شاعران و نویسندگان فارسیزبان، بهویژه در ادبیات کهن، برای زیباسازی کلام خود از آرایهها و صنایع ادبی بهره میگرفتند. صنایع ادبی که از آن با عنوان «صنایع بدیع» هم یاد میشود، ترفندهایی هستند که شاعران و نویسندگان به کمک آنها، ظاهر یا معنای کلام خود را زیباتر جلوه میدهند. آرایهها و صنایع ادبی به دو دسته «صنایع لفظی» و «صنایع معنوی» تقسیم میشوند. صنایع لفظی به صورت و ظاهر کلام مربوطاند؛ مانند آرایه جناس. از سوی دیگر، صنایع معنوی به معنا و محتوای کلام ارتباط دارند؛ مانند آرایه تشبیه. با مطالعه این مطلب از مجله فرادرس، مهمترین صنایع ادبی فارسی را بهتفکیک و با مثالهای متنوع میآموزید. همچنین به انواع آنها در متون ادبی پی میبرید. در انتهای این مطلب، آزمونی ارائه شده که به کمک آن میتوانید آموختههای خود را در مورد آرایههای ادبی مرور کنید.
صنایع ادبی در ادبیات فارسی
صنایع و آرایههای ادبی، شگردها و روشهایی هستند که شاعران و نویسندگان با بهرهگیری از آنها، ظاهر و معنای کلام خود را زیباتر نشان میدهند. مخاطبان آثاری ادبی نیز با وجود صنایع ادبی، لذت بیشتری از خواندن و شنیدن آنها میبرند. در ادبیات فارسی، صنایع ادبی را با عنوان «صنایع بدیع» نیز معرفی کردهاند.
برای شناخت رایجترین انواع صنایع ادبی، میتوانید فیلم آموزش رایگان آرایههای ادبی در فارسی فرادرس را مشاهده کنید. لینک این آموزش کاربردی در ادامه آمده است.
به دانشی که موضوع آن بررسی صنایع ادبی و کاربرد آرایههای ادبی در شعر و نثر باشد، «علم بدیع» گفته میشود. کلمه «بدیع» از زبان عربی وارد فارسی شده و به معنای «پدیدهای تازه و نوظهور» است. تمامی نکتههای این مطلب و هرآنچه در مورد صنایع و آرایههای ادبی مطرح شده است، همگی در زیرمجموعه علم بدیع قرار میگیرند.
صنایع ادبی به دو دسته «صنایع لفظی» و «صنایع معنوی» تقسیم میشوند. صنایع لفظی، آن دسته از آرایههای ادبی هستند که به ظاهر کلام و نحوه تلفّظ آن ارتباط دارند. آرایه سجع، جناس، قلب و… برخی از مهمترین صنایع ادبی لفظی به شمار میآیند.
آرایههای ادبی معنوی نیز صنایعی هستند که به معنای کلمهها، جملهها و بیتها مربوط میشوند. از میان صنایع ادبی معنوی میتوان به آرایه استعاره، تشبیه، انواع مجاز، آرایه تلمیح و… اشاره کرد.
در بخشهای بعدی این مطلب، ابتدا انواع صنایع لفظی را با مثال بررسی میکنیم. سپس صنایع معنوی را با مثالهایی از ادبیات فارسی توضیح میدهیم.
صنایع ادبی معنوی
هنگامی که آرایههای ادبی مستقیماً به معنا و محتوای شعر یا نثر ارتباط داشته باشند، آنها را در دسته «صنایع ادبی معنوی» قرار میدهیم. در این نوع از آرایهها، چنانچه کلمه مورد نظر را با لفظ دیگری که مترادف آن باشد جایگزین کنیم، آن صنعت ادبی از بین نمیرود. برای روشنتر شدن این نکته به مثال زیر توجّه کنید.
به کمک فیلم آموزش فارسی پایه نهم فرادرس، میتوانید برخی از مهمترین آرایههای ادبی معنوی را بیاموزید. لینک این فیلم آموزشی در ادامه، قرار داده شده است.
در بیت زیر، کلمه «پرند» استعاره از «ابر بهاری» است و نوعی آرایه معنوی به شمار میآید. اگر به جای این کلمه، مترادف آن، یعنی کلمه «حریر» را قرار بدهیم، باز هم آرایه استعاره از بین نمیرود. البته وزن شعر دچار مشکل میشود اما آرایه معنوی آن همچنان باقی میماند.
چون پرند نیلگون بر روی پوشد مرغزار
پرنیان هفترنگ اندر سر آرد کوهسار
(فرخی)
در بخشهای بعدی این مطلب، انواع صنایع ادبی معنوی را با مثال بررسی میکنیم.
تشبیه
هرگاه شاعر یا نویسنده در کلام خود، چیزی را به چیز دیگری مانند کند، در واقع، از «آرایه تشبیه» استفاده کرده است. به عبارت دیگر، آرایه تشبیه به معنای ادعای رابطه شباهت میان دو یا چند پدیده است. هر تشبیهی چهار رکن دارد که عبارتند از: مُشَبّه، مُشَبّهٌبه، وجهشبه و ادات تشبیه.
مشبهبه و مشبهبه، طرفین تشبیه و ارکان اصلی آن هستند. بدون این دو رکن، هیچ تشبیهی ساخته نمیشود. مشبه، آن چیزی است که ادعا میکنیم به چیز دیگری شباهت داد. مشبهبه نیز آن بخش از تشبیه است که ادعا میکنیم مشبه به آن شباهت دارد.
وجهشبه آن صفت و ویژگی مشترک میان مشبه و مشبهبه است. وجهشبه معمولاً در مشبهبه بارزتر و پررنگتر است. ادات تشبیه نیز آن کلمهای است که با استفاده از آن، رابطه شباهت را نشان میدهیم، از جمله: مثل، مانند، چون، همچون و… . وجهشبه و ادات تشبیه را میتوان حذف کرد، بدون اینکه ساختار تشبیه دچار مشکل شود.
برای اینکه با ساختار و کاربرد آرایه تشبیه بیشتر آشنا شوید، به مثالهای زیر توجه کنید. در فیلم آموزش علوم و فنون ادبی ۲ فرادرس، مثالهای بیشتری از آرایه تشبیه آموزش داده شده است.
مثال اول برای تشبیه
در بیت زیر، شاعر گونههای (دو رخساره) معشوق خود را به گل تشبیه کرده است. مشبه این تشبیه، «دو رخساره» و مشبهبه آن، «گل» است. «چون» ادات تشبیه آن به شمار میآید. «سرخی» هم وجهشبه محذوف این تشبیه محسوب میشود.
