفاده میشود. به عبارت دیگر، این جملههای اسمیه، به همراه مبتدا و خبر خود در نقش جواب شرط به کار میروند.
در این حالت، قبل از جواب شرط، حرف «فای جواب شرط» یا «فای جزای شرط» قرار میگیرد. در مثال زیر از همین ساختار استفاده شده است.
اجزای این جمله را در ادامه نشان دادهایم:
- ادات شرط ← مَنْ
- فعل شرط ← يَجْتَهِدْ
- جواب شرط ← هُو ناجحٌ
حرف «ف» که قبل از جواب شرط آمده، همان «فایی جواب شرط» است.
مَنْ يَجْتَهِدْ في دراسة فهُو ناجحٌ.
هرکس در درس خواندن سعی و کوشش کند، او موفق است.
ترجمه جمله شرطیه
هرگاه فعلهای عربی در جملههای شرطیه به کار بروند، معنا و روش ترجمه کردن آنها تغییر میکند. برای ترجمه کردن فعل این جملهها به فارسی، لازم است به نکتههای زیر توجه کنید.
- اگر فعل شرط و جواب شرط فعل ماضی باشند، فعل شرط را به صورت مضارع التزامی و جواب شرط را به صورت مضارع اخباری ترجمه میکنیم.
- اگر فعل شرط و جواب شرط هر دو مضارع باشند، فعل شرط را به صورت مضارع التزامی و جواب شرط را به صورت مضارع اخباری ترجمه میکنیم.
برای یادگیری بهتر این نکتهها به مثالهای زیر دقت کنید.
مثال اول
در جمله شرطیه زیر، هم فعل شرط (ساعَدتَ) و هم جواب شرط (فَرَّحتَ) از نوع فعلهای ماضی هستند. میتوانیم فعل اول را به صورت مضارع التزامی و فعل دوم را به صورت مضارع اخباری ترجمه کنیم. در ترجمه این جمله از همین روش استفاده شده است.
إِنْ ساعَدتَ صدیقَک، فَرَّحته.
اگر به دوستت کمک کنی، او را خوشحال میکنی.
البته در این حالت میتوان هر دو فعل را به صورت ماضی هم ترجمه کرد: اگر به دوستت کمک کردی، او را خوشحال کردی.
مثال دوم
در این مثال، هم فعل شرط (تساعِدْ) و هم جواب آن (تفرّح) از نوع فعلهای مضارع هستند. هنگام ترجمه کردن جمله، فعل اول را به صورت فعل مضارع التزامی فارسی و دومی را به صورت مضارع اخباری درمیآوریم.
إِنْ تساعِدْ صدیقَک، تفرّحه.
اگر به دوستت کمک کنی، او را خوشحال میکنی.
مهم ترین ادوات شرط در جمله شرطیه
در بخش قبلی، بهطور کلی ادوات شرط و کاربرد آنها را بررسی کردیم. از آنجایی که این حروف نقش مهمی در جملههای شرطیه دارند، در این بخش، آنها را با جزئیات بیشتری آموزش میدهیم. رایجترین ادوات شرط در زبان عربی عبارتند از:
- إِن
- مَنْ
- ما
- إِذا
در ادامه، معنای هر کدام را با مثال بررسی میکنیم.
إِن
این حرف در زبان فارسی به صورت «اگر» ترجمه میشود. مثالی از کاربرد آن را در آیه زیر مشاهده میکنید. اجزای این جمله شرطیه را در ادامه نشان دادهایم.
- ادات شرط: إِنْ
- فعل شرط: تُبْدُوا
- جواب شرط: إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا
حرف «فَ» در ابتدای جواب شرط، همان فای جواب شرط محسوب میشود.
«إِنْ تُبْدُوا شَيْئًا أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا» (الحزاب/۵۴)
اگر چيزى را فاش كنيد يا آن را پنهان داريد قطعاً خدا به هر چيزى داناست.
مَنْ
این حرف به معنای «هرکس» است و معمولاً هنگامی که موضوع شرط، انسان باشد از این ادات استفاده میشود. برای اینکه با کاربرد آن بیشتر آشنا شوید، به مثال زیر توجه کنید. اجزای این جمله شرطیه را در ادامه مشخص کردهایم.
- ادات شرط: مَنْ
- فعل شرط: لَمْ يَشْكُرْ
- جواب شرط: لَمْ يَشْكُرُ
مَنْ لَمْ يَشْكُرْ المخلوقَ لَمْ يَشْكُرُ الخالقَ.
هرکس از مخلوق خداوند سپاسگزار نباشد، از خداوند هم سپاسگزار نخواهد بود.
ما
این حرف در زبان فارسی به صورت «هرچه» ترجمه میشود. هرگاه موضوع شرط، غیرعاقل و غیرانسان باشد، از این ادات استفاده میشود. در این مورد به مثال زیر توجه کنید.
در آیه زیر که از نوع جملههای شرطیه است، «ما» بهعنوان ادات شرط به کار رفته. اجزای این جمله را در ادامه مشخص کردهایم.
- ادات شرط: مَا
- فعل شرط: تُقَدِّمُوا
- جواب شرط: تَجِدُوا
«مَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ» (بقره/۱۱۰)
هرچه را از عمل خیر برای خود پیش میفرستید، آن را نزد خدا به بهترین صورت خواهید یافت.
إِذا
این ادات به معنای «اگر» و «هرگاه» است. مثالی از کاربرد آن در آیه زیر نشان داده شده است. در ادامه، اجزای این جمله شرطیه، بهویژه ادات شرط آن را مشخص میکنیم.
- ادات شرط: إِذَا
- فعل شرط: أَنْعَمْنَا
- جواب شرط: أَعْرَضَ
«وَ إِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ.» (الإسراء/۸۳)
و هرگاه به انسان نعمت ارزانى داريم، روى مىگرداند.
تمامی ادوات شرط را میتوانید به کمک فیلم آموزش مروری بر نحو ۱ فرادرس نیز بیاموزید.
تمرین درس سوم
ادوات شرط، فعل شرط و جواب شرط را در جملههای زیر مشخص کنید.
«إِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِكَ» (قصص/۲۷)
- ادات شرط: إِنْ
- فعل شرط: أَتْمَمْتَ
- جواب شرط: مِنْ عِنْدِكَ
«إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ» (بقره/۲۸۲)
- ادات شرط: إِذَا
- فعل شرط: تَدَايَنْتُمْ
- جواب شرط: أكْتُبُوا
«وَ مَنْ تَابَ وَ عَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا» (فرقان/۷۱)
- ادات شرط: مَنْ
- فعل شرط: تَابَ
- جواب شرط: إِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا
«وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ» (بقره/۱۹۷)
- ادات شرط: ما
- فعل شرط: تَفْعَلُوا
- جواب شرط: يَعْلَمْ
قواعد عربی یازدهم انسانی درس چهارم
اسمهای معرفه و اسمهای نکره، همینطور روش ترجمه کردن فعلهای مضارع، موضوع اصلی درس چهارم از قواعد عربی یازدهم انسانی هستند. در این بخش، هر دو نوعِ اسمهای معرفه و نکره را با مثال آموزش میدهیم.
معرفه و نکره
به اسمی که برای مخاطب یا گوینده و نویسنده شناختهشده باشد، «معرفه» گفته میشود، مانند «الشَّمس». اسمهایی که برای گوینده، نویسنده یا مخاطب ناشناس باشند، «نکره» نامیده میشوند.، مانند «نَجمٌ». هر کدام از اسمهای معرفه و نکره، همچنین ساختار و روش ترجمه آنها را در ادامه بیشتر توضیح میدهیم.
اسم معرفه
مهمترین نشانه اسمهای معرفه این است که ابتدای آنها حرف تعریف «الـ» قرار میگیرد، مانند: «الکتاب»، «الرجل»، «البلَد» و… . اگر اسم نکرهای دو بار در متن بیاید، برای بار دوم، اسم معرفه به حساب میآید و حرف تعریف «الـ» بر سر آن قرار میگیرد. این اسم را میتوان در زبان فارسی با صفت اشاره «این / آن» ترجمه کرد.
برای یادگیری بهتر این نکته به مثال زیر توجه کنید. در متن زیر ابتدا از کلمه نکره «رَجُلاً» استفاده شده و سپس این کلمه تکرار شده اما بار دوم به صورت معرفه (الرجُلَ) آمده است.
برای ترجمه این کلمه، ابتدا آِن را به صورت نکره (مردی) ترجمه میکنیم. بار دوم نیز برای معنی کردن آن از صفت اشاره «این / آن» استفاده میکنیم.
الیوم رأیتَ رَجُلاً فی السّوق. هَلْ عَرَفْتَ الرجُلَ؟
امروز، مردی را در بازار دیدی. آن مرد را شناختی؟
اسم عَلَم
در بخش قبل به اسمهای معرفه و بارزترین نشانه آنها، یعنی حرف «الـ» اشاره کردیم. البته باید به این نکته هم اشاره کنیم که اسمهای معرفه انواع مختلفی دارند و لزوماً همگی آنها با حرف تعریف «الـ» به کار نمیروند.
در میان انواع اسمهای معرفه میتوان به اسمهای عَلَم اشاره کرد. اسمهای علم همان اسمهای خاصی هستند که بر افراد، اشیاء و مکانهای بهخصوصی دلالت دارند. نمونههایی از اسمهای علم را در جدول زیر مشاهده میکنید.
اسمهای علم | ||
لَیلیٰ | طهران | التوراة |
ابومحمّد | الصین (چین) | الإنجيل |
دِمَشق | سویسرا (سويیس) | دجلة |
خَولة | حمزة | أَمُّخدیجة |
در مطلب زیر از مجله فرادرس، اسمهای علم و انواع آنها بهطور کامل بررسی شدهاند.
اسم نکره
نشانه اصلی اسمهای نکره، تنوینی است که رو یا زیر آخرین حرف آنها قرار میگیرد. تمامی تنوینهای زبان عربی عبارتند از:
- ـً (کاتَباً)
- ـٍ (کاتِبٍ)
- ـٌ (کاتِبٌ)
برای ترجمه کردن اسمهای نکره در زبان فارسی از روشهای زیر استفاده میکنیم.
- قرار دادن «یک» قبل از اسم نکره: کاتِبٌ (یک نویسنده)
- گذاشتن «ی / ای» در انتهای اسم نکره: کاتَباً (نویسندهای)
- قرار دادن «یک» در ابتدا و «ی» در انتهای اسم نکره: کاتِبٍ (یک نویسندهای)
نکته: میدانیم که بسیاری از جملههای عربی از نوع جمله اسمیه هستند. این جملهها از دو بخش اصلی «مبتدا» و «خبر» تشکیل میشوند. خبر ممکن است همراه با تنون بیاید، مانند «صدیقی مُهَندِسٌ».
در چنین حالتی نیاز نیست که خبر را با «یک» یا «ی» نکره ترجمه کنیم. بنابراین، جمله بالا را به صورت «دوستم مهندس است» ترجمه میکنیم.
ترجمه فعل مضارع
فعلهای مضارع بر اتفاقات و وقایعی دلالت دارند که در زمان حال رخ میدهند. این فعلها معمولاً در زبان فارسی به صورت مضارع اخباری ترجمه میشوند. با این حال، گاهی برخی از حروف ناصبه و جازمه بر سر آنها قرار میگیرند و نهتنها ساختار صرفی آنها، بلکه معنایشان را نیز تغییر میدهند.
این نوع از حروف و کاربرد آنها در فیلم آموزش مروری بر نحو ۱ فرادرس بهطور کامل آموزش داده شدهاند.
در این بخش، تغییرات معنایی فعلهای مضارع و روش ترجمه آنها را با توجه به حروف ناصبه و جازمه بررسی میکنیم.
- اگر حروف «أَنْ» (که)، «کَي» (تا)، «حَتّیٰ» (برای اینکه، تا)، «لـِ» (تا، باید و..) و «لِکَي» (تا که) بر سر فعل مضارع بیایند، آن فعل را به صورت مضارع التزامی ترجمه میکنیم.
- اگر حرف «لَنْ» بر سر فعل مضارع بیاید، فعل مورد نظر به صورت آینده منفی و با قید «هرگز» ترجمه میشود.
با توجه به جدول زیر و مثالهای آن، روش ترجمه فعلهای مضارع را بهتر میآموزید.