شادمان گشت و دو رخساره چون گل بفروخت
زیر لب گفت که احسنت و زه ای بندهنواز!
(فرخی)
مثال دوم برای تشبیه
سهراب سپهری، در شعر زیر «او» را به «باران» تشبیه کرده است. «او» نقش مشبه را به عهده دارد و «باران»، مشبهبه این تشبیه است. «به شیوه» ادات تشبیه آن و «پر بودن از طراوت تکرار» وجهشبه این تشبیه به شمار میآید.
او به شیوه باران
پر از طراوت تکرار بود.
(سهراب سپهری)
مجاز
در آرایه «مجاز»، کلمهها با معنای حقیقی خود به کار نمیروند؛ در واقع، بر معنای کلمه دیگری دلالت میکنند. هنگام کاربرد این آرایه، بین معنای اصلی و معنای مجازی کلمه، نوعی ارتباط وجود دارد که به آن «علاقه» میگویند. از میان متداولترین علاقههای مجاز میتوان به این موارد اشاره کرد: لازمیّه، جزء از کل، کل از جزء، محلیّه، شباهت و… .
معمولاً در کنار کلمهای که آرایه مجاز دارد، از کلمه یا کلمههای دیگری استفاده میشوند که معنای مجازی آن را نشان میدهند. این کلمهها را «قرینه» مینامند. قرینهها مانند علامتهایی هستند که به مخاطب نشان میدهند، در آن بیت یا جمله از معنای مجازی استفاده شده است.
در مثالهای زیر، کاربرد این آرایه معنوی بهخوبی نشان داده شده است.
در بیت زیر، کلمه «آهن» مجاز از «چاقوی قلمتراش» است. علاقه این مجاز از نوع «علاقه جنس» است؛ به این علّت که در گذشته، چاقوهای قلمتراش را از آهن میساختند.
تیز رفتار گردد و چیره
چون که مجروح گردد از آهن
(مسعود سعد سلمان)
استعاره
در آرایه استعاره هم مانند مجاز، از معنای غیر حقیقی و غیر اصلی کلمهها استفاده میشود. استعاره بر مبنای تشبیه ساخته میشود. به این صورت که ابتدا آرایه تشبیه شکل میگیرد و سپس با حذف مشبه یا مشبهبه، آرایه استعاره به دست میآید.
آرایه استعاره به دو دسته «استعاره مَکنیه» و «استعاره مُصَرَّحه» تقسیم میشود. استعاره مصرحه با حذف مشبه از ساختار تشبیه به دست میآید. آرایه استعاره مکنیه نیز بعد از حذف مشبهبه از تشبیه ساخته میشود.
در ادامه، مثالهایی از استعاره و کاربردهای آن ارائه شده است. البته در فیلم آموزش ادبیات فارسی پایه یازدهم فرادرس هم نکتههای مهمی در مورد استعاره و انواع آن آموزش داده شده است. لینک این فیلم آموزشی را در ادامه میبینید.
مثال اول برای استعاره
در مثال زیر، کلمه «نرگس» استعاره مصرّحه از چشم معشوق است.
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد
(حافظ)
مثال دوم برای استعاره
در بیت زیر، «سمن» و «گل» هر دو دارای استعاره مکنیه هستند. هم «سمن» و هم «گل»، ابتدا به انسان تشبیه شدهاند و سپس مشبهبه «انسان» از تشبیه حذف شده است.
سیمای سمن شکست گیرد
گل نامه غم به دست گیرد
(نظامی)
کنایه
در «آرایه کنایه»، شاعر یا نویسنده سخن خود را به صورتی بیان میکند که دارای دو معنی متفاوت باشد. به طوری که یکی از معانی آن نزدیک به ذهن بوده اما معنی دوم، دور از ذهن باشد. ذهن مخاطب حین خواندن یا شنیدن کنایه، از معنی نزدیک به معنی دور میرسد.
نمونهای از آرایه کنایه را در مثال زیر مشاهده میکنید.
مثال اول برای کنایه
در بیت زیر، صفت «سیهکاسه» نوعی کنایه در خود دارد. «سیهکاسه بودن» کنایه از «خسیس و بخیل» بودن است.
دهر سیهکاسهای است، ما همه مهمان او
بینمکی تعبیه است، از نمک خوان او
(خاقانی)
تناسب یا مراعات النظیر
هرگاه شاعر یا نویسنده در کلام خود از واژههایی استفاده کند که به اشکال مختلف، با یکدیگر تناسب داشته باشند، آرایه «تناسب یا مراعاتالنظیر» شکل میگیرد. در مثال زیر، نمونهای از کاربرد این آرایه نشان داده شده است.
در بیت زیر، چهار بار از آرایه تناسب استفاده شده است. در واقع، «مُشک و عنبر»، «تیر و زره»، «نرگس و لاله» و «چشم و روی» با یکدیگر تناسب دارند.
از مشک همی تیر زند نرگس چشمت
زان لاله روی تو زره ساخت ز عنبر
در مطلب زیر از مجله فرادرس، مثالهای بیشتری از این آرایه آموزش داده شده است.
حسن تعلیل
«آرایه حسن تعلیل» به این صورت است که شاعر یا نویسنده برای نکتهای که بیان میکند، علّتی هنری و غیرواقعی بیاورد. در بیت زیر، از همین آرایه ادبی استفاده شده است.
شاعر بیت زیر سعی داشته تا برای طرز باز کردن پسته، علّت هنری بیاورد. به همین خاطر، ادعا کرده که چون پسته در برابر معشوق او لاف زده، دیگران برای تنبیه پسته، دهان آن را باز کرده و مغز پسته را از پوسته آن خارج میکنند. این علّت اگرچه واقعیت ندارد اما موجب زیبایی و خیالانگیزی بیت زیر شده است.
پیش دهنت پسته ز تنگی زده لاف
زان است که هر کس دهنش پاره کند
(سنا)
مبالغه یا اغراق
«مبالغه یا اغراق» هنگامی به وجود میآید که شاعر یا نویسنده در توصیف یک فرد، شیء یا پدیده، همچنین برای ستایش یا نکوهش آن، زیادهروی کند؛ به طوری که برای مخاطب غیرعادی باشد. در ادامه، مثالی از این آرایه را بررسی میکنیم.
«دوختن زمین به آسمان» نوعی اغراق است که فردوسی در بیت زیر به کار برده است.
که من از گشاد کمان روز کین
بدوزم همی آسمان بر زمین
(فردوسی)
ایهام
چنانچه در شعر یا نثر، از کلمهای استفاده کنند که دو معنی متفاوت داشته باشد، به صورتی که یکی از معانی آن نزدیک به ذهن بوده اما معنی دوم، دور از ذهن باشد، «آرایه ایهام» ساخته میشود. ذهن مخاطب با شنیدن یا خواندن کلمه دارای ایهام، از معنی نزدیک به معنی دور پی میبرد.