فعل مضارع | فعل مضارع با حروف ناصبه و جازمه |
يَكْتُبُ | أَنْ يَكْتُبَ (که بنویسد) |
يَكْتُبَانِ | کَي يَكْتُبَا (تا بنویسند) |
يَكْتُبُونَ | حَتّیٰ يَكْتُبُوا (تا بنویسند) |
تَكْتُبُ | لِتَكْتُبْ (باید بنویسد – تا بنویسد) |
تَكْتُبَانِ | لِکَي تَكْتُبَا (تا که بنویسند) |
يَكْتُبْنَ | لَنْ يَكْتُبْنَ (هرگز نخواهند نوشت) |
نکته: اگر انتهای فعل مضارع، حرف «ن» قرار داشته باشد، هرگاه یکی از حروف بالا بر سر فعل قرار بگیرد، حرف «ن» حذف میشود، بهجز در صیغههای جمع مؤنث غائب و جمع مؤنث مخاطب.
تمرین درس چهارم بخش اول
معرفه و نکره بودن اسمهای زیر را مشخص کنید.
أبیطالب
معرفه (اسم علم)
طَرَابُلُس
معرفه (اسم علم)
تمرین درس چهارم بخش دوم
فعلهای زیر را مطابق با صیغه آنها و معنایی که در پرانتز آمده است، ترجمه کنید.
لَنْ تَذهب (رفتن)
هرگز نخواهی رفت
لِیَعلمون (یاد گرفتن)
باید یاد بگیرند – تا یاد بگیرند
أَن يَشْتَرِينَ (خریدن)
حتّیٰ تَأْكُلُوا (خوردن)
کَی يَبْدَأُوا (شروع کردن)
قواعد عربی یازدهم انسانی درس پنجم
در پنجمین درس از قواعد عربی یازدهم انسانی به ترجمه فعلهای مضارع در جمله اشاره شده است. این مبحث را با جزئیات بیشتر در همین بخش مرور میکنیم.
البته چنانچه بخواهید با ساختار فعلهای مضارع نیز آشنا شوید، مشاهده فیلم آموزش رایگان فعل مضارع عربی پایه هشتم فرادرس را پیشنهاد میکنیم. لینک این آموزش کاربردی را در ادامه مشاهده میکنید.
اینکه فعل مضارع در کدام بخش از جمله قرار گرفته باشد، بر معنا و ترجمه آن اثرگذار خواهد بود. در این بخش، سه حالت کلی فعلهای مضارع را در جمله بررسی کرده و روش ترجمه هر کدام را توضیح میدهیم.
حالت اول
اگر در جملهای، ابتدا فعل ماضی، سپس اسم نکره و بعد از آن فعل مضارع آمده باشد، برای ترجمه آنها، بین اسم نکره و فعل مضارع از حرف ربط «که» استفاده کرده و فعل مضارع را نیز به صورت «ماضی استمراری» ترجمه میکنیم.
این ساختار به صورت زیر نشان داده میشود.
فعل ماضی + اسم نکره + فعل مضارع ← فعل ماضی استمراری
نظرتُ إلی عُصفورٍ یَطیرُ. (به گنجشکی که پرواز میکرد، نگاه کردم.)
حالت دوم
اگر ابتدا فعل مضارع، سپس اسم نکره و بعد از آنها، فعل مضارع بیاید، فعل دوم به صورت مضارع التزامی یا مضارع اخباری ترجمه میشود. ساختار این نوع از جملهها را در کادر زیر نشان دادهایم.
فعل مضارع + اسم نکره + فعل مضارع ← فعل مضارع اخباری یا مضارع التزامی
مثال ۱: أَنْظُرُ إلی عُصفورٍ یُغَرَّدُ. (به گنجشکی نگاه میکنم که آواز میخواند.)
مثال ۲: أذهبً إلی بستانٍ تُغَرَّدُ العصافیرُ فیه. (به باغی میروم که گنجشکها در آن آواز بخوانند.)
حالت سوم
چنانچه در جملهای، ابتدا فعل ماضی، سپس اسم نکره و بعد از آن، فعل ماضی بیاید، فعل دوم به صورت ماضی بعید یا ماضی ساده ترجمه میشود.
ساختار این نوع از جملهها را در کادر زیر مشاهده میکنید.
فعل ماضی + اسم نکره + فعل ماضی ← فعل ماضی بعید یا ماضی ساده
مثال: رَجَعْتُ إلی بستانٍ قد رأیتُه مِنْ قَبل. (به باغی رفتم که آن را قبلا دیده بودم / دیدم.)
تمرین درس پنجم
فعلهای پررنگشده زیر را با توجه به جملهای که در آن به کار رفتهاند، ترجمه کنید.
أَكَلْتِ طَعاماً طَبَخَتْ (پختن) أُمّي.
رَأَيْتُ طفلاً يَلْعَبُ (بازی کردن).
يَنْظُرُ المعلّمُ إلی طلّابً يَكْتُبُون (نوشتن) الدروسَهم.
تَقْرَأُ کتاباً يُفِيدُ (فایده داشتن) لَکَ.
فایده داشته باشد
قواعد عربی یازدهم انسانی درس ششم
در بخش چهارم، به برخی از حروف ناصبه و جازمه اشاره کردیم و نشان دادیم که هرگاه این حروف بر سر فعلها قرار بگیرند هم ساختار صرفی و هم معنای آنها را تغییر میدهند.
در این بخش، همین موضوع را گسترش میدهیم و حالتهای دیگر فعل مضارع را با توجه به حروف جازمه بررسی میکنیم.
- اگر حرف جازمه «لَمْ» بر سر فعل مضارع قرار بگیرد، آن فعل به صورت «ماضی نقلی منفی» یا «ماضی ساده منفی» ترجمه میشود، مانند: لَم یَرْجَعوا (برنگشتند – برنگشتهاند).
- چنانچه حرف «لام امر» یا «لـِ» بر سر فعل مضارع بیاید، فعل مورد نظر به صورت «باید + فعل مضارع التزامی» یا «تا + فعل مضارع التزامی) ترجمه میشود، مانند: لِیَکتُبْ (باید بنویسد – تا بنویسد).
- اگر «لای نهی» قبل از فعل مضارع مخاطب بیاید، در فارسی به صورت فعل امر منفی ترجمه میشود، مانند: لا تَستَعجِلي (عجله نکن).
- در صورتی که «لای نهی» قبل از فعلهای مضارع غائب یا متکلم بیاید، این فعل به صورت «نباید + فعل مضارع التزامی منفی» ترجمه میشود، مانند لا یَستَعجِلْ (نباید عجله کند) و لا نَستَعجِلْ (نباید عجله کنیم).
- اگر حروف «لَمْ»، «لـ امر» و «لای نهی» بر سر فعل مضارعی قرار بگیرند که انتهای آن حرف «ن» قرار دارد، این حرف از انتهای فعل حذف میشود، بهجز در صیغههای جمع مؤنث غائب و جمع مؤنث مخاطب.
- فعل نهی از فعل مضارع ساخته میشود. در واقع همان فعل مضارع است که ابتدای آن حرف «لا» قرار میگیرد.
کاربرد و معانی حرف «لِـ»
در بخش قبلی، حرف «لـ» و دو مورد از کاربردهای آن را بررسی کردیم و توضیح دادیم که هرگاه این حرف بر سر فعل مضارع یا ضمیرها قرار بگیرد، چه حالتی پیدا میکند. در این بخش، انواع معانی «لـ» را در حالتهای مختلف بررسی میکنیم.
معانی «لـ» در جدول زیر با مثال نشان شدهاند.
کاربرد «لـ» | معنا | مثال |
قبل از اسم | برای | إِشتریتُ لباساً لِأختی. (لباسی برای خواهرم خریدم.) |
قبل از ضمیر | داشتن | لَها منضدةٌ. (میزی دارد.) |
قبل از ادات استفهام | مالِ، از آنِ | لِمَنْ هذا البُستانُ. (این باغ از آنِ چه کسی است؟) |
قبل از فعل مضارع | باید | لِنرْجَعْ إلی البیتِ. (باید به خانه برگردم.) |
قبل از فعل مضارع | تا | قرأتَ الدروسَ لِتَنْجَحْ فی الأمتحان. (درسها را خواندی تا در امتحان موفق شوی.) |
برای اینکه کاربرد حرف «لـِ» را بهتر بیاموزید، پیشنهاد میکنیم به نکتههای زیر نیز توجه کنید.
- ترکیب «لـِ + فعل مضارع» را بسته به جملهای که در آن قرار گرفته است، میتوان به روشهای گوناگونی ترجمه کرد. به همین خاطر، بهتر است این فعل را در جمله و با توجه به سایر کلمات همان جمله ترجمه کنید.
- اگر حرف «لـِ» بر سر انواع ضمیرها قرار بگیرد، حرکت آن تغییر کرده و به صورت «لـَ» درمیآید.
- چنانچه حرف «لـِ» به ضمیر «ي» متصل شود، حرکت آن تغییری نمیکند و مکسور باقی میماند، مانند: «لِي».
- در صورتی که «لـ» بعد از حروف «وَ» و «فَـ» قرار بگیرد، حرکت و اعراب آن، سکون (ـْ) خواهد بود، مانند: فَلْیَذهبا (پس باید بروند).
تمرین درس ششم
فعلهای مضارع زیر را ترجمه کنید.
لَمْ يَأْخُذْنَ
لِنَأْكُلْ
باید بخوریم – تا بخوریم
لا تَسْمَعُوا
لا يَكْتُبَا
نباید بنویسند
لم تَكْذِبْنَ
قواعد عربی یازدهم انسانی درس هفتم
در آخرین درس از قواعد عربی یازدهم انسانی، فعلهای ناقصه و معنای آنها آموزش داده شدهاند. همین موضوع را در بخش حاضر به صورت فشرده بررسی میکنیم.
به فعلهایی مانند «کانَ»، «صارَ»، «أَصْبَحَ» و «لَیسَ» که بر سر جمله اسمیه قرار میگیرند و خبر جمله را منصوب میکنند، «فعل ناقصه» گفته میشود. این فعلها، در عین حال که خبر را به صورت منصوب درمیآورند، مبتدا را به صورت مرفوع باقی میگذارند.
به عبارت دیگر، همانطور که میدانید، در جملههای اسمیه، مبتدا و خبر مرفوع هستند. اگر فعل ناقصه بر سر جمله اسمیه بیاید، اعراب مبتدا را تغییر نمیدهد اما اعراب خبر را از ضمه (ـُ) به فتحه (ـَ) تبدیل میکند.
در مثال زیر، کاربرد فعلهای ناقصه بهخوبی نشان داده شده است. «خدیجةٌ ناجحةٌ» یک جمله اسمیه است که هم مبتدا و هم خبر آن مرفوع هستند. نوع خبر این جمله اسم ظاهر است و اعراب رفع را با علامت تنوین نشان میدهد.
مشاهده میکنید که با قرار دادن فعل ناقصه «کان» بر سر این جمله اسمیه، مبتدا همچنان مرفوع باقی مانده اما خبر به صورت منصوب (ـً) درآمده است.
خدیجةٌ ناجحةٌ ← کان خدیجةٌ ناجحةً.
توجه داشته باشید که فعلهای ناقص معنای کاملی ندارند و در زبان فارسی به صورت فعل ربطی یا فعل اسنادی ترجمه میشوند. بهطور مثال، جمله بالا به صورت «خدیجه موفق بود» ترجمه میشود.
در ادامه، هر کدام از فعلهای ناقص را بهتفکیک بررسی میکنیم.
کان
این فعل ناقصه در زبان فارسی هم به صورت «بود» و هم به صورت «است» ترجمه میشود. تفاوت این دو ترجمه در مثال زیر بهخوبی نشان داده شده است.
«وَ اسْتَغْفِرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا» (نساء/۱۰۶): و از خدا آمرزش بخواه، كه خدا بسيار آمرزنده مهربان است.
کان أبي فَرِحاً: پدرم خوشحال بود.
«کان» علاوهبر اینکه بهتنهایی به کار میرود، در کنار سایر کلمهها نیز کاربرد دارد و معنای آنها را تغییر میدهد. در این مورد به نکتههای زیر توجه کنید.
- اگر «کان» قبل از فعل مضارع بیاید، با فعل بعد از خود به صورت ماضی استمراری ترجمه میشود، مانند: کانوا یَخرجون (خارج میشدند).