کاربرد ایهام را با توجه به مثال زیر بهتر میآموزید. در فیلم آموزش علوم و فنون ۳ فرادرس نیز انواع ایهام و ساختار آنها بهخوبی توضیح داده شده است.
در بیت زیر، کلمه «رود» هم معنی «رودخانه» را به ذهن میآورد و هم نام «نوعی ساز» است. این کلمه موجب پدید آمدن آرایه ایهام در مثال زیر شده است.
کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود
عاشق مسکین چرا چندین تجمّل بایدش
(حافظ)
تضاد یا طباق
در آرایه «تضاد یا طباق» از کلمههایی استفاده میشود که معنای آنها با یکدیگر متضّاد باشند. در مثال زیر، کاربرد این آرایه معنوی نشان داده شده است.
شاعر بیت زیر، با آوردن کلمههای «سخت» و «سُست»، آرایه تضاد یا طباق را به وجود آورده است. از سوی دیگر، کلمههای «شکستن» و «دُرُست» نیز تا حدودی متضاد یکدیگرند.
من عهد تو سخت سست میدانستم
بشکستن آن درست میدانستم
(مهستی گنجوی)
استخدام
هرگاه کلمهای دارای چند معنی باشد و در شعر و نثر به صورتی استفاده شود که با هر جمله یا کلمه، معنای متفاوتی داشته باشد، آرایه «استخدام» ساخته میشود. گاهی ممکن است آرایه استخدام به این صورت باشد که خود کلمه و ضمیری که به آن برمیگردد، دو معنای متفاوت را به ذهن بیاورند.
برای روشنتر شدن ساختار آرایه استخدام، به مثال زیر دقت کنید. در این مثال، فعل «نواختن» برای «خلق» به معنی «احسان کردن» است اما برای «چنگ»، معنی «ساز زدن» را به ذهن میآورد. کلمه «نواخت» در بیت زیر، آرایه استخدام را به وجود آورده است.
شنیدم که جشنی ملوکانه ساخت
چو چنگ اندر آن بزم خلقی نواخت
(فردوسی)
لف و نشر
در آرایه لفّ و نشر، شاعر یا نویسنده، ابتدا چند کلمه را پشتسرهم میآورد، سپس چند کلمه دیگر را که به آنها مربوطاند، در همان بیت یا جمله استفاده میکند؛ به صورتی که مخاطب بتواند دوبهدو ارتباط بین آن کلمهها را تشخیص بدهد. با توجه به مثالهای زیر، این آرایه و کاربرد آن را بهتر یاد میگیرید.
مثال اول برای لف و نشر
در بیت زیر، شاعر ابتدا «دست» و «زبان» را بیان کرده و سپس فعلهای «مگوی» و «مکن» را به آنها نسبت داده است. «مگوی» برای «زبان» و «مکن» برای «دست» به کار رفته است.
گر دهدت روزگار دست و زبان، زینهار
هرچه بدانی مگوی، هرچه توانی مکن
اعداد
در آرایه «اعداد»، شاعر یا نویسنده، ابتدا چند کلمه را بهترتیب در کلام خود میآورد، سپس یکی از انواع فعل را برای همه آنها کلمهها به کار میبرد. به این آرایه، «سیاقة الاعداد» هم گفته میشود. کاربرد آرایه اعداد را با توجه به مثال زیر بهراحتی میآموزید.
در بیت زیر، شاعر ابتدا کلمههای «ابر»، «باد»، «مه»، «خورشید» و «فلک» را به صورت پیدرپی آورده و سپس فعل «در کار بودن» را برای همگی آنها به کار برده است.
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آریّ و به غفلت نخوری
(سعدی)
تنسیق الصفات
«تَنسیق الصفات» به این معناست شاعر یا نویسنده برای یک کلمه، از چند صفت متوالی استفاده کند. در بیت زیر از همین آرایه استفاده شده است.
در این مثال، «کینهتوز»، «دیدهدوز»، «خصمسوز»، «رزمساز»، «شیرجوش»، «درعپوش»، «سختکوش» و «کاردان»، صفتهایی هستند که با قرار گرفتن در کنار هم، آرایه تنسیق الصفات را تشکیل دادهاند.
کینهتوز و دیدهدوز و خصمسوز و رزمساز
شیرجوش و درعپوش و سختکوش و کاردان
(عبدالواسع جبلی)
تمثیل و ارسال مثل
هرگاه شاعر یا نویسنده در کلام خود و برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطب، از مَثَل یا سخنی حکیمانه استفاده کند، آرایه «تمثیل» یا «ارسال مَثَل» شکل میگیرد. در مثال زیر، ارسال مثل و کاربرد آن نشان داده شده است.
«خرما به بصره بردن» مثلی است که شاعر بیت زیر برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطب، در بیت زیر آورده است. در این بیت از آرایه ارسال مثل استفاده شده است.
احمق بود که عرض کند فضل پیش تو
خرما به بصره بردن، باشد ز احمقی
اسلوب معادله
در «آرایه اسلوب معادله»، شاعر بعد از بیان نکته و پندی اخلاقی در یک مصراع، در مصراع دیگر، مَثَلی برای تأیید آن نکته میآورد. در این آرایه، معنای دو مصراع یکسان است و میتوان مصراعها را جابهجا کرد، بدون اینکه معنای بیت دچار مشکل شود.
ساختار اسلوب معادله و کاربرد آن در فیلم آموزش ادبیات فارسی پایه دوازدهم فرادرس به طور کامل بررسی شده است. لینک این فیلم آموزشی را در ادامه میبینید.
در مثال زیر، شاعر ابتدا نکته حکیمانهای را مطرح کرده و سپس برای اثرگذاری بیشتر کلام خود، مثلی را برای تصدیق آن نکته آورده است.
انتظار فیض عشق از خامی خود میکشم
چوب تَر را سعی آتش دیر روشن میکند
(بیدل)
براعت استهلال
برای ساخت آرایه «بِراعَت اِستِهلال»، شاعر یا نویسنده در دیباچه کتاب خود یا در بیتهای ابتدایی قصیده، از کلمهها و مضامینی استفاده میکند که با محتوای اصلی کتاب یا شعرش تناسب داشته باشد. به صورتی که مخاطب با خواندن یا شنیدن آنها، از همان ابتدا به مقصود اصلی شاعر یا نویسنده پی ببرد.
به طور مثال، فردوسی در نخستین بیتهای داستان «رستم و اسفندیار» از «مرگ» و مبهم بودن آن سخن میگوید. به عبارت دیگر، از همان ابتدا، نشان میدهد که داستان رستم و اسفندیار با مرگ و نیستی به پایان میرسد.
تلمیح
چنانچه شاعر یا نویسنده در کلام خود به طور نامحسوس، به داستان، مَثَل، آیه یا حدیثی اشاره کند، به آن، «آرایه تلمیح» گفته میشود. در بیت زیر، شاعر از همین آرایه معنوی بهره گرفته است.
در این مثال، شاعر به داستان وارد شدن یوسف و بریده شدن دست زنان به هنگام تماشای او تلمیح دارد.
گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی
روا بود که ملامت کنی زلیخا را
تضمین
«آرایه تضمین» به این معناست که شاعر یا نویسنده در کلام خود، آیه قرآن، حدیث یا سخن مشهوری را عیناً بیاورد؛ همانطور که در بیت زیر نیز نشان داده شده است.
در مثال زیر، استاد شفیعی کدکنی مصراع «سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی» را از سعدی تضمین کرده و عیناً در شعر خود به کار برده است.
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن
(شفیعی کدکنی)
یادگیری صنایع ادبی با فرادرس
در مقدمه همین مطلب، به نقش آرایههای ادبی در زیباسازی شعر و نثر فارسی اشاره کردیم. همچنین دو نوع مهم صنایع ادبی را نیز معرفی کردیم. البته باید این نکته را هم اضافه کنیم که صنایع ادبی فارسی تنوع بالایی دارند و هر کدام ممکن است به چند دسته تقسیم شوند.
چنانچه بخواهید مهمترین و رایجترین آرایههای ادبی فارسی را با مثالهای متعدد بیاموزید و انواع آنها را نیز بشناسید، پیشنهاد میکنیم از فیلمهای آموزشی زیر در فرادرس کمک بگیرید. در هر کدام از این فیلمهای آموزشی، چندین آرایه ادبی را با مثال و به طور کامل آموزش داده شدهاند.
جالب است بدانید که با شناخت دستور زبان فارسی و ساختار صرفی و نحوی زبان فارسی میتوانید آرایههای ادبی را راحتتر بیاموزید و آنها را سریعتر تشخیص بدهید. مجموعه فیلمهای آموزشی زیر در فرادرس، نکتههای کاربردی و مفیدی را در این زمینه ارائه میدهند.
صنایع ادبی لفظی
همانطور که در بخش قبل هم اشاره شد، صنایع ادبی لفظی، آرایههایی هستند که به ظاهر کلام ارتباط دارند؛ به طوری که اگر کلمه مورد نظر را بدون تغییر معنا، با کلمه دیگری جایگزین کنید، آن آرایه ادبی از بین برود. برای درک بهتر این نکته، به مثال زیر دقت کنید.
در بیت زیر از آرایه لفظی «جناس» استفاده شده است. در واقع، دو کلمه «ختا» و «خطا» این آرایه را تشکیل دادهاند. اکنون اگر به جای کلمه «خطا»، مترادف آن، یعنی کلمه «اشتباه» را قرار بدهیم، نهتنها این آرایه لفظی در بیت زیر از بین میرود، بلکه وزن عروضی شعر هم دچار مشکل میشود.
دیدی آن ترک ختا، غارت دین بود مرا
گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم
(فرّخی یزدی)
برخی از مهمترین صنایع ادبی لفظی در فیلم آموزش درس فارسی پایه هفتم فرادرس آموزش داده شده است. از طریق لینک زیر میتوانید به این فیلم آموزشی دسترسی داشته باشید.
در بخشهای بعدی این مطلب، هر کدام از صنایع ادبی لفظی را به صورت جداگانه و با مثال بررسی میکنیم.
سجع
«آرایه سجع» یا «تسجیع» به این معناست که شاعر یا نویسنده، در اثر خود از کلمههایی استفاده کند که حرف پایانی آنها مشابه و یکسان باشد. به آرایه سجع در قرآن مجید، «فاصله» و «فواصل» نیز گفته میشود. مثالی از آرایه سجع را در ادامه مشاهده میکنید.
در مثال زیر، سعدی در پایان جملههای خود از دو کلمه «ننهند» و «ندهند» استفاده کرده است. حروف پایانی این کلمهها یکساناند و به این شکل، آرایه سجع در بیت زیر ساخته شده است.
قدمی بهر خدا ننهند و دِرَمی بی مَنّ و اَذی ندهند.
(سعدی)
انواع سجع
آرایه سجع به سه دسته «سجع متوازی»، «سجع مُطَرَّف» و «متوازن» تقسیم میشود. «سجع متوازی» به این صورت است که دو کلمه هم در وزن و هم در حرف آخر خود یکسان باشند. سجع متوازی و کاربرد آن در مثال زیر نشان داده شده است.
در مثال زیر، «آرند» و «دارند» هر دو در پایان جمله آمدهاند و وزن و حروف آخر آنها یکسان است. این کلمهها، سجع متوازی را در مثال زیر به وجود آوردهاند.
مالی به مشقّت فراهم آرند و به خسّت نگه دارند.
(سعدی)
در «سجع مُطَرَّف»، کلمههایی که سجع دارند، از وزن متفاوتی برخوردارند اما حرف پایانی آنها یکسان است؛ همانطور که در مثال زیر نیز نشان داده شده است.
در این مثال، کلمههای «آذارند»، «نمیبارند»، «آفتابند» و «نمیتابند»، وزن متفاوتی دارند اما حروف پایانی همگی آنها یکسان است. این کلمهها، سجع مطرّف را در متن زیر به وجود آوردهاند.
ابرِ آذارند و نمیبارند، چشمه آفتابند و بر کس نمیتابند.
(سعدی)
«سجع متوازن» هنگامی به وجود میآید که کلمههای دارای سجع، وزن یکسانی داشته باشند اما حرف آخر آنها متفاوت باشد. نمونهای از این نوع سجع را در مثال زیر مشاهده میکنید.
«پاک» و «صاف» اگرچه وزن یکسانی دارند اما حرف پایانی آنها متفاوت است. این کلمهها، سجع متوازن را در جمله زیر به وجود آوردهاند.
فلان را اصلی است پاک و طینتی است صاف.
سجع در شعر
آرایه سجع معمولاً در نثر به کار میرود اما گاهی شاعران برای زیباتر کردن شعرهای خود نیز از این آرایه ادبی استفاده میکنند. در ادامه، مثالی از کاربرد سجع را در شعر فارسی مشاهده میکنید.