- اگر «کان» قبل از فعل ماضی قرار بگیرد، هر دو با هم به صورت ماضی بعید ترجمه میشوند. البته ممکن است بین «کان» و فعل ماضی بعد از آن به اندازه چند کلمه فاصله باشد. مانند: کنتَ قرأتَ (خوانده بودی).
- چنانچه «کان» بر سر حرف «لـ» قرار بگیرد، به صورت «داشتن» ترجمه میشود، مانند: کانَ لأخي سیّارةٌ (برادرم ماشینی داشت).
- در صورتی که «کان» قبل از «عند» قرار بگیرد، آن را به صورت فعل «داشتن» ترجمه میکنیم. مانند: کان عند زَمیلتي قلمٌ. (همکلاسیام مدادی داشت).
فعل «کان» مانند سایر فعلهای عربی هم به صورت ماضی و هم به صورت مضارع صرف میشود. صورت ماضی و مضارع این فعل و ترجمه آن را در جدول زیر مشاهده میکنید.
صیغه | صورت ماضی «کان» | صورت مضارع «کان» |
مفرد مذکر غائب (هو) | كَانَ (آن مرد بود) | يَكُونُ (آن مرد میباشد) |
مثنی مذکر غائب (هما) | كَانَا (آن دو مرد بودند) | يَكُونَانِ (آن دو مرد میباشند) |
جمع مذکر غائب (هم) | كَانُوا (آن چند مرد بودند) | يَكُونُونَ (آن چند مرد میباشند) |
مفرد مؤنث غائب (هی) | كَانَتْ (آن زن بود) | تَكُونُ (آن زن میباشد) |
مثنی مؤنث غائب (هما) | كَانَتَا (آن دو زن بودند) | تَكُونَانِ (آن دو زن میباشند) |
جمع مؤنث غائب (هنَّ) | كُنَّ (آن چند زن بودند) | يَكُنَّ (آن چند زن میباشند) |
مفرد مذکر مخاطب (أنتَ) | كُنْتَ (تو بودی) | تَكُونُ (تو میباشی) |
مثنی مذکر مخاطب (أنتما) | كُنْتُمَا (شما دو مرد بودید) | تَكُونَانِ (شما دو مرد میباشید) |
جمع مذکر مخاطب (أنتم) | كُنْتُمْ (شما چند مرد بودید) | تَكُونُونَ (شما چند مرد میباشید) |
مفرد مؤنث مخاطب (أنتِ) | كُنْتِ (تو بودی) | تَكُونِينَ (تو میباشی) |
مثنی مؤنث مخاطب (أنتما) | كُنْتُمَا (شما دو زن بودید) | تَكُونَانِ (شما دو زن میباشید) |
جمع مؤنث مخاطب (أنتنَّ) | كُنْتُنَّ (شما چند زن بودید) | تَكُنَّ (شما چند زن میباشید) |
متکلم وحده (أنا) | كُنْتُ (من بودم) | أَكُونُ (من میباشم) |
متکلم مع الغیر (نحن) | كُنَّا (ما بودیم) | نَكُونُ (ما میباشیم) |
فعل «کان» به صورت امر نیز به کار میرود. ساختار این فعل در حالت امر و معنای آن را در جدول زیر مشاهده میکنید.
صیغه | صورت امر «کان» |
مفرد مذکر مخاطب (أنتَ) | كُنْ (باش) |
مثنی مذکر مخاطب (أنتما) | كُونَا (باشید) |
جمع مذکر مخاطب (أنتم) | كُونُوا (باشید) |
مفرد مؤنث مخاطب (أنتِ) | كُونِي (باش) |
مثنی مؤنث مخاطب (أنتما) | كُونَا (باشید) |
جمع مؤنث مخاطب (أنتنَّ) | كُنَّ (باشید) |
این فعلهای امر همگی از صیغههای مضارع مخاطب ساخته شدهاند.
صارَ
این فعل در زبان فارسی با مصدر «شدن» ترجمه میشود. صورت ماضی و مضارع این فعل و ترجمه آن را در جدول زیر نشان دادهایم.
صیغه | صورت ماضی «صارَ» | صورت مضارع «صارَ» |
مفرد مذکر غائب (هو) | صَارَ (آن مرد شد) | يَصِيرُ (آن مرد میشود) |
مثنی مذکر غائب (هما) | صَارَا (آن دو مرد شدند) | يَصِيرَانِ (آن دو مرد میشوند) |
جمع مذکر غائب (هم) | صَارُوا (آن چند مرد شدند) | يَصِيرُونَ (آن چند مرد میشوند) |
مفرد مؤنث غائب (هی) | صَارَتْ (آن زن شد) | تَصِيرُ (آن زن میشود) |
مثنی مؤنث غائب (هما) | صَارَتَا (آن دو زن شدند) | تَصِيرَانِ (آن دو زن میشوند) |
جمع مؤنث غائب (هنَّ) | صِرْنَ (آن چند زن شدند) | يَصِرْنَ (آن چند زن میشوند) |
مفرد مذکر مخاطب (أنتَ) | صِرْتَ (تو شدی) | تَصِيرُ (تو میشوی) |
مثنی مذکر مخاطب (أنتما) | صِرْتُمَا (شما دو مرد شدید) | تَصِيرَانِ (شما دو مرد میشوید) |
جمع مذکر مخاطب (أنتم) | صِرْتُمْ (شما چند مرد شدید) | تَصِيرُونَ (شما چند مرد میشوید) |
مفرد مؤنث مخاطب (أنتِ) | صِرْتِ (تو شدی) | تَصِيرِينَ (تو میشوی) |
مثنی مؤنث مخاطب (أنتما) | صِرْتُمَا (شما دو زن شدید) | تَصِيرَانِ (شما دو زن میشوید) |
جمع مؤنث مخاطب (أنتنَّ) | صِرْتُنَّ (شما چند زن شدید) | تَصِرْنَ (شما چند زن میشوید) |
متکلم وحده (أنا) | صِرْتُ (من شدم) | أَصِيرُ (من میشوم) |
متکلم مع الغیر (نحن) | صِرْنَا (ما شدیم) | نَصِيرُ (ما میشوی) |
أَصْبَحَ
برای ترجمه این فعل در زبان فارسی از مصدر «شدن» استفاده میشود. صورت ماضی و مضارع این فعل و ترجمه آن را در جدول زیر ارائه کردهایم.