کلمههای «پُرخون»، «جیحون» و «گلگون» در بیت زیر، آرایه سجع را به وجود آوردهاند. حروف پایانی این کلمهها کاملاً یکساناند.
رَبع از دلم پُرخون کنم، اَطلال را جیحون کنم
خاک دَمَن گلگون کنم، از آب چشم خویشتن
(امیر معزّی)
در مطلب زیر از مجله فرادرس، آرایه سجع و انواع آن بهطور کامل آموزش داده شده است.
موازنه و ترصیع
هرگاه تمامی کلمههای دو مصراع یک بیت، دوبهدو با یکدیگر دارای سجع متوازن باشند، «آرایه موازنه» ساخته میشود. در صورتی که کلمههای دو مصراع بیت، دوبهدو با هم سجع متوازی داشته باشند، «آرایه ترصیع» شکل می گیرد.
به طور مثال در بیت زیر، تمامی کلمههای هر مصراع با کلمه قرینه خود در مصراع دیگر، دارای آرایه سجع متوازن هستند. بنابراین، این بیت دارای آرایه موازنه است.
شاهی که رَخش او را دولت بود دلیل
شاهی که تیغ او را نصرت بود فسان
(مسعود سعد سلمان)
در این بیت، کلمههای هر مصراع با کلمه قرینه خود در مصراع مقابل، سجع متوازی دارند و آرایه ترصیع را تشکیل میدهند.
شکّر شکن است یا سخنگوی من است
عنبر ذَقَن است یا سمنبوی من است
(ابوالطیب مصعبی)
موازنه و ترصیع نهتنها در شعر، بلکه در نثر هم کاربرد دارند.
جناس
«آرایه جناس» یا «تجنیس» به این صورت است که شاعر یا نویسنده در کلام خود از واژههایی همجنس با معانی متفاوت استفاده کند؛ به طوری که ظاهر کلمهها یکسان یا مشابه بوده اما معنای آنها متفاوت باشد. در علم بدیع، به کلمههایی که آرایه جناس را تشکیل میدهند، «ارکان جناس» گفته میشود.
در جمله زیر، «خویش» و «خویش» در ظاهر کاملاً یکساناند، اما معنی آنها متفاوت است. «خویش» اوّل به معنی «خود» است اما «خویش» دوّم با معنای «خویشاوند و اقوام» به کار رفته است.
برادر که در بند خویش است، نه برادر، نه خویش است.
انواع جناس
جناسهای ادبیات فارسی به ۹ دسته تقسیم میشوند که شامل این مواردند: جناس تام، جناس ناقص، جناس زاید، جناس مرکب، جناس مطرّف، جناس لاحق یا مضارع و جناس لفظ. در ادامه، هر کدام از انواع جناس را با مثال توضیح میدهیم.
جناس تام
در جناس تام، ظاهر کلمهها دقیقاً یکسان است اما معنای آنها با هم تفاوت دارد. در مثال زیر، از این نوع جناس استفاده شده است. برای مشاهده مثالهای بیشتر، پیشنهاد میکنیم فیلم آموزش درس فارسی پایه هشتم فرادرس را مشاهده کنید.
در بیت زیر، جناس تام به کار رفته است. کلمههای «شانه» و «شانه» در مصراعهای اول و دوم آن، ظاهر کاملاً یکسانی دارند اما معنای آنها متفاوت است. «شانه» در مصراع اول به معنای «ابزاری برای شانه کردن مو» است اما در مصراع دوم، بر «یکی از اعضای بدن» دلالت دارد.
تار زلفت را جدا مشّاطهگر از شانه کرد
دست آن مشّاطه را باید جدا از شانه کرد
(امیرخسرو دهلوی)
جناس ناقص
هرگاه کلمههایی که دارای جناس هستند، در یک حرف با هم اختلاف داشته باشند یا حرکتهای (ـَـ ، ـِـ ، ـُـ) آنها متفاوت باشد، آن را «جناس ناقص» مینامیم. کاربرد جناس ناقص در مثال زیر، نشان داده شده است.
در مثال زیر، کلمههای «سواری» و «سوارا»، تنها در حرف آخر با یکدیگر متفاوتاند. همین تفاوت موجب شده تا جناس این بیت از نوع جناس ناقص باشد.
بر اسب سعادت سواری و داری
به ساعد درون، از سعادت سوارا
(قطران)
جناس زاید
در «جناس زاید»، یکی از ارکان جناس، تعداد حرفهای بیشتری نسبت به سایر ارکان دارد. در مثال زیر از همین نوع جناس استفاده شده است.
در مثال زیر، از یک سو، کلمههای «خامه» و «خام»، و از سوی دیگر، کلمههای «جامه» و «جام»، آرایه جناس زاید را تشکیل میدهند. «خامه» یک حرف بیشتر از «خام» و «جامه» نیز یک حرف بیشتر از «جام» دارد.
خامه به حرف هوس خام نه
جامه تقوی گرو جام نه
(سنا)
جناس مرکب
در صورتی که یکی از ارکان جناس، کلمه بسیط باشد اما آن دیگری از نوع مرکب باشد، به آن، «جناس مرکّب» گفته میشود. ساختار این نوع جناس را با توجّه به مثال زیر بهتر میآموزید.
در مثال زیر، جناس مرکب به کار رفته است. «کمند» اول، کلمهای بسیط و به معنای «ریسمان» است، اما «کمند» دوم از ترکیب «کم» و «ـَـ ند» ساخته شده و به معنی «کم هستند» است.
هر خم از زلف پریشان تو زندان دلی است
تا نگویی که اسیران کمند تو کمند
(سعدی)
جناس مطرف
هرگاه ارکان جناس، تنها در حرف آخر متفاوت باشند، آرایه «جناس مطرّف» ساخته میشود. به طور مثال، در بیت زیر، از جناس مطرّف استفاده شده است.
کلمههای «طعام» و «طعان»، آرایه جناس را در بیت زیر تشکیل دادهاند. از آنجایی که حرف آخر آنها متفاوت است، جناس بیت زیر در دسته جناسهای مطرّف قرار میگیرد.
از شرار تیغ بودی باد ساران را شراب
وز طعان رمح بودی خاکساران را طعام
(معزّی)
جناس لاحق و مضارع
جناس لاحِق یا مضارع به این معناست که حرف اول یا وسط ارکان جناس متفاوت باشد. چنانچه محل تولید دو حرف متفاوت، تا حدودی به یکدیگر نزدیک باشد؛ مانند دو حرف «ب» و «پ» که هر دو با لبها تولید میشوند، آن را «جناس مضارع» مینامند. در جناس لاحق، محل تولید دو حرف متفاوت، از هم دور است؛ مانند دو حرف «ب» و «ق». به محل تولید حروف و واجهای مختلف، «مخرج حروف» گفته میشود.