صیغه | صورت ماضی «أَصْبَحَ» | صورت مضارع «أَصْبَحَ» |
مفرد مذکر غائب (هو) | أَصْبَحَ (آن مرد شد) | يُصْبِحُ (آن مرد میشود) |
مثنی مذکر غائب (هما) | أَصْبَحَا (آن دو مرد شدند) | يُصْبِحَانِ (آن دو مرد میشوند) |
جمع مذکر غائب (هم) | أَصْبَحُوا (آن چند مرد شدند) | يُصْبِحُونَ (آن چند مرد میشوند) |
مفرد مؤنث غائب (هی) | أَصْبَحَتْ (آن زن شد) | تُصْبِحُ (آن زن میشود) |
مثنی مؤنث غائب (هما) | أَصْبَحَتَا (آن دو زن شدند) | تُصْبِحَانِ (آن دو زن میشوند) |
جمع مؤنث غائب (هنَّ) | أَصْبَحْنَ (آن چند زن شدند) | يُصْبِحْنَ (آن چند زن میشوند) |
مفرد مذکر مخاطب (أنتَ) | أَصْبَحْتَ (تو شدی) | تُصْبِحُ (تو میشوی) |
مثنی مذکر مخاطب (أنتما) | أَصْبَحْتُمَا (شما دو مرد شدید) | تُصْبِحَانِ (شما دو مرد میشوید) |
جمع مذکر مخاطب (أنتم) | أَصْبَحْتُمْ (شما چند مرد شدید) | تُصْبِحُونَ (شما چند مرد میشوید) |
مفرد مؤنث مخاطب (أنتِ) | أَصْبَحْتِ (تو شدی) | تُصْبِحِينَ (تو میشوی) |
مثنی مؤنث مخاطب (أنتما) | أَصْبَحْتُمَا (شما دو زن شدید) | تُصْبِحَانِ (شما دو زن میشوید) |
جمع مؤنث مخاطب (أنتنَّ) | أَصْبَحْتُنَّ (شما چند زن شدید) | تُصْبِحْنَ (شما چند زن میشوید) |
متکلم وحده (أنا) | أَصْبَحْتُ (من شدم) | أُصْبِحُ (من میشوم) |
متکلم مع الغیر (نحن) | أَصْبَحْنَا (ما شدیم) | نُصْبِحُ (ما میشویم) |
لَیسَ
این فعل نیز یکی از پرکاربردترین افعال ناقصه به شمار میآید که در زبان فارسی به صورت فعل اسنادی منفی «نیست» ترجمه میشود. «لیس» تنها به صورت ماضی به کار میرود و صورت مضارع ندارد.
صورت ماضی این فعل در صیغههای مختلف و ترجمه آن در جدول زیر قابل مشاهده است.
صیغه | صورت ماضی فعل «لیس» |
مفرد مذکر غائب (هو) | لَيْسَ (آن مرد نیست) |
مثنی مذکر غائب (هما) | لَيْسَا (آن دو مرد نیستند) |
جمع مذکر غائب (هم) | لَيْسُوا (آن چند مرد نیستند) |
مفرد مؤنث غائب (هی) | لَيْسَتْ (آن زن نیست) |
مثنی مؤنث غائب (هما) | لَيْسَتَا (آن دو زن نیستند) |
جمع مؤنث غائب (هنَّ) | لَسْنَ (آن چند زن نیستند) |
مفرد مذکر مخاطب (أنتَ) | لَسْتَ (تو نیستی) |
مثنی مذکر مخاطب (أنتما) | لَسْتُمْ (شما دو مرد نیستید) |
جمع مذکر مخاطب (أنتم) | لَسْتُمَا (شما چند مرد نیستید) |
مفرد مؤنث مخاطب (أنتِ) | لَسْتِ (تو نیستی) |
مثنی مؤنث مخاطب (أنتما) | لَسْتُمَا (شما دو زن نیستید) |
جمع مؤنث مخاطب (أنتنَّ) | لَسْتُنَّ (شما چند زن نیستید) |
متکلم وحده (أنا) | لَسْتُ (من نیستم) |
متکلم مع الغیر (نحن) | لَسْنَا (ما نیستیم) |
تمرین درس هفتم
در جملههای زیر، فعلهای ناقصه را مشخص کنید.
«قَالَ إِنْ كُنْتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِهَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ» (أعراف/۱۰۶)
كُنْتَ – كُنْتَ
«قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ» (هود/۴۶)
«قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ» (ملک/۳۰)
«قَالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ» (آلعمران/۴۷)
«أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ» (الشوری/۵۳)
سؤالات متداول قواعد عربی یازدهم انسانی
تا اینجا همه قواعد عربی یازدهم انسانی را مرور کردیم و هر کدام را با مثال توضیح دادیم. با این حال، ممکن است هنوز هم نکتههایی برایتان مبهم باشد یا سؤالاتی در مورد برخی از قواعد در ذهن داشته باشید.
در این بخش تلاش میکنیم تا برخی از سؤالات متداولی را که به قواعد عربی یازدهم مرتبط هستند، مطرح کرده و به آنها پاسخ بدهیم.
آیا «ما» در زبان عربی تنها بهعنوان ادات شرط به کار میرود؟
خیر، «ما» بهعنوان موصول، حرف نفی و… نیز کاربرد دارد. در مطلب زیر، انواع «ما» و کاربردهای آنها آموزش داده شده است.
آیا «من» تنها بهعنوان ادات شرط کاربرد دارد؟
خیر، «من» انواع مختلفی دارد و میتواند نقش موصول را نیز به عهده بگیرد. با مطالعه مطلب زیر میتوانید انواع «من» و کاربردهای آنها را بیاموزید.
تمرین قواعد عربی یازدهم انسانی
تا اینجا تمامی قواعد عربی یازدهم انسانی را بهطور خلاصه و درسبهدرس آموزش دادیم. همچنین برای آموزش هر درس از مثالهای متنوع استفاده کردیم. در این بخش، برای یادگیری بهتر قواعد و مرور نکتههای آنها، ۲۰ سؤال چهارگزینهای را به مخاطبان ارائه میکنیم.
البته پیش از این، برای هر کدام از درسها، سؤالات تشریحی و کوتاهپاسخ را به صورت جداگانه طراحی کردهایم.
برای پاسخگویی به سؤالهای این بخش، ابتدا صورت هر سؤال را مطالعه کرده و سپس گزینه درست را علامت بزنید. چنانچه بخواهید از درست بودن پاسخهای خود مطمئن بشوید، لازم است روی گزینه «مشاهده جواب» که زیر هر سؤال قرار دارد، کلیک کنید.
در صورتی که بخواهید به پاسخ تشریحی هر سؤال دسترسی داشته باشد، کافی است روی گزینه «شرح پاسخ» کلیک کنید. بعد از اینکه به همه سؤالها پاسخ دادید، گزینه «دریافت نتیجه آزمون» را مشاهده خواهید کرد. با کلیک روی آن میتوانید تعداد امتیازهای خود را در این آزمون مشاهده کنید.
۱- کدامیک از گزینههای زیر اسم تفضیل است؟
نوع سایر گزینهها عبارت است از:
- أسوَد: اسم رنگ (سفید)
- هُدَی: اسم عَلَم ساده
- أخرس: اسم عیب (لال و گنگ)
۲- ترجمه درست جمله زیر در کدام گزینه آمده است؟
هذه المسطرة أطولُ مِن ذلِک.
این خطکش بلند است.
این خطکش بلندترین است.
این بلندترین خطکش است.
این خطکش بلندتر از آن است.
در این جمله، بعد از اسم تفضیل «أطولُ» از حرف جرّ «مِنْ» استفاده شده است. بنابراین، این اسم به صورت صفت تفضیلی فارسی ترجمه میشود. تنها در گزینه چهارم، صفت تفضیلی به کار رفته است.
۳- در جمله زیر، کدام کلمه بر محل وقوع کار دلالت دارد؟
يَذْهَبُ أَبي ألی المصنعِ کل یومٍ.
«المصنعِ» اسم مکان و به معنی «کارخانه» است.
۴- نوع اسمهای زیر را بهترتیب مشخص کنید.
أَشْجَع – مَمتَحِن – مُرتَد – عُلیا
اسم تفضیل – اسم فاعل – اسم فاعل – اسم تفضیل
اسم رنگ – اسم مفعول – اسم فاعل – اسم تفضیل
اسم تفضیل – اسم فاعل – اسم مفعول – اسم عیب
اسم تفضیل – اسم فاعل – اسم مفعول – اسم تفضیل
در ادامه، ساختار هر کدام از گزینهها را شرح میدهیم.
- أَشْجَع: اسم تفضیل مذکر از ریشه «شَجَعَ».
- مَمتَحِن: اسم فاعل از فعل ثلاثی مزید «افتعال» (أمتحان)
- مُرتَد: اسم مفعول از فعل ثلاثی مزید «افتعال» (ارتداد)
- عُلیا: اسم تفضیل مؤنث از ریشه «علی»
۵- جزای شرط را در جمله شرطیه زیر مشخص کنید.
«فَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا» (زمر/۳۹)
در این آیه که از نوع جملههای شرطی است، «إِذَا» بهعنوان ادات شرط، بر سر جمله قرار گرفته است. «مَسَّ» فعل شرط و «دَعَا» جواب شرط است. از سوی دیگر، «ضُرٌّ» در واقع فاعل «مَسَّ» محسوب میشود. «نا» که در انتهای فعل «دَعَا» آمده، مفعول جمله است و بخشی از جواب شرط به شمار نمیآید.
۶- جمله زیر چگونه ترجمه میشود؟
قَرَأَتْ کتاباً اِشْتَرَى زَمیلُها.
کتابی را میخواند که همکارش خریده است.
کتابی که همکارش خریده بود را خواند.
کتابی که همکارش میخرد را میخواند.
کتابی که همکارش بخرد را میخواند.
هرگاه ابتدا یک فعل ماضی، سپس اسمی و نکره و بعد از آن، فعل ماضی بیاید، فعل دوم به صورت ماضی بعید ترجمه میشود. البته بعد از اسم نکره نیز حرف ربط «که» قرار میگیرد.
۷- جمله زیر با توجه به کلمههای معرفه و نکره آن چگونه ترجمه میشود؟
البَزّازُ کان یَبیعُ قماشاً. کان القماشُ لطیفاً.
پارچهفروش پارچهای میفروخت. آن پارچه لطیف بود.
پارچهفروش پارچهای را میفروخت که لطیف بود.
پارچهفروش پارچه میفروشد. پارچهای که لطیف است.
پارچهفروش پارچه میفروخت، یک پارچهای لطیف.
هرگاه کلمه نکرهای دو بار در متن بیاید، بار دوم با حرف تعریف «الـ» به کار میرود و در ترجمه آن نیز از صفت اشاره «این / آن» استفاده میشود.
۸- کدامیک از گزینههای زیر بر معنای «انجامدهنده کار» دلالت دارد؟
اسمهای فاعل بر معنای «انجامدهنده کار» یا «پذیرنده حالت» دلالت دارند. از میان گزینههای این سؤال، تنها گزینه اول اسم فاعل است. نوع سایر گزینهها را در ادامه مشخص کردهایم.
- مَطبَخ: اسم مکان
- مُراسَل: اسم مفعول
- مَمدوح: اسم مفعول
۹- تمامی اسمهای جمله زیر نکره هستند، بهجز…
نَدیٰ اِشْتَرَتْ حَقیبَةً کبیرَةً من بائعٍ في سوقٍ.
«حَقیبَةً»، «بائعٍ» و «سوقٍ» همگی اسمهای نکره این جمله هستند که با تنوین آمدهاند. «ندی» اسم شخص است و نوعی اسم علم و معرفه به شمار میآید.
۱۰- جمله زیر چگونه ترجمه میشود؟
إنْ تَذهبْ إلی دكان الأزهار تسْتَبْصَرُ في الأزهارِ الجمیلة.
اگر به گلفروشی میروی، گلهای زیبایی میبینی.
اگر بهگلفروشی بروی، گلهای زیبایی میبینی.
اگر به گلفروشی رفتی، گلهای زیبایی خواهی دید.