در ادامه، کاربردهای این نوع از جناسها نشان داده شده است.
در بیت زیر، کلمههای «خالی» و «حالی» تنها در یک حرف با هم اختلاف دارند. در کلمه «خالی» از حرف «خ» استفاده شده است اما کلمه «حالی»، با «ح» شروع میشود. از آنجایی که مخرج حروف «خ» و «ح» تا حدودی به یکدیگر نزدیک است، جناس این بیت را در دسته جناسهای مضارع قرار میدهیم.
علمی که ز ذوق شرع خالی است
حالی سبب سیاه حالی است
(سنایی)
کلمههای «زحمت» و «رحمت» در بیت زیر، تنها در یک حرف با یکدیگر تفاوت دارند. دو حرف «ر» و «ز» موجب اختلاف این کلمهها شدهاند. مخرج این حروف از یکدیگر فاصله دارند. به همین دلیل، جناس بیت زیر از نوع جناس لاحق است.
نقطهگه خامه رحمت تویی
خامه بر نقطه زحمت تویی
(نظامی)
جناس خط
چنانچه صورت نوشتاری ارکان جناس یکسان باشد اما تلفّظ و یا نقطهگذاری آنها متفاوت باشد، به این نوع آرایه، «جناس خط یا مُصَحَّف» گفته میشود. در مثال زیر، نمونهای از جناس خط نشان داده شده است.
در این مثال، اختلاف کلمههای «نیل» و «پیل» تنها در نقطههای آنهاست. به همین خاطر، نتیجه میگیریم که در این بیت از جناس خط استفاده شده است.
نیل دمنده تویی به گاه عطیت
پیل دمنده تویی به گاه کینهگزاری
(رودکی)
جناس لفظ
به جناسی که در آن، ارکان جناس تلفّظ یکسانی داشته باشند اما صورت نوشتاری آنها متفاوت باشد، «جناس لفظ یا لفظی» گفته میشود. با دقت به مثال زیر، کاربرد این جناس را بهخوبی میآموزید.
در فارسی کنونی، دو کلمه «خاستند» و «خواستند» به صورت کاملاً یکسان تلفّظ میشوند. به عبارت دیگر، واو معدوله در کلمه «خواستند» تلفّظ نمیشود. با توجّه به این نکته، نتیجه میگیریم که در بیت زیر از آرایه جناس لفظ استفاده شده است.
ز هر جای خواهشگران خاستند
ز زابل مر او را همی خواستند
(اسدی)
قلب
در آرایه «قبل یا مقلوب»، کلمههایی به کار میروند که کل حرفها یا بعضی از حروف آنها، مقلوب یکدیگر باشند. هرگاه کل حروف کلمهها مقلوب هم باشند، به آن، «قلب کل» گفته میشود. در صورتی که بعضی از حرفها مقلوب هم باشند، آن را «قلب بعض» مینامند.
در کتابهای بدیع، آرایه قلب را بهعنوان یکی از انواع جناس معرفی کردهاند. برای یادگیری بهتر این آرایه ادبی، به مثال زیر توجّه کنید.
در مثال زیر، دو کلمه «جادوانه» و «جاودانه» آرایه قلب را تشکیل دادهاند. حرفهای سوم و چهارم این کلمهها به صورت مقلوب به کار رفتهاند.
از آن جادوانه دو چشم سیاه
دلم جاودانه عدیل عناست
(رشید وطواط)
رد العجز علی الصدر
هرگاه شاعری، کلمه اول مصراع اول را عیناً در انتهای مصراع دوم همان بیت بیاورد، در حقیقت، از آرایه «رَدُّ العَجُز عَلَی الصَّدر» استفاده کرده است. برخی نویسندگان نیز این آرایه را با آوردن اولین کلمه یک جمله در انتهای همان جمله به وجود میآورند. در مثال زیر، نمونهای از کاربرد این آرایه را میبینید.
با دقت به مثال زیر، متوجّه میشوید که اولین کلمه مصراع اول و آخرین کلمه مصراع دوم، کاملاً یکساناند. بنابراین، در بیت زیر از آرایه رد العجز علی الصدر استفاده شده است.
سوگند خورم کز تو بَرَد حورا خوبی
خوبیت عیان است، چرا باید سوگند
(عماره مروزی)
رد الصدر علی العجز
در آرایه «رَدُّ الصَّدر عَلَی العَجُز»، شاعر کلمه آخر بیت را عیناً در ابتدای بیت بعدی نیز میآورد. نمونهای از این آرایه ادبی، در مثال زیر آورده شده است.
شاعر در بیتهای زیر، آرایه رد الصدر علی العجز را به کار برده است. به این صورت که آخرین کلمه مصراع دوم از بیت اول را عیناً بهعنوان اولین کلمه مصراع اول از بیت بعدی آورده است.
قوام دولت و دین، روزگار فضل و هنر
ز فضل وافر تو یافت، زیب و فرّ و نظام
نظام ملک و ملکی، عجب نباشد اگر
به رونق است در این روزگار کلک حسام
رد المطلع
در علم بدیع، به بیت نخست شعرهای غزل و قصیده، «مَطلَع» گفته میشود. بیت آخر آنها نیز «مَقطَع» نامیده میشود. در صورتی که شاعر، در غزل یا قصیده خود، مصراع اول یا دوم بیت مطلع را عیناً در بیت مقطع نیز بیاورد، در واقع، آرایه «رَدُّ المَطلَع» را به وجود آورده است.
به طور مثال، حافظ غزلی دارد که با بیت زیر آغاز میشود.
ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر
زار و بیمار غمم، راحت جانی به من آر
سپس بیت زیر را نیز بهعنوان مقطع غزل خود سروده است.
دلم از پرده بشد دوش که حافظ میگفت
از صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر
همانطور که مشاهده میکنید، در این غزل، مصراع اول بیت مطلع و مصراع دوم بیت مقطع، کاملاً یکساناند.
رد القافیه
در آرایه «رَدُّ القافیه»، کلمه قافیه مصراع اول قصیده یا غزل، عیناً در آخر مصراع دوم بیت دوم تکرار میشود. بهعنوان مثال، همای شیرازی شعری دارد که با دو بیت زیر آغاز میشود.