اگر به گلفروشی خواهی رفت، گلهای زیبایی میبینی.
در جملههای شرطی، چنانچه فعل شرط و جواب شرط هر دو مضارع باشند، اولی به صورت مضارع التزامی و دومی به صورت مضارع اخباری ترجمه میشود.
۱۱- ترجمه کدام فعل نادرست است؟
أَنْ يَبِعْنَ (که بفروشند)
حَتّیٰ تَبِيعَا (تا بفروشید)
لِيَبِيعُوا (برای اینکه بفروشند)
لَنْ تَبِيعِي (هرگز نخواهی فروخت)
«لِـ» قبل از فعل به صورت «تا و باید» ترجمه میشود اما چنانچه قبل از اسم بیاید، آن را به صورت «برای» ترجمه میکنیم.
۱۲- در کدام گزینه، حرف «لـ» بهدرستی ترجمه شده است؟
لِصَفِّ: برای کلاس
لِیقرأ: نمیخواند
لَکَم: برای شما
لِمَن: چه کسی دارد؟
در ادامه، دلیل نادرست بودن سایر گزینهها را نشان دادهایم.
- گزینه دوم: حرف «لـِ» فعل و ترجمه آن را به صورت منفی درنمیآورد.
- گزینه سوم: اگر «لـِ» قبل از ضمیر بیاید، به صورت «داشتن» ترجمه میشود.
- گزینه چهارم: «لـِ» قبل از اسم استفهام، به صورت «مالِ و از آنِ» ترجمه میشود.
۱۳- با اضافه کردن فعل ناقصه «کان» به جمله زیر، اعراب کلمههای آن چگونه خواهد شد؟
الطالبُ ناجحٌ في الامتحاناتِ.
کان الطالبَ ناجحٌ في الامتحاناتِ
کان الطالبُ ناجحاً في الامتحاناتِ
کان الطالبُ ناجحٌ في الامتحاناتَ
کان الطالبَ ناجحاً في الامتحاناتِ.
«کان» یکی از افعال ناقصه است که هرگاه بر سر جمله اسمیه قرار بگیرد، مبتدای آن را به صورت مرفوع باقی میگذارد اما خبر آن را به صورت منصوب درمیآورد.
در این جمله، «الطالبُ» نقش مبتدا و «ناجحٌ» نقش خبر را به عهده دارد.
۱۴- همه گزینهها بهدرستی ترجمه شدهاند، بهجز…
يَكُونُ (میباشد)
لَسْتُمْ (نیستید)
أَصْبَحَتْ (شد)
يَصِيرُونَ (میباشند)
فعل «صار» و صورتهای ماضی و مضارع آن با مصدر «شدن» ترجمه میشوند. بنابراین، گزینه چهارم باید به صورت «میشود» ترجمه شود.
۱۵- در کدام گزینه «ما» بهعنوان ادات شرط آمده است؟
«وَ اتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ» (بقره/۱۰۲)
«مَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا» (بقره/۱۰۲)
«مَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لَا نَصِيرٍ» (بقره/۱۰۷)
«فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ» (توبه/۷)
«ما» نقشها و انواع مختلفی در جملههای عربی دارد. نوع «ما» در سایر گزینهها عبارتند از:
- گزینه اول: موصولی
- گزینه دوم: منفیساز (نافیة)
- گزینه سوم: منفیساز (نافیة)
۱۶- در کدام گزینه، اسم تفضیل به صورت صفت تفضیلی فارسی ترجمه میشود؟
أهَمُّ المسائل
أهَمُّ مِن الأمتحانات
أهَمُّ الدراسة
هرگاه بعد از اسم تفضیل از حرف «مِنْ» استفاده شده باشد، آن اسم تفضیل در فارسی به صورت صفت تفضیلی ترجمه میشود.
۱۷- همه گزینهها اسم مکان هستند، بهجز..
اسمهای مکان با میم مفتوح (مـَ) آغاز میشوند. گزینه دوم با میم مکسور (مِـ) آغاز شده و در واقع اسم آلت (جارو) است.
۱۸- کدام گزینه اسم فاعل نیست؟
اگر اسم فاعل از فعل ثلاثی مزید ساخته شده باشد، دومین حرف اصلی آن مکسور خواهد بود. در گزینه سوم، دومین حرف اصلی فعل مفتوح است. این کلمه نوعی اسم مفعول به شمار میآید.
۱۹- جواب شرط را در جمله شرطیه زیر مشخص کنید.
«وَ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ» (نساء/۱۰۱)
ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ
لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ
در این جمله، جواب شرط از نوع جملههای اسمیه است. در واقع کل «لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ» جواب شرط آن محسوب میشود.
۲۰- در کدام حالت، حرف «ن» از انتهای فعل حذف نمیشود؟
لَمْ + يَشْكُرْنَ
لِـ + تَشْكُرَانِ
أَنْ + تَشْكُرُونَ
کَی + تَشْكُرِينَ
هرگاه حروف ناصبه و جازمه بر سر فعلهایی قرار بگیرند که انتهای آنها «نون مضارعه» وجود دارد، حرف «ن» از انتهای فعل حذف میشود، مگر در صیغههای جمع مؤنث غائب و مخاطب.
فعل گزینه اول در صیغه جمع مؤنث غائب صرف شده است.
جدول خلاصه قواعد عربی یازدهم انسانی
در این مطلب از مجله فرادرس، چکیدهای از قواعد عربی یازدهم انسانی را آموزش دادیم. همچنین مثالها و تمرینهایی برای هر کدام ارائه کردیم. موضوعهای اصلی هر درس را در جدول زیر نشان دادهایم.
درسهای عربی یازدهم انسانی | موضوعهای اصلی |
درس اول | اسم تفضیل و اسم مکان |
درس دوم | اسمهای فاعل، مفعول و مبالغه |
درس سوم | جملههای شرطیه |
درس چهارم | اسمهای معرفه و نکره – ترجمه فعلهای مضارع |
درس پنجم | ترجمه فعلهای مضارع |
درس ششم | ترجمه فعلهای مضارع |
درس هفتم | فعلهای ناقصه |
در بخش پایانی این مطلب نیز ۲۰ سؤال چهارگزینهای را در اختیار دانشآموزان و مخاطبان قرار دادیم.
source