عاشق بیدل کجا با خلق عالم کار دارد
بگذرد از هر دو عالم، هر که عشق یار دارد
کار ما عشق است و مستی، نیستی در عین هستی
بگذرد از خودپرستی، هر که با ما کار دارد
در بیت بالا، از آرایه ردّ القافیه استفاده شده است. به این خاطر که کلمه قافیه (کار) در مصراع اول بیت نخست، در مصراع دوم بیت دوم نیز مجدداً بهعنوان کلمه قافیه آمده است.
برای اینکه با قافیه و نقش آن در شعرهای فارسی بیشتر آشنا شوید، میتوانید از فیلم آموزش علوم و فنون ادبی ۱ فرادرس کمک بگیرید.
طرد و عکس
آرایه «طرد یا عکس» زمانی به وجود میآید که شاعر، کلمههای مصراع اول را به طور معکوس، در مصراع دوم نیز بیاورد. نمونهای از کاربرد طرد و عکس را در مثال زیر مشاهده میکنید.
در بیت زیر، تمامی کلمههای دو مصراع، به صورت عکس یکدیگر به کار رفتهاند.
گلستان باشد شکفته، بر صنوبر بس عجب
بر صنوبر بس عجب باشد شکفته گلستان
(ذوالفقار شیروانی)
واج آرایی یا نغمه حروف
در «واجآرایی یا نغمه حروف»، شاعران و نویسندگان با تکرار یک یا چند صامت یا مصوّت در کنار یکدیگر، جمله یا بیت خود را آهنگین میکنند. در ادامه، نمونهای از کاربرد این آرایه نشان داده شده است. در این بیت، شاعر با تکرار مصوّت «آ» یا ā، بیت خود را گوشنواز و آهنگین کرده است.
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگهدار
(مولوی)
ذوقافیتین
«ذوقافیتین» به این معناست که شاعر در بیتهای شعر خود، به جای یک قافیه، از دو قافیه استفاده کند؛ مانند آنچه در مثالهای زیر مشاهده میکنید.
در بیتهای زیر، علاوه بر قافیه اصلی، کلمههای «آسمان»، «کمان»، «گران» و «جوان» نیز نقش قافیه دوم را به عهده دارند.
ای شاه زمین، بر آسمان داری تخت
سست است عدو تا تو کمان داری سخت
حمله سبک آری و گران داری رخت
پیری تو به تدبیر و جوان داری بخت
(امیز معزّی)
ذوبحرین
در آرایه «ذوبحرین»، هر کدام از بیتهای شعر را میتوان به دو یا چند وزن عروضی خواند. در بیتهای زیر، از همین آرایه استفاده شده است.
بیت زیر، نمونهای از آرایه ذوبحرین را نشان میدهد. چنانچه کلمههای این بیت را به صورت سنگین و با کشش کسرهها بخوانید، وزن عروضی آن، «فاعلاتن فاعلاتن فاعلان» خواهد بود. در این حالت، وزن این شعر در بحر رمل میگنجد.
البته اگر همین بیت را سبکتر و بدون کشش کسرهها بخوانید، وزن آن به صورت «مفتعلن، مفتعلن، فاعلن» شنیده میشود. در این حالت، وزن عروضی این بیت از نوع بحر سریع خواهد بود.
ای بت سنگیندل سیمین قفا
ای لب تو رحمت و غمزه بلا
تشخیص انواع صنایع ادبی
در سراسر این مطلب، کوشیدیم تا مهمترین و رایجترین صنایع ادبی فارسی را با مثال توضیح دهیم. با این حال، ممکن است تشخیص این آرایهها در شعر و نثر، همچنین شناسایی آنها از یکدیگر همچنان برایتان دشوار باشد. به همین خاطر، توصیه میکنیم با مراجعه به فیلمهای آموزشی زیر در فرادرس، هر کدام از آرایههای ادبی را بادقت و به طور کامل بیاموزید تا بهراحتی بتوانید آنها را شناسایی کرده و از یکدیگر تشخیص دهید.
به مخاطبانی که قصد دارند علاوهبر آرایههای ادبی، با دستور زبان فارسی و اصول نگارش نیز آشنا شوند، توصیه میکنیم سری به مجموعه فیلمهای آموزشی زیر در فرادرس بزنند. در این مجموعه فیلمهای آموزشی، دهها نکته کاربردی در حوزه زبان و ادبیات فارسی ارائه شده که یادگیری آنها حتماً برایتان مفید خواهد بود.
سؤالات متداول
در بخشهای قبلی، صنایع ادبی و همچنین کاربرد آنها را در ادبیات فارسی بررسی کردیم. در این بخش، به سراغ سؤالات متداولی میرویم که در مورد صنایع ادبی مطرح شدهاند. پاسخ هر سؤال در همین بخش ارائه میشود.
کنایه چه تفاوتی با مجاز دارد؟
در مجاز، تنها معنای غیرحقیقی کلمه درست است، نه معنای حقیقی و اصلی آن. حال آنکه در کنایه، هم معنای اصلی و هم معنای حقیقی، هر دو درست و قابلقبول هستند.
آیا تمثیل همان اسلوب معادله است؟
خیر، در واقع، اسلوب معادله نوعی تمثیل است. به عبارت دیگر، هر اسلوب معادلهای، نوعی تمثیل است اما هر تمثیلی، لزوماً اسلوب معادله نیست.
استعاره چه فرقی با مجاز دارد؟
استعاره نوعی مجاز به شمار میآید. در حقیقت، استعاره، مجازی است که با علاقه شباهت ساخته میشود.
تمرین صنایع ادبی
تا این بخش، آموختید که صنایع ادبی چگونه در شعر و نثر فارسی به کار میروند. در این بخش، با تمرینهایی که در اختیارتان قرار میگیرد، میتوانید اطلاعات خود را در مورد انواع آرایههای ادبی و کاربرد آنها بسنجید.
البته برای یادگیری بهتر انواع آرایههای ادبی، توصیه میکنیم به فیلم آموزش ادبیات فارسی پایه دهم فرادرس مراجعه کنید. برای مشاهده این فیلم آموزشی روی لینک زیر کلیک کنید.
این بخش شامل دو قسمت است. نحوه پاسخگویی به تمرینهای هر قسمت، در ادامه، ارائه شده است.
بخش اول تمرین صنایع ادبی
تمرینهای این بخش به صورت چهارگزینهای طراحی شدهاند. برای پاسخگویی به آنها، ابتدا صورت هر سؤال را بخوانید و سپس گزینه مورد نظرتان را علامت بزنید. برای اینکه از درستی پاسخ خود مطمئن شوید، لازم است روی گزینه «مشاهده جواب» که زیر هر سؤال قرار دارد، کلیک کنید.
برای دیدن پاسخ تشریحی هر سؤال هم باید روی گزینه «شرح پاسخ» کلیک کنید. بعد از اینکه به تمامی سؤالها جواب دادید، گزینه «دریافت نتیجه آزمون» نشان داده میشود. با کلیک روی آن میتوانید تعداد امتیازهای خود را در این آزمون مشاهده کنید.
۱- در بیت زیر، جناس بین «کنار» و «کنار» از کدام نوع است؟
پدر با پسر یکدگر را کنار
گرفتند و کرده غم از دل کنار
(اسدی طوسی)
«کنار» و «کنار» در ظاهر کاملاً یکساناند اما معنای آنها متفاوت است. به همین خاطر، جناس تام را در بیت بالا به وجود آوردهاند.
۲- در بیت زیر، بین کدام کلمهها آرایه قلب وجود دارد؟
توان در بلاغت به سحبان رسید
نه در کنه بیچون سبحان رسید
«رسید» و «رسید»
«توان» و «سحبان»
«سحبان» و «سبحان»
در بیت بالا، بین کلمههای «سحبان» و «سبحان» آرایه قلب یا مقلوب ایجاد شده است. حروف این دو کلمه به صورت مقلوب آمدهاند.
۳- در آرایه رد العجز علی الصدر، کدام کلمهها یکساناند؟
کلمه اول مصراع اول و کلمه آخر مصراع دوم
کلمه اول بیت مطلع و کلمه آخر بیت مقطع
کلمه اول و آخر مصراع اول
کلمه آخر مصراع دوم و کلمه اول مصراع بعد
در آرایه رد العجز علی الصدر، اولین کلمه مصراع اول و آخرین کلمه مصراع دوم همان بیت کاملاً یکساناند.
۴- کدام کلمه در بیت زیر ایهام دارد؟
باز ازنون زرخور آسمان بالای قاف
شکل عینی میکشد کان عید بر عید است دال
در این بیت، کلمه «دال» هم به معنی «دلالت داشتن» و هم با معنی «حرف دال» به کار رفته است.
۵- بیت زیر را میتوان با دو وزن عروضی خواند؛ بنابراین در آن از آرایه … استفاده شده است.
طرّه او آفت هر سرکشی
غمزه او محنت هر سرخوشی
(جامی)
در آرایه ذوبحرین، یک بیت را میتوان با دو یا چند وزن عروضی خواند.
۶- کلمه استعاره را در بیت زیر مشخص کنید.
دارم صنم چهره برافروختهای
وز خرمن دهر دیده بردوختهای
(ابوسعید ابوالخیر)
در بیت بالا، «صنم» استعاره مصرّحه از معشوق شاعر است.
۷- کدام بخش از بیت زیر دارای آرایه کنایه است؟
گوگرد سرخ خواست زمن سبز من پرپر
و امروز اگر نیافتمی روی زردمی!
(منجیک)
نیافتن گوگرد سرخ
خواستن گوگرد سرخ
«زرد بودن روی» کنایه از «شرمندگی» است.
۸- کدام کلمه در بیت زیر آرایه مجاز دارد؟
هر چوب در تجمّل چون بزم میر گشت
گر در دو دست موسی یک چوب، مار شد
(مولوی)
کلمه «چوب» در مصراع دوم، مجاز از عصای حضرت موسی است.
۹- مشبه و مشبهبه را در تشبیه زیر مشخص کنید.
شبی تیره مانند دریای قیر
نه بهرام پیدا نه کیوان نه تیر
(فردوسی)
مشبه: دریا
مشبهبه: شب
مشبه: بهرام
مشبهبه: شب
مشبه: شب تیره
مشبهبه: دریای قیر
مشبه: شب
مشبهبه: تیره
در بیت بالا، «شب تیره» به «دریای قیر» تشبیه شده است. «شب تیره» نقش مشبه را به عهده دارد و «دریای قیر» بهعنوان مشبهبه آمده است. «چون» نیز ادات تشبیه است.
۱۰- در بیت زیر، بین کدام کلمهها آرایه تناسب وجود دارد؟
از آن ز صحبت یاران کشیده دامانم
که صحبت دگری میکشد گریبانم
(فیضی دکنی)
«صحبت» و «یاران»
«دامان» و «گریبان»
«کشیده» و «میکشد»
«یاران» و «دامان»
در بیت بالا، دو کلمه «دامان» و «گریبان» آرایه تناسب را به وجود آوردهاند. هر دو کلمه به معنای بخشی از لباس هستند.
بخش دوم تمرین صنایع ادبی
در بیتها و جملههای زیر از کدام صنایع ادبی استفاده شده است؟
برای مشاهده پاسخ سؤالها، روی گزینه «جواب» که زیر هر سؤال قرار دارد، کلیک کنید.
مستند همه خانه کسی را خبری نیست
از هر که درآید که فلان است و فلانه (مولانا)
خانه: مجاز از اهالی خانه
فارغ از سودم و زیان چو عدم
طرفه بیسود و بیزیان که منم (مولوی)
شاعر در این بیت، «خود» را به «عدم» تشبیه کرده است.
پردهها از بغضی پنهانی سرشارند. (فروغ فرخزاد)
پردهها: استعاره مکنیه.
دارای گوهری است شریف و صاحب طبعی است کریم.
شریف و کریم: سجع متوازن.
ز پیوند ماهی چه گیری کنار
که سروت بود پیش و مه در کنار
کنار و کنار: جناس تام.
جنّت رقمی ز رتبت اوست
تبّت اثری ز تربت اوست (خاقانی)
رتبت و تربت: قلب.
بوستان بر سرو دارد آن نگار دلستان
آن نگار دلستان بر سرو دارد بوستان (ذوالفقار شیروانی)
آرایه طرد و عکس.
اسب و گهر و تیغ بدو گیرد قیمت
تخت و سپر و تاج بدو یابد مقدار
«اسب، گهر و تیغ» و «تخت، سپر و تاج»: آرایه اعداد.
هندو به پیش خال تو باشد به چاکری
مهر رخ تراست مه و زهره مشتری (سنا)
مشتری: آرایه ایهام.
جمع بندی
صنایع ادبی فارسی، موضوع اصلی این مطلب از مجله فرادرس به شمار میآید. در مطلب پیش رو، نشان دادیم که صنایع ادبی چگونه به کار میروند و در ادبیات فارسی، چه مصادیقی دارند. همچنین مهمترین انواع صنایع ادبی را با مثال بررسی کردیم. در ادامه، به برخی از سؤالهای متداول در مورد آرایههای ادبی پاسخ دادیم. در نهایت، آزمونی را ارائه کردیم که با پاسخگویی به آن میتوانید سطح یادگیری خود را در مورد این مبحث ارزیابی کنید.
source